در جامعه همه از اولویت آموزش و پرورش سخن گفته و استدلال می نمایند . مبرهن است که در این معنا هیچ چالش و تزاحمی وجود ندارد .
روشنفکران و دانشگاهیان رسالت خود را در این راستا به معنی واقعی انجام نداده اند و نوع تعاملات و اقدامات آنان درپاره ای از مواقع نه تنها به نفع آموزش و پرورش نبوده اند بلکه تقابل نیز ایجاد کرده است در مباحث تئوریک و نظری توجه و امعان نظر به آموزش و پرورش یک حقیقت پذیرفته شده می باشد که همگان به آن اذعان داشته و معتقدند برای تحقق و نیل به آن و اهدافش باید اقدام نمود . اما در مرحله ی دینامیک و عمل چالش و ضعف جدی هم در بخش تصمیم سازان و سیاست ورزان وجود دارد و هم در آحاد و متن جامعه خود را نشان می دهد .
عوامل و علل عدیده ای از جمله ، محیط ، آموزش ژنتیک ، رفتار ، تصمیم سازی و سیاست ورزی ، استمعار و استکبار و ... سبب شکل گیری و نضج چنین نگرش و رفتار در دید و عمل شده است و جامعه ی ایران از این جهت رنج مضاعفی را همواره تحمل و تجربه می کند .
در تصمیم سازان و رقم زنندگان امور در مجلس و دولت و حتی در قوه ی قضائیه به صورت عام و در میان کارشناسان سازمان مدیریت و برنامه ریزی به طور خاص ضعف جدی در نگاه و پیگیری در حل معضلات و مشکلات آموزش و پرورش دیده می شود ؛ در طبقه و در میان روشنفکران و دانشگاهیان جامعه ی ما در ایده و در عمل ، در میان روحانیون و حتی مراجع محترم عظام تقلید فقدان نگاه ملی و اثر بخش و تاثیر گذار که به صورت حرکتی نهادی و تربیتی باورها را تغییر داده و نوع دید و عمل را در پرداختن به آموزش و پرورش در جامعه دچار و دستخوش تحول و تغییر اساسی نماید متأسفانه وجود نداشته و دیده نمی شود .
در وزارت آموزش و پرورش ، در برنامه ریزی آموزشی و درسی و محتوای کتب درسی ضعف جدی در پرداختن به آموزش و پرورش به عنوان مسئله اصلی کشور و حلقه ی مفقوده ی توسعه و پیشرفت پایدار در عرصه های فرهنگی ،اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی ، رفتاری ، فکری ، و رویکردی و نهادینه نمودن آنها در اندیشه و رفتار و گفتار مشاهده می شود . نوع نگرش جزیره ی و نه سیستمی در این راستا قابل مشاهده می باشد
رقم زنندگان و محتوا بخشان به درس ملی و به صورت مشخص چرخانندگان سازمان پژوهش در وزارت آموزش و پرورش نتوانسته اند در تنظیم و تبیین مطالب کتب درسی توجه و حمیت لازم را به فرهنگ سازی و ایجاد باورمندی به عنایت به مصالح و منافع ملی در دانش آموزان به وجود آورده و به این سیاق و معنا آنان راتربیت و توجیه نمایند .
صدا و سیما به عنوان یک دانشگاه عمومی که نقش به سزایی در آشتی ملی و پرداختن و نگاه مثبت به آموزش و پرورش باید داشته باشد نیز متاسفانه به بلند گویی برای تقابل ونه تفاهم با آموزش و پرورش و نیز وزارت آموزش و پرورش تبدیل شده است که هم پرورش هم آموزش را و هم وزارت مربوط رادر موضع چالش و تقابل با جامعه و مردم قرار داده و راه ناصوابی را می رود که نقض غرض بوده و با فلسفه ی وجودی صدا وسیما در تعارض می باشد .
