امروز ساعت هفت صبح وقتی داشتم سرکار میرفتم، یکی از بچهها دیر کرده بود و رانندهی سرویس دستش را گذاشته بود روی بوق و ول نمیکرد! در حالی که میتوانست زنگ درب را بزند و یا حداقل تلفن بکند .
از قضا ساختمان روبه رویی ما زن و شوهر سالخوردهای هستند که به دلیل کهولت سن و بیماری، هر از گاهی با آمبولانس اورژانس به بیمارستان فرستاده می شوند .
میتوانستم آن لحظه احساس شان را درک کنم.
من به آن خانم راننده سرویس مودبانه گفتم که؛
خانم !
این موقع صبح توی کوچه بوق نمیزنند ولی ایشان با لحنی طلبکارانه گفتند :
" مگر فقط من صبح ها توی کوچه بوق می زنم؟! "
وقتی خواستم کمی دورتر بشوم ، عمداً دو سه بار دیگه بوق زد و رفت.....
من که انتظار ندارم این خانم اصلاح شوند !
ولی بچهها یاد میگیرند!
باید تا جای ممکن، در انتخاب افرادی که با فرزندان مان در ارتباط هستند دقت کنیم .
نظرات بینندگان
اگر آموزش و پرورش ضمن تحقیق و تفحص از
صلاحیت های اخلاقی و رفتاری رانندگان سرویس،
اطلاعاتی از ادارۀ راهنمایی و رانندگی مبنی بر میزان
خلافی آنان دریافت نماید ، هم افراد شایسته برای
سرویس انتخاب می شوند و هم از میزان حوادث رانندگی
برای سرویس مدارس و سفرهای راهیان نور ، در حد قابل توجهی کاسته می شود.
همکار محترم ، رانندگی سرویس مدارس فعالیت اقتصادی در بخش خدمات شمرده می شود و شغل کاذب نیست .
اما دلیل اهمیت وجودی آن برابر است با بزرگ شدن شهرها ، پیچیدگی روابط اجتماعی ، تعدد نیازها و......
راست می گوئید 12 سال تحصیل هر سه دوره را ما با
پای پیاده رفت و آمد کردیم اما در دهه 40 - 50 که شهرها توسعه نیافته بود و تعداد مدارس محدود بود.
و تحصیل برای من نوعی در هر سه دوره در سه رأس یک مثلث نزدیک منرلمان بود. مدارس خاص و غیرانتفاعی نبود که برای میل به تحصیل در آنها از شمال شهر به جنوب آن و یا ....... رفت و آمد داشته باشیم.
حال در برخی آمارگیری های نامعتبر وضعیت رانندگی و اخلاق جنس مونث را بالاتر و بهتر از جنس مذکر می دانند در حالی که به نظر من یکی از دلایل بدتر شدن روز به روز فرهنگ ترافیک ایران همین رفتارهای غلط و به نوعی حق الناس کردن این قشر از رانندگان خودروها است.
شخص هنوز نمیدونه بد و نادرست و خوب چیه اونوقت مردم بچه هاشونو میدن دست این جور ادما زن و مرد هم به نظرم فرقی نداره