صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

تهاجم فرهنگی معکوس یا صدور فرهنگ ایرانیانطی ۴۱ سال گذشته در اکثر نهادهای رسمی مانند صدا و سیما و...ستاد مبارزه با تهاجم فرهنگی تشکیل شده و باصرف هزاران میلیارد تومان از بودجه کشور مدعی مبارزه با تهاجم فرهنگ بیگانه هستند لیکن امروزه شاهد نهادینه شدن همان فرهنگ ها درجامعه و حتی نفوذ معکوس و صدور آن به خارج هستیم.
در سال های اخیر ایرانی ها در عمل سزارین، تنوع فرهنگی، عمل های زیبایی، ساپورت پوشی و...آن قدر پیش رفته اند که به جهانیان درس می دهند. می توان گفت تهاجم فرهنگی معکوس شده یعنی از ایران به سایرکشورها صادر می شود ؛ به عنوان مثال:
1-ایران با بیش از ۱۷۵ هزار مورد طلاق فیزیکی در سال نسبت به جمعیت دررتبه اول جهان قرار گرفته است.
2- حدود  60 درصد دختران و 30 درصد پسران ایرانی عمل جراحی زیبایی بینی انجام می دهند و رتبه اول جهان هستندکه نشان از توجه به فرهنگ زیبایی در ایران است.
3- ایرانی ها بالاترین مصرف لوازم آرایشی و متنوع ترین مدل آرایشی رادارند و تمیزی و زیبایی ایرانی ها زبانزد است.
4- در گذشته زنان خانه دار ایرانی اوقات فراغت خود را در مراسم مذهبی مثل روضه خوانی ،جلسات مذهبی (مشهوربه خانم جلسه ای) سپری می کردند ولی امروزه در آرایشگاه ها، باشگاه های بدنسازی و حرکات موزون سیر می کنند که بیانگر اهمیت دادن به سلامتی است.
5- روزانه شاهد انتشار هزاران کلیپ ویدئویی شامل رقص های متنوع در مراسمات جشن عروسی، تولد و پارتی ایرانی ها در شبکه های مجازی هستیم که در دنیا از نظر تنوع و حرفه هنری بی نظیر هستند.
رقص پرستاران و پزشکان در بحران کرونا برای روحیه دادن به بیماران مورد تحسین جهانیان قرار گرفت.
6- متخصصان ایرانی درآمریکا و اکثر کشورهای اروپایی در مراکز قدرت ، دانشگاه ها و احزاب آن قدر نفوذ دارندکه برای ملت ایران افتخارآفرین هستند.می توان از توانمندیهای ایرانیان برای پیشبرد اهداف سیاست خارجه استفاده کرد.
7- برگزاری آئین شب یلدا، عیدنوروز، چهارشنبه سوری و 13به در در دنیا زبانزد است.
نباید با پدیده فرهنگی ،سیاسی و جناحی برخورد شود. ایرانی ها از توان و اعتماد به نفس کافی برای حل هرگونه چالش فرهنگی برخوردارند.

تهاجم فرهنگی معکوس یا صدور فرهنگ ایرانیان

*  فرهنگ عامل اصلی در پیشرفت جوامع بشری است"
- فرهنگ یعنی:
بدون اجازه کسی از او فیلم و عکس نگیریم، یا صداشو ضبط نکنیم...!
- فرهنگ یعنی:
میزان درآمد و حقوق دیگران به ما ربطی ندارد...!
- فرهنگ یعنی:
کسی تو گوشی خود عکسی به ما نشان دادبه عکس های قبلی و بعدیش فضولی نکنیم...!
- فرهنگ یعنی:
تا در جمعی نشستی سریع 2 تا اصطلاحی که در یک کتاب خوانده ای را به رخ دیگران نکشی...!
- فرهنگ یعنی:
خودت را صاحب نظر ندانی تا رسیدی به کسی در مورد مدل مو و رنگ مو،سبک زندگی و چاقی و لاغری او نظر ندهی...!
- فرهنگ یعنی: لهجه دیگران را مسخره نکنیم...!
- فرهنگ یعنی:
تا از خانه کسی بیرون آمدیم و درب را بستیم شروع نکنیم به بدگویی و غیبت از میزبان...!
- فرهنگ یعنی:
دوست هایت را مقابل جنس مخالف ضایع نکنی...!
- فرهنگ یعنی:
آشغال از ماشین بیرون نریزیم و اگر زباله کسی زمین ریخت جلو چشمش زباله را جمع کنیم...!
- فرهنگ یعنی:
با طبیعت و حیوانات مهربان باشیم...!
- فرهنگ یعنی:
مطالعه گر، پرسشگر و کنجکاو باشیم...!
- فرهنگ یعنی:
به خاطر 1 دقیقه پیاده روی دوبل پارک نکنیم...!
- فرهنگ یعنی:
رعایت نکردن قوانین رانندگی نشانه زرنگی ما نیست...!
به خاطر خودمان و نسل بعدمان با فرهنگ باشیم...