نوع برنامه ها و بعضاً محتوای پاره ای از سریال ها به گونه ای است که نقش تخریبی برای آموزش و پرورش و معلمان طراحی می نماید ؛ به عنوان مثال در سریال پایتخت 5 با اشاره به سیلی خوردن به هنر پیشه توسط معلمش که یک اتفاق بسیار نادر در مدارس است کام بیننده را تلخ و نوعی گستاخی را به جامعه معلمان و آموزش .و پرورش پدید می آورد که کنش ناشیانه و نادرستی است که به ایجاد اتفاق و حمیت لازم برای پرداختن مثبت به آموزش و پرورش آسیب و لطمه جدی و اساسی وارد می نماید.
قوه ی قضائیه به راحتی حکم تخلیه مدارس را صادر و با آمدن مدعیان از خارج و یا در داخل به نفع آنان رای می دهد که این انتقاد بزرگ هم به آنان وهم به نمایندگان در خانه ی ملت وارد است چنان چه عواملی که در فوق به آنها اشاره شد به عنوان عوامل فرادستی که نقش و جایگاه تصمیم سازی و فرهنگ سازی در ایده و عمل جامعه را دارا بوده و اثر بخشی نموده و جنبه ی راهبردی داشته ، فرض کنیم که به نظر حقیر فرض درستی است نمی توان از عوامل فرو دستی که نقش در تصمیم سازی و سیاست ورزی نداشته که آنان آحاد جامعه را تشکیل می دهند ، انتظار تغییرات و تحولات اساسی در ایده و عمل را نسبت آموزش و پرورش در کشور داشت .
در ادامه به صورت مصداقی و میدانی به نقش اثر بخش و راهبردی بخشی از عوامل فرادستی تصمیم ساز و سیاست ورز در جامعه ی ایرانی که در فوق به آنها اشاره نمودم ورود نموده و مثال می زنم . البته در مثال مناقشه نیست مبرهن است که بحث دینامیک و عمل گرایانه در اینجا و در مقطع فعلی در جامعه ی ما خیلی صورت ضروری به خود می گیرد و ما باید بر اساس فرمایش رهبرفرزانه ی و انقلاب شکوهمند اسلامی به اقدام و عمل پرداخته و بر اساس فرمایش ریاست محترم جمهورآموزش و پرورش پایه های اولیه رشد و توسعه ی جامعه ما است عنایت ویژه نمود و به آن پرداخت که در رویکرد و اقدام و عمل مشکل داریم و باید به گونه ای عملیاتی به مواجهه ی با مسائل برویم که متاسفانه به نظر می رسد در شعار و مباحث تئوریک مانده و به انها غره و غافل شده ایم .
اما بحث و موضوع مصادیق و مثال ها :
الف : در موضوع صدا و سیما و نقش مخرب و منفی آن نسبت به آموزش و پرورش در بالا اشاره یه موجزو مختصری ارائه نمودم .
ب : مجلس ، دولت و قوه قضائیه دید اولویت بخشیدن در تامین و اختصاص منابع و مدیریت و هدایت هزینه ها در کلان کشور به گونه ای که آموزش و پرورش در ابتدا دیده و تامین گردد نیاز به شکل گیری به معنی واقعی دارد که به نظر می رسد با مداقه و تامل در رویکرد و کارکرد قوای موجود کشور به ویژه مجلس شورای اسلامی در جایگاه خود قرار نگرفته و دید و نگاه لازم و راهبردی در تامین نیازها و رفعمشکلات آموزش و پرورش وجود ندارد .
نوع نگرش جزیره ی و نه سیستمی در این راستا قابل مشاهده می باشد ؛ وزراء تشویق به صرفه جویی می شوند ولی مبالغ و اعتبارات پدیده آمده از صرفه جویی صرف خود آن وزارت خانه می گردد و در این میان وزیر یا وزارت خانه ی را نمی یابیم که این فرهنگ و حمیت را داشته باشد که صرفه جویی انجام شده در حوزه ی کاری خود را به آموزش و پرورش تقدیم نموده و برای آن کار سازی نماید و یا قوه ی قضائیه به راحتی حکم تخلیه مدارس را صادر و با آمدن مدعیان از خارج و یا در داخل به نفع آنان رای می دهد که این انتقاد بزرگ هم به آنان وهم به نمایندگان در خانه ی ملت وارد است که با رویکردی انقلابی و اقتضائی قادر به ایجاد راهکارهای لازم و قانونی برای تقابل با آنان نبوده اند . و این بیانگر عدم تربیت و شکل گیری دیدگاه و نظر گاهی است که باید به وجود می آمده و نضج می گرفته است تا با ان دید و نظر آموزش و پرورش همواره به عنوان یک موضوع و مسئله با اولویت اول در کشور دیده شود و در تمامی کنش ها و واگنش ها در همه ابعاد ابتدا مصلحت آموزش و پرورش دیده شود و سپس با امور دیگر نگریسته و پرداخته گردد .
ج : طبقه ی روشنفکران و روحانیون بر جسته ی کشور نیز نتواسته اند یا اینگونه نمی اندیشند و عمل نمی کنند که آموزش و پرورش را به عنوان محوری ترین موضوع کشور مطرح نمایند ؛ به عنوان مثال روحانیون عظام که تاثیر فراوانی بر انکار و اعمال مردم دارند پرداختن به آموزش و پرورش را از منظر عمل خیر و پرداختن به یک امر شرعی دنبال ننموده اند یابه طوری جدی و اساسی برای جامعه به عنوان یک موضوع قابل پی گیری مطرح ننموده اند.
گروهی افتخار می کند که بارها به مکه معظمه رفته و یا به زیارت عتبات شریفه توفیق یافته اند اما مرجع و روحانی عظامی را نمی یابیم که تشویق کنند که زیارات را به حداقل آن رسانده و هزینه های موارد بعدی را به آموزش و پرورش اختصاص دهند .
روشنفکران و دانشگاهیان رسالت خود را در این راستا به معنی واقعی انجام نداده اند و نوع تعاملات و اقدامات آنان درپاره ای از مواقع نه تنها به نفع آموزش و پرورش نبوده اند بلکه تقابل نیز ایجاد کرده است .
به نظر می رسد با عنایت به مطالب بسیار کلی و موجز که در فوق به تحریر در آمده فقدان تربیت درست و اثر بخش در نگاه به مصالح و منافع ملی به ویژه آموزش و پرورش به شدت خود نمایی می کند و باید همگان در شکل کیری و ایجاد دید منطبق بر منافع و مصالح ملی و تقویت آن به خصوص در مورد آموزش و پرورش در افکار و دیدگاه افراد در جامعه بسیار تلاش و وافری را بوجود آورند تا این دید و نظربه باور ، رفتار و حمیت در آحاد جامعه تبدیل نگردد .
مشکل و معضلی حل نمی شود و دغدغه ها هم چنان به عنوان چالشی مزمن در جامعه ایران باقی خواهد ماند .
* مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه 18 تهران
نظرات بینندگان
زیارت عتبات و حرم امام حسین و حرم قمر بنی هاشم آرزوی هر شیعه ای است کدامیک از ما به خاطر منافع کسی این کار را انجام می دهیم؟
هر چیزی سر جای خودش حج و کربلا رفتن هم باشد کمک به آموزش و پرورش کشور هم باشد این دو هیچ تعارضی با هم ندارند .
در خاتمه بعرض برسانم که ابدا قصد اهانتی نداشتم و فقط سعی کردم نقدی منصفانه داشته باشم
واصلا باید ازخود پرسید آیا همین بودجه کم در آ و پ بخوبی ودر جای خود خرج میشود
خدمت نوینسده توانمند جناب آقای مرادی
از اینکه با نگاه تیز بین ونافذخود موضوع را موشکافانه
بررسی و تحلیل فرمودید تشکر و قدردانی می نمایم.