در حین توزیع این گزارش که البته در صدای معلم نیز منتشر شده است برخی از عوامل حاضر در جلسه که حاضر به معرفی خود نشدند جلوی توزیع این برگه ها را گرفته و مدیر صدای معلم را به بدترین وجه و پیش چشم نمایندگان دانش آموزان سراسر کشور از نشست بیرون کردند/ آن ها با توهینی بی سابقه کارت دعوت به این نشست را ضبط کرده و عودت هم ندادند/ پیش از این و در زمان وزارت فانی وزیر سابق آموزش و پرورش نیز از ورود نماینده صدای معلم به نشست رسانه ای وزیر آموزش و پرورش جلوگیری شد/ اما در آموزش و پرورش فقط به یک " عذرخواهی ساده " آن هم پس گذشت حدود یک ماه از آن واقعه بسنده می شود . وزیر آموزش و پرورش هم خم به ابرو نمی آورد/ هیچ مسئولی در این جریان نه توبیخ می شود و نه حتی تذکری دریافت می کند/ « رسول پاپایی » که علی رغم دعوت رسمی از صدای معلم مانع از ورود مدیر این رسانه به نشست رسانه ای فانی شده بود و در آن زمان معاون رسانه ای مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش بود در حال حاضر با حکم « سیدمحمد بطحایی » مدیر شوراهای وزارت آموزش و پرورش و به عنوان نماینده وزیر آموزش و پرورش در مناطق آزاد و تجاری کشور منصوب شده است/ « حمیدرضا کفاش » معاون سابق پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش که تقلب در انتخابات مجلس دانش آموزی در زمان وی رخ داد و « صدای معلم » آن را در افکار عمومی مطرح کرده و « مهدی فیض » این تخلفات را در گفت و گو با صدای معلم تایید کرد در گروه های مجازی می چرخد و خود را حامی و طرفدار دولت تدبیر و امید نشان می دهد / کفاش در زمان مسئولیت خود هیچ اقدامی برای بازسازی اعتماد از دست رفته دانش آموزان انجام نداد و از کنار آن گذشت .../ در زمان معاونت جناب کفاش پرونده این تخلفات و تقلب را مختومه اعلام کردند/ « فاطمه سعیدی » نماینده مجلس در جریان ماوقع و جزئیات مسائل قرار می گیرد اما جز " سکوت و انفعال " چیز دیگری مشاهده نمی شود/ این بخشی از وضعیت و جایگاه رسانه و افکار عمومی در آموزش و پرورش ما است/ اگر می خواهید وضعیت واقعی یک جامعه از نظر مطالبه گر بودن ، پرسشگری و پویایی را مورد سنجش قرار دهید به وضعیت و جایگاه رسانه های آن توجه کنید/ « سیدمحمد بطحایی » به بهانه انتشار یادداشتی از « محسن مهرعلیزاده » استاندار اصفهان ، نامه ای تشکر آمیز برای روزنامه اعتماد می نویسد و تشکر می کند ( این جا ) ؛ اما آیا وزیر آموزش و پرورش حاضر است مانند این استاندار که فرماندارش را به خاطر یک کار غیرحرفه ای عزل کرد معاونش آقای الهیار ترکمن را به خاطر صدمه زدن به اعتماد عمومی و جایگاه حرفه ای یک شغل برکنار کند/ آیا وزیر آموزش و پرورش که خود را از جنس " معلمان " می داند حاضر است ذره ای از شجاعت و جسارت استاندار اصفهان را اعمال کند و یا احتمالا گرفتار رو دربایستی با نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه است/ حال پرسش این است که مسئولان خاصه در وزارت آموزش و پرورش با این " سیاست ها " و " لجبازی با افکار عمومی و بی اعتنایی به آن " به کجا می خواهند برسند/ واقعا برآیند منطقی سه ضلعی " وزیر محافظه کار – معلم ترسو و خبرنگار ضعیف و غیرحرفه ای " در حوزه آموزش به کجا خواهد انجامید/ « سرمایه و اعتماد اجتماعی » که در پس این جریانات همانند " سفره ها و منابع زیرزمینی آب " در حال خشک شدن و احتضار است چه آینده ای را برای ما رقم خواهد زد ...
سالها شما به آموزش و پرورش نیاز داشتید/ سختی و گرفتاری نیروهای حق التدریس و قراردادی و سرباز معلم را به صورت وظیفهای مقدس می دانند/ بزرگوارانی که امروز بر اساس تلاش معلمان بر کرسی مهم نمایندگی نشسته اید / دانش آموزان قلعه گنج ،مراوه تپه ،قصر قند، بانه و اشنویه شما را صدا می زنند / افراد با تجربه و پیشکسوتان علم و ادب و اندیشه این نظام مقدس را از یاد برده اند/ این روزها و هفته ها آزمون سختی دارید/ استاد مطهری، معلم بزرگ شریعتی، شهید مظلوم بهشتی و هاشمی رفسنجانی ؛ این مردان بزرگ انقلاب تاکید به حمایت از آموزش و پرورش داشتند/ با چه دلیل، چه منطق و روشی سهم آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفه ای کشوربه این مقدار رسیده است/ با کدامین سرانه آموزشی مدارس را اداره کنند/ با کدام سرانه رفاهی، حمایت از درمان، معیشت و رفاه معلم را داشته باشیم/ بابای مدرسه ،رانندگان و خدمتگزاران آموزش و پرورش چرا نباید مانند سایر کارکنان دستگاهها باشند/ تنها راه نجات کشور فقط آموزش و پرورش است/ به عنوان یک فرهنگی که با کلیه روشها و مراحل تنظیم و تامین اعتبارات و بودجه کشور آشنا هستم/ از شما می خواهم به داد نظام آموزش و پرورش برسید / کمبود اعتبار این دستگاه مهم و عظیم بزرگترین ضربه به کشور و نسلهای آینده است/ با جرات می توانم اعلام کنم که هیچ وزیری را طی دوران مختلف به خاطر کمی تخصص در اداره وزارت آموزش وپرورش استیضاح و یا جابه جا نکرده اند/ بیایید یکبار سهم ونیاز واقعی آموزش وپرورش را در لایحه بودجه 97 ببینید / اما تقاضا و درخواست میکنم که توجه ویژه خودتان را در لایحه بودجه 97 کشور از نظام آموزش و پرورش کم نکنید/ انتظار جامعه فرهنگی این است که با تمام توان و هوشیاری به همه زوایای پنهان و آشکار و مشکلات امروز آموزش وپرورش توجه نمائید/ توسعه کشور از مسیر توسعه آموزش وپرورش می گذرد / آموزش و پرورش را دریابیم تا کشور توسعه پیدا کند....
تفریح و سیاحت به عنوان ابزاری برای زودن آثار خستگی ناشی از ناملایمات زندگی یا امور شغلی ، امری حتمی و اجتناب ناپذیر برای هر فرد خصوصا شاغلین یک جامعه است. هر انسانی در هر مقطع زمانی ، چند روزی نیازمند فراخ خاطر و آسودگی در کنار خانواده خود است. نیازمند نفس راحت کشیدن بدون هر نوع فشار اجتماعی یا اقتصادی است. آدمی در سفر وجود خود را رها می کند . ریلکس می شود. از مسیر روزمرگی و عادات خسته کننده زندگی خارج می شود. با ناشناخته ماندن در شهر و مکانی که بدان جا سفر کرده است گویی به آزادی بدون کنترل و نظارت اجتماعی دست یافته است و تجدید قوا می کند و از یکسانی ایام به تنوع پناه می برد. البته در کشورهای مرفه یا اهل تفریح آخر هر هفته این امکان برایشان مقدور است اما ما فقط در دو برهه زمانی یعنی تعطیلات تابستانی و عید نوروز و البته نه برای همگان .
پس سفر یعنی آرامش. یک سفر مطمئنه در کمال امنیت یعنی تولدی دوباره . یعنی بازیافت انرژی از دست رفته (در هر دو بُعد روحی و جسمی). چنین سفرهایی به منزله خواب برای استراحت تمامی وجود است.
حال می رسیم به واژه اسکان. جای دادن کسی در خانه. آرامانیدن و آرام کردن ، معانی اسکان است .
ایرادات وارده به طرح اسکان مدارس فرهنگیان :
ایراد اول : کاربرد اسکان در جمع به کار می رود یعنی جایگزین کردن جمعی در مکانی و بیشتر در بلایای طبیعی چون سیل و زلزله و ... کاربرد دارد. می توان به جای آن سُکنی گزیدن گفت.
ایراد دوم : معلمان شرف و آبرو دارند و جا دادن آنان در مدارس باعث از بین رفتن قاموس حرمت گذاری به آنها می گردد.
