صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
شنبه, 01 فروردين 1399 06:10

سال نو و توهم گسست

سال نو و توهم گسست

گرامشی جستارِ کوتاهی دارد با عنوان «چرا از سال نو متنفرم؟» می نویسد که «این چرخش ها [نوشدنِ سال و اساساً مناسبات تقویمی] باعث شده‌اند که پیوستگیِ زندگی و روح آن را از دست بدهیم. در واقع به سبب شکاف یک باره و عمیق بین دو سال (سال جدید و سال کهنه) فکر می‌کنیم که تاریخی جدید در حال آغازشدن است؛ تصمیم‌هایی می‌گیرید و به خاطر تصمیم‌های اجرا نشده افسوس می‌خورید.

این مسئله به طور کلی همان ایراد اصلی تاریخ تقویمی است...

تاریخ تقویمی به چنان مانع و خاکریزی تبدیل شده که جلوی دید ما را نسبت به اینکه تاریخ بدون توقف‌های آنی و بر روی خط زمانی ثابتی تداوم می‌یابد، گرفته‌است».

سال نو و توهم گسست

حالا، محبوس در خانه هایمان شاید فکر کنیم که این تنها کروناست که زمین گیرمان کرده. که اگر نبود،  نوشدنِ سال معنای دیگری می یافت. همان معنایِ «آشنا»: به تن کردنِ جامه هایی نو، آراستنِ خانه ها، چندی تعطیلی و یورش به طبیعت و باز برگشتن به همان زندگیِ دهشتناک؛ ذیل همان مناسباتِ قرون وسطایی، بگیر و ببندها، فجایع، فساد و تماشای به تاراج رفتنِ مملکت و ویرانیِ خودمان. تا سالِ نویی دیگر.

کاش آن توهمِ تاریخ تقویمی حقیقت داشت، کاش با آغاز سالی نو می شد از مناسباتی جدید گفت، کاش می شد همه آن چه که بر ما رفته است را پای کوبان و رقصان در آتش نوروز دود کنیم و به هوا بفرستیم.

کاش می شد تیشه زد به ریشه ظلم و فساد. آن وقت است که نوشدگی معنا می یابد. اما مگر می شود؟

جامعه شناسی علامه


سال نو و توهم گسست

منتشرشده در یادداشت

مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجو معلمان و آسیب شناسی در آموزش عالی

این روزها مطالبات دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بیش از گذشته بسامد پیدا کرده است. بزرگترین دانشگاه دولتی با نزدیک به ۱۰۰ پردیس و مرکز آموزش عالی تابع، در مراکز استان‌ها و شهرستان‌های کشور و با جمعیتی بالغ بر ۷۰ هزار دانشجوی در حال تحصیل همچنان بیش از یک دهه از تاسیس آن ، از بسیاری از امکانات اولیه سایردانشگاه های دولتی محروم است.

 مواجهه مسئولین دانشگاهی و وزارتی به مطالبات دانشجویان دانشگاه به بهانه نو پیدا بودن و عمر کوتاه دانشگاه به محاق می رود .

دانشگاه فرهنگیان با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی با تجمیع مراکز تربیت معلم و مجتمع آموزش عالی پیامبر اعظم(ص) در بهمن ۱۳۹۱ اولین دانشجویان کارشناسی پیوسته خود را پذیرش کرده است ، لیکن با اندکی دقت در تاریخ آموزش عالی کشورمان درمی‌یابیم که نخستین دانشگاه های ایران معاصر تربیت معلم دارالفنون و سپس دانشسرای تربیت معلم بوده اند و صحیح تر آن است که برخلاف ادعای مسئولین مبنی برعمر تقریبا ده ساله دانشگاه ، تاریخچه ی یکصدساله تربیت معلم ایران را مطمح نظر قرار دهیم. البته مقامات دانشگاهی این ادعا را تنها در برابر مطالبات دانشجویان بیان می‌کنند و خود در اردیبهشت ماه سال جاری جشنی با شکوه به مناسبت یکصدسالگی تاسیس تربیت معلم با حضور رئیس‌جمهورو در سالن اجلاص سران برگزار نمودند!

مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجو معلمان و آسیب شناسی در آموزش عالی

( ماده ۶ قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش )

در اغلب کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه که ضرورت عدالت آموزشی و اهمیت تربیت نسل صحیح را به خوبی دریافته اند دانشگاه ها و کالج های تربیت معلم از بیشترین میزان بودجه ، پشتیبانی و نیروی متخصص برخوردارند. حال آنکه دانشگاه فرهنگیان به عنوان متولی اصلی تربیت معلم در قوانین و شرایط کنونی کشورمان علی رغم شعارها و لفاظی ها مورد بی‌مهری فراوان است. تنها حمایت قوی و موجود از این طرح توسط خیرین صورت می گیرد و جای خالی وزارت آموزش و پرورش و وزارت عتف به شدت احساس می شود. بسیاری از دانشجومعلمان در حال حاضر در مراکزی تحصیل می کنند که از مدارس محل کار آنها در آینده کمبود هایی جدی تر دارد .

این دانشگاه در دو سال گذشته میزبان بلندپایه ترین مقامات کشوری یعنی رهبری جمهوری اسلامی در اردیبهشت ۱۳۹۷ و ریاست جمهوری در مراسم روز دانشجو در ۱۸ آذر ۱۳۹۸ بوده است . اگرچه این حضورهمراه با تاکیدات بسیار مبنی بر حمایت از دانشگاه فرهنگیان و اهمیت تربیت معلم بود لیکن این دانشگاه و اهالی آن همچنان از محرومیت هایی اساسی رنج می کشند. دانشجویان دانشگاه فرهنگیان به استناد ماده ۶ قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش مصوب ۱۳۶۹ مجلس شورای اسلامی در حکم کارمندان دولت حقوق دریافت می کنند ، امری که از دیرباز در قوانین کشور وجود داشته است و این سوبسیدها و مقرری ها امری مرسوم در نظامهای تربیت معلم جهانی و البته رایج در دانشگاه های وابسته به دستگاه‌های کشوری و لشکری همچون قضات ، افسران و نظامیان و... است . اما اختصاص همین حقوق بهانه‌ای شده است تا دولت خود را معاف از پرداخت یارانه‌ها و سرانه های دانشجویی به دانشگاه فرهنگیان بداند و بخش اعظمی از بودجه رفاهی این دانشگاه از ابتدای تاسیس وابسته به کسر نیمی از حقوق دریافتی دانشجویان باشد. اگرچه تبصره اده قانونی یاد شده دانشگاه را مجاز به کسر بخشی از حقوق دانشجویان می‌نماید اما حکایت آنجایی جالب‌تر می‌شود که قریب به ۴۵ درصد از حقوق دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بابت خدمات غذایی و خوابگاهی چه از تمام خدمات استفاده کنند و یا حتی یک وعده غذایی در طول سال تحصیلی صرف نکرده باشند ، به طور ماهیانه کسر می گردد. با یک حساب سرانگشتی درمی یابیم هزینه خدمات این دانشگاه پس از پردیس های بین الملل دانشگاه های دولتی ،حائز رتبه دوم و بالاتر از دانشگاههای شهریه پرداز ای همچون آزاد پیام نور و غیر انتفاعی قرار می گیرد!

مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجو معلمان و آسیب شناسی در آموزش عالی

( ماده ۷ اساسنامه و ماده ۴ آیین نامه داخلی هئیت امنای دانشگاه فرهنگیان )

به موجب بند ب ماده ۲۰ قانون پنجم توسعه تصمیم گیری های مالی و معاملاتی در اختیار هیئت امنای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی است و این کسر ۴۵ % نیز در اولین نشست هیئت امنای دانشگاه فرهنگیان در تاریخ ۱۳۹۱/۰۴/۲۴ تصویب گردیده است و هر گونه تغییر در این کسر از حقوقِ بی معنی که به نوعی دست بردن در جیب دانشجویان محسوب می‌شود ، منوط به تصویب هیئت امنا است و خانواده دانشگاه فرهنگیان این روزها چشم انتظار تشکیل جلسه هیئت امنا جهت اصلاح این مصوبه ظالمانه است . اما برای درک بهتر مضالم و بی قانونی ها بهتر است نگاهی دقیق تر به هیئت امنای دانشگاه فرهنگیان و مصوبه اولین نشست آن داشته باشیم. مطابق با ماده ۷ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان مصوب ۱۳۹۰/۱۰/۰۶ شورای عالس انقلاب فرهنگی ( و پیش از اصلاح و الحاق تبصره ای به این ماده مبنی بر ریاست وزیر آموزش و پرورش بر جلسات هیئت امنا در غیاب رئیس جمهور به تاریخ ۱۳۹۲/۱۲/۰۶) رئیس جمهور ریاست هیئت امنای دانشگاه فرهنگیان را برعهده دارد و مطابق با آیین نامه داخلی هیئت امنای دانشگاه فرهنگیان (که البته در جلسات بعدی مصوب شده است!) و آیین نامه داخلی هیئت امنا های دانشگاه ها ابلاغی از سوی وزارت عتف(آیین نامه تیپ) ، جلسات هیات امنای دانشگاه ها با حضور رئیس هیئت امنا و حضور دو سوم اعضا رسمیت می‌یابد و مصوبات با رای نصف به علاوه یک تن حاضرین معتبر است . این در حالی است که در جلسه یاد شده به تاریخ ۱۳۹۱/۰۴/۰۲۴ محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری وقت غایب بوده و به جای نام او در مصوبه هیات امنا نام محمدرضا رحیمی معاون اول وی به چشم می‌خورد که جای امضای او نیز خالی است! به دیگر سخن ، ساده تر و به لحاظ حقوقی نه تنها مصوبه کسر از حقوق دانشجویان بلکه تمامی مصوبات اولین جلسه هیئت امنای دانشگاه فرهنگیان به دلیل عدم رعایت شرط حضور رئیس هیئت امنا و عدم رسمیت جلسه ، رسمیت نداشته و این مصوبات اعتبار اجرایی ندارد!

مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجو معلمان و آسیب شناسی در آموزش عالی

 

( عدم حضور محمود احمدی نژاد در نخسیت جلسه هیئت امنای دانشگاه فرهنگیان که به معنی عدم رسمیت جلسه است. )

حتی به فرض صحت برگزاری و رسمیت آن جلسه نیز ، پیوست مربوط به کسر از حقوق در این مصوبه هیئت امناء (پیوست دوازدهم که موارد مورد اشاره آن در تصویر مشخص است) اشاره بر این دارد که دانشجویانی که از خدمات استفاده ننمایند کسر هزینه ای نیز پرداخت نکرده و همچنین موارد هزینه کرد کاملا تعیین شده است ، در حالی که امروزه کسر از حقوق دانشجویان در زمینه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته و حتی به خدماتی که موضوع دریافت آن هزینه است نیز تخصیص نمی یابد.
اگرچه بعدا و در جلسه ای به تاریخ ۱۳۹۴/۰۷/۰۸ میزان کسر از حقوق دانشجویان یک ماه و نیم افزایش یافته و حتی استثنائات قبلی نیز نادیده گرفته شد که با تلاش فعالین صنفی وقت مورد اجرا در نیامد.

مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجو معلمان و آسیب شناسی در آموزش عالی

البته ایرادات حقوقی این چنینی در ساختار و مصوبات هیات امنا دانشگاه فرهنگیان محدود به نخستین جلسه آن نمی شود. جلسات بعدی هیئت امنا در دولت های یازدهم و دوازدهم بوده است وعلی‌رغم عدم حضور حسن روحانی در تمامی جلسات هیئت امنای این دانشگاه تا به اکنون ، نام ایشان به عنوان عضو حاضر در جلسه در تمامی مصوبات قید شده است در حالی که مصوبات بعداً به حضور ایشان رسیده و به توقیع رئیس‌جمهور می‌رسد! از دیگر ایرادات می‌توان به وقفه های بیش از شش ماهه درتشکیل جلسات هیئت امنا یاد کرد که بر خلاف اساسنامه دانشگاه و آیین نامه داخلی دانشگاه فرهنگیان است. به نظر تشکیل چندباره جلسه هیئت امنا نیز مادامی که عزم جدی و عملی در رسیدگی به مطالبات این دانشگاه وجود نداشته باشد راه به جایی نخواهد برد و انتظار تحولات اساسی تنها با تشکیل یک جلسه هیات امنا در نبود پشتیباتی مالی و معنوی کافی از سوی قوای اجرایی و تقنینی بیهوده و عبث می نماید.

مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجو معلمان و آسیب شناسی در آموزش عالی

( امضای رئیس جمهور غایب در جلسات به عنوان عضو حاضر در جلسه )

دانشگاه فرهنگیان اگرچه دانشگاه ماموریت گرا و پر اهمیت در کلام مسئولین کشوری و مدیران آموزش عالی است ، در عین حال بزرگترین و تنها دانشگاه دولتی است که از سرانه های غذایی و رفاهی و برخی پشتیبانی‌های صندوق رفاه دانشجویان بی‌بهره است. برای مثال دانشجویان این دانشگاه چنانچه وعده غذایی را رزرو کرده باشند یا نه ، می بایست هزینه آن را پرداخت نمایند(!) و در رابطه با شرایط اسکان نیز معافیتی تنها برای ۲۰ درصد از دانشجویان این دانشگاه به شرط سرپرستی خانوار یا تاهل و یا فاصله محل زندگی و تحصیل بیش از ۳۰ کیلومتر وجود دارد تا از حضور در خوابگاه ها و پرداخت هزینه آن معاف شوند و کسر از حقوق ایشان به ۲۵% بدل گردد. برای ۸۰ درصد مابقی جمعیت دانشجویی حضور در خوابگاه هایی با میانگین عمر نیم قرن و عمدتاً ساخته شده در پیش از انقلاب ، و در اتاق‌هایی آسایشگاهی با جمعیت نزدیک به ۲۰ نفر یا در بهترین حالت اتاق های 8 نفره الزامی است. حال آنکه بیشترین رشد تاسیس دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و فراهم سازی زیرساخت های لازم در مراکز استان ها و شهرستان ها پس از انقلاب اسلامی بوده است ، و اگر عزم جدی در پرداختن به تربیت معلم وجود می‌داشت قطعاً طی دوران ۴۰ ساله پس از انقلاب شاهد گسترش کیفی این مراکز به لحاظ سخت‌افزاری و نرم‌افزاری می‌بودیم. البته تلاش ها در خانواده دانشگاه فرهنگیان و مدیران دانشگاهی این مجموعه ادامه دار است اما کم لطفی ها و بی مهری ها در فضای سیاست‌زده آموزش و پرورش عمومی و آموزش عالی حرکت این قطار حیاتی را نه‌تنها با کندی مواجه کرده است که بسیاری نیز از درون دولت و آموزش عالی با مشاهده کوچکترین حرکت و پیشرفت در این مجموعه سنگ اندازی ها را با تمام قوا شروع می‌کنند. به تازگی طرحی از سوی رئیس این دانشگاه ، دکتر حسین خنیفر ، موسوم به طرح ۳۱-۱۰۰ یا تاسیس ۳۱ مرکز دانشگاه فرهنگیان با مساحت ۱۰۰ هکتاری در مراکز استان ها ارائه شده است اما تنها حمایت قوی و موجود از این طرح توسط خیرین صورت می گیرد و جای خالی وزارت آموزش و پرورش و وزارت عتف به شدت احساس می شود. بسیاری از دانشجومعلمان در حال حاضر در مراکزی تحصیل می کنند که از مدارس محل کار آنها در آینده کمبود هایی جدی تر دارد .

دانشجویان این دانشگاه تنها در حوزه‌های رفاهی درگیر کاستی‌ها نیستند. در زمینه حقوق آموزشی و پژوهشی نیز ضعف هایی وجود دارد که نخستین آن سرانه آموزشی و نسبت اساتید به دانشجویان است. ۷۰ هزار دانشجو معلم در حال تحصیل و بیش از ۵۰ هزار دانش آموخته این دانشگاه در ۱۰۰ دانشکده(پردیس/مرکز) این دانشگاه ، مجموعا تحت آموزش و راهنمایی کمتر از ۱۰۰۰ عضو هیئت علمی رسمی بوده اند و باقی اساتید به‌صورت مدعو و یا معلمین شاغل در آموزش و پرورش با مدارک کارشناسی ارشد و معدود معلمین واجد مدرک دکترا به امر تدریس در دانشگاه فرهنگیان پرداخته اند.

مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجو معلمان و آسیب شناسی در آموزش عالی

اگرچه این دانشگاه در بخش عمده‌ای از بودجه خود وابسته به وزارت آموزش و پرورش است و در قوانین اجرایی و دانشگاهی زیرنظام وزارت علوم، تحقیقات و فناوری محسوب می شود و در واقع می بایست مورد حمایت هر دو وزارتخانه مهم کشور باشد، اما محروم تر از دانشگاه های وابسته به تنها وزارت عتف یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به گذران امور می پردازد. مطالبات دانشجویی و کنش های صنفی نیز در این دانشگاه از چارچوبی خاص خارج نمی شود و به جهت وابستگی شغلی محصلین این دانشگاه به قوه مجریه یعنی تعهد ۸ ساله ایشان به وزارت آموزش و پرورش و رصد از سوی گزینش ادارات کل آموزش و پرورش استان ها ، امکان ابتکار عمل و رساندن صدای خویش را همچون دیگر دانشگاه ها نداشته و ندارند.

امید است متانت و وجهه معلمی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مورد سوء استفاده مقامات و مسئولین قرار نگیرد و حقوق اولیه ای همچون امکان تشکل یابی و آزادی برابر با دانشجویان دانشگاه‌های دیگر ، امکان انتخاب پوشش و نه الزام یک نوع پوشش خاص ، مقررات رفت و آمد برابر با دیگر دانشگاه ها ، بهره مندی از برترین اساتید کشور همچون نظام های تربیت معلم برتر در دنیا ، و مهمتر از همه تخصیص سرانه غذایی و رفاهی به دانشجویان انسان ساز این دانشگاه ، به سرعت برقرار گردد. و در نهایت با به کارگیری پشتیبانی های فراسازمانی و استفاده از ظرفیت های کشور در رفع مشکل برخورداری دانشجومعلمان از فضاهای آموزشی، پژوهشی، ورزشی، خوابگاهی و غذاخوری در شان دانشجویان دانشگاه همت بگمارند و محدودیت تک جنسیتی بود نیز با ساخت مراکز جامع تربیت معلم در استان ها مرتفع گردد.

مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجو معلمان و آسیب شناسی در آموزش عالی

 این نوشته نه در نکوهش کمبود های دانشگاه فرهنگیان، که در مذمت کم لطفی ها و بی مهری ها به نظام تربیت معلم کشور به رشته در آمده است و نگارنده به عنوان عضوی قدیمی از خانواده دانشگاه فرهنگیان امیدوار است دلسوزان آموزش عالی و آموزش و پرورش و کسانی که به سرنوشت فرزندان خود اهمیت میدهند توجه بیشتر دولت و وزارت عتف را به این دانشگاه معطوف نمایند.

همچنین از مدیران دانشگاهی به ویژه شخص وزیر علوم، تحقیقات و فناوری درخواست دارم وظایف وزارتخانه تحت امر خود را در قبال حقوق مسلم و اولیه این دانشجویان همچون دیگر دانشگاه های زیرمجموعه آن وزارتخانه ، محترم شمرده و در اسرع وقت به آنها جامه عمل بپوشاند.

شوراهای صنفی دانشجویان کشور


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجو معلمان و آسیب شناسی در آموزش عالی

منتشرشده در یادداشت

پیام نوروزی صدای معلم در سال 1399

سال 1398 هم به پایان رسید .

این سال نیز مانند سنوات پیشین با فراز و نشیب های بسیاری همراه بود به ویژه برای جامعه ای که توسعه نیافته بوده و هنوز تکلیف خود را در برزخ " سنت " و " مدرنیته " مشخص نکرده است .

شاید چند رویداد مهم و فراموش نشدنی این سال برای بسیاری از معلمان مهم بود .

نخست افزایش تبعیض معنادار ، غیرمنطقی و غیرقابل تحمل بین معلمان با سایر کارمندان به ویژه نیروهای اداری و ستادی و نیز حذف " رتبه بندی نیم بند معلمان " بود که همه آنان را مثل هم نمود .

و مهم تر از آن مواضع ضعیف و غیراقناع گرانه وزیر آموزش و پرورش به عنوان بالاترین مقام اجرایی این وزارتخانه بود که انتظار می رفت مدافع حقوق قانونی معلمان باشد .

هر چند « صدای معلم » به عنوان رسانه مستقل و مدنی در حوزه آموزش بر این باور است که هنوز درک  و تعریف درستی از اقتصاد آموزش و پرورش حاصل نشده است .

مسائل برجام ، افزایش تحریم ها و وضعیت FATF  آینده مبهم و نگران کننده ای را پیش روی اقتصاد ایران گشوده است که " اقتصاد آموزش " نیز زیرمجموعه ای از آن به شمار می رود .

هر چند امیدواریم که فرمول حکمرانی در کشور ما به اشکال علمی ، جهانی و مردمی آن نزدیک شده و فاصله " ملت " و " حکومت " در سایه تشکیل " حوزه عمومی " در جامعه مدنی به حداقل برسد .

و از این ها گذشته شیوع " ویروس کرونا " در جامعه ایران و جهان بود .

از پنهان کاری مسئولان و مرجح بودن انجام مناسک سیاسی بر جان شهروندان گرفته تا لجبازی های بی پایان جامعه عجول ، فاقد تدبیر و نزدیک بین ایرانی که بر خلاف سایر جوامع این بیماری مرگبار را دست کم گرفته و با شلوغ کردن خیابان ها ، بازارها ، بزرگراه ها و... نشان دادند که هنوز در ابتدای راه هستیم و ناگزیر به آزمون و خطا .

این رسانه از کادر درمانی بیمارستان ها و مراکز درمانی که " از خود گذشتند " و برخی از آنان جان خود را تقدیم دیگران کردند تشکر و قدردانی می کند و در برابر آن " ایثارها " سر تعظیم فرود می آورد .

همچنین از شهروندانی که به توصیه ها مبنی بر " قرنطینگی خانگی " احترام گذشته و به وظایف مدنی و شهروندی خویش عمل نمودند .

در این میان درگذشت همکاران ما در اقصی نقاط کشور موجب اندوه خاطر جامعه ی آموزش و پرورش شد .

« صدای معلم » صمیمانه درگذشت این فرهنگیان را به خانواده های آن تسلیت می گوید و امیدوار است که سال 1399 گشایشی نو بر فصل " تفکر محوری " و " مطالبه گری مدنی " جامعه ایرانی باشد .

این رسانه مطابق روال سال های پیشین آماده دریافت مطالب ، یادداشت ها ، گزارش ها و نظرات فرهنگیان در حوزه " آموزش "  در ایام نوروز می باشد .

معلمانی که در سال جدید دیگر در کنار خانواده هایشان نیستند :

حسین غفاری- معاون پرورش آموزش و پرورش ناحیه دو قم

سعید مغازه‌ای- معاون دبیرستان امام صادق قم

محسن اسحاقیان- کارپرداز اداره کل آمورش فنی و حرفه‌ای قم

جعفرقلی اله‌یاری- بازنشسته آموزش و پرورش قم

حسین درامامی- بازنشسته آموزش و پرورش قم

غلامعباس ابراهیمی- معاون سابق هنرستان رجایی قم

حسین ملایی- بازنشسته آموزش و پرورش قم

مرضیه تقوی‌زاده- دبیر شیمی هنرستان‌های قم

محمدحسین سبزعلی- معلم تهران

شهرام راهور- معلم گیلان

محمدباقر علیزاده- معلم گیلان

افشین جمالی- معلم گیلان

احمد حکیمان- معلم قزوین

پرویز رحمانی- معلم قزوین

سپهدار علیاری- معلم قزوین

لیلا میرعیسی خانی- معلم تهران

حجت‌الاسلام احمد خسروی- مسئول روابط عمومی مدارس صدرا

علی کریمی- معلم گیلان

آرمین رحیمی‌پور- معلم گیلان

سیدمجتبی فاضلی- معلم بازنشسته قم

محمود بنایی- معلم گناباد در استان خراسان رضوی

پیام نوروزی صدای معلم در سال 1399

پایان دفتر/

منتشرشده در گفت و شنود

گروه استان ها و شهرستان ها/

مصادیق استفاده از ظرفیت و تجربیات ارزنده بازنشستگان فرهنگی در اتاق های فکر آموزش و پرورش کجاست

پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان لرستان نوشت : ( این جا )

مدیرکل آموزش و پرورش استان لرستان در سومین ویدئو کنفرانس با مدیران و روسای آموزش و پرورش شهرستانها و مناطق استان با اشاره به نائل شدن تعدادی از فرهنگیان شریف استان در اواخر سال جاری به بازنشستگی و پایان خدمت کاری خود در دستگاه تعلیم و تربیت گفت: هنر مدیران کارآمد ما بایستی در استفاده از ظرفیت و تجربیات ارزنده بازنشستگان فرهنگی در اتاق های فکر و تبادل تجربه باشد چرا که تجربیات گرانبهای این عزیزان حاصل سالها کار و خدمت صادقانه در نهاد مهم و اثرگذار آموزش و پرورش بوده و در این رابطه از عالی ترین خدمتگزار تعلیم و تربیت تا دیگر مجموعه های ستادی استان با افتخار پذیرای مشاوره ها و اندیشه های ارزشمند بازنشستگان فرهیخته فرهنگی استان هستیم. "

در حال حاضر نگاه غالب وزارت آموزش و پرورش به ظرفیت معلمان بازنشسته استفاده از آنان برای پر کردن کلاس های خالی است تا دانش آموزان بدون معلم نمانند .

حال پرسش این است که اگر معلمی ظرفیت و پتانسیل تدریس دارد اساسا چرا بازنشسته می شود ؟

" کیفیت آموزشی " در کجای این فرآیند تعریف و تبیین شده است ؟

آیا فرسودگی شغلی در حرفه معلمی مورد ارزیابی دقیق و تصمیم گیری قرار می گیرد ؟

آیا " هدف " می تواند " وسیله " را توجیه کند ؟

وزارت آموزش و پرورش به طور شفاف و عملیاتی اعلام کند که تاکنون از چه میزان تجارب معلمان بازنشسته در " اتاق های فکر " این نهاد استفاده کرده است ؟

آیا این قبیل سخنان و عبارات تعارف نیست ؟

اگر منظور " نیروهای اداری و ستادی " است که اولا رقم ناچیزی را شامل می شود و دوم آن اگر این نیروها حامل " فکر " بودند در همان دوران " شاغل بودن " آن را اجرایی می کردند و این همه شکاف و فاصله میان ستاد و صف نبود .

فرآیند جذب و استخدام معلمان باید در این وزارتخانه به گونه ای باشد که نخبگان و بهترین ها با حس " تعهد شغلی "و " مطالبه گری آگاهانه " جذب این حرفه شوند .

پایان گزارش/


مصادیق استفاده از ظرفیت و تجربیات ارزنده بازنشستگان فرهنگی در اتاق های فکر آموزش و پرورش کجاست

منتشرشده در بازنشستگان

گروه رسانه/

دبیرکل کانون دانشگاهیان خراسان رضوی، محمد صادق جوادی حصار، در تاریخ دوشنبه 19 اسفندماه 98، نامه ای با بیش از هزار و پانصد امضای دکتر معلمان شاغل در آموزش و پرورش،  خطاب به رئیس جمهور  به منظور پیگیری حقوق دکتر معلمان ارسال داشت. ( این جا )
دومین نامه ی ایشان خطاب به  وزیر آموزش و پرورش در تاریخ 24 اسفندماه 98 جهت پیگیری زودهنگام حقوق معلمان و  بررسی اعتراضات اخیر معلمان  سراسر کشور ، ارسال شد .

متن کامل این نامه که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است.

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 27 اسفند 1398 14:38

اعتراض به احکام اسفند 98 معلمان

مازندران

منتشرشده در نامه های دریافتی

تفکر نقادانه حداکثری و تناقضات و تعارضات بی پایان ایرانی

ریچارد پُل شاید برجسته‌ترین استاد در زمینه آموزش تفکر نقادانه (Critical thinking)  تا به اکنون باشد. کتاب‌های مختلفی در زمینه‌های مختلف و مرتبط با این موضوع به همراه همسر روان‌شناس‌اش (لیندا الدر) نوشته و دوره‌های آموزشی بسیار زیادی را برای دانشجوها، استادهای دانشگاهی و عموم مردم برگزار کرده است.

یکی از مفاهیم بسیار مهم پُل در زمینه تئوریزه کردن استنباط‌اش از این موضوع، «تفکر نقادانه حداکثری» است. پُل این مفهوم را در معنای به‌کارگیری این مهارت فکری در ارتباط با باورها، نگرش‌ها و فکرهای خود به کار می‌بست. به عبارتی اگر ما صرفا نقاد اندیشه‌ها، گفته‌ها و نوشته‌های دیگران باشیم، تفکر نقادانه را در وضعیت حداقلی آن به کار بسته‌ایم. اما استفاده‌ی حداکثری این توان‌مندی، زمانی‌ست که آن‌را متوجه دنیای ذهنی خودمان کنیم، اندیشه‌ها و افکار و کردار خودمان را منصفانه و گاه حتا بی‌رحمانه نقد کنیم و به دنبال بهبود بخشیدن به وضعیت انسانی خودمان باشیم.

یکی از موقعیت‌های مناسب برای تفکر نقادانه حداکثری همین دیروز و دیشب بود. بیشتر کسانی که دیروز دور آتش چهارشنبه‌سوری گرفتند و ترقه در کردند، به احتمال قوی جزو همان‌هایی بودند که شدیدترین اعتراض‌ها را نسبت به کسانی داشتند که برای ورود به حرم درهای بسته را با زور و تهدید باز کردند و داخل شدند!  ما با شدتی هر چه تمام گرفتار تناقضیم. از طرفی به افراطیون حرم فحش می‌دهیم و آن‌ها را مسببین اصلی جهان سومی بودن‌مان می‌دانیم، ولی وقتی پای ترقه و آتش چهارشنبه‌سوری برسد، آن را ضمن رعایت احتیاط، خیلی هم موضوع خطرناکی تشخیص نمی‌دهیم!
در جمعیت‌های زیادی دور هم جمع شدن به بهانه جشنی باستانی، آن‌هم در این وضعیت بحرانی و مهم، همان‌قدر چندش‌آور و آزاردهنده است، که ادعای « از این در به بعد ویروس داخل نمی‌شود، اینجا شفاخانه است ، کسی مریض نمی‌شود!» .

من مدتهاست باور به این دارم که گرفتار شدن در تناقض، و عامدانه یا غیر عامدانه رفتارها و باورهای متناقضی را در خود جمع کردن، یکی از آسیب‌زننده‌ترین گرفتاری‌های فردی و یکی از جلوه‌های بارز عقب‌ماندگی فرهنگی در سطح اجتماعی است.
مثل همان شهرک معروف در تهران که همین دو سه روز پیش در وضعیتی مشابه با آپارتمان‌نشین‌های ایتالیایی، ترانه‌ی ابی را دسته‌جمعی از خانه‌هایشان هم‌سرایی می‌کردند، اما به یک‌باره شب چهارشنبه‌سوری قرنطینگی را به حالت تعلیق در آوردند و دور هم جمع شدند!

تفکر نقادانه حداکثری و تناقضات و تعارضات بی پایان ایرانی

ما با شدتی هر چه تمام گرفتار تناقضیم. از طرفی به افراطیون حرم فحش می‌دهیم و آن‌ها را مسببین اصلی جهان سومی بودن‌مان می‌دانیم، ولی وقتی پای ترقه و آتش چهارشنبه‌سوری برسد، آن را ضمن رعایت احتیاط، خیلی هم موضوع خطرناکی تشخیص نمی‌دهیم!

گاهی باید به خودمان یادآوری کنیم که می‌توانیم نقادهای خوب همه باشیم، جز خودمان! گاهی باید بدانیم خودمان هم جزو همان معضلی هستیم که از آن شاکی شده‌ایم.
ما گاهی با شدت هر چه تمام، جزو مسائل اصلی زندگی خودمان‌ایم.
گاه نوشته ها


تفکر نقادانه حداکثری و تناقضات و تعارضات بی پایان ایرانی

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور