علی اشرف فتحی در مباحثات نوشت :
چندی پیش به بهانه هفتاد و سومین سالگرد درگذشت میرزا حسن رشدیه (بنیانگذار نظام آموزش ابتدایی جدید ایران) مطالب مختلفی در رسانهها منتشر شد که وجه مشترک اغلب آنها تقبیح روشهای حذفی مخالفان مذهبی و سنتی رشدیه در تفسیق و تکفیر وی بود؛ اینکه برخی روحانیون تبریز و تهران وی را به بابیگری و خروج از دین متهم کردند و مدارس وی را ویران ساختند.
در درستی این گزارهها تردیدی نیست، اما اینها تمامی واقعیت هم نیستند. رشدیه پس از آنکه مورد هجمه قرار گرفت، بیش از یک دهه از اواخر عمر ۹۳ ساله خود را در قم گذراند و با حمایت آیتاللهالعظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی، احیاگر حوزه علمیه قم و بزرگترین مرجع تقلید ایران به فعالیت آموزشی در قم پرداخت که هم پسرش شمسالدین و هم نوه مرحوم حائری یزدی به این مقطع از زندگی وی اشاره کردهاند.
شمسالدین رشدیه مهاجرت پدرش به قم را در کتاب «سوانح عمر» چنین گزارش داده است: اوقاتی که شادروان حاج شیخ عبدالکریم حائری در قم ریاست و مرجعیت روحانی داشتند رشدیه رخت به قم کشید و خانواده را به آنجا برد و مرتباً به مجلس درس شیخ حاضر میشد و تنها طلبه کلاهی شیخ بود.
در قم مدرسه رشدیه را مجاور تکیه ملامحمود دائر کرد و اطفالی را که اکثراً فقیر و بیبضاعت بودند دعوت کرده، مطابق میل دبستانی بهپا داشته بود. علاوه بر مدیریت، کلاس اول را خود اداره میکرد. در قم در همان مدرسه کلاس مخصوصی هم برای کوران گشود.
با طرز خاصی ایشان را تعلیم میکرد که نوشتن را فراگرفته بودند و در حضور حاکم و رئیس فرهنگ امتحان شایانی داد.
آیتالله دکتر مصطفی محقق داماد؛ نوه آیتاللهالعظمی حائری یزدی نیز در گفتوگویی که با وی داشتم و در شماره ۹ مجله شهر قانون منتشر شد، به حمایت جدش از مرحوم رشدیه اشاره کرد و گفت: همه جای ایران به مدارس وی حمله شد و تخریب شدند و گفتند که زنگ این مدارس همان ناقوس کلیساست؛ اما میرزا حسن رشدیه در قم موفق شد با حمایت حاج شیخ مدرسه تأسیس کند و هیچکس هم نتوانست اعتراضی بکند و تا پایان عمرش در قم زندگی کرد. در هر صورت ایشان از این منورالفکریها داشت.
رشدیه هشت سال پس از وفات آقای حائری هم در قم زندگی و فعالیت کرد و ۲۱ آذر ۱۳۲۳ درگذشت و در قبرستان نو که مرحوم حائری یزدی بنا نهاده بود به خاک سپرده شد.
حمایت شیخ مؤسس و دیگر مراجع قم از رشدیه را باید نکته مغفول تاریخ تأسیس نظام آموزشی نوین ایران دانست.
همزمان با ایران، تأسیس مدارس جدید در نجف با واکنش منفی میرزای نائینی و برخی علمای نجف مواجه شده بود. اگرچه آیتاللهالعظمی سید ابوالحسن اصفهانی رویکرد منفی اتخاذ نکرد، ولی نائینی مشروطهخواه در دوره مرجعیت خود رویکردی مشابه شیخ فضلالله نوری در قبال مدارس جدید داشت.
فضای منفی نجف در مواجهه با مدارس جدید به قدری سنگین بود که آیتالله محمدکاظم شیرازی از فقهای درجه اول نجف در اوایل سلطنت محمدرضاشاه به دلیل فرستادن فرزندانش به مدارس جدید به شدت در انزوا قرارگرفت. اما این اتفاق در قم نیافتاد و این شهر به محیط امنی برای میرزا حسن رشدیه بدل شد.
نظرات بینندگان
ولی اینکه بعدا توبه کرده و از راه ضلالت و گمراهی بازگشته در منابع چیزی ذکر نشده است، زیرا بلاشک این تنها خداوند متعال است که از باطن انسان ها آگاه است!
مطابق اکثر منابع تاریخی متاسفانه برخی از اعضای این انجمن ازجمله "ملک المتکلمین"، "یحیی دولت آبادی"، "میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل" و ایضا "میرزا حسن رشدیه" و... بهایی و یا به عبارتی بازیچه توطئه استعمارگر پیر یعنی بریتانیا در ایجاد و تقویت این فرقه خطرناک و ضاله بوده اند. در آن مقطع هوشمندی بزرگمردی چون "میرزا تقی خان امیر کبیر" به دست با کفایت خود سرکرده این فرقه ضاله را در تبریز به جوخه آتش سپرد.
میشه منابع معتبر در این مورد را ارائه فرمائید؟
بسیاری از علمای قدیم خودشون به تنهایی پیشگام چه علوم دینی و بعضا غیر دینی بودن
تغییر اداب و فرهنگ در هر جامعه ای هر کجای جهان با مخالفت های بسیار زیادی مواجه بوده و مردم همه جوامع در هر دوره گذار فرهنگی به ایجاد تغییرات گسترده مخالف بودند و مقاومت میکردند در برابر این موضوع و در جامعه ما هم این موضوع مستثنی نبوده و ربط دادنش به علما کمی غرض ورزانه اس!
بنابراین طبیعی است که در عصر علمی و با آمدن «رقیب» اکثر روحانیون مقاومت کردند تا جایگاه خود را از دست ندهند.
یک عامل دیگر بجز رقابت، نوع نگاه سنتی ازجمله درمیان بسیاری از روحانیون است که «تربیت» را بعنوان یک علم تجربی و تخصص آکادمیک درنظر نمیگیرند.
البته خوشبختانه جامعه خیلی آگاهتر از قبل شده و روحانیون را نیز تاحدی وادار به همراهی، هرچند ظاهری، با متخصصان کرده است.
به نظرم این گزارش تاریخی زمانی کاملتر خواهد شد که مشخص شود آن مدرسه در قم، تا چه حد به روش و محتوای جدید (مطابق دوران خودش)میپرداخته است؟ اکثر معلمان آن دوره غیر مذهبی و بلکه خارجی بودند. آیا اجازه بکارگیری چنین معلمانی واقعا در قم داده شده بود؟
درضمن، این متن در ذکر منابع و مستندات دچار نقصان است، ازجمله برای این ادعا که نایینی با مدارس جدید مخالف بوده.
لطفاً در پی سواد باش