
امسال ۱۷ روز تعطیلات نوروزی در پیش داریم. البته این خبری دلچسب برای اکثر دانش آموزان و فرهنگیان می باشد، مخصوصا اینکه ۱۸ روز از اسفند ماه نیز مدرسه ات عملا تق و لق بوده باشد.
خلاصه هم فال است و هم تماشا!
سومین تحصن سال
سومین تحصن سال جاری معلمان ایران در برخی از مدارس کشور، بدون نتیجه مشخصی پایان یافت.
این تحصن به دعوت شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان کشور دوازده، سیزده و چهاردهم اسفندماه در اعتراض به پایین بودن حقوق و مشکلات معیشتی و منزلتی با حضور معلمان در دفاتر مدارس و نرفتن به کلاس در برخی از مدارس برگزار گردید.

واکنش مسئولین
وزیر آموزش و پرورش برگزاری این نوع تحصن را بدآموزی برای دانش آموزان ارزیابی نمود.
امیرعلی نعمت الهی قائم مقام وزیر نیز با ابراز شرمندگی نسبت به وضعیت معلمان، تحصن اخیر را بسیار محدود توصیف کرده و عکس های منتشر شده را اغلب شیطنت آمیز خواند.
فراکسیون صد نفره فرهنگیان و همچنین حاجی بابایی نیز در برابر این تحصن کما فی السابق سکوت اختیار کردند.
فارغ از نوع و نتیجه تحصن که به شدت جای بحث و بررسی کارشناسی دارد، در این مجال اندک به انتخاب زمان تحصن گریزی می زنیم:
اخلال در روند آموزش
طبق روال سالهای ماضی هفته چهارم اسفندماه عملا مدارس تق و لق بوده و پرچمها نیمه برافراشته می باشند. به عبارتی نیمه دوم اسفند برخی از دانش آموزان دنبال کوچکترین بهانه برای به تعطیلی کشیدن مدارسند.
امسال شورای هماهنگی کانونهای صنفی معلمان با انتخاب روزهای دوازده، سیزده و چهاردهم اسفند برای اعتصاب، این بهانه را در مدارسی که در آن تحصن برگزار گردید داده و در واقع بعد از روزهای تحصن شالوده مدارس متحصن ترک برداشت و متأسفانه از دوازدهم اسفند با وجود حضور همکاران و همچنین پیگیری و اهتمام کادر اجرایی در خصوص غایبین در مدارس، به دلیل لوث شدن موضوع و نتیجتا غیبت اکثریت دانش آموزان، مدارس متحصن و به ویژه هنرستانها عملاً نیمه تعطیل بوده و روند آموزش از دوازدهم اسفند تا ۱۷ فروردین مختل خواهد شد.
لازم به ذکر است که عمده فشارات چهار جانبه اولیا، اداره، دانش آموزان و البته همکاران بر دوش نحیف مدیران و کادر اجرایی مدارس می باشد.

هزینه های پنهان
بدون شک سی و پنج روز وقفه در روند آموزش ضربه مهلکی بر پیکر نیمه جان آموزش و پرورش بوده و هزینه های مادی و معنوی پیدا و پنهان هنگفتی در پی خواهد داشت.
صدای اعتراض معلمان شنیدنیست
واضح است که کارگران و معلمان از پاکدست ترین و وفادارترین ها به ملک و ملتند.
بهتر است دولت در معنای عام آن صدای خرد شدن استخوانهای محرومین و مظلومین را قبل از وقوع اتفاقات پیش بینی نشده شنیده و با پرهیز از شعار درمانی و بی تفاوتی به دنبال راه چاره جدی و عملی باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آیا تفاوت های جسمانی بین زن و مرد لزوماً باعث می شود زن و مرد نحوه ی تفکر و احساسات متفاوتی داشته باشند؟ آیا برخی از امور زندگی «مردانه» و برخی از امور آن «زنانه»اند؟ شما چه فکر می کنید؟ آیا «بچه داری» کار زنان است و «خلبانی» کار مردان؟
پایه گذاران روانکاوی همچون زیگموند فروید، کارل یونگ و اریکاریکسون اعتقاد داشتند که ساختار «روان زنانه» با ساختار «روان مردانه» متفاوت است و همان طور که نمی توان انتظار داشت مردی وظیفه ی زایمان و شیردهی را به عهده بگیرد، نمی توان سایر امور «بچه داری» را به مردان سپرد. این صاحب نظران می اندیشیدند که «طبیعت» وظایف متفاوتی را برای زنان و مردان درنظر گرفته است.
فروید گفته است «آناتومی سرنوشت است».
گرچه فروید و یونگ افرادی تحصیل کرده و با تفکر علمی بودند، بعدها افکار آنان مورد نقد قرار گرفت و بسیاری از شاگردان آن ها به این نتیجه رسیدند که همه نظریات آن ها ساختار علمی خود را حفظ نکرده اند.
«کارن هورنای» از اولین زنان روانکاو و «مارگارت مید» مردم شناس برجسته، به این نتیجه رسیدند که فروید نقش فرهنگ و فضای اجتماعی را در نظریاتش نادیده گرفته است و بسیاری از آن چه زنانه یا مردانه پنداشته ایم نه تحت تأثیر «طبیعت» که محصول فرهنگ و تاریخ می باشد و قابل تغییر و بازنگری هستند.
تحقیقات بعدی در حیطه ی روانشناسی اجتماعی و فرهنگی نشان داد که اعتراضات «کارن هورنای»، «مارگارت مید» و دیگران به جا و درست بوده است. بسیاری از مواقع «باور ما» مبنی بر این که چیزی طبیعی یا چیز دیگری غیرطبیعی است بر «طبیعت» ما تأثیر می گذارد.

در یک کار پژوهشی، معلم در سر کلاس درس عنوان کرد که تحقیقات نشان داده است که دانش آموزانی که رنگ چشم روشن دارند بیش از دانش آموزانی که رنگ چشم تیره دارند در ریاضیات استعداد دارند. دو هفته بعد، این معلم از دانش اموزان آن کلاس امتحان ریاضی گرفت. نمرات ریاضی دانش آموزان چشم روشن به طور قابل توجهی از دانش آموزان چشم تیره بالاتر بود. معلم نمرات را اعلام نکرد. در عوض، چند روز بعد اعلام کرد که راجع به تحقیقات علمی اشتباه کرده و وقتی دوباره مقالات را مرور کرده متوجه شده که طبق تحقیقات، دانش آموزان رنگ چشم تیره استعداد بیشتری در ریاضیات دارند! دوباره دوهفته بعد این معلم از همان دانش آموزان امتحان ریاضی گرفت، این بار نمرات دانش آموزانی که رنگ چشم تیره داشتند به طور قابل توجهی بالاتر از دانش آموزانی بود رنگ چشم شان روشن بود! می بینید؟ باور ما به یک گزاره، گاهی استعداد و هوش ما را هم تحت تأثیر قرار می دهند.
هنوز هم در دنیا «تبعیض جنسی» بیداد می کند. فرهنگ های زیادی در دنیا هستند که هنوز افکار، احساسات، شغل ها، علم ها و حتی رنگ ها را نیز بر مبنای «زنانه» و «مردانه» تقسیم می کنند. چنین فرهنگ هایی گاهی منجر به این می شوند که باور متفاوت بودن جنسی، در واقع نیز افراد را تحت تأثیر قرار دهد و ما در چرخه ی معیوب نادانی خود باقی بمانیم و آن چه را که محصول سنّت ها و باورهامان است، «ناموس هستی» و «قانون الهی» بدانیم!
هنوز تحت نام روانشناسی، کتاب هایی منتشر می شوند که مردان را اهل مریُخ و زنان را اهل ونوس می دانند و برای آنان چنان تفاوت ذاتی قایلند که آن ها برای فهم یکدیگر نیاز به زحمت و تلاش دارند.
واقعیت چیست؟ آیا «خلبانی» کار مردان است و «بچه داری» کار زنان؟
شما چه فکر می کنید؟!
کانال دکتر سرگلزایی
گروه گزارش/

« صدای معلم » در یکم اسفندماه جاری نامه ای را خطاب به « محمد اعتدادی » مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان منتشر کرد . ( این جا )
در این دعوت آمده بود :
" احتراما در جهت انعکاس مطالبات و مشکلات فرهنگیان محترم اصفهان و عمل به مفاد " منشور حقوق شهروندی " از شما دعوت می شود وقتی را برای گفت و گو با این رسانه اختصاص فرمایید . "
نماینده صدای معلم این نامه را حضورا تقدیم دفتر مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان کرد و همان جا درخواست ثبت نامه ارائه گردید .
مشاور مدیر کل اعلام کرد که مدیر کل حضور ندارد اما گفته شد که نامه را در صدای معلم نامه را رویت کرده اند .
سپس سوالات خواسته شد .
نماینده صدای معلم اعلام کرد که ارائه متن دقیق پرسش ها مطابق با پروتکل رسانه ای ما نیست اما محورها را اعلام می کنیم .
محورها توسط مشاور مدیر کل مکتوب شد .
همچنین اطلاعاتی مانند مشخصات فردی نماینده صدای معلم ، تعداد افراد شرکت کننده ، میزان زمان گفت و گو و... پرسش شد اما علی رغم تاکید نماینده رسانه از ثبت نامه خودداری شد و اعلام گردید که خود مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان خبر خواهند داد .
