صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

کار تیمی و روحیه ی رواداری و گفت و گو کردن را به بچه ها آموزش نمی دهد. دانش آموزان را برای حضور در جامعه آماده نمی کند/ در طی سنوات گذشته همواره معلمان منتظر بودند تا یک قهرمان با اسب سفید از راه برسد و بر مسند وزارت بنشیند با این امید که شاید بتواند همه ی این مشکلات را با یک اچوب جادویی حل نماید/ در کشورهای پیشرفته ی دنیا چیزی تحت عنوان وزارت آموزش و پرورش را با ذره بین هم نمی توانید پیدا کنید. حال در کشور ما وزارتخانه ای است بسیار عریض و طویل که حتی یک درصد وسعت و شوکتش هم کارایی ندارد/ تنها 5 استارتاپ می توانند به سادگی جایگزین این نهاد دولتی بزرگ شده و تمام نظارتها و برنامه ها را در تمام سطوح آموزش و پرورش، با دقت و هوشمندی بالاتر اجرا نمایند/ برای مدتی به اکوسیستم استارتاپی بروید و به ایده های آنها سری بزنید، کلام مدیران کلان سطح جهانی را بررسی کنید و با کمی دقت و صبر روند های این تغییرات را مشاهده نمایید

منتشرشده در یادداشت

asadabadiseyedjamal1

سخن حکیمانه و عالمانه سید جمال الدین اسدآبادی چه قدر قریب و و اقع بینانه بود ، آنجاکه اشاره دارد در غرب ( اروپا ) " اسلام دیدم ، مسلمان ندیدم و . . . " چنین نظری که فارغ از تعصب فرهنگی و اعتقادی بیان می شود نشان از روحی آزاداندیش و افکاری بلند دارد که همگان را شیفته و مجذوب خویش می سازد .

بی شک گفته سید جمال از روی دلباختگی و و دلبستگی به ظواهر فریبنده غرب نبوده ، بلکه از دل رنجور او نسبت به جامعه و فرهنگ خویش حکایت دارد .
با این مقدمه می خواهم گذری بر پدیده های اجتماعی و فرهنگی جامعه داشته باشم تا شاید این نقد کوتاه اثر خود را بر کج فهمی ها و عادات غلط و زشتی که در جامعه رواج پیدا کرده داشته باشد .
برای رفع سوء تفاهم و گرفتن بهانه با صراحت و ایمان بیان می کنم که : آنچه منظور از" آن سرزمینم آرزوست " بی مهری به وطنم نیست و با اقرار به وطن دوستی و عشق به خاک مقدس آن ، مقصود و غرضم از این عبارت توجه به بخش فرهنگ و رفتارهای فرهنگی است که مورد قهر و غفلت و سوءاستفاده عده ای از مردم و مسئولین قرار گرفته است . . . کسانی که با ناهنجاری و فرهنگ ستیزی می خواهند جامعه را به قهقرا ببرند .

آرزوهای معلم و ویژگی های جامعه سالم

آری !

" آن فرهنگ وسرزمینم آرزوست " که درآن انسانها با ارزش هایی چون صداقت و راستگویی سنجیده می شوند و خداوند رحمت الهی و پاداش خویش را به انسان ها یی ارزانی می کند که ارزش آن را دارند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که بنا به کلام و سیره بزرگانش چون امام علی (ع) " برترین زهد پنهان داشتن زهد است" تازهد و پارسایی نشود دکان و نانی برای ریا کاران .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که با حاکمیت دین و شرع بهره و سود بانکی بیشتر از چهار درصد نشود .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که در آن کوه و زمین و دریا و جنگل و حق الناس از چشمان حریص و طماع سودجویان درامان باشد .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که جوانان آن در کنار عشق به علم اندوزی از بهترین و سالم ترین تفریحات بهره مند شوند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که فقط به آمار مبارزه و کشف جرائم افتخار نکنیم ، بلکه به مبارزه با علت ها و ریشه ها باید فکر کنیم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که محیط زیست و طبیعت ( زمین و آب و هوا ) را فدای خود خواهی ها و کامجویی های خود نسازیم .

آرزوهای معلم و ویژگی های جامعه سالم

" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که ثروت ملی را برای همگان بخواهند و عدالت را فقط در دادن یارانه و سهام عدالت نبینند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که بنی آدم اعضای یک پیکرند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که حقوق مسئولینش با متوسط و اکثریت مردمانش برابری کند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که پس از زلزله خیابان هایش محل جولانگاه ماشین ها نشود و راه را بر خودروهای امدادی نبندند و برای سبقت گرفتن و فرار ، در پمپ بنزین ها همدیگر را مورد لطف و ادب بی ادبانه قرار ندهند .

آرزوهای معلم و ویژگی های جامعه سالم

" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که مسئولینش الکی تظاهر به آمادگی و تشکرعوام فریبانه از مردم نکنند بلکه واقع بینانه حقایق تلخ و واقعیات رفتار مردم را به مردم متذکر شوند و ایضاً رسانه ملی ، و به عبارتی همدیگر را سرکار نگذاریم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که عده ای برتری خود را در زور و زیر پا گذاشتن حقوق دیگران در هنگام سوار شدن به اتوبوس و مترو به رخ نمی کشند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که مردمانش پیاده روها و باغچه های کوچه و خیابان را محل انبار زباله و ته سیگار خود نمی کنند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که خط عابر پیاده و خط زرد مترو و چراغ قرمز را حریم قانون و زندگی می دانند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که قانون حاکم برجامعه موجب شده تا پرونده های قضایی و جرایم اجتماعی آنان به درصدی کمتر از انگشتان دست برسد .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که به زندگی و حریم خصوصی دیگران سرک نکشیم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که در فوتبال شادی پس از گل مان دردسر نشود .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که در آن صاحب منصبان قدرت " اصول و اصلاح و اعتدال " همه برای مردم خدمت کنند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که آموزش و پرورش و معلمانش را در صدر و رأس جامعه ببینند .

آرزوهای معلم و ویژگی های جامعه سالم

" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که مردم با مردم و مسئولین با مردم " رحماء بینهم " را سرلوحه رفتار و گفتار خود بدانند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که در آن ، نگاه مسئولینش به مردم نگاه فرهنگی و حکیمانه باشد نه حاکمانه و کاسب کارانه .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که حق تنفس از هوای پاک را با خود خواهی از فرزندانمان دریغ نکنیم .

آرزوهای معلم و ویژگی های جامعه سالم

" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که عاری از دروغ و ریا و زشتی باشد و آری و سرشار از عشق و آبادانی و رحمت الهی .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که باور کنم هنر تنها نزد ایرانیان نیست .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که جهان و روابط حاکم بر آن را آن گونه که هست بپذیریم ، نه آنگونه که فقط مطلوب من است .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که آدمی خود را در جامعه خویش تنها احساس نکند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که امر به معروف را فقط از ما بهتران امر نکنند و نهی از منکرش را فقط مردم رعایت کنند .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که با دوستان مروت و با دشمنان مدارا کنیم .
" آن فرهنگ و سرزمینم آرزوست " که فرزندانمان صبوری و آرامش را از بزرگان و پدران خود بیاموزند .
به گمانم خداوند هم آن فرهنگ و آن مردم و آن سرزمینی را آرزومند است که با دستان و تلاش خویش دانش را از ثریا به دست آورند .

 


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

آزمون پیشرفت تحصیلی و مشکلات نظام آموزشی  چند روز قبل در مدرسه ای که من در آنجا درس می دهم – همانند سالهای گذشته – به اصطلاح آزمون پیشرفت تحصیلی برگزار شد. البته من با نقش بی بدیل آزمون در عرصه آموزش مخالف نیستم اما نوع آزمون و شرایط  و زمان برگزاری آن نیازمند در نظر گرفتن مواردی خاص می باشد.

آن طور که من در این سالیان دیده ام بیش از 90% دانش آموزان این آزمون را جدی نمی گیرند و یا حوصله آن را ندارند و تقلب می کنند و... بنابراین برگزاری چنین آزمون هایی به شیوه کنونی جز اتلاف بیت المال چیز دیگری نیست.

برای نمونه یکی از دانش آموزان می گفت از هر نفر 50 هزار تومان برای این آزمون گرفته اند. اگر هزینه طراحی سوالات، تایپ و پرینت و تکثیر و تصحیح و هزینه خرید کاغذ ها و ... را حساب کنیم تایید می کنیم که برگزاری این آزمون برای هر دانش آموز حداقل 50 هزار تومان هزینه دارد.

به عبارت دیگر اگر در کل کشور یک میلیون و 200 هزار دانش آموز داشته باشیم برگزاری این آزمون شصت میلیارد تومان برای آموزش پرورشی که از قبل ورشکسته است هزینه دارد – که هر سال می پردازد و یا دولت به واسطه قبوض برق و ... غیر مستقیم از جیب والدین دانش آموزان در می آورد.

اگر این را هم حساب کنیم که به خاطر برگزاری این آزمون کل کلاسها و مدرسه در یک روز کاری تعطیل می شوند و آموزش و پرورش یک روز به یک میلیون معلم و کادر اداری مدارس بدون اینکه کاری کنند حقوق می دهد متوجه می شوید که بی تدبیری مدیران  چه هزینه سرسام آور بیخودی را به بیت المال تحمیل می کند.

نکته جالب توجه تر این است که این به اصطلاح آزمون پیشرفت تحصیلی را تقریبا همزمان با امتحانات ترم اول برگزار می کنند که همان طور که گفته شد جز اتلاف بیت المال و منابع ملی چیز دیگری نیست! - تصور کنید که این برگزاری تکراری عبث و بیهوده آزمونهای مشابه، آن هم به صورت همزمان، به قیمت قطع کردن چند صد هزار درخت و هدر رفت چه مقدار آب و ... نیز می باشد؟!

آزمون پیشرفت تحصیلی و مشکلات نظام آموزشی

در مورد آزمون غیر استاندارد و غیر منطقی کنکور هم که صدمات جبران ناپذیری به بیت المال و توسعه و آبادانی کشور زده قبلا در مقاله زیر بحث کرده ام:

کنکور؛ ابزاری برای استعمار و چپاول مردم

روش پیشنهادی من برای جایگزینی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و کنکور را که روشی با استانداردهای بین المللی و بدون هزینه است و مهمتر اینکه به ارتقای کیفیت یادگیری دانش آموزان کمک شایانی می کند در سیزدهمین کتابم مطالعه بفرمایید:

"یادگیری تیمی رقابتی" – انتشارات کتاب راه

- لینک ویدیوی روش تدریس من

 http://www.aparat.com/v/i32tK    

مقالات بیشتر در وبلاگ نویسنده

http://beyondelt.blogfa.com


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در دانش آموز

گروه گزارش/

پیش از این زمزمه ادغام دو معاونت آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه در وزارت آموزش و پرورش به گوش می رسید .

در حاشیه نشست مجمع فرهنگیان ایران اسلامی ؛ « صدای معلم »  گفت و گویی صریح و شفاف با وزیر آموزش و پرورش  داشت . ( این جا )

صدای معلم از وزیر آموزش و پرورش سوال کرد :

" گفته می شود در شورای معاونین وزارتخانه از آن جایی که خانم حکیم زاده انتقادات بعضا تندی را  نسبت به وضعیت آموزش و پرورش مثل طرح تعالی مدیریت و... مطرح می کند تصمیم گرفته شده است که به این بهانه ایشان را از گردونه حذف کنند ! "

پاسخ وزیر آموزش و پرورش به این سوال منفی بود .

اکنون و پس از گذشت یک ماه از آن گفت و گو شنیده می شود که وزیر آموزش و پرورش حکم ماموریت « رضوان حکیم زاده » را تمدید نکرده است .

« صدای معلم » گفت و گویی با معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش داشته است که شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم

منتشرشده در گفت و شنود

مدرنیزاسیون آموزشی در ایران و حمایت روحانیون از میرزاحسن رشدیه

علی اشرف فتحی در مباحثات نوشت :

چندی پیش به بهانه هفتاد و سومین سالگرد درگذشت میرزا حسن رشدیه (بنیانگذار نظام آموزش ابتدایی جدید ایران) مطالب مختلفی در رسانه‌ها منتشر شد که وجه مشترک اغلب آن‌ها تقبیح روش‌های حذفی مخالفان مذهبی و سنتی رشدیه در تفسیق و تکفیر وی بود؛ این‌که برخی روحانیون تبریز و تهران وی را به بابی‌گری و خروج از دین متهم کردند و مدارس وی را ویران ساختند.

در درستی این گزاره‌ها تردیدی نیست، اما این‌ها تمامی واقعیت هم نیستند. رشدیه پس از آن‌که مورد هجمه قرار گرفت، بیش از یک دهه از اواخر عمر ۹۳ ساله خود را در قم گذراند و با حمایت آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی، احیاگر حوزه علمیه قم و بزرگ‌ترین مرجع تقلید ایران به فعالیت آموزشی در قم پرداخت که هم پسرش شمس‌الدین و هم نوه مرحوم حائری یزدی به این مقطع از زندگی وی اشاره کرده‌اند.

مدرنیزاسیون آموزشی در ایران و حمایت روحانیون از میرزاحسن رشدیه

شمس‌الدین رشدیه مهاجرت پدرش به قم را در کتاب «سوانح عمر» چنین گزارش داده است: اوقاتی که شادروان حاج شیخ عبدالکریم حائری در قم ریاست و مرجعیت روحانی داشتند رشدیه رخت به قم کشید و خانواده را به آن‌جا برد و مرتباً به مجلس درس شیخ حاضر می‌شد و تنها طلبه کلاهی شیخ بود.

در قم مدرسه رشدیه را مجاور تکیه ملامحمود دائر کرد و اطفالی را که اکثراً فقیر و بی‌بضاعت بودند دعوت کرده، مطابق میل دبستانی به‌پا داشته بود. علاوه بر مدیریت، کلاس اول را خود اداره می‌کرد. در قم در همان مدرسه کلاس مخصوصی هم برای کوران گشود.

با طرز خاصی ایشان را تعلیم می‌کرد که نوشتن را فراگرفته بودند و در حضور حاکم و رئیس فرهنگ امتحان شایانی داد.

آیت‌الله دکتر مصطفی محقق داماد؛ نوه آیت‌الله‌العظمی حائری یزدی نیز در گفت‌وگویی که با وی داشتم و در شماره ۹ مجله شهر قانون منتشر شد، به حمایت جدش از مرحوم رشدیه اشاره کرد و گفت: همه جای ایران به مدارس وی حمله شد و تخریب شدند و گفتند که زنگ این مدارس همان ناقوس کلیساست؛ اما میرزا حسن رشدیه در قم موفق شد با حمایت حاج شیخ مدرسه تأسیس کند و هیچ‌کس هم نتوانست اعتراضی بکند و تا پایان عمرش در قم زندگی کرد. در هر صورت ایشان از این منورالفکری‌ها داشت.

رشدیه هشت سال پس از وفات آقای حائری هم در قم زندگی و فعالیت کرد و ۲۱ آذر ۱۳۲۳ درگذشت و در قبرستان نو که مرحوم حائری یزدی بنا نهاده بود به خاک سپرده شد.

حمایت شیخ مؤسس و دیگر مراجع قم از رشدیه را باید نکته مغفول تاریخ تأسیس نظام آموزشی نوین ایران دانست.

همزمان با ایران، تأسیس مدارس جدید در نجف با واکنش منفی میرزای نائینی و برخی علمای نجف مواجه شده بود. اگرچه آیت‌الله‌العظمی سید ابوالحسن اصفهانی رویکرد منفی اتخاذ نکرد، ولی نائینی مشروطه‌خواه در دوره مرجعیت خود رویکردی مشابه شیخ فضل‌الله نوری در قبال مدارس جدید داشت.

فضای منفی نجف در مواجهه با مدارس جدید به قدری سنگین بود که آیت‌الله‌ محمدکاظم شیرازی از فقهای درجه اول نجف در اوایل سلطنت محمدرضاشاه به دلیل فرستادن فرزندانش به مدارس جدید به شدت در انزوا قرارگرفت. اما این اتفاق در قم نیافتاد و این شهر به محیط امنی برای میرزا حسن رشدیه بدل شد.

منتشرشده در آموزش نوین

بودجه 97 و مالیات نهادها و بنیاد انقلاب اسلامی و بنیاد مستضعفان

مجلس شورای اسلامی باید در اصلاح لایحه بودجه 97 با این رویکرد عمل کند که بودجه دولتی را به ساخت بقعه‌های متبرکه و عتبات عالیات اختصاص ندهد.

اگر در جاهایی مانند سازمان عتبات عالیات کاری کنیم که مردم هزینه را خود پرداخت کنند، کمک بزرگی به اقتصاد کشور کرده‌ایم.

در واقع مالیات نهادها و بنیاد انقلاب اسلامی در لایحه بودجه سال آینده 108 میلیارد ریال است. در حالی که به‌نظر می‌رسد این مالیات سهم بسیار پایینی را در کشور دارد. این در حالی است که در جدول شماره 9 لایحه بودجه که در صفحه 316 این لایحه آمده است، استرداد مالیات از نهادها و بنیاد انقلاب اسلامی 180 میلیارد ریال است که این نشان‌دهنده اختلاف بسیار بالایی است.

پیشنهاد من در این خصوص این است که کسی که می‌خواهد شهروند باقی بماند و رعیت نباشد، باید این سوال را بپرسد که پول ناشی از درآمد بنیاد مستضعفان به کجا می‌رود.

بنیاد مستضعفان که یکی از بزرگترین بنگاه‌های اقتصادی در خاورمیانه است، بهتر است تا به‌ صورت شفاف اعلام کند که درآمدش در کجا خرج می‌شود. توجه به اینکه درآمد بزرگترین بنگاه اقتصادی در کجا هزینه می‌شود، و استرداد مالیات از بنیاد مستضعفان، تقاضایی است که من به‌عنوان یکی از کارشناسان اقتصادی از نمایندگان می‌خواهم تا به آن توجه کنند و در اصلاح لایحه بودجه در نظر بگیرند.

روزنامه همدلی

منتشرشده در اقتصاد

ویژگی های بودجه 97 گروه اخبار/

بودجه سال ١٣٩٧ بنابر ادعاى رييس جمهور از نظر ساختارى بودجه متفاوتى نسبت به سالهاى گذشته است .

 به نظر مى رسد دولت با عقلانيت بيشتري بودجه سال ١٣٩٧ را روانه مجلس كرده است و برخى مصوبات لايحه بودجه سال آينده به دلیل اثرات ضد عوامگرایانه آنها مى تواند دولت را وارد حاشيه هاى مهمى كند .

برخى از مهمترين تغييرات بودجه سال آينده نسبت به سال ١٣٩٦ عبارتند از :

بودجه پرداخت يارانه نقدى از ٣٣ هزار و ٥٠٠ ميليارد تومان به ٢٣ هزار ميليارد تومان كاهش يافته است و اين يعنى حذف يارانه نزديك به ٣١ ميليون نفر در سال آينده .

  درآمدهاى نفتى پيش بينى شده در سال ١٣٩٧ از ١١٣ هزار ميليارد تومان سال ١٣٩٦ به ٩٦ هزار ميليارد تومان كاهش پيدا كرده است .

 بودجه هاى عمرانى نيز از ٧١ هزار ميليارد تومان سال گذشته به ٦٠ هزار  ميليارد تومان يعنى به اندازه ١٨ درصد در سال ١٣٩٧ كاهش پيدا كرده است.

 درآمدهاى مالياتى دولت از ١١٦ هزار ميليارد تومان در سال گذشته با ١٢ هزار ميليارد تومان افزايش به ١٢٨ هزار ميليارد تومان افزايش يافته است .قيمت دلار در بودجه دولت ٣٥٠٠ تومان و قيمت نفت به ازاي هر بشكه ٥٥ دلار برآورد شده است .

 بسياري از رديف بودجه هاى نهادهاى خاص حذف شده است و به عنوان مثال رديف بودجه برخى سازمان هاى فرهنگى مذهبى موازي با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در بودجه وزارت ارشاد تجميع شده است .

در حوزه ساير درآمدهاى دولت همانند درآمد از محل عوارض و خدمات دولت همانند عوارض خروج از كشور و عوارض صدور پلاك خودرو و غيره شاهد افزايش قابل توجهى هستيم و به عنوان مثال عوارض خروج از كشور از ٧٥ هزار تومان به ٢٢٠ هزار تومان افزايش يافته است .

دولت ترتيباتى را براى واگذارى ٧٠ هزار پروژه عمرانى نيمه تمام كشور به بخش خصوصى كشور در نظر گرفته است و اين پروژه ها را به دو دسته پروژه هاى حاكميتى و تصدى گرى تقسيم بندى كرده و براى هر گروه تسهيلات خاصى را براى واگذارى در نظر گرفته است .

در بخش بودجه ساير شركت هاى دولتى، صدا و سيماى جمهورى اسلامی ايران با ١٨٠٠ ميليارد تومان درآمد و ٣٣٠٠ ميليارد تومان هزينه و با ١٥٠٠ ميليارد تومان كسرى بودجه كه بايد از محل بودجه عمومى كشور جبران شود، زيان ده ترين شركت در اين گروه شركت هاست .

 در پايان مى توان گفت در بودجه سال ١٣٩٧ نسيم عقلانيت وزيدن گرفته است و بايد ديد دولت تا چه حد مى تواند در مقابل فشارهاى عوام گرايانه عمومى و رسانه اى به ويژه در مقابل تصميم مهم و مثبت كاهش بودجه يارانه ها به ويژه يارانه هاى نقدى و حذف يارانه ٣١ ميليون نفر از يارانه بگيران مقاومت كند .

موسسه مطالعات بامداد

در بودجه، ردیفی برای «بودجه رفاهی» معلمان دیده نشده است. علاوه بر آن معلمان تاکنون از دریافت «کمک‌های رفاهی مستقیم و غیرمستقیم» که برای سایر کارمندان دولت پرداخت می‌شود، محروم بوده‌اند/ با وجود آنکه موضوع «رتبه‌بندی معلمان» در احکام تکلیفی برنامه ششم توسعه دیده شده اما در بودجه سال ٩٧ اعتباری برای آن پیش‌بینی نشده است/ مهم‌ترین چالش بودجه همواره «کسری بودجه مزمن» آن است که نشان می‌دهد بودجه‌نویسان هنگام تدوین برنامه بودجه، بودجه «عملکرد» را مبنا قرار نمی‌دهند و این دور تسلسل باطل حتی در زمان درآمدهای طلایی دولت‌های نهم و دهم نیز شکسته نشد/ قرار بود مجلس سال قبل فکری برای جدول ١٧ كند. مجلس می‌تواند مطابق اصل ٧٥ قانون اساسی، بودجه برخی از این نهادها را به سوی آموزش و پرورش گسیل كند و مهم‌تر آنکه با احیای قانون شوراهای آموزش و پرورش و پررنگ‌کردن نقش «شهرداری‌ها» و دخالت‌دادن و مشارکت واقعی مردم و نه صرفا نمادین آنان می‌توان تعریف جدیدی از پروسه آموزش ارائه داد. آموزش را باید مردمی کرد

منتشرشده در اقتصاد

گروه استان ها و شهرستان ها/

موضوع « استخدام » همواره یکی از موضوعات چالش برانگیز در وزارت آموزش و پرورش بوده است .

نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان خوزستانی برای صدای معلم ارسال شده و پرسش هایی مطرح شده است .

« صدای معلم » آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه اداره کل آموزش و پرورش خوزستان اعلام می کند .

استانی شدن بودجه آموزش و پرورش و آسیب های آن  بودجه در هر سازمان ، باعث چرخش تمامی فعالیت های آن می گردد ، کل هزینه های جاری یا عمرانی و حقوق و مزایا و پاداش کارکنان هر وزارتخانه با تصویب لایحه بودجه پیش بینی شده توسط رئیس دولت در مجلس شورای اسلامی مشخص می شود.

جبار کوچکی نژاد عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در ارتباط با بودجه سال 97 آموزش و پرورش بیان کرد: در سال 97 ، بودجه به صورت استانی تعریف شده است و با توجه به بودجه پیشنهادی دولت ، تحولی در آموزش و پرورش ایجاد نخواهد شد، از سوی دیگر دولت معتقد است که این وزارتخانه گران اداره می شود!!

کنترل و مدیریت و هدایت مالی توسط استانها در وزارت آموزش و پرورش آینده ای درخشان نخواهد داشت و موجب افزایش تبعیض و چند گانگی اوضاع آموزشی کشور خواهد شد   سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت رو به کاهش است و به حدود 10 در صد رسیده که در سال 97 به 9 درصد خواهد رسید. کوچکی‌نژاد با اشاره به این که آموزش و پرورش نیازمند تحول در رتبه‌بندی است و از سوی دیگر معلمان خواستار افزایش حقوق هستند خاطر نشان کرد: با بودجه سال 97 اتفاق خاصی در این زمینه‌ها نمی‌افتد. استانی شدن بودجه به نفع مناطق محروم است. از سوی دیگر آموزش و پرورش می‌تواند بررسی کند در کدام مناطق بودجه به خوبی هزینه می‌شود. همچنین بودجه مربوط به تخریب و نوسازی مدارس در سال 97 کاهش محسوسی داشته است و در سال 96 نیز اعتبارات مربوط به این مقوله به خوبی اختصاص نیافت و این نشاندهنده کم توجهی دولت به بحث مدارس فرسوده است. (1)

از سویی مطالب ذکر شده ، اشاره به ادامه وخامت اوضاع اسفبار نظام آموزشی در تمامی ابعاد دارد ، و از سویی دیگر تلقی دولت بر گران اداره شدن این وزارتخانه ، دور از قدرت ادراک است. دولت بایستی در نظر بگیرد که این گرانی نه به دلیل ریخت و پاش و اسراف و خلاف های مالی همانند سایر وزارتخانه هاست ، بلکه به دلیل بزرگ بودن گستره در برگرفته است.

تجزیه و تحلیل استانی شدن بودجه بر تمامی واقعیت های موجود در آموزش و پرورش:

1- انداختن بار سنگین بدهی ها و اعتبارات نانوشته شدۀ وزارت آموزش و پرورش بر دوش استانها طرحی زیرکانه ، بی نظیر و کم نظیر است. خلّاق چنین تفکری ، تیر خلاص را برای تنفس آسوده وزارت آموزش و پرورش کشیده است.
لاینحل بودن مشکلات مالی آموزش و پرورش و عدم حمایت هیچ کدام از وزارتخانه های پر درآمد و مولّد از آن، و بی تفاوتی مجلس در خصوص ضرورت افزایش سقف بودجه وزارت آموزش و پرورش، پیچیدگی های 17 نوع مدارس کشور و تنوع ناهمگون معلمان موجود در آن و......نهایتا به طور معجزه آسایی بر دوش استانها انداخته شد.

2- مگر آموزش و پرورش همانند شهرداری ها منبع درآمدی برای خود دارد که به استانی شدن آن اندیشیده ایم؟ پرجمعیت ترین و پر مشکل ترین وزارتخانه ، آموزش و پرورش است که اگر برای تخفیف آلام و دردهاست، باید گفت که مشکلات بی شمار جدیدی در انتظارمان خواهد بود. آن هم با مدیر کل هایی که بر اساس جناح بندی مشغول به فعالیت هستند نه کفایت و صلاحیت و کار آمدی.

3- مگر تبعیض های درونمایه مدرسه چندگانه در سراسر کشور برای ایجاد تفاوتهای روزافزون ناکافی بود که قصد شدت بخشی به آن را داریم؟ آیا در نظر وزیر محترم، مدارس شهرهای کلان و شهرهایی که اِعراب نمی پذیرند و مصیبتهایی چون اشتغال زودرس و اجباری یا عصبیت های قومی برای ترک تحصیل دختران را دارند ، یکسان خواهد بود؟ همان دخترانی که زیر 18 سال به عقد مردانی 40 - 50 ساله در می آیند و توسط خانواده برای تأمین معاش زندگی فروخته می شوند!!!

4- مگر توازن نیروهای زن و مرد یا رسمی و غیر رسمی یا رشته ها و دوره ها در استانها یکسان است؟ همین امر را بودجه دیکته می کند که باید جذب نیرو داشت یا خیر؟ استخدام کرد یا خیر؟

5- شهرهایی که جمعیت روستانشین بالایی دارند و به دلیل فعالیت اقتصادی کودکان و نوجوانان ،عنوان بازمانده از تحصیل را پیدا می کنند ، تفاوتی با شهرها و استانهایی که در صد جمعیت شهرنشینی آنها بالاست ، نخواهند داشت؟

استانی شدن بودجه آموزش و پرورش و آسیب های آن

6- وزیر آموزش و پرورش بهتر از هر کسی می داند که سطح مشارکت مردم در شهرها و استانهای مختلف بنا به دلایل فرهنگی و اقتصادی متفاوت است. پس چگونه انتظار هم سطحی در آموزش و پرورش کشور خواهیم داشت؟

7- امتیازات متفاوت منطقه ای و اقتصادی و فرهنگی استانها فقط به امر تفاوتها و تبعیض آموزش و کیفیت سطح آن دامن خواهد زد و این مقوله کاتالیزور سایر تفاوتها خواهد گردید و اوضاع آموزشی کشور از حال نیز اسفبارتر خواهد شد.

8- اگر دولت حقیقتا به فکر ملت است برای بهبود اوضاع زندگی هر استانی ، وزارت نفت و انرژی ، وزارت صنعت و معدن ، وزارت نیرو ، سازمان دارایی و مالیات ، سازمان برنامه و بودجه و.... را استانی نماید.
ملت امروز بیش از حد توان خود در تأمین مالی مدارس و دانشگاهها ، برای سعادت فرزندان خود سرمایه گذاری کرده اند ، دیگر چیزی برای تقدیم اضافی ندارند. همه افراد جامعه ثروت باد آورده ای برای هزینه کردن ، تحت عنوان مشارکت های مردمی ندارند، 50 - 40 درصد جامعه ما جزو قشر متوسط به پایین هستند. قدری انصاف.

9- یک دفعه هر استان همانند خیلی از کشورها به صورت فدرالی اداره شود تا خیال همه آسوده گردد.
"در قانون اساسی ایالات متحده آمریکا با صراحت بر نظام فدرالی تصریح شده و یک نوع تقسیم کار مشخص میان دولت فدرال و دولت‌های ایالتی در نظر گرفته شده است. در حقیقت هر ایالت در امور داخلی خود دارای اختیارات کامل است و صرفاً در امور خارجی، ارتش، ضرب و چاپ سکه و اسکناس و اعلان جنگ به دولت فدرال اختیار داده شده است. " (2)
یا همانند ایام مشروطیت به شکل ایالات و ولایت تقسیم نمایید.

10- شاید به تدریج هر استان به طور جداگانه خود برای اداره مسایل خود تصمیم بگیرد و فقط تفکر تأمین بار مالی بر دوش استانها نباشد؟ ساختار ملی و حل مشکلات مالی استانی خواهد بود؟!! یعنی مدیران استانی ما از وابستگی محض خود دست خواهند شست ؟ یا خواهند توانست مستقل عمل نمایند؟ آیا وزارت آموزش و پرورش چنین آمادگی را دارد ؟ کنترل سلامت هزینه ها در هر استان ممکن خواهد بود یا مثل خیلی از ادارات چون شورای شهر برخی شهرها و مناطق ، شاهد خلاف های مالی در آن خواهیم بود؟

11 - آیا در استانها سایر ادارات و مراکز و سازمانها از آموزش و پرورش حمایت مالی و عملیاتی خواهند کرد یا در انزوای ابد الدهری تنهای تنها ، ناتوان ناتوان خواهد ماند؟ همانند منابع مالی شهرداری ها ، دخانیات استان ، واحدهای تولیدی و صنعتی ، بانکها و دارایی، اتاق بازرگانی ، پتروشیمی و...... منابع مالی خود را در اختیار مدیران کل استانها قرار خواهند داد؟ آیا همه استانها این منابع در آمدی را دارند؟ یا همه آنها اوضاع برابری جهت مساعدت مالی دارند؟ یعنی مثلا استان سیستان و بلوچستان با استان تهران سنخیتی دارد؟ یا استان کردستان با اصفهان ؟ یا استان لرستان با شیراز؟ یا استان ایلام با آذربایجانشرقی؟ و......
اگر قرار است استانها را طبقه بندی و با هم سطح خود مقایسه کنیم که باز می شود تفاوت و تمایز و تبعیض.

استانی شدن بودجه آموزش و پرورش و آسیب های آن

12- نرخ سواد و بیسوادی ، نرخ بازمانده از تحصیل ، نرخ ترک تحصیل ، نرخ افت تحصیل ، نرخ مناطق برخوردار و نیمه برخوردار و کم برخوردار و.....همه در استانها خبر از تفاوتی آشکار می دهد. حال چگونه می خواهیم بنای تضادی نو را بر روی بنای تضاد قبلی بگذاریم ؟ ناهمگنی در هر امری دقیقا مشهود است. مثل الفبای وزارت نفت و انرژی نیست که داده و ستاده آن دقیقا تعریف شده باشد و مو از درز آن عبور نکند.

امید که قبل از عمل همه جوانب امر را بسنجیم و بعد عملیاتی کردن و خسران ، تصمیم به بازگشت نداشته باشیم. کنترل و مدیریت و هدایت مالی توسط استانها در وزارت آموزش و پرورش آینده ای درخشان نخواهد داشت و موجب افزایش تبعیض و چند گانگی اوضاع آموزشی کشور خواهد شد.

(1) شناسه خبر: 1602040 سرویس: اجتماعی ۲۵ آذر ۱۳۹۶

(2) از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در اقتصاد

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور