تهران
آذربایجان شرقی
فردای آن روز پرینت این مطلب را گرفته و آقای مهرمحمدی سرپرست دانشگاه فرهنگیان آن را برای بررسی و پی گیری به " حراست " ارجاع داده بود/ حالا که انتخابات تمام شده است و آقای روحانی مجددا توسط مردم انتخاب شده است این فضا را دراختیار ما گذاشته اند و حتی گفته است که هر کم و کسری را جبران کنند/ اعتقاد به فضای باز ، تفکر انتقادی و تحمل مخالف و یا منتقد باید جزء نگرش و اعتقادات یک مدیر در آموزش و پرورش باشد نه این که به اقتضای شرایط و یا محیط خود را موافق چیزهایی نشان دهد که اساسا به آن ها باوری ندارد/ آیا فضایی که اکنون در دانشگاه فرهنگیان و یا دانشگاه شهید رجایی وجود دارد واقعا استانداردهای علمی و آموزشی یک دانشگاه معمولی را دارد/ دانشجویی که دائما باید گفتار و کردار خود را کنترل کند تا مبادا شاخک های حراست دانشگاه تیز شده و او را بازخواست کند چگونه می تواند تفکر انتقادی را تمرین کند/ دانشجو معلمی که دائما باید " خودسانسوری " کند تا مبادا آینده و ثبت شغلی اش به خطر بیفتد چگونه می تواند به دانش آموزان فردا درس " شجاعت " ، " تفکر پژوهشی " و " خود بودن " را آموزش دهد/ زیربنای آموزش حرفه ای در جهان بر " تفکر انتقادی " استوار است/ با این اوضاعی که در دانشگاه فرهنگیان وجود دارد چگونه می توان حتی حداقل های مواد " سند تحول بنیادین " را اجرا کرد/ در سند 2030 آمده است : " ایجاد یا تقویت سازوکارهایی برای گفت وگوهای سازماندهی شدۀ اجتماعی با معلمان و سازمان های نمایندۀ معلمان، به منظور تضمین مشارکت کامل آنان در توسعه، اجرا، پایش و ارزیابی سیاست های آموزشی/ فردی که قرار است در آینده معلم شود اما جرات یک انتقاد و یا نقد ساده را در مورد وضعیت موجود و یا پارادایم های حاکم بر آن را در خود نمی بیند چگونه شایستگی هایش را با الگوهای مدرن جهانی هماهنگ کند/ سرپرست دانشگاه فرهنگیان در تدوین سند 2030 در کار گروه تخصصی " تربيت معلم و توسعه همکاري هاي بين المللي " حضور و فعالیت داشته اند اما در جریان انتخابات ریاست جمهوری که بیشترین هجمه ها و حملات به سند 2030 شد ایشان حتی زحمت دفاع از عملکرد خویش را هم در بررسی های تخصصی این سند به خودشان ندادند تا حداقل معلمان به عنوان " ذی نفعان اصلی آموزش " در جریان امور و حقایق قرار بگیرند/ چیزی که برای من خیلی جالب و البته تاسف برانگیز است نقش تشکل هایی مانند " کانون مدرسان دانشگاه فرهنگیان " در این دانشگاه می باشد/ نگاهی به فعالیت های این تشکل نشان می دهد که در 4 سال اخیر ، " کانون مدرسان دانشگاه فرهنگیان " حتی یک بیانیه در نقد وضعیت این دانشگاه و یا مدیریت آن به صورت رسمی منتشر نکرده است و ترجیح می دهد نقدهای خود را در نشست هایی که پشت درهای بسته با مسئولان وزارت آموزش و پرورش برگزار می کند بیان کند اگر چه تحلیل این سیکل زمانی اثبات می کند که این گونه نقادی تاثیری در وضعیت کلی دانشگاه فرهنگیان و بهبود آن نگذاشته است/ آخرین نشسست این تشکل به همراه سه تشکل دیگر یعنی انجمن اسلامی معلمان ایران ، سازمان معلمان ایران و نیز مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در هفته گذشته بود که هیچ خبری از محتوای این نشست نه در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر شد و نه تشکل های شرکت کننده حس و حال و یا انگیزه ای و یا رسالتی برای انتشار محتوای نشست/مردم و معلمان ما در 29 اردیبهشت ماه پیام صریح و روشنی را بیان کردند .آنان خواهان ادامه مسیر قبلی البته با تکیه بر آرای اکثریت هستند...
مهمترين زيرساخت در نگاه توسعهمحور امروز دنيا، توسعه و ترييت منابع انساني است/ بيل کلينتون رئيسجمهور اسبق آمريکا در اولين نطق خود بعد از دومين انتخاب، بيش از نود درصد از حجم سخنان خود را به آموزش و پرورش و تحول زيرساختي آن اختصاص داد/ زمان پاياني دوره کلينتون به دوران طلايي و احياي مجدد آموزش و پرورش در آمريکا نامور شد/ اولويتي به نام آموزش و پرورش ـ که هيچ گاه در طول اين چهار دهه ديده نشده است ـ بيش از اين سزاوار بيمهري نيست/ اگر برخي وزارتخانهها به لحاظ ذاتي، تنيده در سياستاند و لاجرم گزينش رأس آن، آميخته و عجين به سياست است، آموزش و پرورش را بايد از اين قاعده مستثني کرد و تخصص و تجربه و کارآمدي علمي و مديريتي را در سردر اين وزارتخانه به پاي سياستمرد و سياستورز به معني مصطلح قرباني نکرد/ آن خيل نسبتاً پرتعداد نيز که از دل آموزش و پرورش در رأس اين خانه پر اهل و عيال نشستند، با ديگر همکاران خود در ديگر وزارتخانهها چندان فرقي در تخصص و کار آمدي نداشتند/ آموزش و پرورش و آموزش عالي، محل تربيت و توليد نيروي متخصص در همه حوزههاي مورد نياز آينده، از جمله حوزه سياست است، اما خود، محل سياستبازي و تيول حزب و جناح نيست/ چه ميشود، همانگونه که در انتخاب وزراي کليدي، اين قدر تراشه به دندانهها ميزنند، يک کليد پرتوان را نيز براي قفل بسته آموزش و پروش بيابند/ کارنامه وزير پيشنهادي را در بعد دانش تعليم و تربيتي و نشان مديريتي، بر نمرههاي سياسي او ترجيح بدهيم
گروه اخبار/ در پی درج مطلبی با عنوان " آیا معلمان آموزش و پرورش استثنایی جایی در سیاست ها و تصمیم گیری های وزارت آموزش و پرورش دارند؟ آیا 23 هزار معلم این جا دیده می شوند؟! " ( این جا ) ؛ وزارت آموزش و پرورش جوابیه ای برای صدای معلم ارسال کرده است .
عین جوابیه به شرح زیر است