چهارشنبه 15 اسفند ماه زمانی که نماینده صدای معلم برای پی گیری نامه مجددا مراجعه کردند مسئول دفتر مدیر کل اعلام کرد که ایشان هنوز برای این گفت و گو آمادگی ندارند و منتظر باشید .
این گفته با انتقاد نماینده صدای معلم مواجه گردید و سرانجام پس از 2 هفته و با اصرار سرانجام دعوت صدای معلم ثبت در اداره کل آموزش و پرورش ثبت رسمی گردید .
حال پرسش صدای معلم از محمد اعتدادی مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان این است که دلیل این همه تعلل برای ثبت یک نامه ساده چه بوده است ؟
آقای مدیر کل چه زمانی برای گفت و گو با یک رسانه معلمی و مستقل آمادگی خواهد داشت ؟

زمانی که با یک رسانه که نماینده حداقل بخشی از افکار عمومی است این چنین برخورد می شود لابد تکلیف دیگران و سایر معلمان مشخص خواهد بود !
پرسش صدای معلم از « سیدمحمد بطحایی » آن است زمانی که پس از گذشت 18 ماه از دعوت صدای معلم برای گفت و گو می گذرد و پاسخی داده نشده است ؛ پس معلمان کجا باید حرف زده و مشکلات خود را بیان کنند ؟
" بی تفاوت " بودن نسبت به این درخواست های ساده یک رسانه معلمی از سوی وزیر آموزش و پرورش و نیز مدیر کل وزیر آیا برای معلمان و جامعه " بدآموزی " نخواهد داشت ؟!
پایان گزارش /

از جمله ویژگی ها و مشخصات بارز و منطقی عقلانیت فلسفی و نمایش یک انسان بماهو انسان در پهنه هستی، خلاقیت و تفکر انتقادی می باشد که درست در نقطه مقابل و متضاد جمود فکری و انفعال ذلیلانه و یا با تعصبات خشک و بی مورد قرار دارد.
تفکر انتقادی امری است به قدمت تاریخ و جریانی است مستمر و متداوم گه انسان های آزاده و شجاع و خلاق و متفکر در طول ازمنه و امکنه و به رغم تمامی کارشکنی ها و انسداد فکری و عقیدتی از ناحیه صاحبان قدرت و مستبدان و دیکتاتورهای جوامع و سنگ اندازی های چاپلوسان و نان به نرخ خورها با این مقوله آشنا و مانوس بوده اند.
شاید برخی افراد پارادایم تفکر انتقادی را به نحوی با مقوله شک و تردید همگن و همطراز بدانند و چنین موضوعی را در پروسه سوفیسم از نوع پروتاگوراس و گرگیاس جست و جو نمایند، مع الوصف عدهای از متفکران و نواندیشان را عقیده بر آن است که تفکر انتقادی به لحاظ ساختاری و ماهوی تفاوتهایی با شک داشته و جنبه تلطیف و منطقی و عقلانی تر شک گرایی را شامل می شود.هر تفکر انتقادی چه از نوع کانتی و دکارتی و چه انواع دیگر و فراتر آن. الزاما و ماهوا از سنخ شک به مفهوم رایج و اصطلاحی ان و یا انکار و رد و به قصد تخریب نیست.
نگارنده وقتی به کنکاش و بررسی آراء و نظرات کارشناسان و متخصصان امر تربیت و اموزش و میادین روانشناختی، جامعه شناسی و فلسفه پرداخته و غور و تفحصی در این باب به انجام رسانیدم متوجه این نکته گشتم که بخش قابل توجهی از نظریه پردازان و تئوری سازان معتقدند که حتی در موضوع انتقاد و تجدید نظر چه انقلابی و چه رفرمیسم نبایستی تجارب مثبت و دستاوردهای مفید اثباتی و سلبی متفکران دیروز و حتی قرون گذشته را نادیده انگاشت ؛ در لابه لای آراء سوفسطائیان و نیز در درون قرون وسطی و عصر اسکولاستیک نیز با برخی لایه های فکری، فلسفی و علمی مثبت و دانشمندان ولو بالنسبه نواندیش و خیرخواه و دلسوز مواجه می شویم.
سیر تفکر انتقادی و روند علم و فلسفه و تجربه بیانگر این حقیقت است که اولا هیچ متفکر و دانشمندی، مطلق و عاری از عیب و نقص نبوده است. ثانیا بخش قابل توجهی از کاخ علم و فلسفه و تئری ها و نظریه ها بر پایه و ستون فرضیه ها و تلاش و تحمل سختی های گذشتگان بنا شده است. ثالثا لااقل به بخشی از علوم و ایده ها (جنبه های مثبت و مفید) بایستی به طور ارگانیسم و زنجیره وار نگریست و هرگز نباید انگاره ها و گزاره ها را به طور تجریدی و انتزاعی و جزایر دور افتاده نگریست.
و اما در باب اهمیت و ضرورت دیدگاه های انتقادی و کارآمد و مفید و عقلانیت فعال و پراتیک جا دارد به این مسئله اشاره نماییم که اساس خلقت انسان و حضرت آدم و ارسال رسل و انزال کتب حول محور اساسی و جوهری خلاقیت نوین، تعقل، تجدد و انتقاد و تداول قدرت شکل گرفته و محتوای گفت و گوی خداوند با ملائکه نشان می دهد که جدل احسن و انتقال هژمونی از ساده به کمال و از پست به تعالی و تکامل به عنوان یک اصل در کلیت مانیفست حیاتی و متکامل جهان مطرح و مد نظر بوده است. غور و تفحص در قرآن کریم و ملاحظه دیالتیک ابراهیمی و محاجات و گفت و گوی حضرت ابراهیم خلیل الله و مناظره و استدلال های آن حضرت در مقابل افراد نادان و بت پرست و عادات باطل زمانه جملگی موید و مصدق مدعای فوق الذکر می باشد. بسیاری از قیام ها، نهضت ها و انقلابات و اصلاحات دنیا در ابعاد گوناگون نیز به گونه ای ابراز تفکر انتقادی و خلاقیت و عصیان و اعتراض به افکار و عادات و مشی و سلوک وضع موجود و دلبستگی ها و وابستگی های ایدئولوژیک و مرامی و فلسفی (دگماتیست ها) مرتجعان، خشک مقدس ها، لمپن ها و حافظان و پاسداران قدرتهای اهریمنی و صاحبان زور و زر و تزویر و قاعدین زمانهای مختلف بوده و نواندیشان و طراحان و مبتکران خیرخواه و نیک اندیش با قلم و زبان و اندیشه به جنگ خرافات ، سنتهای پوسیده . غلط و انحرافات و تعصبات کور عاری از منطق و سوءاستفاده ها و کج اندیشی ها و راهزنی دین و نفاق و شرک و پلیدی ها و انگاره های سفیانی و افراط گریان و متعصبان فاقد عقل و ادراک و شعور رفته اند.

دکتر علی شریعتمداری در کتاب " نقد و خلاقیت در تفکر " معتقد است:
" تفکر انتقادی یک فرایند است. یک نتیجه و پرسش از اصول موضوعه را در بر می گیرد. این امر مهم است که زمینه مسائل را درک کنند. تفکر انتقادی یک فعالیت مولد و مثبت است و خلاقیت و ابتکار را در بر می گیرد. تخیل صورت می گیرد. احتمالات و شقوق دیگر بررسی می شوند. این این امر به تردید فکری منجر میشود زیرا تازه است. نتایج اقدامات پیشبینی می شود. صاحبان تفکر انتقادی، کنجکاو، انعطاف پذیر، شریف و شکاک (به معنی منطقی) هستند. آنها می توانند تعصب را از منطق و حقایق را از عقاید (متصلّب) تمیز دهند. آنها می توانند فکر را به صورتی عقلانی و هدفدار همراه با عواطف و شهود برای حرکت به سوی آینده به کار برند. "
در کتاب سودمند و خلاقیت در تفکر ویژگیهای یک متفکر و اندیشمند نقاد و مبتکر و خلاق چنین ترسیم و تصویر شده است.
1- تحلیل زبان و فکر: وقتی زبان و فکر را مورد تحلیل قرار می دهیم مفاهیم و معانی کلمات مشخص و واضح گشته و مقدمات، فرض ها و اصولی که این مفاهیم از آن استنباط شده اند روشن می شوند.
2- انتقاد و ارزیابی: پذیرفتن افکار و عقاید یا رد آنها، نتیجه انتقادی و ارزیابی صحیح است. همانطور که مبانی علمی مورد انتقاد و ارزیابی قرار می گیرند افکار و عقاید معمولی، ارزش های اجتماعی، فلسفه زندگی، میزان های اخلاقی، احساس ها و تمایلات آداب و رسوم، نحوه ارتباط با دیگران، تبادل علمی و فرهنگی و اقتباس و استفاده از راه و رسم زندگی دیگران، نحوه تربیت به طور کلی تشکیل و توسعه سازمان های اجتماعی، عقاید مذهبی و هدایت تحولات اجتماعی همه باید در معرض نقد و بررسی قرار گیرند. آن چه را که با مبانی عقلانی به مفهوم والای کلمه... و توسعه و ترقی و رشد جامعه همراه و سازگار است باید پذیرفت و اموری را که فاقد اساسی استوار و منطقی محکم باشند مردود شناخت.
3- ترکیب و وحدت دادن: فرد متفکر در هماهنگ ساختن آرمان های جمعی، اندیشه های اجتماعی، آداب و رسوم، ارزشهای معقول اندیشه های علمی، مظاهر هنری و معیارهای اخلاقی کوشش می نماید.
4- بررسی ارزش ها: ارزشها به طور کلی نقش موثری در زندگی انسان دارند. ارزشهای معنوی و اخلاقی موجب رشد و تکامل حیات فردی و جمعی می شوند. ارزشهای اخلاقی به ویژه در مناسبات اجتماعی، موجبات همکاری، تفاهم مشترک، توسعه عدالت اجتماعی، ترقی علمی و صنعتی و تامین بیشتر رفاه عمومی را فراهم می سازند.
5- سیر عقلانی: منظور از سیر عقلانی آزاد ساختن خود از هر نوع محدودیت است. گاهی امور محسوس ما را محدود می سازند، زمانی تجربیات شخصی یا تجربیات دیگران سبب محدودیت فکر ما می شوند. در بعضی از موارد افکار و آراء به اصطلاح مدلل و ثابت شده فکر ما را محدود می کند. گاهی اصول به اصطلاح غیر قابل بحث متفکر را از خلق افکار و عقاید تازه باز می دارند. زمانی توافق با سایر نظریات، جلوی رشد افکار تازه ما را می گیرد. گاهی زمینه های اجتماعی یا فرهنگ جامعه ای که شخص در آن زندگی می کند مانع ابتکار و خلق اندیشه های تازه هستند. فرد متفکر سعی دارد این قیود را بگسلد و اندیشه را از هر گونه محدودیتی آزاد سازد.

ویژگی های ذهنی متفکر:
1- تردید منطقی: متفکر معمولا امور را با تردید می نگرد و بدون تامل و تردید از پذیرش افکار و عقاید خودداری می نماید. تردید منطقی، با مذهب اصحاب شک فرق دارد. چنان که می دانیم دسته ای از سوفسطائیان تمام معرفت های انسانی را با تردید تلقی می کنند. گورگیاس فیلسوف سوفسطایی وجود عقاید خارجی را مورد تردید قرار می داد. معرفت انسان درباره این حقایق را امری مشکوک فرض می کرد اما تردید منطقی جزئی از انتقاد و ارزیابی افکار و عقاید است. متفکری که این ویژگی ها را از خود نشان می دهد نظریات و عقاید را بدون چون و چرا نمی پذیرد ، او صحت عقیده ای را از لحاظ این که به آراء مراجع یا فهم عمومی متکی است قبول نمی کند و خود به بررسی و ارزیابی آن عقیده می پردازد و آن چه را که با دلیل همراه است صحیح تلقی می کند و عقایدی را که فاقد دلیل و مدرک هستند رد می نماید.
2- کنجکاوی شدید: متفکر واقعی کنجکاو است و میل شدیدی به درک حقایق دارد. کنجکاوی، فرد را به بررسی اسباب و علل امور وا می دارد و موجب طرح مسائل تازه و مهم می شود. کنجکاوی، حالت استفهام را در متفکر به وجود می آورد و دائما او را به پرسش تشویق می کند.
3- فهم دقیق: متفکر به معرفت سطحی قناعت نمی کند و ژرف اندیشی خاصی در مطالعات او به چشم می خورد. او می خواهد عمق قضایا را درک کند و از این طریق علل امور و ارتباط آنها را درک بنماید.
4- دید وسیع: متفکر بینش و دیدی وسیع دارد. غالبا امور را در سطح گسترده تری مورد مطالعه قرار میدهد. دید وسیع، ارتباط امور را در ذهن متفکر روشن می سازد و ذهن او را متوجه علل و عوامل مختلف می کند.
5- سعه صدر: متفکر روشن بین است و امور را با فکری باز مورد بررسی قرار می دهد. این ویژگی در فرد در برخورد به آراء و عقاید مختلف ظاهر می گردد. افرادی که فاقد سعه صدر هستند معمولا از برخورد به عقایدی که مخالف عقیده آنهاست خودداری می کنند و اصولا قدرت تحمل عقاید دیگران را ندارند و وقتی که با عقاید مخالف روبه رو می شوند خشم و نفرت در رفتار آنها ظاهر می گردد.
جان دیویی در کتاب "دموکراسی و تعلیم و تربیت" در این باره چنین اظهار نظر می کند و می گوید: هر فردی که ذهن باز دارد و در مقابل ادراکات جدید حساس است و کسی که دارای نیروی تمرکز است و می تواند ادراکات مختلف را به هم ارتباط دهد از گرایش متقابل فلسفی برخوردار می باشد."
6- ترقی طلبی: متفکر واقعی ترقی طلب است و از رکود و توقف رنج می برد. او دائما می خواهد چیزهای تازه را بیاموزد و افکار تازه خلق کند. او از حالت تحجر و جمود گریزان است و برای پذیرفتن عقاید تازه آماده می باشد.
7- فروتنی: متفکر واقعی متواضع است. هر چه سطح اطلاعات او وسیع تر گردد و بینش او ژرفای بیشتری پیدا کند تواضع و فروتنی او ببش تر می شود. متفکر از کبر و غرور بیزار است و در عین حال تن به ذلت و خواری نیز نمی دهد. او اهل مداهنه و تملق نیست.
8- وحدت رویه: متفکر شخصیتی هماهنگ و واحد دارد. در حالی که در رفتار افراد معمولی چه آنهایی که تحصیل کرده و مراحل را در کسب معرفت و دانش طی کرده اند و چه اشخاصی که فاقد تحصیلات کافی هستند وحدت و هماهنگی کم تر دیده می شود. در زندگی روزمره با افراد مختلف روبه رو می شویم که مجمع تضادها و تناقضات هستند. میان افکار، احساسات، تمایلات، معلومات و احتیاجات آنها فاصله های عمیق وجود دارد. در محفل علمی از روش درست فکر کردن بحث می کنند و گاهی بر خلاف اصول منطق اظهار نظر می نمایند .
دین داری را با فساد ، نوع دوستی را با خودبینی ، وظن خواهی را با خیانت به وطن ، عزت نفس را تذلل و چاپلوسی ، روح علمی را با قضاوت های غیرمنطقی ، عقاید علمی را با افکار خرافی ، صلاح را با فساد ، روشن بینی را با جمود و ترقی خواهی را با حفظ وضع موجود و به طور خلاصه ؛ فضائل را با رذائل تلفیق می کنند و همه را در جمله ها و ( جلوه های ) مختلف رفتار خود ظاهر می سازند .
هیچ یک از این خصوصیات در عمق شخصیت آن ها نفوذ ندارد و غالبا آن ها را به صورت عادت پذیرفته و در رفتار خویش منعکس می کنند .
به طور کلی از این که امور متضاد و متناقض را در رفتار خود جمع کرده اند ، آگاه نیستند و در هر لحظه و هر موقعیت به شیوه خاصی عمل می کنند مثل این که شخصیت های مختلف دارند ، اما فرد متفکر به آن چه می گوید عمل می کند و از نحوه کار و رفتار خویش آگاه است . میان عادات ، تمایلات ، اطلاعات ، افکار و احساسات او هماهنگی و وحدت وجود دارد .
باید توجه داشت که وحدت و هماهنگی در شخصیت درجات و مراتبی دارد . فرد متفکر از وحدت رویه بیش تر برخوردار است .
9- اعتماد به نفس : آدم متفکر به خود اعتماد دارد ، برای حیثیت خود ارزش قائل است . نفس خود را عزیز می شمارد . عزت نفس ، آدم متفکر را ماموفق قدرت ها ، نفوذها ، مقام ها ، هدف های بی ارزش و تمایلات آنی و کم اهمیت قرار می دهد .
10- طرفداری از ارزش های انسانی :
متفکر واقعی ارزش های انسانی مثل ارزش های معنوی ، اخلاقی ، آزادی حاکمیت مردم ، عدالت اجتماعی ، رفاه عمومی ، صلح و سازگاری و همکاری را مهم تلقی می کند و برای پیشرفت این ارزش ها و تحقق آن ها فعالیت می کند .
آدم متفکر در عصر ما با توجه به تضادهای مرامی ، مسائل بین المللی ، تعصبات نژادی ، تعصبات ملی ، تهدید صلح و به مخاطره افتادن تمدن ها و حیات انسانی و تجاوزاتی که به حقوق افراد می شود ، برای خود نظامی ارزشی تدوین می کند و برای تحقق این ارزش ها و توسعه و پیشرفت آن ها اقدام می کند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
امسال نیز چون سال گذشته و سال های قبل از آن ؛ موسم تصویب کلیات بودجه و تعیین میزان افزایش دستمزد حقوقی کارمندان دولت با کش و قوس های فرمایشی و ساختگی بین بزرگواران در جریان است و جهت مشغول سازی افکار عمومی کارمندان ؛ علی الخصوص معلمان که حدود نیمی از جامعه آماری کارمندان دولت را تشکیل می دهند ؛ هر چند روز یک طرح و حالت افزایش حقوقی توسط مجلس یا دولت مطرح می شود که به صورت پینگ پونگی توسط طرف مقابل مورد قبول واقع نشده و رد می گردد تا بازی وعده دادن و امیدواری واهی را مثل سال های قبل به خوبی اجرا نمایند.
نمایش افزایش بیست درصدی حقوق کارمندان در سال ۹۷ که چندین بار جهت اصلاح و طرح استفساریه بین دولت و مجلس در سال گذشته رد و بدل گردید ؛ بار دیگر با عناوین دیگری جهت افزایش حقوقی سال ۹۸ در حال اجراست و با مطالب و اخباری که این روزها به گوش می رسد مشخص است که در همچنان بر پاشنه قبلی می چرخد و عزمی جهت بهبود وضعیت معیشتی کارمندان و معلمان وجود ندارد و ایرادهای مطروحه توسط جناب نوبخت که به خوبی در حال انجام ماموریت سرکوب مطالبات به حق معلمانند؛ اصلا محلی از اعراب ندارد.

جناب نوبخت!
بهتر است به جای طرح موانع بی اساسی همچون عدم وجود منابع مالی کافی جهت اجرای طرح رتبه بندی معلمان و افزایش حقوقی متناسب با نرخ تورم موجود کشور ؛ خصوصا در یک سال گذشته؛ به افکار عمومی پاسخ دهید که درآمد چند برابری دولت از محل افزایش قیمت فروش دلارهای نفتی که در سال ۹۷ به مبلغ ۳۸۰۰ تومان تعیین شده بود و امسار به حدود ۱۰ الی ۱۵ هزار تومان رسیده ؛ در کجا هزینه می گردد که این چنین دولت تدبیر و امید را ناتوان و مستاصل در افزایش حقوقی مناسب جهت سال ۹۸؛ جلوه می دهید؟
نیک به خاطر دارم سال گذشته که قیمت دلار ؛ افزایش ۴۰۰ تومانی داشت و به ۴۲۰۰ تومان جهش پیدا نمود ؛ هادی قوامی نماینده مردم اسفراین در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون تلفیق و بودجه ؛ عنوان نمودند که دولت باید محل هزینه کرد این منابع ریالی افزون شده را مشخص گرداند که همان نیز در هاله ای از ابهام قرار گرفت و توسط سازمان برنامه و بودجه در ناکجاآباد هزینه گردید!

حال از جناب نوبخت که حتی در اعلام میزان میانگین حقوقی بازنشستگان و کارمندان در برنامه گفت و گوی ویژه خبری نیز دچار خطای ۵۰۰ هزار تومانی شده اند؛ خواستاریم که جهت تنویر افکار عمومی ؛ محل هزینه کرد این افزایش منابع حدود سه برابری منابع ریالی درآمدی دولت را مشخص نمایند که به چه سرنوشتی دچار می شوند که افزایش حقوقی مکفی متناسب با نرخ تورم کارمندان و معلمان و حتی پرداخت یارانه ۴۵،۵۰۰ تومانی برای دولت وعده ها به یک کابوس شبانه بدل گردیده که خواب را از چشم این بزرگواران ربوده تا در مصاحبه ها و سخنرانی های خود در رسانه ها و جلسات رسمی و غیر رسمی به چنین حالت مضطری از نداری و ناچاری دولت در سرکوب مطالبات به حق کارمندان و مزد بگیران دولت ؛ شکوه نمایند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
گروه استان ها و شهرستان ها/

پس از تحصن 3 روزه معلمان در تعدادی از شهرها امروز پنج شنبه 16 اسفند تعدادی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته در شهرهای کرمانشاه ، مشهد و ارومیه در برابر ادارات کل آموزش و پرورش تجمع اعتراضی برگزار کردند .
آزادی معلمان زندانی ، اصلاح بیمه ناکارآمد فرهنگیان و حقوق زیر خط فقر از اهم خواسته های تجمع کنندگان بود .
اخبار حاکی است در ارومیه معلمان خواهان استعفای سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش شدند .
پایان پیام/
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط تشکل های فرهنگیان حامی دولت در استان آذربایجان شرقی و اعضا و مسئولین ستاد فرهنگیان شهرستان های استان برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه تاکنون انتقادات مختلفی را نسبت به مدیریت این استان و نیز شهرستان های تابعه منتشر کرده است و متاسفانه مسئولان آموزش و پرورش نسبت به آن بی تفاوت بوده اند .
« سیدمحمد بطحایی » سه شنبه 14 اسفند ماه در گفت و گو با ایسنا در مورد اعتراض معلمان گفت :" من نسبت به چالشهای ایجاد شده برای برخی از فرهنگیان مدارس حمایتی احساس مسئولیت کرده و بیتفاوت نیستم."
اننظار این است که وزیر آموزش و پرورش به این روش های مدنی اعتراض بی تفاوت نبوده و مطابق با " منشور حقوق شهروندی " به افکار عمومی پاسخ گو باشد .
این نامه به امضای ستاد فرهنگیان دکتر حسن روحانی در استان آذربایجان شرقی ، انجمن اسلامی معلمان استان آذربایجان شرقی ، کانون فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه استان آذربایجان شرقی ، کمیته فرهنگیان حزب ندای ایرانیان و فرهنگیان حزب اتحاد استان آذربایجان شرقی رسیده است .

این ششمین ماه از سال تحصیلی جاری است که معلمان حق التدریس، بدون اینکه ریالی از دستمزد ناچیز خود را دریافت کرده باشند، صبور و بردبار، کلاسهای درسی مدارس دولتی را اداره می کنند. این در حالیست که اکثر مدارس، به وجود این نازنین بردباران نیاز دارند و فعالیت شان بدون همکاری آنها دچار اختلال جدی خواهد بود.
مدرسه ای را سراغ دارم که بیش از ۸۰ درصد کلاسهای درسی اش به وسیلهٔ معلمان حق التدریس اداره می شود. این معلمان، یا بازنشستگان آموزش و پرورش اند و یا آموزگاران شاغل که حقوق اصلی شان، کفاف حداقلهای زندگی شان را نمی دهد. اینان - که کمرشان زیر خط فقر خم شده است - قطعاً به درآمد حاصل از اشتغال به صورت حق التدریس نیاز دارند و هرگز به خاطر طمع زیاد و حرص پول و دنیا دوستی و یا دلبستگی به غلغلهٔ سرسام آور کلاسهای ۳۵ نفره، داوطلب تدریس نشده اند! اینان برای اینکه مخارج زندگی را تا سر برج تأمین کنند، تن به تحمل فشار کمرشکن کلاسهای درسی شلوغ و پر ازدحام و مملو از دانش آموزان گستاخ و مسئولیت گریز داده اند!

فرادستانی که خود را به بی خیالی زده اند و با گذشت قریب به ۶ ماه از سال تحصیلی، هنوز یک ریال از حق الزحمهٔ این گروه از معلمان را نداده اند، باید بدانند که این عزیزان با ایثار و فداکاری، جای خالی کسر نیرو در مدارس را پر می کنند و کلاسهای بدون معلم را اداره و در حقیقت، آبروداری می کنند. البته این آبروداری در میان قشر فرهیختهٔ آموزگاران، مختص معلمان حق التدریس نیست و بلکه پدیده ای همگانی هست؛ مدیران مدارس بدون دریافت اعتبار دولتی و سرانهٔ دانش آموزی، مدارس را سرپا و فعال نگهداشته و به هر نحو ممکن اداره می کنند. هر یک از معاونین مدارس، بار مسئولیت دو یا سه معاون را بر دوش می کشند! هر کدام از نیروهای خدماتی جای دو یا سه خدمتگزار کار می کنند! مدیران و معاونان مدارس، علاوه بر آن همه کار و مشغله مربوط به وظایف شغلی خود، آن هم در مدارس پر ازدحام و مملو از دانش آموز گستاخ و ناسازگار و مسئولیت گریز و بی اعتنا به درس، در طول هفته چندین ساعت تدریس می کنند!
معلمان رسمی، با صبر شکیبایی وصف ناپذیری، کلاسهای درسی پر جمعیت مملو از کودکان و نوجوانانی که به هیچ قرار انضباطی پای بند نیستند، را اداره می کنند!...حال که چنین است، انتظار نابه جایی نیست که حقوق و دستمزد این انسانهای نجیب به موقع پرداخت شود و آنان نیز آن دریافتی های ناچیز را به موقع بر زخمی بزنند! یا حداقل کرایه ماشین و هزینهٔ رفت و آمد و پول بنزین شان را بپردازند تا این عزیزان هزینهٔ طی مسافتهای طولانی از خانه تا مدرسه را از سهم سفرهٔ فرزندان شان نپردازند.
در اینکه عمل به توصیه نبی مکرم اسلام مبنی بر پرداخت به موقع حق عمله و کارگر و اصحاب کار و آموزگار، سالهاست از قاموس فرهنگ عملیاتی فرادستان حذف شده، حرفی نیست. اما نه تا این حد که از فرود اولین قطرات عرق پیشانی، ۶ ماه و یک سال و دو سال و ... بگذرد و انگار نه انگار!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

راست: جوی آب در ژاپن
چپ: جوی آب در ايران
این عکس، به اندازهٔ صد کتاب سخن دارد .
فرهنگ ما و خانوادهٔ ما و شخصیت ما و منش ما و سیاست ما و حکومت ما و دین ورزی ما، همگی در این عکس جلوه گر است .
خوب به تباهی و انحطاط و فساد خویش نگاه کنیم!
کانال تفکر انتقادی