صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
سه شنبه, 20 شهریور 1397 07:51

سقوط آزاد آموزش و پرورش ؟!

سقوط آزاد آموزش و پرورش
 
اگر رازهای ترقي ملت‌ها را پي بگيريم احتمالا يک جايي هم مي‌رسيم به مسئله آموزش، به يادگيری و به مدرسه.

بزرگان گفته‌‌اند که بدون يک سيستم آموزشي درست؛ سيستمی که به تربيت انساني نسل‌ها بپردازد و مهارت‌های زندگي را به آنها بياموزد، تحولی در کار نخواهد بود. مسئله فقط صرف انتقال بعضي دانش‌ها و مهارت‌های فني نيست. آموزش مترقی چيزی است فراتر از اين‌ها. پيش از هرچيز يادگيری زيستن همکارانه با ديگر انسان‌هاست، پرورش قوای انتقادی و خلاقانه انسان‌ها و آموزش انديشيدن است و اگر از اين زاويه به خودمان نگاه کنيم مي‌توانيم ريشه‌های اين‌همه عقب‌افتادگي را در نظام آموزش‌ و پرورش مان بيابيم؛ نظامی که با وجود شعارهای بسيار، نه‌تنها نوسازی نشده، بلکه حتی ويژگي‌های سنتی خود را هم از دست داده است.

امروز آموزش‌‌ و پرورش در کشور ما به‌جای آنکه باری از روی دوش دولت و شهروندان بردارد، به‌جای آنکه راهگشا باشد، خود به چيزی متصلب و ناکارآمد بدل شده است. آموزش‌ و پرورشی که مدعيان و متوليان بسيار دارد، با رنگ‌ و لعاب خاص، از بیرون به نظر می‌رسد بدون هيچ نقشه راهی است. آمارهايی که خود مسئولان اعلام می‌کنند نشان می‌دهد اوضاع از چه قرار است؛ «يک‌سوم مدارس ايمنی لازم را برای دانش‌آموزان ندارند».

سقوط آزاد آموزش و پرورش

تحول چندانی در نوسازی و مقاوم‌سازی انجام نشده است و سيستم‌های گرمايشی و سرمايشی بسيار ابتدایی‌اند.

«شرايط معيشی معلمان، با وجود تحولاتي اندک، کماکان وخيم است». سرانجام داستان صندوق ذخيره فرهنگيان هم که مثل بسياری از ديگر امور معلوم نشد. کجا رفت جايگاه معلم در اين مملکت؟ آبرويی و عزتی داشت زمانی. آن‌قدر در چنبره فيش‌های حقوقی نازل و مسائل اين‌چنينی گرفتار و انگشت‌نمايش کرديم که ديگر کسی چندان به رسالت معلمي و اينکه «معلمی شغل انبياست» فکر نمی‌کند.

«آموزش» در مدارس الکن ماند و عرصه برای مؤسساتی باز شد که به هر چيزی فکر می‌کردند جز اهداف راستين آموزش. معرفت‌آموزی تقليل داده شد به کتاب‌ها و جزوات اين و آن مؤسسه و اينکه برای «تست‌زنی» چه مدادی بهتر است؟

سقوط آزاد آموزش و پرورش

خصوصی‌سازی مدارس و کالايی‌شدن آموزش تشديد شد، آن هم در انقلابی که شعارش حمایت از محرومان بود و قرار بود آموزش‌ و پرورش واسطه‌ای باشد برای تحرک عمودی طبقات پايين‌تر. حالا به گفته خود وزير آموزش‌ و پرورش، کتاب‌های کمک‌آموزشی اين مؤسسات، پيش از کتاب‌های درسی مدارس توزيع می‌شوند. کيست که ديگر نداند اقتصاد اين مؤسسات آموزشی چه گردشی دارد. کار به جايی رسيده است که استيضاح وزير آموزش‌ و پرورش را کار اين مؤسساتی می‌دانند که منافعشان به خطر افتاده است.

راستي با کنکور چه کرديم؟ اين هيولايی که شده است همه‌چيز نظام آموزشی ايران؛ جامعه‌ای که تمام ارزش يک فرد را با رتبه کنکورش داوری می‌کند. به کجا رسيده‌ايم که امروز از خودکشی دانش‌آموزان صحبت می‌شود، از ترس ناکامی در زير اين‌همه فشار. همه آن چيزهایی که در بهترين حالت تنها وسيله‌اند و تنها واسطه‌هایی هستند برای اهداف ديگر، به غایت فی نفسه بدل شده‌اند و چنان ما را در چنبره گرفته‌‌اند که رهايی ناممکن به نظر می‌رسد.

سقوط آزاد آموزش و پرورش

اين است وضعيت آموزش‌ و پرورش؛ وضعيتی که بی‌ترديد محصول ائتلاف نانوشته اما خطرناک دولت، بخش خصوصی سودجو و تا حدی خانواده‌هايی است که ناخواسته وارد اين بازی شده‌اند.

اين وضعيت محصول نظام آموزش‌ و پرورشی است که در برابر هرگونه تحول مقاومت می‌کند.

آقای وزير گفته بود، «آموزش‌ و پرورش بدون تحول، محکوم به مرگ است»؛ آری و ما همه دعوتيم به مراسم گردن‌زنی چيزی به نام آموزش‌ و پرورش.

روزنامه شرق

منتشرشده در یادداشت

مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد گزینش بومی در دانشگاه های کشور

چند سالی است که سازمان سنجش،  گزینش بومی را که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است را اجرا می کند ، که خلاف عدالت است به این صورت که هر چند تا استان را بومی هم کرده اند (مثلا استان های تهران ،البرز، زنجان ، سمنان ، قم ، قزوین و اراک ) ؛  این هفت تا استان ، بومی ناحیه ای هم هستند ، از طرفی پذیرش در رشته محل های پر متقاضی رشته تجربی مثل پزشکی ، داروسازی ، دندانپزشکی و دامپزشکی  به صورت پذیرش بومی ناحیه ای می باشد .