ایراد سوم : مدارس ما هیچ امکانی برای پذیرایی ندارند به جز آب شیر آبدارخانه و سرویس های غیربهداشتی و یک سماور زِوار در رفته . مسافر باید پتو و رختخواب و.... را بار خود کند و سفر رود یا سرمای برخی شهرها و استانها را به جان بخرد و الباقی بیماری و سرماخوردگی و..... در همه مدارس امکانات رفاهی موجود نیست خصوصا در مدارس روزانه . آنچه با چشمان خود در مدارس شهرم دیده ام.
ایراد سوم: آموزش و پرورش مدعی است که روال اسکان فرهنگیان در مدارس بدین صورت است که کلاسهای درس با تجهیز شدن به امکاناتی از جمله تخت، تلویزیون، فرش و یخچال برای پذیرش فرهنگیان آماده میشوند و هر فرد در نهایت تا سه روز میتواند در مدارسی که به مراکز اسکان تبدیل شدهاند، حضور یابد البته قیمت چنین مراکزی بالاست و منبع در آمدی برای آموزش و پرورش است.
طبق نظرسنجی که کانال تلگرامی وابسته به معلمان از سه هزار نفر از فرهنگیان کشور انجام داده است، 62 درصد فرهنگیان از اسکان نوروزی استفاده میکنند اما ناراضی هستند، 9 درصد از اسکان استفاده میکنند و راضی هستند و 29 درصد فرهنگیان نیز از اسکان استفاده نمیکنند.
ما که زمان مراجعه به مدارس شهر خودمان در تابستان ، آثاری از امکانات ندیده ایم شما چطور؟
ایراد چهارم : تحقیر و کوچک شمردن فرهنگیان با اسکان در مدارس ، شخصیت فردی و شغلی و اجتماعی آنان را زیر سئوال می برد و جامعه ناتوانی آنان را صد چندان بیشتر باور می کند.
ایراد پنجم : خود فرهنگیان برای قبول اسکان این چنینی مقصرند . وزارت آموزش و پرورش کسی را مجبور به اسکان در مدارس نمی کند فقط تیرِخلاص امکان سفر را شلیک می کند و گروهی درحالت انفجار روحی در موقعیت پذیرش ناچاری قرار می گیرند. با قبول چنین روندی برخی ثابت می کنند که ظرفیت برای هر چیز را دارند لذا توجه آموزش و پرورش به منزلت و مقام معلم در سایه چنین باورهایی تضعیف می گردد.
ابتدا اسکان فرهنگیان رایگان بود اما با دور اندیشی مسئولین و با ارائه برخی امکانات که در بالا اشاره شد ، آموزش و پرورش فی الواقع حریف و رقیب هتل ها و مهمانسراها شدند. با یک حساب سر انگشتی و قدری خلاقیت در تفکر ، آموزش و پرورش محلی برای کسب درآمد یافت اما سئوالی که جای طرح دارد این درآمد ها به کجا می رود و برای چه چیز هزینه می شود و سقف نهایی آن در دو موقعیت زمانی برای تعطیلات( عید نوروز و تابستان ) چقدر است؟
بازنشسته های محترمی که از طرح خاتم بعد اتمام خدمت برای سه بار استفاده کرده اند نیک می دانند که ابتدا این سفرها کلا رایگان بود و فقط هزینه وسیله نقلیه اعم از ریلی و هوایی و زمینی بر عهده فرد بازنشسته بود اما چند سالی است که آموزش و پرورش به نسبت نوع و درجه هتل یا مهمانسرا مبلغی که کمتر از صد هزار تومان است برای هر فرد دریافت می کند، البته اگر افزایش نیابد.
مدارس تحت پوشش ستاد اسکان به چهار دسته تقسیم میشوند:
1- مدارس گروه ویژه : به مدارسی گفته میشود که دارای اتاقهایی مجهز به تخت، فرش، یخچال، تلویزیون، وسایل گرمایشی و سرمایشی، پتو و بالش هستند حمام و آشپزخانه مشترک است. همانند مراکز پردیس دانشگاه فرهنگیان، اردوگاهها و مدارس.
2 - مدارس گروه الف : به مدارسی گفته میشود که دارای اتاقهایی مجهز به فرش پتو، بالش، وسایل خنک کننده و گرمازا، یخچال و تلویزیون اختصاصی باشد. حمام و آشپزخانه مشترک است.
3 - مدارس گروه ب : به مدارسی گفته میشود که دارای اتاقهایی مجهز به فرش، پتو، بالش، وسایل خنککننده و گرمازا باشد. یخچال، تلویزیون، حمام و آشپزخانه به صورت مشترک است.
4 - مدارس گروه ج : به مدارسی گفته میشود که دارای اتاقهایی مجهز به فرش یا موکت و حتیالامکان پتو بوده و یخچال و اجاق گاز و تلویزیون به صورت مشترک باشد.
تبصره: تعرفه مدارس با شرایط خاص (نزدیکی به مراکز زیارتی، سیاحتی و ...) با تأیید ستاد اسکان استان، یک درجه بالاتر محاسبه می شود. لازم است قبل از شروع اسکان اطلاع رسانی و در محلهای پذیرش نصب شود.**
سه سئوال قابل طرح است:
1 - راستی درآمدهای حاصل از سفر فرهنگیان با انواع امکانات موجود در مدارس چگونه هزینه می شود؟ حداقل اگر هر دو مورد وارد رگ های بودجه آموزش و پرورش شود ، سرمایه ای مفید محسوب و قدری خیال معلمان آسوده می شود.
2 - مگر خانه های معلم سراسر کشور برای همین امر نیست؟ چرا به جای معلمان اکثر نیروهای ستادی از خانه های معلمان استفاده می کنند؟ کاش حداقل نامش را خانه های کارمندان اداری می گذاشتید تا خیال ما هم راحت می شد.
3 - به جز فرهنگیان افراد عادی نیز اجازه استفاده از اسکان مدارس را دارند این خود نوعی استفاده تجاری از مدارس کشور نیست ؟ و آیا چنین استفاده هایی باعث استهلاک در ساختمان نمی گردد ؟ یکی از هزینه های مدارس نگهداری ساختمان و تجهیزات آن است.
چرا معلمان حق برخورداری از امکانات خانه های معلمان سراسر کشور را بالسویه ندارند؟ چرا خانه های معلم سراسر کشور آباد یا فعال نیستند؟ چرا برای خیلی از مشاغل چنین امکاناتی رایگان هست و برای آموزش و پرورش باز بودجه نیست؟ شاغلین آموزش و پرورش به فراغت خاطر بیشتری نیازمندند. عقل سالم در بدن سالم است .
وزیر محترم برای تأمین و تثبیت سلامتی معلمان در آینده چه اندیشه ای دارید؟
کمتر از یک ماه برای ثبت نام اسکان عید در مدارس زمان باقی است و حال مسأله اصلی این است رفتن یا نرفتن ، عزت یا خواری !!
** کد خبر: ۳۹۷۲۴۷ .بهمن 93
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
وزیر از یادداشت مهرعلیزاده استاندار اصفهان در باره شوراها تشکر کرد/ وزیر از یادداشت نیک نژاد فعال رسانه ای و عضو کانون در باره انتخابات صندوق ذخیره فرهنگیان تشکر کرد/ در عرف رسانه نویسنده و خبرنگاری که با مدیران دولتی "همدل" باشند، سفارشی نویس است/ اقدام ناشیانه وزیر اعتبار نویسنده و خبرنگاران آموزشی این دو رسانه را زیر سوال می برد و ظلم به نویسنده یادداشت شرق است/ نامه وزیر، تعیین نوعی "معیار" اداری برای نویسندگان حوزه آموزش و پرورش است/ مخاطب نامه وزیر از خودش می پرسد : من نویسنده مستقل از قدرت چه نوشته ام که وزیر این گونه به وجد آمده است/ از فردا افراد فرصت طلب با هدف جلب توجه وزیر در صفحات جامعه روزنامه ها مطالب "فاخر و همدلانه" می نویسند/ نویسنده پیشنهاد کرده که فرصت بیشتری به معلمان بدهند و انتخابات را عقب بیاندازند/ روابط عمومی باید این سوال را از آقای حصیری می پرسید و او جواب می داد/ آقای وزیر با نامه نگاری بیجا روند طبیعی پاسخگویی مدیران وزارتخانه را مختل کرده است / آقای نیک نژادعضو کانون صنفی تهران تشکل های صنفی را از ورود مستقیم به عرصه انتخابات صندوق برحذر می دارد/ حمایت وزیر از نیک نژاد موقعیت او و همفکرانش را در داخل کانون تضعیف می کند/ درک وزیر از یادداشت، چیزی شبیه انشای بچه های مدرسه است که چیزهای قشنگی بنویسند تا توجه معلم انشا را جلب کنند/ آقای نیک نژاد صندوق ذخیره فرهنگیان را " نهادِ اقتصادی کلانی درگیر مناسبات ناسالم قدرت و ثروت" معرفی می کند/ در یادداشت آمده که مافیای قدرت و ثروت در لایههای گوناکون صندوق ذخیره لانه دارند و همچنان به دنبال بهرهبرداری سودجویانه خویشاند/ من با نویسنده یادداشت در خصوص روابط ناسالم درون صندوق همدلی دارم اما آیا آقای بطحایی هم با نویسنده همدل است/ آیا آقای بطحایی وجود مافیا در صندوق را قبول دارد/ آیا آقای بطحایی قبول دارد بحث انتخابات ممکن است دسیسه مافیا برای درگیر کردن معلمان در ماجرایی باشد که توان حل آن را ندارند/ به نظر می رسد آقای بطحایی اصلا یادداشت انتقادی آقای نیک نژاد را نخوانده است/ آقای بطحایی به عنوان رییس هیات امنای صندوق در کنار تشکر از نویسنده باید جوابگوی مسایلی که نویسنده در یادداشت خود مطرح کرده، باشد/ اگر این انتقادها درست است، پس وای بر رییس هیات امنا و مدیرعامل صندوق! / اگر واقعیت ندارد آقای بطحایی جواب بدهد و از سلامت صندوق دفاع کند/ آقای وزیر می خواهد دو تا معلم را ببرد توی هیات امنا تا معلمان را هم درگیر ماجرا کند، این ساده ترین توضیح این انتخابات است/ جناب بطحایی مهربان و نرمخو است و به کسی جواب "نه" نمی دهد/صندوقی که مافیای قدرت و ثروت در لایه های گوناگون آن نفوذ کرده اند و وزیر با سکوت خود وجود مافیا را در داخل آن تایید می کنید، چه سودی برای معلمان دارد/ مظفر و مرنضی حاجی و محمدعلی نجفی نه دزد بودند و نه عضو مافیا، مدتی به عنوان دکور از آنها در صندوق استفاده سد/ واقعا دلیل وزیر برای ادامه فعالیت صندوق و درگیرکردن معلمان در این بافت فاسد چیست/ با احترام به جناب بطحایی می گویم که معلمان را وارد باتلاقی به نام مدیریت صندوق نکند/ سال 91 با شکایت محمدعلی شایسته نیا به خاطر نوشتن این جمله که "دلالان به صندوق چشم دوخته اند" برایم پرونده سازی کردند و مرا به دادگاه بردند/ این صندوق بر اساس الگوی شرکت های مضاربه ای خصوصی شکل گرفته و به دلیل ساختار تو درتو و گستردگی فعالیت ها، قابل کنترل و نظارت نیست/ ورود دو معلم در ترکیب هیات امنا و یک ناظر افتخاری، مشکلی را حل نمی کند و ضمنا از مسئولیت وزیر و دیگران چیزی کم نمی کند/ دارایی های صندوق اگر چند برابر هم شود فایده ای برای معلمان نخواهد داشت و فقط به درد رانت خواران و اختلاس گران می خورد/ اجازه بدهید طرفداران انحلال هم نظر خود را با معلمان در میان بگذارند و انتخابات را به بعد از نظر سنجی از اعضا در باره ادامه فعالیت یا انحلال صندوق موکول کنید
گروه گزارش/
بخشنامه وزارت آموزش و پرورش در مورد بردن دانش آموزان به ویژه «کلاس های اول و دوم ابتدایی » به برخی مراکز تحت عنوان « اردوهای دانش آموزی » واکنش های متفاوتی را برانگیخت .
در بخشی از این بخشنامه آمده بود :
" "بازدید از مراکز بهداشتی و درمانی ،عیادت از جانبازان و بیماران ،مراکز انتقال خون ،گلزار شهدا و آرامستان ها در دوره های متوسطه اول و دوم با رعایت نکات تربیتی، ایمنی و بهداشتی بلامانع است ،ولی این قبیل برنامه ها برای دوره های پیش دبستانی و کلاس اول و دوم ابتدایی ممنوع است."
« صدای معلم » در یادداشت های که منتشر شده و خواهد شد نسبت به برخی اظهارنظرها مانند سخنرانی « حجت الاسلام پناهیان » و « ابراهیم سحر خیز » معاون آموزش متوسطه در وزارت حاجی بابایی واکنش نشان داد .
در این زمینه با « رضوان حکیم زاده » معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش گفت و گویی انجام دادیم .
بخش پایانی گفت و گو تقدیم شما می شود .