صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

صدای معلم - گروه استان ها و شهرستان ها/

چندی پیش گزارشی در صدای معلم با عنوان : " حراست دانش بنیان همین بود ؟ "
حراست اداره آموزش و پرورش شهریار در مورد رفتارهای خود پاسخ گو باشد " ( این جا ) ؛ منتشر گردید .

در بخشی از این گزارش آمده بود :

" ...دوشنبه 7 اردیبهشت ماه 1394 و پس از انتشار " نامه آموزگاران منطقه شهریار به معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش " در صدای معلم  ؛ قرار بود مسئولان این اداره جوابیه و یا پاسخی برای این رسانه ارسال کنند .
اما این جوابیه هیچ گاه ارسال نگردید .
تنها واکنش این اداره تهدید مدیر صدای معلم و نیز احضار برخی معلمان به اداره آموزش و پرورش شهریار برای ادای برخی توضیحات بود .
این که اساسا چه کسی و یا کسانی نامه را نوشته اند !
« علیرضا کمرئی » مدیر کل وقت اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های تهران علی رغم در جریان موضوع قرار گرفتن اقدام خاصی برای حل مساله انجام نداد ... "

تاکنون مسئولان این اداره پاسخی به این گزارش نداده اند .

« مرتضی آقایی  » یادداشتی را در این ارتباط برای این رسانه ارسال کرده است .

« صدای معلم » آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/ وزیر آموزش‌ و پرورش در پیامی به مناسبت درگذشت عزت‌الله انتظامی با اشاره به پیوستن این هنرمند به جامعه خیرین مدرسه‌ساز، به جاودانگی نام این هنرمند در عرصه‌های فرهنگ و هنر و نظام تعلیم و تربیت اشاره کرد.

شنبه, 27 مرداد 1397 10:16

راه حل خشونت ، گفت و گو است

صدای معلم - گروه گزارش/

همان گونه که پیش آمد ( این جا ) ؛ سه شنبه  شانزدهم مرداد ماه نشست هم اندیشی : بررسی نیازها ، چالش ها و فرصت های پیش روی دختران دهه هشتاد با رویکرد " دوستی و گفت و گو " در محل " باشگاه فرهنگیان تهران "  به همت دفتر امور زنان وزارت آموزش و پرورش برگزار شد .

در این نشست که نماینده مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری ، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش ، مشاور حقوق شهروندی وزیر آموزش و پرورش ، نمایندگانی از آموزش متوسطه مناطق شهر تهران ، مشاور امور زنان مناطق ، آیسسکو ، یونیسف ، مشاور امور زنان وزیر آموزش و پرورش ، نماینده سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی ، معاون مرکز امور بین الملل ، مدیر کل پیش دبستانی و دبستان معاون آموزش ابتدایی ، مدیر آموزش و پرورش منطقه 10  تهران و نمایندگانی از مدرسه حنان حضور داشتند حول موضوع " گفت و گو " و آسیب های آن به طرح موضوع و گفت و گو پرداختند .

در این بخش ، قسمت نخست سخنان « علی زرافشان » به صورت مشروح منتشر می گردد .

گزارش صدای معلم از نشست آسیب شناسی گفت و گو در باشگاه فرهنگیان تهران

با عرض سلام خدمت همکاران محترم و روز خبرنگار را به شما خبرنگاران عزیز تبریک عرض می کنم و اصحاب رسانه که عاملان به گفت و گو بین مردم و مسئولان هستند.

این آیه آخر از سوره آل عمران می باشد. خداوند در این آیه مردم را دعوت می کند به این که صابر باشند و دیگران را به صبر دعوت کنند و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. رابطو از ربط به معنای بستن و محکم کردن و انسجام بخشیدن به مجموعه. علامه طباطبایی در مورد این آیه می فرمایند که منظور از رابطو ایجاد ارتباط میان نیروها و افعال و رفتارهای اجتماعی است و خداوند در این آیه مردم را مورد خطاب قرار داده که بتوانند پیوند و ارتباط بین هم برقرار بکنند.

به همین جهت در کتاب های حوزه تعلیم و تربیت به خصوص کتاب تعلیم و تربیت مرحوم شهید مطهری و همچنین تعلیم و تربیت مرحوم علامه جعفری است که به استناد ایجاد رابطه و پیوند در بین مردم و جامعه چهار نوع رابطه را در درون جامعه ضروری می دانند برای این که فرد بتواند انسان موفق و متعادل و مومنی باشد که این چهار رابطه در برنامه درسی – به عنوان روابط چهارگانه آمده است که رابطه با خود رابطه با خدا رابطه با دیگران به تعبیری رابطه با دیگران و خلق و رابطه با طبیعت. چیزی که بیشتر در این جلسه مورد توجه است ارتباط بین مردم است ارتباط با خلق ارتباط با دیگران. این که بتوانیم با همنوعان خودمان ارتباط برقرار کنیم و البته ارتباط برقرار کردن بهانه و ابزاری است برای این که بتوانیم جامعه را به یک جامعه متعادلی تبدیل بکنیم. جامعه ای که زیبنده زیست انسانی است.

گزارش صدای معلم از نشست آسیب شناسی گفت و گو در باشگاه فرهنگیان تهران

 نکته بعدی عدم اعتماد است. اعتماد نیاز به گفت و گو دارد. نیاز به یک ارتباط متقابل دارد. در یکی دیگر از آیات قرآن یا ایها الناس انا خلقناکم ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائلا لتعارفوا خداوند مردم را مورد خطاب قرار می دهد و در اینجا خطاب ناس به همه است دستورالعملی که خداوند صادر کرده برای جامعه بشریت است مختص جامعه مومنین و مسلمین جامعه خاصی نیست بحث بر سر این است که مردم و ناس و بنی آدم اینها مستقل از همه ویژگی های متمایز کننده بین انسان ها مانند نژاد و رنگ و مذهب و هر چیز دیگری که افراد را به غیر از انسان بودن جدا می کند خداوند در خیلی از آیات قرآن ما را با ناس یا بنی آدم مورد خطاب قرار داده است. خداوند می خواهد بفرماید که رمز توفیق جامعه مستقل از تفاوت ها و تمایزها در این است که گفته شد. منظور خدا از شعوب و قبایل تاکید بر تفاوت ها است. خدا ناس را به خاطر اشتراکات می گوید شعوب و قبایل را به خاطر تمایزات می گوید. در عین این که مردم همه مردمند و ناس هستند در عین حال خداوند آنها را به جهت مردم بودن با یک نگاه ، نگاه می کند اما بین آنها تفاوتی وجود دارد خداوند آنها را شعبه شعبه و قبیله قبیله قرار داده و البته در این تفاوت هدفی را قرار می دهد و آن هدف لتعارفوا است. این آدم ها با تفاوت ها و تمایزاتشان باید موجب تعارف معرفت متقابل و فهم متقابل بشود که معرفت و فهم متقابل موجب همزیستی جامعه می شود و ایجاد یک جامعه سالم برای این که افراد بتوانند در کنار هم علی رغم وجود تفاوت ها با هم زیست سالم و متقابلی را داشته باشند. از این آیات که قرائت شد این نکته برمی آید که اگر که می خواهیم رابطه و پیوند در جامعه ایجاد بشود اگر بخواهیم تفاهم در جامعه ایجاد بشود اگر می خواهیم معرفت و شناخت متقابل بین جامعه ایجاد بشود کلید تحقق این اهداف گفت و گو است. گفت و گو آن کلید و حلقه وصلی است که اینها را به هم متصل می کند. گفت و گو بر اساس این آیات دارای یک اصالت ذاتی برای شکل گیری جامعه است. چه جامعه کوچک خانواده چه جامعه های بزرگتر چه جامعه مدرسه . اگر بخواهیم یک جامعه ای شکل پیدا بکند و جامعه ای باشد که مورد نظر خداوند تبارک و تعالی است این جامعه با آن مقدمات با گفت و گو تحقق پیدا می کند لذا گفت و گو کردن از باب ایجابی از بعد اصالت داشتن مورد توجه خداوند است برای این که خداوند هدفش این است که انسان ها بر اساس تفاوت ها بتوانند در درون جامعه با هم یک زیست و یک همزیستی داشته باشند. این چیزهایی که اخیرا در دستاوردهای دانش بشری است و ما از آنها استفاده می کنیم مثل چهار اصل یادگیری یونسکو: یادگیری برای دانستن، یادگیری برای به کار بستن، یادگیری برای زیستن و یادگیری برای با هم زیستن چه در جامعه بین المللی چه در جامعه ملی حتی جامعه محلی و خانوادگی بتوانیم با هم زیستن را یاد بگیریم. هم زیستی را یاد بگیریم.

گزارش صدای معلم از نشست آسیب شناسی گفت و گو در باشگاه فرهنگیان تهران

 علاوه بر این اصالت ذاتی که ایجاد جامعه متعادل و سالم و قوام بخش ارتباطات اجتماعی گفت و گو است اما در شرایط ویژه جامعه هم گفت و گو کردن اصالت پیدا می کند و گفت و گو کردن ضرورت پیدا می کند و وقتی است که جامعه دچار یک سری ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی می شود و آن موقع دچار تعارضات اجتماعی می شود و ضرورت گفت و گو کردن دو چندان می شود. برای این که حل این تعارضات و حل این آسیب ها بدون گفت و گو محقق نمی شود و تحقق پیدا نمی کند. شرایط امروز جامعه ما این مطالبه را از جامعه دارد . نکته ای که خانم مینایی پور به آن توجه کردند با ظرافت و دقت چون وقتی ایشان می خواستند بحث گفت و گو را آغاز کنند از سابقه کار بنده و آقای معینی و دوستان ما در « مدرسه حنان » مطلع نبودند بعد ایشان گفتند یک احساس نیازی می کنم که جامعه باید با هم حرف بزنند. دختران باید با هم حرف بزنند البته دختران فقط نباید با خودشان حرف بزنند دختران باید با پسران هم حرف بزنند به خاطر این که در آینده باید گفت و گو کردن با یکدیگر و تعامل با یکدیگر را یاد بگیرند و بیاموزند.

 به جهت شرایط خاصی که ما امروز با آن مواجه هستیم یک ضرورت جدی تری است. مطالعات ملی و پایش های ملی خوبی در کشور انجام شده است.

یکی از این پایش ها جامعه و نمونه اش جوانان هستند گروه سنی پانزده تا بیست و چهار سال جامعه هستند پیمایشی است که در سازمان ملی جوانان و وزارت ورزش و جوانان از سال ها قبل آغاز شد.

یک پیمایشی از قبل از انقلاب انجام می شد تحت عنوان ارزش ها و نگرش های ایرانیان که گروه سنی آن همه مردم ایران بودند. این پیمایش خاص گروه سنی اش افراد چهارده تا بیست و پنج سال هستند یعنی حداقل چهارده تا هیجده ساله اش کسانی هستند که ما مستقیما با آنها کار داریم و مستقیما با آنها فعالیت می کنیم.

گزارش صدای معلم از نشست آسیب شناسی گفت و گو در باشگاه فرهنگیان تهران

 یک چنین مطالعه ای به شکل بین المللی انجام می شود در کشورهای مختلف ایران هم جزء نمونه های آن کشور است. گزارش های ایران هم در آن مطالعات بین المللی منتشر می شود . آن هم پمایشی است که مثل پیمایش ملی خود ما که با یک دوره تکرار سه ساله اتفاق می افتد و آن هم تکرار می شود و حسن این پیمایش این است که رونده را هم نشان می دهد. وقتی شما مراجعه می کنید از سال هشتاد تا الآن بعد متوجه می شوید در هر یک از ملاک ها ، معیارها و محورها مسیرمان چگونه بوده و شرایط اجتماعی بهتر شده یا بدتر شده است. یک کاری به سفارش مقام معظم رهبری، آقای میرباقری انجام داده اند که در نشست های متعدد گزارش این پیمایش را ارائه کرده اند. دختران باید با هم حرف بزنند البته دختران فقط نباید با خودشان حرف بزنند دختران باید با پسران هم حرف بزنند به خاطر این که در آینده باید گفت و گو کردن با یکدیگر و تعامل با یکدیگر را یاد بگیرند و بیاموزند

 این پیمایش آن قدر حائز اهمیت است که الآن هر شش ماه یکبار جلسه ای با حضور شخص مقام معظم رهبری و مسئولین نظام تشکیل می شود و دستگاه ها گزارش خودشان را برای پیگیری آن موضوع ارائه می کنند. گزارش تحت پیمایش ملی آسیب های اجتماعی انجام شد. هر دو این گزارش ها و گزارش های دیگری که وجود دارد نشان می دهد که جامعه ما در اولویت های آسیب ها از این اولویت ها رنج می برد. خشونت خصوصا خشونت فیزیکی و این مرد و زن و دختر و پسر ندارد.

نکته حائز اهمیت در گزارشات میرباقری افزایش خشونت در بین بانوان ( خشونت های فیزیکی ) ، طلاق، عدم اعتماد بین فردی در آن پیمایش ها در سال های اولیه عدم اعتماد بیشتر در بین مردم و نهادها بود اما الآن در گزارشات جدید عدم اعتماد بین فردی وجود دارد .

 همه اینها یک چرخ بزرگتری روی سرش است به نام تغییر سبک زندگی. من به شما اعتماد ندارم شما به من اعتماد ندارید. می دانید که اعتماد آن مرکز اصلی شکل گیری سرمایه اجتماعی است. اینها جزء آن چند آسیب اول هستند. وقتی به این آسیب ها نگاه می کنیم خشونت ؛ حل آن چیست؟ مدارا. مدارا چگونه ایجاد می شود؟ با گفت و گو. با پذیرش دیگری. چون گفت و گو در درون خودش رسمیت شناختن دیگری را دارد چون وقتی شما می خواهید گفت و گو کنید ، من هستم و دیگری. ما با هم گفت و گو می کنیم. وقتی تعارف را می گوییم من هستم و دیگری. تفاهم را می گویید من هستم و دیگری. ما باید با هم گفت و گو کنیم ، ما باید با هم تفاهم کنیم. خشونت با گفت و گو از بین می رود. گزارشاتی که در مطبوعات در مورد طلاق نوشته می شود ملاحظه می کنید کلید اصلی و عامل اصلی، عدم توانایی در گفت و گو و تعامل است. یک دختر و پسری در مدرسه درس خوانده اند . در طول این سال ها فقط گوش کرده اند ، هیچ وقت حرف نزده اند ، هیچ وقت گفت و گو نکرده اند حالا الآن آمده اند زیر یک سقف ؛ فقط گوشند. وقتی که می خواهند با هم تعامل کنند توانایی تعامل ندارند لذا رفتارهایشان بلافاصله به تعارض ختم می شود و تعارض هم منجر به طلاق می شود.

گزارش صدای معلم از نشست آسیب شناسی گفت و گو در باشگاه فرهنگیان تهران

نکته بعدی عدم اعتماد است. اعتماد نیاز به گفت و گو دارد. نیاز به یک ارتباط متقابل دارد. در آن مطالعه ارزش ها و نگرش ها در مورد بچه های چهارده ساله تا هجده ساله نکات بسیار مهمی است که به یک گزارشی که اخیرا معاونت محترم پرورشی هم آن را ارائه کرده اند که مطالعه ای در مورد دو هزار نفر دانش آموزان دوره اول متوسطه است و ویژگی هایی که این بچه ها دارند اشاره ای می کنم و ببینیم این کاستی ها را چگونه باید برطرف کنیم.

در اینجا بچه ها را به دو گروه تقسیم کرده اند. برای بچه های سال هشتادی چه کار باید کرد؟ یک گروه که در خط قرمز قرار داریم. بحث خوش بینی، بحث امید، بحث عزت نفس و بحث شادکامی.

 بچه ها سرخوش نیستند. بچه ها برای خودشان ارزش قائل نیستند. عزت نفس ندارند. حتی در مطالعه نشان داده که رضایت مندی جنسی، نه دختران و نه پسران از هویت جنسی خودشان راضی نیستند. امید به آینده در بچه ها ضعیف است. درصد قابل توجهی از مخاطبان ما امید به آینده شان ضعیف است. در نتیجه خوش بینی هم ندارند. لازمه امید به آینده خوشبین بودن است. لازمه عزت نفس داشتن خوش بین بودن است. لازمه شادکام بودن خوش بین بودن اشت. اینها مانند یک حلقه هایی به هم وصل شده اند. در برخی از عوامل در خط زرد قرار داریم. مانند اضطراب .

همکاران مشاور ما در بحث طبقه بندی رفتار بچه ها بحث اضطراب و افسردگی جزء گروه بالای رفتار بچه ها بوده رفتارهای پر خطر. قصه خون بازی را در خبرها و رسانه ها دیدید. خون بازی برای دختران است و یک رفتارهای پرخطر دیگر برای پسران است. همه اینها یک چرخ بزرگتری روی سرش است به نام تغییر سبک زندگی.

گزارش صدای معلم از نشست آسیب شناسی گفت و گو در باشگاه فرهنگیان تهران

نسلی که ما الآن راجع به آنها گفت و گو می کنیم سبک زندگی شان عوض شده است. به اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد رجوع کنید. همایش هایی که برگزار می شد و کتاب که در آن موقع منتشر شد بحث گسست نسلی بود. بین این دو نسل گسستی به وجود آمده است. چگونه باید این دو نسل را به هم نزدیک کنیم. به این معنی که سبک زندگی یکی است اما یک جاهایی اینها با هم اختلاف پیدا کردند. آن موقع هم با گفت و گو حل می کردیم. اما وقتی سبک زندگی متفاوت شد یعنی دو دنیای کاملا متفاوت. حالا آشتی دادن بین این دو دنیا کار بسیار دشوارتری می شود.

ادامه دارد

بخش اول

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی

منتشرشده در گفت و شنود

نظام رفاهی کارکنان دولت و نهادها و وضعیت معلمان

آقای بطحایی وزیر آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرنگاران جوان با ذکر چند مقدمات به یک نتیجه گیری مهم و البته عجیب می رسد. مقدمات اینها هستند:

1-  اگر شرکتهای دولتی و دستگاه هایی که درآمد - هزینه مستقل دارند را کنار بگذاریم نظام پرداخت در همه دستگاه های دولتی یکسان است.

2- تفاوت حقوق معلمان و سایر کارکنان دولت ناشی از نظام خدمات رفاهی سایر دستگاه ها  مانند هزینه ایاب و ذهاب و پاداش و ... است. 3- به دلیل محدودیت خزانه داری نظام پرداخت رفاهی در جدول بودجه آموزش و پرورش دیده نمی شود.

قبل از اینکه به نتیجه گیری مهم وزیر برسیم اول ببینیم آیا این مقدمات درست است؟

نظام رفاهی کارکنان دولت و نهادها و وضعیت معلمان
 
* ادعای آقای بطحایی مبنی بر اینکه فقط "شرکتهای دولتی و دستگاه های دارای درآمد –هزینه مستقل" نظام پرداخت متفاوت دارند  تنها بخشی از واقعیت است.  طبق ماده¬ی ۱۱۷ قانون مدیریت خدمات کشوری " کلیه دستگاه های اجرایی به استثنای نهادها، مؤسسات و تشکیلات و سازمانهایی که زیرنظر مستقیم مقام معظم رهبری اداره می‌شوند، وزارت اطلاعات، نهادهای عمومی غیردولتی که با تعریف مذکور در ماده¬ی ( ۳ ) تطبیق دارند، اعضاء هیأت علمی و قضات، دیوان محاسبات، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری،  مشمول مقررات این قانون می شوند و در خصوص نیروهای نظامی و انتظامی مطابق نظر مقام معظم رهبری عمل می‌شود."
 
* نهادهای عمومی ماده 3 که مستثی شده اند و برخی با نهادهایی که در بند قبلی نوشتم همپوشانی دارند  عبارتند از : 

" شهرداری ها و شرکنهای تابعه ، هلال احمر ، جهاد سازندگی ، بنیاد مستضعفان ، صندوق کارآفرینی امید ، کتابخانه های عمومی کشور ، بنیاد مسکن ، سازمان تبلیغات اسلامی ، بنیاد امور بیماری های خاص ، سازمان دانش آموزی ، سازمان تامین اجتماعی و به قول آقای بطحایی و... و... " آن دستگاه هایی هم که ظاهرا طبق قانون خدمات مدیریت پرداخت می کنند ، امابا روش "زیر آبی رفتن"  برای کارکنان خود دور از چشم خزانه ، در کنار نظام رسمی حقوق دولتی، نظام پرداخت رفاهی درست کرده اند را به این فهرست بیفزایید.

حتی پرستاران هم که زمانی نامشان در کنار معلمان برده می شد به دلیل درآمد زا بودن بیمارستانها و اقتدار وزیر تا حدی از مزایای رفاهی برخوردارند.

* وزارتخانه هایی مانند نفت ،  نیرو و  ارتباطات و فن آوری اطلاعات در  پوشش  "شرکت" با دست باز  به کارکنان خود حقوق و مزایا پرداخت می کنند. کارکنان سیاسی وزارت خارجه هم مستثنی هستند. کارکنان بانکها هم عملا از شمول قانون مدیریت خدمات کشوری خارج شده اند.

نظام رفاهی کارکنان دولت و نهادها و وضعیت معلمان

در قانون مدیریت خدمات استثناها آنقدر زیاد شده اند که استثنا تبدیل به قاعده شده، در حالی که فلسفه قانون خدمات کشوری به هم زدن همین استثناها و تبعیض ها بود.

در واقع  هر ماده ای یک تبصره دارد که راه را برای تبعیض باز می کند. حتی آقای اسفندیار چهاربند هم با دلایلی متفاوت در باره قانون مدیریت خدمات می گوید : "تا زمانی که این قانون باشد هیچ تحولی برای معلمان و نظام آموزش‌وپرورش نخواهد افتاد."

* وزیر آموزش و پرورش می گوید: "چنانچه اختیارات لازم در اختیار آموزش و پرورش قرار بگیرد می توانیم با همین بودجه ای که دولت در اختیار ما می گذارد  امکانات و خدمات رفاهی را تا حدی برای معلمان فراهم کنیم."

در وزارتخانه ای که به گفته  وزیر بیش از 95 درصد بودجه صرف پرداخت حقوق و مزایای پرسنل  می شود،پرداخت های رفاهی در قالب همین بودجه شبیه سحر و جادو است و یا مثل این می ماند که سرپرست یک خانواده فقیر برای برای بردن خانواده اش به گردش ، در خرید نان و تخم مرغ و پنیر و ماکارونی خانواده صرفه جویی کند.

البته آقای بطحایی طرح خود را لو می دهد و  می گوید : "ما ظرفیت استفاده از معلمین مان بسیار پایین است." از دید آقای بطحایی ظرفیت بهره وری معلمان 30 درصد است و این رقم باید به 60 درصد افزایش پیدا کند.

در مورد طرح رفاه معلمان از طریق افزایش ظرفیت معلمان باز هم  می نویسم.

کانال تلگرامی

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

عزت الله انتظامی و روز معلم

« صدای معلم » مجددا ضمن تسلیت درگذشت این هنرمند مردمی شما را به دیدن این کلیپ کوتاه ویدئویی دعوت می کند .

گروه رسانه/

« فاطمه سعیدی » عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در توئیتی نوشت :

دکان کنکور و صدا و سیما

 پایان پیام/

عزت الله انتظامی و فیلم گاو  او بود و دو نفر دیگر که هنوز هستند.انتظامی و مشایخی و نصیریان، مثلثی را در سینمای ایران تشکیل داده بودند که امروز یکی از اضلاع آن کم شد.

آنها را ـ البته بیشتر مرحوم حاتمی ـ در کنار هم قرار می دادند ؛ مثلا در فیلم های گاو، هزاردستان، خانه عنکبوت و کمال الملک . هر سه استاد بودند اما عزت ، استادتر. این را نمی گوئیم چون امروز رفته است. این نظر خاص و عام در سینماست.

حضور مردمی، تیپ لوطی وار، بیان محکم ، نگاه نافذ، سابقه ی درخشان، فعالیت زیاد و ...  از این دست خصوصیات بود که او را حسود برانگیز کرده بود. حتی برای دوست قدیمی اش؛ آقای مشایخی.

انتظامی روی خوش به بازی در فیلم‌های سطحی نشان نداد.یک جور بازی نکرد . مردم را هم خنداند و هم گریاند و  هم به هیجان آورد و هم به فکر فرو برد.

او در فیلم گاو بازی نکرد که به نمایندگی از این نسل الینه شده، زندگی کرد. مرگ یکی مثل او  بیشتر برای این ناراحت کننده است که از این دست آقای بازیگر دیگر در سینمای ما سربرنخواهد آورد...

عزت الله انتظامی و فیلم گاو

روحش شاد اما مرگ بر این مرام مرده پرستی ما.

انتظامی را تا بود در باره اش نه خواندیم و نه نوشتیم. فقط او را در فیلم ها دیدیم. این اواخر هم که قادر به کار نبود ، سراغش را نگرفتیم و از او گذشتیم و گذاشتیم تا بمیرد و بعد برایش ماتم بگیریم. راستی چه خبر از حال و روز استاد شجریان و ...

نقطه، سرخط!

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

تعدادی از آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی ( ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ کشوری  ) در نامه ای که خطاب به شورای نگهبان قانون اساسی نوشته و برای صدای معلم ارسال کرده اند خواهان توجه به مطالبات خود شده اند .

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور