تقریبا طی 2 سال، چاههای آب مجاز و غیرمجاز استان روی هم، به اندازه ذخیره کل سد سفیدرود، بیشتر از حد مجاز، آب از دل زمین بیرون میکشند/ مشکل ما این نیست که نمیدانیم اوضاع منابع آب کشور بحرانی است؛ مشکل ما این است این بحران را «باور» نکردهایم؛ نه دولت و نهادهای حاکمیتی باور کردهاند و نه مردم/ بهترین راه برای مقابله با بحران، آموزش و جلب مشارکت مردم است و این مهم، تا زمانی که نهادهای حاکمیتی باور خود را به این بحران، صادقانه ثابت نکنند، محقق نخواهد شد/ محیطزیست هم، جناح و انقلابی و ضدانقلابی نمیشناسد؛ از بیتعارفترینهاست ....
این روزها که فرد و افرادی خود را به علت برخورداری از ژن خوب و نه رانت آقا زادگی بر دیگر افراد جامعه برتر می دانند چنین به نظر می رسد که معلمان قطعا فاقد ژن خوب بوده اند که اوضاع احوال امروزشان، به شکل تاسف بار امروز درآمده است .معلمانی که حتی با وجود داشتن سوابق و مدارک عالی از بهترین و برترین دانشگاهای کشور اکنون زیر خط فقر رسمی قرار دارند. معلمانی که پس از چندین دهه شغل معلمی اغلب هنوز خانه به دوش هستند. ( البته نکته قابل تامل اینکه ژن های آقازاده ها اغلب تنها در حوزه اقتصاد کشور نمو پیدا می کند) .
در چند سطر زیر قصد شرح تفسیر موضوعات حاشیه یی را ندارم اما به کلیاتی که باعث کاهش شان و منزلت امروز معلمان کشورمان شده است به صورت تیتر وار اشاره می کنم :
- اولین و اصلی ترین و مهم ترین عامل تعیین بودجه ی بسیار حداقلی برای آموزش و پرورش از سوی دولت ها می باشد بودجه ی که حتی کفاف حقوق خالی زیر خط فقری معلمان را نمی دهد.(برعکس وزارت بهداشت که طبق گفته آقای هاشمی تنها 12 درصد صرف حقوق پزشکان و 8 درصد صرف پرستاران و پیراپزشکان می شود و 80 درصد آن هنوز باقی برای سایر امور می ماند)
- عدم تغییر و افزایش بودجه در مجلس طبق حدود اختیارات نمایندگان و عدم تعریف منابع درآمدی قابل وصول جدید برای مجموعه.
- حقوق و مزایا بسیار فرق و فقر گونه معلمان نسبت به هم سابقه و هم مدرک های خود در سایر ارگان ها از بانک و نفت گرفته تا تامین اجتماعی، مخابرات ، فولاد و وزارت بهداشت و...
- عدم داشتن وزیری فعال ، مطالبه گر ، پاسخ گو بخصوص در ارتباط مستمر ماهانه با مجلس ، خبرنگاران و سایت های فرهنگیان .
- عدم پاسخ گویی وزراء و مسئولان طی دوران وزارت و پس از آن به مجموعه زیردستی.
- عدم اهمیت دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز تخصصی پرورش معلمان.
- استخدام فله معلمان بدون طی کردن هیچ دوره تخصصی.(در کدام کشور پیشرفته جهان، نه حتی منطقه با طی 1یا 2 ماه آموزش معلم تربیت می شود؟)
- تبدیل آموزش و پرورش به بنگاه استخدامی و درآمد زایی از گذر آزمون استخدامی.
- استفاده از سرباز معلم در جایگاه تخصصی معلم.
- عدم برخورد با اظهار فضل های افراد بدون تخصص در حوزه تخصصی آموزش و پرورش کشور.(آقایان معلمی کارمندی نیست)
- نفوذ شدید سیاسیون متنفذ به خصوص نمایندگان در انتخابات و انتصابات مجموعه از بالا تا پایین.
- عدم داشتن نظام معلمی.
-عدم قرار گیری کارگروه تالیف کتب درسی زیر نظر گروهی از معلمان متخصص پیش از تالیف کتب درسی.
- عدم وجود سازمان معلمی برای بررسی تخلفات درون سازمانی توسط خود نیروهای آموزشی نه کادر ادرای.
- خارج کردن سامانه بخشنامه های سازمانی و اداری از دسترسی معلمان و رفتار نامحرم گونه با معلمان.
- عدم تاثیر و اعمال نظرات معلمان در تحولات عظیم آموزش و پرورش.
-پایین آورن نقش معلمان به خصوص معلمان منتقد ، نخبه و صاحب نظر فرهنگی تا سطح یک عمله ساختمانی در تحولات بزرگ مجموعه آموزش و پرورش.(با احترم به تمامی کارگران)
- بی ارزش بودن دوره های تخصصی شغلی از نظر کاربردی و مادی.
- عدم وجود مزایای شغلی همانند سایر مشاغل دولتی و دانشگاهی.
- تبلیغات مخرب رسانه ها به خصوص رسانه ملی در مورد پرداخت ها و دیون چندین و چند ساله به معلمان تحت نام مطالبات فرهنگیان.
- خانه معلم های که تنها چیزی که نیستند خانه معلم، با وجود هزینه های برابر و گاه بیشتر از هتل های شهری و اسکان با التماس معلمان.( برای نمونه اتاق 4 نفره هر شب 1050000 یک میلیون پانصد هزار ریال)
- فریبی و تحقیری به نام رزور اینترنتی خانه معلم، چرا که همیشه سایت های خانه معلم به علتی غیر فعالند و در صورت مراجعه حضوری به خانه معلم از شما در خواست رزور اینترنتی قبلی خواهد شد
- عدم برخوردای از مزایایی بانکی خاص با وجود حساب های چندین ده ساله در بانک ملی.
- وجود کمترین کارایایی صندوق ذخیره فرهنگیان و عدم شفافیت در آن.
- عدم پوشش بیمه و بازنشستگی در شان یک فرهنگی.
- عدم انتصاب رئیس و اعضای صندوق ذخیره فرهنگیان با انتخابات و عدم وجود گروه ناظر از معلمان در صندوق.
- فعال شدن تعاونی مسکن فرهنگیان و یا حتی تاسیس بانک فرهنگیان.
- فریب وعده های سطح پایین و شایعه های فضای مجازی را خوردن . مانند کمپین تلگرامی آقا کوچ کرده در شهردای و اضافه های 20 درصدی
در کجا و کدام مجموعه دولتی این همه معضل آشکارتر از روز روشن وجود دارد؟
آیا درخت پرباری که در فصل ثمردهی ، همیشه میوه و ثمر خود را به جامعه می دهد باید در دوران استراحت و یا علم آموزی به دنبال شغل دوم و سوم باشد و تازه با تیشه به ریشه اش هم زد؟ چرا معلمان باید برای کسب حداقل یک زندگی دو شغله باشند؟
هدف دنیوی از داشتن شغل ، به خصوص شغل معلمی چیست؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/ جمعی از مشاوران مدارس طی نامه ای به معاون پرورشی و فر هنگی وزارت آموزش و پرورش خواهان توجه به مطالبات خود شدند .
متن این نامه به شرح زیر است
اغلب معلمان بر این باورند که شأن و منزلت شان هم متأثر از وضع مادی و اقتصادی شان است و چنین میپندارند که تأمین مالی و بهبود وضع معیشتی، به ارتقاء سطح منزلت نیز می انجامد/ چنین پنداشته می شود که وضع مالی بهتر، جایگاهِ برتر می آورد و به عبارتی، اگر دولت و حاکمیت به هر قشر و گروهی ارزش بیشتر و جایگاه بهتری قائل باشد، به فکر بهبود معیشت شان نیز می افتد/ گفتمان غالب بین معلمان و مباحثه غالب میان نمایندگان آنان با مسئولان، همواره، حول محور معیشت و فقر و فرق بوده است/ در حالی که هم مشکل معیشت و مهم مخدوش شدن شأن و منزلت - هر دو - معلولِ کم توجهی به کلیّت امر تعلیم و تربیت و مغفول ماندن "مسائل کلان آموزش و پرورش" است/ کسی تاکنون نسبت به کاهش ساعات تدریس هیچ درس مهمی معترض نشده است/ هیچ آموزگاری با برای اصلاح و بهبود کتب درسی بی کیفیت و کم مایه دست به اعتراض نزده است/ هیچ موضع گری معقول و مستدلی نه تنها از سوی قاطبه معلمان بلکه از سوی نخبگان کشور نیز در مورد سطح نازل محتوای آموزشی و غیرکاربردی بودن مواد درسی صورت نگرفته است/ هیچ کمپینی با موضوع کاهش تراکم بالای دانش آموز در کلاسهای درسی تشکیل نشده است/ نادیده گرفته شدن استانداردهای حرفه ای در جذب آموزگاران و به کارگیری نیروهای دوره ندیده حساسیت کسی را برنینگیخته است/ صدور مجوزهای تأسیس مدرسه در ساختمان های غیر استاندارد موجب نگرانی و اعتراض نشده است/ درگیری کودکان و نوجوانان از دوره طفولیت تا عنفوان جوانی با مواد درسی متعدد به درد نخور، هیچ پدر و مادر و آموزگاری را وادار به اعتراض نکرده است/ خلاصه اینکه در میان خواسته های متعددی که به شیوههای مختلف و در زمان زمامداری دولتهای مختلف مطرح گردیده و میگردد، حرف از اصلاحات آموزشی و بهبود محتوای کتب درسی و تعدیل مواد آموزشی و جایگزین کردن مواد درسی غیرمفید با دروس مهارتی و کاربردی و آموزش رایگان و فقر زدایی از آموزش وپرورش و فراهم کردن فضاهای آموزشی جذاب و جوّ آموزشی دلچسب و مهارت آموز و... خیلی کم به چشم میخورد و رویکرد اصلی تمام گفته ها، نوشته ها، میزگردها، چانه زنی ها و تجمعات اعتراضی، بهبود معیشت و منزلت بوده است/ خاستگاهِ خواستههای نازل کفْ هرمی، سفرههای خالیست...
تابوی حضور وزیر زن در دولت دهم شکسته شد/ کاوش های میدانی نشان می دهد در بخش آموزشی و مدیریتی این وزارتخانه زنان جدیت بیشتری نسبت به مردان از خود نشان داده اند/ ظرفیت سیاسی زنان در متون مردمحور دست کم گرفته شده است/ " توجه مردان به میزان دستمزد و ساعات کار است در حالی که زنان به شرایط کار توجه دارند"/ زنان با دیدی واقع گرا احساس می کنند که نمی توانند بر روند حوادث تأثیربگذارند چون دستورکار سیاست و فرآیندهای سیاسی در حاکمیت مردان است/ زنان به دلایل نگرش صدرصد مردسالاری نمی توانند به رده های بالای مدیریتی برسند/ حضور کم رنگ زنان در عرصه فعالیت های سیاسی ،محافظه کار بودن زنان و نگرانی زنان فرهنگی بیش از آن که معیشتی باشد به شرایط کار معطوف است/ برخی بر این باور هستند که برای تصدی پست های کلان مدیریت صعود باید پلکانی باشد یعنی عبور از مدیرکلی و... ؛ این شیوه اگر چه درست است اما باید در نظر داشت بانوان توانمند در دولت کم نیستند که می توانند در قامت یک وزیر ظاهر شوند/ تشکیل کمپین های فرهنگیان جهت معرفی وزیر،اراده ی حداکثری برای سپردن پست وزارت به زن را نشان نمی دهد هرچند تجمع گروهی از بانوان فرهنگی مقابل وزارت آموزش و پرورش و درخواست ایشان برای تصدی زن در وزارت آموزش و پرورش گواه آن است که درصدی از زنان و حتی مردان فرهنگی به انتخاب وزیر زن متمایل هستند/ جنس مطالبه خواهی زنان هرگز به شکلی قانون مند و تشکیلاتی مطرح نشده است/ آرای بیست و چهارمیلیونی با مشارکت حداکثری بانوان فرهنگی شکل گرفت ؛ این مشارکت صرفا حضور برای رأی دادن به دولت اعتدال نبود ؛ از حضور و فعالیت در ستاد روحانی گرفته تا حضور در پای صندوق رأی و تا پایان شمارش آرا قابل تأمل است
گروه استان ها و شهرستان ها/
جمعی از فرهنگیان اصفهان طی نامه ای از روند آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرده اند
گروه اخبار/ وزیرآموزش وپرورش طی حکمی «گودرز کریمی فر» را به عنوان سرپرست اداره کل تعاون و پشتیبانی آموزش وپرورش منصوب کرد.
پیش تر ، « کریمی فر » مدیر کل سابق آموزش و پرورش استان لرستان بود که با انتقادات و اعتراضات فراوان فرهنگیان و معلمان لرستان کنار گذاشته شد . ( این جا )
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش، متن کامل حکم فخرالدین دانش آشتیانی به شرح زیر است:
برادر گرامی
جناب آقای گودرز کریمی فر
سلام علیکم؛
باتوجه به تعهد، سوابق مدیریتی و تجربیات ارزشمند جناب عالی در آموزش وپرورش و بنا به پیشنهاد معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی به موجب این ابلاغ به سمت سرپرست اداره کل تعاون و پشتیبانی منصوب می شوید.
امید است با اتکال به خداوند بزرگ، مد نظرقراردادن اسناد بالادستی، قوانین و مقررات و درچارچوب سیاست های دولت تدبیر و امید در جهت تحقق عالیه نظام جمهوری اسلامی ایران و انجام وظایف و مسئولیتهای اداره کل تعاون و پشتیبانی موفق و مؤید باشد.
پابان پیام/