بر طبق نتایج داوطلبان چند سال گذشته و به خصوص داوطلبان کنکور 96 ، داوطلبی به غیر از هفت استان مذکور با رتبه 90 منطقه دو در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول نمی شود ولی داوطلبی از تهران و هفت استان فوق ذکر (که بومی تهران محسوب می شوند ) با رتبه 200 منطقه دو پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته می شود ! که خلاف عدالت است. هدف از برگزاری کنکور چه بوده ؟ غیر از برقراری عدالت بوده ، چون ما بر اساس مقتضای امکانات آموزشی کشور نمی توانستیم همه را پذیرش کنیم و به همین خاطر آزمونی برگزار شد تا براساس نتایج آن دررشته محل ها پذیرش کنیم تا عدالت برقرار شود اما قانون فعلی نقض عدالت است .

آقایان تصمیم گیرنده ، به خیال خودشان برای کم کردن هزینه های دانشگاه ، که هدف از این مصوبه در دفترچه راهنمای انتخاب رشته کنکور سراسری 97 این سه مورد ذکر شده است :

1) کاهش مشکلات اقامتی و معیشتی دانشجویان و دانشگاه ( نظیر مشکل کمبود خوابگاه ، افت تحصیلی ناشی از دوری خانواده و مشکلات اقتصادی ).

2) کاهش مهاجرت های درون کشوری
3) گزینش بومی باعث خواهد شد تا داوطلبان هر ناحیه با امتیازات در نظر گرفته شده بتوانند از امکانات قبولی بیشتر در رشته محل های بومی بهرمند گردند .

مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد گزینش بومی در دانشگاه های کشور

آخر چرا ؟

توجه بفرمایید :

من داوطلب از استان همدان ، پزشکی دانشگاه تهران قبول می شوم با داوطلبی که از استان های اراک ، سمنان ، زنجان ، قزوین و قم که بومی تهران محسوب می شوند پزشکی دانشگاه تهران قبول می شود هر دوی ما چه فرقی برای دانشگاه داریم ، غیر از اینکه باید برای هر دو ما غذا ، خوابگاه و... فراهم شود (هر دوی ما هزینه های یکسان برای دانشگاه داریم ) پس چرا داوطلب از استان های اراک ، زنجان ، سمنان ،  قم و قزوین ، باید از امتیازات بومی در پذیرش دانشگاه های برتر تهران برخوردار باشد ولی من که از استان همدان هستم ، خیر !

این یعنی  تبعیض  و عین بی عدالتی که داوطلب با رتبه بهتر در دانشگاه برتر ( دانشگاه تهران ، صنعت شریف ، شهید بهشتی ، امیر کبیر و...) از استان های غیر بومی قبول نمی شود و باید برود دانشگاه سطح پایین تری در شهری دیگر ، و داوطلب با رتبه بدتر از آن در دانشگاه برتر پذیرفته می شود.

کجا به این عدالت گفته می شود ؟

 شورای عالی انقلاب فرهنگی با تصویب این مصوبه به خیال خودشان خواسته اند هزینه های دانشگاه را کم کنند ولی نه تنها هزینه ها کم نشد بلکه حق هزاران داوطلب غیر بومی به خصوص داوطلبان مناطق محروم که ازحداقل امکانات آموزشی نیزمحروم هستند و موفق به کسب رتبه شده اند ولی با مصوبه ظالمانه ، غیر علمی وغیر کارشناسی ،او را از دست یابی به دانشگاه برتر که آرزوی او ، شایسته و حق اوست محروم می کنند مسئولین زمانی می توانند این مصوبه را اجرا کنند که همان امکاناتی که در دانشگاه علوم پزشکی تهران داریم در دانشگاه علوم پزشکی ایلام هم داشته باشیم ؛ همان امکاناتی که در دانشگاه صنعت شریف داریم در دانشگاه صنعتی کرمانشاه هم داشته باشیم .

آیا واقعا همین طور است ؟

آیا واقعا امکانات و کیفیت آموزشی این دو دانشگاه با هم برابر است ؟

از شما مسئولین تاثیر گذار،  در این زمینه ، خواهان لغو مصوبه غیر کارشناسی مذکور حداقل برای  25 دانشگاه برتر کشور هستیم تا داوطلبان مستعد غیر بومی که شایستگی تحصیل در دانشگاه های برتر را دارند از امکانات آموزشی دانشگاه های برتر محروم نگردند.    

آنچه گفته شد به عدالت نزدیک تر است اگر بدانید .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد  مدرسه مكاني است كه مي تواند احساس شادي ، لذت یادگیری و شور و شوق را در بين دانش آموزان به وجود آورد.
اساسا آموزش بدون شور وشوق، اثربخشی لازم را ندارد. همواره در متون تخصصی در حوزه تعلیم و تربیت تاکید شده است که ایجاد شور و شوق از شروط لازم برای یادگیری محسوب می شود و دانش آموزانی که از لحاظ روحی سر حال تر و شاداب تر هستند در امر یادگیری موفق تر می باشد .

از سوی دیگر شور و شوق و شادی مناسب و متعادل با کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زمینه ساز شکوفایی استعدادها را به وجود می آورد. بر این اساس لازم است تمام مدارس توجه ویژه به این مقوله را داشته باشند و مدیران آموزش و پرورش  برنامه های مناسب را برای ایجاد شور و شوق و شادی متعارف در مدارس در برنامه ریزیهای خود اعمال نمایند.

با توجه به  مباحث مطرح شده  جهت شاداب سازی محیط تعلیم و تربیت می بایست به نکات زیر توجه کرد:
1) وضعیت فیزیکی مدارس:
ساختمان اكثر مدارس از نظر فيزيكي  و به خصوص رنگ آمیزی خسته كننده هستند. استفاده از رنگهای شاد در طراحی دیوارهای مدرسه و کلاس های درس، توجه به نورپردازی و حتا وسایلی چون پرده، در و شکل ظاهری نیمکت ها، صندلی-ها و حتا تابلوی کلاس.

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد


2) فضای سبز مدارس
پژوهش ها نشان داده میزان فضای سبز و طبیعت محیط زندگی رابطه ی معکوسی با میزان افسردگی و اضطراب افراد دارد ؛ با این وجود كمبود یا فقدان فضاي سبز در بسیاری از مدارس ما به طور غیر قابل انکاری مشهود است .

علیرغم پتانسیلهای طبیعی و آب و هوای مناسب در لرستان و به خصوص خرم آباد متاسفانه بهره برداری مناسبی در این خصوص در مدارس ما صورت نگرفته و در بسیاری از مدارس محوطه مدرسه تفاوت چندانی به لحاظ سرسبزی با مدارس مناطق خشک و گرمسیری ندارد . 

براین اساس پیشنهاد می شود کارگروه ویژه ای در خصوص  احیای فضای سبز مدارس با همکاری عوامل مدرسه، اولیا و مربیان و بخصوص دانش آموزان تشکیل و به طور جد این مساله پیگیری شود تا از این نعمت خدادادی در مدارسمان بهره مند شویم  .

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد

3) اجرای برنامه های شاد و ورزشی در مدارس
همانطور که پر واضح است در دین مبین اسلام به طور جد به بحث امیدواری و شادی به خصوص در کودکان تاکید شده  به طوری که در روایات می خوانیم که پیامبر اکرم (ص) بوی بچه ها را بویی بهشتی می دانست و بیشترین شوخی را با بچه ها می کرد.  بر این اساس  با اجرای هدفمند و منظم برنامه های شاد و ورزشی در مدارس مان می توانیم این مساله را به عنوان مقوله مهمی در برنامه های تعلیم و تربیت در مدارس گنجانده و با هدف شادی دانش آموزان در جهت تربیت نسلی شاد و امیدوار و تلاش گر سهم قابل توجهی داشته باشیم.

تاکید می شود برنامه های شاد می بایست جزیی از برنامه های تعلیم و تربیت قرار داشته باشند و به طور جد و منظم اجرا شوند. 

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد

4) استفاده از روش های فعال و نوین در تدریس
با آموزش های منظم و به روز این فرصت برای دبیران و معلمان به وجود آید که با روش های نوین تدریس آشنا شده و تمام تلاش خود در جهت اجرای این روش ها در کلا س درس داشته باشند. روش های نوین تدریس که عمدتا بر پایه مشارکت و کار گروهی و همچین تقویت  جنبه های جذاب درس اجرا می شود می تواند با ایجاد محیطی شاد  آکنده با شور و شوق ما را به هدفمان که همان تربیت نسلی شاد ، سالم و امیدوار است نزدیک کند.

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد


5) توجه ویژه به معلمان و دبیران به عنوان عوامل شدیدا تاثیرگذار بر روحیه دانش آموزان
نمی توان از شادی و سلامت روان دانش آموزان صحبت  کرد و نقش معلم را نادیده گرفت. قطعا معلمان شاد و سرحال دانش آموزان شاد و سرحالی را تربیت خواهند کرد. پیشنهاد می شود با برگزاری جلساتی پیرامون این موضوع و روشن کردن ابعاد مختلف مساله از نیروی فوق العاده دبیران و معلمان بهره جست. معلمانی که ظاهری آراسته و رفتاری شایسته و در عین شاد و امیدوار داشته باشند نسل شاد و امیدواری را تربيت می کنند.


6) توجه ویژه به مدارس دخترانه
دختران امروز مادران آینده هستند. قطعا سرمایه گذاری و برنامه ریزی برای سلامت روان دخترانمان در آینده تربیت نسلی امیدوار و سالم را به دنبال خواهد داشت. بنابراین با اولویت قرار دادن مدارس دخترانه توجه کافی به مبحث شادی را به صورت متعارف داشته باشیم و از نتایج شگفت انگیز این مساله در آینده میهن عزیزمان ایران غافل نباشیم.
و همیشه به خاطر داشته باشیم که ما باید :


«شوق زندگی را به دانش آموزان بیاموزیم»


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه زیر توسط یک " دانش آموز " در انتقاد از عملکرد اداره آموزش و پرورش رودهن به صدای معلم ارسال شده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در دانش آموز

الزامات استیضاح وزیر آموزش و پرورش   از روزی که جناب آقای بطحایی  به عنوان وزیر پیشنهادی جناب دکتر روحانی  به مجلس محترم معرفی شدند و در نتیجه با رای اکثریت  نمایندگان محترم رای اعتماد ارزشمندی کسب نمودند ، به عنوان  باز نشسته حوزه ستادی آموزش و پرورش و با بیش از پنجاه سال  فعالیتهای فرهنگی  شکر خدا را به جای آوردم  زیرا از نزدیک شاهد فعالیتهای ایشان در زمینه های کارشناسی و مدیریت به خصوص در حوزه ستادی و بالاخص در فرایند اجرای طرح تغییر نظام آموزش متوسطه بودم . طرحی که تا به ثمر نشست میلیاردها ریال و هزاران نفر -ساعت کار  کارشناسی صرف آن شد .

لذا متاسفانه بر حسب عادت و معمول ما ، پس از تغییر دولت در هر دوره این طرح نیز چون بسیاری از برنامه ها و طرح ها دچار گردباد سلیقه ها شد و قطعا ایشان نیز از چنین رویدادی بدون پژوهش علمی  متاثر شدند در حالی که می توانست بسیاری ازدستاوردهای آن به راحتی مورد استفاده قرار گیرد و اصلاح و تکمیل شود زیرا آموزش و پرورش دنباله رو تغییر نیست و نباید باشد بلکه موجب و موجد تغییر است .

به هر حال شکر گذاری و خوشحالی من از این بابت بود که ایشان نسبت به  مواردی که فهرست وار به عنوان یاد آوری عرض می کنم  ، آگاهی کامل دارند ، ضمن اینکه بدون تحقیق دست به تغییر اساسی  نمی زنند که به حمدالله نزده اند ، نکات  مورد نظری که به عرض می رسانم  را عملا مورد توجه و عمل قرار می دهند و در برابر نمایندگان محترم مجلس پاسخ گو هستند  و آنچه باید طلب می کنید  : البته سعی می کنم موارد را به گونه مختصر به عرض برسانم گرچه بخشی از آنها را برحسب تکلیف خدمت وزرای محترم قبلی نیز عرضه داشته ام:


درجلسه رای اعتماد آن روز با استماع بیانات جناب آقای دکتر روحانی، نظرات موافق و مخالف و همچنین نظرات ایشان  در فرصت کمی که داشتند همچون هر دوره به دنبال گمشده های ذهنی ام که در این موارد خلاصه می شود بودم  که مطرح نشد و اگر مطرح شد اشاره ای بیش نبود .

اینجانب بارها در جلسات کارشناسی و برنامه ریزی و طی مقالات و پیشنهاداتی درصدد بودم به مطالب به ظاهر ریزی که در بطن امر اهمیت داشته و به نظرم اساسی می آمد ، به گونه ای به استحضار وزرای محترم متبوع د رهر دوره برسانم که در واقع در نظرات و گزارش اجمالی از برنامه های پیشنهادی جناب آقای بطحایی  اشاره کلی و گذرا به عمل آمد. .


- مورد نگرانی این است که  چرا وزیران محترم پیشنهادی دولت از جمله وزیر محترم آموزش و پرورش در هر دوره  برای معرفی خود و برنامه هایشان به مجلس، خود و وزارت آموزش و پرورش را به تنهایی متکفل نظام تعلیم و تربیت کشور معرفی می نمایند و این گونه تعهد می سپارند ؟و عجیب اینکه گویی امر به برخی از  نمایندگان محترم نیز چنین مشتبه شده است و هر بار افتاده تربیتی وغیر اخلاقی  را از چشم نهاد آموزش و پرورش می دانند..
- مگر اختیارات و امکانات وزیر آموزش وپرورش در ایجاد زمینه جذب نیروهای متعهد و نخبه به عنوان معلم تا چه میزان است؟
- چه امکانات و اختیاراتی در جهت تامین نیازهای معیشتی و اساسی معلمان در مقایسه با کارکنان سایر دستگاهها و بنگاههای اقتصادی و همسان سازی حقوق ها دارد؟
- چه اختیاراتی در خصوص تامین معیشت و درمان معلمان در دوران بازنشستگی که دورنمای خدمات حداقل خدمات سی ساله را نشان می دهد دارد تا حتی روزنه امیدی برای جذب افراد نسبت به این حرفه باشد در اختیار و امکان وزارت آموزش وپرورش است ؟
- معلمان در مدارس با فرزندان طلاق، فرزندان خانواده های معتاد و در نتیجه اختلافات فاحش فرهنگی و اقتصادی دانش آموزان چگونه می توانند حتی برخورد نسبتا بهینه به عمل آورند ؟
- وزارت آموزش و پرورش با عدم تخصیص بودجۀ مناسب برای تجهیزات و فضاهای آموزشی که همواره از استانداردهای مبتنی بر برنامه های آموزشی به دور می باشد چه باید بکند؟
-  اینکه به کارگاه آموزشی مدرسه که قرار است نیروی آماده و کارآمد زندگی، خروجی آن باشد ، کدام ماده اولیه آماده وارد می شود ، جای سئوال نیست ؟ بسیاری از خانواده ها به جای مواد اولیه به مدرسه مواد خام تحویل می دهند. مگر ممکن است به کارخانه ای برای تولیدات صنعتی از جمله خودرو  چندتن سنگ آهن تحویل شود و انتظار تولید اتومبیل  داشته باشیم؟ کارخانه، مواد اولیه ای می خواهد که مواد خام در پروسه های قبلی، تبدیل به این مواد اولیه  شده باشند و ای کاش خانواده ها حتی مواد خام تحویل می دادند، مواد خامی که حداقل دست نخورده باشند و از دوره جنینی، نوزادی و قبل از دبستان به ده ها بلای روحی و رفتاری دچار نشده باشند.مدرسه درمانگاه نیست ، آموزشگاه و پرورشگاه است .


جناب آقای وزیر گرچه نسبت به ضرورت  اهتمام همگانی در امر نظام تعلیم و تربیت اشاراتی فرمودند باید توجه داشته باشند که چنین اشاراتی  برای نمایندگان محترم به خصوص نمایندگانی  که نیازمند توضیح بیشتری بودند کافی به نظر نرسید.

مشکل فرهنگی، اقتصادی، عقیدتی بسیاری از خانواده ها آن هم خانواده که می تواند و باید مهمترین محمل دانشگاهی برای تربیت فرزندان قبل از مدرسه و در حین تحصیل  باشند را ایشان  و معلمان شان نمی توانید مرتفع کنند، این مشکلات برای وزارت آموزش وپرورش مشکلات فرایندی هستند و مانع پرورش دانش آموزان برای رسالت زندگی آینده شان می باشند گر چه ورزیده ترین معلمان را به کارگیریم  ...

این دور تسلسل ده ها سال است جریان دارد.

آرزو داشتم جناب آقای رئیس جمهور محترم این مطلب را اضافه می نمودند و دیر نشده است اضافه بفرمایند ، که همۀ اعضای هیات دولت موظف اند با احساس مسئولیت مشترک در جهت پیشرفت و اعتلای تعلیم و تربیت تلاش کنند و زمینه های لازم را فراهم نمایند تا وزارت آموزش و پرورش بتواند در راستای اهداف نظام و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تلاش مناسب داشته باشد و به وظیفه خود عمل کند. دنباله رو تغییر نباشد بلکه موجب و موجد تغییر در حهت اعتلا باشد .

نقش آموزشی و پرورشیِ رسانه ها به ویژه صدا و سیما که به فرموده امام خمینی (ره ) دانشگاه است و به نوبه خود وظیفه تعلیم و تربیت عمومی غیر رسمی را برعهده دارد و تمامی صاحبنظران تعلیم و تربیت جهان نیز اذعان دارند، تا چه حدی ملموس است  که با فیلمهای سرگرم کننده و بعضا جنجالی به جای سریالهای آموزنده و در عین حال فرحبخش، فرصتها را نگیرند تا خانواده ها بتوانند به پرورش کودکان قبل از دبستان که دوره اساس تعلیم و تربیت تلقی می شود حتی بیاندیشند و آنان را با آمادگی لازم به مدرسه بفرستند و همراستا و هماهنگ با مدرسه باشند؟


- سهم وزارت آموزش و پرورش که حتی قبل از انقلاب قرار بود کانالی از تلویزیون در اختیار این وزارت باشد در تولید برنامه ها و ارتباط با مخاطبان یعنی خانواده ها که سفارش دهنده کودکان به مدارس هستند ، تا چه میزان است ؟

الزامات استیضاح وزیر آموزش و پرورش

به نظر می رسد، جناب آقای دکتر روحانی باید اشاره می فرمودند و بفرمایند که ما دستگاهها و سازمانهای ارشادی، فرهنگی و اقتصادی و رسانه ها  را موظف می کنیم با احساس مسئولیت مشترک همراستا و همدوش وزارت آموزش و پرورش باشند و از مجلس محترم و سایر دستگاههای دولتی می خواهیم بنا به اهمیت و تمام شمولی تعلیم وتربیت جامعه در تسهیم بودجه اولویت را برای وزارت آموزش و پرورش قائل شوند و در برنامه های خود نیازهای اقتصادی و فرهنگی خانواده ها را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند که فلسفه وجودی جلسات هیات دولت مبتنی بر احساس مسئولیت مشترک در تمامی زمینه ها میباشد .

زیرا اگر آموزش و پرورش نتواند وظایف خود را انجام دهد پزشک و مهندس و مدیراثربخش و متعهدی نیز عاید جامعه نمی شود. همچنان که اگر بهداشت و درمان نباشد معلمی زنده نخواهد بود که نیروی انسانی تربیت کند و به همین نحو سایر دستگاهها و سازمانها که قطعا هریک به تنهایی و بدون مشارکت  و احساس مسئولیت مشترک نمی توانند معجزه کنند و خدای ناکرده ناگزیر خواهیم بود همچنان برای مبارزه با فساد، بیکاری و بیکارگی و بیماری هزینه کنیم و با روزمرگی برای تسکین آلام اجتماعی تلاش داشته باشیم .

روشن است که هرگونه فساد ، ناهنجاری و جنایت ، معلول ضعف نظام تعلیم وتربیت عمومی است نه تنها بی سوادی ..  لذا به نظر می رسد، لازم است هیات محترم وزیران ضمن تدوین مصوبه ای کلیه دستگاهها و سازمانهای ذیربط را با احساس مسئولیت مشترک بیش از پیش در امر ایجاد زمینه های لازم برای توجیه و تحکیم مبانی اخلاق حرفه ای در مسئولیتهای مربوط نسبت به وظایف خود موظف نماید و به  یاری دادن به  خانواده ها جهت آماده نمودن کودکانشان برای ورود به مدرسه و همچنین همراستایی و آنان با مدارس موظف نمایند و با پیشنهاد و پیگیری ریاست محترم جمهوری، مجلس محترم نیز به منظور نهادینه نمودن این موضوع هیات دولت را طی ماده ای قانونی پشتیبانی نماید.

الزامات استیضاح وزیر آموزش و پرورش

آن گاه است که با چنین سیاستِ ارشادی، بسیجی عمومی که از ابتدا لازم می آمد ، در جهت تعلیم و تربیت در راستای ارزشها در کشور صورت خواهد گرفت و وزارت آموزش و پرورش نسبت به وظایفش به گونه ای کاملا معنی دار عمل خواهد نمود و اگر ننماید یا کوتاهی کند مستوجب استیضاح خواهد بود و در نتیجه به نظام تعلیم و تربیت کشور نگرش سیستمی حاکم خواهد شد ؛ لذا  درحال حاضر  اگر پیشنهادی برای استیضاح مطرح شده و یا برخی از نمایندگان محترم وعده آن را پس از شروع مدارس می دهند ،به نظر می رسد جناب آقای بطحایی باید در مورد آنچه مربوط به شرح وظایف آموزش و پرورش است خود را پاسخگو بدانید و در خصوص مشکلات فرایندی که عوامل مداخله گر و بازدارنده شرح وظایف وزارت آموزش و پرورش به ویژه معلمان بوده و می باشد پرسشگر باشند و خدای ناکرده به دنبال پاسخ و دفاع از جانب وزارت آموزش و پرورش بر نیایید .

رجاء واثق می رود که اگر اینچنین توقعاتی از جانب یکی از وزرای محترم به خصوص آموزش و پرورش مطرح شود  راه مناسب تری برای رواج نگرش سیستمی جهت کل دستگاهها و مسئولین فراهم خواهد شد .
 با توکل به خداوند ارائه چنین پیشنهادی به هیات محترم وزیران در این برهه از زمان سیار ضروری به نظر می رسد .باشد تا با پیگیری ریاست محترم جمهوری در مجلس محترم زمینه بازشناساندن ارزشها و ضرورت احساس مسئولیت همگانی و بسیج در جهت توسعه نظام تعلیم و تربیت به جامعه به گونه مناسب تری  صورت گیرد .
امیداست، همکاران گرامی من به دلیل اینکه به خود حق می دهم همواره وزارت آموزش و پرورش را  خانواده خود و دانش آموزان را همچون فرزندانم بدانم،  پوزش اطاله کلامم  و جسارتی که در ابراز نظر و پیشنهادم داشتم را بپذیرند.
قطعا ضمن پوزش از جناب آقای بطحایی ،برای ایشان  و کلیه نیروهای ستادی و اجرایی آرزوی توفیق بیش از پیش دارم .

 


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش‌ و پرورش در نشست روابط عمومی‌های قطب یک کشور با اشاره به افت شاخص های آموزشی در طی سال های گذشته اظهار کرد: برای بهبود شاخص های آموزش و پرورش کشور راهی جز تغییرات نداریم.

آسیب شناسی روابط عمومی در آموزش و پرورش

 مرتضی نظری در جمع مدیران روابط عمومی استان‌های قطب یک کشوری و مدیران روابط عمومی مناطق استان زنجان با اشاره به مباحث مطرح‌ شده توسط وزیر آموزش‌ و پرورش در دولت دوازدهم گفت: مهم‌ترین تأکید یکسال اخیر این بوده است که با راهی که در چهل سال گذشته طی کرده است نمی‌توانیم ادامه دهیم و اگر بخواهیم به همین ترتیب حرکت کنیم شاخص‌های آموزش‌ و پرورش ما در سطح ملی و جهانی تغییر نخواهد کرد و به‌عنوان‌مثال از نظر کیفیت آموزش در دنیا رتبه 73 و از نظر سطح آموزش ابتدایی در دنیا رتبه 103 را دارا هستیم و این رتبه‌ها با ادامه رویه گذشته تغییری نخواهد کرد و بر این اساس ما نیاز به انجام تغییرات و جراحی درونی آموزش‌ و پرورش و بیرونی جامعه را داریم و باید با جراحی درونی و خود انتقادی بتوانیم آسیب‌ها را شناسایی کنیم.

مرتضی نظری مصادیقی مانند حذف رقابت‌های انفرادی و یا حذف آزمون‌ها را بخشی از این خود انتقادی دانست و اظهار کرد: با اولین جراحی‌ها فشارهای درونی و برونی زیادی به وزارت آموزش‌ و پرورش واردشده است.

رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی دومین مصداق جراحی درونی را عمل‌گرایی دانست و گفت: باید به سمت عمل‌گرایی پیش رویم و مفاهیمی که تاکنون تولیدشده است را به عرصه عمل درآوریم و با مشکلات اجرایی این مفاهیم برخورد کنیم تا بتوانیم بر اساس آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد به راهکارها و محتوای جدیدی برسیم و اگر به این سمت نرویم محتوای تولیدشده در چهل سال گذشته فایده‌ای نخواهد داشت و مفاهیم تکراری از این به بعد تولید خواهد شد و هیچ تغییری در آموزش‌ و پرورش ایجاد نخواهد کرد و بخشی از فشارهایی که در این‌ یک سال به آموزش‌ و پرورش وارد آمده است از این بابت و مقاومت در برابر عمل‌گرایی و به عرصه درآمدن محتواهای تولیدشده و پیدا شدن مشکلات اجرایی آن بوده است. پورتال‌های وزارت آموزش‌ و پرورش محل رزومه سازی و آلبوم تصویری افراد نیست، پورتال‌های وزارت آموزش‌ و پرورش باید پژواک معلم، دانش‌آموز و اولیا باشند.

وی در ادامه افزود: با برخی تصمیم‌ها چرخه مالی چندین هزار میلیارد تومانی عده‌ای مورد تهدید قرار گرفت و این اتفاق باعث مقاومت‌هایی شد و در این مسئله ما به دنبال جنگ یا درگیری نبودیم اما تهدید چنین چرخه مالی عظیمی ما را درگیر این موضوعات کرد در صورتی‌ که هدف اصلی ما برگرداندن آموزش‌ و پرورش و مدارس به مسیر اصلی خودش و تربیت دانش آموزان بود و انحرافی که باعث شده تا دانش آموزان آداب و مهارت‌های اجتماعی را ندانند و نتوانند امور روزانه خود را در خانواده و اجتماع تنظیم کنند و ما به دنبال حل این مشکلات ریشه‌ای هستیم.

مرتضی نظری با اشاره به اینکه رسانه ملی بدون هیچ رقیبی در تمامی ساعت‌های شبانه‌روز در حال تصویرسازی سفارشی از این چرخه چند هزار میلیاردی در تعریف نوعی از موفقیت هستند که عمده دانشکده های علوم تربیتی به این نوع نگاه از موفقیت تردید دارند و اینکه مفهوم موفقیت فقط به‌صورت کسب رتبه‌های تک‌رقمی در دانشگاه یا مدارس خاص تعریف شود که باعث حذف بسیاری از افراد جامعه از شمول موفقیت خواهد شد. قطعا چنین کاری غیرانسانی و جامعه‌ستیز خواهد بود و چنین تعریفی نمی‌تواند نیازهای دانش آموزان و جامعه ما را شامل شود و بخشی از آسیب‌هایی که جامعه ما دارد به دلیل همین تعریف از موفقیت است.

وی با اشاره به جراحی و ارزیابی نقادانه بیرونی گفت: ما نیاز داریم تا کسانی را که این نوع نگاه از موفقیت را به جامعه تزریق می‌کنند به چالش بکشیم و تفکری که به‌صورت انحصاری در کل کشور و با حجم بالا در حال تزریق نگاه و تعیین اهداف آموزشی غلط برای آموزش‌ و پرورش هستند که مسیر اصلی آموزش‌وپرورش را تغییر می‌دهند.

مرتضی نظری با اشاره به مشکلات روزانه زیادی که آموزش‌ و پرورش با آن مواجه است و باید مدیران ما برای حل آن‌ها برنامه‌ریزی کنند، اظهار کرد: در کنار این مشکلات مدیران ما باید دنبال این جراحی‌ها و تغییرات باشند و جمع این دو کار حجم بزرگ کارهایی که باید مدیران و نیروهای آموزش‌ و پرورش باید انجام دهند را نشان می‌دهد.

وی گفت جریان قوی روابط عمومی باید در کنار مدیران و سایر نیروهای آموزش‌ و پرورش در این جراحی همراهی کند و برنامه‌های تحولی را پیش ببرند، برنامه‌هایی مانند تمرکززدایی، مدرسه محوری و مقاومت هایی که در برابر تغییرات در ستاد و صف ایجاد می‌شود باید با همگرایی و همراهی و اتخاذ رویکرد رسانه‌ای مناسب بتواند تغییرات لازم را ایجاد کند.

رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی بر اهمیت نقش تشریفات در روابط عمومی‌ها تأکید و اظهار کرد: تشریفات نباید از حد متعارف خود خارج شود و در مراسم و آیین‌های مختلفی که طی سال برگزار می‌شود، حتماً مراقبت کنید که مجریان و مسئولان برنامه‌ها از به کاربر بردن عناوین متملقانه استفاده نکنند و این رویه را از ابتدای شروع کار در روابط عمومی و با هماهنگی وزیر محترم در شورای معاونین مطرح کرده‌ایم و حذف این عناوین و القاب را آغاز کرده‌ایم اما علی‌رغم پوشش اخبار و اجرای برنامه‌ها این رویه به استان‌ها به‌طور کامل منتقل نشده است و در مراسم‌ها و برنامه‌ها بعضاً این مدیر ستایی‌ها مشاهده می‌شود.

رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی در ادامه افزود: برخی از مدیران از اینکه این القاب و عناوین برای آن‌ها استفاده نشود ناراحت می‌شوند و یا انتظار دارند در بازدیدهای مختلف افراد متعدد حضور داشته باشند و یا کاروانی از خودروها آن‌ها را مشایعت کنند، که این نگاه غلطی است و در صورت مشاهده حتماً متذکر می‌شویم چراکه ما خدمتگزار و پاسخگو به مردم هستیم و هر موردی که باعث شود بین خدمتگزاری و یا پاسخ‌گویی به مردم فاصله بیفتد باید حذف گردد.

وی با اشاره به وجود بیش از دو هزار سایت و پورتال سازمانی در وزارت آموزش‌ و پرورش اظهار کرد: پورتال‌های وزارت آموزش‌ و پرورش محل رزومه سازی و آلبوم تصویری افراد نیست، پورتال‌های وزارت آموزش‌ و پرورش باید پژواک معلم، دانش‌آموز و اولیا باشند.

نظری با اشاره وجود یک فرهنگ مسموم رسانه‌ای در کشور گفت: اطلاعات غلطی به‌صورت مستمر درباره احکام کارگزینی، قطع حقوق تابستان، تعطیلی مدارس، رتبه‌بندی فرهنگیان و سایر موارد داده می‌شود تا بتوانند به افزایش مخاطبان آن رسانه‌ها منجر شود و برای جلوگیری از این مسئله باید روابط عمومی‌ها تولید و انتشار درست اطلاعات را بر عهده بگیرند و سایت‌ها و خبرگزاری‌ها بتوانند نیازهای مخاطبان خود را از این اخبار پیداکرده و نیازی به استفاده از رسانه‌هایی که اخبار نادرست و شایعات منتشر می‌کنند، نداشته باشند و روابط عمومی‌ها با انتشار اخبار مناسب و به‌موقع اجازه ترویج شایعات را ندهند.

رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی با اشاره به نزدیک شدن به سال تحصیلی جدید گفت: در سال گذشته چند تعرض به معلمان اتفاق افتاد که به‌صورت مستقیم از ستاد پیگیری کردیم و نسبت به تعرض به حقوق معلم شدیداً حساس هستیم و اعتقادداریم به‌هیچ‌وجه امنیت روحی و روانی معلمان نباید در معرض تهدید قرار گیرد و حرمت‌داری معلمان بسیار مهم است و هم‌زمان حمایت از حقوق دانش‌آموزان هم از این درجه اهمیت برخوردار است و لازم است تا روابط عمومی‌ها در این موارد به‌هیچ‌وجه کوتاه نیایند و مسئله را تا آخر پیگیری کنند.

نظری در ادامه افزود: فضای رسانه‌ای که روابط عمومی‌ها با کمک رسانه‌های رسمی کشور ایجاد می‌کنند باید این حس روانی را در معلمان ایجاد کند که هزینه بی‌حرمتی به معلمان بسیار بالا است و معلم، مجموعه اداری و ستاد را پشتیبان خود بداند و روابط عمومی‌ها باید با روشنگری مراقب ورود نهادها و افراد غیر صلاحیت‌دار در کار تخصصی معلم و مدیر مدرسه باشند.

وی با اشاره به حضور مسئولان در مدرسه گفت: مدارس به‌سختی در حال اداره امورات خود هستند اما هر وقت فردی از ادارات به مدارس می‌روند طوری حضور پیدا می‌کنند که فراموش می‌کنند ادارات و ستاد در خدمت مدرسه هستند و نظارت‌های سخت‌گیرانه‌ای در مدارس انجام می‌دهند به‌طوری‌که فراموش می‌کنند معلمان و مدیران با چه سختی‌هایی در حال اداره مدارس هستند.

مرتضی نظری گفت: باید جو رسانه هراسی در بین مدیران آموزش‌ و پرورش را از بین ببریم، مدیران ما درحالی‌که با مشکلات متعدد و متنوع مواجه هستند و حاضر نیستند تا مشکلات خود را بیان کنند تا جامعه و سایر دستگاه‌ها به کمک آموزش‌ و پرورش بیایند و به‌عنوان‌مثال درحالی‌که در منطقه‌ای با کمبود فضاهای آموزشی مواجه و یا قدمت عمر فضاهای آموزشی زیاد است و برخی مدیران از اطلاع‌رسانی امتناع می‌کنند.

نظری در پایان گفت: بسیاری از دستگاه‌ها و نهادها مانند شهرداری‌ها، مجتمع‌های صنعتی و سازمان‌ها نسبت به آموزش‌ و پرورش تعهد قانونی دارند و موظف کمک به آموزش‌ و پرورش هستند که به دلیل فقدان اطلاع‌رسانی بسیاری از مدیران آموزش‌ و پرورش و جامعه نسبت به این مسئله ناآگاه هستند و کار اصلی ما در این زمینه اطلاع‌رسانی است.

گفتنی است در این نشست، روسای ادارات روابط عمومی آموزش و پرورش استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، قزوین و گیلان به همراه کارشناسان  روابط عمومی حضور داشتند.

مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش

گروه استان ها و شهرستان ها/

جمعی از شهروندان، فعالین فرهنگی و اولیاء دانش آموزان شهرستان بناب در نامه ای که به صدای معلم ارسال کرده اند نسبت به عملکرد اداره آموزش و پرورش بناب و نیز مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی انتقاد کرده و خواهان توضیح و پاسخ گویی مسئولان وزارت آموزش و پرورش نسبت به مطالبات قانونی خود شده اند .

« صدای معلم » آمادگی خود را برای پاسخ مسئولان اعلام می کند .

آیین گفت و گو و نقادی


 گفت و گو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم


من همیشه این‌گفته حافظ را این جوری می فهمیدم که حافظ از موضع تبختر درویشانه در این بیت می گوید حیف که گفت و گو در آیین ما درویشان نیست و گرنه با گفت و گو حسابت رو کف دستت میذاشتم! ولی اگر در این بیت با تاسف و از سر حسرت بگوئیم چرا گفت و گو آیین درویشی نبود تا ما با هم ماجراهایی شیرین داشته باشیم چقدر این بیت لطیف و الهام بخش می شود.

می گویند گفت و گو سه شرط دارد صداقت ، صراحت و احترام.

شما اگر این سه شرط را رعایت کنید در گفته ها و نوشته های خودتان، در حال گفت و گو هستید ولو به مونولوگ مشغول باشید.

خواننده مطالب شما روح خود را در معرض گفت و گو با شما قرار خواهد داد و با مونولوگ شما دیالوگ برقرار خواهد کرد.

نقطه مقابل گفت و گو سکوت و یا مونولوگ نیست.گفت و گو یک صفت انسانی است که در طی آن دو طرف ماجرا به تعالی و رشد و پیشرفت می رسند یک دیگر را تکمیل می کنند.هم افزایی می کنند و هر دو طرف احساس می کنند که دارند چیزی به دست می آورند بدون این‌که چیزی از دست بدهند.

گفت و گو در واقع ایجاد کننده ارزش افزوده برای طرفین است‌ یک‌جور تجارت پر سود دو طرفه است.

نقطه مقابل گفت و گو مونولوگ نیست بلکه سبعیت است.در سبعیت یک طرف می خواهد طرف دیگر را بخورد.به صحنه های راز بقا و شکار حیوانات نگاه کنید.در دو طرف امر سبعیت صراحت نیست ، باید فضا مبهم و غبار آلود باشد ، باید برای صید ماهی آب گل آلود بشود اگر فضا روشن و بی ابهام باشد و آب زلال باشد هم‌آهو از چنگال شیر در می رود و هم ماهی از صید نجات می یابد.

در امر سبعیت باید نهایت بی احترامی هم‌حاکم باشد ؛ نمی شود شیر گرسنه به آهو پیام بدهد که لطفا قدری آرام‌تر بدوید تا من به راحتی شما را بخورم.او باید با حداکثر سرعت و مهارت به دنبال آهو بدود و چون به او می رسد گلویش را بفشارد و راه نفسش را بند بیاورد و خونش را بمکد.این‌کارها هیچ‌کدام در فضای احترام آمیز حاصل نمی شود.و خدعه و نیرنگ هم از دیگر شگردهای شکار کردن و جلوگیری از شکار شدن در امر سبعیت است.

آیین گفت و گو و نقادی

بسیاری از موجودات برای این که شکار نشوند هم رنگ‌ محیط می شوند و بسیاری از شکارچی ها از دروغ برای شکار استفاده می کنند. یکی از راههای شکار قلب واقعیت است.برای شکار پرندگان و آوردن آنان به دام همیشه دانه لازم استصد هزاران دام‌و دانه است ای خدا
ما چو مرغان ضعیف بی نوادانه را در کناردام قرار می دهند تا دام‌آشکار نشود و بشود پرنده را به دام انداخت.

بنابر این دروغ، بی صداقتی و قلب واقعیت روش دیگر سبعیت به قصد شکار است.

هر گاه در نوشته یا گفته کسی با در کتابی و مکتوبی و مقاله ای این سه ویژگی صداقت ،صراحت و احترام هم زمان وجود نداشته باشد مطمئن باشید که نویسنده اهل گفت و گو نیست بلکه شکارچی است.او به جای این که تفنگ به دست بگیرد و به سوی شما شلیک‌ کند قلم به دست گرفته و از راه آن شلیک می کند.

هدف گفت و گو روشن‌گری دو طرف و فهم‌ متقابل و رفع سوء تفاهم است و هدف سبعیت شکار طرف مقابل و مکیدن خون روح اوست.

من هر گاه در این فضای مجازی نوشته ای از آقای شیرزاد عبداللهی می بینم که در آن به نام من اشاره ای کرده است احساس آهویی را پیدا می کنم که شیری خون‌گلویش را می مکد.

برخی نوشته‌ها که در فضای مجازی انتشار پیدا می کنند از اساس توسط شکارچی های درنده نوشته می شوند نه توسط انسان های اهل تعامل.

آیین گفت و گو و نقادی

هفت جوش

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور