نازلی سخن نگفت
اوستاره بود
یک دم در این ظلام
درخشید و جست و رفت
"احمد شاملو"
آموزش و پرورش در ایران مثل سایر ستونهای جامعه به حال خود رها شده است. هنوز از سال تحصیلی جدید سه ماه نگذشته است که حوادثی جانکاه و سخت،تن نحیف و پژمرده آموزش و پرورش ایران را سخت آزرده است. از آوار دیوار مدرسه در کردستان گرفته تا واژگونی اتوبوس دانش آموزان در بستان آباد آذربایجان شرقی و گرفتن تست خون با سرنگ مشترک توسط یک جوان از مدرسه غیر انتفاعی دخترانه در تاکستان تا آتش سوزی مدرسه و سوختن تن نحیف دانش آموزان سیستانی همه وهمه نشانگر بی اهمیت بودن آموزش و پرورش و بی اعتنایی آشکار حاکمیت و دولت به آموزش و پرورش و سرنوشت فرزندان این ملت شریف است.(ناگفته نماند که فرزندان مسئولین محترم تا پایین ترین رده شان و نیز گروههای مرفه جامعه، در بهترین و با کیفیت ترین مدارس ممکن تحصیل می کنند)
هنوز یاد و خاطره تلخ آتش سوزی دانش آموزان شین آباد از خاطر ما نرفته بود که داغ تلخ تر سوختن دانش آموزان سیستانی آن را بر ما زنده کرد.
دانش آموزان عزیز و سوخته سیستانی:
شما با سوختگی و آزردگی تن رنجورتان در آغوش سرد خاک بخوابید تا عده ای خواب راحتی برای تداوم چند روز حاکمیت خود داشته باشند و حتی خود را در مقام عذرخواهی هم نبینند.
بارها هشدار داده شده است که آموزش و پرورش ایران روزهای سختی می گذراند و مسئولین ناتوانی بر آن حکومت می کنند.این مسئولین ناتوان حتی در آماده نمودن حداقل های یک کلاس درس ساده برای دانش آموزان این کشور ناتوانند.
این مسئولین ناتوان با گستردن بی رویه مدارس غیرانتفاعی و به خصوص نقش مخرب سازمان تجهیز و نوسازی مدارس در گسترش بی در و پیکر آن، بدن نحیف آموزش و پرورش را سخت جانکاه نموده اند،هر چند که در رسانه ها همیشه خود را به عنوان یک منجی مطرح می کنند اما از پاسخگویی ساده بر طرحهای آبکی خود ناتوانند. مثال ساده این مطلب،عدم پاسخگویی معاون وزیر در طرح "معلم تمام وقت" به منتقدین خود می باشد.
کانون صنفی مستقل فرهنگیان آذربایجان شرقی ضمن عرض تسلیت به خانواده های داغدار و جامعه بزرگ آموزش و پرورش، بر خود وظیفه میداند تا خواستار "پاسخگویی"و "عذرخواهی" وزیر آموزش و پرورش (در عدم نظارت یا نظارت بر کم و کیف نظام آموزشی جاری کشور) از مردم ایران و به خصوص مردم شجاع و غیور سیستان و بلوچستان شده و در راستای اجرای قانون اساسی و برای التیام زخم عمیق ملت از این حادثه،استعفای خود را تقدیم کند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
با تشکر و امتنان از شعور اجتماعی تان برای
همدردی و همدلی علیه ظلم و ستمی آشکار.
به امید بیداری تمامی استانها و فرهنگیان آن.
چنین پیام ها و یادنوشته ها را آنقدر بیفزائیم که
کوس رسوایی نواخته شود.روح نهالی شان شاد .
بچه های بیگاه میان شعله های آتش به شکل فجیعی کباب شدندولی وزیر آ.پ ککش نمی گزد وحاضر نیست تخت ریاست را رها کند از وکلای خبره وتوانمند درخواست می کنم به یاری خانواده ی قربانیان این حادثه بشتابند وبا طرح شکایت از مسببان این حادثه زمینه ی مجازات آن ها را فراهم نماینداگراین برخوردها دراتفاقات قبلی مثل شین آباد صورت می گرفت امروز شاهد چنین حادثه ی فوق دردناکی نبودیم
چرا انسان های بی عرضه مسئولیت قبول می کنند وکسی با آن ها کاری ندارد
دنبال مسببین حادثه هستیم!!!! خجالت نمی کشد.
مرد نیست اگر بود استعفا می داد.
نشود ، راه کاری برای مصیبت استان وجود ندارد.
هر چند ویروس را به مجلس خواهد برد اما مگر
الان نیست ؟!!
خود خود حضرات چون فاسد و خاطی اند کسی برای
نجات ما فریاد رسی نمی کند.
مگر نتیجه ظلم 40 سال پیش چی شد ؟!!!!! انقلاب
را می خورم. مدیری که از رژیم گذشته بجا مانده
بود و حداقل اگر خارق العاده نبود اما مثل تازه به
دوران رسیده های فعلی هم راه رفتن خود را گم
نمی کرد. اصالت داشت و کارمندانی شایسته در
ادارات استان جایگزین می کرد.
سال 70 رفته بودم دانشکده خودمان در تبریز ، تازه
تمام کرده بودم پرسیدم استاد دانشجویان جدید چطورند؟
ما خوب بودیم یا اینها؟
پاسخ دادند صد البته شما ، رفته رفته اوضاع بدتر و
دانشجویان بیسوادتر و گستاخ تر می شوند. ما هم
دانش آموز قبل انقلاب بودیم.
راستی در جامعه ما چه اتفاقی افتاده است ؟ واقعا
ننگ بر مقصرین.
آتشی و دیدن فاجعهای دردناک! درد بصری و عقلی!
ماه پیش فردی کاملاً بیسواد (مدرسه ندیده)، متولد دهۀ 60 از زاهدان؛ جهت سواد آموزی به یکی از فعالان اجتماعی، قرهنگی و آزاد آموزشی؛ در شهری با بوی پایتخت جهت سواد آموزی مراجعه نمود؛ ولی آموزش و پرورش از ثبت او به نام آن فعال به جرم مسخرۀ قرار نداشتن در لیست آموزشیاران امتناع ورزید و...! و همچنان امتناع میورزند! و ... و احتمالاً بر ستمی در آینده بیفزایند! و ...
و نیز به یاد آورد سال 96 را که در آزمون استخدامی آپ نمرۀ قبولی آورد ولی به جرم عبور از 40 سالگی به مصاحبه معرفی نشد! پیشنهاد داد این چند سال سن عبور از 40 سالگی، چه زیان فرضی به شما میرساند که نقداً در بدو استخدام تثبیت شده پرداخت کنم!! و ... گفتند ما را به مال حلال تو احتیاجی نیست!
کاش آن مال زود یا دیر در کرمانشاه یا زاهدان استفاده میشد!