مشکلات و نارسایی های نظام آموزش و پرورش کشور به جایی رسیده است که این مجموعه به جای گره گشایی از معضلات، خود به کانون مشکل آفرینی تبدیل شده است!
ساختارهایی معیوب که متناسب با نیازهای جامعه نوسازی نشده اند و هم اکنون دست اندرکار سرکوب خلاقیت ها، بیگانگی دانش آموزان و فرسودگی معلمان شده اند!
بنابراین در نگاهی واقع بینانه به نظر می رسد که با تداوم وضعیت موجود، شاید نتوان هیچ چشم انداز امیدبخشی را فراروی این نهاد ترسیم کرد!
در چنین شرایطی تنها می توان چشم امید به تحقق آرمانی به نام " معلم الهام بخش" دوخت که بتواند حداقلی از تحول را در سرمایه انسانی و اجتماعی موجود ایجاد کند. ولی پرسش اصلی این است که چگونه می توان ایفای چنین نقشی را انتظار داشت؟
* معلم الهام بخش می داند که منزلت اجتماعی تنها در وجود پول خلاصه نمی شود و جامعه همچنان برای شهروندان متعهدی که می کوشند تا شرایط زیست جمعی را بهبود بخشند احترام عمیقی قائل است. چنین معلمی می داند که اگر چه کالایی شدن ارزش ها و افزایش منفعت طلبی ها کار را برای او دشوار کرده، ولی جامعه هنوز هم از ارزش های انسانی تهی نشده است!
* معلم الهام بخش می داند که گاهی یک برخورد انسانی و محبت آمیز با دانش آموز می تواند مسیر زندگی آینده او را دستخوش دگرگونی سازد. از همین رو صرفا خود را به مقوله آموزش محدود نمی سازد بلکه می کوشد تا از تک تک واژگان مهرآمیز برای تحول آفرینی در نسل آتی سود برد!
* معلم الهام بخش می کوشد تا تفاوت های دانش آموزان را به رسمیت بشناسد. لذا به دنبال آن است تا فضای مناسب را برای ابراز وجود در اختیار کلاس قرار دهد تا دانش آموزان هم تفاوت های خود را بیشتر بروز دهند. از آن پس گفت و گوی دانش آموزان بر سر اختلافات میان خود می تواند بسیار سازنده باشد!
* معلم الهام بخش می داند که ارائه تصویری منصفانه و منطقی از خود به دانش آموزان، بیش از تبلیغ یک باور ارزشمند بر آنها موثر است! از همین رو می کوشد تا با پرهیز از تحمیل یک نظر خاص، مجالی را برای اظهار نظر صادقانه دانش آموزان در کلاس فراهم آورده و شناخت خود را از پیچیدگی های درونی آنها تکمیل کند!
* معلم الهام بخش می داند که هر یک از دانش آموزان مانند کتابی است که به تدریج ورق می خورد و داشته های خود را آشکار می کند! بنابراین می کوشد تا با صبوری و همدلی، بخش های هر چه بیشتری از توانمندی ها و استعدادهای بی بدیل او را شناخته و معرفی نماید!
کانال مهران صولتی
نظرات بینندگان
استاد بزرگوار، دیدگاه ناشایست از معلمان
را رسانه های جمعی و مسئولین به
دانش آموزان القا می کنند نه معلمان
الهام بخش. برخورد انسانی معلم با حذف
پرورش از وظیفه او تبدیل به تداخل در وظایف
دبیران پرورشی و مدیران خوانده می شود،
از سویی دیگر به نفوذ اجتناب ناپذیر فضای
مجازی در تاروپود معلمان اشاره نکرده اید.
جسارتا بیشتر ایده آل ترسیم نموده اید تا
رئال.فرهنگ رسمی و حتی عمومی ،
رسانه ها ، فضای مجازی ، بی کفایتی
مسئولین ، ناکارآمدی نظام آموزشی ،
الهام بخشی معلمان را خدشه دار ساخته اند.
هم روی مسأله مشکل دارد.
هم حل مسأله مشکل دارد.
هم فاعلان حل مسأله مشکل دارند.
در ضمن انتظار پاسخگویی آن بزرگوار را
برای نظرات ارائه شده دارم.
با تقدیر و سپاس