سخن حکیمانه و عالمانه سید جمال الدین اسدآبادی چه قدر قریب و و اقع بینانه بود ، آنجاکه اشاره دارد در غرب ( اروپا ) " اسلام دیدم ، مسلمان ندیدم و . . . " چنین نظری که فارغ از تعصب فرهنگی و اعتقادی بیان می شود نشان از روحی آزاداندیش و افکاری بلند دارد که همگان را شیفته و مجذوب خویش می سازد .
بی شک گفته سید جمال از روی دلباختگی و و دلبستگی به ظواهر فریبنده غرب نبوده ، بلکه از دل رنجور او نسبت به جامعه و فرهنگ خویش حکایت دارد .
با این مقدمه می خواهم گذری بر پدیده های اجتماعی و فرهنگی جامعه داشته باشم تا شاید این نقد کوتاه اثر خود را بر کج فهمی ها و عادات غلط و زشتی که در جامعه رواج پیدا کرده داشته باشد .
برای رفع سوء تفاهم و گرفتن بهانه با صراحت و ایمان بیان می کنم که : آنچه منظور از" آن سرزمینم آرزوست " بی مهری به وطنم نیست و با اقرار به وطن دوستی و عشق به خاک مقدس آن ، مقصود و غرضم از این عبارت توجه به بخش فرهنگ و رفتارهای فرهنگی است که مورد قهر و غفلت و سوءاستفاده عده ای از مردم و مسئولین قرار گرفته است . . . کسانی که با ناهنجاری و فرهنگ ستیزی می خواهند جامعه را به قهقرا ببرند .
آری !
" آن فرهنگ وسرزمینم آرزوست " که درآن انسانها با ارزش هایی چون صداقت و راستگویی سنجیده می شوند و خداوند رحمت الهی و پاداش خویش را به انسان ها یی ارزانی می کند که ارزش آن را دارند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که بنا به کلام و سیره بزرگانش چون امام علی (ع) " برترین زهد پنهان داشتن زهد است" تازهد و پارسایی نشود دکان و نانی برای ریا کاران .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که با حاکمیت دین و شرع بهره و سود بانکی بیشتر از چهار درصد نشود .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که در آن کوه و زمین و دریا و جنگل و حق الناس از چشمان حریص و طماع سودجویان درامان باشد .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که جوانان آن در کنار عشق به علم اندوزی از بهترین و سالم ترین تفریحات بهره مند شوند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که فقط به آمار مبارزه و کشف جرائم افتخار نکنیم ، بلکه به مبارزه با علت ها و ریشه ها باید فکر کنیم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که محیط زیست و طبیعت ( زمین و آب و هوا ) را فدای خود خواهی ها و کامجویی های خود نسازیم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که ثروت ملی را برای همگان بخواهند و عدالت را فقط در دادن یارانه و سهام عدالت نبینند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که بنی آدم اعضای یک پیکرند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که حقوق مسئولینش با متوسط و اکثریت مردمانش برابری کند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که پس از زلزله خیابان هایش محل جولانگاه ماشین ها نشود و راه را بر خودروهای امدادی نبندند و برای سبقت گرفتن و فرار ، در پمپ بنزین ها همدیگر را مورد لطف و ادب بی ادبانه قرار ندهند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که مسئولینش الکی تظاهر به آمادگی و تشکرعوام فریبانه از مردم نکنند بلکه واقع بینانه حقایق تلخ و واقعیات رفتار مردم را به مردم متذکر شوند و ایضاً رسانه ملی ، و به عبارتی همدیگر را سرکار نگذاریم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که عده ای برتری خود را در زور و زیر پا گذاشتن حقوق دیگران در هنگام سوار شدن به اتوبوس و مترو به رخ نمی کشند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که مردمانش پیاده روها و باغچه های کوچه و خیابان را محل انبار زباله و ته سیگار خود نمی کنند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که خط عابر پیاده و خط زرد مترو و چراغ قرمز را حریم قانون و زندگی می دانند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که قانون حاکم برجامعه موجب شده تا پرونده های قضایی و جرایم اجتماعی آنان به درصدی کمتر از انگشتان دست برسد .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که به زندگی و حریم خصوصی دیگران سرک نکشیم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که در فوتبال شادی پس از گل مان دردسر نشود .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که در آن صاحب منصبان قدرت " اصول و اصلاح و اعتدال " همه برای مردم خدمت کنند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که آموزش و پرورش و معلمانش را در صدر و رأس جامعه ببینند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که مردم با مردم و مسئولین با مردم " رحماء بینهم " را سرلوحه رفتار و گفتار خود بدانند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که در آن ، نگاه مسئولینش به مردم نگاه فرهنگی و حکیمانه باشد نه حاکمانه و کاسب کارانه .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که حق تنفس از هوای پاک را با خود خواهی از فرزندانمان دریغ نکنیم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که عاری از دروغ و ریا و زشتی باشد و آری و سرشار از عشق و آبادانی و رحمت الهی .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که باور کنم هنر تنها نزد ایرانیان نیست .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که جهان و روابط حاکم بر آن را آن گونه که هست بپذیریم ، نه آنگونه که فقط مطلوب من است .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که آدمی خود را در جامعه خویش تنها احساس نکند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که امر به معروف را فقط از ما بهتران امر نکنند و نهی از منکرش را فقط مردم رعایت کنند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که با دوستان مروت و با دشمنان مدارا کنیم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که فرزندانمان صبوری و آرامش را از بزرگان و پدران خود بیاموزند .
به گمانم خداوند هم آن فرهنگ و آن مردم و آن سرزمینی را آرزومند است که با دستان و تلاش خویش دانش را از ثریا به دست آورند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بفرمایید مال ظنّون را در نهج البلاغه مطالعه بفرمایید تا 4 درصد را معیار عقلی قرار ندهید، ربا رباست درصد آن اثری ندارد، روش آن مهم است.
از طرف یکی از آزمون دهندگان استخدامی آ.پ که با وجود نمره علمی قبولی به جرم عبور از 40 سالگی برای مصاحبه به او معرفی نامه ندادند.
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست" که قوانین جذب اساتید در نهاد رهبری الزامی برای متاهل بودن نداشته باشد، آقا سید جمال شما حتی حق نداری تو نهاد رهبری استاد باشی چون مجرد زندگی کردی و اگرم الان متآهل بشی میگن تا پارسال تا سن 50 سال بود امسال به یکباره 40 سال شد؛ آقا سید جمال سلام بر روح مسئولیت پذیرت، در همین حد نوشتن فعلا کافیست.
زنده یاد جلال آل احمد:
« مردم ایران سه مالیخولیای بزرگ دارند:
1- افتخار به گذشته های دور دست
2- خود را برتر و بهتر از بقیّه ی مردم جهان دانستن
3- دشمن خیالی تراشیدن و جنگیدن با آن
پایدار باشید.
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که مردمان کشورم در کسب رتبه های" بد " در زمینه های بیماری و سوء مصرف انرژی و . . . در سطح جهانی رتبه اول تا سوم نباشند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که کسی جایی و شغلی را به ناحق و بدون شایستگی تصاحب و اشغال نکند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که آنچه دارم و آنچه بدست آورده ام ، بر اساس کار و تلاش و زحمت باشد ، نه زیاده خواهی .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که زهد و پارسایی نشود دکان و نانی برای ریا کاران .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که ریا موجب ربا نشود .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که مهد پرورش امیرکبیرها باشد . . .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که وقتی سوار بر مرکب ها و ارابه های آهنی خود می شویم ، بدانیم و بتوانیم فرهنگ استفاده درست آن را هم بلد باشیم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که آدم ها خود را مثل دوخط موازی فرض نکنند . . .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که آدم ها به جای منافع و خود خواهی ، بر اساس عقلانیت و انسانیت و نوع دوستی با هم رفتار کنند .
تردید مکن به کسی که می گوید می ترسم ، بترس از کسی که می گوید تردید ندارم .