صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه اخبار/

حجت‌الاسلام علی ذوعلم رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش‌ و پرورش

امرور شنبه 22 دی ماه آئین تکریم و معارفه رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش‌ و پرورش با حضور وزیر آموزش‌ و پرورش در سالن اجتماعات این سازمان برگزار شد .

حجت‌الاسلام علی ذوعلم در حال حاضر عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عضو شورای مرکزی کانون تربیت اسلامی است .

کانون تربیت اسلامی تشکلی با مدیریت محمود فرشیدی  نخستین وزیر آموزش و پرورش دولت محمود احمدی نژاد است .

پیش از او « حیدر تورانی » به مدت 10 ماه سرپرستی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی را بر عهده داشت .

حجت‌الاسلام والمسلمین علی ذوعلم در چهارمین گردهمایی کانون تربیت اسلامی در شهریور ماه 94 گفته بود: 

" افرادی هستند که حرف‌های چند دهه قبل را روشنفکری می‌دانند و معتقدند آموزش و پرورش نباید ایدئولوژیک باشد ، این افراد از فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی دور هستند.

 آنچه امروز در غرب به عنوان تعلیم و تربیت علمی مطرح می‌شود، ایدئولوژیک‌ترین تعلیم و تربیت‌ها است و در عرصه عمل نیز آن را مشاهده می‌کنیم. دانش آموزان ما نیز باید اهل تفکر، مومن، امیدوار به آینده و حقیقت‌جو تربیت شوند. در چنین شرایطی چگونه می‌توان عنوان کرد که تعلیم و تربیت ایدئولوژیک غلط است."

پایان پیام/

گروه گزارش/

کوچک سازی سازمانی در آموزش و پرورش و حذف دفتر امور زنان

از اولتیماتوم سازمان مدیریت و برنامه ریزی به وزارت آموزش و پرورش برای کوچک سازی ساختار تشکیلاتی حدود یک سال می گذرد .

فرصت سازمان مدیریت و برنامه ریزی در ابتدا 15 روز بوده است .

با جدی تر شدن بحران " کمبود معلم " به تازگی انصاری رئیس سازمان اداری و استخدامی با بیان اینکه ساماندهی داخلی بر عهده آموزش و پرورش است گفته است بخشی از کمبودها ناشی از اشکالات ساماندهی داخلی آموزش و پرورش است؛ از نظر ما باید ۲۵ درصد کادرآموزشی آموزش و پرورش در مشاغل مدیریت، معاونت و مربی‌گری حضور داشته باشد ولی الان ۳۳ درصد است. در حالی که در سیستم اداری و مدیریتی و از جمله وزارت آموزش و پرورش هنوز موضوع عزل و نصب مدیران فاقد زیرساخت هایی بر مبنای شایستگی های حرفه ای و مدیریتی است و بحث دخالت افراد و نهادهای بیرونی و غیرمتخصص در سامانه مدیریتی این وزارتخانه کاملا قوی و آشکار است ؛ آیا تغییراتی به نام کوچک سازمانی و یا عباراتی معادل آن بدون تامین شرایط لازم و کافی خواهد توانست وزارت آموزش و پرورش را در مدار حرفه ای و ذاتی خویش قرار دهد

معاون رییس جمهور با تاکید بر اینکه آموزش و پرورش باید این نیروها را آزاد کند و سر کلاس بفرستد، ادامه داد: قرار نیست آموزش و پرورش هر طور عمل کرد، هزینه عملکرد آن را دولت پرداخت کند.

علی الهیار ترکمن معاون توسعه، مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش فروردین ماه سال جاری درباره وضعیت ادغام معاونت‌ها در آموزش و پرورش در راستای کوچک‌سازی ساختار تشکیلاتی گفته بود :

 بر اساس مصوبه‌ای که در دولت اعلام شده است، آموزش و پرورش باید به عنوان یکی از وزارتخانه‌ها موضوع ادغام معاونت‌ها را مورد توجه قرار دهد و بر اساس این مصوبه تصمیم گرفته شده تا ۵ معاونت در وزارت آموزش و پرورش داشته باشیم.

با این حال این موضوع منتفی شده است هر چند مسئولان وزارت آموزش و پرورش تاکنون دلیلی برای تغییر مصوبه دولت در این وزارتخانه اعلام نکرده اند .

پس از ادغام مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی در دفتر وزارتی و تاسیس"  مرکز امور هماهنگی، ارتباطات و حوزه وزارتی آموزش و پرورش " حالا نوبت به " دفتر امور زنان " رسیده است .

در این راستا ، وزیر آموزش و پرورش درخواستی را مبنی بر حذف این دفتر و تبدیل آن به " مشاور " به امور اداری و استخدامی ارائه کرده است .

کوچک سازی سازمانی در آموزش و پرورش و حذف دفتر امور زنان

هم زمان با انتخابات سال 96 و نیز پس از آن مسئولان وعده داده بودند که 30 درصد پست های مدیریتی در آموزش و پرورش به زنان واگذار گردد .

با این حال و پس از گذشت بیش از یک سال تنها 6 تا 7 درصد مدیریت های ارشد و میانی آموزش و پرورش در اختیار زنان است .

مطابق با اعلام مسئولان این وزارتخانه بیش از نیمی از پرسنل ( حدود 54 درصد ) وزارت آموزش و پرورش را زنان تشکیل می دهند .

در حال حاضر در ادارات کل آموزش و پرورش استان ها یک مشاور به همراه یک کارشناس و در سطح مناطق یک مشاور در امور زنان فعالیت می کند .

حال پرسش این است که آیا چابک سازی فقط در سطح ستاد باقی خواهد ماند و یا چابک سازمانی به سطوح پایین تر هم خواهد رسید .

علاوه بر این و مهم تر از این ها ؛  در طول تاریخ این وزارتخانه ساختار و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش 28 بار تغییر کرده است .

کوچک سازی سازمانی در آموزش و پرورش و حذف دفتر امور زنان

با این حال به اذعان علی زرافشان معاونت سابق آموزش متوسطه در گفت و گویی که با صدای معلم داشت ( این جا ) ؛ این تغییرات نتوانسته است رضایت سازمانی را ایجاد کند  .

در حالی که در سیستم اداری و مدیریتی و از جمله وزارت آموزش و پرورش هنوز موضوع عزل و نصب مدیران فاقد زیرساخت هایی بر مبنای شایستگی های حرفه ای و مدیریتی است و بحث دخالت افراد و نهادهای بیرونی و غیرمتخصص در سامانه مدیریتی این وزارتخانه کاملا قوی و آشکار است ؛ آیا تغییراتی به نام کوچک سازمانی و یا عباراتی معادل آن بدون تامین شرایط لازم و کافی خواهد توانست وزارت آموزش و پرورش را در مدار حرفه ای و ذاتی خویش قرار دهد .

تحلیل مدیر این رسانه در مورد این گونه تغییرات و ماهیت آن را می توانید در این جا مطالعه کنید . ( این جا )

پایان پیام/

منتشرشده در گفت و شنود

گروه بازنشستگان - حمزه رستمی /

نشست روسای کانون های بازنشستگی آموزش و پرورش سراسر کشور با مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری

نشست روسای کانون های بازنشستگی آموزش و پرورش سراسر کشور با حضور « تقی زاده  » مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری در تاریخ هجدهم دی ماه برگزار گردید .

حمزه رستمی رئیس کانون بازنشستگان آموزش و پرورش فارس موارد ذیل  رادر خصوص مشکلات، مطالبات و خواسته های بازنشستگان را مطرح کرد :

او گفت که بازنشستگان در چهار محور از دولت طلبکار هستند :

۱.حقوق اندک که با توجه به شرایط فعلی اوضاع اقتصادی بایستی به افزایش حقوق بازنشستگان از جمله متناسب سازی توسط دولتمردان و نمایندگان مجلس اهتمام جدی نمایند .

 ۲. تفاوت میانگین و حقوق بین بازنشستگان مختلف با شاغلان

۳. بیمه تکمیلی کارآمد و فراگیر با توجه به ماده۸۵ قانون مدیریت خدمات کشوری

 ۴. عدم نظارت بر اجرای صحیح قانون مدیریت خدمات کشوری با توجه به تلاش های انجام شده هنوز ضعف های زیادی وجود دارد به طوری که شصت و هفت و هفت دهم درصد قدرت خرید بازنشستگان کاهش یافته است و متاسفانه صندوق بازنشستگی کشوری ۱۲ هزار رای دیوان عدالت اداری بازنشستگان رادر سالهای اخیر ابطال نموده است.

۵. عدم پرداخت کسورات حقوق بازنشستگان در ماههای آبان و آذر با تاخیر بیش از حد معمول که نارضایتی بازنشستگان را فراهم نموده است و مشکلاتی را برای کانون‌هایی که صندوق قرض الحسنه پرداخت وام دارند به بار آورده است

 ۶. حمایت و تقویت از کانون‌های بازنشستگی کشوری زیرا کانونها موثرترین پل ارتباطی بین دولتمردان و مسئولین محسوب می شوند .

۷. بحران صندوق های بازنشستگی کشوری ؛ رویکرد در تغییر ساختاری، تبدیل عملکرد سنتی به علمی فن آوری ،نظارت جامع ،تعیین سود و زیان هلدینگ‌ها، انتصاب مدیران مجرب ومتعهد و متخصص با رشته های مرتبط، شفاف‌سازی و حضور بازنشستگان خبره و صاحب نظر در هیئت امنای صندوق بازنشستگی کشوری از جمله مواردی است که باید مد نظر قرار گیرد.

همچنین در این تاریخ در حضور وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی مطالبات مشکلات و خواسته های بازنشستگان توسط حمزه رستمی کانون بازنشستگان آموزش و پرورش بیان گردید .

۱. به کارگیری فرزندان بازنشستگان با شرایط و اولویت یکسان در هلدینگ های  صندوق بازنشستگی کشوری

 ۲. ترتیبی اتخاذ گردد تا کسورات حقوق بازنشستگان به موقع پرداخت گردد .

 ۳. بیمه تکمیلی جانبازان و ایثارگران بازنشسته ؛ باتوجه به اینکه بیمه این عزیزان ویادگاران دوران دفاع مقدس توسط بنیاد شهید و بیمه دی قطع گردیده وطبق دستورالعمل دولت به دستگاه های اجرایی محول گردیده تاکنون وضعیت بیمه تکمیلی این عزیزان در بلاتکلیفی است .

۴.کلیه خدمات رفاهی شاغلین دستگاه‌های اجرایی مشمول بازنشستگان هم شود .

 ۵. همسان سازی حقوق بازنشستگان به میزان ۱۵ هزار میلیارد تومان در سال ۹۸  یکی از خواسته های جدی به حق بازنشستگان است .

۶. با توجه به سرمایه های عظیم بازنشستگان که به صورت امانت در اختیار صندوق بازنشستگی کشوری است نیازمند نظارت مستمر بر چگونگی عملکرد صندوق بازنشستگی کشوری می باشد .

 ۷ . تقویت و حمایت کانونهای بازنشستگی کشوری که والاترین نهاد اجتماعی بازنشستگان می باشد .

 ۸. بیمه تکمیلی بازنشستگان؛  باتوجه به شرایط جسمی و روحی بازنشستگان باید فراگیر باشد تا بتواند جوابگوی هزینه های سرسام  آور این عزیزان باشد

ضمنا از حضور نمایندگان شیراز مسعود رضایی و علی اکبری که با دلسوزی وجدیت پیگیر مطالبات بازنشستگان هستند و در جمع مدیران کانون‌ها حضور پیدا کردند و قول مساعد برای دفاع در لایحه بودجه را دادند تشکر به عمل آمد .

پایان پیام/

منتشرشده در بازنشستگان

" روزنامه نگاری ؛ یعنی انتشار چیزی که بعضی ها نمی خواهند منتشر شود ، غیر آن روابط عمومی است . "

جورج اورول ، رمان نویس و خبرنگار

نقدی بر دیدگاه امیرعلی نعمت اللهی در مورد جایگاه رسانه و روابط عمومی و جایگاه معلمی

قبل از ورود به این بحث در ابتدا لازم می دانم از یادداشت ها ، پیام ها و محبتی که دوستان و همکاران در موضوع شکایت از صدای معلم و دفاع منطقی از رسانه خودشان ابراز داشته اند تشکر و قدردانی کنم .

در یادداشت پیشین که البته در روزنامه شرق منتشر گردید به موضوع " روابط عمومی ، استقلال آموزش و هویت حرفه ای معلمان " اشاره کردم . ( این جا )

در ابتدا نوشته بودم :

" تا چندی پیش باور عمومی حتی در خانواده گسترده آموزش بر این استوار بود که بحث " روابط عمومی " جایگاهی در ساختار متمرکز و متصلب آموزش و پرورش ندارد اما نیم نگاهی بر عملکرد مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی این وزارتخانه  در یک سال اخیر و در آخر تغییراتی که در بافت مدیریتی این مرکز مانند بازداشت نجات بهرامی و مرخصی اجباری وی و نیز برکناری محترمانه مرتضی نظری رئیس روابط عمومی به بهانه کوچک سازی سازمانی صورت گرفت نشان از جایگاه برجسته و بی بدیل روابط عمومی در ارتباط با افکار عمومی دارد ... "

در تکمیل این یادداشت کوتاه باید اضافه کنم مهم ترین عملکرد و کارکرد روابط عمومی در یک سال و نیم اخیر این بود که نشان داد و اثبات کرد که از وزیر آموزش و پرورش تا سایر مسئولان ستادی حرفی برای گفتن ندارند .

در همان یاددادشت تصریح کرده بودم :

" این گلوگاه می تواند نقطه ثقلی برای پاسخ گو کردن مدیران و مقامات این دستگاه بزرگ باشد ، افرادی که دهه ها است عادت به تربیون های یک طرفه و " رتوش گری " در افواه و افکار عمومی دارند و مواجهه مستقیم با رسانه های مستقل و افکار عمومی " نیمه پنهان " آن ها را عیان می سازد ."

البته انتقاداتی هم بر مدیریت قبلی مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وارد است .

آقای نظری در همان ابتدا " استودیو الفبا " که ابتکاری نو و خلاقانه بود افراد و چهره های مختلفی را دعوت می کردند .

هدف هم پاسخ گویی مسئولان در نشسستی محدودتر و قاعدتا تخصصی تر و کارشناسی تر بود .

اما روند و کارکرد این استودیو نشان می داد که مطابق معمول برخی از خبرنگاران ثابت به این نشست ها دعوت می شدند .

صدای معلم درطول حداقل یک سال اخیر فقط یک بار آن هم برای " حسین خنیفر " دعوت شدم .

نقدی بر دیدگاه امیرعلی نعمت اللهی در مورد جایگاه رسانه و روابط عمومی و جایگاه معلمی

یک بار به یکی از مسئولان روابط عمومی گفتم که چرا چنین تبعیضی اعمال می شود .

ایشان پاسخ داد چون نشست ها یک دفعه ای است برای سهولت و سرعت کار مجبور می شویم برخی خبرنگاران را که یکی دو خیابان و یا چهار راه بالاتر و پایین تر هستند دعوت کنیم !

واقعا مبنای منطقی و کارشناسی کار برایم مبهم و غیرقابل قبول بود .

موضوع تاسف برانگیز آن که در ماجراهایی که در یک ماه و اندی پیش اتفاق افتاد این برخی دوستان خبرنگار موضع شان " سکوت کامل " بود .

و یا در ماه های اخیر میزان نشست های رسانه ای به صورت پرسش و پاسخ و چهره به چهره به حداقل رسیده بود .

روزی نبود که سیدمحمد بطحایی برای اموری مانند رونمایی از تمبر ، سخنرانی ، مراسم سپاس و... در جایی آفتابی نشود .

مشخص است که جریان و ماهیت این گونه نشست ها هم بیشتر تبلیغاتی و به صورت شوآف های رسانه ای خواهند بود . مرز بین انتقاد صریح و تشویش اذهان عمومی چیست ؟

همیشه با خود می اندیشم چگونه وزیر آموزش و پرورش می تواند دائما در چنین نشست هایی حضور پیدا کند و آن وقت فرصتی هم برای اندیشیدن و تفکر در مورد آسیب ها ، مشکلات و بحران این وزارتخانه وسیع هم داشته باشد ؟

تنها گزینه ای که در این " خلا " می تواند به عنوان یک فرضیه مهم و راهبردی مطرح شود این خواهد بود که در سایه ضعف وزیر آموزش و پرورش در مورد آسیب شناسی و یافتن راهکار مجبور خواهد بود تا امور مهم را به افراد دیگری واگذار کند .

چیزی که « محمد خرم » از آن به عنوان " اتاق فکر " نام می برد .

محمد خرم مشاور وزیر آموزش و پرورش درباره تغییر و تحولات اخیر آموزش و پرورش و شائبه‌هایی که درباره انتصابات وجود دارد، اظهار نظرهایی کرده بود . ( این جا )

خرم  بیان کرده بود وزیر همواره برای عزل و نصب‌ها از اتاق فکری کارشناس و فرهنگی بهره می گیرد .

در این مورد صدای معلم نوشت :

" « صدای معلم » در راستای شفاف سازی و پاسخ گویی مسئولان از وزارت آموزش و پرورش به ویژه سیدمحمد بطحایی می خواهد که اسامی و سمت های این اتاق فکر برای معلمان معرفی شوند .

پرسش صدای معلم این است که بیان مواضع این وزراتخانه و پاسخ گویی بر عهده چه فرد و یا نهادی باید باشد .

پیشنهاد این رسانه برگزاری یک نشست رسانه ای با حضور وزیر آموزش و پرورش برای شفاف سازی در این موارد است . "

هنوز کسی در این وزارتخانه پاسخ این پرسش را نداده است .

نخستین پرسش بنده از امیرعلی نعمت اللهی این است که ماهیت و کارکرد این اتاق فکر برای همه شفاف شود و نسبت خود را با این محفل مشخص کنند .

هر چند " اتاق فکر " تعریف دارد .

نقدی بر دیدگاه امیرعلی نعمت اللهی در مورد جایگاه رسانه و روابط عمومی و جایگاه معلمی

با توجه به وقایع اخیر بعید است بتوان از عنصر " فکر " برای چنین محفلی بهره جست .

شاید بتوان نام این جمع ناشناس را محفلی برای مدیریت بحران در آموزش و پرورش تلقی کرد .

و اما برمی گردیم به انتصاب آقای نعمت اللهی .

سرپرست مرکز امور هماهنگی، ارتباطات و حوزه وزارتی آموزش و پرورش در یک گروه تلگرامی خود را چنین معرفی می کند :

" عرض كنم كه شايد ارتباط من با وزاتخانه به كنگره چهارم اتحاديه انجمن هاي اسلامي برمي گردد كه همواره مستمربوده ،علاوه برآن حضورم در دو سازمان اداري و استخدامي كشور و برنامه و بودجه و همچنين سازمان مديريت نيزمن را باحوزه هاي مختلف آشنا كرده است ضمن اينكه حوزه حقوقي و پارلماني كه من عهده دار آن شدم كاملا تخصصي و تجربي بوده ضمن اينكه برخي ازدوستاني كه درحوزه هاي مديريتي آموزش و پرورش خدمت كرده اند لزوما آموزش وپرورشي به معناي خاص نبوده اند… پرسش این است کسی که تجربه حضور در کلاس با دانش آموزان را ندارد آیا اساسا می تواند مشکلات معلمان را درک کند ؟

اما آنچه مهم است همراهی بدنه ی کارشناسی در حوزه های تخصصی برای پیشبرد اهداف و سیاست های کلان نظام تعلیم و تربیت است .

شاید بتوان کارها و فعالیت های ستادی را به دوحوزه کاملا تخصصی و دیگری حوزه ی مدیریتی تقسیم کرد .

قطعا حضور یک فرد کارآزموده در حوزه ی برنامه ریزی درسی و مدیریت کلان آموزش و پرورش برای معاونت آموزشی این وزارتخانه مهم و ضروری باشد اما در برخی سمت ها و مسئولیت های دیگر که کار ستادی صرف و مدیریتی است، تایید می کنید که این شاخص از ضرورت کمتری برخوردار است .

نقدی بر دیدگاه امیرعلی نعمت اللهی در مورد جایگاه رسانه و روابط عمومی و جایگاه معلمی

آموزش و پرورش یک فرق مهم و اساسی با دیگر دستگاه های کشور دارد و آن این که همه ی بدنه ی آن از پای تخته تا صدر وزارتخانه متخصص و کارشناس و بعضا منتقد آن هم نقد های سازنده نه زرد و سیاسی هستند . برنامه شما برای ارتقاء بخش رسانه در حوزه آموزش  اضافه بر دستاوردهای قبلی چیست ؟

تا در این گروه فراموش نشده است بگویم من در اوایل کارم رئیس اداره بودم و قبل از ورود به آموزش و پرورش رئیس امور حقوقی و قوانین سازمان برنامه که در تراز مقامات است، توفیق خدمت داشتم ...

نخستین استنتاج آن است که آقای نعمت اللهی تاکنون حتی یک ساعت هم سر کلاس های آموزش و پرورش و به عنوان " معلم " تدریس نکرده است و ایشان در اوایل کار رئیس اداره بوده و قبل از ورود به آموزش و پرورش در سمت های هم تراز مقامات توفیق خدمات داشته است . اگر از نظر آقای نعمت اللهی ، نقدی سازنده نبود اتهام تلقی شده و باید فرد پرسش کننده ، منتقد و نقاد را به محاکم قضایی کشاند و یا این که باید با " گفت و گو " به فهم مشترک و اقناع طرفین رسید ؟

پرسش این است کسی که تجربه حضور در کلاس با دانش آموزان را ندارد آیا اساسا می تواند مشکلات معلمان را درک کند ؟

البته این مختص این دوست عزیز نمی شود و شامل افرادی مانند علی الهیار ترکمن که اتفاقا بیش از 20 سال پشت میز ریاست دپارتمان آموزش و پرورش در بخش " بالادستی " بوده است و... هم می شود .

آیا فعالیت در یک نهاد بالادستی مانند سازمان برنامه و بودجه موجب  می شود که مدیران شاغل در آن هم نگاه " از بالا به پایین " نسبت به پرسنل این دستگاه مانند معلمان داشته و یا با دیده " تحقیر آمیز " معلمان را بنگرند و انگار آمده اند تا به زعم خودشان سر و سامانی به این دستگاه بدهند ؟

نقدی بر دیدگاه امیرعلی نعمت اللهی در مورد جایگاه رسانه و روابط عمومی و جایگاه معلمی

دغدغه ی من همیشه این بوده است افرادی چنین مدعی و با نگاه تحقیرآمیز زمانی که احمدی نژاد این سازمان را از بیخ و بن منحل کرد کجا بودند و چرا حداقل از ماهیت و هویت سازمان متبوع خویش که سوابق درخشان خود را مستظهر به فعالیت در آن جا می دانند دفاع نکردند ؟

اگر چنین دفاعیاتی صورت گرفته است برای تنویر افکار عمومی منتشر کنند . تجربه و مشاهدات نشان می دهند افراد و جریاناتی که نقد و انتقاد را متصف و مقید به برخی صفات و ویژگی ها می کند معمولا نشان داده است که آدم های نقدپذیری نیستند

کسانی مانند ایشان و یا آقای الهیار ترکمن وقتی نتوانستند از هویت سازمانی که خود را متعلق به آن جا می دانند دفاع کنند چگونه می توانند نسخه ای برای آموزش و پرورش و مشکلات آن بپیچند ؟

قائم‌مقام و سرپرست مرکز امور هماهنگی، ارتباطات و حوزه وزارتی وزارت آموزش ‌و پرورش  در نشست فصلی مسئولین سازمان بسیج دانش آموزی با اشاره به نقدهای صورت گرفته به آموزش و پرورش  در فضای مجازی  می گوید:

" نقد سازنده آموزش و پرورش  را تقویت می کند.

در فضای مجازی نسبت به آموزش و پرورش بی مهری می شود لذا اگر نقد سازنده باشد خیلی خوب است اما بی مهری ها یاس را در آموزش و پرورش تقویت می کند لذا در این برهه از زمان نیازمند همراهی همه مسئولین و مردم هستیم "

حال پرسش من از ایشان آن است که معیار و یا شاقول برای تشخیص عنصر " سازنده بودن و یا " سازنده نبودن " چیست ؟

نقدی بر دیدگاه امیرعلی نعمت اللهی در مورد جایگاه رسانه و روابط عمومی و جایگاه معلمی

در حالی که " نقد " تعریف دارد .

نقد ، نقد است و سازنده و غیرسازنده هم ندارد .

تجربه و مشاهدات نشان می دهند افراد و جریاناتی که نقد و انتقاد را متصف و مقید به برخی صفات و ویژگی ها می کند معمولا نشان داده است که آدم های نقدپذیری نیستند .

مرز بین انتقاد صریح و تشویش اذهان عمومی چیست ؟ آیا فعالیت در یک نهاد بالادستی مانند سازمان برنامه و بودجه موجب شود که مدیران شاغل در آن هم نگاه " از بالا به پایین " نسبت به پرسنل این دستگاه مانند معلمان داشته و یا با دیده " تحقیر آمیز " معلمان را بنگرند و انگار آمده اند تا به زعم خودشان سر و سامانی به این دستگاه بدهند ؟

پرسش اگر پرسش باشد و مبانی داشته باشد موجب تزلزل در باورهای کلیشه ای و یا غلط افراد می شود و آیا می شود منتقد را موجب تعقیب قضایی قرار داد ؟

این ها واژه های مبهم و کش داری هستند که هر کسی می تواند ماهی خود را در آن صید کند .

( در حوزه کار معلمی بسیار اتفاق افتاده است که یک برگه ( اگر آزمون عینی یا تستی نباشد ) موقع  تصحیح و ارزش گذاری توسط معلمان مختلف یکسان نمره گذاری نمی شوند . )

اگر از نظر آقای نعمت اللهی ، نقدی سازنده نبود اتهام تلقی شده و باید فرد پرسش کننده ، منتقد و نقاد را به محاکم قضایی کشاند و یا این که باید با " گفت و گو " به فهم مشترک و اقناع طرفین رسید ؟

شما و دوستان شما در اقدامی ضربتی اقدام به " کوچک سازی و یا چابک سازی " گرفته اید .

اگر این اقدامات همراه با جایگزینی " تفکر برتر " در ساختارهای جدید نباشد چه اتفاقی خواهد افتاد ؟

مهم این است که در ساختار فرسوده نظام آموزشی ما اقداماتی مانند کوچک سازی باید توامان با " کوتوله زدایی " هم باشد و افرادی در جایگاه مدیر بنشینند که واقعا حرفی برای گفتن داشته باشند .

نقدی بر دیدگاه امیرعلی نعمت اللهی در مورد جایگاه رسانه و روابط عمومی و جایگاه معلمی

" کوچک سازی " اگر بدون طراحی دقیق و هوشمندانه شایستگی های مدیریتی و شخصیتی باشد نه تنها به ارتقا و بهره وری در سازمان کمکی نمی کند بلکه میزان " استبداد سازمانی " را به طور غیرمنطقی افزایش خواهد داد چرا که میزان مقاومت به میزان کاهش لایه های سازمانی کاهش خواهد یافت .

به عنوان فردی که حدود 2 دهه کار رسانه ای کرده ام و البته آقای بطحایی وزیر آموزش و پرورش در نخستین نشست رسانه ای در 29 / 11 / 96 ، مدیر صدای معلم  را در جمع اهالی رسانه های کشور فردی کار کشته در حوزه رسانه مورد خطاب قرار داد از شما می پرسم :

برنامه شما برای ارتقاء بخش رسانه در حوزه آموزش  اضافه بر دستاوردهای قبلی چیست ؟

تجارب ، سوابق و تحصیلات شما در حوزه رسانه چیست ؟

آیا تاکنون یک مقاله در مورد سواد رسانه ای نوشته و یا حداقل متنی را در این حوزه ترجمه کرده اید ؟

شما در این جا می خواهید چه کار کنید و چه چیزی برای " عرضه " دارید ؟

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ « مهدی بهرامی اقدم » روحانی و موسس مدرسه قرآن و عترت بناب از مدیر صدای معلم به اتهام " نشر اکاذیب در فضای مجازی " شکایت کرده است .

به تازگی « سازمان سنجش و آموزش کشور » هم به صف شکات علیه صدای معلم پیوسته است .

« صدای معلم » پیش تر و در دفعات متعدد نسبت به ادامه چنین روندی در برخورد با معلمان منتقد به « سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش هشدار داده بود .

معاون رئیس جمهور رییس سازمان اداری و استخدامی کشور به تازگی گفته است : ( این جا )

" برخی کارگزاران، مدیران و کارکنان دولت به مفهوم حقوق شهروندی آشنا و مسلط نیستند .

آموزش حقوق شهروندی در نظام اداری به کارکنان بر اساس برنامه ای که از سوی سازمان اداری و استخدامی کشور ابلاغ شده است باید در دستور کار مدیران باشد.
مردم باید مطالبه گری کنند و مدیران ملزم به پاسخ گویی هستند ... )

موضع وزیر آموزش و پرورش تاکنون " سکوت " بوده است .

بخشی از کارنامه « سید محمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش در مورد " معلمان منتقد " :

* در  وزارت بطحایی مدیر آموزش و پرورش بناب از معلمان شکایت کرد .

* در وزارت بطحایی مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی از معلمان منتقد شکایت کرد .

* در وزارت بطحایی مدیر کل آموزش و پرورش استان خوزستان از سایت عصر خبر شکایت کرد . ( این جا )

* مدیر کل آموزش و پرورش قم هم در ردیف شکات قرار گرفته است .

* اخیرا هم مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز به صف شکایت کنندگان پیوسته است .

یکی از نکات قابل توجه ، قابل تامل و البته قابل تحسین در وزارت فانی و دانش آشتیانی سعه صدر بالا  و تحمل مخالفان و منتقدان نسبت به سیاست ها و عملکردهای وزارت آموزش و پرورش بود .

اما گویی « سید محمد بطحایی » دارد در این زمینه رکورد می زند .

شاید بتوان پایه گذار چنین فضایی را در وزارت یک ساله بطحایی ، « علی اللهیار ترکمن » دانست ...... ( این جا )

« صدای معلم » از مسئولیت شناسی و آگاه سازی  آقای" امیر اسماعیلی " تشکر و قدردانی می کند .

« صدای معلم » از همه همکاران و دوستانی که در این مدت حمایت های بی دریغ خود را نسبت به رسانه خودشان ابراز داشته اند تشکر و قدردانی می کند .

منتشرشده در یادداشت

شعر معلم و رمز الست می رسد ای مدّعی برو

خاکیم هر نظر دل و جان حکم کیمیاست
در گوشه می زنیم ندایی که پر بهاست

از دیگران به دور و به دردی کنیم خو
شاید به داء ما برسد رنج خود دواست

در گوشه ای که عارف خوش بین زند قلم
رمزی است از خدا که رسد دم به دم دعاست

معشوقه ای است عالم دوران کنم نظر
من کیستم به عالم جان خو کنم به جاست

گر دیگران به مستی و می غوطه می خورند
گرداب زندگی است نشان از دل جفاست

در من مزید عشق دلا عاشقی به چند
چندی نشد معامله عاشق نه آشناست

در هستی که پرده فتنه بسی بود
آگه بود دلی که درونش چه فتنه هاست

رمز الست می رسد ای مدّعی برو
ما از ریا به دور که عالم پر از ریاست

در مسکنی که حب نباشد حبیب هست
باید قبول کرد محبت محب راست

یوسف صفت شدیم نظر پاک شد ولی
از خبث تن به دور زلیخا چه ماجراست

از بند آن لئیم که ماندم رها شدم
از قید نفس مالک نفسم بدان خداست

پنهان نشد سعادت دنیا و آخرت
آن را ولی که در خط توحید هست راست


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

سرزمین سمینارها و جایگاه پژوهش در نطام آموزشی

«یه مطلب فوری در باره تفنگ و تاریخ آن برایم آماده کن!» صدایش مضطرب و با التماس است.با تعجب می پرسم: «تو را چه به اسلحه ؟» می گوید:«برای پسرم می خواهم. ذلیل مرده تازه یادش افتاده که فردا باید تحقیق ببرد مدرسه».خیلی زود و البته به کمک جناب گوگل پیدا می کنم و برایش می فرستم.

او شرمنده من است و من شرمنده خودم.این اتفاق ، همواره درحال تکرار است. زمانه، زمانه  رفع تکلیف است. در همین فصل پائیز، برای هر ماهش، حرف و حدیثی تازه داریم.دانش اندوزی را در مهرماه، کتابخوانی را آبان ماه و پژوهشگری را در آذر ماه، جار می زنیم. اما هنوز، در دانشمند سازی و کتابخوان نمودن و پژوهشگر ساختن نسل آینده ساز مشکل داریم.

به راستی موانع موجود برسرراه فرایند پژوهش در سرزمین ما کدامند؟
1. در باب پژمردگی روح پژوهش ، معمولا از ضعف نظام آموزشی یاد می شود. در حالی که این نظام در این زمینه ضعف ندارد بلکه اساسا به آن کار ندارد!

نظام آموزشی ما کنکور‌ زده ، محتوا محور و حافظه پرور است و  در آن، کتاب های درسی حرف اول و آخر را می زنند.

سرزمین سمینارها و جایگاه پژوهش در نطام آموزشی

2. ما در سرزمین سمینارها زندگی می کنیم.هر از گاهی، مدیری و در اصل برای پاک کردن صورت مسئله، برپایی سمینار و همایشی را در دستور کار خویش قرار می دهند که علی رغم فراخوان عمومی، مناسبات خصوصی و هزینه های آن چنانی، حرف اول را می زند و به جای «چه نوشته»، به «که گفته» توجه می شود. در نتیجه پژوهش گران آزاد و مستقل را دچاریاس و انزوا می گردند.


3. بسیاری از پژوهش ها به محض تایپ و تکثیر،می میرند! چه بسیار پژوهش ها در باب متغیرهایی انجام می شود که ارتباط یا بی ارتباطی شان از همان ابتدا مثل روز روشن است؛ با این وجود ،در قالب مقاله هایی با ذهن و زبانی خشک و بی روح و برای کسب نمره و رتبه و بایگانی در کتابخانه ها تدوین می شود.دولت ها نیز این را به حساب تولید علم می گذارند و ماهیت واقعی شان را پشت آمار آنها پنهان می کنند.


4. پژوهشگران از تشکیلاتی منسجم و در قالب نهادهایی غیردولتی برخوردار نیستند. بنابراین شاهد نتایج تحقیقات موازی و تکراری هستیم که چه بسا با نتایج مختلف و مخالف با همدیگر، به انجام می رسند. کمترین ضرر این اتفاقات، اتلاف انرژی، صرف بودجه های اضافی، پرکردن آرشیو کتابخانه ها و بی قدرکردن پژوهشگران دلسوز و علاقمند است.


5. گاهی اداره امور پژوهشی نه به شایسته ها که به افرادی خاص و آن هم به واسطه ی سن، سابقه، لباس و رابطه ، سپرده شده است.آنها اگرچه هم نیت خدمت دارند، اماجرائت لازم برای پژوهشگری را ندارند.


6. گاهی مدیرانی در جای خالی وجدان کاری، آمار مورد نیز پژوهشگران را طبقه بندی شده و محرمانه عنوان می گردانند تا اسرار اهمال کاری شان برملا نگردد پاره ای تنگ نظری ها نیز ،فضای تحقیقاتی را مسموم ساخته و موجب شده تا بودجه ناچیزی به امر پژوهش اختصاص یابد.


7. امروزه محققان نه در پی پرسش که بیشتر برای نمره یا دستمزد، پژوهش می کنند و در این راستا نیز قبل از آنکه نگران و مشتاق یافته های تحقیق باشند، به فکر راضی ساختن مقامات پیشنهاد دهنده هستند..در پایان، اگر چه پژوهشگر محترم به مقصود خویش رسیده است اما فرایند پژوهش به درک مسئله ای که جامعه به آن مبتلاست، نرسیده است.

سرزمین سمینارها و جایگاه پژوهش در نطام آموزشی

8. این تارهای اینترنت نیز بلای تازه ای است که روی تن تفکر مردم افتاده و آنها به نوعی تنبلی زبانی و بی تفاوتی ذهنی مبتلا نموده است. در تصورشان ، همه چیز را همگان دانند. بنا براین و با توجه به پخش اطلاعات وسیع و سریع دیجیتالی ،کسی ذوق و لذت خواندن و دانستن منسجم و هدفمند را ندارد.


9. چشم امید مردم برای پژوهش ، به دانشگاه است اما تعطیلی تحقیق در آنجا نیز بیداد می کند. بی انگیزه شدن استاد از کار اضافی، زد و بندهای مرسوم استاد و دانشجو، باری به هرجهت شدن تحصیل ،اسیر روزمرگی شدن دانشگاه،، بگومگو ها و باند بازی های سیاسی چنان استاد و دانشجو را سرگرم و مشغول ساخته که آنها را از پرداختن به فعالیت های تحقیقاتی غافل نموده است.


10. راستی، ما زیاد حرف می زنیم و کمتر کار می کنیم. «فرهنگ گپ» در میان ما نهادینه شده است. ماکم می خوانیم اما همه چیز می دانیم و در هر باب صاحب نظریم. اظهار نظرهای شفاهی و سرپایی ما درباره اقتصاد، سیاست، و احوال آن ور دنیا زمان و مکان نمی شناسد. عادت کردن به این روحیه ، کمتر کسی را مجبور می سازند که دمی خاموش بنشیند و بیندیشد و بنویسد و ...نقطه، سرخط!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

قتل جواد قره گوزلو معلم قمی

در روزهای گذشته " جواد قره گوزلو » معاون پرورشی یکی از مدارس قم در داخل خودرو و در چهار راه گلزار این شهر به ضرب گلوله کشته شد .

این معلم جوان از اهالی نیروگاه قم بود .

تاکنون مسئولان آموزش و پرورش قم در مورد این مساله سکوت کرده اند .

از علت و یا انگیزه این واقعه تلخ تاکنون خبری منتشر نشده است .

« صدای معلم » درگذشت این همکار فرهنگی را تسلیت می گوید .

پایان پیام/

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

بلی - 57%
خیر - 43%

مجموع آرا: 223

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور