در جامعه ما به عمد یا سهوا ، مسایل و مفاهیمی برای آموزش و پرورش تحمیل و یا مطرح می گردد که جزوی از رسالت آن نیست. چرا تصور می کنیم آموزش و پرورش می بایست حامل تمامی بارهای سنگین و گران روزگار باشد تا سایر وزارتخانه ها در گوشه ای امن شاهد جان کَندن ما باشند؟!
روی کدام اصل و نظر ، کنکور و یا انتخاب دانشجو به هر نحو و شکل ، باید دغدغۀ انفصال ناپذیری برای آموزش و پرورش باشد؟
فرزند ناخواسته ای به نام کنکور با خود نتیجه ای تحمیلی برای آموزش و پرورش به ارمغان گذاشته است به نام مافیای کنکور و یا مؤسسات آموزشی برای فراگیری و کسب مهارت تست زنی جهت قبولی از دانشگاه . سنوات اولیه زایش و رشد مافیای کنکور ، چرا هیچ کارشناسی از وادی کارشناسان و اساتید دانشگاه ها ، هشداری برای امکان رشد قارچ گونه و سِحرآمیز آن نداده بوده اند؟ امروز چرا انرژی و توان من معلم و کارشناسان آموزش و پرورش مصروف این موضوع می گردد و اصلا و ابدا یک استاد دانشگاه و رئیس دانشگاه و حتی خود وزیر آموزش عالی ، در موضوع وارد و یا دخالت نمی کند؟
وقت آن رسیده است که فریاد زده شود وظیفه و تعهد و رسالت آموزش و پرورش تا دیپلم در مدارس سراسر کشور است ، بگذارید آموزش عالی خود با ساز و کاری مناسب و درخور که ترجیح می دهد برای دانشگاه هایش دانشجو جذب نماید. آموزش و پرورش وظیفه تدارکاتچی برای آموزش عالی را ندارد. چرا این همه انرژی و پتانسیل خودمان را در این راه هدر می دهیم و از انجام وظایف اصلی خود باز می مانیم؟
جناب وزیر آموزش و پرورش ، یا کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و یا رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس ،
وقت آن نرسیده است کس یا کسانی این واقعیت مهم را فریاد زنند و یقۀ آموزش و پرورش را با هزاران درد بی درمان رها سازند؟
در این بین با جنگ زرگری مابین موافقان و مخالفان کنکور ، کلی سرمایه و وقت و انرژی آموزش و پرورشی ها هدر می رود که می توان از آن در جهت بهبود و اعتلای آموزش دانش آموزان بهره برد. این جنگ شبیه جنگ بین فیلم کوتوله هاست که سالها پیش داده می شد و در آن دو قبیله بر سر شکستن تخم مرغ از طرف تیز یا پهن آن ، با هم اختلاف داشتند! چیزی که جزئی از کارکرد اصلی آموزش و پرورش نیست چرا باید بدان تحمیل شود؟
خوب دقت کنید اصلا سر و صدایی از سوی وزارت علوم و هیچ استاد دانشگاهی برنمی آید. آنان به دنبال لقمۀ آماده جهت جویدن هستند و ما آموزش و پرورشی با چه عناد و استواری و حمیّتی از آن دفاع می کنیم و یا در مقابل آن جبهه می گیریم ! شما را به خدا این مملکت خردمندی داهی و تیزبین اصلا ندارد ؟ چرا دلمان برای سرمایه های از دست رفته آن هم در نیازمندترین وزارتخانۀ دولت نمی سوزد؟ چرا آموزش و پرورش می بایست دردمندی وزارتخانه ای را تحمل نماید که اصلا آن را نمی بیند و بدان اعتنایی نمی ورزد؟
مسئولین محترم ،
لطفا مسئولیت کنکور و یا انتخاب دانشجو با هر ساز و برگ دیگر را از آموزش و پرورش جدا سازید و اجازه دهید تا به درمان دردهای بیشمار خود چاره ساز باشد. از این طرف سیر قهقرایی از هر حیث در آموزش و پرورش موج می زند و از سوی دیگر با عنادی مسخره ما هنوز اصرار در ورود دانش آموزان به دانشگاهها را در سر می پرورانیم. آنچه که در این میان قربانی می گردد ارزش های فرهنگی است که می بایست پاس داشته شود و یا تولید شود.
استضعاف آموزش و پرورش زیربنایی مستحکم برای تحصیلات دانشگاهی به وجود نخواهد آورد. این راحت طلبی وزارت علومی ها در سایۀ همّت آموزش و پرورشی ها، مرا به یاد کارگران بیشمار بیگاری گرفته شده در ساخت دیوار چین و یا اهرام مصر می اندازد. مسئولین در پی بریدن این بند ناف نامیمون وابستگی آموزش و پرورش به وزارت علوم به عنوان پلی معیوب و متزلزل باشند.
کنکور و سنجش دانشجو رسالت و وظیفۀ آموزش و پرورش نیست.
و اما به چند دلیل آشکار شرط معدل هم برای اِعمال در کنکور با درصدی بیشتر منطقی و مناسب نیست:
ا - کشور ما دارای 18 نوع مدرسه متفاوت است که خود آنها نیز به سه نوع : مدارس برخوردار ، نیمه برخوردار و محروم ، تقسیم می گردد که تناسب عادلانه ای با شرط معدل ندارد. خیلی از استعدادهای ناب در مناطق محروم ما مشغول تحصیل هستند که اصولا محرومیت باعث
تصعید یا والایش استعداد افراد می گردد.
2 - برخی از دانش آموزان ما کودکان کار محسوب می شوند و ضمن تحصیل یا به دلیل فوت پدر و یا پرجمعیتی تعداد خانواده مجبور به زوداشتغالی هستند، لذا علیرغم داشتن استعداد برای تحصیل ، در کلاس درس گاه نمرات کمتر می گیرند که بر معدل آنها اثر می گذارد.
3 - برخی از دانش آموزان ، فرزندان طلاق هستند یا پدر و مادری معتاد دارند ، یا ناپدری و نامادری دارند و.... که شرط معدل ، برای این تعداد از دانش آموزان مشکل دار که در طول سال به دلیل گرفتاری های ناخواستۀ تحمیلی ، قادر به خوب درس خواندن نیستند، عادلانه به نظر نمی رسد.
4 - اصولا قضاوت کردن بر کل معدل جهت سنجش استعداد و توانایی دانش آموزان ، روندی نادرست و ناقص است. ارزیابی به نسبت نیازهای رشتۀ دانشگاهی ، می بایست بر اساس دروس به صورت موردی ارزیابی شود. مثلا برای رشته های علوم انسانی دروس ادبیات فارسی ، عربی ،
جامعه شناسی و.....به طور جداگانه مورد قضاوت قرار بگیرند. جمع بستن دروس متفاوت نشانگر استعداد و یا مهارت دانش آموز برای درسی مشخص محسوب نمی شود.
5 - تفاوت آموزشی در مناطق شهری و روستایی و عشایری در کشور ما آن چنان زیاد و آشکار است که محرومیت مناطق محروم از امکانات آموزشی از جمله دبیران متخصص در رشته ای واحد ، تجهیزات مدارس برای آموزش مطلوب تر چون آزمایشگاه و کتابخانه و رایانه و.... از آن جمله است. لذا یکسان قضاوت کردن بر معدل دانش آموزان ، امری عادلانه نیست.
6 - شرکت کنندگان کنکور فقط داوطلبان دیپلم گرفتۀ سال جاری نیستند و برخی از آنان برای چندمین بار کنکور می دهند. لذا شرط معدل بدون ایجاد انگیزه برای خوب درس خواندن آنان در صورت تمایل برای ادامۀ تحصیلات عالی ، مناسب نیست.
7 - نبایست تفاوت دانش آموزان دوپینگ شده با ثروت و یا سرمایه والدین را در آموزشگاه ها و مؤسسات آموزشی کنکور را فراموش کرد. یا آنانی که برای هر درس دبیر خصوصی اختیار کرده اند. مقایسۀ این دانش آموزان با آنانی که در مدارس دولتی صرفا در کلاس درس حاضر بوده اند جهت کسب مهارت تست زنی !ناعادلانه است.
علیرغم همۀ این مطالب باز یادآور می شوم : کنکور و سنجش دانشجو رسالت و وظیفۀ آموزش و پرورش نیست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
مسئولان مقصرند چون کوتاهی کرده اند.
اولیا و دانش آموزان مقصرند چون سکوت کرده اند.
دبیران مقصرند چون تحمل کرده اند.
مجلس مقصر است چون قانون قاطع تصویب نکرده است.
مجریان قانون مقصرند چون خاطیان را به موقع مجازات نکرده و اجازۀ رشد قارچی بدانها داده اند.
همه در این شرایط نابسامان تحمیلی بر نظام آموزشی سهمی از خطا دارند. اما بجز خود دنبال مجرم گشتن بهترین طریق است.
همه چیز را اشتباهی متوجه شده اید. تشکر
بنده اصلا با باند مافیا که x است و یا y ، کاری ندارم و نسبت بدان موضع نگرفته ام. اگر دقت فرمائید اساس بیان بنده حول کناره گیری آموزش و پرورش از امر سنجش دانشجوست. سنجش دانشجو با مافیا و یا بدون مافیا ، موجه و یا غیر موجه ، وظیفۀ آموزش عالی است . آموزش و پرورش بهتر است از حس منفعت طلبی به سوی اصلاح ساختار نظام آموزشی و حل و فصل معضلات موجود حرکت نماید.
لابد ایشان فکر می کند آن جوانان مناطق محروم و کم درآمدی که حین تحصیل کار می کنند و یا فرزندان عشایر و محروم از معلم با کیفیت و آنها که قبلا دیپلم گرفته اند همه می توانند و تا کنون توانسته اند از کمک های انسان دوستانه سرکرده مافیای کنکور استفاده کنند معلم خصوصی براشون فرستادن و ترفندهای تست زنی رو مجانی بهشون دادن و میدن و سوالات کنکور اسان ویژه مناطق محروم و کودکان کار را جدا از کنکور مناطق برخوردار از آنها می گیرند و یا نمرات کنکور این افراد را در 5ضرب می کنند که کنکور به نفع اینهاست و نمرات امتحانات نهایی به ضرر شان است!!
فساد مالی روندی اجتناب ناپذیر مسایل جاری است.
نه خیر کسی فکر نکرده که مناطق محروم از الطاف منفعت طلبان برخوردارند. حتی یک نفر نظری در یکی از یادداشت ها گذاشته بود که مؤسسات معروف به مدارس فلان امکانات را ارائه داده اند ، بنده در پاسخ نوشتم پولشوئی بوده است. شما ظاهرا با افکار و قلم بنده آشنا نیستید. تیشه به ریشه زده اید. باز تشکر
عجیبه که ایشون از کنکوری دفاع میکنه که در هیج جای دنیا مشابه نداره.
ایشون نمیدونه که نه تنها وزیر آموزش و پرورش بلکه روسای قوای سه گانه و نمایندگان و خیلی بالاتر از اونا هم در این مسئله موندن.
فاکتوری مناسب ملبس به عدالت را پیدا نمود و سپس کنکور را حذف نمود.
مافیا زائیدۀ دستان خود آموزش و پرورش است.عدم نظارت به موقع و نداشتن صلابت ،آن را تبدیل به غول نموده است. ما ابتدا اجازۀ تخریب به یک روند می دهیم بعد دنبال مجرم می گردیم و همیشه آفتابه دزدها مجازات می شوند نه مفسدان اصلی.
عرض کرده ام میانگین و یا معدل دروس متفاوت ، نشانگر استعداد و توانایی دانش آموز نیست. معدل 15 درس ، هم همچنین.
از لحاظ روانشناسی دقیق تر آن است که نمرات دروس مثلا در جغرافیا جداگانه در طی چند سال ، ادبیات جدا و ریاضیات جدا محاسبه گردد.