گروه گزارش/ تاکنون انتقادات و پرسش های فراوانی نسبت به عملکرد سرپرست دانشگاه فرهنگیان در صدای معلم مطرح گردیده است .
متاسفانه دکتر مهرمحمدی که بر اساس شخصیت علمی اش باید پاسخ گوی این سوالات و دغدغه ها در برابر یک رسانه معلمی مستقل باشد سکوت کرده و حتی نسبت به آن بی اعتناست .
نامه زیر توسط یکی از یکی از مخاطبان برای صدای معلم ارسال گردیده است
زن اعتماد به نفس دارد و خوب حرف میزند و نقش دیلماج شوهرش را ایفاء میکند/ اساساً گویی زنان قواعد زندگی در جامعه جدید را یاد گرفتهاند و تلاش میکنند بیشتر هم یاد بگیرند و در مقابل، مردان در این خصوص روزبهروز اعتماد به نفس خود را از دست میدهند و به حاشیه میروند/ مطالعه کتاب در بین زنان، در مقایسه با مردان بیشتر است/ صف اول بیشتر تجمعات محیط زیستی را زنان تشکیل دادهاند/ شاید آرایشگاهها مملو از زنان باشد ولی همزمان کلاسهای آموزشی مختلف از زبان انگلیسی تا آموزش برنامهنویسی اندروید، تا مولاناشناسی مملو از زنانی است که انگیزه فراوانی برای پیشرفت دارند/ درباره آخرین کتابهایی که خواندهاند، محیطزیست، حقوق شهروندی و جریان پستمدرن فرانسوی صحبت می کنند/ معمولاً گروههای اجتماعی که تجربه به حاشیه رانده شدن و نادیده گرفته شدن را دارند با گشایش فرصتهای هرچند کوچک، تلاش میکنند تا به نحو احسن از آن فرصتها استفاده کنند و خود را به اثبات برسانند/ از آینده چنین تغییری در جامعه ایرانی نگران هستم/ مردانی آویخته به جریان مدرنیسم اجتماعی با سنجاق است که هرلحظه امکان افتادن آنها وجود دارد/ حسادت، لجبازی، احساس سرخوردگی و پنهان شدن در پشت تعصبات به قصد اذیت کردن زنان توسط مردان و در کل عمیقتر شدن تفاوت نگاه و نگرش به زندگی بین زنان و مردان از جمله آنهاست
واقعا راه حل این همه معضلات فقط در سخن گفتن و یا تشکیل یک گروه حقیر تلگرامی است/ آیا شان من و شمای معلم این قدر حقیر شده است که در جایی بی در و پیکر که حتی شنونده بالادستی آن هم معلوم نیست باید بیاییم از یکی از بزرگترین معضلات کشور، سخن وری کنم/ آموزش و پرورشی که تنها طی 12 سال اخیر بیش از 250 مورد تغییر اساسی داشته است/ آن همه کارشناس مسئول در وزارت آموزش و پرورش با آن همه جلسات کارشناسی نمی دانند(نمی فهمند) و شمای معلم می دانی(می فهمی)/ تنها یکبار از من و شمای فرهنگی واقعی، به صورت رسمی دعوت به عمل بیاید تا بیانگر نظراتی هر چند جزئی، ولی مفید برای دمیدن کمی هوای تازه به جان کالبد بیمار آموزش و پرورش کشور باشیم
گروه اخبار/
هفته گذشته تعدادی از اعضا منتخب دوره پنجم شورای شهر تهران دیداری با محمد علی نجفی برای دعوت از وی جهت پذیرش شهرداری داشته اند.
در این دیدار که پیش از جلسه انتخاب 7 گزینه شهرداری بوده است نجفی از اعضا خواسته است ابتدا به دنبال فرد دیگری باشند و چنانچه فرد مناسبی دست نیفتادند وی آمادگی صحبت جدی در این زمینه را دارد.
در ادامه نجفی بیان داشته است در صورتی در شهرداری حضور می یابد که تمامی 21 نفر اعضا شورا به او رای دهند ضمن اینکه در این برهه جزئیات برنامه خود را به شورا ارائه نخواهد داد.
منبع: اصلاحات پرس
بیش از 15 سال است که ما مریم را از دست داده ایم و کک مان هم نگزید/ امروز که او به آن جهان رحلت کرده همه پیام تسلیت می نویسند به ويژه سیاسیون! ولی آن روز که وی به آن سوی جهان مهاجرت کرد کسی حتی نفهمید چه برسد به این که تسلیت بگوید/ به وضوح می دیدم که آنان علاوه بر نبوغ شان، منافع بسیاری برای جامعه دارند/ مهم تر از تولید، بازتولید و انتشار علمی که انجام می دهند، مایه دلگرمی و الهام دیگرانند/ روزی روزگاری می گفتیم موج مهاجرت نخبگان اکنون کار به «سونامی فرار نخبگان» رسیده است/ در گذشته تا مقطعِ كارشناسی براي جهان اول نيرو تربيت می کردیم و آن را دو دستی به همان غربی تحویل می دادیم که بر علیه شان شعار مرگ بر می دهیم یعنی سرمایه گذاری بی بازگشت. اکنون کار به جایی رسیده است که ارشد و دكترا صادر می کنیم و این یعنی تاراج/ رفتن نخبگان از یک طرف باعث ترقیق هوشی می شود یک تاثیر بد دیگر هم دارد: کاهش انباره ژنتیکی/ هر سیستم اقتصادی-اجتماعی که نتواند مسایل مهم اش را از مسایل فرعی تشخیص دهد، کامیاب نخواهد شد. اولین کار همه ما این است که مساله مهاجرت نخبگان را مانند ثروت ملی، برجسته و تبدیل به یک مساله ملی کنیم/ آیا نخبگانی که رفتند به اندازه یک دکل نفتی ارزش نداشتند/ می خواهم تاکید کنم آن چه مرا متاثر می کند مهاجرت نخبگان نیست، مهاجرت بی بازگشت و بی بازده نخبگان است/ آنچه ما با آن روبه رو هستیم فقط مساله مهاجرت نخبگان نیست. «فرسایش نخبگان» نیز مطرح است/ فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است/ خداوند فرمود اگر شکرگذار نعمت ها باشیم، افزون خواهد شد و اگر نه عذابش شدید خواهد بود/ اگر برای نخبگان این سرزمین بیش از دکل نفتی ارزش قائل شویم، آینده ای بهتر در انتظار ماست
باز وزارت آموزش و پرورش در قضیه هدایت تحصیلی دانش آموزان شکست خورد و عملاً نشان داد که کار هدایت تحصیلی بدون کار کارشناسی صورت پذیرفته است و همین نکته سبب گردیده است که با این کار هم به مشاورین مدارس و هم به اولیاء و هم به دانش آموزان توهین شود و از طرفی دیگر باعث شد که آینده این مملکت نیز با هرز رفتن استعدادها تباه شود.
لطفاً یک گزارشی با کارشناسان تهیه کنید تا به این نکته پی ببرید که هدایت تحصیلی در امسال آشفته تر از پارسال است ؛ مثلاً روز اول قرار بود بر اساس ظرفیت هر شهرستان و منطقه اولویت پذیرش ها مشخص گردد ؛ اگر در منطقه ای 70 نفر تجربی ظرفیت دارند بر اساس سوابق مشاوره ای و عملکرد تحصیلی برای این هفتاد نفر اولویت ثبت نامی الف ثبت گردد و بعد برای سایرین ب و به همین ترتیب...
اما نکته جالب این است که الان دانش آموز قبول شده همه اولویت هایش الف ثبت گردیده است و خارج از ظرفیت منطقه و شهرستان برای تعداد زیادی اولویت ثبت نامی قائل شده است و همین سبب گردیده است که بنا به وضعیت رشته تجربی در جامعه همه خواهان رشته تجربی گردند و این در حالی است که نه ظرفیت شهرستان و مناطق در نظر گرفته شد است و نه راهنمایی مشاوران ، و همین نکته باعث فشار بر مدیران مدارس دوم برای ثبت نام در رشته خاص گردیده است و باعث تنش بین اولیاء و مدیران مدارس گردیده است.
و اما سؤال بی جواب در وزارتخانه عریض و طویل آموزش و پرورش:
آیا برای هدایت تحصیلی هیچ برنامه کار و کارشناسی وجود نداشته است که باعث چنین دردسر عظیمی شده اید؟
لطفاً پاسخ مسؤلین آموزش و پرورش را برای ایجاد چنین بحرانی بخواهید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید