رییس مرکز استعدادهای درخشان نباید زیر بار این طرح برود/ آقای بطحایی به عنوان نفر اول اجرایی وزارتخانه چند بار نظرش را در باره مدارس سمپاد تغییر داد/ به گفته عبدالرسول عمادی هیچ آزمونی برای ورود دانشآموزان به پایه هفتم برگزار نمیشود، ولی با روشهای جایگزین مانند مصاحبه و گفتوگو، دانشآموزان جذب مدارس استعدادهای درخشان میشوند/ آیا برگزاری امتحان تستی چهارجوابی به صورت متمرکز بهتر است یا برگزاری مصاحبه و گفت و گوی شفاهی با داوطلبان و یا احتمالا رجوع به سوابق تحصیلی/ از طریق تست های چهارجوابی و در یک جلسه دو ساعته نمی توان استعداد درخشان را از استعداد معمولی تشخیص داد/ با جذب دانش آموز بر اساس مصاحبه و گفت و گو قطعا پارتی بازی ، بی عدالتی و حق کشی بیشتر از آزمون کتبی می شود/ با حذف آزمون و جایگزینی مصاحبه و گفت و گو آیا استعدادهای درخشان "واقعی" به جای "خرخوانها و دوپینگی های پرورده گروه های مافیایی شناسایی شده و جذب مدارس سمپاد می شوند/ اگر آزمون 10 تا عیب داشته باشد ، تکیه بر سوابق تحصیلی صد عیب دارد و جذب از طریق مصاحبه و گفت و گو هزار تا عیب دارد/ از نظر اجرایی امکان مصاحبه و گفت و گو با بیش از 200 هزار متقاضی ورود به پایه هفتم امکان پذیر نیست/ آقای عبدالرسول عمادی در کنار انتقاد از سایپا و سرودن شعر درباره تام و جری کمی هم به مسایل حوزه مدیریت خود توجه کند/ این روزها یک ساعت قبل از برگزاری امتحان نهایی سوم متوسطه و پیش دانشگاهی ده ها هزار دانش آموز منتظر دریافت سوالات لو رفته امتحان همان روز در تلگرام هستند/ بسیار محتمل است که چند هزار یا حداقل چند صد دانش آموز دوسه روز قبل از امتحان با پرداخت پول به این سوالات دسترسی داشته باشند/ عملکرد مافیای سوالات امتحان نهایی بسیار مخرب تر از مافیای گروه های آموزشی مثل قلمچی و گاج و مبتکران و .... است/ امتحانات رسمی آموزش و پرورش بی اعتبار شده است و سوابق تحصیلی نه نشانه هوش و استعداد دانش آموزان است و نه حتی خر خوانی و سخت کوشی آنها/ بی اعتنایی آقای عمادی به لو رفتن سوالات امتحان نهایی و در عین حال سخنوری و شاعری در مورد استحکام بدنه پراید و مشکلات آموزش و پرورش هند و سریال تام و جری، آدم را یاد داستان منجم گلستان سعدی می اندازد / آقای عمادی اگر واقعا آدم مسئولی است در حوزه مسئولیت خودش قدمی بردارد اگر هم روزنامه نگار و شاعر است، از مسئولیت اجرایی کناره گیری و از مزایای مدیریت صرفنظر کند تا باور پذیرشود/ مصاحبه گرانِ دانش آموزان متقاضی ورود به مدارس سمپاد چه کسانی هستند ، چگونه انتخاب می شوند و از چه بار علمی و اخلاقی برخوردارند / وزارتخانه با چه مکانیسمی جلوی پارتی بازی و اعمال سلیقه مصاحبه گران را می گیرد/ وقتی وزارتخانه نمی تواند بر امتحان متمرکز نهایی و رسمی سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی متمرکز و کشوری نظارت کند چگونه می تواند چند هزار مصاحبه کننده در مناطق مختلف کشور را کنترل کند/ جذب دانش آموز در مدارس سمپاد بر اساس مصاحبه و گفتگو مثل توزیع کالای کمیاب بین متقاضیان بر اساس مصاحبه است/ با این طرح بی عدالتی بیشتری صورت می گیرد ، فساد گسترده تر می شود و اعتراضات بیشتری هم به دنبال خواهد داشت/ طرح انحلال مدارس سمپاد دوره اول دبیرستان شکست خورد اما مسئولان آموزش و پرورش بالجبازی تلافی شکست را سر دانش آموزان خالی می کنند/ آموزش و پرورش بهتر است همان طرح اولیه یعنی انحلال مدارس سمپاد را با صبوری پیگیری کند و از دانش آموزان انتقام نگیرد
گروه اخبار/
رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس گفت: طبق برنامه ششم و سند تحول آموزش و پرورش، برگزاری آزمون استخدامی و جذب در آموزش و پرورش از طریق ماده ۲۸ تخلف است و به عبارتی هرگونه بهکارگیری معلم جز از طریق دانشگاه فرهنگیان تخلف و ممنوع است.
حمیدرضا حاجیبابایی رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس در برنامه تلویزیونی پرسشگر با موضوع «بررسی تطبیق سیاستها و برنامههای آموزش و پرورش با رهنمودهای مقام معظم رهبری» درباره چالش نیروی انسانی در آموزش و پرورش، اظهار کرد: سند تحول بنیادین سال ۹۰ رونمایی شد و قلب آن دانشگاه فرهنگیان است؛ در واقع اگر دانشگاه فرهنگیان را احیا کنید یعنی سند تحول را احیا کردهاید و برعکس اگر دانشگاه فرهنگیان را احیا نکنید، گویی ۲۰۳۰ را احیا کردهاید.
نُرم دانشآموز به کلاس را در سال ۹۱ به ۲۲.۵ رسانده بودیم، اما اکنون تراکم به ۳۵ نفر رسیده است وی با بیان اینکه دانشگاه فرهنگیان در سال ۹۱ راهاندازی شد، افزود: طبق قوانین بالادستی، معلم فقط باید از دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی جذب شود؛ متأسفانه از ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان سوء استفاده شده است؛ ما خودمان آن را نوشتیم و منظور این بود که اگر رشتههایی خاصی وجود دارد و برای آن رشتههای خاص، معلم میخواهیم لازم نیست در دانشگاه کلاس تشکیل شود و میتوان از فارغالتحصیلان دانشگاه دیگر هم جذب کرد.
حاجی بابایی ادامه داد: از سال ۹۲ یک جو عمومی مبنی بر وجود ۱۵۰ هزار معلم مازاد در کشور به وجود آمد و گفتند ۱۵۰ هزار معلم در دولت دهم جذب شده که ۱۰۰ هزار نفر آنها سواد ندارند و استخدام بیرویه صورت گرفته است و آشپز و راننده را معلم کردهاند؛ این اظهارات باعث شد دولت و سازمان برنامه و سازمان امور استخدامی از همان زمان برای چنین وزارتخانهای دیگر ردیف استخدامی ندهد، در حالی که اکنون میگویند ۱۵۰ هزار نفر کمبود دارند.
رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در زمان وزارت بنده هر ساله میانگین ۳۰ هزار نفر در آموزش و پرورش بازنشسته میشدند و در ۵ سال، ۱۵۰ هزار نفر از سیستم خارج شدند و ما ۱۵۰ هزار نفر استخدام و به عبارتی جایگزین کردیم، گفت: این در حالی است که در ۵ سال گذشته برابر خروجیها نیرو جذب نشد و جبران نکردیم و حالا ۱۵۰ هزار کمبود پیدا کردیم. آیا آشپز و راننده میتوانند معلم شوند؟ اینها در این ۵ سال چه میکردند، چرا آشپزها را برنداشتید؟
وی افزود: نُرم دانشآموز به کلاس را در سال ۹۱ به ۲۲.۵ رسانده بودیم، اما اکنون تراکم به ۳۵ نفر رسیده است؛ در واقع در این چند سال تعداد دانش آموزان را در کلاس افزایش دادهاند و کیفیت تدریس معلم پایین آمده است؛ در اکثر روستاها، مدارس را در مقطع متوسطه تعطیل کردهاند یعنی هرکجا که دانشآموز دبیرستانی کمتر از نرم و زیر ۲۰ نفر دارند، کلاس را تعطیل کردهاند و گفتهاند به روستای مجاور بروند.
حاجی بابایی با اشاره به اینکه از پنج سال گذشته اصرار بر خصوصیسازی در آموزش و پرورش شروع شد و بستههای گوناگون ارائه کردند و شاهد هل دادن مدارس دولتی به سمت خصوصی سازی بودیم، اظهار کرد: چندهزار کلاس را اجاره دادند که مجلس وارد شد و جلویش را گرفت.
رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی ادامه داد: خصوصی سازی حرف اول در پنج سال گذشته بوده است و تقویت دانشگاه فرهنگیان با خصوصی سازی مغایر است؛ رهبر معظم انقلاب در سیاستهای کلی به ارتقای آموزش و پرورش تأکید کرده و آن را امر حاکمیتی دانستهاند.
حاجی بابایی با بیان اینکه ما اولین سال راه اندازی دانشگاه فرهنگیان ۲۳۵۰۰ دانشجو گرفتیم و معتقد بودیم به طور طبیعی باید هر سال ۳۰ هزار دانشجو جذب کنیم که جبران بازنشستگی سالانه ۳۰ هزار نفر را بکند، عنوان کرد: در آموزش و پرورش ساختمان کم نداریم. مشکل اعتباری هم نداریم و حاضریم در دانشگاه ۵۰ هزار دانشجو در هر سال بگیرند و ما حمایت کنیم و بودجه تصویب کنیم.
وی افزود: ۳۰، ۴۰ هزار معلم با مدرک دکترا داریم که میتوان از آنها به عنوان اساتید حقالتدریس استفاده کرد. در واقع مشکل کلاس و استاد و بودجه را میتوان برای دانشگاه فرهنگیان حل کرد.
جا دارد از وزیر آموزش و پرورش تشکر کنم که نامه نوشته ۲۵ هزار ردیف جذب دانشجو به دانشگاه فرهنگیان بدهند. اگر ۵۰ هزار دانشجو نگیرید نمیتوانید آموزش و پرورش را در یکی دوسال آینده اداره کنید.
حاجیبابایی درباره طرح تعطیلی دو هفتهای مدارس در زمستان نیز گفت: این موضوع چندین بار در زمان آقای نجفی هم مطرح شد و مجلس رأی نداد و تقویم زمانی تعیین کرد. تعطیلی زمستانه مدارس در حد یک بیان است و کارشناسی علمی نشده است. شورای عالی آموزش و پرورش نیز از اول فروردین ۹۷ نمیتواند هیچ گونه مصوبهای با بار مالی مصوب کند و هر چه بار مالی داشته باشد باید به مجلس بیاورد.
رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: اکنون که کمبود معلم داریم باید از آنها که سالها در آموزش و پرورش زحمت کشیدهاند، استفاده کنیم و آنها که ماهرند را بدون استخدام جذب کنیم درباره طرح مهرآفرین و به کارگیری نیروهای خدماتی نیز نیروهایی که سالها کار کرده بودند به کار گرفته شدند.
حاجی بابایی افزود: آیا آشپز و راننده میتوانند معلم شوند؟ اینها در این ۵ سال چه میکردند، چرا آشپزها را برنداشتید؟ قبل از دوره ما، اجازه جذب معلم نمیدادند. به همین علت شرکتهای خدماتی دایر کرده بودند و معلمها را از طریق شرکتهای خدماتی وارد کلاسها میکردند.۱۹۰۰ معلم لیسانس و فوق لیسانس از طریق شرکتهای خدماتی جذب شدند و در کلاس درس میدادند و تحت عنوان نیروی خدماتی حقوق میگرفتند. ما همین افراد را به عنوان معلم جذب کردیم. گفتند که ما نیروهای خدماتی را معلم کردیم در حالی که آنها معلم بودند.
به گفته وزیر اسبق آموزش و پرورش طبق برنامه ششم و سند تحول، برگزاری آزمون استخدامی و جذب از طریق ماده ۲۸ تخلف است و به عبارتی هرگونه بهکارگیری معلم جز از طریق دانشگاه فرهنگیان تخلف و ممنوع است. ( فارس )
پایان پیام/
با وجودی که به صراحت در اصل سی ام قانون اساسى آموزش رايگان از حقوق بدیهی و مسلم شهروندان شناخته شده است اما مدارس بسیاری از هزینه ها را بر دوش دانش آموزان و خانواده ها قرار می دهند.
شیراز به عنوان یکی از کلان شهرهایی که بیشترین بار مالی را متوجه اولیا و دانش آموزان کرده است،نه تنها با دریافت شهریه های چند میلیونی از دایره انصاف خارج شده است.بلکه دچار نوعی آنارشيسم مالی در تأمين هزینه های مدارس نیز شده است.
انصاف حکم می کند اگر یار نیستیم بار هم نباشیم.
علاوه بر ناهماهنگی در اخذ شهریه وجوه دریافتی دیگر نیز از نظم و انضباط خاصی برخوردار نیست.یکی از این هزینه ها، هزینه خرید کتاب دانش آموزان می باشد.در حالی که مطابق با جدول پیوستی و سایت وزرات آپ هزینه کتب در اكثر رشته های فنی بین چهل تا شصت هزار تومان تعیین شده است.
اداره آموزش و پرورش ناحیه یک شیراز بدون پیروی از دستور العمل های صادره اقدام به تعیین نرخ جدید کرده است.
پس از بازدید بازرسان منطقه سه کشور از دو هنرستان ناحیه یک شیراز به علت ارسال گزارشهای متعدد به سازمان بازرسى کل کشور،کارشناس مسئول فنی و حرفه ای با نامه ای به تاریخ 18 / 2 / 97 مبلغ دریافتی بابت کتب سال تحصیلی 97_98 را یکصد و پنجاه هزار تومان تعیین میکند.این نامه در حالی صادر می شود که پس از پیگیری فعالان صنفی و دستور مدیرکل محترم مطابق با بخشنامه شماره 97/2205/74 به تاریخ 24 / 2 / 97 مدیران از گرفتن هر گونه وجهی مازاد بر نرخ مصوب منع شده اند.
این تخلف در چند هنرستان شیراز سال گذشته نیز صورت گرفته است که باعث تاسف فعالان صنفی در شیراز شده است.تخلفی که مصداق بارز ظلم مي باشد.شاید زمینه این ظلم به عدم اطلاع رسانی مناسب در خصوص ثبت سفارش کتاب درسی از طریق سامانه باز می گردد که عمدا یا سهوا هیچ اراده ای برای انجام آن وجود ندارد.
امید است که وزارت آموزش و پرورش مطابق با ماده 92 قانون مدیریت خدمات کشوری و آيين رسیدگی به تخلفات اداری با متخلفین امر برخورد قاطع و مبالغ غیر قانونی اخذ شده به صاحبان آن مسترد گردد.
صدای معلم آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مدیر محترم سایت وزین صدای معلم ،
و ریاست محترم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی ؛
با سلام و احترام
گاه ما خیلی از چیزهای پیرامون خود را یا به دلیل سادگی و عینیت آن و یا به دلیل مأنوس بودن با آن و یا به دلیل اهمیت ندادن بدان مشاهده نمی کنیم . و شاید باورمان نمی شود که یک چیز بسیار ساده مثلا یک قلم ، قادر به خلق دنیایی معرفت است.
سایت صدای معلم برای آنانی که بدان بها می دهند و با روزنگار آن همگام می گردند ، رسانه ای ارزشمند برای هم صدایی ، همدلی و
همفکری است. برخورد آرا و نظرات معلمان فعال در این سایت اعم از نویسنده یا خواننده یا همکار صدای معلم و شورای نویسندگان
همگی با آلامی مشترک در جهت رسیدن به آرمان هایی مشخص عمل می کند.
یک رسانه می تواند به عنوان پایگاهی مشترک برای بیان مسایل و مشکلات باشد لذا حیف است که رسالت این رسانه حرفه ای فقط
در ارائه اخبار و مقالات مربوط به آموزش و پرورش سراسر کشور خلاصه گردد.
اگر بتوانیم قدری سازمان یافته تر و سیستماتیک به تنظیم اصول و برنامه ای مدون ، دست یابیم به جای هر نوع تشکل متفرق دور از دسترس معلمان سراسر کشور که امکان اطلاع یابی از فعالیت آنها برای تمامی همکاران فراهم نیست ، سایت صدای معلم به عنوان تشکل صنفی قابل دسترس همگان برای ایجاد هماهنگی لازم جهت اطلاع رسانی ، دانش افزایی و انتقال مشکلات و معضلات معیشتی و رفاهی و آموزشی تعیین گردد.
برای این مهم ، ابتدا فقط کافی است طی بخشنامه ای ، این سایت به تمامی مراکز آموزشی وزارت آموزش و پرورش سراسر کشور
معرفی گردد و سپس از بین همکاران فعال علاقه مند حتی مورد تأیید ادارات مناطق ، تعدادی معرفی و برای هر پایه در دوره ابتدائی
و برای هر رشته تخصصی در دوره متوسطه 3 تا 5 همکار مشخص گردند.
بدین طریق هم می توان نقش سرگروه های آموزشی را حذف کرد، هم مجلات رشد را حذف کرد ، و هم از عدم شناخت یا عدم اعتماد
به عده ای خاص از همکاران در تشکل های حضوری رهایی یافت. در این سایت همه چیز شفاف و روشن هست و از طریق اِبراز نظر،
همکاران علاقه مند در گیر مسأله می گردند. در ضمن بدین طریق برای بیان مشکلات صنفی دیگر نیازی به تجمعات انفرادی یا جزیره ای
نیز نخواهد بود.
این پیشنهاد ابتدا باید توسط مدیر محترم سایت به عنوان پذیرنده این رسالت مهم تأیید گردد سپس به کمیسیون جهت بررسی و
تأیید نهایی ابلاغ گردد. در صورت استقبال ، کم و کیف طرح و مراحل قانونی آن با تلفیق تجارب اساتید ، شکلی منسجم و قابل اجرا
می یابد.
امید که بتوانیم از این رسانه ملی به عنوان پایگاه ارزشمند اطلاع رسانی و همفکری و هماهنگی ، نهایت استفاده بهینه را عملی سازیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
« در امر داخلی در کمال استقلال سخن خواهیم راند ، جانبداری نمی کنیم ، از هر قیدی آزادیم ، هیچ بستگی رسمی نداریم و مقصود ما خدمت به مملکت از طریق نشان دادن حوایج آن است . ما حامی ترقی هستیم و با همه قوت از آن تقویت می نماییم . اما هرگز در شمار متملقان فرومایه نخواهیم بود ...
هر چه حق باشد دفاع می کنیم ، و هر کردار زشتی را سرزنش می نماییم . از قدرتی که مظهر قانون باشد پشتیبانی داریم ، و هر کس اعمالش برخلاف قانون باشد ، به تندی انتقاد می کنیم . با زندگی خصوصی اشخاص کاری نداریم ؛ در این باره نه تنها بی طرف هستیم ، کاملا چشم می پوشیم . انتقاد ما متوجه اعمالی است که به منافع عمومی مملکت صدمه بزند . پیکار علیه هر گونه تعدی و هر متعدی ، احترام به شریعت ، احترام به سلطنت ترقی ، عدالت ، حقانیت – شعار ماست و پروگرام ما . »
سرمقاله روزنامه وطن – میرزاحسین خان – ص 401 ( 1 )
پس از انتشار گزارش کوتاه صدای معلم در فردای آن روز و در ساعت 10 صبح سخنان خنیفر که البته به قول برخی ها ارزش خبری نداشته است در خروجی خبرگزاری قرار می گیرد مرتضی نظری - رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش :
امروز در برنامه هشتگ - پاسخ گویی 4 خبرنگار آمدند . خیلی پر حرارت بود . خیلی صادقانه بود . خیلی با تحمل بود .این ها ارزش هایی است که واقعا خدا را شاکریم .
شما با سعه صدر پاسخ دادید .
سوالات دوستان کاملا انتقادی بود . عالی بود .واقعا خبرنگاران حوزه آموزش هدف شان کمک است . هدف شان رشد آموزش و پرورش است . اما زبان و بیان ها و لحن ها متفاوت است .
آن ها نماینده افکار عمومی هستند به خصوص جمعی که این جا هستند دلسوزانه ترین های آموزش و پرورش هستند .
خنیفر :
خبرنگاران بیایند . ماهی یک بار خوب است ؟ فصلی خوب است ؟ ما نمی ترسیم .
جملات و دیالوگ بالا در 30 بهمن 1396 در استودیو الفبای وزارت آموزش و پرورش بیان شده اند . ( این جا )
جالب است بدانیم از آن تاریخ تاکنون که بیش از 3 ماه می گذرد هیچ نشست خبری با حضور رسانه ها برگزار نشده است .
تنها نشست " خنیفر " با اصحاب رسانه سه شنبه اول خرداد ماه بود که البته مهمان های این نشست به صورت گزینشی انتخاب شده و صدای معلم دعوت نشده بود .
از یکی از دوستان ستادی شنیدم ؛ « علی محمدی » مدیر کل دفتر ریاست دانشگاه فرهنگیان گفته بود که آیا نمی شود صدای معلم را کنترل کرد و یا مانع حضور او در نشست ها شد ؟ هیچ کس در این نشست از خنیفر ماجرای " اجلاس 4 روزه مدیران دانشگاه فرهنگیان در هتل ۵ ستاره ؟! " را نپرسیده است ؟
موقعی که خنیفر در استودیو الفبا در برابر خبرنگاران نشست فکر نمی کرد که آن همه مورد پرسش قرار گرفته و البته این خبرنگاران ( در اقلیت ) در حوزه آموزش و پرورش این همه مسلط بر موضوعات و مطالب باشند .
غالب مسئولان و مدیران در فضای رسانه ای " رتوش شده " و یا اصطلاحا " فیلتر شده " با مردم و افکار عمومی سخن می گویند .
این نوع ارتباطات معمولا " یک سویه " است و البته آن مدیر و مسئول هم در برابر نقدهای شفاف و بی رحمانه قرار نمی گیرد .
مدیری که به قول معروف " حسابش پاک " باشد چه باکی دارد که صدای معلم و یا هر رسانه مستقل و منتقد دیگر در مقابلش بنشیند و عملکرد او را مورد نقد قرار دهد ؟ چندی پیش « سخنگوی سازمان ثبت احوال » در پاسخ به اعتراض مردم و متقاضیان در مورد عدم کیفیت عکس کارت هوشمند ملی چنین گفته بود :
" عکسهای استفاده شده بر روی کارتهای شناسایی در کشورهای اروپایی نیز به همین گونه است و معتقدند نباید تغییری در وضعیت شکلی فرد ایجاد شود. در حقیقت هرگونه تغییر شکل ظاهری در کارت هوشمند قابل قبول نیست. همچنین ساختار سیستم نرم افزاری به گونهای است که بایستی عکس گرفته شده همان لحظه تأیید شود و امکان اینکه عکسی از بیرون آورده شود نیست. یعنی عکس گرفته شده همان لحظه وارد سامانه می شود و پس از تأیید عکس، ثبت نام وارد مرحله بعدی می شود. "
از نظر جامعه شناسی معنای این وضعیت آن است که عموم جامعه ما در سطوح مختلف عادت دارند با " عکس رتوش شده " و " مطلوب " خود را به دیگران عرضه کنند .
دیدن عکس واقعی هر فرد بدون هر گونه دستکاری برای خیلی ها دردآور و حتی غیرقابل پذیرش می باشد . این که 4 روز در یک هتل 5 ستاره برای مدیران اردو بگذارند و بیش از 400 میلیون تومان هزینه کنند اما به چند خبرنگار حوزه آموزش و پرورش که می رسند دانشگاه فرهنگیان مسئولیتی در مورد تامین هزینه های یک افطاری ساده ندارد و فردی ناشناس هزینه های آن را تقبل می کند
این یک فرهنگ غالب و نرم رایج در جامعه ایرانی است .
مسئولان هم از این قاعده مستثنی نیستند .
اتفاقا هر چه مقام و منصب فرد بالاتر می رود استفاده از تصاویر غیرواقعی و روتوش شده برای ارائه به افکار عمومی بیشتر می شود .
از همین روست که گفته می شود جامعه ما با " نقد و نقادی " میانه ای ندارد .
هر چند بسیاری از مسئولان و مردم در سخنان خود حرف از " نقدپذیری " می زنند و می گویند که آماده پذیرش نقدها و سخنان منتقدین هستند اما می دانیم که همه این ها نوعی " تعارف " است و معمولا در این جامعه کسی از نقد خوشش نمی آید .
آیا حرف هایی که « حسین خنیفر » قبل از صدور حکم ریاست اش توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و در برابر خبرنگاران می زند و حتی می گوید که حاضر به برگزاری نشست با خبرنگاران ماهی یک بار می باشد فقط یک شوخی بوده است ؟ کافی است کسی و یا مقامی را نقد کنی آن موقع است انواع مکانیسم های دفاعی روانی در این روابط ایجاد می شود و ساده ترین و کوتاه ترین آن همان " بایکوت " و با اصطلاحا قهر کردن و قطع ارتباط است .
در حالی که بسیاری از مسئولان وزارت آموزش و پرورش با اصحاب رسانه نشست های خبری و رو در رو می گذارند اما « حسین خنیفر » از جمله مدیرانی است که تاکنون از برگزاری نشست های رسانه ای شانه خالی کرده است .
« صدای معلم » در زمان سرپرستی 4 ساله دکتر محمود مهرمحمدی دو بار با ایشان نشست برگزار کرد .
نخستین آن در بهمن ماه 1393 بود . ( این جا )
قرار بود این نشست در چند نوبت برقرار شود اما نوع و جنس پرسش های صدای معلم موجب شد تا مهرمحمدی دچار این توهم و یا محاسبه غلط شود که پاسخ به این پرسش ها ممکن است به عنوان سندی برای عدم تایید ایشان توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد هر چند پس از 4 سال و بر اساس پیش بینی هایی که داشتم صلاحیت ایشان را تایید نکردند .
البته مهرمحمدی در اواخر دوران سرپرستی خویش گفت و گوی نسبتا تفصیلی با صدای معلم انجام داد و حرف های مهمی زد اما شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم خود را گرفته بود .
مهرمحمدی در گفت و گو با صدای معلم در جایی می گوید : ( این جا )
" دلایل شورای عالی انقلاب فرهنگی برای عدم تایید من در این 4 سال غیر واقعی بوده است ؛ اگر دانشگاه فرهنگیان را قبول نداشتم 4 سال برای آن وقت نمی گذاشتم ؛ در این مدت بر اساس برنامه راهبردی دانشگاه فرهنگیان کار کردم "
در نخستین برخوردی که با خنیفر داشتم متوجه شدم که بر خلاف مهرمحمدی سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان خیلی عادت دارد حاشیه برود و " پرگویی " کند چیزی که البته در میان جامعه فرهنگیان یک فرهنگ غالب است . خیلی به موضوعات اصلی نمی پردازد و دوست دارد خودش متکلم وحده باشد و بقیه فقط گوش کنند .
حرف هایی را هم در مراسم تودیع و معارفه خودش بیان کرد یک جوری کلی گویی و سخنرانی رویاپردازانه بود مانند این که او می خواهد دانشگاه فرهنگیان را در جمع 100 دانشگاه برتر کشور مطرح کند دانشگاهی که به قول وزیر آموزش و پرورش کلاس هایش بعضا در زیر پله تشکیل می شود ، غذای گرمی ندارد که به دانشجو معلمان بدهد ... ( این جا )
به نظر می رسد انتظاری که او از رسانه دارد همان " میرزابنویسی " است .
در مراسم افطاری خنیفر با برخی خبرنگاران گزینش شده ایشان تاکید می کند که آماده شنیدن نقدهای اهل رسانه است . ( این جا )
نماینده خبرگزاری فارس که در این مراسم حضور یافته و همیشه مطابق معمول آنلاین گزارش و اخبار را مخابره می کند اما تا روز بعد از آن سکوت می کند و چیزی منتشر نمی کند .
اما پس از انتشار گزارش کوتاه صدای معلم در فردای آن روز و در ساعت 10 صبح سخنان خنیفر که البته به قول برخی ها ارزش خبری نداشته است در خروجی خبرگزاری قرار می گیرد .
مواضع « مرتضی نظری » هم در این میان خواندنی است .
بر خلاف مهرمحمدی سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان خیلی عادت دارد حاشیه برود و " پرگویی " کند چیزی که البته در میان جامعه فرهنگیان یک فرهنگ غالب است نظری می گوید چون این نشست خبری نیست میزبان می تواند میهمانانش را انتخاب کند .
این در حالی است که روز قبل از آن رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش از مسئولان و مدیران این وزارتخانه خواسته بود تا از برگزاری نشست محدود با برخی خبرنگاران پرهیز کنند و هر گونه نشست رسانه ای باید با هماهنگی این مرکز صورت گیرد .
« فارس » می نویسد ( این جا ) :
" خنیفر در دیدار بااهل رسانه به ویژگیهای خبرنگاران اشاره کرد و گفت: ویژگیهای اربابان رسانه شامل اطلاعرسانی، نقاد حرفهای، تحلیلگر، آینده پژوه، صریح و صادق، راهنما، اعلام خطر به موقع و حافظه جامعه است.... "
همان گونه که در گزارش صدای معلم آمده است ؛ خنیفر در این مراسم عنوان کرده است که بانی این مراسم دانشگاه فرهنگیان نبوده و هزینه های آن را فرد دیگری متقبل شده است . او اشاره ای نیز به نام و یا هویت این فرد نکرده است .
به نظر می رسد ؛ هیچ خبرنگاری در این مورد و چرایی آن سوال نکرده است .
هیچ کس در این نشست از خنیفر ماجرای " اجلاس 4 روزه مدیران دانشگاه فرهنگیان در هتل ۵ ستاره ؟! " را نپرسیده است ؟
این که 4 روز در یک هتل 5 ستاره برای مدیران اردو بگذارند و بیش از 400 میلیون تومان هزینه کنند اما به چند خبرنگار حوزه آموزش و پرورش که می رسند دانشگاه فرهنگیان مسئولیتی در مورد تامین هزینه های یک افطاری ساده ندارد و فردی ناشناس هزینه های آن را تقبل می کند .
آیا حرف هایی که « حسین خنیفر » قبل از صدور حکم ریاست اش توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و در برابر خبرنگاران می زند و حتی می گوید که حاضر به برگزاری نشست با خبرنگاران ماهی یک بار می باشد فقط یک شوخی بوده است ؟
آیا خنیفر و بسیاری از مدیران و تصمیم گیران از رویارویی و گفت و گوی بدون روتوش با رسانه ها هراس دارند ؟
مدیری که به قول معروف " حسابش پاک " باشد چه باکی دارد که صدای معلم و یا هر رسانه مستقل و منتقد دیگر در مقابلش بنشیند و عملکرد او را مورد نقد قرار دهد ؟
( 1 ) دکتر فریدون آدمیت ، اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار ، چاپ سوم 1385 ، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی