صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

مأموريت های پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش  وزير آموزش و پرورش در روز ملي پژوهش، در حضور جمعي از پژوهشگران و معلمان پژوهنده، طي سخناني، پژوهشگاه  را به انحراف از مأموريت خود متهم كرد. او از پژوهشگاه انتظار دارد  به عنوان پل بين مدرسه و وزارتخانه عمل كند و اعضاي هيأت علمي پژوهشگاه با حضور در مدارس به درس پژوهشي و اقدام پژوهشي و راهنماي عوامل مدرسه اهتمام ورزند.

جاي تاسف است كه وزير آموزش و پرورش فهم درستي از مأموريت پژوهشگاه ندارد و خيال مي‌كند كه اعضاي هيأت علمي نقش راهنماي تعليماتي را بايد ايفا كنند.

او نمي‌داند كه پژوهشگاه براي اين تأسيس شده كه مانع تصميم‌ها و سياست‌هاي ناپخته و نسنجيده  حوزه ستادي وزارتخانه شود.

مأموريت های پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش

ماموريت اصلي پژوهشگاه ارزيابي سياست‌ها و برنامه‌ها در سطح كلان ملي است. براي مثال، پژوهشگاه مي‌تواند در باره تكليف شب ، تمام وقت كردن معلم، توسعه برنامه‌هاي آموزش پيش دبستاني، قبض و بسط رشته‌ها، ساختار دوره‌هاي آموزشي، حجم محتوا، زمان آموزش، برنامه‌ها و طرح‌هاي مختلف، مطالعه و  اظهار نظر كند نه اينكه اعضاي آن به مدرسه رفت و آمد كنند و معلمان را  راهنمايي كنند.

البته، حضور اعضاي پژوهشگاه در مدرسه براي رصد برنامه‌‌ها و مشاهده واقعيت‌ها ضروري است ولي ماموريت اصلي پژوهشگاه چيزي نيست كه آقاي بطحايي مي‌گويد.

کانال شخصی


مأموريت های پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

چندی پیش « صدای معلم » گزارشی را با عنوان : "
مقارن شدن نخستین روز آغاز امتحانات پس از شب یلدا چه نسبتی با مدرسه شاد و بدیهی ترین اصول تربیتی و آموزشی دارد ؟
رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش و سرپرست فعلی آموزش متوسطه و چند پرسش! " ( این جا ) منتشر کرد . ( این جا )

در این گزارش آمده بود :

" می توان گفت که جامعه ایرانی به این سنت احترام می گذارد و این فرصتی است تا خانواده ها و اقوام و دوستان " یک شب " را در کنار یکدیگر بگذرانند و از این دورهمی لذت ببرند .

آیا دانش آموزان قرار است " شب یلدا " را در استرس و یا اضطراب ناشی از امتحان فردایشان بگذرانند و دائما این نهیب را از والدین بشنوند که فردا امتحان داری  ؟

مدارس شاد و یا با نشاط که وزیر آموزش و پرورش دائما از آن صحبت می کند  اساسا چه هستند و نسبت به آن با این گونه بخشنامه های خشک و غیرقابل انعطاف کدام است ؟

آیا شایسته نبود همان گونه که وزیر آموزش و پرورش به خاطر فوتبال فرصتی برای دورهم بودن دانش آموزان را فراهم می کند کمی هم به خودش و معاونش به سنت های پسندیده و کهن ایرانی توجه می کرد و احترام می گذاشت ؟

چگونه است زمانی که " ماه رمضان " با ایام تحصیلی مقارن می شود در دو نوبت مدارس و ادارات با چند ساعت تاخیر هنگام صبح آغاز می شود و یا در این ایام و یا ماه محرم مسئولان آموزش و پرورش و مدیران به معلمان توصیه می کنند که از برگزاری امتحانات تا حد امکان اجتناب کنند و به دانش آموزان فشار نیاورند اما حاضر نیستند حتی یک روز تقویم امتحانات را دیرتر شروع کنند ؟"

وزارت آموزش و پرورش در اقدامی مناسب و شایسته امتحانات روز شنبه یکم دی ماه ( به جز امتحانات داخلی ) را لغو کرده است .

« صدای معلم » از این اقدام وزارت آموزش و پرورش تشکر و قدردانی می کند .

لغو کلیه امتحانات مدارس کشور روز شنبه اول دی ماه 97

پایان گزارش/


لغو کلیه امتحانات مدارس کشور روز شنبه اول دی ماه 97

آتش سوزی مدرسه اسوه حسنه زاهدان و مسئولیت وزیرآموزش و پرورش

گریه کردن مرده ها  را زنده نمی کند ، فقط انسان را سبک می کند. در ایران  دانش آموزان در اردوهای راهیان نور می میرند و در آتش سوزی مدارس  کباب می شوند . ما هم دلمان خوش است که وزیر آموزش و پرورش ما دُن کیشوت وار در حال جنگ با مافیا و ایجاد شادی در مدارس و عاشق مدارس بدون دیوار است

متن های رمانتیک هم فقط به درد مراسم عزا  می خورند .

آتش سوزی در مدارس گویی جزیی از سرنوشت دانش آموزان در فصل سرما  است. وزیر در این خصوص توبیتی صادر نمی کند ، چون نبض توئیت های او با مدارس فنلاند و ژاپن و شادی می تپد و در کلاس های  آنجا بخاری نفتی و علاء الدین و منقل وجود ندارد .

وزیر به مشاور ویژه خود آقای خرم ماموریت داده که ظرف سه روز گزارش تقصیر یا قصور در رعایت مقررات تهیه کند.

زینی وند رییس مشارکت های مردمی را هم به خاطر غیر دولتی بودن مدرسه فرستاده که از خانواده ها دلجویی کند. این کارها برای خرید زمان برای  عبور از بحران است.

آتش سوزی مدرسه اسوه حسنه زاهدان و مسئولیت وزیرآموزش و پرورش

به افکار عمومی گزارشی داده نخواهد شد و احتمالا چند مسئول دون پایه مجازات خفیف  می شوند.

سال 83 که بخاری مدرسه روستای سفیلان آتش گرفت و 13 دانش آموز سوختند نوشتم که اقلا نرده های آهنی پنجره های کلاس های طبقه همکف مدارس  را بردارید که دانش آموزان بتوانند از آتش فرار کنند.

آتش سوزی مدرسه اسوه حسنه زاهدان و مسئولیت وزیرآموزش و پرورش

سال 91 دانش آموزان کلاس سوم دبستان دخترانه شین آباد بر اثر آتش گرفتن بخاری در کلاس به دام افتادند و باز هم نرده های آهنی مانع فرار آنها شد.

دو دختر مردند و تعدادی هم زیبایی شان به یغما رفت. به افکار عمومی گزارشی داده نخواهد شد و احتمالا چند مسئول دون پایه مجازات خفیف  می شوند.

نرده های آهنی پنجره ها هنوز سرجایشان هستند اما آقای بطحایی و اعوان وانصار ایشان از مدرسه بدون دیوار  فنلاند تعریف و تمجید می کنند. عیبی ندارد اما  لااقل دستور بدهند محافظ آهنی پنجره های کلاس ها  را بردارند تا اگر اتفاقی افتاد با شکستن شیشه ها بتوان دانش آموزان را نجات داد.

تفاوت مدارس فنلاند و مدرسه اسوه حسنه زاهدان  چیزی است که وزیر و توئیت نویس های او نمی بینند.

آتش سوزی مدرسه اسوه حسنه زاهدان و مسئولیت وزیرآموزش و پرورش

هیات تحقیق حاجی بابایی در ماجرای شین آباد سال 91  نهایتا بخاری ارج را مقصر اعلام کرد. الان هم مربی پرورشی و مدیر را گرفته اند. اما اگر دنبال شخصی به عنوان مقصر واقعی می گردید ، این شخص  آقای بطحایی است که به عنوان بالاترین مقام اجرایی وزارتخانه  واقعیت ها را رها کرده و در باره مسایل ذهنی و ایده ها و علایق خود توئیت صادر می کند.

وزیر مسئول اجرایی است نه نظریه پرداز !

وزیر باید به مشکلات واقعی مدارس برسد.

برای وزیر شرم آور است که معلمی در یک دبستان روستایی کلاسش را با منقل پر از  هیزم و آتش و دود گرم کند.

آتش سوزی مدرسه اسوه حسنه زاهدان و مسئولیت وزیرآموزش و پرورش

برای وزیر شرم آور است که تعداد زیادی از مدار س روستایی سرویس بهداشتی نداشته باشند و برای وزیر شرم آور است که  هنوز در مدارس از بخاری چکه ای استفاده می شود.  هیات تحقیق حاجی بابایی در ماجرای شین آباد سال 91  نهایتا بخاری ارج را مقصر اعلام کرد

برای وزیر شرم آور است که یک معلم بازنشسته خانه مسکونی اش را تبدیل به مدرسه غیر انتفاعی و آشپزخانه 12 متری و اتاق خواب 14 متری را تبدیل به کلاس درس کند.

در ژاپن و فنلاند و سوئد اول این مشکلات را حل کردند. در این کشورها برای هر چیزی استاندارد وجود دارد.

آتش سوزی مدرسه اسوه حسنه زاهدان و مسئولیت وزیرآموزش و پرورش

در ایران  دانش آموزان در اردوهای راهیان نور می میرند و در آتش سوزی مدارس  کباب می شوند . ما هم دلمان خوش است که وزیر آموزش و پرورش ما دُن کیشوت وار در حال جنگ با مافیا و ایجاد شادی در مدارس و عاشق مدارس بدون دیوار است.

گروه تلگرامی


آتش سوزی مدرسه اسوه حسنه زاهدان و مسئولیت وزیرآموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

بیماری عدم اقرار به اشتباه و عذرخواهی نکردن

شاید اشتباه کردن در فکر و عمل ، از ملزومات حیات بشری است. بارها از افراد پا به سن گذاشتۀ پیرامون خود شنیده ایم که ای کاش این زندگی و تجربه را در 20 سالگی خود داشتم تا مسیر زندگی ام با ضریب خطا و اشتباه بسیار اندکی پیش می رفت. این جمله همسنگِ آه جوانی کجایی است که دست نیافتنی است. عده ای از افراد ناخواسته و بدون عزمی بر خطا ، صرفا به دلیل حرکت کردن ، لاجرم اشتباهاتی هم می کنند ، این نوع اشتباه کردن از مواردی است که ما را به پختگی و تجربه در زندگی می رساند و پسندیده هست. اما اشتباهات عمدی و لجوجانه و گاه نابخردانۀ برخی ، زندگی او و دیگران را به مخاطره می اندازد. ما با اشتباهات نوع دوم در زندگی فقط به خودمان آسیب نمی رسانیم و یا فقط مسیر زندگی خودمان را به انحراف و کجی نمی کشانیم ، تمامی افراد درگیر با خطای ما ضرر می بینند و حتی جامعه هم آسیب می بیند. مثلا : در یک دعوای دوستانه بر سر هدفی واحد ، سه چهار دوست 20- 25 ساله با هم درگیر می شوند . یکی از این افراد همیشه چاقوی ضامن داری پیش خود دارد و در یک لحظه بر اثر هیجان خشم آن را از جیب خود در آورده و در شکم دیگری فرو می برد . اشتباه اول او همراه داشتن اسلحه سرد است که از نظر قانون جرم است و اشتباه دومش به جای تخفیف عصبانیت خود و دوستان ، شعلۀ آتش خشم را برافروخته و به چاقوکشی روی آورده است. هر چهار تن دوست چند ثانیه پیش و اکنون دشمن یکدیگر ، دستگیر می شوند . خانواده های آنان همدیگر را مقصر خطاب می کنند و با هم درگیر می شوند و.....

وقتی دیواری از فرط فرسودگی فرو می ریزد، یا سیل خانه های گِلی را با خود کیلومترها پیش می برد، زلزله ای خانه های گاه گِلی و خشتی را بر زمین می خواباند ، ساختمان مدرسه و یا کارخانه ای در اثر اِهمال مدیر و کارفرمایی در آتش سیم کشی دستی کارگری غیر ماهر با اتصال سیم های لخت ، دچار حریق می شود و...... این همه وقایع طبیعی و غیر طبیعی است که با دخالت عامل انسانی در اتخاذ تمهیدات مقتضی ، قابل کنترل هستند و می توان خسارات آنها را به حداقل ممکن رساند اما اشتباه اصلی آنان غفلت و یا سودجویی بیشتر و یا تبعیت از شعار فردا فردا درست می کنم است که اهمالی نابخشودنی است. اما چیزی که در این بین کم رنگ تر از همۀ اشتباهات افراد مسئول و یا کارفرماست عدم اعتراف به اشتباه و متعاقب آن عذرخواهی است.

در جامعه ما هم عذرخواهی صورت نمی گیرد و یا اگر هم بگیرد پذیرفته نمی شود. رفتار شایسته و تحسین برانگیزی که در فیلم های خارجی به عنوان معدود ابزار ارتباط فرهنگی ما با آنان ، می بینیم عذرخواهی و مهمتر از آن پذیرش عذرخواهی است. یعنی یک بده بستان معقول آرمانی - انسانی که معترف است هر کسی می تواند اشتباه و یا خطا کند اما پذیرفتن عذرخواهی او یعنی بخشش ، یعنی درس گرفتن از خطا و اجازه دادن به او جهت ادامۀ زندگی با این جهت . اما اگر ما با فرد خاطی ، خویشاوند نسبی و یا سببی هم باشیم و یا همسایه و همکار باشیم و...... او را طرد می کنیم ، با او قهر می کنیم ، منفذهای ارتباط سالم با او را مسدود می سازیم ، نه تنها خود که همسر و فرزندان را نیز بدین کار محکوم و مجبورمی سازیم که مبادا با او حرف بزنی . کودک 7 سالۀ ما می گوید : آخه مامان چرا ؟ چرا نباید با یلدا صحبت کنم و قهر باشم؟ دنیای صاف آنان از درک این بی رحمی یک طرفه عاجز است. اما ما مصمم هستیم. برای ما به جز سیاه و سفید رنگی وجود ندارد حتی خاکستری هم محلی از اِعراب ندارد. آنان یک جرم دارند اما ما ایرانی ها دو جرم : هم اشتباه کرده عذرخواهی نمی کنیم و هم عذرخواهی خاطیان را نمی پذیریم.

بیماری عدم اقرار به اشتباه و عذرخواهی نکردن

بارها در کشورهای پیشرفته با زایش فرهنگی به روز شده که ماحصل و ثمرۀ پیشرفت اقتصاد و علوم و فنون در آنهاست ، سیاستمداران از ملت خود عذرخواهی کرده و استعفا داده اند. ما ملتی هستیم که از این نعمت نیز محرومیم . جذابیت مقام و پست و لذت قدرت در این کشور رقمی با صفرهای بی نهایت است که خواندن آن دشوار است. حتی اگر یکی از آنان عذرخواهی کند هرگز برای اثبات تأسف خود ، استعفا نمی دهد و یا اگر استثناعا استعفایی هم داده شود صرفا نمایشی بوده و به فعالیت خود در همان زمینه ادامه می دهد.

فرهنگ فعالیت در جامعه ما بر محور اولویت و برتری توان فکری و عملی خودم بنا شده است. هرگز هیچ خطاکاری تصور نمی کند که اگر کنار برود لابد فرد شایسته تری سرکار می آید و جالب تر آن که شایسته تر از خود کسی را برای این سِمت نمی بیند و در نظر خودش خدمتی جانکاه به جامعه و ملت می نماید. یعنی ملت فقط طلبکار نیستند که بدهکار خدمات شکسته و بسته و بدون نتیجۀ این حضرات نیز هستند. تا امروز هیچ مدیری در مدرسه و یا مدیر کلی در استان ، از زیر مجموعه خود به خاطر خطاها و لرزش های انجام داده در حق معلمان و دانش آموزان و نظام آموزشی ،عذرخواهی ننموده است که هیچ ، برای بقای چند روز بیشتر خود اشتباهات مکرّرِ به هم پیوستۀ بسیاری نیز انجام داده است.

