«منشور حقوق شهروندی» برنامه و خط مشی ئی است که رئیسجمهور که در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران بر پشتیبانی از حق، گسترش عدالت و حمایت از آزادی و کرامت انسانی افراد و حقوق ملت در قانون اساسی به خداوند سوگند یادکرده است؛ و بهموجب اصول ۱۱۳ و ۱۲۱، مسئولیت اجرا و پاسداری از قانون اساسی را بر عهده دارد برای رعایت و پیشبرد حقوق اساسی ملت ایران اعلام نموده است و شامل مجموعهای از حقوق شهروندی است که یا در منابع نظام حقوقی ایران شناسایی شدهاند و یا دولت برای شناسایی، ایجاد، تحقق و اجرای آنها از طریق اصلاح و توسعه نظام حقوقی و تدوین و پیگیری تصویب لوایح قانونی یا هرگونه تدبیر یا اقدام قانونی لازم تلاش جدی و فراگیر خود را معمول خواهد داشت.
تسهیل در تحقق حقوق شهروندی از یک سو به آگاهی شهروندان و از سوی دیگر به بسترسازی دولت نیاز دارد،علاوه بر این برای تحقق بهتر این هدف در هر حوزه ای همکاری و مشارکت مردم و به خصوص سازمانهای مردمنهاد و تشکل های مدنی و رسانه های تخصصی آن حوزه جهت مطالبه گری و ایجاد شفافیت ضروری است و به عبارت دیگر و به قول حضرت مولانا: "تا نگرید طفل کی نوشد لبن"... و اگر این حقوق در هر حوزه ای مطالبه نشود، تحقق آن نیز یا به تعویق می افتد یا به طور کلی به فراموشی سپرده می شود، ضمن تقدیر از رسانه ی مطالبه گر و شفاف صدای معلم که تاکنون گام های ازرشمندی به خصوص در حوزه آموزش و پرورش در جهت ارتقای آگاهی جامعه فرهنگیان سراسر کشور در زمینه ی حقوق شهروندی برداشته است و جناب آقای پورسلیمان/ مدیر محترم گروه صدای معلم که با مطلب قابل توجه و قابل تأمل تحت عنوان "منشور حقوق شهروندی ؛ آموزش و پرورش و لزوم بازخوانی نقش مدرسه" چراغ اول در این حوزه را روشن نموده اند، نگارنده نیز به سهم خود به عنوان یک عضو کوچک این خانواده بزرگ سعی در مشارکت در فرآیند مطالبه گری در این زمینه دارد، مطابق بند 4 از بخش "سازوکار اجرا و نظارت بر حسن اجرای حقوق شهروندی" وزارت خانههای آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فنآوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای آشنایی هرچه بیشتر دانش آموزان و دانشجویان با آموزههای حقوق شهروندی، ترتیبات لازم را اتخاذ مینمایند. توجه به سازوکار اجرایی شدن منشور حقوق شهروندی و ممانعت از ایجاد محیط نامساعد و رشد رذایل اخلاقی در ادارات و بخش ستادی آموزش و پرورش امری ضروری است
اما نکته قابل تأمل اینجاست که نهادی که قرار است در راه آشنایی هرچه بیشتر دانش آموزان و دانشجویان دانشگاه های تربیت معلم نقش موثر ایفا کند،خود چه میزان پایبند مراعات حقوق شهروندی در حوزه ی مرتبط با خود اعم از دانش آموزان، اولیاء و جامعه ی فرهنگیان است؟!
از آنجا که فرآیند انجام امور در سیستم آموزش و پرورش سالهای متمادیست که از بالا به پایین و بخش نامه ایست! هر تحولی در این زمینه با تصمیم متولیان ستادی شکل می گیرد و فارغ از صحیح یا عدم صحیح بودن این فرآیند که خود جای بررسی و آسیب شناسی مفصل دارد، نکته ی دیگر صلاحیت بخش ستادی جهت اجرای منشور حقوق شهروندی است . واکاوی و آسیب شناسی موانع موجود بر سر راه تحقق برخی از مواد حقوق شهروندی در بخش ستادی و اداری آموزش وپرورش که قاعدتاً تصمیم ساز و تصمیم گیران این حوزه هستند،با هدف آگاهی بخشی و اشراف بر وضعیت موجود ضروری است. از آنجا که واکاوی کامل همه ی بندهای مدنطر نگارنده در این مقال نمی گنجد، به صورت سلسله نوشتارهایی در ارتباط با حقوق شهروندی در آموزش وپرورش عرضه می گردد :
*دروغ یکی از آفت های تحقق حقوق شهروندی در ادارات!
الف- حق حیات، سلامت و کیفیت زندگی
مطابق ماده ۶- حقوق شهروندی شهروندان حق دارند از محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی و دینی و تعالی معنوی برخوردار شوند. دولت همه امکانات خود را برای تأمین شرایط لازم جهت بهرهمندی از این حق به کار میگیرد و با مفاسد اخلاقی از جمله دروغ، ریا، تملق، نابردباری، بیتفاوتی، تنفر، بیاعتمادی، افراطگری و نفاق در جامعه مبارزه میکند.
بر اساس بند 6 منشور حقوق شهروندی برخورداری از محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی و دینی وتعالی معنوی حق شهروندان است و آموزش و پرورش به عنوان نهاد فرهنگ ساز در این زمینه نقش مهمی در تربیت دانش آموزان دارد .
در این بند دولت مکلف به به کارگیری همه ی امکانات خود برای مبارزه بامفاسد اخلاقی از جمله "دروغ" شده است؛ در ميان گناهان زبان همچون تهمت، غيبت، دشنام و ناسزا و مانند آنها، دروغ بزرگ ترين گناه شمرده مي شود؛ زيرا کليد بسياري از گناهان ديگ رو سایر مفاسد اخلاقی است. از همين رو، رسول خدا(ص) در خطبه اش فرموده است: و من اعظم خطايا اللسان الکذب؛ از بزرگ ترين گناهان زبان، دروغگويي است. (بحار الانوار ج 21 ص 211(
دروغ ادعای باطلی است که گوینده، عمداً آن را به عنوان حقیقت بیان میکند. دروغگویی معمولاً به منظور کلاهبرداری یا فریب یا جلوگیری از وضعیتی که برای دروغگو نامطلوب است، رخ میدهد. دروغ میتواند باعث بیاعتمادی شود.
دروغ از گناهان کبیره در اسلام محسوب میگردد. در روایتی از معصوم گناهان بزرگی چون دزدی و زنا ذکر شده که ممکن است مؤمن در حالتی دچار آن گردد (و توبه کند)، اما دروغ گویی با مسلمانی قابل جمع نیست . در آثار مکتوب کهن فارسی از اهورامزدا خواسته میشود که «ما را از دروج ( دروغ ) دور بدار».
بنابراین اخلاق ایرانی از آغاز با این پدیده در مبارزه بوده است چندان که آن را به «دیو دروغ» تشبیه کردهاند. برای مثال در کلیله و دمنه، همچنین در قابوسنامه، کیمیای سعادت و اخلاق ناصری بر این موضوع بسیار تأکید شده است.
علی رغم مذمومیت این پدیده از جهات مختلف متأسفانه یکی ازرایج ترین مفاسد در برخی از سیستم های اداری "دروغ"است ؛ به عنوان مثال در ارائه آمارهای غیرواقعی و کاذب در برخی از سیستم های اداری و ملزم شدن کارشناسان یک اداره از سوی رئیس به تهیه و تدوین خلق الساعه نمودارها و آمارهایی که بیشترین کاربردشان سرپوش گذاشتن بر ضعف های موجود و صیانت از جایگاه مسوول آن اداره و مطلوب جلوه دادن اموری است که در عمل با وضعیت موجود جامعه هدف، فاصله ی بسیاری دارد .
به عنوان مثال در حوزه ی آموزش خانواده ها،آمارها بسیار مطلوب و تحسین برانگیز است اما در عمل وضعیت موجود و رشد روز افزون طلاق و اعتیاد و خشونت و...کاملاً نشانگر خلاء مشهود در این زمینه است و یا آمارهای مختلفی که همگی مبنی بر بهبود امور در ابعاد کمی و کیفی است اما باواقعیت موجود تناقض آشکاری دارد ! و گاهی در این فرآیند اگر کارشناسی هم بر اساس عقاید و باورهای خودکوچکترین انتقاد و اعتراضی هم به داشته باشد و یا در تهیه و تدوین آمارهای کذب مشارکت نکند،برخلاف فضائل اخلاقی انگ "کم کاری و کار نکردن وحاشیه ساز بودن "به وی زده می شود و آماج غیبت و تهمت و بی اعتمادی قرارخواهد گرفت و سیستم سعی بر حذف این وصله ی ناجور از بخش ستادی می کند و این سوال اینجا پیش می آید :
مرجع صلاحیت دار بررسی تضییع حقوق شهروندی در ادارات آموزش و پرورش کجاست؟!
و از کجا می شود مطمئن شد که به قول پروین اعتصامی:" والی خود در خانه خمار نیست"؟!یکی دیگر از مصادیق دروغ در برخی ادارات،اطلاق نمودن عناوینی دروغ همچون دکتر و...بدون اخذ درجه ی دکتری است که اپیدمی شده است و گاهی در یک اداره مشتمل بر رئیس اداره وکارشناسان همه بدون اینکه مدرک دکتری اخذ نموده باشند، همگی دکتر اطلاق می شوند.
و مصادیق دیگری را نیز می توان برشمرد که در این مقال نمی گنجد .
بیش فعالی و کمبود توجه یک فرد مسوول در سیستم اداری یکی از دلایل اقدام به دروغ از سوی برخی افراد در سیستم اداری است و از سوی دیگر ،لایه ی درونی شخصیت کسی که دروغ می گوید و نیاز به جمع آوری تمجید و تحسین است .کمبود اعتماد به نفس در آن شخص و احساس خود کم بینی است . افرادی که با تضییع حقوق شهروندی به انحاء مختلف اقدام به ارائه آمار دروغ می کنند و یا از عناوین کاذب برای خود استفاده می کنند یا با نسبت دادن اتهامات دروغ وکاذب به دیگران به خصوص منتقدین خود و ترویج آن،اقدام به تخریب می کنند،محتاج هستند که دیگران از آنها تعریف کنند و مورد تحسین قرار بگیرند اما حاضر نیستند برای رسیدن به این جایگاه تلاش کنند.
بدون هیچ تلاشی دوست دارند مورد تمجید قرار بگیرند و محبوب شوند. افرادی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند و از کفایت کافی برخوردار نیستند، با دروغ گویی به طور موقت می توانند اعتماد به نفس پیدا کنند و احساس بی کفایتی نداشته باشند و به طور موقت خلاء های خود را برطرف سازند.
یکی دیگر از دلایل دروغ گویی این اشخاص احاطه داشتن و کنترل همه چیز است در حالی که به طور معمول دارای این قدرت نیستند که زیرمجموعه خود را وادار به انجام کاری کنند، از ابزار دروغ استفاده می کنند و خود این دروغ گویی منجر به بی اعتمادی همکاران به وی و حتی سیستمی که مسوولیتی را به وی محول نموده هم می شود ؛ به عنوان مثال رئیس اداره ای که برای احاطه بر همکاران زیرمجموعه ی خود، برگزاری جلسه ای بدون حضور خود را متصور نیست و یا جابه جایی میز اداری یک کارشناس زیرمجموعه ی خود را برنمی تابد و ترجیح می دهد که صفحه ی نمایش رایانه مورد استفاده ی کارشناس در معرض دید وی باشد، در واقع تمایل به احاطه داشتن همه چیز در پیرامون خود دارد و از دلایل کذب جهت توجیه این اقدام خود استفاده می کند!!
توجه به سازوکار اجرایی شدن منشور حقوق شهروندی و ممانعت از ایجاد محیط نامساعد و رشد رذایل اخلاقی در ادارات و بخش ستادی آموزش و پرورش امری ضروری است و اینکه تدبیر دولت جهت ساماندهی امکانات خود را برای تأمین شرایط لازم جهت بهرهمندی از این حق چیست؟! و چگونه مفاسد اخلاقی ازجمله دروغ، غیبت، تهمت،تجسس، ریا، تملق، نابردباری، بیتفاوتی، تنفر، بیاعتمادی، افراطگری و نفاق باید در جامعه و به صورت ویژه در بخش ستادی و اجرایی نهاد فرهنگ ساز آموزش و پرورش ریشه کن شود؟!
اعضای سازمان های مردم نهاد یا سمن ها نیز که نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین افراد جامعه و قوای حاکم ایفا می کنند. و سازمان های غیردولتی از مهمترین و موثرترین نهادهای جامعه مدنی به شمار می آیند و می توانند در ارتباط با حقوق شهروندی تاثیر به سزایی در حمایت از حقوق شهروندان در حوزه های مختلف از جمله نظارت بر رعایت حقوق شهروندی در آموزش و پرورش و شفاف سازی در این زمینه و همچنین آشنایی گروه هدف با حقوق خود، و نهادینه ساختن این موضوع که دانش آموزان،اولیاء و جامعه ی فرهنگیان به عنوان گروه هدف آموزش و پرورش در حوزه های مختلف مشارکت داشته و در برابر حقوقی که دارند، مسئولیت هایی را نیز در راستای اداره بهتر امور و ایجاد نظم باید بر عهده داشته باشند، دارند. شناخت این حقوق و تکالیف نقش مؤثری در ارتقاء شهروندی و ایجاد محیطی بر اساس نظم و عدالت و قانونمداری و ممانعت از رشد رذایل اخلاقی خواهد داشت.
نگارنده مصمم است در نوشتارهای بعدی به بندهای دیگری از منشور حقوق شهروندی در آموزش وپرورش در حد بضاعت بپردازد و از سایر همکاران صاحب نظر نیز درخواست می شود که به موضوع چگونگی تحقق واجرایی شدن حقوق شهروندی در آموزش و پرورش بیشتر بپردازیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه تشکل ها/
طرح " معلم تمام وقت " برای نخستین بار توسط علی الهیار ترکمن مطرح شد . ( این جا )
این طرح به تصویب شورای توسعه مدیریت رسیده است .
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش بر خلاف گفت و گوی قبلی که میزان افزایش را 25 درصد به فوق العاده ویژه اعلام کرده بود در آخرین اظهار نظر به 18 درصد کاهش داده است و مهم تر این که هیچ گونه سخنی از میزان افزایش ساعت موظفی معلمان نکرده است .
پس از آن ؛ وزیر آموزش و پرورش میزان ساعت موظفی را 36 ساعت اعلام کرده بود . ( این جا )
به نظر می رسد مرحله اول این طرح افزایش ساعت کار به 30 ساعت و مرحله دوم افزایش ساعت کار به 36 ساعت است.فاز اول طرح در متوسطه اجرا می شود، زیرا در ابتدایی که هر پایه یک معلم دارد و ساعت کار مدارس 25 ساعت در هفته است اجرای این طرح عملی نیست. ( این جا )
الهیار ترکمن در گفت و گو با فارس این اقدام را " اصلاحی و نوآورانه " تلقی کرده که با کملطفی منتقدین مواجه میشود .
یکشنبه 15 مهر ماه مدیر صدای معلم گفت و گویی را با " رادیو فرهنگ " انجام داد .قرار بود در این گفت و گو « علی پورسلیمان » مدیر صدای معلم به عنوان مخالف طرح " معلم تمام وقت " و « علی الهیار ترکمن » معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش به عنوان موافق شرکت کنند .متاسفانه الهیار ترکمن در این گفت و گو حاضر نشد . ( این جا )
مدیر صدای معلم بیان کرده بود :
" انتظار این است که مسئولانی که طرح هایی را عنوان می کنند باید بیایند و قاعدتا و منطقا از طرح های خودشان دفاع بکنند و ادله لازم و استدلال کافی برای طرح های خودشان ارائه بکنند. اگر واقعا توان استدلال و اقنای افکار عمومی را ندارند نیازی نیست که با این طرح ها وقت معلمان را بگیرند و افکار عمومی را مشغول بکنند و حتی حاضر نباشند در یک گفت و گوی رادیویی ساده و مستقیم حضور پیدا بکنند و به پرسش ها و دغدغه های معلمان که الآن یک بحث جدی در مدارس است پاسخگو باشند. " .
« صدای معلم» بر خلاف نظر این مقام آموزش و پرورش طرح معلم تمام وقت را در تضاد با کیفیت بخشی آموزش و صرفا طرحی برای مدیریت سونامی بازنشستگی می داند .
امروز سه شنبه تشکل های فرهنگیان نشستی را با « یارمحمدحسین بر » مدیرکل امور اداری وزارت آموزش و پرورش برگزار کردند .
گزارش را بخوانید .
سردیس دکترعلی شریعتی در دانشگاه فرهنگیان شهر ساری به علت داشتن کراوات به دستور مقامات مافوق مورد دستکاری قرار می گیرد تا کراوات او حذف شود .
این تراژدی سالهاست که بر سر تاریخ ، فرهنگ ، اخلاق ، و سنت ایرانی ، دینی و معنوی ما آمده است تا تاریخ و فرهنگ و اخلاق را آن طور که مورد پسند ماست بدوزیم و ببافیم و به تن مردمی با تمدن چند هزارساله کنیم .
حاصل این تحمیل الگوی زیست در این چهار دهه ، نه بسط اخلاق و صداقت و تربیت انسان هایی صاحب کرامت و وجدان اخلاقی ، که تربیت افرادی دروغگو ، متظاهر ، فریبکار ، منافق ، همراه با شخصیت دوگانه و چند چهره ، و غیر قابل اعتماد و اتکا می باشد .
قشری گری ، ظاهرگرایی ، دخالت در شخصی ترین امور زندگی مردم و توسل به زور و استبداد برای تحمیل باورهای خود به دیگران چنین سرنوشت غمباری را برای تمدن کهن ایرانی رقم زده است .
کشوری که مدعی آن هست که پیامبر اسلام برای " انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق " ظهور کرده است و جامعه ای که سودای صدور چنین تمدنی به جهان را به عنوان الگو دارد ، این گونه دست به تحریف تاریخ ، و تکثیر نفاق و تباهی اخلاق می زند . در جامعه ای که دروغ و نفاق به شکلی نهادینه به دانشجویان و دانش آموزان آموزش داده شود ، و اخلاق لگدکوب و شرافت و صداقت نه باعث تحسین و ارزش که پلکان قدرت و ثروت و شهرت شود ، دیگر نه به گذشته ی خود می تواند تکیه کند ، نه به آینده ی خود امیدی خواهد داشت
دانشگاه فرهنگیان این گونه آموزگارانی ! را تربیت خواهد کرد تا به آموزش نسلی بپردازد که سرلوحه ی آن باید اخلاق و صداقت ، راستی و درستی باشد . تباهی یک تمدن از تباهی اخلاقی و تخریب شخصیتی آن آغاز می شود و سیاست گذاران و تصمیم گیران نظام آموزشی و فرهنگی باید پاسخ بدهند که چند دهه تحریف تاریخ و ورود به حوزه ی خصوصی زیست مردم و دستبرد به گذشته و اندوخته های ایرانیان چه دستاوردی برای ایران داشته است ؟!
اولین گام ساختن یک جامعه ی سالم ، نرمال و سازگار با خود و همنوعان خود و طبیعت ، توصیف و پذیرش واقعیت وجودی آن جامعه ، فارغ از هر گونه داوری و ارزش گذاری است .
اینکه کوروش یا داریوش ، شاه عباس یا نادرشاه ، رضاشاه یا مصدق ، بازرگان یا شریعتی ، خادم بوده اند یا خائن ، صادق بوده اند یا ناصادق ، از جهاتی و ابعادی منشاء خدمت بوده اند و یا از ابعاد و جهات دیگری باعث خسران و زیان ، و یا هر ارزش گذاری و داوری دیگری مستلزم آن است که ما نخست روایت صادقانه ، شفاف و بی کم و کاست از سیرت و صورت آنان ارائه نماییم و بدون دخل و تصرف در واقعیت روی داده و موجود ، آنان را همان گونه که بوده اند به مخاطبانمان بنمایانیم تا بتوانیم داوری درست و یا نزدیک به حقیقت و عادلانه ای داشته باشیم .
اگر دل در آبادی و توسعه ی میهنمان داریم ، اگر به میراث پرافتخار ملی و دینی و معنوی خود وفاداریم و اگر نگران آینده ی این کشور و تمدن و ملت کهن ایران زمین هستیم ، برای یک بار هم شده دست یاری به سوی کارشناسان و اساتید حوزه ی روان شناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، و مورخان و فرهنگ شناسان ، دراز کنیم و از دانش و تخصص و تجربه ی آن عالمان در ممانعت از فروپاشی همبستگی ملی ، باورهای اعتقادی و شرافت های اخلاقی بهره گیریم که فردا بسیار دیر است .
در جامعه ای که دروغ و نفاق به شکلی نهادینه به دانشجویان و دانش آموزان آموزش داده شود ، و اخلاق لگدکوب و شرافت و صداقت نه باعث تحسین و ارزش که پلکان قدرت و ثروت و شهرت شود ، دیگر نه به گذشته ی خود می تواند تکیه کند ، نه به آینده ی خود امیدی خواهد داشت .
آنان به روزمرگی ، فرصت طلبی ، بیرون کشیدن گلیم خود با توسل به هر حیله و نیرنگ و پلشتی روی خواهند آورد و اینجاست که سقوط و انحطاط و شکست یک ملت رقم خواهد خورد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
اعمال تغییر ساختار نظام آموزشی پس از گذشت سال ها هنوز تاثیرات خود را به صورت کامل نشان نداده است .
تغییر ساختار تاثیر خود را بر تغییر کتاب های درسی هم گذاشته است .
آیا واقعا آن تغییر الزامی و اجتناب ناپذیر بود ؟
کتاب های درسی توسط چه کسانی و با چه الگوهای فکری تنظیم و نهایی می شوند و سهم مهارت های زندگی و اصول کار گروهی در محتوای این کتاب ها چیست ؟
و پرسش های بسیاری که هنوز مجال پاسخ گویی نیافته اند .
« محمود مهر محمدی » سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان و عضو شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در گفت و گو با « صدای معلم » به برخی از این پرسش ها پاسخ داده است .
به خانه که میرسید، چادرش کاملاً گچی بود. چادرش را درمیآورد و میگذاشت کنار کیفاش روی اپن و میرفت داخل آشپزخانه. سریع دست به کار میشد برای ناهار. زودپز را میگذاشت روی گاز و سریع در کابینتها را باز میکرد و مشغول میشد. گاهی حتی با همان مقنعه. چند باری وقتی از مدرسه آمده بود، دست که دادیم، حس کردم چقدر پوست انگشتهایش زبر شدهاست. به گچ حساسیت داشت. اما چارهای نبود. با دستکش سخت بود پای تخته بنویسد.
چند وقت یکبار، صدایش میگرفت و در نمیآمد. انگار گلودرد سختی گرفته باشد. خس و خس میکرد. سرما نخورده بود اما. بس که در کلاس پشت سر هم حرف زدهبود و صدایش را بالا برده بود، حنجرهاش جواب نمیداد.
سنی ندارد اما پاهایش واریس گرفتهاند. شبها از درد پا خوابش نمیبرد. آرام ناله میکرد که نفهمیم. اما از پا به پا شدناش، و گاهی از "آخ"ی که زیر لب میگفت، میفهمیدم که درد دارد. بس که در کلاس سر پا ایستاده بود.
یادم هست که اگر یک روز مریض میشد و کلاس نمیرفت، مدام عذاب وجدان داشت. همیشه وقت امتحانات، روی همان برگههای کمرنگ استنسیلی، گوشه اتاق مینشست و برگه تصحیح میکرد. عصبانی میشد. میخندید. ذوق میکرد. با همان خط نهچندان خوبش، کنار برگه، برای بچههای نکتههایی مینوشت. نه فقط از درس. نه تنها از جغرافیا. از جنس زندگی. اوایل بیعینک. بعدها اما عینک به چشم.. چشمهایش.
اینها و دهها بیشتر از این را، من، فرزند یک معلم، در زندگیاش دیدهام. ماه به ماه. ثلث به ثلث. سال به سال. موی سیاه به موی سفید. چروک به چروک صورت.. این خطهای روی صورتش، مال کدام حرص خوردن است؟ آن موی سفید ِ رها شده روی پیشانیاش، مال گرفتاری کدام دانشآموز؟ هر نمرهی چشمش را چند برگهی بدخط امتحانی بالا بردهاند؟ آن ذوق توی چشماش، مال کدام موفقیت محصل کلاسش بوده؟ این امید تمامنشدنی قلبش را از کدام دانشآموز معلمشدهاش گرفته؟ ...
خبر اعتصاب سراسری معلمان را شنیدم، دلم لرزید. یاد تمام این خاطرههایم از مادرم افتادم. یاد تمام روزهای معلمیاش. تمام صبوریهایش. چه کردهاید با این مادران ما؟ با پدران ما؟ با خواهران و برادران معلم صبورمان که جانشان، جان عزیز و امیدوارشان به لب رسیده؟ معلم که جانش به سادگی به لب نمیرسد. معلم سختجان است. معلم که راحت از کلاسش نمیزند. اما... بد کردید.
با معلمها، با رانندههای کامیون، با کارگرهای هفتتپه و یورت. با این مردم بد کردید. نجیباند اینها. دستهای همهشان زبر است. پاهای همهشان سختی کشیده. آن قدر نجیب هستند که امروز، توی دفتر بنشینند و خواستهشان را تنها، با سکوتشان، با کلاس نرفتنشان نشان بدهند. بد است آدم با این صبورها، با این نجیبها، نانجیبی کند. صدایشان را بشنوید. حتی اگر بدجور گرفته باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه زیر توسط یکی از فرهنگیان از استان بوشهر برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
آموزش و پرورش سالهاست که از کمبود معلم می نالد. اما تحلیل کارشناسانه و یا جست و جوی ریشه ای برای جبران آن ، کمتر صورت گرفته است. یکی از دلایل کمبود معلم استفاده از آنان به عنوان نیروهای ستادی در ادارات سراسر کشور است. آموزش و پرورش باید کادر اداری و نیروهای آموزشی خود را به طور جداگانه جذب نماید. معلمان و دبیران ، با عنوان کارمندان اداری و یا نیروهای ستادی مشغول خدمت هستند آن هم در پست هایی برای 18نوع مدرسه که هر کدام به کارشناسانی جداگانه نیازمندند. افزایش شوک آمیز ساختار آموزشی ما از سه دوره ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه به 18 نوع مدرسه و به وجود آمدن نقش هایی چون حراست و بسیج و کارشناسان فنی و حرفه ای و کار و دانش و... باعث افزایش نیروهای اداری گردیده است و از مهمترین دلایل کاهش نیروی آموزشی همین انتقال نیروست. این طرح شما چه به صورت داوطلبانه و یا اجباری و یا اختیاری که با گذشت زمان به اجبار تبدیل خواهد گشت ، خواسته های معلمان را زیرکانه استتار نموده است و انحراف معیاری جهت ابراز آن گردیده است
قبل از انقلاب ادارات آموزش و پرورش کوچک بودند و تعداد کارمندان محدود تا جایی که کل کارکنان اداری را یک معلم می توانست بشناسد، اما امروزه ادارات نواحی و مناطق به تناسب وسعت شهرها و استانها دارای ساختمانی بزرگتر هستند که به هنگام مراجعه در آن فرد راه خود را گم می کند و یا می بایست زود زود از افراد دیگر در کریدور، آدرس فلان کارشناس و یا معاون را بجوید و یا به تابلوهای مرجع که بر دیوار نصب شده است، مراجعه کند. تازه وقتی وارد اتاق مورد نظر می شود کسی را نمی شناسد. قبل از انقلاب و اوایل انقلاب ، اتاق کارمندان نسبتا بزرگ بود و 4-6 کارمند در یک اتاق مشغول به کار بودند اما امروزه تعداد اتاقها بیشتر و واحدها از هم جدایند.
پس تعداد نقش های ستادی چندین برابر دهه های گذشته گردیده است و ساختمانهای ادارات به تناسب همین موضوع ، بزرگتر گردیده است و معلمان و دبیران بیشتری جذب همین ادارات گردیده اند. که این مهم با عدم تناسب تربیت معلم در دانشگاههای مربوطه نسبت به نیاز مدارس و ساعات آموزشی و عدم جذب معلم از فارغ التحصیلان سایر دانشگاهها ، نیز شدت بیشتری گرفته است. لذا امروز کمبود معلم داریم.
از طرف دیگر نقش های موجود در مدارس نیز نسبت به گذشته افزایش یافته است لذا آن تعداد از نیروها که باید به عنوان معلم در کلاس درس مشغول شوند به عنوان مربی آمادگی دفاعی ، مشاور ، دبیر پرورشی ، معاون اجرایی ، معاون.....ایفای نقش می نمایند که اگر کل کشور را در نظر بگیریم جمعیت قابل توجهی خواهد بود.
ما کمبود معلم نداریم ، ما نیروها را به درستی جایگزین نکرده ایم و یا در تعریف نیرو و نقش های اجتماعی اسراف نموده ایم .
به جای افزایش ساعات آموزشی معلمان و تمام وقت کردن آنان ، بهتر است به این مهم توجه داشته باشید و طی 5 – 10 سال آینده با گرفتن نیروهایی آزاد برای امور اداری ، به تدریج معلمان را به کلاس درس برگردانید تا کمبود معلم ، به طور حقیقی جبران گردد نه با طرحی به ضرر خود آنان . شما برای استخدام نیرو در ادارات همانند بانک ها و برخی سازمانها ، می بایست آگهی و آزمون استخدام داشته باشید، یعنی جذب نیروی ستادی از بین تحصیل کردگان جوان رشته های گوناگون انجام بگیرد.
زمان آموزش در کشور ایران غیراستاندارد و یا کم نیست که قصد افزایش ساعات تدریس معلمان را در دستور کار خود دارید حال برای اثبات عدم کشش بیشتر برای افزایش ساعات تدریس معلمان طی مقایسه زیر، به بررسی این مهم پرداخته می شود:
عوامل مؤثر بر زمان آموزش يك موضوع
بر اساس مدل کارول ، زمان لازم برای یادگیری یک موضوع درسی برای دانش آموزان به پنج عامل زیر بستگی دارد:
الف - استعداد و ظرفیت یادگیری
ب - توانایی و قابلیت فراگیرنده برای فهم موضوعی خاص.
ج - تمرکز بر یک موضوع
د - فرصت های یادگیری یا زمان مجاز برای یادگیری.
ه - ماهیت موضوع یادگیری
لازم است دقت نمائیم زمانی که آموزش دهندگان و محققان در بارۀ زمان اختصاص یافته به آموزش صحبت می کنند ، منظورشان یکی از موارد زیر است:
*زمان مدرسه : منظور میزان زمانی است که در مدرسه صرف می شود و بیشتر به تعداد روزهای تشکیل مدرسه در یک سال اشاره دارد.
*ساعت کلاس : میزان ساعتی که هر روز به کلاس اختصاص می یابد و شامل وقت ناهار و زنگ تفریح و .... نیز می شود.
*زمان لازم برای هر موضوع درسی : زمانی است که برای آموزش یک مادۀ درسی خاص صرف می شود و به دانش ویژۀ دانش آموزان و مفهوم و مهارت های درسی بستگی دارد.
*زمان درگیر شدن در فعالیت : مدت زمانی است که دانش آموزان به موضوع درسی توجه و در فعالیت یادگیری شرکت می کنند. این زمان صرف فعالیت هایی نظیر ارتباط اجتماعی با دیگران ، رفتارهای ضداجتماعی و.... می شود.
*زمان مردۀ آموزشی : زمانی که در طول هر کلاس یا ساعت درسی ، هیچ کاری در آن انجام نمی شود. زمانی که به هر دلیلی معلم در مدیریت آن زمان ناموفق بوده است. اندرسون معتقد است که زمان اختصاص یافته به آموزش از ارزش ها سخن می گوید.
میانگین ساعات آموزشی در یک سال تحصیلی (تعداد روزها) و طول مدت یک روز آموزشی در 9 کشور جهان این طرح شما چه به صورت داوطلبانه و یا اجباری و یا اختیاری که با گذشت زمان به اجبار تبدیل خواهد گشت ، خواسته های معلمان را زیرکانه استتار نموده است و انحراف معیاری جهت ابراز آن گردیده است
تعداد روزها / طول مدت یک روز آموزشی برحسب دقیقه
************* / ***************************************
آلمان 1050 / 300
انگلیس 960 / 300
آمریکا 1014 / 338
ایران 1110 / 360
تایوان 1177 / 318
ژاپن 1050 / 230
فرانسه 1073 / 370
کانادا 925.5 / 304
کره جنوبی 978 / 264
میانگین 29. 1033 / 311 (1)
اگر به آمار ارائه شده دقت نمائید تعداد روزها و طول مدت یک روزۀ آموزشی کشور ایران از میانگین جهانی در حد بالایی است. پس زمان آموزش در کشور ایران غیراستاندارد و یا کم نیست که قصد افزایش ساعات تدریس معلمان را در دستور کار خود دارید.
در ضمن میزان حقوق دریافتی معلمان با ساعات کاری آنها تناسبی مستقیم دارد. یعنی هر چه ساعات تدریس بیشتر ، حقوق نیز بیشتر و برعکس.این تناسب در مقایسه با کشورهای دیگر صدق نمی کند. و اگر قصد تمام وقت کردن معلمان را دارید ابتدا حداقل حقوق سه میلیون تومان را باید اِعمال نمائید و سپس به این کار دست بزنید. با افزایش 18 درصد فوق العاده شغل ( که قبلا 25 درصد ذکر کرده بودید ) اوضاع اقتصادی و یا زندگی معلمان بهبود نمی یابد.
واقعیت این است که این حداقل حقوق حق قانونی معلمان است و برای تضمین و حفظ سلامت جسمی - روانی معلمان ، کششی برای افزایش ساعات کاری آنان ، وجود ندارد.
درد اصلی معلمان که در مجموع تجمعات و اعتراض ها و حتی در تحصن اخیر، عدم تأمین اقتصادی و ناهمگنی سطح حقوق دریافتی شان با کارمندان سایر وزارتخانه هاست که از آن به همسان سازی و یا همترازی حقوق یاد می شود. ما معلمان برای بهبود سطح معیشت زندگی ، برخورداری از رفاه نسبی و خدمات بیمه درمانی و تکمیلی کاهنده هزینه ها به عنوان پشتیبان سلامتی فرهنگیان ،بهبود کمیت و کیفیت آموزشی ، تغییر کتب درسی و محتوای آن و....
بارها به شما مسئولین مراجعه کرده ایم اما دریغ از اجرایی شدن آنها. ما نیازی به طرح رتبه بندی که به عنوان دیوار چین مانعی استوار در عدم افزایش حقوق معلمان محسوب می شود، نداریم. بهبود شرایط زندگی من معلم نیازی به تدوین و استیصال طرح های گوناگون ندارد.طرحی که به قانون اجرایی دست نمی یازد همانند لایحه رد شدۀ مجلس است. ما معلمان انتظار عمل واقعی و شفاف شمای مسئول را داریم نه وعده های سرخرمن.
شما مسئولان محترم بعد گذشت سالها ، هنوز قادر به پاسخگوئی برای مطالبات و خواسته های به حق فرهنگیان نیستید، چگونه انتظار دارید طرح تمام وقت شدن را ، آنان بپذیرند؟!
این طرح شما چه به صورت داوطلبانه و یا اجباری و یا اختیاری که با گذشت زمان به اجبار تبدیل خواهد گشت ، خواسته های معلمان را زیرکانه استتار نموده است و انحراف معیاری جهت ابراز آن گردیده است.
محتوای آموزش ، نحوۀ پیاده سازی آموزش و ترکیب فیزیکی کلاس ها و مدارس ما آنقدر جاذب و دلربا نیست که بتوانیم دانش آموزان و یا معلمان را بیشتر از این در مدرسه و یا کلاس درس نگه داریم . نه همانند کشورهای دیگر زنگ تفریح مناسب داریم (30 - 45 دقیقه ) و نه حقوق همانند آنها دریافت می کنیم . شما شرایط مطلوب برای رضایتمندی معلمان را ایجاد کنید تا نگاه منفی جامعه و مسئولان از جمله رئیس جمهور به معلمان اصلاح شود. چگونه می توان به معلم گفت : اگر راضی نیستید از این شغل کناره گیرید؟!
بهتر نیست به دلایل این نارضایتی ، بیندیشید؟ یا به این مهم بیندیشید که چرا دیدگاه آحاد جامعه به معلمان عاری از عزت و افتخار است ؟ علت ارزانی معلم و اجازت جسارت به معلم از کجا نشأت می گیرد؟ چرا در هر ناملایماتی که حادث می شود ابتدا من معلم محکوم می شوم ؟
و اگر جایگاه من معلم اعتباری والا دارد پس چرا در قلۀ رفیع اعتلای ارزش های جامعه قرار ندارم؟
خلاصه آن که گِره از مشکلات ما باز کنید و گِره های بیشمار بر آن روا ندارید.
1 ) مجلۀ رشد آموزش متوسطه آبان 1392 - pdf مقایسه تقویم تحصیلی و زمان آموزش ایران با سایر کشورها - دکتر نیره شاه محمدی.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
گروه اخبار/
سفرهای هوایی امروز دیگر به بخش جدایی ناپذیر از زندگی ما بدل شده اند. وقتی برای یک سفر تفریحی یا حتی کاری بلیط هواپیما تهیه می کنیم و سختی ایستادن در صف پاسپورت را به جان می خریم، یعنی دیگر به حاشیه های یک سفر هوایی عادت کرده ایم. البته هنوز شکایت بسیاری از مسافران این است که به محض اینکه پای خود را از هواپیما بیرون می گذارند، بیمار می شوند. خیلی ها دلیل بیماری خود را نمی دانند؛ مسمومیت غذایی، مسمومیت با آب یا پرواز با هواپیما!
به نظر می رسد برخی انگشت اتهام را به درستی به سوی هواپیما نشانه گرفته اند. گواه این ادعا هم نتایج تحقیقی است که در روزنامه وال استریت ژورنال به چاپ رسیده است. تحقیقی که ثابت می کند خطر سرماخوردگی در هواپیما 20 درصد بیشتر از حالت معمول است. اما وال استریت ژورنال در این زمینه تنها نیست. روزنامه دیگری با نام"تحقیقات سلامت زیست محیطی" احتمال سرماخوردگی را در هواپیما 113 برابر بیشتر از زندگی روزمره می داند.
البته ادعاهای بالا به این معنی نیست که عطای سفرهای هوایی را به لقای آنها ببخشیم. اقبال مسافران به پرواز به خاطر امکان خرید بلیط ارزان هواپیما و تجربه یک سفر راحت و بی دردسر است. کافی است بیشتر بدانیم تا بتوانیم یک سفر کم خطر داشته باشیم. شروع سفر راحت و بی دردسر را می توانید با خرید بلیط هواپیما از قاصدک 24 کلید بزنید.
در تحقیقی که در روزنامه تحقیقات سلامتی منتشر شده، بر روی منابع مختلف انتقال بیماری در هواپیما بررسی هایی انجام شده است. با این حال اتفاق نظر بر این است که علت شایع و اصلی تمام این دردسرها یک چیز است: پایین بودن رطوبت کابین به دلیل پایین بودن رطوبت در ارتفاع. به همین خاطر هواپیماهایی که کار تهویه هوا را در کابین های خود با جدیت بیشتری دنبال می کنند، شاهد میزان کمتری از انتقال بیماری هستند.
بد نیست بدانید که میزان ارتفاع نرمال برای پروازها 30 تا 35 هزار پا است. در این ارتفاع رطوبت هوا به 10 درصد یا پایین تر کاهش پیدا می کند. در چنین سطح پایینی از رطوبت سیستم دفاعی طبیعی مخاط بینی و گلوی ما خشک شده و مسدود می گردد. این یعنی یک محیط مناسب برای حمله ویروس های سرماخوردگی و آنفلونزا به بدن ما!
حالا که در مورد مکانیسم دفاعی و علت اصلی بیمار شدن پس از پرواز اطلاعاتی را به دست آوردید، یاد بگیرید که چگونه از این خطر مصون بمانید. توصیه های زیر می توانند شما را از ویروس های مزاحم سرماخوردگی پس از پرواز حفظ کرده و پایان سفرتان را تلخ نکنند.
نوشیدن آب زیاد در طول پرواز می تواند از خیلی چیزها جلوگیری کند؛ سردرد، مشکلات گوارشی، گرفتگی عضلات و ... . . علاوه بر این، نوشیدن آب کافی به تقویت مکانیزم های طبیعی دفاعی پیشگیرانه بدن کمک کرده و عملکرد آنها را بهتر می کند. نکته دیگری که باید بدانید این است که که نوشیدن آب در طول پرواز تأثیر به مراتب بیشتری از نوشیدن به یکباره آب به مقدار زیاد قبل یا در طول پرواز دارد. این را هم به خاطر داشته باشید که نوشیدن سایر نوشیدنی ها مانند الکل یا قهوه می تواند آب بدن شما را کاهش دهد.
دست ها مهم ترین نقطه تماس بدن با ویروس های سرماخوردگی، آنفلونزا و سایر میکروب ها در هواپیما و جاهای دیگر هستند. دانشمندان می گویند ویروس های موجود سرماخوردگی و آنفلونزا می توانند برای ساعت ها روی پوست یا اشیا و سطوح دیگر زنده بمانند. اما خبر خوب این است که شستن دست ها با آب داغ و صابون می تواند تأثیر چمشگیری بر انتقال میکروب ها به بدن داشته باشد. بنابراین در صورت امکان دست های خود را پیش از صرف غذا و نیز پس از پرواز با آب داغ بشویید.
درست به همان میزان که حفظ نظافت دست ها می تواند از انتقال میکروب ها و ویروس ها جلوگیری کند، استفاده از دهان شویه در طول پرواز می تواند لایه محافظتی دیگری را برای شما ایجاد کند. حفظ رطوبت حلق نیز کارکرد دیگر این مواد است.
هر چند که تأثیر واکنشی سریع ویتامین ها به ویروس های سرماخوردگی هنوز به اثبات نرسیده است، اما بسیاری از مسافران در مؤثر بودن آنها هیچ تردیدی ندارند. برخی پزشکان نیز بر این باور هستند که تأثیر قرص های ویتامین در پیشگیری از بیماری هنوز ثابت نشده، اما این قرص ها ممکن است به کاهش شدت یا طول عمر بیماری کمک کنند. حالا که نکات بهداشتی در پرواز را فرا گرفته اید، برای رزرو بلیط هواپیما یا بلیط قطار می توانید به قاصدک 24 مراجعه نمایید.
پایان پیام/