 ( کانال سواد زندگی  2 )

{ ضرب و شتم پلیس :

 کلیپ زیر با عنوان حمله به نیروهای پلیسی که مامور بستن راه های ورودی شهرها بوده اند پخش شده است. البته تاریخ و مکان کلیپ مشخص نیست اما با ماسکی که بر صورت ماموران قرار دارد معلوم است که باید مربوط به روزهای اخیر باشد. ضرب و شتم پلیس در هنگام انجام وظیفه ای که قانون بر عهده او گذاشته [و حتی به ظن ما نادرست] مانند جریمه رانندگان متخلف، بازداشت قاچاقچیان مواد مخدر، برخورد با الوات خیابانی و سرکوب منازعه های دسته جمعی، بستن راه و امثالهم در هیچ کشور توسعه یافته ای اتفاق نمی افتد. (حتی تصور اینکه عده ای به مانند این کلیپ یا تصاویر مشابه، در آمریکا پلیس را مورد ضرب و شتم قرار دهند تصور محالی است. در چنین شرایطی و چه بسا قبل از حمله مهاجمین، پلیس آمریکا و خیلی کشورهای دیگر جهان دست به اسحله می برند) . از بین رفتن اتوریته مجریان نظم و امنیت در جامعه هیچ چشم انداز روشن و امید بخشی را ترسیم نمی کند و نشان دهنده عدم توسعه فرهنگی و اجتماعی یک جامعه است.

پ.ن:دوستانی اعلام کردند که این کلیپ برای نهم فرودین و در یکی از شهرستان های استان ایلام و مرتبط با منع عبور و مرور به خاطر کرونا بوده است‌. ( کانال خرمگس )


تهاجم فرهنگی معکوس یا صدور فرهنگ ایرانیان

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

تاثیر کرونا بر اختلافات خانواده های ایرانی

بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی ایران می‌گوید "میزان تماس‌های زوجین مربوط به اختلافات خانوادگی در دوران قرنطینه و کرونا با صدای مشاور بهزیستی با شماره ۱۴۸۰ نشان می‌دهد آمارهای اختلافات بین زوجین، سه برابر افزایش یافته است".

بهزاد وحیدنیا با اشاره به شرایط ناشی از شیوع کرونا، قرنطینه و خانه‌نشینی گفت : "از ساعت هشت صبح، روزانه چهار هزار تماس با صدای مشاور بهزیستی کشور ثبت می‌شود".

مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور درباره علت افزایش این اختلاف‌ها گفت: "در دوران قرنطینه، ساعات تماس زوج ها و مدت زمان تعامل آنها با یکدیگر بیشتر است و اختلافات زناشویی افزایش می‌یابد".

بی بی سی


تاثیر کرونا بر اختلافات خانواده های ایرانی

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان منطقه 9 تهران برای صدای معلم ارسال گردیده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار توضیح و پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در دانش آموز

توئیت وزیر آموزش و پرورش و الزام و اجبار معلمان به استفاده از پیام رسان های داخلی  مقام عالی وزارت آموزش و پرورش با گوشی آیفون که ضریب امنیت بیشتری نسبت به بقیه گوشی‌های همراه دارد؛ در شبکه مجازی فیلتر شده خارجی؛ توئیت می‌کنند که معلمان با استفاده از پیام رسان‌های داخلی در روزهای قرنطینه به امر آموزش ادامه دهند و هر روز همکاران ایشان در حوزه‌های ستادی، بخشنامه صادر می‌کنند که معلمان ملزم به استفاده از پیام رسان‌های داخلی هستند.

آقای وزیر؛ این سوال را از  جناب عالی دارم که حتی در امنیت و حریم خصوصی، معلمان با شما تفاوت دارند؟

جناب حاجی میرزایی 

به جای صدور بخشنامه به معلمان که فقط نقش پیاده نظام در آموزش را دارند؛ بررسی کنید که چرا علیرغم صرف بودجه های کلان، در هوشمند سازی مدارس، آموزش و پرورش یک lms فارسی جهت آموزش مجازی  ندارد؟

آیا وقت آن نرسیده تخصص و کارایی نیروهای ستادی و وزارتخانه را بررسی و به دنبال جذب نیروهای توانمند باشید و سپس صدور احکام جدید برای حوزه‌های ستادی و اداری را دستور دهید. ؟

آقای وزیر 

معلمان واقف هستند که پیام رسان‌ها، کاربرد آموزش مجازی ندارند ولی در شرایط حاضر، خودشان پیش قدم شدند تا از امکانات موجود، چه از طریق پیام رسان‌های داخلی و چه خارجی به تدریس خود ادامه دهند.

ای کاش برای همیشه این دیوار بین معلمان و حوزه‌های ستادی برداشته می‌شد و معلمان را جزو بدنه آموزش و پرورش و کارکنان دولت محسوب می‌کردند.

ای کاش برای همیشه بخشنامه‌های دستوری و تهدیدی کنار گذاشته می‌شدند و از پتانسیل معلمان در اعتلای آموزش و پرورش کشور، استفاده می‌شد.

توئیت وزیر آموزش و پرورش و الزام و اجبار معلمان به استفاده از پیام رسان های داخلی

کاش غم‌های بزرگ به قدم‌های بزرگ تبدیل شوند.

وزیر محترم آموزش و پروش با تبعیض در احکام و بخشنامه‌های دستوری، بیش از این معلمان را در مقابل خود قرار ندهید !

معلمان همیشه یار، یاور کشور و مردم، در تمام بحران‌ها و شرایط خاص بودند و در این شرایط نیز در کنار کادر درمانی (پزشکان ، پرستاران و نیروهای خدماتی) که جان فشانی می‌کنند؛ به وظیفه خود در امر آموزش می‌پردازند.

 آقای وزیر به معلمان اعتماد کنید و آنان را در این روزهای سخت دریابید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

توئیت وزیر آموزش و پرورش و الزام و اجبار معلمان به استفاده از پیام رسان های داخلی

منتشرشده در یادداشت

 قرنطینه و بحران مدیریت در ایران  قرنطینه یا قَرَنطین به معنی محدود کردن اجباری به منظور جلوگیری از فراگیر شدن بیماری یا عامل خطرساز است. قرنطینه به طور معمول در مورد انسان‌ها انجام می‌شود. ولی در پاره‌ای موارد برخی جانوران نیز قرنطینه می‌شوند.
خاستگاه واژه ی قرنطینه به ونیز باز می‌گردد . ریشه واژه قرنطینه از ایتالیاییQuarantina یا Quarantagiorniگرفته شده و به معنی دوره ی چهل روزه است. در زبان فارسی قرنطینه از واژه ی زبان فرانسویQuarantaine - که از همان ریشه است - وام گرفته شده‌ است.
در میانه سده ۱۴ (میلادی) کشتی‌هایی که به شهر ((دوبرونیک) در کرواسیکنونی) می‌رسیدند به دلیل نگرانی از گسترش طاعون، ناچار بودند چهل روز پیش از پهلو گرفتن در اسکله در جایی مشخص توقف کنند.
نخستین اشاره به قرنطینه، به کتاب سفر لاویان مربوط به دوران شاهنشاهی هخامنشی است.
کنترل برخورد انسان‌ها برای جلوگیری از فراگیر شدن بیماری در جوامع بشری پیشینه‌ای کهن دارد. در عهد عتیق اشاراتی به این کنش شده‌ است.
در اسلام مرتضی مطهری در کتاب انسان و سرنوشت درباره رعایت قرنطینه اختیاری در گذشته، نوشته: پس از آنکه عمر بن خطاب اطلاع پیدا کرد که در شام طاعون آمده و تصمیم گرفته وارد شهر نشود ابوعبیده جراح به او اعتراض‌ کرد که: آیا می‌خواهی از قضا و قدر الهی فرار کنی ؟ عمر پاسخ داد: عبدالرحمن بن عوف روایت کرد که از رسول خدا شنیده است‌ که اگر در شهری طاعون پیدا شد و شما در آن شهر بودید از آن شهر خارج‌ نشوید. ولی اگر در شهری پیدا شد و شما در خارج آن شهر بودید داخل آن‌ شهر نشوید. مطهری سپس توضیح داده که چون در آن هنگام، قرنطینه وجود نداشت برای جلوگیری از همه‌گیری بیماری، مردم مبتلا به طاعون، رعایت حال مردم جاهای‌ دیگر را بکنند و از شهر خارج نشوند و به جای دیگر نروند.
قرنطینه، امروز نیز از مهمترین راه‌های پیشگیری از همه‌گیری بیماری‌های واگیردار است.
مدت قرنطینه، به نوع بیماری عفونی، دوره نهفتگی، و مدت زمانی که فرد آلوده یا مبتلا می‌تواند دیگران را مبتلا کند بستگی دارد. وقتی مدیریت بحران نمی دانید ، ادای آن را هم در نیاورید !


تفاوت با ایزوله :

(ایزوله ) جداسازی بیمار،به معنای جداسازی مبتلایان قطعی به یک بیماری‌ عفونی از دیگر افراد است. اما قرنطینه به معنی محدودکردن رفت‌وآمد افرادی است که در معرض یا در تماس با مبتلایان بوده‌اند. افراد درون یک قرنطینه ممکن است سالم باشند یا خود ندانند که آلوده شده‌اند یا اینکه نشانه‌های نداشته باشند.
سازمان جهانی بهداشت و سازمان ملل متحد در موارد همه‌گیری بیماری‌های عفونی از مقررات بین‌المللی بهداشت پیروی می‌کنند. این مقررات در سال ١٨٥١ در پاریس و به دنبال شکست کشورهای اروپایی در مقابله با همه‌گیری وَبا وضع شد. در طول تاریخ، مقررات بین‌المللی بهداشت، همواره تغییر کرده است. بر پایه این مقررات، رفت‌وآمد مردم و کالا از مرزها سبب همه‌گیری بیماری‌های واگیردار می‌شود و برای همین، کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت باید موارد همه‌گیری بیماری‌های عفونی را اعلام کنند. همچنین دیگر کشورها نیز اجازه دارند بیشترین ممنوعیت‌ و محدودیت را برای حفاظت مردم خود از همه‌گیری بیماری، اعمال کنند.
مقررات بین‌المللی بهداشت می‌پذیرد که قرنطینه، مانعی برای تجارت آزاد است و از ملاحظات بهداشتی می‌توان برای محدودیت‌های گمرکی استفاده نادرست کرد. قرنطینه همیشه بهانه‌ای برای نادیده گرفتن یا محدود کردن حقوق و آزادی‌های مدنی بوده است. به همین دلیل، اصول سیرکیوزا تنظیم شده‌اند. این اصول، الزام‌آور نیستند اما سازمان ملل متحد آن را پذیرفته است.
بر پایه اصول سیرکیوزا، قرنطینه باید بر پایه ضرورت مطلق و یک نیاز اجتماعی واقعی و با رعایت این ملاحظات انجام شود:
•    محدودیت‌ها متناسب و در کمترین اندازه ممکن و در چارچوب قانون باشند.
•    اجباری یا تبعیض‌آمیز نباشند.
•    برای همه محدودیت‌ها شواهد و اطلاعات علمی کافی وجود داشته باشد.
•    این اطلاعات در دسترس همگان باشند.
•    کارهای لازم و علت لزوم محدودسازی حقوق و آزادی‌ها برای کسانی که قرنطینه می‌شوند به روشنی توضیح داده شود.
•    کارها و محدودیت‌ها دائم، بازنگری و بررسی شوند.
وظیفه دولت‌ها در صورت قرنطینه:
•    توجه کنند که بیماران، تهدید و آزار داده نشوند.
•    نیازهای پایه‌ای بیماران مانند آب آشامیدنی، خوراک، دارو، و مراقبت‌های ویژه پزشکی فراهم شود.
•    محدودیت‌ها یکسان و بدون نگاه به جایگاه یا پیشه اعمال شوند.
•    زیان مالی بیماران (مانند حقوق دریافتی آنها) منصفانه جبران شود.
منبع: ویکی پدیا

قرنطینه و بحران مدیریت در ایران

غلط نگوییم که مجبور شویم غلط بنویسیم

قرنطینه ( طرح فاصله گذاری اجتماعی )
محرکه ی تئوری سیاسی که این روزها ادبیات را ساختارشکن و رادیکالی کرده است ، تحولات فاجعه باری را برای کشور ما ایجاد کرده است.
محافظه کاری در مبانی فکری و نحوه ی پیشبرد اهداف در عمل مسئولین این سال های اخیر در تفسیر و رفع مجادله های داخلی ، با ایجاد ابهام در کلمات وارد بازی جدیدی شده اند که نمونه های غیرمنصفانه ای از آن را در تمام حقوق شهروندی و مدنی و بشری برجای گذاشته است.
استفاده از تفسیر زبان ، یک ریسک شده است برای سرازیر شدن محبت یا نفرت و بعضا توجیه عملکرد ضعیف مجموعه های مرتبط با مردم این جامعه! قرنطینه همیشه بهانه‌ای برای نادیده گرفتن یا محدود کردن حقوق و آزادی‌های مدنی بوده است.
این که پاکیزگی قُدسی را برای دور زدن هر گونه عُلقه ی شهروندی و حفظ وجهه ی اجتماعی و سیاسی به جای شهروند بودن پیش بگیریم و باعث بحران آوارگی در تفکرات مردم شویم ، سعادتی را رقم نمی زند. بی اعتمادی که امروز به ملت تقدیم کرده اید ، جبرانش شاید ممکن نباشد. راست هم بگویید کسی باور نمی کند!
چکیده ی صحبت این است که اگر استعداد خلق معانی جدید برای لغو بی تابعیتی ( آپاترید) ایرانیان از هر گونه حصار بیگانه را دارید ، در اوج بی سامانی اجتماعی از آن رونمایی نکنید.
خاطرم هست که آموزش دهندگان نهضت سواد آموزی چگونه چهار سال تمام رنج تفسیر کلمه ی تجمیعی را کشیدند و برای آن آزار دیدند و از حق قانونی خود باز ماندند. حتی در این راه ، یک نفرکشته شد. برای حفظ ریشه های تمامیت خواهی و پادرمیانی های این جناح و آن جناح ، خروجی که حاصل شد این بود : سه گروه را قرنطینه کردند و یک گروه را به روش خرچنگی ایزوله نمودند. اعلامیه ای هم تحت عنوان آیین نامه ، نسبت به حق برخورداری گونه ای عریان ، که بعدها ممکن است بر سر کار بیایند و خرقه به تن کنند آماده کردند که مبادا عضوی از جامعه موروثی ، از این قافله جا بماند. با روزنه هایی این چنین آماری همواره ساخته شده است که دیگر نمی توان جمع و جورش کرد.
مسئولین مملکت ، کلمه ی آمار را هم به سخره گرفته اند. اصلی که هرگز برایش ارزش قائل نبودند.
 تحمیل کردن هر نوع شرایطی را امروز با یک کلمه ، به فردایی موکول می کنند که خود گواه دور ریختن سرمایه هایی ست که فقط به خاطر چالش افکارشان نمی توانند زنده باشند.
این گوشه ای از حرارتی بوده است که بی مهابا بدون فکر ،  سلامت روانی جامعه را خدشه دار می کند. آنجا بحث بر سر 19 هزار نفر بود ولی اکنون حرف از حداقل 85 میلیون انسان است که در مخاطره فرآوری ها و غنی سازی های استحقاقی شده افرادی ناکارآمد و صرفا مدعی ، آن هم در اوج هرج و مرج ، برای رونق بازار کاسبی خود ، با عنوان فرار از بحبوحه ی به گردن نگرفتن خطا ، به شکل احتیاط در عمل، بدون هیچ توجیه علمی ، شکل می گیرد.
فساد این اندیشه ، باور کردنی نیست. وقتی مدیریت بحران نمی دانید ، ادای آن را هم در نیاورید !
این حرکات ناموزن ، ریشه ها را می جود. تشعشع این نگاه ، باعث تخریب زحمات تلاشگران عرصه ی آموزش در کشور می شود. جور تصمیمات شبانه و ناگهانی و عجیب و غریب شما را معلمان پس می دهند. وجدانشان اجازه نمی دهد ، ماله کشی کنند. نظرات ضد و نقیض را بدون محاسبه حجم و جِرم آن چگونه باید آموزش داد؟!

قرنطینه و بحران مدیریت در ایران
واقعیت دنیای فعلی ، ملعبه  و اسیر دست تئوریسین های بی سواد شده و باید با صراحت گفت که تئوری های نظری به ظاهر کلاسیک آن ها نقشی در فرهنگ و تمدن ایران ندارد . بیهوده ارائه می شود.
حق برخورداری از حقوق قانونی را به همه ی مردم ایران بدهید. اینگونه است که جبر را مغلوب می کنیم. کرونا را فلسفه های پوسیده یک حوزه شکست نمی دهد.
بدخیمی حال جهان ، این روزها همه گیر است . سوء استفاده ی فردی و اجتماعی از یک بیماری  در این شرایط هم مجدد، طبقه های اجتماعی تازه ای به وجود آورده و جداسازی در مقایسه را رقم می زند . البته محیط ، این اخطار را به همگان داده است که از غلظت به کارگیری طراحی مکر و حیله کم کنید .
لطفا داوطلبان جبهه های مقابله  که فقط نبرد را می پسندند و  همه ی کسانی که می دانند ، کوچکترین نظر آنان می تواند ، مسئولیت خطیر انسانی را در امر طبیعی امداد و کمک به حفظ بشر به خصوص در استفاده از آموزش به طور علمی توجیه کند ، بدون افراط و تفریط و نه البته به عنوان معلمان بدون مرز سر خود ، بدون تجربه و هماهنگی متخصصان حوزه ی آموزش و پرورش ، ناگهان وارد چرخه ی آموزش نکنند.
امیدواریم سازمان نظام معلمی که لازمه ی سیستم تعلیم و تربیت ایران است در آینده ای نزدیک ، بتواند با بهره گیری از امکانات و اختیارات تلف شده در فرهنگستان فرهنگ و ادب ، شورای انقلاب فرهنگی و سایر ارگان های ساکت در حوزه ی تألیف و تدوین ، دایره المعارف ها و فرهنگ لغت ایرانی را در علوم انسانی به اقتدار حقیقی خود برساند .


قرنطینه و بحران مدیریت در ایران

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

درخواست صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش برای شفاف سازی در مورد شبکه شاد

امروز دوشنبه 11 فروردین معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش از ابلاغ شیوه‌نامه آموزش مجازی در  شبکه اجتماعی دانش‌آموزان به استان‌های سراسر کشور خبر داد . ( این جا )

همچنین معاونت آموزش ابتدایی وزارتخانه راهنمای عمل شبکه اجتماعی دانش‌آموزان برای آموزش (شاد) را به استان‌های سراسرکشور ابلاغ کرده است . ( این جا )

اما اخبار غیررسمی و نیز اظهارات برخی مدیران مدارس خلاف این را نشان می دهند .

در یکی از کانال های مدیران و معاونان چنین آمده است :

" پیرو اطلاع رسانی معاونت ابتدایی اداره کل، دستورالعمل شبکه شاد برای نظرسنجی و بررسی ابعاد و جوانب مختلف آن، به استان‌ها و مناطق ارسال شده است و به دلیل انجام تغییرات و اطلاع‌رسانی‌های مورد نیاز، از سمت وزارت آموزش و پرورش متوقف می‌باشد. برای استفاده از این سامانه منتظر اطلاع‌رسانی عمومی این وزارت‌خانه باشید.

بنابراین فعلا تا اطلاع ثانوی، اجرایی و عملیاتی کردن آن مد نظر نیست. شایسته است از هر گونه اقدام عملی در مدارس و اجبار مدیران آموزگاران برای نصب نرم افزار و ... جدا اجتناب شود. "

« صدای معلم » در مورد صحت و یا سقم این اخبار نمی تواند اظهارنظری کند اما آماده انتشار توضیح و پاسخ مسئولان در این مورد می باشد .

این رسانه پیش تر در گزارشی تفصیلی با عنوان " مدارس و معلمان " شاد " نمی خواهند ! به جای بخشنامه و دستور با احترام کامل به اصل " مدرسه محوری " به آنان انگیزه بدهید ! " نظر خود را در این مورد اعلام کرده است . ( این جا )

درخواست صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش برای شفاف سازی در مورد شبکه شاد

برخی از مخاطبان و کاربران با ارسال این پیام ها نظرات خود را در مورد شبکه " شاد " وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده اند :

1. سوء استفاده و فرصت طلبی وزارت آموزش و پرورش از حرکت جهادی معلمان و مصادره زحمات معلمان سراسر کشور
۲ .شعاری بودن طرح شبکه شاد و اجرایی کردن آن با عجله و بدون تأمل علمی و غیر حرفه‌ای بودن استفاده نظام آموزشی از پیام رسان ها
 ۳. نامناسب و غیر اخلاقی بودن پرورش و آموزش دانش آموزان از سوی چند پیام رسان و تسلط آنها بر رفتار و اطلاعات شخصی معلمان و دانش آموزان زیبنده نظام آموزشی کشور نیست .
۴. قبل از اعلام و راه اندازی شبکه شاد باید طرح های نیمه تمام و شکست‌خورده قبلی نظیر تلویزیون تعاملی سینا و نظایر آن آسیب‌شناسی می شد.
 ۵. اجرای این طرح سراسری در سطح کلان نیازمند تولید و آگاهی قاطبه معلمان مدیران و صاحب نظران می باشد که در این زمینه توجیه و کار کارشناسی شده، لازم به عمل نیامده.
۶.در بدو امر می بایست مشورت و امکان‌سنجی مناسبی در خصوص طرح شبکه شاد و استفاده از نظر صاحب‌نظران و اساتید دانشگاه در محیط آموزشی و محیط دانشگاه و رسانه ای کردن آن به انجام می‌رسید .انجام فراخوان طراحی یک نرم افزار آموزشی به صورت علمی و اختصاصی برای خود در کوتاه ترین مدت و توام با عجله نامناسب به نظر می رسند. پیام رسان های اجتماعی و چت روم ها  بستر مناسبی برای امر تعلیم و تربیت نیست و باید مجال بیشتری در این زمینه فراهم شود و اصولاً انداختن بار سنگین پرورش اخلاقی و معنوی دانش آموزان به پیام رسان ها امری ناممکن و غیر اخلاقی است. وارد کردن کد ملی شماره تلفن و اطلاعات شخصی در پیام رسان ها درست نیست .
 ۷. ممکن است پیام رسانه ها از اطلاعات شخصی میلیون‌ها دانش‌آموز و معلّم استفاده تجاری و تبلیغاتی ببرند که از نظر اخلاقی و حرفه‌ای مناسب و در شأن وزارت آموزش و پرورش نیست.
 ۸. غیر شفاف بودن قرارداد یا تفاهم‌ نامه شبکه شاد باید قراردادهای بین وزارت آموزش و پرورش: آنها حداقل در معرض دید صاحب نظران قرار گیرد .
۹.به جای ایجاد شبکه تبلیغاتی شاد به فکر بهینه سازی شبکه اینترنت ملی و افزایش سطح پوشش اینترنت در مدارس باشید .
۱۰. شبکه شاد بدون همکاری قاطبه معلمان و دانش‌آموزان به راه نمی‌افتد ، در حال حاضر زمینه همکاری فراهم نیست .
۱۱. به جای تعریف و تمجید یک وزیر در شرایطی که هنوز شبکه راه نیفتاده با الفاظی نظیر بزرگترین هدیه و پروژه بعد از انقلاب بزرگترین ثروت اجتماعی و بزرگنمایی یک کار اشتباه در رسانه های کشور بهتر است شرایط و امکانات سایت همگام را توضیح دهید که امکان آموزش مجازی در این بستر بومی برای همه کشور میسر شود.
۱۲. ادغام واحدهای موازی در امور فناوری و آموزش مجازی در وزارت آموزش و پرورش در دستور کار قرار گیرد .
۱۳. کشاندن صدها هزار و مدیر معلم و معاون آموزشی و اجرایی در شرایط بحران کرونا به مدارس و همچنین اجبار و الزام ۱۵ میلیون دانش‌آموز و چندین برابر آنها از خانواده در این شرایط زمینه زمینه بروز بحران و آشوب اجتماعی را فراهم می آورد.
 ۱۴. مهمترین مسئله نظام آموزشی ایجاد شبکه شاد نیست بلکه شاد کردن و افزایش انگیزه های معلمان و دانش آموزان است.
۱۵.مشخص نیست که بابت اضافه کاری و فعالیت‌های مجازی حقوقی برای معلم مترتب هست یا خیرو کلا آیین نامه های اجرایی آموز مجازی روشن نشده است.
 ۱۶ سپردن تربیت و آموزش به موسساتی که صلاحیت کافی ندارند دور از درایت و دوراندیشی می‌باشد.
 ۱۷. وزیر آموزش و پرورش و مجموعه‌ای از همکاران ایشان به جای توجه کردن به امور پیش پا افتاده نظیر شبکه شاد، به سرمایه اصلی که همانا معلم است بپردازند.
 ۱۸. با حرکت جهادی همه جانبه هزاران معلم از خانم صفایی در آستارا تا معلم شهری کوچک، در خصوص آموزش مجازی و تولید میلیون‌ها محتوای الکترونیکی درسنامه‌های موضوعی، کلیپ های آموزشی و نظایر آن، مجموعه آموزش و پرورش و نیروی اداری با بحران هویت و ناکارآمدی روبرو شدند و با باز کردن چتر شبکه شاد قصد مصادره این حرکت عظیم فرهنگی معلمان را دارند .
۱۹_ در شرایطی که معلمان از عدم افزایش ۵۰ درصدی حقوق و حذف رتبه بندی ، گله مند و ناراحت هستند، اجرای این طرح سراسری به افزایش نارضایتی فرهنگیان می انجامد و اجرای طرح را به شکست خواهد کشاند .
در پایان ضمن تشکر از حرکت جهادی اکثریت معلمان خدوم کشور  که در شرایط بحران همه گیری ویروس کرونا  چراغ تعلیم و تربیت را روشن نگه داشتن سپاسگزاری می کنیم و از بابت اینکه وزارت آموزش و پرورش در قبال این تلاش باشکوه منفعل بود باید تاسف خورد . موفق باشید .
۲۰ _ ملاک  انتخاب پیام رسان برای مدرسه چیست و مشخص نیست بلکه اساسی پیام رسان به مردم معرفی می شود .
۲۱_ تضمین امنیت فضای سایبری در خصوص کلاس ها و ارزشیابی های مجازی و نمره ها داده نشده و اصولاً اعتماد سازی لازم به عمل نیامده است .

پایان گزارش/


درخواست صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش برای شفاف سازی در مورد شبکه شاد

منتشرشده در گفت و شنود

متناسب سازی افزایش حقوق شاغلین و بازنشستگان متناسب با تورم سالانه  جناب نوبخت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور روز شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۹ در پخش زنده اینستاگرام با بازنشستگان کشوری و لشگری سخن گفت.
خلاصه صحبت های مطرح شده ایشان این بود که فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری شامل بازنشستگان نمی شود و در هیچ قانونی از جمله قانون برنامه ششم توسعه موادی را نداریم که از آنها جهت افزایش حقوق بازنشستگان استفاده کنیم و بنا به احترامی که به بازنشستگان عزیز داریم ! ما خودمان افزایش ها را انجام می دهیم.

حال چند پرسش از جناب نوبخت :
با توجه به فرمایشات جنابعالی قوانین لازم برای افزایش حقوق بازنشستگان وجود ندارد اما برای شاغلین می توانید افزایش ها را جنبه قانونی بدهید ، حال سئوال اینجاست که چرا برای معلم های آموزش و پرورش که در کلاس درس تدریس می کنند و شاغل هم هستند! با استفاده از ظرفیت های  قانون مدیریت خدمات کشوری و قانون برنامه ششم توسعه ، اقدام به افزایش حقوق نمی نمایید ؟
پس لطفا" هر چه سریع تر نسبت به افزایش حقوق معلم های شاغل که در کلاس درس تدریس می نمایند ، اقدام نمایید ؛ اگر مواد لازم در قانون برای افزایش حقوق این عزیزان را نمی دانید می توانیم به شما آدرس بدهیم!
مطلب دیگر اینکه به اذعان اکثر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی برای تصویب قانون برنامه ششم توسعه ،نمایندگان مجلس خیلی تلاش کردند تا موادی را در جهت افزایش حقوق بازنشستگان در این برنامه بگنجانند ، اما دولت ( جناب نوبخت ) مخالف جدّی قضیه بودند که در نهایت به ماده ۳۰ بسنده شد !
حال دلیل مخالفت جنابعالی چه می تواند باشد !؟


جناب نوبخت 

باز هم دیر نشده است ، اگر امروز شما تغییر کرده اید و دغدغه افزایش حقوق بازنشستگان و همسان سازی حقوق آنان با شاغلین را دارید و خلاء قانونی را احساس می کنید! می توانید با ارائه لایحه به مجلس شورای اسلامی و یا اصلاح مواد و تبصره های قانون مدیریت خدمات کشوری و برنامه ششم توسعه نسبت به افزایش حقوق این عزیزان اقدام نمایید ، قطعا" اگر شما از طرف دولت این کار را انجام بدهید ، نمایندگان مجلس نیز آن را تصویب خواهند کرد و چون این لایحه از طرف دولت ارائه می شود ، شورای نگهبان نیز با قاطعیت آن را قبول خواهد کرد و ایراد اصل ۷۵ قانون اساسی ( بار مالی )را نخواهد گرفت!

متناسب سازی افزایش حقوق شاغلین و بازنشستگان متناسب با تورم سالانه

لطفا" دیگر از محدودیت منابع صحبت نکنید چون کشور ما کشوری غنی و ثروتمند است و ما روی گنج نشسته ایم و علی رغم تحریم ها بدون نفت هم می توان مملکت را به بهترین شکل اداره کرد جهت اطلاع فقط عایدی مالیات ارزش افزوده از کالاها و خدمات را مثال می آورم .
بیانات مقام معظم رهبری را یادآور می شوم که فرمودند:
علی رغم کمبودها و تحریم ها به وضع معیشتی معلمان رسیدگی شود.
نکته دیگر اینکه در صحبت هایتان مُدام به نبود قوانین برای افزایش حقوق اشاره کردید . جهت راهنمایی یاد آور می شوم که لطفا" قوانین فعلی را به خوبی اجرا بکنید ، نمونه آن :
ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری است که در هیچ کدام از این سال ها یعنی از سال ۱۳۸۶ که سال اجرای قانون بود تا کنون ، اجرا نشده است.
در این ماده به متناسب بودن افزایش حقوق شاغلین و بازنشستگان متناسب با تورم سالانه اشاره شده است .
با دولت قبل کار ندارم که آنها هم قانون را اجرا نکردند ! شما که از سال ۱۳۹۲ بر این مسند نشسته اید ؛ لطفا" بفرمایید این ماده قانونی را در کدام سال متناسب با تورم سالانه اجرا کردید!؟
برای مثال : تورم رسمیِ سال گذشته که اخیرا" اعلام کردید ۳۸ درصد است !
حال دولت می خواهد حقوق ها را ۱۵ درصد افزایش بدهد! آیا این اجرای قانون است ! در اینجا که خلاء قانونی ندارید !
موارد مشابه این ماده زیاد است ، اگر حوصله داشته باشید مثل جلسه اینستاگرامی که قانون مدیریت خدمات کشوری را برای بازنشستگان تدریس کردید ؛ ما به عنوان معلم بازنشسته بهتر از هر شخصی می توانیم این قوانین را کالبد شکافی کنیم!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

متناسب سازی افزایش حقوق شاغلین و بازنشستگان متناسب با تورم سالانه

منتشرشده در بازنشستگان
دوشنبه, 10 فروردين 1399 08:03

نقدی بر آموزش و پرورش قرنطینه‌ای

آسیب شناسی آموزش و پرورش قرنطینه‌ای و آموزش های مجازی

امیل دورکیم، یکی از دلایل بحرانی و آنومیک شدن جامعه را سرعت ناگهانی تغییرات اجتماعی می‌دانست. پیامدهای ناشی از شیوع کرونا از لحاظ سرعت تغییرات اجتماعی در تاریخ وقایع آدمی بی‌نظیر می‌نمایاند، پدیده‌ای که سراسر جهان را در نوردیده و ملت‌ها و دولت‌ها را درگیر خود ساخته است.
بر این اساس سرعت در مواجهه با کرونا عنصر کلیدی محسوب می‌شود، سرعتی که ناشی از تکرار و تمرین و پیش آمادگی خرده نظام‌ها باشد. آنچه که ما در ایران مشاهده می‌کنیم نمایشی از سرعت است که بر اساس تعریف آن را تکانشگری می‌نامند؛ طبق تعریف فرهنگ کمبریج تکانشگری نشان دادن رفتاری است که در آن فرد به طور ناگهانی و بدون برنامه‌ریزی و در نظر گرفتن تأثیراتی که ممکن است آن رفتار داشته باشد کارها را انجام دهد. به جای این همه آشفتگی که باعث تشدید بحران و آنومی می‌شود بهترین گزینه برای این شرایط آموزش  مهارت‌های زندگی دهگانه است.
دانش آموختگان مدارج تحصیلات تکمیلی از خستگی ناشی از وسواس اساتید محترم و نظام دانشگاهی در بررسی پایان‌نامه‌ها آگاهی دارند! از ایرادات ویرایشی گرفته تا انتقادات شکلی و محتوایی موجود در پایان‌نامه‌ها؛ تولیداتی که بُرد اثرگذاری آنها بیشتر از کسب یک مدرک و نهایتاً تقویت رزومه‌ی تولیدکنندگان آن نیست.
تصمیمات پس از قرنطینه_در خانه بمانید!_ نشان دهنده‌ی غیر کاربردی بودن یافته‌های علمی و غیر علمی بودن نظام آموزشی ایران بود_گرچه پیشتر نیز بر اهل فن عیان بود.
مارتین هایدگر در مقاله‌ی «پرسش از تکنولوژی» بیان می‌کند:«اگر تکنولوژی را امری خنثی تلقی کنیم، به بدترین صورت تسلیم آن خواهیم شد...». رفتار تکانشی مسئولین آموزش و پرورش پیشتر پرچم سفید تسلیم در برابر تکنولوژی را به اهتزاز درآورده بود، چه آن هنگام که الکترونیزه کردن مدارس را با نام هوشمندسازی بر جهان نمادین ایرانیان تحمیل نمودند و چه اکنون که بدون در نظر گرفتن نظرات متخصصان حوزه‌ی فضای مجازی در حال تحمیل آن بر معلمان، دانش‌آموزان و اولیاء هستند.
بهتر است پیش از بازگشایی مدارس!! به تجزیه و تحلیل این نوع اقدامات پرداخت و درصدد یافتن راه حل‌های مطلوب‌تری برای جبران عقب افتادگی دانش‌آموزان بود.
بر اساس اصل سی‌اُم قانون اساسی «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه‌ی ملت تا پایان دوره‌ی متوسطه فراهم کند و...»
هر چند پیشتر این اصل به صورت چراغ خاموش نا دیده گرفته شده بود اما در شرایط قرنطینه‌ای نمی‌توان به راحتی آن را نادیده گرفت!
مدرسه و کلاس درس یک فضای آموزشی_روانی_اجتماعی است و نمی‌توان به واسطه‌ی ابزارهای الکترونیکیٕ فارغ از کنش متقابل، آن را بازآفرینی نمود، دانش‌آموزان ابتدایی نمی‌توانند و نباید بدون نظارت والدین از فضای مجازی استفاده کنند، در واقع والدین آنان هستند که می‌آموزند و می‌آموزانند!
آموزش و پرورش یک‌ «نوع آرمانی» از دانش‌آموز را در نظر گرفته است که به فضای مجازی دسترسی دارد، غافل از اینکه در ایران دانش‌آموزان روستایی و عشایری و حتی شهرنشین فاقد امکاناتی داریم که در نهایت باید به خاطر آنها معلمان بازآموزی انجام دهند!
دانش‌آموزان فنی (هنرستان و کار و دانش) کمترین بهره را از این شیوه‌ی آموزش می‌برند و بعداً باید بازآموزی شوند.
همه‌ی موارد چند سطر پیش مصادیق بی‌عدالتی آموزشی‌اند.

آسیب شناسی آموزش و پرورش قرنطینه‌ای و آموزش های مجازی

تأکید بیش از حد بر حیطه‌ی شناختی باعث مغفول واقع شدن حیطه‌های عاطفی و روانی_حرکتی می‌شوند.
به نظر نگارنده به جای این همه آشفتگی که باعث تشدید بحران و آنومی می‌شود بهترین گزینه برای این شرایط آموزش  مهارت‌های زندگی دهگانه است.
 به نظر می‌رسد دو پایه بیش از همه نیازمند توجه‌اند: پایه‌ی اول ابتدایی و پایه‌ی دوازدهم. در مورد پایه‌ی اول می‌توان از روش‌های جبرانی در حین ورود به پایه‌ی دوم استفاده کرد و برای پایه‌ی دوازدهم ورود به دانشگاه را به ترم زمستان موکول نمود.
برای سایر پایه‌ها می‌توان پیش از شروع پایه‌ی جدید آموزش جبرانی در برنامه‌ی آموزشی تعبیه نمود.

 شبکه جامعه‌شناسی علامه


آسیب شناسی آموزش و پرورش قرنطینه‌ای و آموزش های مجازی

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور