با پایان ایام امتحانات و فرا رسیدن فصل تابستان و فراغت خیل عظیم دانش آموزان از تحصیل، بحث پرکردن اوقات فراغت و نحوه استفاده بهینه آنان از روزهای تعطیل داغ شده و اصولا بهینه سازی اوقات فراغت فرزندان در روزهای تعطیل به مهم ترین دغدغه اولیا بدل می شود.
جامعه انتظار دارد، متولیان آموزش و پرورش، دانش آموزان را در این بخش از سال نیز زیر پر و بال خود گرفته و در قالب کلاس های هنری، ورزشی، تقویتی و سرگرمی،مانع سرگردانی،اتلاف انرژی و یا گرایش آنان به سرگرمی های مضر و مفسده انگیز شوند.
اعتماد اولیای دانش آموزان به قشر فرهنگی موجب شده که محیط مدرسه به فضاها و اماکن دیگر برای پوشش فعالیت های دانش آموزان ترجیح داده شود.غافل از آن که سالن های ورزشی و کانون های فرهنگی، تربیتی وابسته به آموزش و پرورش به دلیل فقدان اعتبار مالی،فقر امکانات و تجهیزات و عدم بهره مندی از مربیان متخصص و مجرب رمقی برای جذب دانش آموزان نداشته و از سویی دانش آموزان نیز با مشاهده وضعیت حاکم بر فضاهای فرهنگی آموزش و پرورش،رغبتی به حضور در این اماکن نشان نداده و پرسه زدن در خیابان و پارک را ترجیح می دهند.

مدارس اکثر کشورهای خارجی به پیشرفته ترین سالن ها و وسایل ورزشی و سرگرمی های سالم مجهز هستند واصولا ورزش مدارس زیربنا و پایه ی ورزش قهرمانی است.بسیاری از ورزشکاران و چهره های مطرح هنری و فرهنگی،تربیت یافتگان مدارس هستند.
اما مدارس و اماکن ورزشی، هنری وابسته به آموزش و پرورش ما با کمترین میزان سرانه که حتی قادر به تامین هزینه آب و برق خود نیستند چه نقشی می توانند در راستای توسعه ورزش همگانی و تربیت قهرمانان ورزشی و معرفی نخبگان هنری ایفا نمایند؟
کدام مدرسه و یا کانون فرهنگی ما شرایط و ظرفیت پرورش استعدادهای هنری نسل نوجوان و جوان کشور را داراست؟
مقایسه امکانات مدارس و مراکز فرهنگی خارج کشور با داخل کشور عمق فاجعه را به خوبی به تصویر می کشد.
نگاهی به کارنامه شخصی و رزومه افتخارات ورزشکاران اروپایی و آمریکایی بیانگر پرورش این نسل در مدارس و باشگاه های ورزشی وابسته به نهاد مدرسه است اما مدال آوران ورزشی ما گل های خودرویی هستند که سیستم آموزشی ایران نقشی در پرورش و تقویت قوای جسمانی و آماده سازی آنان در مسیر کسب افتخارات ورزشی ندارد.
با توجه به ظرفیت های کانون مدرسه، توقع از نهاد آموزش و پرورش برای پوشش اوقات فراغت دانش آموزان در وهله اول و شناسایی،جذب و تربیت نیروهای مستعد دانش آموزی با هدف درخشش در عرصه ورزش و هنر در وهله دوم،بیهوده است و ما هم چنان باید به تک ستاره های با اراده و متکی به خود،در عرصه افتخارات ملی چشم بدوزیم.
پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان و تربیت نسلی هنرمند، ورزشکار و قهرمان در سایه افزایش اعتبارات، تامین امکانات، ایجاد انگیزه، استفاده از مربیان مجرب و همکاری همه دستگاه های اجرایی با نهاد تعلیم و تربیت، محقق می شود و اگر تربیت نسلی با این خصایص، برای دولت،حائز اهمیت است باید زمینه و بستر آن را در چارچوب نهاد آموزش و پرورش و با برنامه ریزی دقیق در اولویت قرار دهد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/

« صدای معلم » درگذشت مادر گرامی آقای « مهدی بهلولی » همکار محترم را به ایشان و خانواده محترم شان تسلیت می گوید .
پایان پیام/

جانا ز کریمانی طالب ره عشقی را
آن عشق اهورایی خورشید لقا جانا
احوال خودی با خود با حافظ و مولانا
مقیاس نباید کرد ای دوست سخن گویا
با درک معانی هان محبوب میان خلقی
یک قرن پس از قرنی محبوب جهان عشقی
هر چند به لفظی هان معنا بشود درکی
ظرف علم تأمل کن درکی بکنی عزمی
گوهر به هنر آرا سنجیده هنر گویی
با نغز کلامی هان اندیشه گل بویی
اندیشه کنی هر آن بی قافیه اندیشی
مستقبل و ماضی را آتش بزنی حالی
با حافظ و مولانا هر شاعر والایی
همراه دلا دانی دانای سخندانی
از موج طلب دریا بخشش کندم لعلی
آن لعل گهر نابی از مخزن دریایی
با تجربه عشقی هان حافظ بشدش حافظ
سعدی بشدش سعدی جاحظ بشدش جاحظ
خاطر نه حزین جانا چشمت بکنی درویش
فارغ ز بلایایی با بار معاصی خویش
با رنج تحمل کرد عاشق ره سختی را
بر گنج رسیدش او بر گنج روان دنیا
پندار من از عارف هر زاهد با تقوا
با فعل عمل رؤیت آمال عمل گویا
بر شاخ نبات حافظ اسرار بگوید هان
بی شهد و شکر کامی شیرین نشود انسان
تلخی بکشی جانا لا وصل تو را هجران
دوری ز حرامی کسب با کسب حلال انسان
تلخی سخن گاهی پاداش شود شیرین
شیرینی تلخی ها حسنی است دلا آمین
با عشق دگرگونی در باغ طبیعت هان
خونین جگران رؤیت با آه غمین هر آن
هر محرم و نامحرم با عشق جگر خونین
در بند اسارت ها افتاده بسی غمگین
شیرین و عزیزی لا هر عشق دلا رنگین
بر محرم و نامحرم دردی است بسی سنگین
با باز دهان شیری رؤیت کنندش دندان
رؤیت بکنی خشمش لا خنده گمان انسان
حالی تو بپا انسان ایمن ز تبسّم شیر
لبخند کنی فرضی در دام بلایی گیر
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

وجود برخي کاستيها در حوزههاي مختلف حقوق کودكان، مسئولان امر را بر آن داشت تا با تدوين قانوني جامع در جهت حمايت از کودکان و نوجوانان ضمن بازشناسي حقوق اين افراد، ضمانت اجراهاي کيفري مناسبي در قبال ناقضان اين حقوق پيشبيني نموده و در عين حال با اتخاذ تدابير پيشگيرانه و حمايتي، از ارتکاب جرم عليه ايشان جلوگيري نمايند.
ايده اوليه تصويب قانون ويژه حمايت از کودکان و نوجوانان قرباني جرم و آزارديده براي نخستينبار در مجلس ششم مطرح شد. در سال ١٣٨١ قانون ويژه حمايت از کودکان و نوجوانان در ۹ ماده مورد تصويب قرار گرفت که بهزعم فعالان اين حوزه داراي نواقص بسياري بود. ازجمله ايرادهاي مهم آن استثناكردن والدين و ساير اولياي قانوني از شمول قانون بود؛ در حالي كه بر اساس تحقيقات علمي بيشتر كودكآزاريها درون خانوادهها رخ ميدهد.
هرچند وفق اين لايحه کليه افراد زير 18 سال مشمول اين لايحه ميشوند، لکن بايد توجه نمود که افراد بزهکار در نظام حقوقي ايران در صورت رسيدن به سن بلوغ، داراي مسئوليت کيفري تام بوده و در دادگاههاي اطفال که شعبي از دادگاههاي عمومي هستند وفق مقررات عمومي آيين دادرسي محاکمه ميشوند لذا از مزاياي حمايتي اين لايحه بيبهره خواهند بود. بهعلاوه اين قانون، کودکآزاري را جرم عمومي اعلام کرده كه بدون نياز به شكايت شاكي خصوصي قابل تعقيب است.
خلأهای قانوني و نواقص حقوقي موجود در قانون پيشين حمايت از کودکان و نوجوانان نشان داد که قوانين مربوطه در اين زمينه کارآمد نبوده و لاجرم نياز به تغيير و بازنگري اساسي دارند. پيشنويس ابتدايي لايحه جديد حمايت از کودکان و نوجوانان در معرض خطر يا بزه ديده در سال 86 مطرح و پس از بازبيني و اصلاح در معاونت حقوقي قوهقضائيه با همكاري نمايندگان نهادهاي مختلف دستاندركار و يونيسف، به صورت يک لايحه در سال 88 به دولت تحويل داده شد.
اين لايحه متشکل از 4 فصل است که به صورت کامل، از تعريف کليات، تشکيلات و جرايم و مجازاتها تا تحقيق، رسيدگي و تدابير حمايتي در آن مطرح شده است. در تدوين لايحه جديد از تجربيات كشورهايي نظير فرانسه و آمريكا استفاده شد و تلاش شد بخشي از تعهدات بينالمللي ايران از جمله كنوانسيون حقوق كودك و پروتكلهاي الحاقي به آن مورد توجه قرار گيرد. در اين لايحه وظايف نهادهايي مثل وزارت کشور، آموزش و پرورش، بهزيستي، دادگستري و مجموعههاي مرتبط مشخص شده است.
سرانجام لايحه نهايي حمايت از کودکان و نوجوانان پس از اصلاح و تصويب در کميسيون لوايح دولت دهم با ٤٩ ماده در سال 1390 به مجلس ارايه شد و در سال 91 در دستور کار مجلس شوراي اسلامي قرار گرفت. اين لايحه در طول سالهاي 92، 93 و ٩٤ در کميسيون فرعي و اصلي حقوق قضائي و کارگروههاي متعدد و مرکز پژوهشهاي مجلس بررسي و دچار تغييرات و اصلاحات متعددي شد. بررسيهاي چندباره در کميسيون فرعي و اصلي و کارگروههاي متعدد تاکنون مانع تصويب اين لايحه شده است.
در ماههاي پاياني سال 96 برخي از نمايندگان از اتمام بررسي لايحه حمايت از کودکان و نوجوانان در کميسيون قضائي و حقوقي مجلس خبر دادند. به گفته آنان اين لايحه پس از اصلاحات چندباره در 51 ماده در کميسيون اصلي به تصويب رسيده و پس از رسيدگي به بودجه سال ٩٧، در صحن علني مجلس مورد بررسي قرار خواهد گرفت. بررسي بودجه 97 تمام شد و اما اين لايحه در دستور کار مجلس قرار نگرفت.

باتوجه به شرايط اقتصادي و اجتماعي جامعه که شاهد افزايش خشونت عليه کودکان هستيم و کودکان بسياري در معرض آسيبهاي شديد روحي، رواني و جنسي قرار دارند، انتظار ميرفت در ماههاي ابتدايي سال 97 اين لايحه در دستور کار مجلس قرار گيرد اما مشخص نيست تا چه زمان بايد شاهد پايمال شدن حقوق قانوني کودکان باشيم و چند سال ديگر براي بررسي و تصويب آن بايد انتظار کشيد؟
بر اساس آمارهاي رسمي، حدود يکچهارم از جمعيت کشور را افراد زير ١٨سال تشکيل ميدهند و با توجه به آسيبپذيري افراد زير 18 سال تدوين مقرراتي خاص در جهت حمايت از حقوق ايشان در جامعه، ضروري است. اين لايحه با هدف حمايت از افراد مزبور تنظيم گرديده و تا حدودي قادر به رفع نيازهاي موجود ميباشد.
بدون ترديد در شرايط کنوني، ضروريترين گام عملي تسريع در تصويب لايحه حمايت از کودکان و نوجوانان است چراکه در صورت تصويب بخش زيادي از مشکلات و آسيبهاي اجتماعي برطرف شده و حقوق كودكان ايرانزمين را در بسياري از حوزهها تثبيت ميكند.
واقعيت اين است که تصويب لايحه حمايت از کودکان و نوجوانان در مجلس تنها گام اول براي رسيدن به مقصود است و بايد براي افزايش آگاهي خانوادهها و حتي کودکان نسبت به حقوق قانونياشان تلاش کرد. همچنين نهادهای دولتی و مدنی بايد با برنامههاي کوتاه و ميانمدت به حساسسازي جامعه نسبت به کودکان کمک و از آسيبهاي بيشتر جلوگيري کنند.
حال که پس از مدتها انتظار قرار است در روزهاي آتي اين لايحه براي بررسي و تصويب در صحن علني مجلس مطرح گردد بايد منتظر ماند و ديد با توجه به همه ضرورتهاي تصويب نهايي اين لايحه، آيا پرونده لايحه مذکور در اين دور از مجلس بسته خواهد شد؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه بازنشستگان/

به گزارش صدای معلم ؛ امروز سه شنبه 29 خرداد معلمان بازنشسته بار دیگر برای دریافت پاداش بازنشستگی که حدود 9 ماه است به تاخیر افتاده است در برابر سازمان برنامه و بودجه تجمع کردند .
این معلمان دیروز نیز در برابر وزارت آموزش و پرورش نیز تجمع اعتراضی برگزار کرده بودند .
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ وزارت آموزش و پرورش بر خلاف سال 95 که ردیف مستقلی برای پاداش بازنشستگان در بودجه دیده شده بود در سال 96 حذف و مبلغ آن را در " صندوق توسعه ملی " پیش بینی کرده بود .
این امر طی فرآیند بررسی لایحه در کمیسیون تلفیق بودجه، مورد تصویب قرار نگرفت و حذف شد .
تاکنون مسئولان وزارت آموزش و پرورش و سازمان برنامه و بودجه تاریخ دقیقی را برای پرداخت کامل پاداش معلمان بازنشسته اعلام نکرده اند .
پایان پیام/
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه زیر توسط یکی از معلمان استان خراسان شمالی برای صدای معلم ارسال گردیده است .
« صدای معلم » آمادگی خود را برای انعکاس پاسخ مسئولان اعلام می کند .

آموزش و پرورش عنصر اساسی در سرنوشت یک کشور به حساب میآید که بهدلیل کارکردهای آموزشی، مهارتی و تربیتی، شالودههای فردای هر جامعهای را پایهگذاری میکند.
اگر نقدهای وارد بر نظام آموزشی کشور را به کناری بنهیم، به یقین زنده نگه داشتن یاد افرادی که جانمایه تربیت و آموزش بهشمار میروند، وظیفهای بس مهم است؛ چراکه بیگمان تجربهها و یادگارهای آنان چراغ راه امروز و فردای این عرصه خطیر خواهد بود.
یاد جبار باغچهبان هنوز هم در کتابهای درسی زنده است که خدمت بزرگی را به فرزندان این مرز و بوم ارائه داد. اما باغچهبان در این مسیر تنها نبود و توران خانم در مسیر رسیدن به اهداف خود، همراه باغچهبان، باغبانی شد برای اندیشههای کودکان ایرانزمین تا آنجا که او را مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران نام نهادند. این مادر دلسوز که سیده توران میرهادی نام دارد، 26 خرداد 1306 در شمیران دیده به جهان گشود و تا 18 آبان 1395 تمام جان و زندگی خود را وقف فرزندان ایران کرد. این شخصیت برجسته فرهنگی، بیش از 60 سال از فرصت زندگی خود را به آموزش و پرورش و فرهنگ و ادبیات کودکان اختصاص داد. «متاسفانه امروز نظام آموزش و پرورش بر پایه مشورت نیست و مدیریت مدرسه برای همه کارها تصمیم میگیرد و دانشآموزان تنها موظف به خواندن کتابهای درسی هستند. دانشآموزان فقط شنونده و معلمها فقط گوینده هستند
او بنیانگذار مدرسه «فرهاد» بود که با روشهای خاص تربیتی و آموزشی، تبدیل به مرکز تولید و تجربه هدفها و کارکردهای آموزش و پرورش مدرن شد.
توران خانم با زندگی پر از فراز و نشیب خود، توانست به سفارش مادر آلمانیاش «غمهای بزرگ را به کارهای بزرگ تبدیل کند» و با همت کممثال خود، معمار نهاد کودکی در ایران شود.
پدر توارن خانم، سید فضلا... نام داشت که از مهندسان سرشناس ایرانی بود و مادرش گرتا دیتریش آلمانی بود و اهل هنر.
پیشه توران خانم آبادکردن اندیشه و زندگی انسانها بود
تنها دغدغه توران خانم به آموزش ختم نمیشد، بلکه او دغدغهمند انسانیت بود. این موضوع را میتوان از ورق زدن دفتر زندگیاش دریافت. او پس از جنگ جهانی دوم که دوره تحصیل خود را سپری میکرد، به هرزگوین و یکبار هم به کوههای تاترا چکسلواکی رفت و در بازسازی راهآهن آن مناطق شرکت کرد. او همواره در حال آبادکردن بود؛ از اندیشه انسانها گرفته تا زندگیشان.
توران خانم در این دوره، رشته روانشناسی تربیتی را در دانشگاه سوربن به پایان رساند و پس از آن رشته آموزش پیشدبستان را در کالج سوونیه ادامه داد. این معلم دلسوز در دوران تحصیل خود از استادان بزرگ هنری والون و ژان پیاژه که دو استاد برجسته روانشناسی و شناختشناسی کودک بهره برد. او بهدنبال ایجاد نظام آموزش و پرورشی بود که در آن انسانهای آزادهای تربیت شوند.
توران خانم در سال 1330 به ایران بازگشت و در کودکستان بهار و دبیرستان نوربخش به فعالیت پرداخت و در عینحال نسبت به فعالیت برای آینده سیاسی کشورش بیتفاوت نبود.
در سال ۱۳۳۱ دغدغههای ملی و فعالیتهایش در این راستا، سبب آشنایی او با جوانی به نام سرگرد جعفر وکیلی، از افسران روشنفکر آن زمان شد. این آشنایی به ازدواج انجامید، اما طولی نکشید که پس از کودتای سال ۱۳۳۲ این افسر جوان اعدام و توران خانم تنها شد. ثمر زندگی او با سرگرد وکیلی، پسری به نام پیروز است. توران خانم مدتی بعد با محسن خمارلو ازدواج کرد.
او در مصاحبهای درباره همسر دومش چنین میگوید: «محسن خمارلو انسان فرهیختهای بود و در تمام مراحل کار و زندگی در کنارم بود. حاصل ازدواج ما سه فرزند به نامهای دلاور، پندار و کاوه بود. 25 سال در کنار او مدرسه را اداره کردم. مرداد سال 58 او را از دست دادم. وصیت کرده بود که با یکسوم اموالش برای پیشرفت کودکان ایران کاری کنیم و به این ترتیب نخستین پایه شورای کتاب کودک شکل گرفت.او برای پسران مدرسه فرهاد الگوی مردانگی و جوانمردی بود.»

جایگزینی مشارکت بهجای رقابت، مهمترین هدف توران خانم در مدرسه «فرهاد» بود
فعالیتهای پراکنده آموزشی، توران خانم را راضی نمیکرد و او به فکر کاری بود کارستان تا بتواند پایههای آموزشی مدرن را محکم و استوار بنا سازد. از اینرو به فعالیت متمرکز در عرصه آموزش و پرورش روی آورد. فعالیت جدی و متمرکز او از سال ۱۳۳۴ با پایهگذاری یک کودکستان آغاز شد. او نام این کودکستان را به یاد برادر از دسترفتهاش «فرهاد» نامگذاری کرد. بهدلیل استقبال والدین از شیوه تربیتی این کودکستان، از سال 1336 دبستان فرهاد نیز به این مجموعه آموزشی افزوده شد. در سال 1350 دوره راهنمایی این مدرسه نیز کار خود را آغاز کرد. این مجموعه آموزشی از چنان اعتبار و اهمیتی برخوردار بود که در دهههای 40 و 50 پیشرفتهترین دیدگاههای درون آموزش و پرورش ایران نخست در این مجتمع بررسی و تجربه و در صورت کسب اعتبار در نظام آموزش و پرورش جاری میشد.
مدرسه فرهاد که از همان آغاز بهصورت مختلط اداره میشد، بستری بود برای تدوین و رشد شیوههای نوین آموزش و پرورش در دهه 30 که تمام سعی خود را برای حذف رقابت و جایگزینی همکاری و همدردی به کار گرفت.
توران میرهادی در مستند «توران خانم» با همان لحن آرام و متین خود در اینباره میگوید: «همش در تلاش بودم یک سیستمی در آموزش و پرورش پایهگذاری بشه که درش رقابت نباشه، همکاری باشه، همفکری باشه، همدردی باشه و ساختن دنیایی که آرزوهای بشریت رو محقق بکنه.»
استفاده از فکر و اندیشه دانشآموزان برای توران خانم از اهمیت بالایی برخوردار بود. او در مصاحبه خود چنین میگوید: «متاسفانه امروز نظام آموزش و پرورش بر پایه مشورت نیست و مدیریت مدرسه برای همه کارها تصمیم میگیرد و دانشآموزان تنها موظف به خواندن کتابهای درسی هستند. دانشآموزان فقط شنونده و معلمها فقط گوینده هستند. بسیاری از دانشآموزان مدرسه فرهاد امروز در کشورهای مختلف جهان و ایران در کسوت استاد دانشگاه هستند و بسیاری از آنها انسانهای موفقی شدهاند.
دوشنبه اول هر ماه بسیاری از آنها در منزل ما گردهم جمع میشوند و خاطرات مدرسه فرهاد را مرور میکنیم.»تربیت انسان و سوقدادن او به زندگی زیبا و پر از صلح و آرامش، هدف والای این مادر دلسوز بود. او معتقد است «صلح را باید از کودکی آموخت».

شورای کتاب کودک؛ یادگاری به جا مانده از توران خانم
همچنین همکاری در بنیانگذاری فرهنگنامه کودکان و نوجوانان از جمله فعالیتهای فرهنگی توران میرهادی است. او در تاسیس دهها نهاد کودکی نقش مستقیم و در برخی موارد نقش غیرمستقیم داشته است. شورای کتاب کودک یکی از این یادگارهاست که توسط او پایهگذاری شد.سیده توران میرهادی نویسنده و کارشناس حوزه آموزش و پرورش بود که کتابهای زیادی را در این زمینه تدوین کرد. از جمله آثار این نویسنده، میتوان به كتاب «جستوجو در راهها و روشهای تربیت» اشاره کرد که مجموعهای از تجربههای او طی سالها مدیریت در مدرسه «فرهاد» است.دفتر زندگی پرثمر مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران، با عارضشدن سکته مغزی، در ۱۸ آبانماه ۱۳۹۵ در سن ۸۹ سالگی بسته شد، اما کِشتههای او در مزرعه آموزش و پرورش، هرگز کهنه و فرسوده نخواهد شد؛ چراکه او سرشت کودک را بهدرستی شناخت و کار آموزش را براساس اصول محکم مبتنیبر اقتضائات سرشت او بنیان نهاد.

رخشان بنیاعتماد: «بیشک انسان بهتری بودم اگر...»
رخشان بنیاعتماد، کارگردان فیلم مستند «توران خانم» درخصوص این شخصیت فرهنگی، میگوید: «تفکر و آموزههای خانم میرهادی در تعلیم و تربیت نوین و ادبیات کودکان برای دغدغهمندان و متخصصان حوزه کودک آشنا و الهامبخش است. او الگویی الهامبخش از انسانبودن و تعهد اجتماعی است و معتقدم در وانفسای این دوران که باید چراغ به دست بگیریم و بهدنبال روزنههای امید بگردیم، نیاز داریم که به تجربههای کسانی چون تورانخانم رجوع کنیم که در گذر از فرازونشیبهای بسیار، چطور توانست به قول مادرش «گرتا دیتریش» غمهای بزرگ را به کارهای بزرگ تبدیل کند. اما در طول پنج سال ساخت فیلم «توران خانم» هر زمان که حضور بیبدیلشان در قاب دوربین قرار میگرفت، حسرتی عمیق بر دلم مینشست که اگر از کودکی شانس شاگردی ایشان را داشتم، بیشک انسان بهتری بودم و مادری شایستهتر.»
( روزنامه مردم نو)

سختی سوالات امتحان نهایی چند سالی مورد اعتراض دانش آموزان پایه سوم دبیرستان بود و در دو سه سال اخیر لو رفتن این سوالات در فضای مجازی دردسرساز شد.
علیرغم تاکید مسئولان آموزش و پرورش مبنی بر ضریب امنیتی بالای طراحی و ارسال سوالات امتحانات نهایی و رد هرگونه سوءاستفاده و ناامنی، سال گذشته شاهد لو رفتن سوالات دروس عربی و زبان فارسی دقایقی قبل از شروع امتحان بودیم که پای پلیس فتا و حراست آموزش و پرورش را نیز به ماجرا باز کرد.
امسال نیز استارت امتحانات نهایی از ابتدای خرداد زده شد و عبدالرسول عمادی ، رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش با اشاره به فرا رسیدن ایام برگزاری امتحانات نهایی پایان ترم و حفظ امنیت امتحانات به ایسنا گفت: حوزههای تکثیر با حساسیتی بیش از پیش حراست میشوند تا سوالات در شرایط کاملا امن تکثیر شوند.
با این حال برخی گروههای تلگرامی در فضا مجازی ادعا کردند برگههای سوالات امتحان نهایی درس معارف را در اختیار دارند و با قیمت های متفاوتی به فروش میرسانند.
همچنین برخی دانش آموزان از فروش سوالات درس دیفرانسیل ساعاتی قبل از شروع امتحان خبر دادند.
ای نبار آموزش و پرورش لو رفتن سوالات امتحانی را تایید کرد و عمادی در این باره گفت: گویا یک صفحه از سوالات درس دین و زندگی یک ساعت قبل از شروع امتحان پخش شده است که برای ما محرز شد توسط یکی از عوامل حوزههای تکثیر رخ داده که دستگیر شده است.
به گفته وی بلافاصله روش جدید ارسال سوالات به حوزههای امتحانی به کار گرفته شد و بر این اساس سوالات مستقیم به حوزههای اجرایی امتحان ارسال شد تا امکان لو رفتن سوالات توسط عوامل بخش قرنطینه و تکثیر کاهش و به صفر برسد.
بر این اساس از این پس کلید و رمز سوالات ساعت ۷:۳۰ صبح برای حوزه ها ارسال و بلافاصله تکثیر می شود تا دیگر فرصتی برای انتشار سوالات قبل از ساعت شروع امتحان وجود نداشته باشد.

با توجه به اتمام امتحانات نهایی، از هامون سبطی فعال حوزه آموزش و پرورش سوال میکنیم که «ناامنی امتحانات نهایی چه تبعاتی دارد؟».
وی در این باره گفت: مشکلاتی که پدید آمده ریشه در قانونهای کارشناسی نشده دارد. ماهیت امتحان نهایی ارتقای پایه تحصیلی دانش آموز است. اگر وی بداند که قرار است به جلسه امتحان برود و با گرفتن نمره ۱۰ این اجازه را داشته باشد که به پایه بالاتر راه یابد هیچ گاه وسوسه نمیشود خود را در دام سوداگرانی بیندازد که برخی از آنها به دروغ و برخی به واقع به سوالات امتحانی دسترسی دارند و آن را به فروش می گذارند.
وی افزود: این پدیده زشت که آبروی آموزش و پرورش را تهدید میکند در سالهای گذشته رخ نمیداد اما از زمانی که قانون سنجش و پذیرش دانشجو مبنی بر جایگزینی امتحان نهایی به جای آزمون رقابتی کنکور در سال ۹۲ تصویب شد، این مشکلات هم به وجود آمد.
وقتی دانش آموز به دنبال نمره ۲۰ است بساط تقلب فروشها هم گسترده میشود
«آیا امتحانات نهایی میتواند جایگزین مناسبی برای کنکور باشد؟ »؛ این کارشناس آموزش در پاسخ به این سوال با اشاره به بازه طولانی برگزاری امتحانات نهایی آن هم در حوزههای پرشمار گفت: با وجود تمام تلاشهای ارزشمند و تمهیداتی که در آموزش و پرورش اندیشیده شده امکان جلوگیری کامل از بروز تقلب بسیار مشکل است. نقطه مقابل امتحان نهایی، کنکور است که نهایتا یک یا دو روز و در حوزه های محدود برگزار میشود و تمام سیستمهای امنیتی کشور دست به دست هم میدهند تا تقلب در آن رخ ندهد.
سبطی افزود: نمیتوانیم از یک کشتی باری که مخصوص حمل کالاهای بسیار سنگین است انتظار داشته باشیم که همانند هواپیما عمل کند. همچنان که نمیتوانیم از هواپیما بخواهیم مانند کشتی باری باشد. این دقیقا مصداق قانون جایگزینی امتحان نهایی به جای کنکور است که عوارض دارد.

وی در پاسخ به این سوال که «آیا با وارد کردن امتحانات نهایی به چرخه گزینش دانشجو از استرس و اضطراب داوطلبان در این چند سال کنکور کاسته شده است؟» گفت: واضح است که این اتفاق نیفتاده، بلکه فضای التهاب دوچندان شده است. اکنون دانش آموزان هم اضطراب کنکور را دارند و هم امتحان نهایی را و نشان میدهد این خانه از ابتدا به درستی چیده نشده و به شکل منطقی ترجیح دادن امتحان نهایی به کنکور کاری اشتباه است و به هیچ شکلی توجیه پذیر نیست. یک تناقض هم در این میان وجود دارد و آن این است که معدل و سوابق تحصیلی اثرگذاری منفی در نمره نهایی و رتبه داوطلبان برتر دارد.
این فعال آموزشی اصلاح کنکور با به کارگیری شیوههایی مانند افزایش دفعات برگزاری، تبدیل ۵ زیرگروه به ۲۰ زیر گروه آزمایشی و افزودن سوالات تستی با گزینه های وزن دار که بسیار به آزمون تشریحی نزدیک است، را به عنوان پیشنهادی به وزرای آموزش و پرورش و علوم و نمایندگان کمیسیون آموزش مطرح کرد و گفت: علاوه بر این باید نهادی تاسیس شود که بر فعالان حوزه کنکور نظارت کند و خانواده ها را از زیربار موسسات متخلف و فریبکار نجات دهد.
گفته میشود هشت تا ۱۰ هزار میلیارد تومان گردش مالی موسسات کنکور است که اگر واقعی باشد، باید سوال کرد چه ارگان دولتی ناظر بر این گردش مالی است؟.سبطی افزود: آموزش و پرورش تا پایان صدور مدرک پیش دانشگاهی و وزارت علوم از لحظه قبولی داوطلب و ورود به دانشگاه خود را مسئول امور میدانند. بنابراین یک خلاء به اسم برزخ کنکور ایجاد شده که همه انگشتهای اتهام به سمت آن نشانه رفته است. ۵۰۰ هزار داوطلب داریم که تقاضای اشغال ۵۰۰۰ صندلی را دارند. دراینجا امتحان نهایی هرگز نمیتواند تعیین کننده قطعی و صرف باشد و نباید به دانش آموزی بگوییم چون معدل تو ۲۰ نشده، حق نداری وارد فلان رشته دلخواهت بشوی.
وی با بیان اینکه طبق قانون سنجش و پذیرش دانشجو باید ۸۵ درصد صندلیهای دانشگاه به وسیله سوابق تحصیلی پر شود که اکنون این اتفاق میافتد عنوان کرد: اما همه رقابت بر سر آن ۱۵ درصد است و چندصد هزار داوطلب دارد. باید به جای پافشاری روی قوانینی که روزبه روز مشکل آفرینی شان مشخصتر می شود، روند آزمون سراسری را اصلاح کنیم به طوری که باعث استرس نشود و زمینه سودجویی تاجران آموزشی را فراهم نکند.
اما «فروش سوالات امتحان نهایی چه اثراتی دارد و چه باید کرد؟ » این کارشناس آموزش و پرورش در این باره گفت: سوال فروشی در درجه اول تبعات اخلاقی دارد. مسلما یک دانش آموز ۱۶-۱۷ ساله نمیخواهد دزدی کند، رشوه بدهد و اطلاعات حرام بخرد، ولی وقتی سرنوشت تحصیلی آیندهاش که به شدت با سرنوشت اقتصادی اش گره خورده، در گروی آن است که نمره خوبی کسب کند و مشاهده میکند که برخی همکلاسیهایش از این بازار مکاره و تقلب فروشی استفاده میکنند لزوما نباید از او انتظار داشت که حتما مقاومت کند.
سبطی تاکید کرد: بستر خلاف و تقلب را در این سن برای فرزندان این کشور فراهم میکنیم و بعد متاسفیم که چرا خلاف میکنند.
معتقدم اولین مشکل نهادینه شدن رشوه دادن و حرام خریدن در میان نوجوانان است. دومین نکته ایجاد احساس بی عدالتی است که خشم مضاعفی را میتواند ایجاد کند و سوم احساس بی اعتمادی به سازوکارهای قانونی کشور است و دانش آموز با خود به این نتیجه میرسد که حالا که مسئولین امر نمیتوانند کار را به درستی انجام دهند و حق ما در حال تضییع است باید حقمان را از راه غیرقانونی بگیریم.
وی با بیان اینکه آموزش و پرورش یک نهاد پاک و مطمئن است و این طور با آبروی او بازی کردن و آن را بی اعتبار کردن در نگاه خانواده و دانش آموزان خطایی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت گفت: یک زمانی امتحان نهایی ناموس و آبروی آموزش و پرورش بود و این طور به باد دادن این آبرو به علت یک قانون کارشناسی نشده، اتفاقی ناخوشایندی است که باید اصلاح شود.
ایسنا