( قالب مثنوی )
شهر من ای شهر زیبای دلم
شهر من در تو نگاهی دیده ام
در تو دارم یادگار خویشتن
وصف دل جذبت کند یار وطن
باغ و بستانت به جلوه منظر است
دایماٌ خواب رخ ام در دفتر است
شهر من باشد اهر زیبایی اش
شیخ جایی زیر اشجر فانی اش
خاک آن تربت مقدس باشدش
چون که مردان تن به خاک افکنده اش
شهر من زیبایی ات در چهره ام
نقشبندی بر درون پرورده ام
میوه های سرخ و سبزی های نو
از وجودش بهر باشد نای تو
چون که شهرم زادگاه مادران
خویشوندان آستان ما در آن
مهتر و کهتر در این اوصاف دین
شهر من در دیده نایاب بین
زیر درگاه خداوند از جلیل
پایبند زندگی داد از رحیل
مهر و مهتابی شب و روزی رسد
سجده بر درگاه سبحانی سزد
آفرین بر پیکر شهر اهر
چون خروشان سرو قامت در نظر
شهر مهمانان به سینه یاد باد
شهره آفاقی وجودت شاد باد
مِلک عالم در وجودت بهتر است
مِلک این نه مُلک آن شیرین تر است
آخرت باشد که بایبوردی کجا
می روی یاران صدا گویی بیا
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان