صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

مهمترين عامل در هويت بخشي بر هر نظامي مانند نظام آموزش و پرورش هر كشوري، مشخص بودن صريح فلسفه آموزش و پرورش آن كشور است/ در اظهار نظرهاي افراد متخصص در حوزه فلسفه تعليم و تربيت و نيز فلسفه اسلامي يا فلسفه تعليم و تربيت اسلامي، هيچ ردپايي مشخص از ارتباط دقيق و نظام مند بين نظام آموزشي كشور با فلسفه مشخص خاصي وجود ندارد و شواهد عيني و پژوهشي خاصي نيز در اين ارتباط ديده نمي شود/ چارچوب مشخص و مدوني براي انتخاب مديران وجود نداشته و عمده مديريت ها از مدار شايستگي، توانمندي و پاسخگويي خارج شده و صرفا از طريق سياسي بازي ها، رايزني هاي معامله گرانه و نيز رابطه هاي دوستانه و طايفه اي و قومي شكل مي گيرند/ محوري ترين عنصر نظام آموزشي (معلم) در حاشيه قرار گرفته و همواره درگير مسايل و مشكلات معيشتي خود واقع شده و از نقش هاي اصلي خود فاصله مي گيرد و روز به روز دچار اختلال در هويت حرفه اي خويش مي شود/ آموزش و پرورش گروگان نمايندگان مجلس و برخي از صاحبان قدرت قرار گرفته و مجالي براي رشد و تنفس پيدا نمي كند/ مشكلات مربوط به مسايل مالي و اقتصاد آموزش و پرورش، همواره به صورت داستان دامنه دار و تمام نشدني ادامه مي يابد/ موسسات اقتصادي خارج آموزش و پرورش تعيين كننده اصلي جهت گيري آموزش و پرورش قرار مي گيرند/ محتواي آموزشي صرفا از زاويه كمي ديده مي شود و كيفيت واقعي محتوا مورد فراموشي قرار مي گيرد و درصدهاي قبولي غيرواقعي به عنوان ابزار عملكردي و كارآمدي مديران واقع مي گردند/ روش هاي ياددهي – يادگيري عمدتا نتيجه محور مي گردند تا فرايند محور/ با توجه به فقدان برنامه هاي شاد و اثربخش، مدارس تبديل به محيط هاي كسالت آور و بي خاصيت مي شوند و تعلق خاطري نسبت به مدرسه در دانش آموزان ايجاد نمي شود......

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش /

امروز نشست  خبری « اصغر حصیری » رئیس ستاد راهبردی انتخابات نمایندگان منتخب فرهنگیان در هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان با حضور اصحاب رسانه برگزار شد .

بنا بر گفته این مسئول مرحله اول انتخابات به صورت الکترونیک است و سهمیه هر استان تعیین شده است که در نهایت 83 نفر به مرحله دوم راه خواهند یافت و یک روز فرصت تبلیغات به آنها در تهران داده می‌شود و انتخابات در مرحله دوم به صورت حضوری خواهد بود.

رئیس ستاد راهبری انتخابات نمایندگان منتخب فرهنگیان در هیئت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان گفت: از 11 بهمن ماه ثبت نام کاندیداها شروع می‌شود و تا 17 بهمن ادامه دارد و در تاریخ 18 تا 20 بهمن انتخابات برگزار شده و در همان شب نتایج اعلام خواهد شد.

وی گفت: معلمانی که 12 سال سابقه کار دارند و افرادی که 5 سال عضو صندوق ذخیره و مدرک کارشناسی یا معادل آن داشته باشند می‌توانند ثبت‌نام کنند و معاونان وزیر, مدیران کل, معاونان آنها و روسای مناطق نمی‌توانند ثبت‌نام کنند.

رئیس ستاد راهبری انتخابات نمایندگان منتخب فرهنگیان در هیئت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان بیان کرد: کاندیداها می‌توانند در سامانه و فضای مجازی ثبت‌نام کنند و اجازه تبلیغات محیطی ندارند.

حصیری گفت: آدرس سامانه انتخابات صندوق ذخیره فرهنگیان عبارت است از: entekhabat.medu.ir.

در این نشست « صدای معلم » پرسش هایی را خطاب به ایشان و نیز مسئولان وزارت آموزش و پرورش مطرح کرد که توجه شما را به مطالعه آن ها جلب می کنیم .

منتشرشده در گفت و شنود

چرا کیارستمی این قدر ، موضوعات پیش و پا افتاده ، ابتدایی ، کوچک ، و بی اهمیت ! را موضوع ساخت فیلم قرارداده و دیگران را به تماشای آن دعوت کرده است/ راهبردی که آن بزرگ نزدیک به پنج دهه پیش بدان واقف بود و زنده یاد مهندس بازرگان نیز پیش از او با کتاب " بی نهایت کوچک ها " آن را گوشزد کرده بود/ چرا به چنین بینش کاربردی محتاجیم/ تفکر انتزاعی - ذهنی ، خطر تخیلی - توهمی شدن انسان را نیز به همراه دارد ، از این رو این گونه افراد به طور معمول سخنان ، ادعاها و شعارهای بزرگ و آرمانی سر می دهند ، و با واقعیت ها چندان نسبتی ندارند و یا اصولا به تحقق مدعیات خود نمی اندیشند ، در نتیجه شعارها و آرزوهای آنان به علت غیر عملی - غیر کارکردی و غیر کاربردی بودن ، صورت واقعیت به خود نمی گیرد و حاصل ملموسی برای جامعه ندارد/ نظام تعلیم و تربیت در ایران به طور معمول از کسر بودجه مزمن ، فقدان زیرساخت های لازم جهت روزآمد کردن آموزش ، عدم آمادگی مدیران برای همکاری و همراهی با بدنه ی فرهنگیان ، بوروکراسی پیچیده ، قوانین و بخشنامه های متصلب و دست و پاگیر ، و حاکمیت روزمرگی و گذران زمان و سپردن اوضاع به آینده ای نامعلوم و بدون برنامه  رنج می برد ؛  از همین رو نظام آموزش و پرورش بیش از پیش به راهبردهای کاربردی - کارکردی کوچک و عملی و واقعی نیازمند است/ به تاء سی از آموزگار هنرمند و بزرگ ، عباس کیارستمی در دومین یادداشت خود در باب راهبرد " کوچک های بزرگ " آموزش " مسواک زدن " را برای دانش آموزان و کودکان عزیز وطن در مدارس کشور پیشنهاد می کنم/ ساعت های بسیاری در کلاس های مدارس صرف آموختن مطالب انتزاعی می شود که به دلیل غیر کاربردی - غیر ضروری بودن ، هیچ نتیجه و تاثیری در زندگی روزمره آنان نداشته و ندارد/ نگارنده پیش از این ضرورت آموزش مقابله و محافظت از زلزله را به طور کاربردی و نه نمایشی - تفریحی را طی یادداشتی به مسئولان ستادی وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد داده بودم و اینک آموزش این مهم را نیز برنامه ای " کاربردی - کم هزینه یا حتی بدون هزینه ، برای نظام تعلیمی کشور می دانم

منتشرشده در آموزش نوین

گروه استان ها و شهرستان ها/

مدتی است که برخی از کلاس های آموزش دهندگان سواد آموزی به دلایل نامشخصی منحل شده است .

در نشست رسانه ای اخیر ( این جا ) ، صدای معلم پرسید :

" آقای باقر زاده !

پرسش این است که چرا انحلال کلاس های آموزش دهندگان فقط باید منحصر به کسانی باشد که در تجمعات و اعتراضات شرکت کرده اند ؟

چرا شما به عنوان یک " مقام مسئول " از مطالبات قانونی این معلمان مانند آن چه گفته شد و نیز بحث " بیمه و سوابق آموزش دهندگان دفاع منطقی و شفاف انجام نمی دهید ؟

چرا « منشور حقوق شهروندی » توسط شما و مجموعه شما رعایت نمی شود ؟

پاسخ رئیس این سازمان چنین بود :

".... قبلا هم در آن پاسخ عرض کردم و گفتم شما کد ملی آن آموزش دهنده هایی را ادعا کردند به خاطر تجمع کلاس های ما را منحل کردند بدهید .

بگویید : این ! این فرد !

سیستم هست . آقای دکتر ... بررسی می کند و می گوید کدام آموزش دهنده ؟...."

با این حال و علی رغم تاکید چند باره مسئولان سازمان نهضت سوادآموزی پاسخ مشخصی به دلایل انحلال برخی کلاس ها از جمله خانم " نرگس کارگری " ارائه نشده است .

« صدای معلم » همچنان آمادگی خود را برای شفاف سازی و پاسخ گویی مسئولان این سازمان اعلام می کند .

قصور یا ضعف این وزارتخانه همیشه مورد انتقاد فرهنگیان برجسته کشور بوده است اما ارائه نظرات غیر تخصصی و متهم کردن این وزارتخانه آن هم در شرایطی که تلاش نموده تصمیم درستی اتخاذ نماید جای بسی تأسف و نومیدی است/ بخشنامه وزارت آموزش و پرورش : "بازدید از مراکز بهداشتی و درمانی ،عیادت از جانبازان و بیماران ،مراکز انتقال خون ،گلزار شهدا و آرامستان ها در دوره های متوسطه اول و دوم با رعایت نکات تربیتی، ایمنی و بهداشتی بلامانع است ،ولی این قبیل برنامه ها برای دوره های پیش دبستانی و کلاس اول و دوم ابتدایی ممنوع است."/ تمامی حساسیت های وجود کودکان باید سنجیده شود. یک جمله ناصواب ما یا یک کرده عجولانه ما ، می تواند تمامی سرنوشت زندگی او را زیر و رو سازد/ شما جناب حجت الاسلام پناهیان با توجه به فضایی که بدان تعلق دارید هیچ نیازهای سنین کودکی را به خاطر می آورید؟ از کابوس ها یا شب ادراری ها یا ترس آنان هیچ مطلع هستید؟ وقتی علوم مختلف از جمله جامعه شناسی، روانشناسی و علوم تربیتی برای سنین 5 - 8 سال بازدید آنان را از مراکز بهداشتی و درمانی ،عیادت از جانبازان و بیماران ،مراکز انتقال خون ،گلزار شهدا و آرامستان ها مصلحت نمی داند ، فقط برای سلامتی روح و روان آنان است نه شادمانی شیاطین یا صهیونیست ها/امروز مگر در کشور ما موسیقی حرامی هم وجود دارد؟ مگر فیلتر وزارت ارشاد اسلامی تیزی خود را از دست داده است که یقه آموزش و پرورش را گرفته اید/ از ایام قدیم کودکان را بیمارستان و قبرستان نمی بردند تا سلامتی روح و روان آنان در سنین بزرگسالی به قبول واقعیت ها گسیل شان دارد و حال شما اصرار دارید که تمامی ضعف های منطقه و خاورمیانه و کشور از گلزار شهدا نرفتن کودکان است/ هیچ خبر دارید در سفرهای راهیان نور از سراسر کشور به جنوب تا به امروز چندین تصادف صورت گرفته و از آمار تلفات دانش آموزان و معلمان اطلاع دارید؟ از میراث معلولان جا مانده از این سفرهای پرمخاطره چطور/ یک کودک 4 یا 5 ساله به نظر شما چه تصوری می تواند از بیمار بستری شده ،تزریق خون ، جانباز و گلزار شهدا داشته باشد؟ ابتدا اجازه دهید از معانی این واژه ها که در سایه نظارت روحانیون در کتب درسی گنجانده شده است این دانش آموز سواد خواندن و نوشتن اش را بیابد تا بعد مرحله عمل بدان رسالت آید/ بد نیست قدری هم به صلح بیندیشیم. قدری به نوع دوستی و گذشت و مهربانی بیندیشیم/ اجازه دهید آموزش و پرورش کشورمان در سایه کارشناسان و متخصصان اهل فن ساختار خوشایندی از آموزش و پرورش ترسیم نمایند. ما آموزش و پرورشی ها به خود جرأت ورود به مسایل فنی هیچ مرجعی نمی دهیم پس بگذارید تا ما هم آسوده نفس بکشیم

منتشرشده در یادداشت

نظریه "مرگ مولف " رولان بارت پساساختارگرا نیز درهمین بسترنظری تکوین یافته است. بنابر این نظریه پدیدآورنده اثر، دیگر مرکز توجه و تاثیرگذار نیست. بلکه این خود اثر( متن ،نقاشی، عکس،...) است که در هر بار، خوانده شدن یا دیده شدن، توسط مخاطب تولید"معنا"می کند/ در این مقاله بنا دارم از دیدگاه پساساختارگرایان و با ابزار نظری "مرگ مولف" بارت به نقاشی یک دانش آموز کلاس هشتمی که چند روزی است در فضای مجازی می چرخد نگاه کنم/ شاید از این رهگذر بتوانیم تا دیر نشده آتش یاس، نا کارآمدی و روزمرگی را که به جان نظام آموزش و پرورش افتاده است را با تکیه بر سرمایه اجتماعی" معلم های مهربون نجات یافته" به گلستانی برای بچه های ایران عزیز تبدیل کنیم/ چرا نوجوان ایرانی تا به این حد از ناکامی رسیده است/ دلیل خشم یک دانش آموز هشتمی که شعله های آن به زعم من همه ارکان نظام آموزش و پرورش را در بر گرفته،چیست/ ساختار های صلب فرهنگی و نگاه آمرانه به مقوله فرهنگ، اجتماع، خانواده و مدرسه زمینه ساز تجربه های نا کام فردی و اجتماعی فراوانی برای دانش آموزان در مدرسه، خانواده و جامعه شده است/ "ساختمان مدرسه ای" که در آتش می سوزد از نظر من ساختار غیر قابل انعطاف و دستوری نظام آموزش و پرورش ماست که هیچ تناسبی با نیاز های روز آینده سازان این مرز و بوم ندارد/ محفوظات و انواع طرح های تصنعی علمی، اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی که به شیوه ای آمرانه و بدون لحاظ کردن نیازمندی های دانش آموزان عصر جهانی شدن، در قالب انواع محتوا های درسی،مسابقه ها و فعالیت های بخشنامه ای فرهنگی به آنها عرضه می شود چیزی جز ناکامی و در نتیجه خشم در وجود سراسر پاک شان تولید نمی کند/ معلمانی که به واسطه ماندن در "ساختمان مدرسه" در شعله های آتش خشم این دانش آموزان گیر افتاده اند، اشاره به ان دسته از همکارانی دارد که "خودشان "و "معلمی شان" را در چهارچوب صرف بروکراتیک نظام آموزش و پرورش تعریف می کنند/ این معلم ها کسانی هستند که معلمی را صرفا یک" شغل" و نه  زمزمه محبتی برای آوردن طفل گریز پای به مدرسه، می دانند.شاخصه رفتار حرفه ای این عزیزان نالیدن از تنگی معیشت و کمبود مزایای مادی شغل معلمی در مقایسه با کارمندان بانک و شرکت نفت و...است/ مانیفست این همکاران این است که «کمیت و کیفیت کاری که به عنوان یک معلم انجام می دهیم ،باندازه حقوق و مزایایی دریافتی مان است»/ این بزرگواران ناخرسندی مشترک مان از وضعیت معیشتی و منزلتی مان را با خود به" کلاس درس" می برند.لذا در برابر گستاخی ها ی کودکانه و سرکشی های نوجوانانه کاسه صبرشان لبریز می شود و متاسفانه - خواسته یا ناخواسته - رفتاری خارج از شئونات معلمی از خود بروز می دهند/ دسته بزرگی از مسئولین آموزش و پرورش هم گرفتار شعله های آتش مدرسه در حال سوختن در این نقاشی هستند. آنها مسئولینی هستند که به دلیل دلبستگی مفرط به پست و میز و همچنین دور بودن طولانی از فضای کلاس و مدرسه و در نتیجه بی خبری از نیازهای به روز عاطفی، روانی و اجتماعی آینده سازان ایران، شهامت و خلاقیت بکارگیری ایده های نو و روش های جدید در سیستم مدیریتی متمرکز آموزش وپرورش را از دست داده اند/ این تصویر از پنجره نگاه من بسیار پر معنی است.یعنی دانش آموزان امروز خودشان را جدای از"مدرسه" و در نتیجه خارج از نظام آموزش و پرورش و جامعه می بینند/ برگه های امتحانی که تک به تک و با تانی خاصی به دل آتش سپرده می شوند ،یک دنیا حرف دارد برای من معلم و اگر نیک بنگرند برای متولیان آزمون های پولسازی که آزمون های غیراستانداردشان را به زور به سیستم آموزش و پرورش تحمیل کرده اند/ آقای مسئول ! خانم معلم ! آزمون برای سنجش فرایند یاددهی – یادگیری است نه محلی برای درآمدزایی افسانه ای موسسات برگزار کننده آن/ نگذارید آتش ناکامی های اجتماعی و فردی مان بیش از این ادامه یابد. آنان در دل این آتشی که به پا کرده اند" مانتو و مقنعه آبی " پوشیده اند...

منتشرشده در دانش آموز

طبعاً نه قدرت یادگیری یک کودک یازده ساله، نه توان جسمی او و نه وقتی که در اختیار دارد برای یادگیری این همه مطلب و انجام تکالیف مربوطه کافی نیست/ مادر مریم هم باید راجع به نماز جمعه (که هرگز نرفته است!) تحقیق کند و برای مریم راجع به آن توضیح دهد/ علیرغم این که این مدرسه برای ثبت نام مریم هر سال پولی برابر با حقوق کامل یک سال یک کارگر دریافت می کند، مرتب دانش آموزان و خانواده هاشان را تهدید به اخراج می کند/ چون در مدرسه، همه باید نقش بازی کنند و تظاهر کنند تکالیف را خودشان انجام داده اند! معلّمان هم در این تظاهر شرکت می کنند/ نه تنها مریم بلکه تمام دانش آموزان مدرسهٔ گران قیمتِ پرآوازه دچار احساس حقارت، اعتماد به نفس پایین و تظاهر و ریاکاری می شوند. نتیجهٔ این تظاهر و ریاکاری نیز عزّت نفس پایین است/ وِردِ کلام مریم «نمی توانم، یاد نمی گیرم» شده است/ بگذریم که بعضی از این خانواده ها در تعطیلات آخر هفته هم، وقت خودشان و مریم را با کلاس موسیقی و کلاس زبان انباشته تر می کنند و تصور می کنند با این کار فرزندشان چند بُعدی و همه جانبه فرهیخته می شود/ معلّمان و مدیران این مدارس هم می گویند این الگو محصول توقّعات خانواده هاست. خانواده هایی که انتظار دارند فرزندانشان در کنکور تیزهوشان یا در امتحان ورودی سایر مدارس گرانقیمت پر آوازه قبول شوند و اگر مدارس در جهت این توقعات پیش نروند رقبای آنها گوی سبقت را می ربایند/ تنها کسانی که قربانی بی گناه این نظام تفاخر، رقابت کور و نمایش تظاهر و ریاکاری هستند فرزندان ما هستند که بیماری های فرهنگی و اجتماعی ما، حال و آیندهٔ آنها را به تاراج می برند

منتشرشده در دیدگاه

این لایحه دستاورد کتک خوردن و بازداشت صدها معلم در سال 85 است/ مدت تحصیل دانشجویان دوره‌کارشناسی و دانش‌آموزان دانشسراهای تربیت معلم هنگام بازنشستگی قابل محاسبه نخواهد‌بود/ دولت ماده 7 قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش را در لایحه دائمی شدن قانون مدیریت خدمات کشوری لغو کرد/ ده ها هزار معلم نگرانند که تبصره 2 ماده 51، عطف به ما سبق شود/ حذف مزایای تربیت معلم انگیزه داوطلبان دارای رتبه بالاتر را برای انتخاب دانشگاه فرهنگیان کاهش می دهد/ خیلی ها به خاطر معافیت از سربازی ، استخدام در بدو ورود به دانشگاه و استفاده از مزایای مادی دوره دانشجویی جذب تربیت معلم شده اند/ قانون مدیریت خدمات کشوری قرار بود به صورت آزمایشی تا 5 سال اجرا و بعد از آن به صورت قانون دایمی تصویب شود/ در لایحه جدید آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفه ای همچنان جزء امور اجتماعی، فرهنگی و خدماتی است/ قانون مدیریت خدمات کشوری تبدیل به شیر بی یال  و دم و اشکم مثنوی شده است/ قضات، اعضای هیأت علمی ‌دانشگاه، کارکنان وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات و وزارت نفت همان اول از شمول این قانون مستثنی شدند/  قرار بود در قانون مدیریت خدمات کشوری حقوق معلمان 10 درصد بیشتر از سایر کارکنان دولت باشد که اجرا نشد/ در حال حاضر فقط فرهنگیان، مقید به  این قانون هستند و بقیه یا از شمول آن خارج شده اند و یا امتیازاتی خارج از قانون مدیریت خدمات کشوری هم برایشان منظور شده است/ بعضی بندهای مفید این قانون برای معلمان اجرا نشده یا با تاخیر اجرا شده است/ مزایای جانبی مشاغل مانند حق مسکن ، حق  ایاب و ذهاب، وامهای کم بهره ، یک وعده غذا در روز  و.... برای معلمان هم مثل سایرکارمندان پیش بینی شود / مجلس باید استثناها را حذف کند و این قانون شامل همه کارکنان دولت بشود و یا اسمش را بگذارند قانون خدمات آموزش و پرورش / اگر آموزش و پرورش نهادی اجتماعی و خدماتی است باید دخالت حکومت در آن محدود شود / اگر آموزش و پرورش نهاد حکومتی است دولت باید بودجه آن را تمام و کمال پرداخت کند

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور