
چنان اندیشه سازی با تفکر
تمامی خلق افتند در تحیر
به ژرف اندیشه باید کرد دقت
به معلولی رسی یابی چو علت
سرانجام آدمی را جایگاهی
به رتبت علم باشد خوب دانی
ز من پرسی تفکر چیست جانا
به ژرف اندیشه ها گویم که معنا
خیالی را تصور با تفکر
به آن جایی رسی یک دَم تحیر
تحیر همچو ماهی در محاقی
به ژرف اندیشه ای یابی جوابی
به ژرف اندیشه ها بینی خدا را
خدایی لم یلد یولد که یکتا
بسی دانا تفکر را به معنی
چنین تعریف کردندشان که یعنی
کلامی هان تصور دان که گویا
خیالی را تصور همچو رویا
کلامی چون تصور دل شود هان
تو را باشد تداعی در دل انسان
ز فکرت ذکر فارغ چون شوی هان
برایت عبرتی گردد چه آسان
تفکر گاه اوقاتی تدبّر
به ژرف اندیشه نو آیین تفکر
خیالی را تصور گر به معلوم
به مفهومی رسی معلوم مفهوم
هدف حاصل ز زوجی گشت فرزند
به تحلیلی دو رفتش یک برومند
ز ژرف اندیشه بس اندیشه زاید
تصورها تدبّرها فزاید
هدف حاصل برون از چون و از چند
کلامی بشنوی قانون تو را پند
به آیین پند گیری تا که عبرت
تو را باشد تو داری تا که فرصت
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
اخیرا مطلبی با عنوان « ما مشاوران مدارس مقصریم » ( این جا ) به قلم « مجید خسرودوست رودسری » در صدای معلم منتشر گردید .
« محمدرضا خورشیدی پاجی » نقدی بر این یادداشت نوشته است .

انسان برای رسیدن به اهداف یا دلخواسته خود مجبور به تلاش است. اراده او برای رسیدن به نظرگاه های تعیین شدۀ فردی یا اجتماعی ، به تحرک و فعالیت متناسب نیاز دارد. در دوران کودکی و نوجوانی ، ترسیم مبهمی از آینده پیش روی ماست. اما تنها بال اندیشۀ ما ، خیال پردازی تحقق هدفی است که دوست داریم بدان برسیم. ما در این سنین واقعیت های پیرامون خود را یا نمی بینیم و یا کمتر درک می کنیم .
امروز برای خیلی از افراد در این جامعه اهداف دوران نوجوانی اش ، با حسرت نرسیدن در بزرگسالی تبدیل به رؤیایی تلخ گردیده است. او می خواست وکیل شود یا روزنامه نگار سیاسی یا نماینده مجلس یا پزشکی بی همتا و..... اما واقعیت امروز او ، با رؤیای دیروزش دنیایی تفاوت دارد.
روی این اصل ، همیشه برای همه افراد جامعه جمله مشهور خواستن ، توانستن است ، صدق نمی کند که : بی اراده بودن فرد ، جدّی نبودن فرد ، محدودیت های آموزشی یا اقتصادی ، قوانین و مقرارت سد هدف فرد ، مشکلات فردی یا اجتماعی و یا عصبیت های فرهنگی و جنسیتی و.... از جمله دلایل عدم نیل به هدف تعیین شده یک فرد می باشد.
یکی از دانش آموزان می گفت مگر آقا خواستن ، توانستن نیست ، معلم گفت چرا هست ، پاسخ داد: آقا ما هر چی جیب بابا را گشتیم ، پولی پیدا نکردیم پس چطور چنین می گویند!
یا بر ایوان بانک صادراتی که از آن حقوق می گیرم همین جملۀ دو پهلوی بدآموز و یا خوش عاقبت ، با تیتر درشت بر روی بَنری نگاشته شده است. شما تصور کنید که دزدی ، به تبعیت همین جمله ، اراده به خرج دهد و بخواهد آن را تجربه کند.
آری یک چنین جمله ای هم می تواند باری مثبت برای کسب مهارت و توانایی و موفقیت روزافزون داشته باشد و هم بار منفی برای دزدی و هر نوع خلافی دیگر. یعنی شمشیر دو دَم هست.
خواستن ، همیشه توانستن نیست ، چون انسانها تحت تأثیر عوامل بی شمار اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و حتی خانوادگی و آموزشی عمر خود را سپری می سازند. تنوع ، تفاوت و یا تضاد هر یک از این مقوله ها با یکدیگر ، باعث می گردد که عده ای با صرف فعل خواستن ، بتوانند و عده ای خیر.
تضاد طبقاتی که این همه از آن بحث می کنیم در تحقق یا عدم حتمیّت این جمله نیز مؤثر است. دارایان به پشتوانه پول می توانند به خواسته های مفید و مضر یا صحیح و غلط خود برسند اما نداران به نوع مثبت آن چون امکان تحصیل یا ادامه تحصیل ، داشتن شغل مورد نظر ، داشتن رفاه فردی و اجتماعی و حتی تشکیل خانواده نرسند اما به جریان های خانمانسوزی چون اعتیاد و دزدی و قتل و جنایت و بزهکاری و تجاوز به عنوان قربانیان جامعه کج مدار ، ناخواسته می رسند.
انسانهای خردمند همیشه تلاش می کنند تا بهترین و مؤثرترین برداشت را از بیان جملات به میراث مانده گذشتگان و نیاکان ، داشته باشند، چون به مجموعۀ تجارب آنان اعتماد و اعتقاد وافر دارند و می دانند که خُسرانی از تبعیت آنها متوجه وجودشان نخواهد بود.
خواستن ، زمانی توانستن است که اراده لازم برای انجام آن فعل را داشته باشی.
خواستن ، زمانی توانستن است که تنگ نظری یا پلیدی دیگران ، مانع انجام فعل تو نباشد.
خواستن ، زمانی توانستن است که قانون یا سیاست های موجود ، اجازه موجودیت آن را به تو بدهد.
خواستن ، زمانی توانستن است که پارتی بازی ، قانون بد یا غلط ، باندبازی و.... در جامعه حاکم نباشد و نفع عمومی پیگیری شود.
خواستن ، زمانی توانستن است که برای انجام آن لزومی به طی بیراهه ها یا خراب راهه ها نداشته باشی و مسیر تو شفاف و زلال باشد.
خواستن ، زمانی توانستن است که قانون شکنان و خاطیان ، مانع انجام فعل تو نیستند و راهِ انجام فعل ، بجای تو برای آنان هموار نباشد.
خواستن ، زمانی توانستن است که نیت و عمل تو بر اساس صداقت خدمت به خلق و جامعه باشد نه بر محور خودخواهی و منفعت طلبی صِرف.
خواستن ، زمانی توانستن است که مسیر برای انجام فعل تو هموار باشد و جامعه قابلیت و ظرفیت انجام فعل تو را دارد و گرنه باید شهر و استان و کشور و حتی قاره ای دیگر بروی تا شرایط مساعدتری بیابی (فرار مغزها) .

آری ، خواستن همیشه توانستن نیست . برای توانستن بر اساس خواسته ها باید اراده ای قوی ، روحی تسلیم ناپذیر ، نیّتی دگرخواهانه ، جسارت و شهامت دست نیافتنی و.... داشته باشی . باید چشم ها را شست و همیشه واقعیت های تحمیلی را نپذیرفت ، گاه باید دنبال حقیقت خواسته خود رفت تا منیّت خودخواهانه به تفکری ماورای جبر جغرافیایی و اجتماعی تبدیل گردد. میل به خواستن برای توانستن نیاز به طی طریق دشواری ها دارد. نیاز به رهایی از خود بیگانگی و خودباختگی دارد. بیایید به یاد آوریم دیروز چه چیزهایی می خواستیم اما امروز نتوانستیم بدانها برسیم و امروز چه چیزهایی می خواهیم که می توانیم در آینده بدانها برسیم ؟!
کودکان و نوجوانان توانایی و تجربه لازم برای تحقق خواسته های خود را ندارند لذا نقش های گوناگون از جمله والدین و معلمین و مشاورین
در این بین وظیفه دارند تا با دقت در کم و کیف استعدادها و علایق آنان ، راهنمایی مفید و مؤثری برای تحقق آمال و آرزوهایشان بنمایند.
انجام این مهم 4 نتیجه در پی خواهد داشت :
1 - شایسته سالاری جایگزین قدرت سالاری می گردد .
2 - از تأسف خوردن آنان در سنین میانسالی و بعد آن می کاهد.
3 - از هدر رفت انرژی و پتانسیل حقیقی جامعه پیشگیری می کند.
4 - با قرار گرفتن هر کس در جایگاه استحقاقی خود ، روند رشد و توسعه اجتماعی مقدور می گردد.
قوانین و مقررات عام و خاص وضع شده ، نباید در جهت ممانعت از تحقق آرزوهای جوانان کشور باشد ، مثال آشکار اوضاع به هم ریخته آموزش دهندگان نهضت سواد آموزی و حق التدریس ها در جامعه امروزی ماست.
تغییرات سال به سال در تصمیمات و تفاوت قوانین وضع شده توسط قانونگذاران به عدم توانایی کثیری از جوانان این مرز و بوم منجر می شود که علیرغم خواستن ، نمی توانند به کشور خود خدمت کنند و از انجام فعالیت مفید اقتصادی محروم می مانند و عمر و جوانی خود را ناخواسته به هدر می دهند. گناه این محرومیت برای جوانان دامن چه کسانی را خواهد گرفت ؟
بیایید با وضع قوانین هوشمند به نفع عموم مردم عمل نمائیم نه فقط عده قلیل.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
جمعی از آموزش دهندگان نهضت سواد آموزی در شکوائیه ای که خطاب به کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی نوشته و برای صدای معلم ارسال کرده اند خواهان توجه و عمل مسئولان وزارت آموزش و پرورش به مفاد قانون در مورد وضعیت استخدامی خود شده اند .