گروه اخبار/ رئيس مركز برنامه ريزي منابع انساني و فناوري اطلاعات وزارت آموزش و پرورش در حالی خبر از تدریس اجباری مدیران و معاونین در مدارس در سال تحصیلی آینده می دهد که چند پیش رضوان حکیم زاده معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده بود که 6 ساعت ندریس اجباری مدیران و معاونین لغو شده است . ( این جا )
خبر را بخوانید
ابتدای دهه ۸۰، تعاونی مسکن فرهنگیان شهرستان دلفان لرستان در قالب فاز ۳،اقدام به خرید زمین می نماید ؛ تصمیمی که هنوز با گذشت نصف دوره خدمتی یک فرهنگی،عملی نشد و درهاله ای از ابهام قراردارد تا اینکه هیات مدیره جدید تعاونی در مکانی دیگر اقدام به خرید زمین در تعریف فاز۴ می نماید . آن هم با گذشت قریب ده سال، رویای صاحب مسکن شدن این قشر زحمتکش را محقق نساخته است.
بلاتکلیفی املاک فاز ۳ و۴ ،عده ای از فرهنگیان را برآن داشته که موضوع را از طریق مراجع قضایی پی گیری نمایند .
در این راستا جهت بررسی و پیگیری مشکلات و مشاوره حقوقی و راهکاری عملی،تصمیم به تشکیل جلسه ای با حضور وکلای دادگستری اتخاذ می گردد.
مکان جلسه سالن اداره ارشاد شهرستان تعیین و مجوز لازم هم با موافقت فرمانداری و مدیریت آموزش و پرورش شهرستان صادر می شود.
ساعت تشکیل جلسه ۱۶ عصر روز۲۱ خرداد ۹۶ به اطلاع فرهنگیان رسانیده می شود تا اینکه در زمان مقرر در مکان مذکور فرهنگیان با درهای بسته مواجه و مدیر ارشادشهرستان بدون هماهنگی و اطلاع رسانی قبلی، تلفن همراه خویش را هم از دسترس خارج می نماید !
جلسه در حیاط آن اداره در گرمای آفتاب و با روزه ماه مبارک رمضان تشکیل می گردد ، جمع فرهنگیانی که متشکل از بازنشستگان و بانوان فرهنگی بود.
نگارنده بدون ورود به بحث و مشکلات تعاونی مسکن فرهنگیان و واگذاری بحث در مقال و مجالی دیگر،به خاطر این بی عزتی و رفتارناشایست اداره ارشاد شهرستان جهت تنویر اذهان مسئولین و مردم شریف دلفان و دو وزارتخانه آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره داردکه :
1- جامعه فرهنگیان دلفان همانند سایر همکاران در کشور با بینش والای سیاسی در دو طیف سیاسی کشور حضور و فعالیت دارند و به مواضع خویش پای بند و حساس اند .
در آن جمع از هر دو طیف سیاسی حضور داشته اند که جهت بررسی و پی گیری موضوع جلسه با توافق دو طیف مقرر بوده است که با وکلای دادگستری ،هم اندیشی ،مشاوره و چاره اندیشی شود.
باتوجه به عرایض پیش، یادآور می شویم که فرهنگیان دلفان در مواضع سیاسی خویش حساس هستند ؛ فلذا چنانچه بار آن جلسه را سیاسی و به نیت بهره برداری برای طیف خاصی می دانستند در جلسه شرکت نمی کردند و یا به اعتراض جلسه را ترک می کردند . آنچه اتفاق نظر فرهنگیان از دو طیف سیاسی را بر انتخاب وکیل برجسته کشوری مذکور باعث شد ،دانش حقوقی و فعالیت وکالت ایشان بوده است ؛ پس هرگونه برداشت و برچسب سیاسی به جلسه منتفی و به دور از انصاف است.
2- در جهت حل مشکل مسکن فاز ۳ و۴ ،استاندار محترم جناب مهندس بازوند در جریان امور هستند .فرمانداری و مدیریت آموزش و پرورش شهرستان هم با توجه به این خواسته فرهنگیان موافق برگزاری جلسه مذکور بوده اند.
3- همگان می دانند که جامعه فرهنگیان دلفان در ۱۷ خرداد در پی شهادت همکار عزیزشان، شهید هانیه اکبریان، از شهدای فاجعه مجلس عزادارست . حضورپرشکوه این قشر در تشییع پیکر همکار مظلوم شان و در راستای حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی و محکومیت داعش تروریسم ،برگی در تاریخ ماندگار این شهرستان است.
آن شهید گرانقدر در پی گیری مسایل صنفی در مجلس شورای اسلامی مورد ترورداعش واقع شد .
مع الوصف ،به احترام ماه مبارک رمضان و شهادت همکارشان،حضورفرهنگیان در آن جلسه به دور از هرگونه نیت سیاسی و اعتراضی بوده است.
4- در این برهه حساس که وحدت جناح های سیاسی بر علیه تروریسم ضروری است،فراهم نمودن اسباب نارضایتی در بین قشر فرهنگیان و شکاف بین این قشر و دولت با این تحرکات غیردلسوزانه (ممانعت از برگزاری جلسه) پذیرفتنی نیست والحمدلله جامعه فرهنگیان با شناخت و تجربه و اشراف بر موضوع عزم شان راسخ تر خواهدشد.
جامعه فرهنگیان شهرستان دلفان متشکل از دو طیف سیاسی، برخورد ناشایست اداره ارشاد شهرستان و عوامل و آمرین دستور این رفتار ناشایست را، بی عزتی و بی احترامی درحق خود دانسته و از دو وزارتخانه آموزش و پرورش و فرهنگ ارشاد اسلامی خواستار پیگیری و پاسخ گویی،هستند تا ان شالله دگر بار شاهداین نباشیم که عده ای عافیت اندیش ،حفظ میز را بر جایگاه و عزت قشر فرهنگیان ترجیح دهند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
درست در روزهایی که بیشتر از هر زمان دیگری درگیر مسائل و مشکلات روزمره خودت هستی، تصادفا دوست مشترکی را میبینی و از او میشنوی که فرامرز به جرم قتل در زندان است/ خودت را بی تقصیر نمیدانی/ به خودت میگویی که چه انتظاری از کسانی که هیچ به آنها نیاموختهایم داریم/ برای چند دقیقه چنان به عمقی از سکوت فرو میروی که فقط میتوانی به اضطرابی که در چشمان مردم موج میزند نگاه کنی/ اینکه مهاجمان که و اهل کجا هستند، سوال اصلی ذهنت است و با ترس از اینکه نکند ایرانی باشند با خود مرور میکنی که امکان پیوستن چه کسانی به داعش وجود دارد و در دل تکرار میکنی که نه، ایرانی نیستند/ در نهایت مدیر یکی از مدارس با ترس و لرز به شکل خصوصی پرده از بخشنامه غیر رسمیبرداشت که خلاصه آن این طور میشد که هیچ دانشآموزی مردود نشود که مبادا از بیکاری و ... جذب گروهکهای مخالف شود/ باعث تعجب است که وقتی همه ما تاثیرات مثبت و منفی آموزش را به خوبی میدانیم چطور اهمال میکنیم تا جوانان ما در چنین دامی اسیر شوند و کمر به قتل مردم خود ببندند/ وقتی هر هفته مشکلات بر جوانی فائق میآید و موجب خودکشی او میشود یا فرامرزی پیدا میشود که جوان دیگری را میکشد، دور از ذهن نیست که تحت تاثیر شرایط جذب داعش و امثال آن شوند و نوع دیگری از خشونت را در سایه ایدئولوژی به دنیا نشان دهند
انتخابات با تمام فراز و نشیب ها با تمام تحولات اجتماعی به پایان رسیده و اکنون زمان عمل به وعده های داده شده به خصوص جامعه عمل پوشاندن به وعده های بخش فرهنگی با تمرکز بر مشکلات آموزش و پرورش و مشکلات منزلتی و معیشتی فرهنگیان است.
طی دوره 4 ساله پیش، هر زمان که صحبت از مشکلات می شد حواله به دوره چهار سال قبل آن می شد اما در این دوره با توجه به فرصت های سپری شده 92 تا 96 دیگر ارجاع مشکلات آموزش و پرورش به دور های گذشته توجیه پذیر نیست .
