این ششمین ماه از سال تحصیلی جاری است که معلمان حق التدریس، بدون اینکه ریالی از دستمزد ناچیز خود را دریافت کرده باشند، صبور و بردبار، کلاسهای درسی مدارس دولتی را اداره می کنند. این در حالیست که اکثر مدارس، به وجود این نازنین بردباران نیاز دارند و فعالیت شان بدون همکاری آنها دچار اختلال جدی خواهد بود.
مدرسه ای را سراغ دارم که بیش از ۸۰ درصد کلاسهای درسی اش به وسیلهٔ معلمان حق التدریس اداره می شود. این معلمان، یا بازنشستگان آموزش و پرورش اند و یا آموزگاران شاغل که حقوق اصلی شان، کفاف حداقلهای زندگی شان را نمی دهد. اینان - که کمرشان زیر خط فقر خم شده است - قطعاً به درآمد حاصل از اشتغال به صورت حق التدریس نیاز دارند و هرگز به خاطر طمع زیاد و حرص پول و دنیا دوستی و یا دلبستگی به غلغلهٔ سرسام آور کلاسهای ۳۵ نفره، داوطلب تدریس نشده اند! اینان برای اینکه مخارج زندگی را تا سر برج تأمین کنند، تن به تحمل فشار کمرشکن کلاسهای درسی شلوغ و پر ازدحام و مملو از دانش آموزان گستاخ و مسئولیت گریز داده اند!
فرادستانی که خود را به بی خیالی زده اند و با گذشت قریب به ۶ ماه از سال تحصیلی، هنوز یک ریال از حق الزحمهٔ این گروه از معلمان را نداده اند، باید بدانند که این عزیزان با ایثار و فداکاری، جای خالی کسر نیرو در مدارس را پر می کنند و کلاسهای بدون معلم را اداره و در حقیقت، آبروداری می کنند. البته این آبروداری در میان قشر فرهیختهٔ آموزگاران، مختص معلمان حق التدریس نیست و بلکه پدیده ای همگانی هست؛ مدیران مدارس بدون دریافت اعتبار دولتی و سرانهٔ دانش آموزی، مدارس را سرپا و فعال نگهداشته و به هر نحو ممکن اداره می کنند. هر یک از معاونین مدارس، بار مسئولیت دو یا سه معاون را بر دوش می کشند! هر کدام از نیروهای خدماتی جای دو یا سه خدمتگزار کار می کنند! مدیران و معاونان مدارس، علاوه بر آن همه کار و مشغله مربوط به وظایف شغلی خود، آن هم در مدارس پر ازدحام و مملو از دانش آموز گستاخ و ناسازگار و مسئولیت گریز و بی اعتنا به درس، در طول هفته چندین ساعت تدریس می کنند!
معلمان رسمی، با صبر شکیبایی وصف ناپذیری، کلاسهای درسی پر جمعیت مملو از کودکان و نوجوانانی که به هیچ قرار انضباطی پای بند نیستند، را اداره می کنند!...حال که چنین است، انتظار نابه جایی نیست که حقوق و دستمزد این انسانهای نجیب به موقع پرداخت شود و آنان نیز آن دریافتی های ناچیز را به موقع بر زخمی بزنند! یا حداقل کرایه ماشین و هزینهٔ رفت و آمد و پول بنزین شان را بپردازند تا این عزیزان هزینهٔ طی مسافتهای طولانی از خانه تا مدرسه را از سهم سفرهٔ فرزندان شان نپردازند.
در اینکه عمل به توصیه نبی مکرم اسلام مبنی بر پرداخت به موقع حق عمله و کارگر و اصحاب کار و آموزگار، سالهاست از قاموس فرهنگ عملیاتی فرادستان حذف شده، حرفی نیست. اما نه تا این حد که از فرود اولین قطرات عرق پیشانی، ۶ ماه و یک سال و دو سال و ... بگذرد و انگار نه انگار!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
احتمالا یک صدم ۶ماه حق التدریس و ...!!!!!
من وبسیاری از همکاران دیگرمشکلات مالی بسیارداریم ولی حق التدریس قبول نکرده ایم برفرض پول حق التدریس پرداخت شود چه مشکلی حل خواهد کرد با ششصد هزارتومان دستمزدشش ماهه می خواهید چه بکنید
همه ی همکاران باید کارشکنانی را که اجازه نمی دهند آ.پ اعتلا یابد طرد کنند از متن بالادل آزرده وخشمگین شدم
یعنی بیکار شدن جوانان
یعنی پول بی برکت.