صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

 شفاف سازی در مورد شبکه شاد و پیام رسان های داخلی و پرسش های صدای معلم

امروز و به فاصله کم تر از یک ساعت از انتشار گزارش صدای معلم با عنوان مدارس و معلمان " شاد " نمی خواهند ! به جای بخشنامه و دستور با احترام کامل به اصل " مدرسه محوری " به آنان انگیزه بدهید ! ؛ وزارت آموزش و پرورش در این مورد اطلاعیه ای صادر کرد . ( این جا )

پرتال وزارت آموزش و پرورش می نویسد : « صدای معلم » می خواهد بداند ؛ از چه زمانی وزارت آموزش و پرورش الزام قانونی پیدا کرده است تا به شبکه‌های اجتماعی غیررسمی پاسخ گو باشد ؟

"  وزارت آموزش و پرورش استفاده از ظرفیت تمامی بخش‌های داخلی کشور در حوزه فناوری اطلاعات تاکید می‌کند و در راستای اجرایی کردن شبکه اجتماعی دانش آموزی «شاد» از ظرفیت 5 پیام رسان داخلی استفاده خواهد کرد.

به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزش و پرورش با صدور اطلاعیه‌ای به ادعای نادرست برخی افراد در استفاده انحصاری و جانبدارانه از یک پیام رسان خاص در موضوع شبکه اجتماعی دانش آموزان  «شاد» واکنش نشان داد.

 شفاف سازی در مورد شبکه شاد و پیام رسان های داخلی و پرسش های صدای معلم

براساس این اطلاعیه؛ ترجیح آموزش و پرورش در جهت‌گیری به سمت آموزش‌های مجازی استفاده از پیام رسان‌های داخلی است که در این راستا آموزش و پرورش بر رعایت سه اصل پایداری، کیفیت ارتباط و دسترسی موثر تاکید دارد.

در این اطلاعیه تاکید شده است‌؛ وزارت آموزش و پرورش نیز در راستای تحقق برنامه ششم توسعه، استفاده از فناوری‌های نوین ارتباطی درآموزش که مورد تاکید سند تحول بنیادین هم است، به راه اندازی شبکه اجتماعی دانش آموزان «شاد» اقدام کرده است که در راستای اجرایی شدن آن از ظرفیت تمام پیام رسان‌های داخلی که دعوت آموزش و پرورش را پذیرفته بودند، استفاده کرده است و تمامی مستندات آن موجود است، بنابراین ادعای این که آموزش و پرورش انحصار در استفاده از یکی از پیام رسان‌ها را مد نظر قرار داده است، از اساس تکذیب می‌شود.

براین اساس‌؛ هرگونه خبرمنتشر شده در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی غیررسمی مبنی بر حذف گروه‌ها و کانال‌های آموزشی در پیام رسان‌های خارجی تکذیب می‌شود.

در پایان این اطلاعیه آمده است؛ آموزش و پرورش به عنوان نهاد حاکمیتی اطلاعات کاربرانش را در اختیار دارد و به هیچ دستگاه و شرکتی این اطلاعات را ارائه نمی‌دهد.

براین اساس؛ ۵پیام رسان داخلی برای همکاری در شبکه اجتماعی دانش آموزان«شاد» اعلام آمادگی کرده‌اند و آموزش و پرورش هیچ‌گونه امتیازی برای پیام رسان خاصی قائل نیست.

لذا ضمن تکذیب این گونه ادعاهای واهی اعلام می‌شود که این وزارتخانه حق قانونی هرگونه اقدام حقوقی در مراجع قضایی را در صورت تکرار این گونه موارد برای خود محفوظ می‌داند. "

« صدای معلم » بر اساس مطالبه گری و شفاف سازی در این مورد چند پرسش را مطرح می کند . پیام رسان ها در همه جای دنیا ماهیتی " اجتماعی " دارند و کارکرد آن ها در جهت ارتباطات و تعامل های اجتماعی پی ریزی شده است .

1- سید محمد بطحایی وزیر پیشین آموزش و پرورش در حاشیه همایش تبیین آیه سال و نشست مسئولان و معاونان اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان در جمع خبرنگاران درباره مفاد تفاهم نامه امضا شده میان آموزش و پرورش و سازمان اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان در 21 فروردین 1397 اظهار داشته بود : ( این جا )

" چند روز پیش بخشنامه ای را صادر کردیم که طی آن ذکر شده با توجه به سیاست های کلی نظام و فضای انحصاری که برای یک پیام رسان خارجی ایجاد شده است کلیه بخش های آموزش و پرورش باید از پیام رسان داخلی استفاده کنند. خوشبختانه ما پیام رسان های داخلی خوبی داریم که اشکالات آنها در حال برطرف شدن است. در آموزش و پرورش نیز مذاکره را با دو پیام رسان داخلی آغاز کرده ایم که ان شاءالله طی روزهای آینده با آنها به توافق می رسیم.

در این بخشنامه ما کلیه واحدهای اداری را در استفاده از پیام رسان خارجی منع کردیم چرا که معتقدیم پیام رسان خارجی آسیب های جدی به سبب تربیتی به دانش آموزان مان وارد می کند. خواهش ما از اولیا و دانش آموزان این است که به سمت استفاده از پیام رسان داخلی حرکت کنند.

 شفاف سازی در مورد شبکه شاد و پیام رسان های داخلی و پرسش های صدای معلم

این بخشنامه که با امضای شاپور محمدزاه ،٬ مشاور وزیر و مدیرکل دفتر وزارتی منتشر شد بود٬ از همه معاونت‌ها٬ ادارات کل ، مراکز و سازمان‌های تابعه آموزش و پرورش خواسته بود که از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌هایی چون تلگرام ، اینستاگرام ، واتس‌اپ ، لای ، تانگو و غیره استفاده نکنند.

همچنین هشدار داده شده بود که استفاده از شبکه‌ های خارجی برای اطلاع‌رسانی و به اشتراک گذاشتن اطلاعات چه برای دانش‌آموزان و چه از سوی دبیرخانه‌ها و استفاده از امور تبلیغاتی و فراخوان‌ها مجاز نیست و در هر سطحی پیگرد قانونی دارد.

علاوه بر واحدهای اداری وزارت آموزش و پرورش، همه مدارس شامل دولتی، غیردولتی نیز مخاطب این بخشنامه هستند.

در این ابلاغیه البته به چند بخشنامه و دستورالعمل دولتی در این زمینه که ۹۶، ۹۴ و ۹۳ صادر شده‌اند استناد شده است.

آیا وزارت آموزش و پرورش در این مورد بخشنامه جدیدی صادر کرده است ؟

این عبارت وزارت آموزش و پرورش را چگونه باید تعبیر و تفسیر کرد :

" هرگونه خبر منتشر شده در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی غیررسمی مبنی بر حذف گروه‌ها و کانال‌های آموزشی در پیام رسان‌های خارجی تکذیب می‌شود. "

2-« صدای معلم » می خواهد بداند ؛ از چه زمانی وزارت آموزش و پرورش الزام قانونی پیدا کرده است تا به شبکه‌های اجتماعی غیررسمی پاسخ گو باشد ؟

آیا این وزارتخانه و روابط عمومی آن به همان اندازه که به این شبکه های غیررسمی حساس و پاسخ گو هستند به رسانه های رسمی هم پاسخ گو هستند ؟

آیا روابط عمومی این وزارتخانه در محیطی غیر از " شبکه مجازی " فعالیت می کند که در برابر آن موضع می گیرد ؟

در این اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش گفته است که به عنوان نهاد حاکمیتی اطلاعات کاربرانش را در اختیار دارد و به هیچ دستگاه و شرکتی این اطلاعات را ارائه نمی‌دهد.

پرسش صدای معلم از مسئولان این وزارتخانه آن است که بر اساس گزارش مستند این رسانه ، اطلاعات شناسنامه ای و خصوصی معلمان و همکاران مدرسه که البته همه آن ها را می توان در فرم 502 هر کارمند یافت به چه درد این سامانه می خورد ؟

3-پیام رسان ها در همه جای دنیا ماهیتی " اجتماعی " دارند و کارکرد آن ها در جهت ارتباطات و تعامل های اجتماعی پی ریزی شده است .

در کدام یک از نظام های آموزشی یه ویژه توسعه یافته چنین کارکردهایی برای " پیام رسان ها " و " شبکه های اجتماعی " تعریف شده است ؟

  تدریس آنلاین ابزارها و قواعد خاصی دارد. مثلا تدریس آنلاین رسمی از طریق سیستم LMS امکان پذیر است.

" باید به مدیران محترم وزارت آموزش و پرورش یادآوری کرد که تدریس آنلاین رسمی فقط از طریق ال ام اس ها ممکن است. چطور شده که بیست سال بیشتر است که شعار هوشمند سازی مدارس سر داده می شود ولی آموزش و پرورش هنوز یک lMS فارسی درست و حسابی برای تدریس آنلاین معلمان طراحی و تدوین نکرده است ؟ " ( این جا )

4-نکته تاسف آور در این اطلاعیه تهدید پرسش گران و منتقدان به برخوردهای حقوقی و قضایی است .

این مسائل در حالی بیان می شوند که هنوز جوهر بخشنامه وزارتی در زمان سرپرستی جواد حسینی در مورد " ممنوعیت شکایت از رسانه ها " در آموزش و پرورش خشک نشده است ! ( این جا )

آیا این نوع گفتمان به نوعی برگشت به فضای " فرهنگ امنیتی " نیست ؟

مگر آقای حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش در همان ابتدای کار تصریح نکرد که معلمان انحرافات سیستم را به ایشان گوشزد کنند ؟

آن تحول واقعی که قرار بود توسط ایشان و با مشارکت و تعامل معلمان حاصل گردد به کجا انجامید ؟

انتظار معلمان و ذی نفعان آموزش و پرورش از این وزارتخانه شفاف سازی ، پاسخ گویی و تصحیح اشتباهات است .

پایان گزارش/


 شفاف سازی در مورد شبکه شاد و پیام رسان های داخلی و پرسش های صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود

حذف رتبه بندی معلمان و صدور احکام تبعیض آمیز ناشی از افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و چند پرسش

روزهای پایانی سال 98 آزمونی سخت و سنگین برای فرهنگیان بود.فرهنگیانی که سالها برای احقاق حقوق تضییع شده و رفع تبعیض تاریخی و فاجعه بار برون سازمانی خود در قیاس با سایر کارمندان دولت تلاش می کردند به یکباره با صدور احکامی منفعت طلبانه و غیر کارشناسی قربانی تبعیض درون سازمانی نیز گردیدند! فرهنگیان مصرانه انتظار دارند وزیر محترم،معاونین ایشان، مدیران کل حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش از یکسو و مدیران کل استانها، معاونین، روسا و معاونین ادارات نواحی جهت شفاف سازی و رفع هر گونه سوء تفاهمی فیش های حقوقی و مبالغ اضافه کاری خود را منتشر نمایند تا همه بدانیم عدالت از نگاه متولیان آموزش و پرورش به چه معناست ؟

جامعه آموزش و پرورش هنوز نتوانسته است جایگاهی درخور و هویتی قابل دفاع برای خود تعریف نماید و در شکل گیری این هویت ناقص بیش از هرکس خود فرهنگیان مقصرند!

نظام آموزشی ما به شدت ناکارآمد ، ناقص و معیوب است که خود معلول عوامل گوناگون و پیچیده تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است اما برای اصلاح باید نه زمان را از دست داد، نه اراده و نه مطالبه گری را.

اصلاح نظام آموزشی بدون اعتماد آفرینی مقدور نیست ، تا قبل از وزارت جناب آقای حاجی میرزایی یک وحدت درون سازمانی جهت مطالبه گری و رفع تبعیض در آموزش و پرورش وجود داشت که خواب را از چشم مدیران نالایق و بی برنامه ریز که قادر به پاسخگویی مطالبات به حق فرهنگیان نبودند ربوده بود!

به نظر می رسد صدور احکام جدید که با سفسطه های معاونت محترم وزارت آموزش و پرورش جناب آقای اللهیار ترکمن و تیم مشاور ایشان صورت پذیرفته و دقیقا بر خلاف موازین قانونی، اخلاقی، اسلامی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام گرفته در راستای ایجاد شکاف و برهم زدن اتحاد میان نیروهای ستاد و صف در آموزش و پرورش جهت منحرف نمودن، ابتر کردن و به محاق بردن مطالبات فرهنگیان باشد!

حذف رتبه بندی معلمان و صدور احکام تبعیض آمیز ناشی از افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و چند پرسش

اجرای ناقص و فاجعه بار  بخشنامه شماره 696488 مورخ 30/11/98 سازمان برنامه و بودجه مبنی بر افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری به میزان 50 درصد، عملا به طرحی برای ایجاد اختلاف در خانواده بزرگ آموزش و پرورش از یکسو و بهره مندی تیم برنامه ریز وزارت آموزش و پرورش از سفره انقلاب، از سوی دیگر بدل گردید که بدون شک نتیجه زایمانی چنین دردآور تولد تبعیضی دهشتناک است که حتی بیانش هر انسان منصف و آزاده ای را آشفته حال می سازد!

 احکام جدید، اعتراضات و مطالبات اساسی را در میان فرهنگیان رقم زده است که انتظار می رود متولیان آموزش و پرورش به آن پاسخ صریح دهند... البته پاسخ هایی متفاوت با سرنوشت شوم و تهوع آور صندوق ذخیره فرهنگیان و اجرای طرح فشل رتبه بندی معلمان!

1-  آیا صدور احکام جدید منتج به اختلاف در بین فرهنگیان خصوصا نیروهای ستاد و صف و ایجاد تقابل و طفره از انجام وظیفه در راستای مقاومت مدنی در راستای احقاق حق توسط معلمان و در نتیجه خسارت بار شدن آموزش و پرورش و متضرر شدن جامعه نمی گردد؟
2- آیا صدور احکام جدید در راستای سیاست نخ نما شده قجری " تفرقه بینداز و حکومت کن" نیست؟
3- بر اساس کدام کار کارشناسی علمی حکم یک "دکتر معلم" باید بین دو تا سه میلیون تومان  کمتر از یک کارشناس مسول هم سابقه خود با مدرک لیسانس شاغل در ادارات آموزش و پرورش باشد؟
4- معاونت محترم وزارت آموزش و پرورش چگونه و بر اساس کدام اقدامات اعتماد آفرین، فرهنگیان را دعوت به اعتماد به مسولان وزارتی می کند در حالی که با اختلاف حقوق سه میلیونی ناشی از تدابیر نابخردانه جنابشان در احکام صادره، با هر درصدی افزایش در احکام  سال جدید فاصله ها همچنان عمیق تر خواهند شد؟
5-  آیا منافع شخصی، منفعت طلبی و افزایش حقوق آنچنانی مدیران وزرات آموزش و پرورش از شخص وزیر گرفته تا معاونین و زیر مجموعه های دخیل در اخذ و اجرای چنین تصمیمی که منتج به صدور این احکام ناعادلانه گردید در اتخاذ چنین تصمیمی اثرگذار نبوده است؟ قطعا از نگاه فرهنگیان این عمل در راستای بهره مندی جناب وزیر و معاونین و ... ایشان از سفره انقلاب تفسیر می گردد!
6-  واکنش تشکل های ناکارآمد و مختلف صنفی فرهنگیان به این تبعیض چه بوده است؟

صدور احکام جدید و واکنش تشکل های صنفی و سیاسی فرهنگیان چقدر یادآور سریال "هیولا"ست.

حذف رتبه بندی معلمان و صدور احکام تبعیض آمیز ناشی از افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و چند پرسش

و اما دعوت به یک چالش ؛

* فرهنگیان مصرانه انتظار دارند وزیر محترم،معاونین ایشان، مدیران کل حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش از یکسو و مدیران کل استانها، معاونین، روسا و معاونین ادارات نواحی جهت شفاف سازی و رفع هر گونه سوء تفاهمی فیش های حقوقی و مبالغ اضافه کاری خود را منتشر نمایند تا همه بدانیم عدالت از نگاه متولیان آموزش و پرورش به چه معناست ؟
فرهنگیان دفاع از شان و شعور خود را وظیفه ذاتی رسالت پیامبرگونه خود می دانند و تا تحقق عدالت و رفع تبعیض، در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی و در ذیل مطالبات به حق صنفی پیگیر مطالبات خود خواهند بود و عواقب این پیگیری متوجه کسانی است که بستر ساز چنین بی عدالتی گردیده اند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

حذف رتبه بندی معلمان و صدور احکام تبعیض آمیز ناشی از افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و چند پرسش

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

هنوز وزارت آموزش و پرورش به گزارش صدای معلم در مورد " تلویزیون تعاملی سینا " پاسخی ارائه نکرده است . ( این جا )

در این گزارش آمده بود :

" « محسن حاجی میرزایی » از ساخت نرم افزار دیگری نام می برد .

این همه دوباره کاری و اتلاف هزینه و منابع چه معنایی دارد ؟

واقعا جایگاه " مدیریت و برنامه ریزی " در این نظام آموزشی و نیز مراتب بالاتر کجاست و چگونه تعریف شده است ؟

این روزها به علت تعطیلی مدارس برخی مدیران و معاونان معلمان را تحت فشار قرار داده اند که به صورت آنلاین و در گروه های تلگرامی تدریس کنند .

و این در حالی است که شبکه تلگرام با بیش از 40 میلیون کاربر ایرانی هنوز در فیلترینگ به سر می برد .

چرا وزیر آموزش و پرورش حداقل به عنوان عضوی از " مرکز ملی فضای مجازی " موضوع رفع فیلترینگ از این شبکه کارآمد را مطرح نمی کند ؟ در حالی که بسیاری از مدارس و دانش آموزان ما در نقاط مختلف کشور دچار محرومیت هستند و فاقد امکاناتی مانند کامپیوتر ، لپ تاپ ، گوشی هوشمند و حتی اینترنت پرسرعت و یا معمولی هستند قرار است به کدام " عدالت آموزشی " نزدیک شویم ؟

این گونه " محافظه کاری ها " و " پنهان کاری ها " تاکنون چه مشکل و یا گرهی از نظام آموزشی بیمار و کشور باز کرده است ؟ "

محسن حاجی میرزایی در پنجمین  گردهمایی مشترک مدیران و معاونان ادارات کل آموزش و پرورش استان‌ها با اعضای شورای معاونان که به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد مطالبی را در مورد " شبکه شاد " بیان کرده است .

وزیر آموزش و پرورش می گوید :

" شاید صدها ساعت وقت افراد مختلف برای طراحی شبکه اجتماعی دانش آموزان صرف شده است و کاری که در حال انجام است بزرگترین خدمتی است که پس از انقلاب انجام خواهد شد چرا که گسترده و پرشمار است.

وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه در حال افزایش سرمایه اجتماعی هستیم،گفت: ما  نشان خواهیم داد مجموعه‌ای هستیم که قدرت تطبیق سریع با شرایط جدید را داریم و این افتخاری بزرگ و پایدار برای نظام آموزش و پرورش خواهد بود.

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

حاجی میرزایی اذعان کرد: خوشبختانه در مسیر جدید از کشورهای دیگر عقب نیستیم و همراه کشورهای دیگر وارد میدان عمل شده‌ایم و امیدوارم با تلاش‌های که انجام شده مجموعه ما مجموعه‌ای سرآمد باشد.

وی با بیان اینکه در حال خلق عرصه‌ای هستیم تا ارائه خدمات را در فضای اینترنت فراهم کنیم،گفت: هرچند که این شبکه جریان آموزش را استمرار می‌بخشد اما ظرفیت‌ها و قابلیت‌های فراوان دیگری هم دارد که می‌تواند در اختیار مخاطبانش قرار ‌دهد.

وزیر آموزش و پرورش افزود: این بستر آماده ارائه خدمات برخط خوبی از محتواهای آموزشی به مخاطبانش است همچنین این بستر می‌تواند شبکه بزرگ فراگیری را از سطح ستاد تا سطح 15 میلیون دانش آموز فراهم کند.

حاجی میرزایی با بیان اینکه شبکه اجتماعی «شاد» عدالت آموزشی و کیفیت آموزشی را ارتقا داده و ما می‌توانیم نظارت‌های کیفی را نیز دراین شبکه بهبود بخشیم، تاکید کرد: این سامانه این امکان را فراهم می‌کند تا در کنار دسترسی به آموزش برابر، دسترسی به آموزش با کیفیت نیز فراهم شود.

وزیر آموزش و پرورش گفت: این شبکه امکان آن را دارد که براساس سند تحول بنیادین محیط یادگیری متنوعی را در اختیار دانش آموزان قرار دهد.

حاجی میرزایی اذعان کرد: باید با کنش بزرگی، همت و تلاش به میدان عمل بیاییم و امروز همه همکارانم در سطح کشور را به یک جوشش و مجاهدت بزرگ دعوت می‌کنم چرا که این کار یک کار اداری نیست که فقط با ابلاغ  بخشنامه شدنی باشد بلکه باید تا آخرین لحظه و نقطه کار برای اطمینان از انجام دادن با کیفیت آن پیش برویم.

وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه ایجاد شبکه اجتماعی «شاد» برای دانش آموزان جهش بزرگی در آموزش و پرورش محسوب می شود، گفت: در ستاد ملی مبارزه با کرونا گزارشی ارائه دادم که حتی پس از بازگشایی مدارس آموزش‌ها بر بستر فضای مجازی استمرار پیدا کند و خوشبختانه در متن مصوبه از سوی رئیس جمهور برآن تاکید شده است. "

مهدی شرفی سرپرست مرکز برنامه‌ریزی و فناوری اطلاعات نیز در پنجمین گردهمایی مشترک اعضای شورای معاونین و مدیران کل استانی که به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد اظهار کرد:

شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد)، دارای ۵بخش اصلی می‌باشد که لازم است مدیران و معلمان مدارس در سراسرکشور با آگاهی و توجه به این ۵ بخش در آن وارد شده و کلاس‌های مجازی را تشکیل دهند.

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

اولین بخش از این شبکه اجتماعی دانش آموزی، سخت افزارها و سرورهایی با پهنای باند به گونه‌ای است که بتواند پاسخگوی حضور دانش آموزان و معلمان در مواقع ترافیک کار باشد.

بخش دوم شبکه اجتماعی دانش آموزی، بخش نرم افزارهایی است که با همت زبده‌ترین مهندسان نرم افزاری کشور نوشته و در اختیار این وزارتخانه قرار گرفته است.

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

سرپرست مرکز برنامه‌ریزی و فناوری اطلاعات بخش سوم شبکه شاد را بخش پیام رسان‌ها عنوان کرد و گفت: با توجه به نقش پیام رسان‌ها در ایجاد کلاس درس مجازی برای دانش آموزان و با نظارت مدیران، ۵  پیان رسان داخلی به طور داوطلبانه آمادگی خود را برای حضور در شبکه شاد اعلام کرده‌اند که لازم است مدیران مدارس یکی از این پیام رسان‌ها را در سامانه سناد انتخاب کرده و به معلمان و دانش آموزان خود معرفی کنند.

چهارمین بخش این شبکه اجتماعی دانش آموزی، سامانه پشتیبانی سناد است که ثبت اطلاعات در این سامانه بسیار مهم است و مدیران باید توجه داشته باشند که کلاس‌های درس و ورود معلم و دانش آموزان در کلاس تنها براساس اطلاعاتی که در سامانه سناد ثبت شده است، امکان پذیر خواهد بود. مقامات و تصمیم گیرندگان و به ویژه وزیر آموزش و پرورش به جای " اجبار " ، " دستور " و " صدور بخشنامه " در زمینه لزوم استفاده از این پیام رسان های داخلی به دلایل عدم استقبال جامعه از آن ها رجوع کنند و رویه " لجبازی " بی منطق را کنار بگذارند .

بخش پنجم شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد)، کاربران هستند و مدیران مدارس به عنوان مهمترین کاربران این شبکه، لازم است صحت اطلاعات وارد شده در سامانه سناد را مورد بررسی قرار داده و به روزرسانی کنند وکلاس‌های درس را بر اساس معلم کلاس انتخاب و معرفی نمایند.

معلمان و دانش آموزان می‌توانند از طریق پیام رسان انتخاب شده و با استفاده از کد ملی خود که قبلا توسط مدیران مدارس به سامانه سناد وارد شده است، وارد بخش اختصاصی خود شوند و در کلاس مجازی با نظارت مدیر مدرسه  حضور داشته باشند . "

نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که ایجاد سیستم " بخشنامه " نظیر آن چه در آموزش رسمی جریان دارد و ناکارآمدی آن پیش تر و به کرات به اثبات رسیده است ؛ با کدام مولفه های " آموزش کیفی " تناسب و تجانس دارد ؟

مستندات وزیر آموزش و پرورش برای افزایش " سرمایه اجتماعی " در حالی که بخش قابل توجهی از " معلمان " از مساله " تبعیض " در افزایش حقوق و  بی توجهی به مطالبات قانونی به ویژه در مورد حذف رتبه بندی معلمان و اجرای ناقص و مبهم " فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری " خشمگین و بی انگیزه هستند ؛ چیست ؟

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

در حالی که بسیاری از مدارس و دانش آموزان ما در نقاط مختلف کشور دچار محرومیت هستند و فاقد امکاناتی مانند کامپیوتر ، لپ تاپ ، گوشی هوشمند و حتی اینترنت پرسرعت و یا معمولی هستند قرار است به کدام " عدالت آموزشی " نزدیک شویم ؟

پیام رسان های داخلی فاقد کارایی لازم و زیرساخت های کافی برای " ارتباط اثربخش " هستند .

مقامات و تصمیم گیرندگان و به ویژه وزیر آموزش و پرورش به جای " اجبار " ، " دستور " و " صدور بخشنامه " در زمینه لزوم استفاده از این پیام رسان های داخلی به دلایل عدم استقبال جامعه از آن ها رجوع کنند و رویه " لجبازی " بی منطق را کنار بگذارند .

پرسش دیگر آن است که با کدام مجوز قانونی اطلاعات شناسنامه ای و شخصی مدیران ، دانش آموزان و معلمان در " سامانه  سناد " در اختیار  پیام رسان های داخلی قرار می گیرد ؟

آیا این مصداق صریح نقض " حریم خصوصی " نیست ؟

آیا در این زمینه کارشناسی های لازم صورت گرفته است ؟

این همه شتاب و عجله در حالی که شبکه 4 و شبکه آموزش صدا و سیما به امر آموزش می پردارند چه معنایی دارد ؟

تعداد قابل توجهی از مدیران و معلمان بر اساس تشخیص و تعامل برنامه هایی را به صورت ابتکاری و خلاقانه در مدارس  اجرا کرده اند .

پرسش صدای معلم آن است که این همه شعار در مورد " مدرسه محوری " برای چیست ؟

آیا وزارت آموزش و پرورش که خود دچار سوء مدیریت ، فقدان برنامه ریزی و ناکارآمدی مزمن در اعمال نظارت های قانونی است می تواند نسخه ی جدید و به روز شده ای از " آموزش مجازی " را به معلمان دیکته کند ؟ در حالی که مشاهدات نشان داده از روند تحولات حتی در سطح " مدرسه " نیز عقب تر است !

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

آیا وزارت آموزش و پرورش با شبکه های مانند تلگرام که شبکه محبوب در میان بیش از 40 میلیون کاربر ایرانی است ، مشکل دارد و قصدش فقط ایجاد محدودیت است ؟

نکته طنز و تلخ قضیه آن جاست که در برخی مناطق آموزش و پرورش اعلام شده است که ظرفیت " پیام رسان های داخلی " پر شده است و آن ها فقط می توانند از برخی دیگر از این پیام رسان ها استفاده کنند !

زمانی که تلگرام با امکانات قابل توجه و به روز خدمات رایگان با ایمنی بالا ارائه می کند ، چرا باید در این شرایط اقتصادی بودجه های هنگفتی را صرف راه اندازی شبکه هایی کرد که مورد توجه و اسقبال کاربران نیست ؟ هنوز وزارت آموزش و پرورش به گزارش صدای معلم در مورد " تلویزیون تعاملی سینا " پاسخی ارائه نکرده است .

آیا این موضوع با " عقلانیت " و " منطق " سازگار است ؟

پرسش « صدای معلم » آن است در حالی که وزارت آموزش و پرورش بخش مهمی از وظایف ذاتی خویش در زمینه آموزش و حتی بر خلاف قانون اساسی " برون سپاری " می کند چرا در این زمینه خود راسا وارد عمل شده و اجازه ورود بخش " خصوصی " به آموزش های آنلاین و آموزش های مجازی را نمی دهد ؟

آیا نسخه شکت خورده روبیکا و تلویزیون تعاملی سینا مورد توجه مسئولان قرار نگرفته است ؟

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش


انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود
شنبه, 08 فروردين 1399 21:05

لایحه به اصطلاح رتبه بازی !

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

کرونا و استلزامات طرح آموزش مجازی برای دانش آموزان استثنایی

در پی ورود میهمانی ناخوانده و ناشناخته به نام کرونا ویروس به کشور ایران که همزمان شیوع جهانی آن موجب نگرانی تمام مردم جهان و تعطیلی تقریبی نیمی از اقتصاد و آموزش درسراسر دنیا گردید ، اما این ویروس فارغ از ایجاد مصائب بی شمار برای بشر امروزی ، زمینه ای فراهم کرد تا به طور جدی تلاش برای تبدیل تهدیدات به فرصت به خصوص در  آموزش و پرورش آغاز شود

با شروع روزهای بحران اپیدمی کرونا و با هدف جبران عقب‌ماندگی درسی ناشی از تعطیلی مدارس در سطح کشور ،طرح مدرسه مجازی و آموزش به شیوه الکترونیکی که باید آن را یک فرصت استثنایی برای تحول در نظام آموزشی کشور قلمداد کرد و انتظار می رفت با توجه به تعطیلات مکرر مدارس ایران براثر آلودگی ، سرما ، بارش برف و... از مدت ها قبل و در شرایط مطلوب تری این اقدام به عنوان  فعالیتی موثر و تکمیلی برای آموزش حضوری انجام می گرفت ، که این گونه نشده است ؛ شاید علت اصلی و اساسی آن را در ضعف مزمن و ناتوانی مسئولان نظام تعلیم و تربیت کشور در حاکمیتی نمودن مقوله آموزش وپرورش و در اولویت قراردادن آن دانست .

کرونا و استلزامات طرح آموزش مجازی برای دانش آموزان استثنایی

* در تعریف مدرسه مجازی گفته شده است:
مدرسه مجازی یک واحد آموزشی است که از طریق استفاده از کامپیوتر، ارتباط اینترنتی و تولید محتوای الکترونیکی سعی دارد مخاطبانش را آموزش دهد، اما برای این طرح  ابزاری لازم است است که معلم و دانش آموزان بتوانند بدون این که در کنار هم باشند حضور همدیگر را حس نموده و تحت تاثیر  این تعامل فرآیند آموزش هم شکل بگیرد .

متاسفانه این استلزامات وزیر ساخت ها در بیشتر مدارس برای تولید محتوای با کیفیت فراهم نیست ؛ از طرف دیگر تعداد قابل ملاحظه ای از دانش آموزان به خصوص در مناطق محروم و استان های کم تر برخوردار به عنوان مخاطبان اصلی از داشتن وسایل ابتدایی همانند تبلت و گوشی همراه محرومند . در این میان اما مشکلات دانش آموزان با نیازهای ویژه که براساس آموزه های دینی  و نیز پروتکل های بین المللی حق دارند از فرصتهای برابر و بلکه بیش از سایرین مورد توجه قرار گیرند به مراتب پبیشتر و ملموس تر است چرا که عمده دانش آموزان این حوزه علاوه بر محرومیت های حسی از مشکلات مالی نیز رنج می برند و با کمال تاسف هنوز نگاه عادلانه ای نسبت به این دانش آموزان در فرادستان وزارت آموزش وپرورش و صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران شکل نگرفته است [ هرجند اقدامات و تلاش های دکتر حسینی ریاست محترم سازمان آموزش و پرورش استثنایی در تلاش برای تغییر نگاه  مجموعه آموزش و پرورش نسبت به این حوزه را باید شایسته تحسین دانست  ]؛ اوج این نگاه تبعیض آمیز را در اختصاص ساعاتی از  شبکه آموزش برای تدریس دروس مختلف دانش آموزان عادی و نادیده گرفتن  150هزار نفر دانش آموز با نیازهای ویژه به وضوح می توان مشاهده نمود ....

کرونا و استلزامات طرح آموزش مجازی برای دانش آموزان استثنایی

با توجه به موارد ذکر شده ، احتمال استمرار حضور این میهمان ناخوانده (کرونا) و ظرفیت و علاقه ای که به طور چند جانبه بین معلمان، دانش آموزان ، والدین و سیستم آموزشی جهت استفاده از فن آوری های نوین در بستر فضای مجازی به عنوان مکمل فعالیت آموزشی حاصل شده است پیشنهاد می شود:

* آموزش مجازی به شیوه ای که در برخی دانشگاههای مجازی مانند پیام نور و آزاد اسلامی از قبل ایجاد شده است ،در اولویت و دستور کار  مسئولان وزارت آموزش و پرورش با نگاه خاص به مناطق محروم و دانش آموزان با نیازهای ویژه که دسترسی کمتری به ابزار مورد نیاز آموزش مجازی دارند قرار داده شود و با تخصیص اعتبارات خاص ، استفاده از ظرفیت های  سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس ، خیرین نیک اندیش و امکاناتی که دیگر دستگاههای دولتی از جمله وزارت ارتباطات و فناوری و ستاد ملی مبارزه با کرونا می توانند فراهم نمایند نسبت به تهیه و تامین  تبلت و اینترنت رایگان  برای بهره مندی از فضای ایجاد شده در بستر مجازی استفاده شود در غیر این صورت و سلب مسئولیت آموزش و پرورش از ارائه برنامه و راهکار جهت تامین حداقل ابزارهای لازم برای آموزش مجازی ،برای خاتواده هایی که واقعا این امکان برایشان فراهم نیست این شائبه پیش می آید که رسالت غایی آموزش و پرورش تقویت پیام رسان های داخلی می باشد که به نظر می رسد هنوز نتوانسته  زیر ساخت های لازم را برای رقابت با دیگر پیام رسان های مشابه فراهم نماید .

 محرومیت حدود 50 درصد دانش آموزان از امکانات اولیه برای پیوستن به طرح مدرسه مجازی عملا ناکارآمدی و نمایشی بودن این شیوه آموزش را به اثبات خواهد رساند .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کرونا و استلزامات طرح آموزش مجازی برای دانش آموزان استثنایی

منتشرشده در یادداشت

انفجار نادانی در آموزش و پرورش و جایگاه معلم حرفه ای و سازمان نظام معلمی

پیش از ورود به بحث می خواهم داخل پرانتز اشاره داشته باشم به رفتارهای جامعه ایرانی در روزهای شیوع و به قولی " پیک " کرونا .

علی رغم هشدارهای مسئولان و مقامات و بعضا توصیه های اندرزگونه مبنی بر " ماندن در خانه " و پرهیز از سفر باز هم تعدادی از مردم بی توجه بار خود را بستند و گام در جاده نهادند .

در شبکه های مجازی ، خبرنگار صدا و سیما بعضل جلوی تعدادی از این اتومبیل ها را گرفته و انگیزه های آن ها را در مورد این " ریسک بالا " پرسش می نمود .

مرگ مدرسه همان مرگ " تفکر " و " اتدیشه ورزی " در " بودن " و " شدن " است .  یکی از این شهروندان که عازم تبریز بود اعتراف به " خودخواهی " کرد .

نکته ی مهمی که در این جا باید به آن اشاره کرد نقش " رسانه " به ویژه رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون در ساختن ساختار ناپیدای " حوزه عمومی " در جامعه ایرانی است .

وقتی این رفتار صدا و سیما که در انتهای " طیف " توصیه قرار دارد با آن گزارشی که در روز انتخابات مجلس یازدهم و در خیابان های قم منتشر شد و همه چیز را سعی می کرد گل و بلبل نشان داده و هشدارهای ورود ویروس کرونا به کشور را " شیطنت های مجازی " بخواند ؛ نباید از مردم انتظار داشت که این رسانه و رسانه های مشابه را به عنوان " مرجع " بپذیرند و به آن اعتماد کنند .

این امر به وضوح نشان می دهد که سیاست رسانه در جامعه ما اصول مشخصی ندارد و کاملا سیاست زده و تابع " ایدئولوژی " است .

و یا تبعیض حاکمیت زمانی که اجساد بیماران کرونا دفن می شود و حتی تحویل خانواده نمی شود و سایر ماجرا و زمانی که نماینده راه یافته به مجلس یازدهم با تشریفات دفن می شود و یا مورد اخیر مراسم تشییع سردار حسین اسداللهی که کاملا بر خلاف پروتکل های بهداشتی بود و صدای سخنگوی وزارت بهداشت را هم درآورد .

این ها مسائلی هستند که نباید دست کم گرفته شده و یا تصور شود سیالیت حافظه جمعی در تاریخ ایرانی آن را به فراموشی خواهد سپرد .

با این حال رفتار " خودمدارانه " بخش قابل توجهی از جامعه ذره ای شده ایرانی که فقط و فقط به خود می اندیشند و بس ؛ قابل اغماض و بخشش نیست .

انفجار نادانی در آموزش و پرورش و جایگاه معلم حرفه ای و سازمان نظام معلمی

به تازگی مدیرکل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش برخی از مهمترین اقدامات این اداره کل در سال 98 را تشریح کرده است . ( این جا )

یارمحمد حسین‌بر در گفت‌وگو با پانا در این باره می گوید: «در سالی که گذشت، در حوزه امور اداری و تشکیلات با حمایت‌های معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش موفق شدیم چند اقدام نسبتا شاخص انجام دهیم. از این جمله می‌توان به تدوین شیوه‌نامه اجرایی نظام رتبه‌بندی معلمان و تدوین شیوه‌نامه اجرایی قانون الحاق یک ماده به قانون تعیین تکلیف معلمان حق‌التدریس اشاره کرد که خوشبختانه این شیوه‌نامه‌ها تدوین و به استان‌ها ابلاغ شد.»

مدیرکل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش گفت: «در سال گذشته برای اولین بار توانستیم با مشارکت همه حوزه‌‌ها حسب تصمیمات ستاد منابع انسانی، طرح توسعه صلاحیت‌های معلمان را تدوین کنیم که امیدوارم بتوانیم آن طرح را هم از مهر 99 در کشور عملیاتی کنیم.

او به وضعیت بازنشستگی نیروهای آموزش و پرورش هم اشاره کرد و گفت: «نزدیک به 60 هزار نفر واجد شرایط بازنشستگی هستند اما ممکن است بسیاری از این افراد تمایل به ماندگاری داشته باشند. پیش‌بینی ما این است که حدود 15 هزار نفر از این افراد کماکان در مجموعه بمانند و به فعالیت آموزشی خود ادامه دهند کما اینکه ما هم استقبال می‌کنیم.»

پس از ابلاغ « شیوه ی نامه اجرایی نظام رتبه بندی معلمان »  ، " صدای معلم "  در گزارشی با عنوان هشدار صدای معلم به وزارت آموزش و پرورش در مورد اجرای رتبه بندی معلمان ؛ با صلاحیت های حرفه ای معلمان و آینده نظام آموزش حرفه ای آنان بازی نکنید ! " نوشت : ( این جا )

" « محمدمهدی زاهدی » رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس امروز گفته است :

" طبق بند الف ماده ۶۳ قانون برنامه ششم توسعه لایحه رتبه بندی فرهنگیان باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد تا بتوان آن را در بودجه سالانه قرار داد .

 استنباط ما این است که دولت نمی خواهد لایحه رتبه بندی فرهنگیان را به مجلس ارائه کند .

 در این راستا بنده نامه ای خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی تهیه و ارائه کردم مبنی بر اینکه هیئت تطبیق قوانین این مصوبه دولت را با آنچه در قانون مندرج است، مقایسه کند و ضرورت ارائه این لایحه به مجلس را به دولت اعلام کنند . " این وقایع و رویدادها که تماما در " ظرفی روزمره " متناسب با " مظروف "  به وقوع  می پیوندد به وضوح اثبات فرضیه " فقدان خودآگاهی " در طیف بزرگی از معلمان است که به نظر می رسد در فلسفه حرفه خویش غور و تفحص کافی را به جد و جهد به عمل نیاورده اند .

در واقع اگر قرار است این اعتبار در بودجه سال 99 آموزش و پرورش در موضوع " رتبه بندی معلمان " دیده شود ؛ رتبه بندی معلمان باید به تصویب مجلس برسد .

چنان چه به دلایلی این امر صورت نگیرد معنای آن این خواهد بود که این افزایش حقوق برای مشمولین فقط مختص به این 6 ماه خواهد بود .

آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش و دولت فکری برای این موضوع کرده اند ؟

آیا دولت قادر است این میزان اعتبار را در کنار کسری بودجه مزمن در بودجه آموزش و پرورش 99 ببیند ؟

لازم به ذکر است ؛ « علی اصغر فانی » وزیر پیشین آموزش و پرورش در جمع فرهنگیان اردستان در 20 فروردین 1394 طرح رتبه بندی معلمان در هیات دولت به تصویب رسیده و برای اجرای آن نیاز به مصوبه مجلس شورای اسلامی نیست.

اما پرسش اصلی و راهبردی در این مورد همان است که به کرات « صدای معلم »  تاکنون مطرح اما هیچ مرجعی به آن پاسخی ارائه نکرده است .

قرار است کدام شاخص ها و معیارها توسط کدام مرجع علمی صلاحیت دار مورد ارزیابی و سنجش و در نهایت " رتبه بندی " قرار گیرند ؟

کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در کنار این دلسوزی های در پایان عمر خویش ؛ تکلیف " سازمان نظام معلمی " را که سال ها از طرح آن می گذرد مشخص کند . "

مدیرکل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش در این گفت و گو مدعی شده است که طرح توسعه صلاحیت‌های معلمان را با مشارکت همه حوزه ها تدوین کرده است .

پرسش این است که ایشان دقیقا پاسخ دهد این حوزه کدام ها هستند ؟

آیا نظر پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در این مورد به عنوان نظر کارشناسی پیوست شده است ؟

آیا در تدوین شیوه نامه مذکور ، نظر " معلمان " اخذ گردیده است ؟

« صدای معلم » پیش تر گفت و گوی تفصیلی با " دکتر منیره رضایی » عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش انجام داد . ( این جا )

« رضایی » در این گفت و گو به شرح ماهیت طرح می پردازد و تاکید می کند طرح فعلی مورد تایید ایشان نبوده است و نمی تواند صلاحیت های حرفه ای معلمان را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد .

دوشنبه 30 دی در نشست خبری معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش با موضوع " مسکن، بیمه، رتبه بندی فرهنگیان و بودجه وزارت آموزش و پرورش " که در سالن جلسات این معاونت برگزار گردید و آقای حسین بر هم حضور داشت در بخشی از ایشان پرسش کردم که چرا طبق بند الف ماده ۶۳ قانون برنامه ششم توسعه لایحه رتبه بندی معلمان را برای تصویب به مجلس ارسال نکردید .

انفجار نادانی در آموزش و پرورش و جایگاه معلم حرفه ای و سازمان نظام معلمی

پاسخ اللهیار و حسین بر در این مورد سکوت بود .

نکته مهم دیگر در سخنان مدیرکل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش وعده ای است که ایشان برای مهر 99 می دهد .

ایشان بدون آن که حتی اشاره ای به حذف رتبه بندی معلمان کند وعده می دهد که " طرح توسعه صلاحیت های معلمان " اجرا خواهد شد . دغدغه غالب در این معلمان بر اساس انبوه پیام ها و نامه هایی که برای این رسانه ارسال می کردند بیشتر حول " آزمون رتبه بندی معلمان " و مسائلی نظیر وقت آزمون ؛ میزان دشواری ، مشکلات فنی سامانه و این که این آزمون باید برای همه معلمان اجرا شود و نباید تبعیض باشد و مسائلی از این قبیل بود .

اما در بخش دیگری از گفت و گو ، " دم خروس " بیرون می زند !

ایشان اظهار امیدواری می کند که یک چهارم بازنشستگان واجد شرایط در سیستم بمانند .

به نظر می رسد ایشان با " وعده درمانی " می خواهد که پیک بحران کمبود معلم خیلی اوج نگیرد اما مساله این جاست که عملکرد ایشان و رئیس ایشان جایی برای " اعتماد " معلمان به آنان باقی نگذاشته است .

شاید برنده واقعی در این هنگامه ، معلمانی بودند که با " حق شغل حرفه ای " بازنشسته شدند .

این تعداد ضمن برخورداری از آن آیتم می توانند در سال آینده از افزایش 100 درصدی اعتبار همسان سازی حقوق هم برخوردار شوند .

بازنده اصلی در این بازی معلمانی بودند که سابقه بالا داشتند و کم ترین افزایش نصیب آنان گردید .

با این وضعیتی که برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان دلسوز و زحمت کش ستاد برای معلمان ایجاد کرده اند و مهم تر از آن تحقیری که از قِبَل تبعیض شدید میان معلمان و نیروهای اداری  و ستادی در فضای سازمانی آموزش و پرورش ایجاد شده است بعید است که روحیه و انگیزه ای به ویژه برای این گروه از معلمان برای ابقا در سیستم مانده باشد .

اما اشاره اصلی نگارنده در این جا به نقش بی بدیلی است که سازمان نظام معلمی می تواند در تعریف و سنجش صلاحیت های حرفه ای معلمان داشته باشد .

انفجار نادانی در آموزش و پرورش و جایگاه معلم حرفه ای و سازمان نظام معلمی

در پی اجرای ناقص و غیرشفاف بخشنامه افزایش 50 درصدی امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری که منجر به حذف رتبه بندی معلمان و افزایش تبعیض بی سابقه در این دستگاه گردید تنها دو تشکل فرهنگی بودند که به آن واکنش نشان دادند .

مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و سازمان معلمان ایران.

« صدای معلم » پس از ابلاغ بخشنامه افزایش ۵۰ درصدی امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری که اجرای آن موجب حذف " حق شغل حرفه ای معلمان " و سایر مسائل گردید در 1 اسفند 98 در گزارشی به انتقاد از این اقدام پرداخت . ( این جا )

اما مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در 19 اسفند ( این جا ) و سازمان معلمان ایران ( این جا ) به این مطالبه معلمان واکنش نشان دادند .

این نشان می دهد که اولا این تشکل ها همراه و همگام با تحولات آموزش و پرورش و مطالبات معلمان نیستند و دوم آن به نظر می رسد در مطالبه گری و ایفای نقش در " حوزه عمومی " بیش از آن که به اصول حرفه ای در راهبری تشکل ها پای بند باشند گرفتار ملاحظات و احتمالا منافع شخصی اند .

وضعیت رسانه های دولتی و شبه دولتی هم خیلی بهتر از این گونه تشکل ها نیست .

اما تاکید و تصریح نگارنده در این موارد و نیز مورد آخر که مربوط به مسائل پیش آمده در " دانشگاه فرهنگیان " می شود ( این جا ) همواره بر تاسیس و تثبیت " سازمان نظام معلمی " با رویکرد استقلال حرفه ای بوده است .

از کسانی در ستاد وزارت آموزش و پرورش که حتی در شیوه نامه رتبه بندی معلمان هیچ ارزشی برای گروه های آموزشی و نظر آنان قائل نشدند نمی توان انتظار خاصی برای راه اندازی این تشکیلات حرفه ای داشت .

اما متاسفانه به نظر می رسد که تاسیس نظام معلمی نیز مطالبه غالب و عمومی در میان معلمان نیست .

زمانی که صدای معلم در ابتدا نسبت به اجرای ناقص و غیرعلمی " رتبه بندی معلمان " هشدار داد کم نبودند معلمانی که از این رسانه می خواستند که در این مورد سنگ اندازی نکند و یا به قول معروف " موش ندواند " !

دغدغه غالب در این معلمان بر اساس انبوه پیام ها و نامه هایی که برای این رسانه ارسال می کردند بیشتر حول " آزمون رتبه بندی معلمان " و مسائلی نظیر وقت آزمون ؛ میزان دشواری ، مشکلات فنی سامانه و این که این آزمون باید برای همه معلمان اجرا شود و نباید تبعیض باشد و مسائلی از این قبیل بود .

انفجار نادانی در آموزش و پرورش و جایگاه معلم حرفه ای و سازمان نظام معلمی

اما واقعا کم تر کسی پیدا می شد و می شود که به دنبال تعریف " معلم حرفه ای " در سیستم باشد .

این وقایع و رویدادها که تماما در " ظرفی روزمره " متناسب با " مظروف "  به وقوع  می پیوندد به وضوح اثبات فرضیه " فقدان خودآگاهی " در طیف بزرگی از معلمان است که به نظر می رسد در فلسفه حرفه خویش غور و تفحص کافی را به جد و جهد به عمل نیاورده اند .

گویا فراموش کرده و می کنند  که اگر معلم و معلمی جایگاه و شان چندانی در جامعه ندارد و بیشتر به عنوان یک " سیاهی لشگر " ور معادلات و برنامه ریزی ها نگریسته می شود به علت آن است که مجرای علمی و مشخصی برای ارزیابی حرفه ای معلمان وجود ندارد و هر کسی از راه رسیده می تواند معلم شود چرا که از نظر مقامات و مدیران مهم این است که کلاسی بدون معلم نباشد . متاسفانه به نظر می رسد که تاسیس نظام معلمی نیز مطالبه غالب و عمومی در میان معلمان نیست .

نگاه آنان به حرفه معلمی هم چیزی در حد " مبصر " و " کنترل چی " تعریف می شود و معلمی مطلوب است که بتواند در حد " کتاب " حافظه دانش آموزان را سیراب از محفوظات کند اگرچه این مقامات در افواه و حوزه عمومی بعضا خود منتقد عملکرد وسیاست گذاری های خود شده و حتی از دیگران طلبکار هم می شوند .

مهم نیست که معلم اندیشه ورز باشد و یا بخواهد تفکر انتقادی را در دانش آموزان تحریک کند .

مرگ مدرسه همان مرگ " تفکر " و " اتدیشه ورزی " در " بودن " و " شدن " است .

و این یعنی همان " انفجار نادانی " در همه سطوح به ویژه " مدیریت " . ( 1 )

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

مسابقه دانایی و توانایی در معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش

« پرتال معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در بخش " اسلاید " مسابقه کتابخوانی رادیویی دانایی توانایی را هر روز تبلیغ می کند .

این پرتال سوم فروردین 1398 نوشت : ( این جا )

" مسابقه کتابخوانی رادیویی دانایی توانایی از رادیو نمایش آغاز شده است.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل معاونت پرورشی و فرهنگی،  همزمان با فرا رسیدن عید نوروز و تعطیلی مدارس اداره کل فرهنگی هنری اردوها  فضاهای پرورشی وزارت آموزش و پرورش با همکاری رادیو نمایش اقدام به پخش مسابقه کتابخوانی رادیویی با عنوان «دانایی توانایی» کرده است.

در این مسابقه که هر روز از ساعت 14 تا 14:30 از رادیو نمایش پخش می شود کتاب «جام جهانی در جوادیه» به وسیله میرطاهر مظلومی هنرپیشه و صدا پیشه مطرح خوانده می شود.

در پایان هر روز سوالی مطرح می شود که مخاطبان و شنوندگان با ثبت نام در سایت رادیو نمایش و بخش نقش می توانند با نام کاربری و رمز مخصوص خود وارد صفحه اختصاصی خود شده و به سوال مطرح شده هر رز پاسخ دهند که به صورت تستی در سایت رادیو نمایش نوشته شده است و دکمه ثبت پاسخ را کلیک کنند.

مسابقه دانایی و توانایی در معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش

سوال روز اول:

« انتخابِ نامِ جام جهانی درجوادیه برای جام مسابقات فوتبال، از طرف چه کسی مطرح شد؟  » بود که با انتخاب پاسخ صحیح می توانید در پایان روز شانزدهم و پاسخ به همه سوالات در این مسابقه شرکت کنید.

در پایان به برندگان جوایزی اهدا خواهد شد."

سوال روز دوم :

«الکس گفت که تیم ملی فوتبال  کدام یک از کشورها را دوست ندارد؟»

سوال سوم :

در تقسیم بندی وظایف تیم منتخب قرار شد چه کسی وظیفه انتظامات را به عهده داشته باشد؟

سوال چهارم :

«در روزنامه ای که جام جهانی در جوادیه را تیتر زده بود نوشته شده بود که چند تیم از کشورهای خارجی در آن بازی می کنند؟»

سوال روز پنجم :

«نماینده کمیته برگزار کننده جام دوستی چه کسی بود؟»

سوال روز ششم :

«کدام بازیکن اسپانیایی اولین گل به تیم گل باران را زد؟»

سوال هفتم :

مسابقه ی دو تیم برزیل و سوییس با چه نتیجه ای به پایان رسید؟

آیا مصداق سخنان حکیمانه فردوسی شاعر متفکر ایرانی در " توانا بود هر که دانا بود " جملات و پرسش هایی است که معاونت این وزارتخانه و سایر مسئولان برای دانش آموزان تدارک دیده اند ؟

مسابقه دانایی و توانایی در معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش

آیا قرار است به هر قیمتی حتی " ابتذال " سر نوجوانان و جوانان گرم شود ؟

آیا این معنای " انفجار دانایی " نزد مسئولانی است که با بودجه های قابل توجه قرار است خلاء بخش مفقوده " تربیت " را پر کنند ؟

معیار و ملاک انتخاب چنین کتاب هایی نزد برنامه ریزان و مقامات چگونه تعریف و سیاست گذاری می شود ؟

آیا بهتر نیست در جهت تعمیق و ترویج فرهنگ کتاب خوانی و مطالعه ، ضمن معرفی کتاب های علمی و کاربردی پرسش هایی از آن ها را به دانش آموزان ارائه کنیم ؟

آیا با این گونه موضوعات و پرسش ها ؛ قرار است دانش آموزان را وادار به " تفکر و " اندیشه ورزی " کنیم ؟

آیا این آیتم ها با واقعیت های زندگی امروزی و استانداردهای " نظام های آموزشی تطبیقی " مطابقت و تجانس دارد ؟

پایان گزارش/


مسابقه دانایی و توانایی در معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

ویژگی های نسل قربانی و دخالت دولت در حوزه شخصی

رفتارهای عجیب و نامتعارفی که امروزه از سوی برخی نوجوانان (به اصطلاح نسل جدید) مشاهده می شود، نتیجه غیر مستقیم کارکرد دولتی است که وظیفه خود در حوزه عمومی را رها کرده و سالهاست که تلاش می کند با دخالت در حوزه خصوصی افراد "نقش پدر مقتدر و عبوس" را ایفا کند. نقشی که حاکمیت نه تنها در ایفای آن شکست خورده، بلکه باعث شده اقتدار والدین و تمام نهادهای اجتماعی فرو بریزد.

دخالت دولت در حوزه خصوصی مردم باعث شده است، نسل های جدید در وضعیت "عصیان علیه پدر" (پدر به عنوان هر مرجع صاحب اقتداری) قیمومیت هیچ صاحب اختیار و مشروعیتی اعم از والدین، بزرگ فامیل، معلم و پلیس و امثالهم را نپذیرد و با قرار دادن خود در جایگاه قربانی همیشه خود را بر حق قلمداد نماید.

دخالت دولت در حوزه خصوصی باعث شده است، نوجوانان برای داشتن حریم خصوصی خود دست به مبارزه بزنند و در این راه در مقابل مامور منکرات و پلیس بایستند (و به علت این رفتار از والدین یا بخش هایی از جامعه مهر تایید بگیرند) رفتاری که در طولانی مدت باعث می شود نوجوانان به صورت ناخوداگاه جایگاه "قربانی" را اشغال کند و با خشونت رفتاری و کلامی، همیشه خود را حق به جانب دانسته و از خانواده، نهادهای اجتماعی و  جامعه، طلب کار باشد.
در چنین شرایطی است که پدر و مادر توان امر و نهی یا حق تعیین "باید و نباید" برای فرزندان خود را از دست داده است و هر امر یا دستور رفتاری و اخلاقیی که از سوی والدین صادر می شود با خشن ترین و تندترین شکل و شیوه پاسخ می گیرد.

ویژگی های نسل قربانی و دخالت دولت در حوزه شخصی

در واقع دولت با ورود در حوزه هایی که جزء وظایف هیچ حکومتی محسوب نمی شود، اقتدار افراد و نهادهای مشروع برای اعمال قواعد مربوط به چارچوب های اجتماعی را از بین برده و نسلی بدون هیچ تکیه گاه اخلاقی و پایگان اجتماعی را پرورش داده است. نسلی که نه پدر و مادر جرات می کند به رفتار ناپخته و نادرست او ایراد بگیرد و نه به معلم و ریش سفید و پلیس اندک احترامی قائل است. این نسل، خشونت کلامی و رفتاری شدید دارد، نسلی است که هر گفته یا رفتار خلاف میلش را با شدیدترین و وقیحانه ترین شکلش پاسخ می دهد، هیچ گوش شنوایی ندارد و به راحتی در مقابل روی  پدر و معلم و پلیس می ایستد و لازم باشد از فحاشی و به کار بردن خشونت نیز ابایی ندارد. نسلی که این گونه پرورش یافته، نسلی نامتساهل و بیگانه با مدارا و رواداری است. (به عنوان مثال کافیست یکی از آنها طرفدار یک تیم ورزشی باشد تا تیم مقابل را با بدترین واژه ها تحقیر کند، اگر طرفدار فلان باشگاه ورزشی یا بازیکن یا خواننده پاپ و ... است، آن را در حد خدا می پرستد و در مقابل کوچکترین نقدی، شدیدترین توهین ها را نثار منتقد می کند. در مسابقات فوتبال قهرمانی اروپا سیصد هزار نفر که عموما نوجوان بودند به صفحه بازیکن فرانسه که باعث مصدومیت رونالدو شد حمله کرده و او را مورد فحاشی قرار دادند)این نسل پرورده همین گفتمان حاکم بر جامعه است‌. گفتمانی که می خواست شهروندانی مطیع تر و سربه زیرتر را پرورش دهد ، اما نسلی را پرورش داد که هیچ انتقادی را نمی پذیرد و هیچ« غیری» را نمی بیند.

کانال خرمگس


ویژگی های نسل قربانی و دخالت دولت در حوزه شخصی

منتشرشده در یادداشت
جمعه, 07 فروردين 1399 08:23

توقف آموزش در مرام معلمان نبود

کرونا و آموزش مجازی معلمان و انفعال وزارت آموزش و پرورش

صفحه اول :

کرونا از دروازه های ایران گذشته بود قبل از آنکه مردم ایران فرصت کنند بپرسند《کیه کیه در میزنه؟》.

اژدهای نامرئی چینی در حالیکه در شکم قلمبه اش مردمانی بلعیده شده از چین را داشت، زیر پوست ایران آهسته و بی صدا شروع به خزیدن کرده بود و یکی پس از دیگری پرچم های برافراشته انکار را  بر زمین می‌انداخت. او دنبال طعمه‌هایی جدید در کوچه و خیابان ایران منتظر اشتباهی کوچک از جمع انسان‌های بی‌خبر از همه جای، این سرزمین بود.

وقتی شروع به بلعیدن کرد، به تدریج ترس و اضطراب به جان‌ها افتاد. کادر درمان اولین قشری بود که واقعیت نامرئی ویروس کرونا را حس کرد. آنان بیش از هر قشری می دانستند که معنای یک بیماری ویروسی ناشناخته که سیستم تنفسی را  به شدت درگیر می‌کند چیست. در روزهای نخست تنها قشر درگیر با مسئله کرونا کادر درمان بودند. به تدریج ترس و اضطراب مردم را نیز فرا می‌گرفت. کلیپ هایی از کادر درمان در فضای مجازی منتشر گشت که آلارم‌های هشدار همراه با امید با خود داشت. آنان نه از سر سرخوشی بلکه برای روحیه دادن به همکاران دیگرشان و مردم کلیپ‌هایی از پایکوبی در مقابل کرونا منتشر ساختند و پیام شان این بود: گر چه  گرفتار بحران شده‌ایم اما آن را کنترل خواهیم کرد.

مراکز آموزش عالی تعطیل شد. هر خانواده‌ای که فرزندی داشت که باید هر روز ساعت ها در مدرسه حضور می‌یافت نیز نگران شد و اضطراب لحظه به لحظه بیشتر می‌شد. اولیای دانش آموزان در اتحادی نامرئی و غیررسمی تصمیم بر نفرستادن دانش آموزان به مدرسه گرفته بودند. از شواهد و قرائن هم، چنان بر می‌آمد که مدیریت کلان کشور تصمیم به تعطیلی مدارس اما به گونه‌ای تدریجی دارد. مدارس ابتدا چند روزه و نهایتاً به طور قطعی تا پایان اسفند تعطیل اعلام شدند. یادگیری بهتر در فضای مجازی در مورد دانش آموزانی که در فضای مدرسه هیچ گاه خوش نمی درخشیدند، نشان می دهد، بسیاری از مدارس به دلیل نوع فضا، نحوه آموزش خشک و نبود امکانات، جذابیت لازم را نداشته‌اند.

 برخلاف تعطیلی‌های دیگر دانش آموزان ذوقی برای ماندن در خانه نداشتند، به خصوص که این تعطیلی محدوده زمانی قطعی در ذهن آنها نداشت. خانواده‌ها به کنج خانه‌ها خزیدند. معلمین نیز به همراه دانش آموزان رسما تعطیل شدند. برای معلمان این تعطیلی می‌توانست بهترین تعطیلی اجباری باشد. چون از طرفی از فضای خطر در مدارس دور شده بودند و از طرفی می توانستند به امورات عقب افتاده و کارهای قبل از عیدشان برسند. به خصوص برای معلمان زن. 

اما اتفاق دیگری افتاد. بسیاری از آنان از همان روزهای اول تعطیلی که حتی پیش‌بینی ادامه آن تا عید هم نمی‌رفت، نگران درس و مشق دانش آموزان شدند. گرچه دور از بحران کرونا به نظر می‌رسیدند اما نهضتی را آغاز کردند که نشان داد، احساس مسئولیت‌، دوری و نزدیکی به بحران را نمی شناسد.
تعداد محدودی از آنان از قبل گروه‌هایی مجازی با دانش آموزان داشتند. اما به دلیل ممنوعیت و ضروری نبودن نه به شکل رسمی.
موج ارتباط گرفتن با دانش آموزان و تشکیل گروه‌های مجازی شروع شد. این کار به دلیل تعطیلی رسمی مدارس و در اختیار نبودن شماره تلفن نمایندگان کلاس‌ها سخت بود. اما تلاش معلمان نتیجه داد و همان چند روز اول تعطیلات تعداد قابل ملاحظه‌ای از آنان کلاس‌های مجازی خود را تشکیل دادند.
پاین نهضت خودجوش بسیار زودتر از رسیدن بخشنامه‌ها به مدارس آغاز شده بود. معلمین دانش‌آموزانشان را از طریق اتاق فرماندهی مستقر در خانه‌هایشان، در فضای مجازی به دور خود جمع کردند و به دنبال دانش آموزان گم شده در فضای مجازی به هر دری می‌زدند.

دانش آموزان، چه آن‌ها که درس و مشق را دوست داشتند و چه آن‌ها که درس و مشق برایشان مهم نبود و مدرسه برای آنها نقش مامنی برای گذراندن ساعاتی با همسالانشان بود، یکی یکی به کلاس‌های مجازی می پیوستند.

کرونا و آموزش مجازی معلمان و انفعال وزارت آموزش و پرورش

صفحه ۲ :

بسیاری از معلمان با وجود اینکه تجربه‌ برگزاری و مدیریت کلاس‌های مجازی به این شیوه گسترده را نداشتند، شروع به تهیه محتوای تدریس و... کردند. نرم افزارهای کاربردی در تدریس مجازی و شیوه های تدریس و ارزشیابی مناسب در گروه‌های معلمان بررسی می‌شد و آنها تجارب‌شان را در اختیار همدیگر قرار می‌دادند تا اینکه، رسماً همه مدارس با اعلام وزارتخانه، تشکیل این گروه ها را در دستور کار خود قرار دادند. شماره تلفن برخی دانش آموزان جهت تکمیل گروه‌ها بالاخره در اختیار همه معلمان مربوطه قرار گرفت. شبکه آموزش و غیره نیز به کمک معلمان آمدند. معلمان زمان بیشتری را نسبت به زمان عادی تدریس در مدرسه، به کلاس‌های  مجازی‌شان اختصاص می‌دادند. تهیه محتوا برای تدریس و ارتباط با دانش آموزان، بررسی تکالیف آنها و صحبت با تک تک آنها و خلاصه اداره کلاس مجازی زمان بسیار زیادی از آنها می‌گرفت اما آنها عاشقانه و بی هیچ شکایتی معلمی کردند به مانند همیشه. توقف آموزش در مرام معلمان نبود.

می‌توان گفت آمدن کرونا در تمام حیطه ها درسهایی را به ما یاد داد که هر کسی با نگاه خود می تواند خوشه‌ای از این درس‌های خوب برگیرد.

در بخش آموزش و پرورش آنچه باید بیاموزیم این بود:

۱- گرچه اقدام معلمان که ابتدا به صورت خودجوش آغاز و سپس رسمیت گرفت، بدون هیچ چشم داشتی از سوی آنان انجام گرفت اما برای ساختن جامعه‌ای که در آن همه افراد به این شکل در دوران بحران به اندازه این قشر مسئولیت پذیر باشند، لازم است  تحسین گردند و قدردانی از معلمان حداقل با کلام وظیفه‌ای بر دوش بزرگان این کشور است.

۲- نظام متمرکز آموزش و پرورش نمی‌تواند بهترین گزینه برای آموزش و پرورش امروز ما باشد. چنان که دیدیم تصمیم‌گیری و اقدام سریع در جهت تشکیل کلاس های مجازی از سطوح پایین آموزش و پرورش آغاز شد که نهایتاً با صدور بخشنامه‌های وزارتی مهر تایید بر آن گذاشته شد. پیامی که این امر می‌تواند برای مسئولان بالادستی آموزش و پرورش داشته باشد این است که به کارآمدی و توان تصمیم‌گیری معلمان که مستقیماً با مسئله آموزش در خط مقدم درگیر هستند، اعتماد گردد. به عینه مشاهده شد معلمان با احساس مسئولیت خود، بی هیچ چشم داشتی و بی هیچ شاهدی، در خانه‌های خود بهترین اقدام را در وضعیت خطر آغاز و با جان و دل ادامه دادند.
۳- کرونا فضایی به وجود آورد که امکان تماس در فضای واقعی را از تک تک افراد جامعه به خصوص در مدارس گرفت و  نقش و جایگاه فضای مجازی را در کنترل بحران  و ارتباط افراد جامعه و متوقف‌ نشدن آموزش به اثبات رسانید و این می‌تواند به عنوان سندی برای رفع برخی محدودیت‌های دست‌ و‌ پا‌گیر در نظام آموزش و پرورش در خصوص فضای مجازی باشد.
۴- یادگیری بهتر در فضای مجازی در مورد دانش آموزانی که در فضای مدرسه هیچ گاه خوش نمی درخشیدند، نشان می دهد، بسیاری از مدارس به دلیل نوع فضا، نحوه آموزش خشک و نبود امکانات، جذابیت لازم را نداشته‌اند.
امکان تمرین و تکرار و آرامش حضور دانش‌آموزان در خانه، دارویی برای ادامه تحصیل بهتر برخی از دانش آموزان فراری از مدرسه خواهد بود. به نظر می رسد، تشکیل مدارس مجازی  از ضروریات آینده آموزش و پرورش است و نیز باید به فکر تغییر فضای خشک کلاس‌های درس و تبدیل مدارس به فضاهایی شادتر، زیباتر و آرامش بخش‌تر باشیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کرونا و آموزش مجازی معلمان و انفعال وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت
جمعه, 07 فروردين 1399 07:30

" کرونا و درس چگونه زیستن "

کرونا و درس چگونه زیستن


شاید برای بیان این حرف  قدری زود باشد اما تجربه به ما آموخت گاهی زود دیر می شود...
نمی دانم تا امروز روزگار را چگونه گذراندیم یا چگونه بر ما گذشت ؟ هر چه بود فقط باید چراغی شود برای راه آینده ای که ابتدای ان با چالشی بزرگ روبه رو هستیم ...
کوتاه بگویم و شاید این برداشت ناصواب باشد؛ شواهد و قرائن از آینده ای مبهم اما سرشار از هیجانات مثبت و منفی با نموداری  سینوسی با طول موج هایی بزرگ و متناوب حکایت دارد .
 به نظر نقطه عطف این عزیمت برای نقطه ثابتی در آینده است که شروع آن شاید با کرونا ویروس آغاز شده است اما بی تردید پایان آن نخواهد بود . کرونا ویروس به نسل پر مدعی امروز فهماند که با همه توسعه در علوم طبیعی و پزشکی همچنان از نجات جان  بشریت به شدت درمانده و  عاجزیم و تا آنجا که دنیا را تعطیل کنیم تا شاید فرصتی بخریم برای زنده ماندن !
طول موج این نمودار هم دارای زمان است و هم مکان یعنی این نوسان همان طور که از جایی و زمانی آغاز شده است در جایی و زمانی نه چندان دور به پایان خواهد رسید تا جهانی نو را رقم زند.  لذا سال ۲۰۲۰ م در تاریخ بشر به عنوان نقطه عزیمت به سوی تحولی جدید یا  جهانی نو رخ خواهد نمود که تعیین  نقطه ثابت یا پایان این موج قدری دشوار می نماید.
به هر شکل که بنگریم چالشی که کرونا ویروس رقم زده است به ما فهماند جهان بشری نیازمند تحولی بزرگ و نظمی نوین است که در لابه لای شکل گیری ان هر جامعه ای که نتواند وفق یابد آزار خواهد دید و هر که زودتر وفق یابد روزهای بهتری را پبش روی خواهد داشت .
در واقع دنیا  باید منتطر روزهای تلخ و شیرینی باشد که قرار است انتهایش خیر بشریت را در پی داشته باشد .
در این بین آنچه مهم خواهد بود آمادگی درونی افراد و جوامع برای تطابق با تحولات بزرگ پیش روست که می تواند این تحولات برای جوامعی تلخ و برای جوامعی شیرین تمام شود مشروط به آن که باورهایی که تاکنون با ان خو گرفته اند بتوانند قدرت این تطبیق و تاب آوری را برایشان فراهم آورند ...
می طلبد در سال آتی که سال تحولات در همه عرصه ها و شئون زندگی بشری خواهد بود ، اعم از اقتصاد و سیاست و ارزشها و اخلاق تا حوزه علم و فناوری و آموزش و خانواده ، همه ما پیش نیازهایی را در خود تقویت کنیم تا به سلامت از این دوره گذار به جهانی جدید به سلامت عبور کنیم و بی تردید این مهم میسّر نخواهد شد مگر با خود سازی و تقویت باورهای درونی سازنده و تغییر در برخی الگوهای رفتاری .

کرونا و درس چگونه زیستن

شاید نیاز باشد بیشتر قدر دان لحظات باشیم ، بیشتر به هم محبت کنیم ، کمتر به هم سخت بگیریم ، بیشتر به هم عشق بورزیم ، بیشتر به بودن در کنار هم ارزش بگذاریم و قدر هر نفس که فرو می رود را بدانیم تا ممد حیات باشد و مفرّح ذات ...
کرونا ویروس به نسل پر مدعی امروز فهماند که با همه توسعه در علوم طبیعی و پزشکی همچنان از نجات جان  بشریت به شدت درمانده و  عاجزیم و تا آنجا که دنیا را تعطیل کنیم تا شاید فرصتی بخریم برای زنده ماندن ! 

به ما فهماند نظام های آموزشی نوین در جای جای جهان رو به توسعه خواهد رفت و از شکل سنتی آن لاجرم  خارج خواهد شد که در مجموع هر جامعه ای در خود باور تغییر و ابزارش را فراهم آورد چه بسا زندگی دنیایی بهتری را تجربه کند و هر جامعه ای که در برابر این موج مقاومت کند چه بسا مضمحل گردد و از اوج عزت به حضیض ذلت افتد.
این تحولات شاید به رویش تمدنهایی جدید در برابر ریزش تمدنهای موجود بیانجامد ...
هر چه هست این طول موج نقطه آغازی داشته که پایانش بسته به آحاد هر جامعه ای خواهد داشت تا با چه میزان از خود باوری و قدرت تطبیق در پایان بتواند  در نقطه مطلوبی بایستند .
بیاییم برای روزها ، ماه ها و سالهای پیش رو از خود شروع کرده و با باورهایی منطقی و سازنده خود را برای نظمی نوین مهیا کنیم که شاید بنیان بسیاری از ساختارهای سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی امروز را تغییر دهد و مقدمه ای شود برای چرخه مجدد تمدن که بسته به باور ، هر جامعه می تواند سهمی در آن ایفا کند.
سال جدید شاید سالی پر از تلاطم های  غیر قابل باور باشد که اگر به غور در درون و سیر آفاق و انفس نپردازیم بعید است بتوانیم در بیرون از خود ، در مواجهه با عالم واقع، قدرت کنترل هیجانات و تطبیق با تغییرات را بیابیم و از پس تثبیت همین آرامش نسبی برآییم  و از  نوسان احتمالی به سلامت بگذریم.
قدری بیشتر بیاندیشیم .چرا که شاید باور آن سخت باشد،  اما کرونا ویروس به ما هشدار لازم ر اداده است که به هوش باشیم و به خود آییم که دنیای آینده نگرش خاص خود را می طلبد و شرط لازم بقا و حیات در ان فراگرفتن دوباره چگونه زیستن است .

بیاموزیم بیشتر قدردان لحظاتمان باشیم ،  با تقویت باورهای سازنده خود را مهیای رویارویی منطقی با تحولات پیش رو کنیم  تا در این چرخه بمانیم و چه بسا نقش آفرینی بهتری داشته باشیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کرونا و درس چگونه زیستن

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور