گروه اخبار/ معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش گفت: برگزاری آزمون های تستی (چهار گزینه ای) در مدارس ابتدایی ممنوع است و متولیان امر باید به این موضوع توجه کنند.
یکی از جاهایی که همواره در ارزیابی عملکرد وزرای کابینه در معرض توجه است، انتخاب و نوع تغییرات معاونین و مدیران کل آموزش و پرورش است/ مدیران کل سطح کشور و سطح ستاد در وزارت آموزش و پرورش و همچنین روسای سازمان های تابعه و معاونین وزیر، همه نمایشگرانِ سیاست ها و نوع نگاه وزیر محترم به وزارتخانه تحت امر خویش است/ شناختی هر چند ناقض که نگارنده از آقای اللهیار ترکمان دارد اینست که ایشان به امور مالی و انسانی وزارت آموزش و پرورش به مانند وزارت راه و ترابری یا وزارت نیرو یا .... نگاه می کند، یعنی در قبال هر پروژه و فعالیت، هزینه و قیمتی در بعد نیروی انسانی و مالی باید پرداخت/ انتظار تغییر مدیران کل، مشاوران و تصمیم گیران بدنه معاونت پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش خواسته به حقّی است که معلمان و زیر مجموعه اجرایی در مناطق و شهرستان ها از جناب آقای اللهیار ترکمان دارند/ مولفه های تاثیرگذار و ذی نفع در آموزش و پرورش همه از جنس «انسان» هستند و نگاه ابزارگونه و تک بعدی به فعالیت های جاری در تعلیم و تربیت قابل پذیرش نیست/ افرادی که الان در این مجموعه مشغولند همان هایی هستند که در 15 ، 20 سال اخیر تصمیم گیر بوده اند و هرآنچه در چنته داشته اند بیرون ریخته اند/ تعداد فراوان و پراکنده ساختمان های وزارت آموزش و پرورش خود نیز قصه ی پر غصه ایست که باید در نوشتاری مجزا بدان پرداخت
خبر اخبار شد از راویانی
صدا سیما گزارش از مکانی
فضایی زلزله با کشتگانی
که زیر آوارها مدفون بدانی
خبر از غرب کشور مرگ در بر
معلم دانش آموزان کشور
خبر از غرب کشور شد گزارش
به زیر آوار بس فردی نمایش
صدا سیما خبرها را روایت
مکان ها زیر و رو هر لحظه رویت
هلال احمر به امداد این کسانی
ز هر جایی کمک امداد آنی
خداوندا چه گویم غیر از شکر
زمین با لرزه ای ویران کنم فکر
حوادث روزگاری بوده حالا
چه باید کرد غیر از شکر جانا
به عبرت بنگری ویرانه ها را
همان آبادها ویران حالا
بشر عبرت بگیر از حال امروز
نگاهی کن به فردا حکم دیروز
به خاکی خون به خاکستر چه افراد
چو پروانه درون شمعی کنی یاد
چه بس مدفون درون خاکی عزیزان
به زیر آوارهایی مانده حیران
چه بس ویران سراهایی نمایان
به خاطر زلزله ویران سرا هان
به همّت مردمان عزمی که جزمی
به امداد این عزیزان جنب و جوشی
به پا خیز ای مسلمانان به امداد
ندا لبیک را بشنو که حق باد
قیامت روز را یادی مسلمان
حوادث بس زلازل را نمایان
فرار از این چنین حادث نه امکان
بسی له زیر پایی محو انسان
به خدمت کوش تا خود را شناسی
معارف کسب حاصل کن سپاسی
بشر خاکی همان ایام را یاد
زمین پس لرزه هایی کس نه امداد
به فریادی برس ای داد رس هان
زمینی را رهایی بخش هر آن
ز انواع بس حوادث ناگواری
زمین پس لرزه ها لرزش زمینی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/ کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در جلسه عصر امروز خود طرح تعیین تکلیف استخدامی معلمین حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی را مورد بررسی قرار داد.
صدای معلم : امید داریم که « مدیریت بحران » به معنای واقعی و علمی آن در الفبای مدیریتی کشور شکل گرفته و تثبیت شود ؛ آموزش و پرورش ادعا می کند که سفر راهیان نور اجباری نیست اما 8 نمره از 20 نمره درس آمادگی دفاعی منوط به حضور در اردوی راهیان نور است؛ هیات دولت احمدی نژاد درهفتم آبان ماه سال 91، آییننامه "چگونگی اجرای برنامه درسی و محتوای دروس نظری و عملی آمادگی دفاعی (اردوهای راهیان نور)" را تصویب کرد؛ در ماده 7 این آییننامه بخشی از اختیارات آموزش و پرورش به یک نهاد نظامی واگذار شده است. در حالی که مدیر مدرسه منحصرا مسئول حفظ جان دانش آموزان است.آیا حضرتعالی قصد طرح این آیین نامه و پیشنهاد لغو این ماده را در هیات دولت دارید ؛ کارشناسان اذعان دارند که تفاهم نامه منعقد شده میان وزارت آموزش و پرورش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا حد زیادی یک سویه است ؛ سوال مشخص ما این است که کل هزینه های اردوهای راهیان نور چقدر است و منابع تامین این اعتبارات از کجاست/ بطحایی : کسانی که در این کشور زندگی می کنند باید همواره این ارزش ها برایشان زنده نگه داشته شود تمرین می کنند زندگی با هم بودن را؛ در برگزاری اردوها از جمله " راهیان نور " واقعا آموزش و پرورش به تنهایی نمی تواند " مسئولیت " بپذیرد؛ همان گونه که شما اشاره کردید و بنده هم تاکید کردم حرف اول در مسئولیت ما حفظ سلامت و تندرستی بچه ها است ؛ حتی از هدف های تربیتی و یادگیری ما مهم تر است ؛ تاکید می کنم حضور بچه ها در اردوهای راهیان نور – نه فقط راهیان نور – در هر اردویی هیچ اجباری وجود ندارد ؛ آن الزاماتی که شما فرمودید را داریم دنبال می کنیم؛ اگر جایی قید و بندی گذاشتیم ؛ یعنی زبانا گفتیم اختیاری اما شرایط را یک جوری درست کردیم که بچه ها را مجبور به شرکت کنیم آن ها را برطرف خواهیم کرد و بچه ها هیچ اجباری برای شرکت درهمه اردوها از جمله اردوهای راهیان نور ندارند
اصل سی ام قانون اساسی ایران می گوید : دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بصورت رایگان گسترش دهد.
یکی از واحدهای تشکیلات اداری ساختار آموزش و پرورش از وزرات تا سطح مناطق و شهرستان، واحد مشارکت های مردمی است که یکی از کارکردهای مهم آن جلب مشارکت های مردمی جهت توسعه، احداث، نوسازی و تجهیز مدارس می باشد.
ما قانونی تحت عنوان شورای عالی آموزش و پرورش داریم و مطابق ماده 11،کمکهای داوطلبانه مردمی مطابق قانون تصویبشده مجلس مورد اشاره قرار گرفته است. یعنی مجلس مصوبهای دارد که مدرسه میتواند از مشارکت مالی مردم استفاده کند. این استفاده و مشارکت دارای شرایطی است؛
اول اینکه داوطلبانه باشد،دوم در فصل ثبتنام اتفاق نیفتد،سوم در قبالش رسید تحویل داده شود.بنابراین جلب کمکهای مردمی طبق این شرایط قانونی است.
با عنایت به موارد اشاره شده آنچه باعث چالش دامنه داری شده و هر از گاهی و در طول سالیان متمادی به شیوه ها و تحت شرایط مختلف خود را عیان می سازد، وجود سریال بی پایان اصرار و پافشاری مسؤولان رده بالای آموزش و پرورش بر ممنوعیت و غیر قانونی بودن هر نوع اخذ وجوه نقدی از اولیا دانش آموزان در مدارس دولتی و رایگان بودن تحصیل در قانون (به غیر از حق بیمه،کتب درسی) و تبلیغ در صدا و سیما و رسانه های مختلف می باشد.
تشکیل ستاد ثبت نام و رسیدگی به تخلفات مدیران مرتکب این تخلفها از یک طرف و از طرف دیگر تأکید بر عذر دولت در عدم توانایی پرداخت تمام هزینه های جاری آموزش و پرورش به ویژه مدارس و تشکیل جلسات برای مدیران و پیگیری نحوه ی جذب مشارکت مردمی توسط مدیران و گاهآ حتی بازخواست نمودن آن ها به علت عدم توانایی در تأمین هزینه های جاری مدارس به یک تناقض آشکاری در گفتار و عملکرد تبدیل شده است.
شرایط بد اقتصادی و نداشتن بودجه کافی چیزی غیر قابل انکار و تقریباَ قابل درک است.
اول اینکه داوطلبانه باشد،دوم در فصل ثبتنام اتفاق نیفتد،سوم در قبالش رسید تحویل داده شود.بنابراین جلب کمکهای مردمی طبق این شرایط قانونی است آنچه مردم را آزار می دهد؛ در واقع مردم با نوعی تناقض گویی مواجهند که هم کار آنها و هم کار مسؤولان مدارس را سخت می کند. کارکنان مدرسه البته سختی های بیشتری را تحمل می کنند،چون هم باید جوابگوی خانواده ها باشند،هم بی پولی را تحمل نمایند.
این مدیران وقتی مشکلاتشان را با ادارات آموزش و پرورش در میان می گذارند این پاسخ را از آنها می شنوند که بودجه نداریم و هزینه هایتان را از کمک های مردمی تأمین کنید.
گاهی اولیا ناراحتی خود را در واکنش به این تناقض گویی ها با انتشار دعوت نامه ها که از آن ها به صورت مکتوب و مشخص کمک نقدی جهت بهبود شرایط مالی مدارس و تأمین هزینه های جاری از آن ها درخواست می گردد نشان می دهند.
نمونه اخیر که بی سابقه هم نبوده است، انتشار دعوت نامه انجمن اولیا و مربیان یکی از مدارس توابع شهرستان سردشت که در آن به صراحت به مبلغ درخواستی از اولیا اشاره شده بود،در فضای مجازی انتشار پیدا کرده است.اگر چه نحوه ی درخواست به لحاظ وجاهت، جنبه خوشایندی نداشت امّا نمی توان بر واقعیت موجود درخواست کمک های اولیا که به ظاهر اختیاری از لحاظ قانونی امّا از نظر واقعیت ناچاری هستند. - اگر به مدارس کمک نشود بچه های خودشان دچار مشکل می شوند- سرپوش گذاشت.
آنچه مایه تعجب است نوعی واکنش مدیریت محترم آموزش و پرورش که به جای تبیین موضوع و شفاف سازی برای مردم در مورد اینکه میزان سرانه اختصاص داده شده به مدارس چقدراست؟ چند درصد تا کنون واریز شده است ؟ هزینه های جاری مدارس و بدهکاری آن ها حتی به اداره های خدمات رسانی جدا از هزینه ها مصرفی دیگر چند است؟ منابع مالی تأمین این ها هزینه کجاست؟ ایشان عذر خواهی نموده و فرماندار شهرستان هم به موضوع واکنش نشان دادند.اگرچه حل همه مشکلات مالی و بودجه ای آموزش و پرورش در حیطه اختیارات و توانایی مسؤولان منطقه ای و شهرستانی نیست.
بهتر است مسؤولان ارشد این وزارتخانه موضوع را صادقانه با مردم در میان بگذارند یا تلاش نمایند که با رایزنی بین مجلس و دولت کاستی های بودجه و هزینه ها را حل کنند. به جای بیان حرف هایی که موجب تحریک مردم می شود و اولیا و گردانندگان مدارس را رودر روی هم قرار می دهد و مسؤولیت تأمین هزینه های جاری مدارس را متوجه مدیران و انجمن اولیا مدارس گردانند ،کاری کنند که اولیای دانش آموزان هر کدام به صورت داوطلبانه و در حد توان مالی خویش به مدارس کمک نمایند.
بررسی دلایل عدم مشارکت فعال یا مشارکت ضعیف اولیا درامر توسعه و بهبود وضعیت آموزش و پرورش فرصت و یادداشتهای دقیق تر می طلبد.
به صورت گذرا می توان گفت که بعضی از مدیران به دلیل نداشتن روحیه مشارکتی قادر به برقراری ارتباط اصولی با والدین، نهادها،خیران مدرسه ساز، معلمان و دانش آموزان نیستند و نگاه علمی به مفهوم مشارکت و ابعاد آن ندارند.دلایل و موارد دیگری هم وجود دارد که فعلاَ از پرداختن به آن ها خود داری می شود.
فرماندار محترم شهرستان که حوزه استحفاظی تحت مدیریت ایشان شهری مرزی و فاقد زیر ساخت های اقتصادی پایداری می باشد و مردمانش عموماً بنیه مالی قوی ندارند،پیشنهاد می گردد به عنوان نماینده دولت و رئیس شورای آموزش و پرورش موارد زیر لحاظ نمایند :
1- ایشان عالی ترین مقام دولتی در شهرستان هستند. پس باید در موضع گیری هایشان پس از بررسی تمام ابعاد قضایا ، شرایط، مصلحت و توانایی های مردم،دولت و مسؤولان نهادهایش را منصفانه در نظر بگیرند و خدای ناخواسته رضایت یکی از طرفین تنها ملاک اظهار نظر قرار نگیرد.
2- سردشت شهر مرزی بوده و عوایدات مرزی آن درصد زیادی ازهزینه های استانی و خزانه کل را نیز تأمین می نماید لذا شایسته است با همفکری و مساعدت سایر مسؤولان استانی و مرکزی زمینه اختصاص درصدی از این درآمدها به شهرستان به ویژه در حوزه آموزش و پرورش به عنوان اساسی ترین و زیر بنای ترین نهاد تربیت کننده نسل مدیریت کننده آینده مملکت را فراهم نمایند.
3- فرماندار به عنوان رئیس شورای آموزش و پرورش می تواند بر نحوه جلب ، هزینه، میزان و وضعیت تخصیص منابع مالی و درآمد زایی قانونی زیر نظارت داشته باشد و میزان تحقق آن ها را پیگیری نماید؛
الف) با توجه به ماده (10) قانون، شهرداریها موظفند جهت وصول عوارض موضوع بند (3) ماده (13) و ماده (16) قانون، آیین نامه های اجرایی را پیش بینی نمایند تا وجوه مربوط از سوی واریز کنندگان با فیشهای مستقل به عنوان عوارض آموزش و پرورش به حساب خزانه واریز نمایند.
ب) در قانون برنامه سوم توسعه در بخش مواد مرتبط با اجرای قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش ( ماده 145 ) چنین آمده است :
1- به منظور تجهیز منابع غیردولتی بخش آموزش و پرورش عوارض و عواید کالاها و خدمات موضوع « بند 2 » « ماده 13 » قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش مصوب 26 / 10 / 1372 در استان ها ، شهرستان ها و مناطق کشور به دو درصد افزایش می یابد .
2- از تاریخ تصویب این قانون کالاهای مصرفی وارداتی نیز به مجموعه کالاها و خدمات موضوع « بند 2 » « ماده 13 » قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استان ها و شهرستان ها و مناطق کشور افزوده می شود و دو درصد عوارض موضوع ماده قانونی سابق الذکر از آن ها اخذ می گردد .
3- ماده 12ـ کلیه کارخانجات، مؤسسات خدماتی، تولیدی و شهرداریها موظفند اسناد مثبته و فهرست کل عوارض دریافتی خود که مشمول این قانون می باشد و به حساب خزانه واریز گردیده را هر سه ماه یک بار به شورای آموزش و پرورش محل ارسال نمایند.
انتظار این است یا منابع مالی هزینه های تحصیل رایگان تا پایان مقطع متوسطه طبق قانون به طور کامل از طرف دولت تأمین شود یا اینکه شفاف و صادقانه میزان مشارکت لازم مردم در تأمین این هزینه ها به صورت قانونی و طبق ضوابط مشخص و اعلام گردند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
بر اساس آخرین آماری که توسط وزیر آموزش و پرورش در نخستین نشست خبری امروز در در جمع اصحاب رسانه بیان شد تاکنون 21 دانش آموز و دو معلم کشته شده اند .
« صدای معلم » این ضایعه بزرگ را به خانواده های این عزیزان و نیز جامعه فرهنگی کشور تسلیت گفته و برای همه آسیب دیدگان و مجروحان این واقعه آرزوی صحت و سلامتی دارد .
پایان پیام/
توسعه روزافزون دانش بشری و همراهی ما با جنبه های مثبت و منفی آن و مرسوم شدن شتابان استفاده های ناخوشایند از فرآیند تکنولوژی و رشد سریع آن،ما را از یک اصل حیاتی به دور داشته است. این پدیده ، عادات مفید کتاب خوانی و مطالعه را تحت الشعاع قرار داده است.
با تأملی در وضعیت مطالعه چند کشور می توان از جایگاه مطالعه در کشور آگاه شد. سرانه مطالعه در ایران که فقط با 5 کشور مقایسه گردیده است:
* ژاپن 90 دقیقه
* آمریکا 20 دقیقه
* انگلستان ، ترکیه و مالزی 55 دقیقه
و ایران : 2 دقیقه (بدون زمان خواندن قرآن، مفاتیح و روزنامه)
6 دقیقه (اگر زمان درس خواندن را هم به آن اضافه کنیم منبع :سایت خبری تحلیلی سیماب)
تیراژ کتاب در ایران در سالهای اخیر بسیار کاهش یافته است . در دهه 50 - 60 ، تیراژ کتاب 3000 نسخه بوده و در دهه 90 با وجود دو برابر شدن جمعیت به 500 نسخه رسیده است.
دلایل کاهش کتابخوانی یا نبود عادت مطالعه در بین آحاد جامعه
1 - عادت به فرهنگ شفاهی بین ایرانیان. تعداد کثیری از ما بهترین گوینده و بدترین شنونده هستیم. تصور ما بر آن است که ما بیشتر می دانیم و ما بهتر سخن می گوئیم یا باید ما فقط سخن بگوئیم.
2 - افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده ها و عدم وجود فرصت مناسب برای مطالعه آنان و درگیری های ذهنی و عملی افراد جامعه برای حل و فصل کاستی های زندگی.
3 - افزایش هزینه های انتشار کتاب با توجه به وضعیت اقتصادی عموم مردم ، که امکان خرید کتاب را به حداقل ممکن رسانیده است.
4 - از دیگر دلایل می توان عدم مطالعه والدین را نام برد. همه کودکان سرزمین ما الگوی مساعد و مناسبی برای عادت به مطالعه را نداشته اند. شاعر به نام معاصر، شهریار در خاطرات خود می گوید:
پدرم همیشه دیوان حافظ را مطالعه می کرد و من کودکی بیش نبودم که با کنجکاوی دیوان حافظ پدر را بدست گرفتم و تحت تأثیر او شعر سرودن را آغاز کردم.
5- رواج استفاده از فضاهای مجازی سایت ها و وبلاگ ها، که افراد را برای یافتن اطلاعات سلیقه ای خود با آزادی عمل بیشتر و سهولت دسترسی ، مجاب می سازد.
6- قفل بودن کتابخانه ها در مراکز آموزشی و عدم آموزش رسم امانت داری و عدم برقراری حس اعتماد در کودکان و نوجوانان و جوانان برای گرایش به امر مطالعه .
7 - عدم تفهیم معنای حقیقی اوقات فراغت و عدم راهنمایی برای گرایش به مطالعه بعنوان یک ترجیح توسط کودکان و نوجوانان و جوانان جهت پر کردن این اوقات.
8 - پُر نمودن اوقات دانش آموزان با محتوای کتب کمک آموزشی یا به اصطلاح کتب پیشرفته و معتاد نمودن آنان برای تست زنی حتی از دوران ابتدایی جهت شرکت در آزمونهای نمونه دولتی و تیزهوشان و کنکور. کتابخانه های شهر پر می گردد از پشت کنکوری ها برای مطالعه کتب درسی یا تست زنی ، خصوصا ماههای نزدیک به برقراری کنکور.
9- محلی نبودن کتابخانه ها و دور بودن کتابخانه های مرکزی شهرها، فرصت و امکان استفاده از کتب آن مراکز را برای کودکان و نوجوانان ، به حداقل می رساند.
10- تصور برخی بر این اصل است که کتب نیز همانند قرآن مجید فقط برای استفاده در مناسبت های خاص همانند شبهای قدر و سرخاک مرده و.... است. عدم ایجاد ضرورت مطالعه یا عدم آشنایی با رفرانس کتب برای پاسخیابی سئوالات بی جواب در جامعه ما.
11- اعتیاد و همسوئی افراد جامعه به خرید های مضاعف بدون توجه به نیاز حقیقی و حیاتی با افزایش فروشگاههای بزرگ شهروند یا رفاه یا هایپرمی و......
12 - افزایش دغدغه های اقتصادی مردم به دلیل شرایط نامساعد اوضاع معیشتی گروه های شغلی جهت پاسخگویی به خواسته ها و نیازهای خانوادگی با گرفتن انواع و اقسام وام های کم بهره یا با بهره بالا.
13 - عدم وجود فرهنگ عمومی مبنی بر هدیه دادن کتاب به یکدیگر در مناسبت های خاص زندگی فردی یا اجتماعی. مسئولین برای افراد فعال یا فرهیخته جامعه در هر گروه سنی یا شغلی کُتبی چون نهج البلاغه یا قرآن مجید هدیه می دهند. غافل از این که همه ما مسلمان هستیم و چندین جلد از آن را داریم. امید که هدایای رسمی و غیر رسمی ما به اشخاص با توجه به تخصص یا سنین آنان ، صورت بگیرد. به جای بردن شیرینی برای مناسبت ها که مضر است و قند خون و کلسترول افراد را افزایش می دهد ، می توان با انتخاب یک کتاب مفید و ارزشمند به فرهنگ کتابخوانی مساعدت نمود. خصوصا در جشن تولد کودکان و نوجوانان برای فرهنگ سازی این پدیده حیاتی یاری نمود.
عادت مثبت خرید کتاب و مطالعه آن توسط والدین ، حس کنجکاوی فرزندان را تحریک و آنان را بسوی کتاب راهنمایی می کند که در این خصوص دو نکته قابل ذکر است:
1 - گاه والدین کتب را برای تنظیم view و همرنگی آنها با دکوراسیون منزل ، خرید می نمایند و مثلا رنگ آبی یا سبز را با مبلمان یا پرده و.....هماهنگ می کنند، که بد آموزی دارد.
2 - گاه والدین برای مطالعه ، کودکان خود را مجبور می سازند یا اصلا متوجه نیستند که می توانند آنان را نیز تشویق به مطالعه نمایند، که هر دو حالت تأیید نمی گردد و اثرات سوء دارد.
به هر حال امر مطالعه کردن ، می تواند به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود اگر نیاز به آن توسط افراد احساس شود. در کودکان و دانش آموزان خود، عطش به مطالعه را بوجود آوریم و آنان را به اثر حیاتی مطالعه در روند زندگی آشنا سازیم .
با ایجاد جذابیت هایی چون دعوت اعضای خانواده یا دانش آموزان یک کلاس برای مطالعه و پرسش از یکدیگر راجع به آنچه که از خواندن کتاب استنباط کرده ایم، همانند یک گفت و گوی شیرین خانوادگی یا کلاسی ، که در پی آن احترام به برداشتها و نظرات یکدیگر را نیز یاد دهیم. برای ایجاد عادت خوشایند و مفید و ارزشمند ، باید پیوند عمیق عاطفی و انسانی با یکدیگر برقرار کنیم.
چرا ما برای خرید یک کالای مورد نیاز یا غیر ضروری منزل ، ماهها برنامه ریزی و هدف گذاری می نمائیم اما برای تبادل مفاهیم کتب مفید و ارزنده ، سرمایه گذاری زمانی و پولی نداریم؟ بعد هم بهانه می کنیم که وقت نداریم. شما را به خدا فقط یک روز خود را در ذهنتان مرور نمائید و ببینید چرا برای مطالعه وقت ندارید؟
خیلی از افراد قبل از خواب ، عادت به مطالعه در خلوت ترین ساعات شبانه روزی را دارند، این عادت مثبت را در فرزندانمان نیز به وجود آوریم. بالاخره از کانالهایی باید آغاز کرد. مهمترین کارکرد کتابخانه رفرنس به آنها برای پاسخ یابی است که باید فرهنگ آن را نیز در فرزندان خود به وجود آوریم تا با مراجعه پی در پی به تدریج با کتاب مأنوس گردند. همیشه لقمه آماده دهان فرزندانمان نگذاریم . آنان را با کشف شهود آشنا سازیم تا برای نیل به هدف ، تلاش کردن را بیاموزند.
معلمان نیز با حضور خود به همراهی دانش آموزان در کتابخانهء مدرسه ،می توانند از لحاظ تلقین مثبت یا همراهی با کتب ، آنان را به مطالعه تشویق نمایند. لازم است که گاه معلم درس خود را در فضای کتابخانه برگزار نماید و با طرح سئوالاتی آنان را تشویق به جستجوی پاسخ بنماید.
و اما کسانی که طی دوران تحصیل خود ، کتب گوناگون را در کُنج خانه خویش فراموش نموده اید، بیائید همه یا بخشی از آنها را به کتابخانه های شهر خود تقدیم دارید تا مراجعه کنندگان علاقمند شرایط دستیابی به کتب مورد نظر خویش را داشته باشند. کتاب نعمتی برای خاک خوردن در منازل ما نیست. داشتن کتب زیاد بدون مطالعه نیز نشانهء خرد و دانش هیچ فردی نیست.
و اما وظیفه مسئولین
1 - برقراری پایگاههای کتابخانه ای در محلات گوناگون شهری جهت دسترسی آسان به کتاب.
2 - پرداخت سوبسید برای انتشار کتاب و مناسب سازی قیمت کتب .
3 - قرار دادن کتب عمومی در مراکزی که نیاز به انتظار گاه خیلی زیادی هست چون فرودگاه ها ، ترمینال ها ، ایستگاه های قطار و حتی زندانها.
4 - عدم مانع تراشی برای ناشران جهت انتشار کتب مفید.
5 - جلوگیری از هر نوع اجحاف یا گرایشات در مراحل چاپ و انتشار کتب.
6 - برگزاری نمایشگاههای کتاب در هر استان به طور جداگانه جهت سهولت دسترسی.( نه فقط در تهران)
7 - اختصاص بخشی از واحدهای وقفی مردم به عنوان کتابخانه های محلی.
8 - ایجاد کتابخانه در مساجد و آزاد گذاشتن کودکان و نوجوانان و جوانان برای مطالعه در ساعات آزاد مسجد. بدین طریق آنان به دو چیز مثبت عادت می کنند:عادت به مطالعه و عادت به حضور در مسجد.
پندی عبرت آموز از راهزنان به امام محمد غزالی
از ابوحامد محمد غزالی شنيدم که می گفت: "در راه بازگشت از جرجان دچار عياران راهزن شديم. عياران هرچه را که باخود داشتيم گرفتند. من برای پس گرفتن تعليقه های (جزوه، يادداشت درسی) خود در پی عياران رفتم و اصرار ورزيدم. سردسته عياران چون اصرار مرا ديد گفت: "برگرد، و گرنه کشته خواهی شد" وی را گفتم:" ترا به آن کسی که از وی اميد امينی داری سوگند می دهم که تنها همان انبان تعليقه را به من باز پس دهيد؟ زيرا آنها چيزی نيست که شما را به کار آيد" عيار پرسيد که" تعليقه های تو چيست؟" گفتم: " در آن انبان يا دداشتها و دست نوشته هايی است که برای شنيدن و نوشتن و دانستنش رنج سفر و دشواريها برخويشتن هموار کرده ام." سردسته عياران خنده ای کرد و گفت: "چگونه به دانستن آنها ادعا می کنی، در حالی که چون از تو گرفته شد دانايی خود را از دست دادی و بی دانش شدی؟" آنگاه به يارانش اشارتی کرد و انبان مرا پس دادند."
منبع : مردان پارس بزرگان سرزمین پارس زندگی نامه امام محمد غزّالی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در یونان باستان قانون را ناموس تعبیر می کردند/ متاسفانه نگاه ما به فرآیند قانونگذاری بیشتر ناظر به شرط اول یعنی رضایت آنی و شیوه های اصطلاحا پوپولیستی است؛ در این روش مصالح کلی جامعه در میان مدت و درازمدت نادیده گرفته می شود/ غرض از این مقدمه کوتاه تبیین رابطه ناسالم و معیوب بین بازنشستگی پیش از موعدبا سنوات ارفاقی،بدون سنوات ارفاقی با سنوات ارفاقی با استخدام بیش از یکصد هزار نفر در وزارت آموزش و پرورش از یکسو و وجود نیروی مازاد بر نیاز در این وزارتخانه از سوی دیگر است/ نیروهای مازاد که در ایام سازماندهی سالیانه به آشفته ترین شکل ممکن بی سامانی و بی برنامگی را در این دستگاه عریض و طویل نشان می دهد/ استمرار این روند نشان می دهد که رابطه معنی داری بین قانون گذاری و منافع و مصالح کلی جامعه از یک طرف و تعدیل ساختار سازمانی دولت از طرف دیگر برقرار نیست/ مجموعه اظهارنظرها مسوولان سابق و لاحق درباره استخدام نیروهای مورد اشاره ،خود نوعی بی سامانی و آشفتگی در نظام قانون گذاری و نشان دهنده وضعیت غم بار اشتغال در این مملکت است/ بازنشستگی از یک سو و استخدام از سوی دیگر مصداق بارز تناقض تصویب نامه هاست / اگر آموزش و پرورش نیازمند به پذیرش نیروی جدید دارد تصویب قانون بازنشستگی پیش از موعد چه توجیهی قانونی و منطقی دارد/ اگر آموزش و پرورش نیروی مازاد بر نیاز دارد راه آن بازنشستگی پیش از موعد نیست ؛ توزیع فراوانی این نیروهاست/ مگر آموزش و پرورش بنگاه کاریابی و مرکز رای جمع کنی برخی افراد ذی نفوذ دولتی است/ نمی توان از تعدیل ساختار سازمانی دولت و خصوصی سازی بحث کرد ؛ قانون تصویب کرد ؛ اصل 44 قانون اساسی را اصلاح کرد اما برای به به کارگماری جوانان از آموزش و پرورش توقع کار داشت/ چگونه ممکن است مصوبه همسان سازی حقوق کارمندان و بازنشستگان به استناد اصل 76 قانون اساسی به خاطر بار مالی بلاموضوع پنداشته می شود ، در عین حال مجلس کلیات استخدام این همه نیرو در وزارت آموزش و پرورش را تصویب کرده/ آزمون و خطا دیگر بس است ای برادران و ای خواهران تصمیم ساز/ ما نیازمند فرآیند قانون گذاری بر اساس مدل رضایت، مطلوبیت ،مصلحت و حکمت هستیم نه قانونگذاری مقطعی و زودگذر