متنی که می خوانید در درون خود همدلی دارد با درد عمیق و جانسوز جامعه فرهنگی و بسیاری از نمایندگان دلسوز در مجلس شورای اسلامی که ریشه در سالهای دور تا به امروز در آن دیده می شود و قصد دارد با زبان بی زبانی از نمایندگان مجلس درخواست داشته باشد که اگر احساس می کنید باید کارهایی موثرتر در آموزش و پرورش انجام شود به جای استیضاح وزیر ،قدمی کارآمد برای آموزش و پرورش و پشتیبانی وزیر شجاع و پر کار این روزهای آن بردارید ؛ انشالله موثر افتد .
فرافکنی یعنی انگشت اتهام به سوی دیگران گرفتن؛ فرافکنی، فرد را در مقابل یک نوع اضطراب حفظ میکند؛ اضطرابی که در اثر اعتراف به کاستی ها و نقصها ممکن است به وجود آید.
اما این روزها یک واژه جدید باید خلق شود و آن "فرافکنی گروهی" است .
در مجلس شورای اسلامی که به فرمایش رهبر کبیر انقلاب "در راس امور کشور هستند" و ما هم باور داریم هستند ،می بینیم که گروهی در تنظیم ،تصویب و اصلاح بودجه ، خودشان را به در و دیوار می زنند و زمین و آسمان را به هم می دوزند تا اعتبارات ملی را تکه پاره کنند و در استانهای خود خرج سلایق و علایقی کنند که گاه سالها بعد معلوم می شود این سد، این کارخانه این،...چقدر برای منطقه شان مخرب بوده است .
می بینیم گروهی به درست یا نادرست، هجده نفره برای احقاق حقی که تشخیص می دهند استعفا می دهند و...
اما در این سالها و سالهای دورتر هیچ وقت، هیچ وقت، فریاد نماینده ای را برای ارتقاء بودجه آموزش و پرورش نشنیده ایم یا استعفای گروهی آنها را مشاهده نکرده ایم .
آنچه اتفاق افتاده شامل موارد زیر است :
* افزایش سر سام آور هزینه های این دستگاه بزرگ و موثر در سالهای پیش رو
* افزایش فشار بر دوش خانواده ها برای تامین هزینه ها
* جلوگیری اجباری از طرح های هزینه دار برای ارتقاء آموزش و پرورش چه در عرصه کمیت ،چه در عرصه کیفیت و چه تامین حقوق معلمان .
و اما یادم آمد به یکی بود یکی نبود اول همه ی قصه ها!
قصه ی تلخ ما از اینجا آغاز می شود ،بعد از آنکه بودجه ها بسته شد ، "یکی بود " ما شخصی است با عنوان وزیر آموزش و پرورش ، کبوتری پرو بال بسته که باید پرواز های بلند و طولانی انجام دهد !
وزیری که می ماند و یک دنیا مشکل در بین میلونها مخاطب و هزاران تهدید اساسی برای نسل آینده.
وزیری که فشارهای زیادی را از همه طرف باید تحمل کند به ویژه از طرف همان هایی که در تقسیم بودجه سکوت کردند و فریاد نزدند و بعد از مدتی عذاب وجدان گرفته اند ،چون واقعا و به حق مشکلات را درک می کنند و حس می کنند وضع آموزش و پرورش باید خیلی بهتر از این باشد و این حس واقعی واصیل در درونشان تبدیل می شود به "فرافکنی گروهی" و نامش را می گذارند استیضاح وزیر آموزش و پرورش و سی چهل بند به آن می چسبانند تا دغدغه های دلسوزانه خود را نشان دهند؛ سی چهل بندی که اگر به خود وزیر بگویند هزار و یک بند برایشان ردیف می کند .
به نظرم اگر من معلم را ببرند در جایگاه مجلس محترم کمتر از یک دقیقه این گونه دفاع خواهم کرد : در این سالها و سالهای دورتر هیچ وقت، هیچ وقت، فریاد نماینده ای را برای ارتقاء بودجه آموزش و پرورش نشنیده ایم یا استعفای گروهی آنها را مشاهده نکرده ایم
به نام خدا
اول آنکه:
از قدیم گویند چودانی و پرسی سوالت خطاست .
دوم اینکه:
روزی فرمانده از سرباز پرسید : تو چرا موقعی که دستور دادم توپ را شلیک نکردی ؟
سرباز با نگاهی پر از شرم و احترام گفت :قربان به هزار و یک دلیل ....
فرمانده گفت :هزار و یک دلیل را نام ببر تا بدانم !
سرباز گفت :اول اینکه باروت نداشتم !
فرمانده گفت :کافیست سرباز! بقیه دلیل هایت را نمی خواهم .
توکلت علی الله .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
نظرات بینندگان
وزیری که فقط به دنبال حفظ وزارت خود باشد موفق نخواهد شد و در این ناموفقی، جامعه بزرگ دانش آموز و معلم بیش از پیش آسیب خواهد دید...
در مجلس و دولت فعلی استیضاح های پرشمار و رای بالا به وزرا و همچنین رای بالا برای وزارتخانه ای به افرادی که قبلا به دلیل ضعف کارکرد از وزارتی دیگر بوسیله همین نمایندگان استیضاح شده اند جای تامل و تفکر دارد.
تا به حال شنیده نده مثلا دولتها بودجه ای برای آموزش وپرورش به مجلس فرستاده باشند ومجلس گفته باشد این بودجه زیاد است وموافقت نکند