به عنوان فردی از افراد خانواده فرهنگیان و با توجه به ارتباط مستقیم و مداوم 20 ساله خود با همکاران اغلب خواسته های این بخش را به خوبی می شناسم خواسته های که در دو دسته آموزشی و پرورشی و معیشتی و منزلتی تقسیم بندی می شوند.
در بخش آموزشی و پرورشی به مواردی مانند: نگاه کاملا تخصصی به آموزش و پرورش، ممانعت از اجرای طرح های شتاب زده در کل مجموعه همانند 3 - 3- 6 (طرحی بی ثمر در بین معلمان) ، ارزش گذاری به معلمان به عنوان متخصصان داخل مجموعه برای ایجاد هر گونه تغییر، جایگزینی تحول پایین به بالا در مجموعه آموزش و پرورش به جای بالا به پایین، انتخاب وزیری قدرتمند از نظر چانه زنی و گفت و گو ، جلوگیری از عزل و نصب حزبی و جناحی به خصوص در بخش ریاست اداره های استان ها و شهرستان ها، تعریف یک استاندارد ملی برای کلاس درس ، استفاده مستقیم از معلمان دارای صلاحیت برای باز طراحی کتاب های درسی ، کیفی و کاربردی کردن ارزشیابی دانش آموزی، تغییر در نحوه تعیین مدیریت مدارس و واگذاری این بخش به صورت درون مدرسه ی، ایجاد فضای امن انتقاد آموزشی و پرورشی ، تغییر در آموزش های ضمن خدمت و کاربردی و تخصصی کردن این آموزش ها، عدم به کارگیری معلمان پایه های دیگر در مقاطع غیرتخصصی خود به خصوص در مقطع ابتدایی، تقویت دانشگاه فرهنگیان و استفاده از نیروهای متخصص داخل مجموعه آموزش و پرورش در این دانشگاه، تغییر در نحوه ارزشیابی معلمان و مدیران، عدم به کارگیری سرباز معلم و افراد بدون آموزش علمی و تخصصی در جایگاه معلم (در صورت به کارگیری این نیروها قبول مسئولیت خطاهای احتمالی این افراد توسط اداره کل آموزش و پرورش)، خارج کردن امور پرورشی مدارس از حالت ظاهری و فرمالیته، تعریف یک تقویم اجرای مدون سالانه پرورشی برای جلوگیری از اخلال در امور آموزشی، اصلاح و باز تعریف وظایف و فعالیت های پرورشی ، تشکیل کارگاه های پرورشی برای دانش آموزی در ساعات مدارس ، بالا بردن تخصص دبیران پرورشی ، ساماندهی نقل انتقالات به صورت ضابطه مند نه رابطه مند، روشن سازی وضعیت آزمون خارج از کشور و ... می توان اشاره کرد.
دسته دوم معیشتی و منزلتی : افزایش سهم بودجه ی آموزش و پرورش تا سقف 20 و حتی 25 درصد، افزایش سهم آموزش و پرورش در تولید داخلی 7 تا 8 درصد، سهم خواهی از منابع سهل الوصول دولت برای مجموعه همانند مالیات بر اجناس لوکس وارداتی، مشخص کردن وضعیت شغل معلمی به عنوان نیروی آموزشی یا کارمندی از مجموعه دولتی، اقدام به وعده های داده شده در گذشته و پایان دادن به عده های تو خالی، جلوگیری از رسانه ی کردن پرداخت ها، پرداخت مزایا به معلمان همانند سایر کارکنان دولت، بهره مندی واقعی معلمان از صندوق ذخیره خود، پاسخگو کردن مجموعه ی که طرح هر چند ابتر رتبه بندی را بایکوت کرده، اجرای نظام هماهنگ پرداخت حقوق، تعیین تکلیف وضعیت معلمان قراردادی و حق التدریس و نهضتی ، سامان بخشیدن به وضعیت دریافتی فرهنگیان بازنشسته ، باز تعریف مجدد نواحی محروم در مجموعه آموزش و پرورش (چگونه است یک منطقه در تعریف وزارت بهداشت محروم درجه 3 باشد اما همان منطقه در آموزش و پرورش برخودار محسوب شده است ؟)، فعال کردن مجدد تعاونی مسکن فرهنگیان و ... می توان اشاره کرد.
اگر مبنا بر این باشد که هرسال بگذرد و وعده روی وعده بیاید و کار کارشناسی اول انجام نشده وعده دیگری با نام دیگر جایگزین آن شود چه سودی دارد ؟
ضربه نهایی این همه تغییر عجولانه را خود مجموعه خواهد خورد زیرا در نگاه معلمان هم دیگر زمان بهانه آوردن تمام شده و هم موضوع حالت طنز تلخ پیدا کرده یک روز پیش دانشگاهی یک روز ترمی واحدی بعد سالی واحدی وطرح مضحک مجتمع وسپس 3 - 3- 6 فاجعه و یک روز هم 6 ساعت تدریس مدیران و صدها کار خام و ناپخته دیگر.
موارد بالا بخشی از مهمترین خواسته های آموزشی و پرورشی و منزلتی و معیشتی فرهنگیان است که کارکنان این مجموعه با جان دل درگیر آن هستند.
نظر شما همکارانی گرامی چیست ؟چه مواردی از قلم جا مانده است؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
محتوای دوره های ضمن خدمت و تناسب آنها با نیازهای اساسی معلمان موضوع مهمی است که باید با نگاهی کارشناسانه و علمی انجام شود/ هر چند که مطالعه و پژوهش سهم بزرگی در افزایش معلومات عمومی دارد اما دوره های ضمن خدمت نیز می توانند زمینه رشد علمی را فراهم کند/ موضوعاتی در حوزه بهداشت ، تغذیه ، محیط زیست ، روانشناسی ، تربیت بدنی ، حقوق شهروندی ، ارتباطات و.... موضوعات مفیدی هستند که بخشی از ساعات ضمن خدمت عمومی می تواند به این حوزه ها اختصاص یابد/ دوره های عمومی که در سال های اخیر برگزار می شود ، غالبا مربوط به حوزه معارف و علوم دینی است/ ظاهرا از دیدگاه کارشناسان ضمن خدمت موضوعاتی چون محیط زیست ، علم ارتباطات ، میراث فرهنگی و تاریخی ، شناخت بیماری های خاص ، نظام آموزشی در کشورهای دیگر و ..... در آموزش و پرورش ما جایگاهی ندارند/ اگر محتوای ضمن خدمت ها مناسب با نیازهای روز باشد و توسط کارشناس متخصص اجرا شود ، به روز رسانی دانش معلمان هم بهتر حاصل می شود / گاه منبع آزمون ضمن خدمت ، کتابی است که معرفی می شود و خرید آن کتاب برای هر شرکت کننده در آزمون الزامی است/ معرفی کتاب هایی از طرف وزارتخانه به عنوان منبع ضمن خدمت و تاکید بر این که هر شرکت کننده باید کتاب مورد نظر را تهیه کند ، معلوم می کند که پشت پرده این گونه ضمن خدمت ها ، جریان دیگریست/ ظاهرا هر گاه کتاب یک نویسنده به فروش نمی رود ، هیچ دیواری کوتاه تر از دیوار فرهنگیان نیست که مسئولیت خرید آن کتاب را بر عهده گیرند/ در تبیین برنامه های آموزش و پرورش ، به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بسیار استناد می شود . آشنایی با اهداف این سند ، برای فرهنگیان ضروری است ولی متاسفانه تا کنون دوره ضمن خدمت یا کارگاه آموزشی در جهت آگاهی از محتوای آن برگزار نشده است/ از آن جایی که در آموزش و پرورش فضای نقد ، چندان فراهم نیست ، بررسی محتوای تکراری ضمن خدمت ها مورد توجه قرار نمی گیرد/ وقت آن رسیده است تا به این پروسه ی تکرار خاتمه دهند و فرصت نقد را فراهم نمایند و اجازه دهند ایده های نو و اندیشه های خلاق در این عرصه وارد شوند