صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

ماموریت آموزش و پرورش و مدرسه

چندی ست که خانواده ها در این تب و تاب افتاده اند که کودکمان را فلان کلاس و بهمان موسسه ثبت نام کنیم تا نابغه شود و بعد از کلی رفت و آمد نتیجه ای جز خشم و اضطراب و افسردگی برای کودکشان ندارد.

گیریم که کودک شما بتواند یک عدد 8 رقمی را در یک عدد 5 رقمی ضرب کند و جوابش را در یک صدم ثانیه بگوید، یا بتواند در 15 سالگی لیسانس بگیرد...آن وقت می تواند درست زندگی کند؟از زندگی لذت ببرد؟ مسایلش را حل کند؟ درست تصمیم بگیرد؟ دوست پیدا کند؟
 اصلا می تواند بخندد؟

کودکان ما نیازی به نابغه شدن ندارند اما نیاز دارند که بدانند چگونه زندگی کنند.نیاز دارند که توانایی هایشان را بشناسند و بتوانند آنها را به کار گیرند.
حقشان نیست بار آرزوهای از دست رفته ما را به دوش بکشند و کودکی شان فدای خواسته های ما شود.

حقشان این است که مطابق شخصیت شان پرورش داده شوند.
حقشان این است که شاد باشند و از زندگی لذت ببرند .

درست كه كودك بايد يك سري آموزشها ببيند اما نه اينكه تمام وقت خود را صرف اين مساله نمايد !
 جايگاه نشاط و نحوه لذت بردن از كودكي كجاست ؟

کانال خالد توکلی

منتشرشده در یادداشت

انتخابات هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان و ویژگی های کاندیداها  وزیر آموزش و پرورش در یک طرح ابتکاری اقدام به برگزاری انتخاباتی کرده که از طریق آن، سه نفر از معلمان به عنوان نمایندگان فرهنگیان عضو صندوق ذخیره فرهنگیان در هیات امنای موسسه (دو نفر به عنوان عضو هیأت امناء و یک نفر بازرس افتخاری) انتخاب می شوند. در این انتخابات حتی معاونین وزیر، مدیران و معاونین ستاد، استانها و مناطق نیز حق نامزدی را ندارند.
در واکنش به این طرح برخی از موضع انتقاد و برجسته نمودن نقاط ضعف طرح معتقدند این طرح، اقدامی نمایشی برای کاهش فشار برصندوق و استفاده از آن نمایندگان به عنوان سپر بلا و توجیه افکار عمومی می باشد.

یا برخی دیگر معتقدند زمانی که افرادی مانند دکتر محمدعلی نجفی و یا مرتضی حاجی علی رغم عضویت در هیات امنا نتوانسته اند منشاء اثر در موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان باشند، چگونه آن سه نفر می توانند تحولی در وضعیت به وجود آورند؟

و...
در پاسخ به نکات فوق باید گفت هر چند این نقدها در جای خود درست هستند؛ اما در عین حال این طرح وزیر را از موضع خوش بینی و برجسته ساختن نقاط قوت طرح باید قدمی هر چند کوچک در راه تمرين دموكراسي، شفاف سازی، اطلاع رساني و اعتماد سازی دانست که از طریق آن از سوء استفاده، اختلاس و فساد جلوگیری می شود.

انتخابات هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان و ویژگی های کاندیداها

تحقق این امر نیز بستگی بسیار زیادی به آن سه نفری خواهد داشت که از سوی معلمان به عنوان نماینده فرهنگیان انتخاب خواهند شد.
به نظر نویسنده، بزرگترین ویژگی این سه نفر نه صرفا تخصص و مهارت شان بلکه فراتر و مهم تر از آنها، به قول نلسون ماندلا این هست که: «نیاز نیست آنان برای معلمان، زمین و آسمان را بخرند، بلکه فقط خودشان را نفروشند»؛ به حدی که یا موجب پیروزی آنان گردد یا موجب عزل آنان از صندوق شود.

کانال جامعه‌شناسی علامه

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

مصوبه اخیر وزارت آموزش و پرورش در مورد ممنوعیت برگزاري هر نوع آزمون از جمله تيزهوشان ، نمونه دولتي و ساير مدارس خاص و یا انحلال مدارس سمپاد واکنش های متفاوتی را برانگیخته است .

«  مادر یک دانش آموز مدارس تیزهوشان » از اصفهان در این مورد برای صدای معلم نامه ای ارسال کرده است .

« صدای معلم » از همگان به ویژه فرهنگیان دعوت می کند تا دیدگاه های خود را در این باره برای ما ارسال کنند .

منتشرشده در یادداشت

فارغ از محتوای این مطالب  آن چه مهم است این است که سند و نیز پشتوانه پژوهشی این تصمیم تاکنون برای افکار عمومی مشخص و شفاف نشده است و مخالفتها و موافقت ها بر مبنای سخنرانی و مصاحبه مقامات صورت می گیرد و دفاع از این مصوبه در قالب شعارهای حماسی بیان می گردد/
به نظر می رسد این تصمیم نیز مانند ده ها و صدها تصمیمات دیگر که در حلقه بسته مدیران و پشت دیوارهای غیرقابل نفوذ ستاد وزارت آموزش و پرورش اخذ شده است متصف به صفاتی همچون " شتاب زدگی " می باشد .افراد ، فعالان و مدیرانی که تا دیروز طرح هایی مانند 3 – 3 – 6 را عجولانه معرفی می کردند هلهله کنان به صف " ستایشگران " این تصمیم پیوسته اند / طبق گفته مسئولان این تصمیم در جلسه شورایعالی آموزش و پرورش اتخاذ شده و در جلسه مخالفان و موافقانی داشته است ، اما خانم حکیم زاده آن را تا حد تصمیم فردی وزیر تقلیل می دهد و منافع این طرح را خرج کاریزمای وزیر می کند. تا جایی که از دوره وزارت آقای بطحایی با عنوان " دوران " یاد می کند/ ترویج کیش شخصیت ، با روحیه فرهنگیان تعارض دارد/ این خطاست که مسئولان اجرایی از وزیر تا معاون وزیر تا مدیرکل خود را نماینده فرهنگیان معرفی کنند/ ایشان از کجا می دانند و یا می توانند اثبات کنند که تمام معلمان سراسر کشور حامی این تصمیم ایشان و دوستان آن ها هستند/ این فضاسازی های اداری و تبدیل یک تصمیم آموزشی (هرچند با اهمیت) به موضوعی حیثیتی و بسیج مدیران برای حمایت از آن یادآور اقدامات نمایشی و سیاسی است که در سیستم اداری بسیار رایج است/ به نظر می رسد که این بیانیه هم مکمل تبلیغات گسترده معاونت ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در بزرگنمایی این مصوبه است. بیانیه قاقد اسامی دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی (سراسرکشور ) و نام روسای دانشکده ها است. ادبیات بیانیه هم تبلیغاتی است.تایید صحت بیانیه و ابعاد آن نیاز به راستی آزمایی و تحقیق دارد ( ادامه ) ....

منتشرشده در گفت و شنود

تجارب معلم و خاطرات کلاس با دانش آموزان  جملاتی را که روی تخته نوشته بودم آرام و شمرده خواندم. از بچه‌ها خواستم کلماتی را که با رنگ قرمز نوشته‌ام، بادقت نگاه کنند. بعد از آن‌ها پرسیدم:”بین جمله‌های اول و دوم در هر سطر چه رابطه‌ای وجود دارد؟“ رضا دست بلند کرد. گفتم:”بگو.“ گفت:”آقا، جمله‌های دوم چراها رو جواب می‌دن.“ محمدعلی بی‌اجازه شروع کرد به صحبت کردن تا حرف رضا را کامل کند:”آقا، جمله‌های دوم دلیلی برای جمله‌‌های اولن.“ حرف هر دو را تأیید کردم و با ماژیک قرمز روی تخته نوشتم:

”دلیل.“
از تخته سفید روی برگرداندم. مقابل بچه‌ها ایستادم و رو به آنها گفتم:”بیاین یه کم بیشتر تمرین کنیم. من چند تا جمله می‌گم و اسم هر کیو صدا زدم همون جمله‌امو کامل می‌کنه.“ بعد به سوی ردیف نیمکت‌های سمت راست قدم برداشتم و گفتم:”احسان، تو بگو. شیرازی وقتی کارنامه‌اش را دید ناراحت شد؛ زیرا ...“ خندید و جواب داد:”زیرا از نمره‌هایش راضی نبود.“ راهِ رفته را برگشتم و به ردیف نیمکت‌های سمت چپ کلاس نزدیک شدم. محسن را صدا زدم و گفتم:”تو بگو. سجاد امروز در کلاس خواب‌آلود بود؛ چون ...“ کمی مِن و مِن کرد و گفت:”چون دیشب دیر خوابیده بود.“ یک‌هو به سرم زد جمله‌ای متفاوت بگویم.

چهار ماه است که بچه‌ها مرا می‌شناسند. می‌خواستم بدانم در نگاه آن‌ها چه چیزی مرا عصبانی می‌کند. شانه‌ی چپم را به دیوار کلاس تکیه دادم و گفتم:”تو بگو، علی. آقای حیدری امروز عصبانی بود؛ زیرا ...“ راست نشست. به پشتی صندلی‌اش تکیه داد و گفت:”زیرا حسین بچه‌های کلاس را اذیت کرده بود.“ رضانژاد دست راستش را بالا برد و گفت:”آقا، من بگم؟“ با اشاره‌ی سر جواب مثبت دادم. بلند شد و ایستاد و گفت:”چون نمی‌توانست فوتبال بازی کند.“ دست‌ها یکی بعد از دیگری بالا رفتند. همه داوطلب شده بودند تا جمله‌ام را کامل کنند. کسی از ردیف سمت چپ کلاس خندید و گفت:”زیرا چایی نخورده بود.“ دیگری گفت:”چون صبحانه نخورده بود.“ یکی از آن عقبی‌ها، که انگار مدت‌ها منتظر چنین فرصتی بود، با صدای بلند گفت:”چون استقلال شش یک به العین باخته بود.“ با این پاسخ، همهمه‌‌ای درگرفت. هر کس چیزی گفت. صداها توی هم پیچیدند. دیگر چیز بیشتری نفهمیدم. چندمرتبه کف دست‌هایم را به هم کوبیدم. موج صداها که خوابید، پاسخ‌ها را یک به یک تأیید کردم.
جلسه‌ای پربار بود. از چون و زیرا گفتیم و شنیدیم و خندیدیم. بهانه‌ای هم دست داد تا خودم را در آینه‌ی نگاه بچه‌ها تماشا کنم.

تجارب معلم و خاطرات کلاس با دانش آموزان


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دانش آموز

گروه اخبار/ معاون توسعه و مدیریت پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش گفت: ضریب بهره وری در آموزش و پرورش 45 درصد است که همین امر موجب هدررفت 55 درصدی منابع و در نهایت کسری بودجه می شود.

به جای مدارس سمپاد و نمونه دولتی قرار است طرح بی سر و ته شهاب اجرا شود/ مصوبه شورایعالی آموزش و پرورش پس از امضای رییس جمهور به عنوان رییس شورا قابلیت اجرایی خواهد داشت/ بطحایی گفت که تدریس و تجویز اجباری کتابهای کمک آموزشی و منابع تکمیلی و تقویتی ممنوع شده است/ مگر تا حالا تدریس و تجویز اجباری کتاب های کمک آموزشی و تکمیلی و تقویتی در مدارس ابتدایی "آزاد" بود/ چرا تدریس و تجویز اجباری کتابهای کمک آموزشی و تکمیلی در دوره متوسطه دوم را ممنوع نمی کنید/ گروه های آموزشی آزاد معمولا از طریق ارتباط ها و سرپل های داخل وزارتخانه، مدارس  را جولانگاه خود کرده اند/ مافیا و سرطان و متاستاز و ... احتمالا وجود دارند اما چرا دستگاه های نظارتی اینها را معرفی و تحویل دستگاه قضایی نمی دهند/ / حراست می تواند یک معلم را به خاطر حرفهایش در یکی از 600 هزار کلاس درس  شناسایی و  احضار کند ، اما عوامل مافیا و سلول های سرطانی را در ستاد آموزش و پرورش نمی توانند شناسایی کنند/ چرا حراست  از آقای زرافشان نمی پرسند آن گروه آموزشی که پیشنهاد 25 دستگاه بنز به عنوان رشوه داد اسمش چه بود/  طرح شهاب در بهمن 86 یعنی درست ده سال پیش  به تصويب هيئت امناي "بنياد ملی نخبگان" رسيد/ به گفته بطحایی این طرح تا کلاس پنجم اجرا شده و قرار است در کلاس های بالاتر اجرا شود/ هدف طرح شهاب ، "شناسايي و هدايت آموزشي، تربيتي و معنوي مستعدان برای تقوت هويت ديني و ملي افراد و احساس مسئوليت نسبت به ايفاي نقش سازنده در کشور است/ در طرح شهاب چک‌ليست شناسايي استعدادها در "هشت حوزه استعداد کلامي، رياضي، هنري، فضايي، حرکتي، اجتماعي، علوم‌تجربي و فرهنگ ديني" تهیه می شود/ طرح شهاب در تئوری بهتر از مدارس خاص است اما در مدارس دولتی قابلیت اجرایی ندارد/ اجرای طرح شهاب در مدارس یک تعارف بیش نیست چون در مدارس دولتی ، نه مجریان آموزش دیده داریم و نه فضای کلاس ظرفیت شناسایی 8 استعداد تک تک دانش آموزان را به معلم می دهد و نه همه معلمان حوصله این کارها را دارند/ نتیجه عملی حذف مدارس سمپاد و نمونه پیوستن آن دو درصد "مرفهان بی درد آموزشی" به جمع کثیر "فقیران آموزشی"در مدارس دولتی است/  در کشورهایی کمونیستی بعد از انقلاب و مصادره اموال سرمایه داران، ثروتمندان فقیر شدند  اما  فقرا نه تنها ثروتمند نشدند بلکه فقیرتر هم  شدند/  انقلابها فقر را به تساوی بین همه تقسیم کردند و  جالب است که برخی مدیران از مصوبه شورایعالی آموزش و پرورش به عنوان اقدام انقلابی وزیر یاد می کنند/ والدین دانش آموزان مدارس سمپاد مثل من و شما نگران رشد گلخانه ای فرزندشان در مدارس خاص هستند اما چاره دیگری ندارند/ مسئله تست و کنکور، مساله ثانویه است،در مدرسه دولتی سرکوچه آسیب های اجتماعی بچه ها را تهدید می کند/ تعدادی از مدارس دولتی  هم که کیفیت نسبتا بهتری دارنددانش آموزان مستعد رابا چاشنی پول جذب می کنند/ خانواده ها از روی تفنن و خوشی یا دیوانگی و جهل دنبال مدرسه خاص و یا مدرسه غیردولتی نمی روند/  خانواده ها در درجه اول دنبال مدرسه خوب دولتی رایگان می گردند اگر پیدا نکردند می روند سراغ مدرسه دولتی پولی و نهایتا مدرسه غیر انتفاعی/  ایجاد "فضای بانشاط و کاهش استرس"  که وزیر خواهان آن است ، در مدارس و مخصوصا دوره ابتدایی تنها در قالب یک پکیچ قابل حصول است/  انحلال سمپاد و مدارس نمونه دولتی به تنهایی  استرس و نگرانی دانش آموزان  را از بین نمی برد/ دانش آموز برای قبول شدن در آزمون ورودی مدارس غیر انتفاعی بازهم سراغ تست و کتاب کمک آموزشی می رود، پس با این استدلال باید مدارس غیر انتفاعی هم منحل شوند/  به لحاظ منطقی قبولی در آزمون مدارس غیر دولتی به اندازه قبولی در آزمون مدارس سمپاد و نمونه دولتی ایجاد استرس می کند/ تکلیف سیاستهای آقای روحانی در باره بودجه ریزی عملیاتی و خرید صندلی مدارس غیرانتفاعی  به قیمت 30 درصد قیمت دولتی چه می شود/ آقای وزیر که می خواهند استرس ها را از بین ببرند در باره استرس اخذ وجه با مصوبه انجمن در اغلب مدارس دولتی شهرهای بزرگ چه نظری دارند/   کتاب های درسی خود به تنهایی یک منبع مهم ایجاد استرس هستند چرا سراغ آنها نمی روید/ آموزش و پرورش نباید خودش را درگیر ماجرای حذف کنکور و برگزاری آزمون استاندارد و تهیه سوابق تحصیلی می کرد/گزینش دانشجو موضوعی خارج از ماموریت آموزش و پرورش است/ اگر مافیایی باشد سرگنده آن در معاونت متوسطه است

منتشرشده در یادداشت

 آیا حضور دو نفر از نمایندگان « معلمان » در هئیت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان می تواند پاسخ هایی به پرسش های موجود ارائه دهد/ آیا جریان گردش مالی شرکت های اقماری صندوق - که اکثریت جامعه معلمان از تعداد ٬ حوزه فعالیت و میزان سود و زیان واقعی آنها مطلع نیستند  -  حجم  سرمایه و سهم معلمان در بانک « سرمایه » و تسهیلات پرداختی با ذکر دقیق مشخصات و شرایط وام گیرندگان به اطلاع سهامداران و مالکان اصلی خواهد رسید/ سؤالات فوق و بسیاری دیگر از پرسش ها و نگرانی هایی که در اذهان معلمان موج می زند باید در مسیری هدایت گردند که به پاسخهایی درخور و مناسب ختم گردند در حالی که وضعیت موجود چنین رضایتی را گواهی نمی کند/ پیداست که شرایط حضور معلمان در مدارس و اشتغال آنها به امر تدریس هم به گونه ای است که از یک طرف امکان دستیابی به اطلاعات لازم فراهم نیست و از سوی دیگر تخصص ها و مهارت های اقتصادی ضروری در بین این اعضا وجود ندارد/ همکارانی  که با هر انگیزه و اهدافی جهت فعالیت و عضویت در هیئت امنای صندوق ذخیره ٬ ثبت نام کرده اند با چه تخصص های و مهارت هایی وارد صحنه شده اند ؟یا چه  افق و چشم اندازی عقلانی و منطقی برای اقدامات آتی خود ترسیم کرده اند/ اگر این داوطلبین عزیز قبلأ از لاک بی تفاوتی و سکوت دائمی خود  ٬ با مسئولیت پذیری و همت بلند خود قدم در راه حل مشکلات و گرفتاری های معلمان در این صندوق بر می داشتند  و با مشارکت و مساعدت کانون های صنفی فرهنگیان در بستری از قانونمندی ٬ پیگیر مستمر مطالبات قانونی بودند الآن حال و روز فرهنگیان و گنجینه عظیم و  گرانقدرشان ٬  رنگ و بوی دیگری داشت....

منتشرشده در یادداشت

چالش های آموزش و پرورش و جایگاه معلمان  امروز بعد از گذشت نزدیک به چهل سال از انقلاب اسلامی و گذر از شرایط انقلاب و جنگ تحمیلی و حوادث تلخ و شیرین و... باز هم آموزش و پرورش ما را به خطا می رود و آزمون و خطا و گوش های بسته مسدولین این وزارتخانه وضع نظام آموزشی را هر روزبدتر از دیروز می کند و دراین گیرودار همگان انتظار دارند انسانهایی فرهیخته و دانشمند از این آموزش و پرورش سربرآرند درحالی که مسئولین وزارتی تاکید دارند که فقط انسانهایی دارای مدرک و بیسواد به جامعه تحوبل دهند و درصدفبولی بی کیفبت اولویت اصلی آنان است.
از سویی دیگر برای گماردن مسولین و کارشناسان در این نهاد از بالاترین رده تا پابین ترین پستهای اداری قانون و فرآیند مشخصی وجود ندارد و نه تنها تخصص و کارآیی و شایستگی مطرح نیست بلکه سفارشات و چاپلوسی ها و خودشیرینی ها باعث شده عده ای صاحب پست و مقام شوند که در هیچ جای دنیا در نهادی به این بزرگی و اهمیت پستها به راحتی توزیع نمی شود ( البته با این وضع اضافه کار و ماموریت و... انتظاری بیش از این نیست) و از طرفی در چهل سال گذشته وزرا و دست اندرکاران در نظام متمرکز آموزش و پرورش ما متکلم الوحده بوده اند و معلم که ستون اصلی آموزش و تغییر بوده درحاشیه مانده و اصولا" هبچ نظری از او خواسته نشده و اگر هم انتقاد و نظری از سوی معلم شده به طریقی معلم را از گردونه اظهار نظرخارج ساخته و با برچسبهای مختلف از مسیر نقد نموده اند گویا این وزارت ها و مقامها ارث پدری آقایان بوده است؟


اما واقعیت چیز دیگری است؛ اگر جامعه ایده آلی نداریم ،اگر قانونمند نیستیم، اگر نخبه کش هستیم ، اگر اختلاس حرف اول مملکتمان است بی شک نفوذی ها و ژن خوب های ناکارآمد نگذاشته اند دلسوزان و مستضعفان در عرصه کار و اندیشه حضور داشته باشند و همواره کسی در راس کار بوده که ظاهرش بیش از باطنش کارآمد بوده و این ریا و نفاق هست که میزهای مدیریت ما را می چرخاند.


در اعتراضات اخیر مردمی شعار و خواسته مردم عدالت و توزیع عادلانه ثروت و حضوردلسوزان و شایسته ها در ادارات و وزارتخانه ها بود .اینها هیچ کدام ضدانقلاب و ضدنظام اسلامی نبودند .آنان ضد مغزهای کهنه ای بودند که سالهای سال در راس وزارتخانه ای بوده اند ولی کاری برای نظام و مردم نکردند. اعتراض مردم نشانه مردودی برخی مسئولینی بود که سالها فقط از نظام برای خود کیسه دوخته اند و دلشان برای کشورشان نتپده است.
با ثروت ملی و خدادادی که در وجب به وجب این مملکت خوابیده می شد نمای ساختمانهای ایرانیان را طلا گرفت ، پس چرا چنین نشد و با صدقه ای 45000 تومانی گدایمان کردند و آبرویمان را بردند و هر روز هم افضل العلما جناب نوبخت در رسانه ها فریاد وااسفا از یارانه می زند.


اگر نظام آموزشی ما راه درستی می رفت و به نخبه های آن اجازه می دادند که مدیریت کنند امروز به جای چشم دوختن به یارانه ای که از خود مردم چند برابرش را باگران کردن حاملهای انرژی دریافت نمودند، اتومبیل زیرپای ایرانی بنز بود نه حلبی لیزینگی به نام پراید.
چرا نمی گذاریم معلم حرفش رابزند؟ چرا حصارهای آهنین دور خود تنیده اند که مبادا حرف حقی را بشنوند؟

چرا معلم حق اعتراض ، حق تشکیل انجمن و اتحادیه صنفی ، حق عدالت خواهی ندارد ؟ بر مبنای کدام قانون شما خود را برتر از معلم می دانید درحالی که حتی ساعتی را در کلاس درس حاضر نشده اید؟

چالش های آموزش و پرورش و جایگاه معلمان

چرا نمی خواهید یا نمی گذارید آموزش و پرورش متعالی و مترقی با رویکرد آموزش با کیفیت و معلم ایده پرداز وخلاق دراین کشور شکل بگیرد ؟ چرا نمی گذارید قانون اساسی مملکت در خصوص نظام هماهنگ پرداخت برای معلمان اجراشود؟ در کدام قانون اساسی و اسلامی بیت المال را عده ای می خورند و عده ای دیگر به تماشا می نشیینند؟
آه فرزندانمان شما رابگیرد اگر برای منافع خودتان از منافع ما درگذرید و برای میز و منزلت تان مارا به ارزنی بفروشید.


ای دلسوزان ایران عزیز:
باور کنید که دستهایی در کار است که نمی خواهد این مملکت سروسامان بگیرد و نیز آموزش و پرورش ما انسان اسلامی و مقیدبه قانون و باسواد پرورش دهد چراکه منافع این پشت پرده ای ها از کتابهای کنکور و گام به گام و موسسات آموزشی گوناگون که جلبک وار گسترش یافته به دست می آید.از ندانستن ها و نفهمیدن های کودکانمان و ما بهره می برند تا فرزندانشان وقتی از آنسوی دنیا با مدارک تحصیلی برگشتند کرسی پدرانشان در صدارت ووزارت را به ارث ببرند و عایدات فرزندان ما با مدارک تحصیلی کیلویی در این کشور باز هم پادویی و نردبان شدن برای عده ای خواهد شد.
به راستی آیا کسی هست که به سئوالات ما پاسخ دهد؟

چالش های آموزش و پرورش و جایگاه معلمان


1- هدف ایجاد مدارس کار و دانش چیست؟ چند درصد فرزندان مسئولین در شاخه کاردانش تحصیل می کنند ؟ چرا می خواهید با این مدارس از جوابگویی به نسلی که متقاضی شغل خواهد بود شانه خالی کنید و حتما" جوابتان این خواهد بود که می بایست مهارت یاد می گرفتی و آزاد کار می کردی و برای رشته تو شغلی در جامعه وجود ندارد. اما کدامین حرفه آموزی به طور شایسته صورت گرفته که جوان ما خود را استاد مسلم آن حرفه بداند؟


2- چند درصد مسئولین رده بالای نظام و مدیران کل آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس مدارس غیرانتفاعی دارند؟


3- چند درصد کتابهای آموزشی با نظر معلمان با سابقه و زجر کشیده تالیف شده است؟ و اصلا" با چه مبنایی تالیف شده اند؟

چالش های آموزش و پرورش و جایگاه معلمان


4- مولفین کتب درسی چه کاره هستند؟ چه میزان حق الزحمه دریافت می کنند؟ چندسال در مدارس ما تدریس نموده اند؟


5- چند درصد مدیران کل و روسای ادارت و معاونان و.... شایسته حضور در این مسندند و چند درصد با سفارش نمایندگان مجلس منصوب شده اند؟


6- چند درصد اختلاس کنندگان از دوستان و رفقا و اقوام مسئولین بوده اند ؟ و چگونه می توانند به راحتی و شبانه از مملکت خارج شوند بشوند؟


7- چرا آموزش و پرورش تافته جدا بافته از نظام شده و مسئولین و ریاست محترم جمهوری اسلامی نمی خواهند تکانی به این نهاد بدهند ؟ نهادی که در سالیان نه چندان دور هم مدارک تحصیلی اش دارای اعتبار و منزلت بود و هم معلمش و هم دانش آموخته اش که می توانست در عرصه علم عرض اندام نماید .سنگ بنای غلط نظام آموزشی ذهن کودکانمان را از دانش روز تهی ساخته است و کتاب ومطالب بی ربط آن تنها به خاطر سپری کردن سال تحصیلی است ولاغیر.
چرا نظام هماهنگ پرداخت و پرداخت حقوقهای آن چنانی و پاداش برای ارگانهای دیگر است ولی آموزش وپرورش نهادی چون کمیته امداد شده که به معلمانش ماهانه ای در حد نخور و بمیر می دهد؟


8- چرا صدا وسیما بودجه خود را صرف ساخت تعدادی برنامه چرند و پرند می کند اما در این سالها از برنامه سازی در خصوص آموزش وپرورش ، مدارس ، معلمان و... و مشکلات آنان سرباز زده است ؟


9- قوه قضائیه کشور که باید حافظ مال و جان و ناموس مردم باشد؛  براساس کدام بند قانون اجازه خروج متهم صندوق ذخیره فرهنگیان را صادر نموده است؟ چرا نام فردی که به سفارش ایشان متهم گریخته است اعلام نمی شود؟

چالش های آموزش و پرورش و جایگاه معلمان


10- قانون اساسی ما آموزش و پرورش را رایگان اعلام نموده است ، چگونه برخلاف قانون اساسی حرکت می کنید و خود را قانون مدار و مقید به قانون می دانید ؟ دریافت کمکهای مردمی اجباری و عدم تخصیص سرانه به مدارس و... نماد قانون مداری نمایندگان مجلس ماست که جای هزاران احسنت و کف زدن دارد و اگر خیرین نبودند که باید رخت عزا برتن می کردیم.


11- درصدهای قبولی کذایی مانعی برای رشد استعداد و شکوفایی نخبه ها شده است ؛ چرا نمی خواهید کاری بکنید ؟ آیا می دانید تاریخ از شما به عنوان جنایتکاران و خیانت کاران فرهنگی یاد خواهد کرد؟


12- نماینده محترمی که امروز در مجلس با اهرم تبلیغاتی آموزش و پرورش سخن می راند یادشان رفته است با تغییر نظام آموزشی و ایجاد مجتمع های آموزشی وجذب معلمان با شرایط من درآوردی و... چه بلایی بر س آموزش وپرورش آوردند؟ واقعا" از رو نمی روند عده ای !


13- تفکیک مدارس ما به عادی ، تیزهوشان ، نمونه ، هیئت امنایی ، و.... با چه قصد و هدفی صورت می گیرد ؟ آیا از بار روانی وارده بر دانش آموزان و اولیاء خبر دارید؟


14- ساعات آموزشی کسل کننده برای مقطع ابتدایی ( کودک 7ساله از شش صبح تا 2 بعد ازظهر اسیر کوچه و خیابان است ) ؛شادی و طراوت را از کودکان گرفته است چون نه استراحت کافی دارند و نه توان جسمی این همه ساعت سپری کردن در مدارس که امیدواریم نونهالانمان را بیش از این آزرده خاطر نسازیم.


15- کتب کمک آموزشی از پایه ی اول ابتدایی تا دبیرستان در مدارس ما بیداد می کند ، موسسات آموزشی با تبلیغات نامناسب و ایجاد فشار روانی درخانواده ها ثروتهایی میلیاردی برای خود درست کرده اند و اولیاء بینوا شیفته تیزهوشان ونمونه و.... شده و هزینه هایی زایدی می کنند که اگر آموزش و پرورش ما صحیح حرکت می کرد این هزینه ها صرف رفاه خانواده هایشان می شد. و عجب که می دانید و دم بر نمی آورید .


درد ها بسیارند و دردمندان کمر خم کرده ، در کلاس درس نگران فرزندان ایرانند .آنانی که می بایست فردای ایران رابسازند در سر در گمی نظام آموزشی و عدم کارآیی آن متحمل رنجها و فشارهای روانی اند .فرزندانمان باید خوب آموزش ببینند ،خوب یاد بگیرند و خوب زندگی کنند  وخوب یاد گرفتن دکتر و مهندس شدن نیست ، درست فکر کردن و مهارت زندگی دانستن است که ما در ارائه آن دراین سیستم آموزشی ناتوانیم.


امیدواریم روزی برسد که دغدغه رئیس دولت و مسئولین نظام آموزش وپرورش بالنده باشد که دراین صورت همه عرصه های مدیریتی ما نیز اصلاح خواهد شد.
باشد که وزیری لایق ودرد آشنا که از جنس معلم باشد روزگاری سکان این نهاد را در دست بگیرد و شود آنچه که تاکنون نشده است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور