اوایلِ هفته دوم آبانماه بود ....!
برنامه ی " حالا خورشید " از شبکه ۳ به صورت زنده پخش می شد و مهمان برنامه " آقای محمد ابراهیم زاده " معلم دبستان شهید امیری روستای محروم آب پخش !
بنا بر نقل مهمان برنامه ؛ مقارنِ ظهر روز ۳۰ مهر ، بر اثر آتش سوزی در آزمایشگاه دبستان ، جانِ ۲۷ دانش آموز به خطر می افتد . معلم مسئول و شریفِ مدرسه جان ۲۷ دانش آموز را با تلاشِ در خور تقدیرِ خود نجات میدهد ! پس از اقدام فوق دست به کار خیلی عجیب تری می زند ؛ نجات لب تابِ مدرسه که به قول ایشان اموال دارای اطلاعات مفیدِ مدرسه محسوب می شد که بالاخره آن را هم از سوختن نحات می دهد و در این مرحله بر اثر تنفسِ انبوهِ دود ، دچار حالت کُما می شود و در بیمارستان چند روزی بستری می شود !
اولیای قدرشناسِ دانش آموزان به دیدار او می روند و معلمِ شریف هم مقارن با این دیدارِ اهالی نمک شناس و غیور به هوش می آید !
در برنامه حالا خورشید این معلم جوان با ۱۰ سال سابقه به دانش آموزان خود پیام می داد : معلمِ مسئولِ دبستان ؛ لب تاب را به عنوان اموالِ دولتی حفظ کرد و شما مسئولین ؛ در این کشور که مدعی انقلابِ درخشان و شکوهمند هستیم ؛ کفایت ِ حفظ صندوق ذخیره را نداشتید ؟
بچه ها دوست تان دارم و خوشحالم که موفق به نجاتِ همه شما شدم ؛ امیدوارم تا شاهد موفقیتِ شما در اهداف تان باشم .!
جناب رضا رشیدپور به او می گوید خواسته ای از مسئولین نداری و او می گوید : مدرکم کارشناس ارشده و ۱۰ سال سابقه استخدام رسمی دارم که ۲۲۰۰۰۰۰ تومان حقوقم می باشد و با محاسبه کسورات مالیات ، حق بازنشستگی و بیمه به میزان ۱۸۰۰۰۰۰ تومان فقط دریافت می کنم و ما معلمین مغضوبیم ؛ فقط به ما برسند !
تقاضا دارم مسئولین به این مناطق محروم کشور بیشتر برسند !
وقتی مطالب او را می شنیدم بغض گلویم را گرفته و اشک در چشمانم حلقه زده بود !
معلم با محاسبه قانون مدریت و خدمات کشوری حسِ مغضوب بودن دارد !
در حالی این حقوق را با طی کردن راه طولانی از خانه به او می پردازند ؛ در حالی که کارمند دیپلم در بانک و یا کادر بیمارستانِ وابسته به تامین اجتماعی با دیپلم ۴ میلیون تومان دریافت میکند و قطعا همین مدرک در شرکت نفت بیشتر می گیرد !
۳۰ سال خدمت ما در مظلومیت و حس مغضوب بودن گذشت و اکنون هم که بازنشسته ایم و قانون مدیریت و خدمات کشوری در مورد ما همچنان بلاتکلیف است و هنوز باز حس شدید مغضوب مضاعف واقع شدن .
با این تیم نالایق اقتصادی بنا نیست رفع مغضوبیت از ما بشود ؟
شاید زبانم لال از ترامپ به فرهنگیان این کشور خیر برسد ولی از نوبخت و تیم اقتصادی کشور تاکنون که چنین نشده !
به راستی حاضر نیستید کمی عقل و انصاف را به قضاوت بطلبید...!
معلمِ مسئولِ دبستان ؛ لب تاب را به عنوان اموالِ دولتی حفظ کرد و شما مسئولین ؛ در این کشور که مدعی انقلابِ درخشان و شکوهمند هستیم ؛ کفایت ِ حفظ صندوق ذخیره را نداشتید ؟
اموال صندوق بازنشستگان کشوری و حق بازنشستگی ۳۰ ساله را که به دولت پرداخت کرده ایم برای این روزهای ناتوانی ما حفظ کرده اید ؟
چرا بعد از اتمام خدمت ؛ معادلِ ۲۲۰۰۰۰۰ تومان با مدرک کارشناسی می گیریم و اکثر افراد حتی کمتر از این مقدار دریافت می کنند.!
پس حقوقهای کلانِ سایر نهادها و سازمانها از کدام حساب و کدام دولت پرداخت می شود !
بی قانونی ، تبعیض ، بی تفاوتی شخصیتی برخی از مسئولین واقعا در حد ننگ و نوبر می باشد !
تدبیرِ و امید غیر مرئی که مشمول مالیات واقع نمی شود و رایگان است و الی ماشاء الله تعارف می شود ولی عملکرد و کارنامه در مورد آموزش و پرورش همیشه مردود قطعی بوده است !
کاش شرافت شغلیِ برخی از مسئولین اجرایی به میزان این معلم باعاطفه و شریف بود !
فعلا وزیر اقتصاد هم فردی شده که یک سور به نوبخت می زند و مواضع او را شخصا و حضوراً بارها شنیده ایم !
در ایامی که معاون سازمان برنامه بودجه بود بی قیدترین فرد نسبت به سرنوشتِ بازنشستگان محسوب می شد و با بیرحمی تمام از اجرای قانون مدیریت در طی برنامه دراز مدت حرف می زد ! هرچه از سالخوردگی و تهدیدِ مرگِ خود سخن می راندیم ، حضرت دژپسند ما را که بزرگتر از او و معلمین او بودیم با اشاره ، مرگ دست خداست ، دلداری می داد و فکر می کرد که شعورمان اندازه او نمی رسید و تا این حد درک نداریم !
در اتاق ۲۰ متری او و در بالای سرش دو عکس رهبری و در ویترین کنار او عکس مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی و عکس مزارِ آن مرحوم بود که واقعا یاد چفیه خاوری می افتادم . عاشق بودن که نیاز به این بازی ها ندارد ! کافیست که عکس محبوب و معشوق خود را در قاب دلت داشته باشی و گرنه تلقی ریا و طناب رشد کردن محسوب می شود !
خداوندا...!
برخی این نظام را عامدانه و حسابگرانه به چالش می کشند و نسبت به امام ؛ رهبری و امت برخوردی کاسب کارانه دارند و لذا از تو که قادر متعال هستی ، درخواستِ عاجزانه داریم..!
خدایا....!
حسابِ این جماعتِ طرفدار اشرافیتِ لجام گسیخته و بی توجه به مظلومین را به خودت وا می گذاریم و خواری زن و فرزندانشان را از تو می خواهیم !
ان شاءالله
کانال خبری حق خواهی بازنشستگان (گنجینه های علم و تجربه )
نظرات بینندگان
موافقم بامطالب ارزشمندتان جناب میرزایی
به خدااگراین مسئولین یک جوغیرت داشتنداوضاع فرهنگیان شاغل وبازنشسته این گونه نبود..
کاردبه استخوانمان رسیده،دندانهایمان ازبی پولی پوسیده،یکی ازدوستان شاغل درپتروشیمی بامدرک لیسانس وپنج سال سابقه یک هفته درمیان(یک هفته شیفت ویک هفته استراحت)مبلغ یازده میلیون بابت ایمپلنت دندان دریافت کرده،هرماه کارت هدیه برای خودش،همسرش وفرزندانش،حقوق ماهیانه12ملیونی و....آنوقت بنده بامدرک فوق لیسانس و23سال سابقه کمترازسه میلیون!!!
مستأجرم،خودروندارم،دندانهایم پوسیده وپول دندان مصنوعی هم ندارم.هاوااااااارخدا!!!!
نفتی رو ببینی .لااقل مجبوریم غذا ورارو جاش بیارین
البته امیدوارم در بازار سیاه به دست مافیای دولتی
نیفته اون هم راه داره از طریق کارمندان سازمان
ملل نه تو دولتت که در زلزله کرمانشاه
مردم پولشان را دادن به آقای دایی برا کمک ولی به تو وامثال
تو اعتماد نکردن .به زودی میز خودت بطحایی
وسایر شرکاگرفته خواهد شد