بیماری عدم اقرار به اشتباه و عذرخواهی نکردن

الحق و انصاف ، جامعۀ آموزش و پرورش اعم از معلم و دانش آموزش قدرشناس خوبی و نیکی هاست و اگر مدیری به شرح وظایف خود در جهت خدمت رسانی عمل نماید ، او را تحسین و تمجید می کند اما این همه ناله و لعن و نفرین در حق آنان ، هیچ مدیر ارشد و یا وزیری را به شک و شبهه نمی اندازد که این همه سر و صدا نشان از متعفن بودن کارکرد مدیر و یا مدیر کلی است و عزم جزم جهت مداخله بر نمی آید. گویی از این همه نقد و خطا و لرزش و اشتباه آنان ،جهت سرگرم سازی زیرمجموعه خود راضی و خشنود نیز هستند و گرنه تلاشی جهت جبران اشتباهات صورت می گرفت. حتی اگر مدیر و یا مدیرکلی و حتی مقام بالاتری همین امروز به اشتباهات خود اعتراف نماید و درصدد جبران برآید و تغییر مسیر از اشتباه به صواب بدهد باز معلمان رئوفت از خود نشان می دهند اما دریغ از اعتراف و پوزش و استعفا.

دلایل عدم اقرار به اشتباه
غرور به عنوان یک صفت شخصیتی از اهم دلایل عدم اقرار به اشتباه در خانواده و محیط های اجتماعی است. پذیرفتن اشتباه و خطا و اقرار به آن از نشانه های بزرگواری و کرامت انسانی است. احترام گذاشتن و ارزش قائل شدن به غیر از خود است. این صفت اکتسابی است پس به هنگام تربیت کودک خود می بایست رفتار بعد اشتباه و خطا و لرزش را نیز به آنان آموزش داد. ببخش گفتن کودک در قبال اعضای خانواده به او یاد می دهد که باید عذر بخواهد تا مورد رأفت و مهربانی دیگران قرار بگیرد. هر چند قبل آن بهتر است یاد دهیم که تلاش کند تا خطایی انجام ندهد و جایزالخطا بودن انسان قابل تأیید نیست. خطا برای کودکان که هر دائم در حال یادگیری هستند شاید طبیعی باشد اما برای یک بزرگسال ، قابل تحمل نیست. البته برخی تا یک جمله سخن می گویند حتما یک کلمۀ ببخش در تعقیب آن ذکر می کنند ، این را هم باید یاد بگیریم که بدون سبب عذرخواهی کردن بیش از حد ، پسندیده نیست. چرا بیش از حد خطا و در نتیجه عذرخواهی بیشمار و یا چرا بدون خطا عذرخواهی ؟! هر دو مذموم شمرده می شود. ما با اشتباهات نوع دوم در زندگی فقط به خودمان آسیب نمی رسانیم و یا فقط مسیر زندگی خودمان را به انحراف و کجی نمی کشانیم ، تمامی افراد درگیر با خطای ما ضرر می بینند و حتی جامعه هم آسیب می بیند

تعریف غرور
"غرور به حالت و احساسی گفته می‌ شود که در آن ، شخص برای خود ارزشِ بسیار زیادی قائل است و در برابرِ تواضع به کار می ‌رود. در موارد حاد غرور، شخص از همه کس و همه چیز خود را بالاتر می ‌داند. همچنین شخص می‌ تواند نسبت به کسی یا گروهی یا ملتی یا چیزی خاص، احساس غرور کند. خود بزر گ ‌بینی و یا خودکوچک بینی نیز جزوِ آثار غرور است. غرور به معنی فریفتن ، بیهوده امیدوار کردن کسی است." (1)

آثار این غرور در محیط خانواده مابین زن و شوهر، مصادیق بسیاری دارد که اصولا برای حفظ چارچوب خانواده ، زنان کوتاه می آیند و یا باید بیایند چون خشم و غرور مردان بیشتر است. اما غرور مقدمۀ شکست است ، لذا گاه باید به اشتباه خود صمیمانه اعتراف کنیم و با عذرخواهی دوام پیوند را بیشتر نمائیم.

دیگر دلایل عدم اقرار به اشتباه ، خود بزرگ بینی و یا خود برتری ، جهل و نادانی نسبت به موقعیت اشتباه و خطا و عادی قلمداد کردن آن خطا، اهمیت نداشتن دیگران برای او ، فرصت طلبی برای نیل به منافع بیشتر، نادان شمردن افراد و عدم درک شرایط و موقعیت و... می باشد. اگر من انسانم تو نیز انسان هستی و من برای حفظ روابط اجتماعی هر دائم باید انسانیت خویش را مدنظر داشته باشم.

برخی از نقش ها چون پدر و مادر و یا معلم و یا مدیر و مدیر کل و وزیر و نمایندۀ مجلس و... تصور می کنند در مَسندی هستند که هرگز
اشتباه و خطا نمی کنند، لذا هرگز بدان اقرار هم نمی کنند و اگر در فضای موجود اشتباهی فاحش صورت بگیرد، برون افکنی نموده و بر گردن دیگری می اندازند. اقرار به اشتباه شهامت اخلاقی لازم دارد. جسارت جبران می طلبد. شاید برای همین مستتر ساختن اشتباه و یا انکار کردن آن ، کوتاه ترین ، ساده ترین و بهترین طریق برای ادامۀ حیات خاطیان است.


در پایان یادی کنم از دبیر ریاضی سال اول متوسطه ام :
در زمان ما بیشتر از حل مسأله شاید ضرب و تقسیم چند رقم در چند رقم مهم بود حداقل برای من دانش آموز رشتۀ علوم انسانی. یک روز ، یکی از همکلاسی ها برای حل مسأله پای تخته سبز کلاس رفت. ما مجاز به استفاده از ماشین حساب نبودیم و من سرعت عمل زیادی در نوشتن و محاسبات داشتم. همزمان با او من هم در دستۀ صندلی خود محاسبات را انجام دادم . حل مسأله تمام شد و در کلاس 50 نفره ، با توضیح دبیر ریاضی سکوت حاکم بود که من با شتاب و هیجان یک دفعه فریاد زدم آقا غلط کردید !  همه خندیدند و آقای باقرزادگان نیز خندید و چون رابطۀ دبیر و دانش آموزی محترمانه ای داشتیم با متانت گفت : البته خانم امامی منظورش جواب مسأله است و...... بنده دقایقی بعد متوجه خطایم شدم و عذرخواهی کردم .

البته برخی از اشتباهات قابل جبران است چون خطای غیرعمدی بنده ، اما اشتباهاتی چون قتل نفس و یا اختلاس و ساخت و پاخت سیاسی و......که به تعداد افراد زیادی در جامعه زیان می رساند سخت تلافی می شود. سعی کنیم کمتر اشتباه کنیم ، اگر هم کردیم حتی از فرزند خردسال و یا دانش آموز خود عذر بخواهیم . افراد را با فراز و فرودهایشان ، با دانسته ها و ندانسته هایشان ، با شرایط سن و موقعیت هایشان ، محترم بشماریم و با اقرار به اشتباهات خود در خانواده و مدرسه و محله و وزارتخانه و مجلس و.... عذرخواهی کنیم تا احترام بگذاریم و محترم شمرده شویم . فرهنگ چنین ساخته می شود. فرهنگ در روابط مجموعۀ افراد بالا و پایین جامعه ساخته می شود. برخورد فرهنگی یعنی بسترسازی فضای سالم برای زندگی . هر کس در حد خود مسئول کرده ها و نکرده های خودش نسبت به ملت و جامعه است. بیایید خود شکنیم که شکستن آیینه خطاست .

1) ویکی پدیا - دانشنامۀ آزاد


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بیماری عدم اقرار به اشتباه و عذرخواهی نکردن

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر آمد ؛ بسیج دانشجویی پردیس شهدای مکه ( این جا )  نشست مناظره ای  را بین « ابراهیم سحرخیز » و « علی الهیار ترکمن با موضوع " معلم تمام وقت " اعلام کرد .

همان گونه که انتظار می رفت معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در این نشست حضور پیدا نکرد .

در این قسمت ؛ بخش نخست سخنان ابراهیم سحر خیز معاون آموزش متوسطه در وزارت حاجی بابایی به صورت کامل منتشر می گردد .

در این نشست دانشجو معلمی تنها رسانه ی « صدای معلم » حضور داشت .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه اخبار/

آتش سوزی در پیش دبستانی در زاهدان

دادستان عمومی و انقلاب مرکز سیستان و بلوچستان نیز در واکنش به آتش سوزی در پیش دبستانی در زاهدان گفت:

"متاسفانه در اثر آتش سوزی ۲ نفر از دانش آموزان فوت شدند و عده‌ای دیگر در بیمارستان بستری هستند، تیم پزشکی از تهران اعزام شده و برای انجام اقدامات درمانی در محل مستقر هستند."

به گزارش میزان، او با اشاره به اینکه در حال حاضر معاون و بازپرس ویژه قتل در محل حاضر هستند، ادامه داد: "با بررسی‌های صورت گرفته قصور مدیر و مربی آموزشی محرز شده است و در این رابطه دستور بازداشت آن‌ها صادر شد."

پایان پیام/


آتش سوزی در پیش دبستانی در زاهدان

منتشرشده در دانش آموز

برکناری نجات بهرامی و سکوت جامعه مدنی و انعطاف توجبه ناپذیر وزیر آموزش و پرورش

فکرش را بکنید کسی خودش را در آب انداخته از دو حال خارج نیست؛ یا شما برای نجاتش، خود را به آب می اندازید و در فصل سرما، به عواقب بسیار سخت آن دچار می شوید  یا او را به حال خود، وا می گذارید.

"شیرجه های نرفته، گاهی، کوفتگی‌های عجیبی به جا می گذارند"
شنیدن خبر برکناری نجات بهرامی که خوش نامی او بیشتر از آن است که بخواهیم  اورا با عنوان معاونت رسانه ای روابط عمومی آموزش و پرورش معرفی کنیم ،  آن قدر هم دور از ذهن نبود. بهرامی به عنوان یک نیروی اداری با مواضع و عملکرد مشخص و عیان که این روزها دستور برکناری اش به وزیر داده شده است از جنس معلم ها نیست؟"

واهمه وزیر از پالس های منفی  که زیر گوش او زمزمه می کردند باعث شد تا سرانجام ضربان ماندن بر صندلی وزارت تندتر بزند و از بهرامی بخواهد تا برود .

در آن زمان بود که خبرهایی از استعفا و مرخصی اجباری و انتقال نجات بهرامی به گوش می رسید. اما خبر بازداشت موجی از سکوت را به همراه داشت سکوتی که شکست و آنچه  از پژواک سکوت ماندگارشد ، انعطاف وزیر در برابر دخالت های خارج از وزارت خانه بود.

در روزهایی که هشتک "نه به دخالت در آموزش و پروش "در حال پررنگ شدن در فضای مجازی بود.از وزارت خانه که  آبی گرم نشد؛ اما ما چه کرده ایم ؟

تشکل های صنفی و حتی سیاسی فرهنگیان کجای کار ایستاده اند؟

برکناری نجات بهرامی و سکوت جامعه مدنی و انعطاف توجبه ناپذیر وزیر آموزش و پرورش

معلمانی که با نوشته عدم نگاه امنیتی به فعالیت های صنفی و مدنی عکس هایشان را در فضای مجازی به اشتراک می گذارند کجا هستند؟

فعالین مستقلی که بعد از انتصاب ایشان به سمت معاون رسانه ای وزارت خانه ، آقای بهرامی را نماینده جامعه مدنی در وزارت خانه معرفی می کردند چرا سکوتشان طولانی شده است؟

عده ای میگویند دلیل سکوت مان این است بازداشت بهرامی  با تمام هزینه اش را  به فال نیک بگیریم چون نتیجه آن  "نجاتِ" بهرامی از ستاد فشل و نا کارآمد است به آنها می گویم صادقانه از آن چه به آن فکر می کنید حرف بزنید؛ همیشه پر هیاهو ترین دقایق زندگی مملو از آنچه می خواهیم بگوییم ولی نمی توانیم.


اما روی سخنم در این چند خط با کسانی ست که از جنس خودم هستند.

کسانی که خود را کانونی می دانند. سوالم را می پرسم اما اختیار پاسخ گویی با شماست. می توانید  به سکوت خود ادامه دهید اما اگر خواستید پاسخ بدهید بگویید"اگر یک نهاد امنیتی از تدریس یک معلم ممانعت می کرد واکنش شما چه بود؟

آیا برایتان بین محمد حبیبی، اسماعیل عبدی ،مردانی و نجات بهرامی تفاوتی وجود دارد؟

برکناری نجات بهرامی و سکوت جامعه مدنی و انعطاف توجبه ناپذیر وزیر آموزش و پرورش

بهرامی به عنوان یک نیروی اداری با مواضع و عملکرد مشخص و عیان که این روزها دستور برکناری اش به وزیر داده شده است از جنس معلم ها نیست؟"
 باز به چند خط اول نوشته ام بر می گردم  .

به قول البر کامو شیرجه های نرفته گاهی،کوفتگی های عجیب به جا می گذارند...

مواظب امروز بهرامی باشیم که شاید  فردایِ در انتظار همه  ماست.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

برکناری نجات بهرامی و سکوت جامعه مدنی و انعطاف توجبه ناپذیر وزیر آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از نشست دانشجویی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ امروز دوشنبه 26 آذرماه به دعوت مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی نشستی با حضور دانشجو معلمان در محل سالن علامه جعفری این دانشگاه و عبدالرسول عمادی رئیس مرکز سنجش و سرپرست آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید .

عمادی با تاخیر یک ساعته در این مراسم حضور یافت .

گزارش صدای معلم از نشست دانشجویی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

سرپرست آموزش متوسطه مانند ابراهیم سحرخیز در پردیس شهدای مکه ( این جا )  عمده سخنان خود را به سند تحول بنیادین و عدم اجرای آن و نیز موانع آن پس از ابلاغ در سال 1390 اختصاص داد و این در حالی بود که پرسش های دانشجویان از جنس دیگری بود .

در ابتدا بیان شد که دانشجویان می توانند پرسش های خود را به صورت کتبی ارسال کنند با این حال تعدادی از حاضران به صورت شفاهی پرسش های خود را مطرح کردند .

« حیدری » از ادوار مجمع اسلامی دانشگاه شهید رجایی انتقاداتی را نسبت به وضعیت آزادی تشکل ها در این دانشگاه بیان کرد .

گزارش صدای معلم از نشست دانشجویی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

ایشان به موضوع بازداشت نجات بهرامی و نیز آزادی ایشان و برخورد وزیر آموزش و پرورش اشاره نمود .

سخنان ایشان با تشویق های بی وقفه دانشجو معلمان همراه بود .

یکی از دانشجو معلمان به عدم اعمال مدرک تحصیلی معلمان اشاره کرده و از مسئولان وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرد که چرا جلوی دانش افزایی حرفه ای و شغلی معلمان را سد کرده اند .

یکی دیگر از دانشجویان در مورد معلم تمام وقت پرسش کرد .

عمادی در پاسخ گفت که این موضوعات ارتباطی با حوزه کاری ایشان ندارد و از حاضران خواست که در مورد مسائل تخصصی آموزش و پرورش و معلمان پرسش کنند .

گزارش صدای معلم از نشست دانشجویی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

سرپرست آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در ادامه از دانشجو معلمان درخواست کرد تا به گونه ای صحبت نکنند که فضا بسته شود .

ایشان همچنین از حاضران درخواست کرد سوالات به گونه مطرح شوند که وی و مسئولان دیگر آموزش و پرورش بتوانند دوباره در آینده در این گونه مجامع حضور پیدا کنند .

علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم از عمادی سوال کرد که اگر این قانون و نیز ممنوعیت هم زمان تحصیل و آموزش برای معلمان ساری و جاری است چگونه است که وزیر آموزش و پرورش در عین وزیر بودن دانشجوی دوره دکتراست ؟

عمادی بلافاصله پاسخ داد که از این موضوع اطلاعی ندارد . مدیر صدای معلم در ادامه وضعیت دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی را به " پادگان " تشبیه کرده و از انفعال وزیر آموزش و پرورش و مسئولان این دانشگاه انتقاد کرد

یکی دیگر از دانشجویان در مورد مافیای کنکور پرسش کرد .

عمادی در پاسخ مسئولیت را متوجه وزارت ارشاد ، صدا و سیما ، ناشران ، مجلس و سایر دستگاه ها کرد و گفت که حدود 90 درصد رشته های دانشگاهی نیازی به کنکور ندارند و سازمان سنجش چند سال است که باید فهرست این رشته ها و دانشگاه ها را اعلام کند اما به وظایف قانونی خود عمل نکرده است .

او تاکید کرد که انواع مافیا در آموزش و پرورش شکل گرفته است و آخرین آن مافیای " مشق شب " است .

در این هنگام مدیر صدای معلم از عمادی پرسش کرد که مرجع صدور مجوز برای ناشران کتاب های کمک آموزشی کیست و آیا یک پای اصلی مافیا در وزارت آموزش و پرورش نیست ؟

سرپرست آموزش متوسطه در پاسخ گفت که به این ها وزارت ارشاد مجوز می دهد .

این سخنان عمادی در حالی بیان می شود که علیرضا کمرئی مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش  3 آذرماه  سال جاری در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان درباره ی نظارت بر اجرای ممنوعیت برگزاری آزمون در مدارس گفته بود :

" در مصوبه   ۸۲۸  شورای عالی آموزش و پرورش آمده است ساماندهی کتاب های کمک آموزشی توسط معاونت آموزش است در صورتی که مولفین کتاب هایی را متناسب با شرایط دانش آموزان و آموزش و پرورش تالیف کرده باشند باید به سازمان پژوهش بدهند، آنان بررسی می کنند و اگر تایید کنند در سامانه قرار می دهند . "

گزارش صدای معلم از نشست دانشجویی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

در پایان این نشست مدیر صدای معلم درخواست وقت برای 5 دقیقه صحبت از مجری مراسم کرد .

پورسلیمان از وضعیت فرهنگی و جو شدید امنیتی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی انتقاد کرده و گفت :

" من در پردیس شهدای مکه حضور  پیدا کردم . سخنران آقای ابراهیم سحرخیز بود . با این که مجری بسیج دانشجویی بود اما به راحتی انتقادات خود را بیان کردم .

انتقادات من به مراتب صریح تر بود اما کسی  به من تذکری نداد .

این جا به من می گویند اگر می خواهی به عنوان خبرنگار حضور پیدا کنید باید مجوز بگیرید .

آقای یزدانی مسئول کمیته انضباطی دانشگاه و نیز معاون فرهنگی موکدا به من دائما تذکر می دهند که آیا شما مجوز ورود به این دانشگاه را دارید ؟

آیا اصلا مجوز برای ضبط حرف ها را دارید .... مدیر صدای معلم از عمادی سوال کرد که اگر این قانون و نیز ممنوعیت هم زمان تحصیل و آموزش برای معلمان ساری و جاری است چگونه است که وزیر آموزش و پرورش در عین وزیر بودن دانشجوی دوره دکتراست 

حتی موقع ورود به این دانشگاه برخوردهای شدید و موهنی با من صورت گرفت .

مدیر صدای معلم در ادامه وضعیت دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی را به " پادگان " تشبیه کرده و از انفعال وزیر آموزش و پرورش و مسئولان این دانشگاه انتقاد کرد .

مسئول کمیته انضباطی و معاونت فرهنگی دانشگاه خطاب به مدیر صدای معلم گفتند که شما دانشجو نیستید و نمی توانید به صحبت کردن ادامه دهید .

پس از آن که سخنان مدیر صدای معلم نیمه تمام ماند در مراجعت به جایگاه خویش متوجه شد که ضبط خبرنگاری که روی سن قرار داده بود نیست .

پس از اعتراض مدیر صدای معلم عنوان شد که کسی از این قضیه خبر ندارد و همه این ها در حالی بود که عبدالرسول عمادی تنها نظاره گر این صحنه ها بود و حتی لبخندی بر لبان وی نقش بسته بود .

گزارش صدای معلم از نشست دانشجویی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

پس از حدود 5 ساعت توقف در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی سرانجام ضبط خبرنگاری مدیر صدای معلم عودت داده شد در حالی که فایل مراسم پاک شده بود .

علی رغم دعوت کتبی مجمع اسلامی دانشگاه ، « عظمتی » در این نشست حضور نیافت .

پایان گزارش /


گزارش صدای معلم از نشست دانشجویی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

منتشرشده در گفت و شنود

سرنوشت نامعلوم لایحه دائمی مدیریت خدمات کشوری و مطالبات بازنشستگان  قانون مدیریت خدمات کشوری که ساز و کار پرداختهای کارکنان دولت را تعیین می کند برابر ماده ۱۲۸ این قانون و بر اساس اصل ۸۵ قانون اساسی به طور آزمایشی (۵ ساله) در مهرماه ۱۳۸۶ به تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان رسید و همان زمان جهت اجرا (از سال ۸۷) به دولت ابلاغ گردید. این قانون نه‌تنها از ابتدا تبعیض‌آلود بوده و بانک‌ها و شرکت‌های دولتی را از شمول قانون استثناء کرده بود بلکه طی این سالیان به تدریج تعدادی از وزارتخانه‌ها و سازمانها به این استثنائات اضافه شدند.

تاسف‌بارتر آنکه همین قانون با این همه تبعیضات نیز برای اقشار بازنشسته کشور به درستی اجرا نشد و مشخصا‌ً طبق ماده ۱۲۵ این قانون که صراحت دارد افزایش حقوق‌ها باید حداقل به اندازه نرخ تورم سالانه باشد، حقوق بازنشستگان فقط در دولت‌های نهم و دهم در مجموع طی ۵ سال ۶۷ درصد کمتر از نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی افزایش داشته است.


در آذرماه سال ۹۶ آقای عباس گودرزی نماینده مردم بروجرد و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در صحن علنی(بر اساس اصل سوم قانون اساسی)به دولت اخطار نمود که جهت ضابطه‌مند شدن امور و هماهنگ شدن پرداخت حقوق و رفع بی‌عدالتی و تبعیض در توزیع فرصت‌های شغلی‌، این لایحه را برای اصلاح و دائمی‌شدن به مجلس بفرستد و در پایان نطقش اعلام نمود که "درغیر این‌صورت کمیسیون اجتماعی مجلس آمادگی دارد راساً طرحی تهیه و به مجلس ارائه نماید".

اواخر دی‌ماه ۹۶ از سوی دولت اعلام شد که لایحه "اصلاح و دائمی‌ نمودن قانون مدیریت خدمات کشوری که به پیشنهاد سازمان امور اداری‌ و استخدامی کشور در جلسه ۱۳۹۶/۱۰/۱۷ هیات دولت به تصویب رسیده است جهت طی تشریفات قانونی به مجلس شورای اسلامی ارسال گردید".

اکنون بیش از ۱۰ ماه از ارسال این لایحه به مجلس می گذرد و بنا بود کمیسیون اجتماعی مجلس به عنوان متولی اصلی موضوع، این لایحه را بررسی نماید.

اوایل شهریورماه ۹۷ آقای حسن لطفی نماینده رزن و رئیس کمیسیون رسیدگی به این لایحه (به نقل از خبرگزاری خانه ملت) طی مصاحبه‌ای اظهار نمود"به علت اعتراض بعضی از نمایندگان و تایید هیات‌ رئیسه مجلس، رسیدگی به این لایحه به کمیسیون مشترک مرکب از ۲۳ عضو از کمیسیون‌های مختلف مجلس سپرده خواهد شد" و با این تصمیم هیات‌ رئیسه بیم آن می رود که این لایحه بعد از ماهها خمیازه و بلاتکلیفی در کمیسون‌ها به خواب پاییزه و زمستانه رفته باشد !

سرنوشت نامعلوم لایحه دائمی مدیریت خدمات کشوری و مطالبات بازنشستگان

 

البته با این حال این نماینده مجلس وعده داد که این لایحه قبل از بودجه ۹۸ در مجلس تصویب شده و به شورای نگهبان ارسال می‌شود. به اعتقاد بعضی از نمایندگان این قانون بعد از قانون اساسی مهمترین قانون کشور است که موارد مهمی از جمله ضوابط استخدام در کشور، ساختار دولت ، کوچک سازی، شفاف سازی، مدیریت صندوق‌های بازنشستگی و اصلاح ساختار سازمانها را مشخص می کند. بنابراین شگفت‌آور است که این قانون مادر با این اهمیت و گستردگی مدت ۶ سال است که عملاً بلاتکلیف مانده است. حقوق بازنشستگان فقط در دولت‌های نهم و دهم در مجموع طی ۵ سال ۶۷ درصد کمتر از نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی افزایش داشته است

انحراف از قانون در اجرا، عدم اعمال نظارت مجلس،  تصویب لوایح بودجه سنواتی مغایر با قانون و تمدید منفعلانه و از سر ناچاری این قانون آزمایشی در ۶ سال متوالی در حالی اتفاق افتاد که (غیر از  سه ماه اول سال ۸۷) در تمام این مدت آقای دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس بوده است.

اواسط فروردین‌ ماه ۹۷ آقای دکتر لاریجانی در ملاقات با مراجع معظم تقلید قم اظهار داشت: "در بودجه ۹۷ ماهانه ۳۰۰۰ میلیارد تومان برای تعدیل حقوق بازنشستگان پیش‌بینی شده و مشکل این قشر در مدت ۳ سال حل و فصل می‌شود"(نقل از شبکه ۱ سیما). در حالی که کل اعتبار تخصیص داده شده در لایحه بودجه ۹۷ برای تعدیل حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری مبلغ ۳۴۰۰ میلیارد تومان بوده است.

سرنوشت نامعلوم لایحه دائمی مدیریت خدمات کشوری و مطالبات بازنشستگان

به نظر می رسد پرداختن به مطالبات به‌حق و قانونی بازنشستگان در اولویت کار سازمان برنامه و دولت و مجلس نیست و بر اساس شنیده‌ها برای سال ۹۸ نیز در لایحه پیشنهادی دولت تنها ۲۰۰۰ میلیارد تومان برای همسان‌سازی حقوق ۲۴۰۰۰۰۰ بازنشسته کشوری و لشکری منظور شده است و برابر اعلام ریاست مجلس در قم، اگر قرار باشد ظرف ۳ سال این مشکل حل و فصل شود، طبق گفته مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری، برای سال ۹۸ به مبلغ ۱۵۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

در حالی که همه نمایندگان مجلس در مواجهه با دبیران و آموزگاران بازنشسته با آنها همدردی نموده و وعده می دهند که از حقوق آنان دفاع نمایند ولی عملاً اتفاقی نمی‌افتد. با توجه به دلخوری و نارضایتی روزافزون بازنشستگان که به طرق مختلف به اطلاع مقامات ذیربط رسیده، از دولت و مجلس انتظار می‌رود در فرصت باقی‌مانده تا پایان سال و قبل از بوجه ۹۸، اولاً تکلیف لایحه دائمی قانون مدیریت خدمات کشوری روشن شود. ثانیاً اعتبار لازم جهت همسان‌سازی حقوق‌ها برای دو سال باقی‌مانده، در بودجه سال ۹۸ منظور شود.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

سرنوشت نامعلوم لایحه دائمی مدیریت خدمات کشوری و مطالبات بازنشستگان

منتشرشده در بازنشستگان

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور