صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

انتقاد مدیر صدای معلم در مورداطلاعیه روابط عمومی مدیریت آموزش و پرورش بیرجند و شبکه شاد

" با سلام و احترام

کشور در شرایط خاصی است ، ولی مردم حافظه بسیار خوبی دارند و با دقت همه رفتارها را زیر نظر دارند ....

*عده ای قلیل و اندکی از معلمان و مدیران در منزل نشسته اند و در کنار خانواده ، تنها دغدغه آن ها این است که لپ تاپ و گوشی هوشمندشان چگونه در اختیار فرزندانشان باشد که هم خودشان تدریس کنند و هم فرزندانشان از آموزش ها برخوردار شوند و مدام پیگیرند که هزینه اینترنت شان را دیگران تامین کنند و همه حق و حقوق و اضافه کاری کلاس های نرفته را دریافت کنند ، هر روز بیانیه ی جدیدی را برای مقابله با بازگشایی مدارس و یا آموزش مجازی می دهند و هزاران بهانه دیگر ....

*عده ی عظیمی نیز صادقانه و با اخلاص به مانند کادر پزشکی و درمانی ، کارکنان شهرداری ، کارگران تولیدی ، پلیس و غیره که در صف اول خطر هستند و روزهای متمادی در کنار خانواده نبوده و هر لحظه با خطر دست و پنجه نرم می کنند ؛ تاکنون در هیچ بیانیه ای و نوشته ای حرف از اضافه کار و فوق العاده و...  نمی زنند ؛ دغدغه شان سلامت مردم و کم کردن از آلام و دردها و رفع نیازهای آن هاست .

به نظر ، کدام یک مورد احترام جامعه قرار گیرند ؟ آیا این مسئولان که به نظر می رسد فقط زورشان به معلمان و مدیران می رسد این پرسش را مطرح کرده  و می کنند که چرا در مورد ورود و شیوع " ویروس کرونا " این همه پنهان کاری صورت گرفت ؟

برای کدام یک مردم باید برپا باشند ؟

کدام یک باید گروه مرجع جامعه باشند ؟

! خانواده ی آموزش و پرورش باید مراقب باشند سرمایه اجتماعی خودش را به رفاه طلبی عده ای قلیل بی مسئولیت و تنبل نفروشد .

این متنی است که روابط عمومی مدیریت آموزش و پرورش بیرجند در کانال " ایتا " منتشر کرده است .

این را یکی از دوستان برای من ارسال کرد .

لازم می دانم در این مورد برخی موضوعات و نکات را مرور کنم .

1- متن بالا را پس از اصلاح و ویرایش دستوری و نگارشی باز نویسی کردم .

البته متن اصلی در زیر آمده است .

انتقاد مدیر صدای معلم در مورداطلاعیه روابط عمومی مدیریت آموزش و پرورش بیرجند و شبکه شاد

این همه اغلاط و اشتباهات نگارشی و دستوری واقعا موجب تعجب و تاسف است .

نخستین پرسش  آن است که آیا نباید مسئولان آموزش و پرورش و به ویژه جای مهمی مانند " روابط عمومی " که ارتباط  زنده و پویا با جامعه و متن آموزش و پرورش دارند ؛ از حداقل سواد رسانه ای و آموزشی در نگارش مطالب برخوردار باشند ؟

به نظر می رسد ؛ « بی سوادی » به همه سطوح آموزش و پرورش رخنه کرده است .

2- پرسش دیگر این است که  مبنا و استناد آماری این اداره برای استفاده از " عده ای قلیل و اندکی از معلمان و مدیران " و نیز آن " عده ی عظیم " چیست و از کجا استخراج گردیده است ؟

بسیاری از مسئولان و مقامات عادت به " عددسازی " و " آمار سازی " دارند و تصور می کنند بقیه نیز بر حسب موقعیت و سطح اداری و مدیریتی باید حرف آن ها بی چون و چرا قبول کنند .

این می تواند مدعای اثبات این فرضیه در دستگاه آموزش باشد که مدیران و مقامات حتی با الفبای " پژوهش " هم آشنایی ابتدایی ندارند .

3- « صدای معلم » از همان ابتدای اسفند ماه که مدارس تعطیل شدند گفت و گوهایی را با برخی اساتید و اعضای هیات علمی دانشگاه ها انجام داد که بعضا مورد انتقاد برخی از معلمان و مخاطبان این رسانه هم  قرار گرفت . ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا )

در یکی از این گفت و گو چنین آمده بود :

" به نظر مي‌رسد بهترين تصميم آماده سازي محيط مدارس و آموزش بهداشت براي رعايت بهداشت و انجام فعاليت آموزشي است.

بايد توجه داشت كه تعطيلي مدارس در كل كشور براي چند هفته مي تواند پيامدهاي زيانباري داشته باشد و در مورد فايده آن ترديد جدي وجود دارد. اگر موردی در شورای معلمان مدرسه مصوب می شود سیستم اداری و ستادی باید به آن احترام بگذارد .

يكي از پيامدهاي قابل انتظار نوعي لوث مسئوليت و تضعيف هر چه بيشتر اتوريته نظام  مركزي سلامت است.

تعطيلي مدارس تنها به معناي متوقف شدن فعاليت‌هاي آموزشي نيست بلكه نوعي اعلام فاجعه و توقف بسياري از فعاليت‌هاي اقتصادي و اجتماعي است. لذا بايد ديد مردم و ساير كشورها چه معنايي به اين امر خواهند داد و چگونه رفتار خواهند كرد. "

پیش تر نیز که مسئولان و مقامات مختلف به دلایلی مانند حوادث آبان ماه ۹۸، سقوط هواپیمای اوکراینی، تشییع سردار شهید سلیمانی ، آلودگی هوا و... مدارس را تعطیل می کردند انتقادات مستمر و کارشناسی نسبت به این تصمیمات و مراجع ذی ربط داشته ام و صدای معلم در گزارش های متعدد این تصمیمات را مورد انتقاد قرار داده است .

بارها بر " کوتاه بودن دیوار مدارس " در این موارد تاکید کرده و خواهان بازنگری جدی و اساسی در " زمان آموزش " در نظام آموزشی ایران بر اساس یافته ها و مستندات مراکز پژوهشی و تجارب کشورهای توسعه یافته شده ام .

اما آیا معلمان حق ندارند از مسئولان ، برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان پرسش کنند که آن همه تبلیغات و پروپاگاندا برای هوشمندسازی مدارس چه شد و کجا رفت ؟

انتقاد مدیر صدای معلم در مورداطلاعیه روابط عمومی مدیریت آموزش و پرورش بیرجند و شبکه شاد

آیا حق ندارند بپرسند که آن همه هزینه و تبلیغات برای " تلویزیون تعاملی سینا " برای چه بود و چرا فرد و یا مقامی در این موارد پاسخ گو نیست و شفاف سازی نمی کند ؟

آیا حق ندارند پرسش کنند که آیا زیر ساخت های لازم برای آموزش آنلاین به عنوان " آموزش مکمل " فراهم شده است و اگر در این زمان طولانی کسی به آن ها نپرداخته است ؛ چه کسی مقصر است ؟

انتقاد مدیر صدای معلم در مورداطلاعیه روابط عمومی مدیریت آموزش و پرورش بیرجند و شبکه شاد

« صدای معلم » بارها و در گزارش های متعدد خواهان شفاف سازی در مورد " شبکه شاد " شده است . ( این جا )

آیا حق نداریم پرسش کنیم که  اطلاعات شناسنامه ای و شخصی مدیران ، دانش آموزان و معلمان در " سامانه  سناد " برای چه باید اخذ شوند در حالی که وزارت آموزش و پرورش و ادارات در پرونده های پرسنلی این اطلاعات را به حد " کفایت " در اختیار دارد ؟

آیا حق نداریم پرسش کنیم که این همه شعار و تبلیغاتی که در مورد " مدرسه محوری " داده می شود کجا باید مورد استناد و عمل قرار گیرد ؟

اگر قرار است مدرسه محوری باشد و معلمان  آزادی و استقلال عمل داشته باشند دیگر نیازی به دخالت اداره در این گونه مسائل نیست .

اگر موردی در شورای معلمان مدرسه مصوب می شود سیستم اداری و ستادی باید به آن احترام بگذارد .

وظیفه و ماموریت اداره و وزارتخانه باید فقط  و فقط  نظارت  بر روندها و فرآیندها باشد .

تصدی گری و دخالت تا این حد به هیچ وجه منطقی نبوده و قابل قبول نیست .

این جنس دخالت ها از دو چیز می تواند ناشی شود :

نخست آن که وزارتخانه می خواهد با حفظ اقتدار سازمانی بگوید که من هنوز همه کاره ام و همه چیز باید به تایید و تصویب من برسد . بسیاری از مسئولان و مقامات عادت به " عددسازی " و " آمار سازی " دارند و تصور می کنند بقیه نیز بر حسب موقعیت و سطح اداری و مدیریتی باید حرف آن ها بی چون و چرا قبول کنند .

طبیعی است که مباحثی مانند تمرکززدایی هم فقط در حد شوخی باقی می ماند .

دوم آن که وزارتخانه به مدرسه ، ارکان آن و توانایی های معلمان اعتمادی ندارد .

اگر فرضا معلمان سواد رسانه ای ندارند و یا آموزش رسانه ندیده اند و یا برخی از آن ها حتی نمی دانند که ای میل چیست و یا چگونه ساخته می شود و یا مدیریت یادگیری و تولید محتوا را بلد نیستند و... ؛ انگشت اتهام را باید نخست سوی کسانی گرفت که در کمال ناکارآمدی و سوء مدیریت ، آموزش های ضمن خدمت و مجازی معلمان را آغشته به " آموزش ایدئولوژیک " کرده اند و فرصت تنفس طبیعی و خلاقیت و زایش را از مدرسه و معلمان گرفته اند .

در یادداشت پیشین با عنوان : " معلم آنلاین محور توسعه پایدار است " نوشتم : ( این جا )

"در مورد دوم که انعکاس بسیار فراتر وسیع تری داشت ، استفاده از کلمه " آیلاند " به جای " آنلاین " بود . مشکلات و معضلاتی که در " آموزش حضوری " مشاهده می شوند به همان صورت و حتی در وضعیت " بدتر " در آموزش مجازی بازتولید خواهند شد مگر آن که مفاهیم و سازها در حوزه " آموزش " توسط کارشناسان و متخصصان و کاربلدان مورد بازتعریف و نوسازی قرار گیرند .

در مورد مشابه باز هم این پرسش را از مسئولان و مقامات و برنامه ریزان و تصمیم گیران مطرح می کنم :

آیا معلمی که با 67 سال سن و بعد از 17 سال گذشت از زمان بازنشستگی تلفظ کلمات را به درستی نمی داند و برخی ها سعی کردند آن را با مشکلات گویشی و تلفظ و... پیوند بزنند می تواند افتخاری برای نظام آموزشی و معلمی باشد که قرار است نقش " رهبر آموزشی " و تسهیل گر را در سازمان یاد دهنده - یادگیرنده ایفا کند ؟

نگارنده خود به عنوان " یک معلم " از حس مسئولیت شناسی و بی تفاوت نبودن این معلم تشکر و دفاع می کند اما پرسش این است که آیا این نظام آموزشی هنوز نمی داند که دانستن یک زبان خارجی و آن هم انگلیسی در دنیای امروز و حتی بر اساس استانداردهای یونسکو یک الزام مهم برای " با سواد بودن " و " زیست شهروندی " در دنیای مدرن و پیوند با الزامات مدرنیته است ؟

آیا وزیر آموزش و پرورش موضع ضعیف و مبهم خویش را در مورد طرح حذف آموزش زبان انگلیسی از مدارس دولتی فراموش کرده است ؟

زمانی که از ایشان در مورد این طرح پرسش شد  بدون آن که نظر صریح خود را بیان کند آن را به شورای عالی آموزش و پرورش محول کرد که زیر نظر او فعالیت می کند !

فارغ از حرف ها و شعارهای تبلیغاتی و کلیشه ای که توسط مسئولان و در سطوح مختلف ارائه می شود و فاقد یک منطق مشخص  و نیرومند برای تعریف و تبیین آموزش در مدار توسعه است این پرسش اساسی مطرح است که آیا چنین معلمانی هر چند دلسوز ، زحمت کش  و فداکار می توانند الگوی دانش آموزان فردا قرار گرفته و اقتدار سازمانی برای معلم در جریان تدریس و کنش های یادگیری ایجاد کنند ؟

این که در چنین سیستمی سواد رسانه ای معلمان در فضای غالب آموزش و پرورش محدود به استفاده از سامانه ال تی ام اس شده و آن ها نمی توانند دانش خود را در حوزه های مختلف و با زبان " جهانی " به روز کنند انگشت اتهام را باید به کدامین سو نشانه رفت ؟

فعلا پوپولیسم سکه رایج و نقدی است که هنوز در جامعه ما مشتری دارد . "

انتقاد مدیر صدای معلم در مورداطلاعیه روابط عمومی مدیریت آموزش و پرورش بیرجند و شبکه شاد

چگونه است که وزارت آموزش و پرورش در مورد دانشگاه فرهنگیان وارد مباحثی مانند " برون سپاری " می شود اما حاضر نیست استقلال حرفه ای معلمان و مدارس را در زمینه آموزش مجازی به رسمیت بشناشد و یا حداقل به آن اعتماد کند ؟

« صدای معلم » در یکی از گزارش ها مطرح کرد : ( این جا )

" تدریس آنلاین ابزارها و قواعد خاصی دارد. مثلا تدریس آنلاین رسمی از طریق سیستم LMS امکان پذیر است.

" باید به مدیران محترم وزارت آموزش و پرورش یادآوری کرد که تدریس آنلاین رسمی فقط از طریق ال ام اس ها ممکن است. چطور شده که بیست سال بیشتر است که شعار هوشمند سازی مدارس سر داده می شود ولی آموزش و پرورش هنوز یک lMS فارسی درست و حسابی برای تدریس آنلاین معلمان طراحی و تدوین نکرده است ؟ " ( این جا )

چه کسی باید در این مورد پاسخ گو باشد ؟

آیا اگر کسی این پرسش ها را مطرح کرد کار اشتباهی انجام داده و سرمایه اجتماعی خویش را  به زعم آقایان فروخته است ؟ اگر فرضا معلمان سواد رسانه ای ندارند و یا آموزش رسانه ندیده اند و یا برخی از آن ها حتی نمی دانند که ای میل چیست و یا چگونه ساخته می شود و یا مدیریت یادگیری و تولید محتوا را بلد نیستند و... ؛ انگشت اتهام را باید نخست سوی کسانی گرفت که در کمال ناکارآمدی و سوء مدیریت ، آموزش های ضمن خدمت و مجازی معلمان را آغشته به " آموزش ایددئولوژیک " کرده اند و فرصت تنفس طبیعی و خلاقیت و زایش را از مدرسه و معلمان گرفته اند .

« صدای معلم » در پیام نوروزی خود نوشت : ( این جا )

" از پنهان کاری مسئولان و مرجح بودن انجام مناسک سیاسی بر جان شهروندان گرفته تا لجبازی های بی پایان جامعه عجول ، فاقد تدبیر و نزدیک بین ایرانی که بر خلاف سایر جوامع این بیماری مرگبار را دست کم گرفته و با شلوغ کردن خیابان ها ، بازارها ، بزرگراه ها و... نشان دادند که هنوز در ابتدای راه هستیم و ناگزیر به آزمون و خطا .

این رسانه از کادر درمانی بیمارستان ها و مراکز درمانی که " از خود گذشتند " و برخی از آنان جان خود را تقدیم دیگران کردند تشکر و قدردانی می کند و در برابر آن " ایثارها " سر تعظیم فرود می آورد .

همچنین از شهروندانی که به توصیه ها مبنی بر " قرنطینگی خانگی " احترام گذشته و به وظایف مدنی و شهروندی خویش عمل نمودند .

در این میان درگذشت همکاران ما در اقصی نقاط کشور موجب اندوه خاطر جامعه ی آموزش و پرورش شد ."

آیا این مسئولان که به نظر می رسد فقط زورشان به معلمان و مدیران می رسد این پرسش را مطرح کرده  و می کنند که چرا در مورد ورود و شیوع " ویروس کرونا " این همه پنهان کاری صورت گرفت ؟

چرا هنوز مسئولان در مورد تاریخ دقیق ویروس کرونا شفاف سازی نکرده اند ؟

این جاست که باید نگران از بین رفتن و متلاشی شدن اعتماد و سرمایه اجتماعی بود .

3- آیا قرار است معلمان و کادر آموزشی مدارس ، حقوق و مطالبات قانونی خود را مطالبه نکنند ؟

آیا کسانی که در ادارات نشسته اند حاضرند بدون حقوق ، اضافه کاری و... کار کنند ؟

این در حالی است که در این مدت برخی از پرسنل اداری و ستادی وزارت آموزش و پرورش در مکاتبه با « صدای معلم » از خطرات شیوع کرونا گفته و به باز بودن ادارات و اعمال تبعیض مانند مدارس اشاره کرده و حتی گفته اند زمانی که مدارس تعطیل هستند و مراجعه ای صورت نمی گیرد ؛ چرا باید ادارات آموزش و پرورش باز باشند ؟!

این دوستان اداری که در ماجرای افزایش فصل دهم از قانون مدیریت خدمات کشوری شاهد افزایش های چند برابری در حقوق خود بودند اما بسیاری از معلمان از حداقل افزایش برخوردار شدند ؛ آیا نسبت به این گونه اعمال " تبعیض وحشتناک " و " غیرمنطقی " معترض شدند ؟

واقعیت این است که بخش قابل توجهی از بدنه آموزش و پرورش و معلمان ، بخش " ستاد " و یا " اداره " را به عنوان " مرجع " و " کارشناس باسواد و متخصص " قبول ندارند و نمی توانند به تصمیمات آن ها و روایی و اعتبار آن ها اعتماد کنند .

اگر اطاعت و یا تمکینی هم صورت می گیرد بیشتر از جنبه " ترس " و نیز مجازات های احتمالی اداری است .

اگر موجودیت و هویت حرفه ای مدرسه توسط این " گونه " مسئولان به رسمیت شناخته نشود ، حتی اگر بخشی از معلمان هم به این دستورات و بخشنامه ها تمکین کنند در حد یک " رفع تکلیف " خواهد بود و یادگیری عمق و غنای لازم را نخواهد داشت .

مشکلات و معضلاتی که در " آموزش حضوری " مشاهده می شوند به همان صورت و حتی در وضعیت " بدتر " در آموزش مجازی بازتولید خواهند شد مگر آن که مفاهیم و سازها در حوزه " آموزش " توسط کارشناسان و متخصصان و کاربلدان مورد بازتعریف و نوسازی قرار گیرند .

به نظر می رسد ؛ تاراج سرمایه اجتماعی در خانواده آموزش و پرورش بیشتر توسط  افراد و مقاماتی صورت می گیرد که بر اساس اصل  " کار را باید به کاردان سپرد " در جایگاه واقعی و قانونی خود قرار نگرفته اند .

منتشرشده در یادداشت

شبکه آموزشی شاد و مدرسه محوری

از ابتدای سال تحصیلی تا شروع امتحانات نوبت اول، دانش آموزان باید مجموعا ۶۴ روز در کلاس درس حاضر می شدند. اما تعطیلات ۱۲ روزه در تهران به دلایلی چون بارش برف، لغزندگی معابر و آلودگی هوا در کنار ۴ روز تعطیلات رسمی، سبب شد تا دانش آموزان تهرانی از یک چهارم روزهای آموزشی در نیمسال اول محروم شوند. این در حالی بود که با توجه به تعطیلات ناشی از بارندگی، احتمال وقوع سیل، برودت هوا، زلزله، ریزگردها، موج بازگشت زائرین اربعین و ... وضعیت روند آموزش در سایر نقاط کشور نیز بهتر از تهران نبود.

درست از همان زمان بعضی از مدارس به صورت خلاقانه اقدام به تولید محتوای آموزشی نموده، کار آموزش مجازی را آغاز کردند تا دانش آموزان از اختلالات پیش آمده در روند آموزش آسیب کمتری ببینند.

شاید پس از شمارش آرای انتخابات مجلس شورای اسلامی، کمتر کسی فکر می کرد که شیوع ویروس کرونا تبدیل به یک بحران ملی شود؛ به طوری که بیش از ۱۴ میلیون دانش آموز بار دیگر و این بار به مدت نامعلوم خانه نشین شوند.

از همان روزهای نخست بحران و حتی پیش از آن که وزارت آموزش و پرورش با شبکه آموزش و شبکه چهار سیما تفاهم نامه همکاری امضا کند، معلمان به صورت خودجوش و بر اساس وجدان کاری و رسالت معلمی خود، آموزش شاگردان را از سر گرفتند و هر کدام به نوعی تلاش کردند که سکان آموزش سرنشینان این کشتی طوفان زده را در دست گیرند.

یکی از بچه ها خواست که "آیلان" باشند و دیگری از یخچال خانه خود وایت برد ساخت! بعضی مدارس آزمون های آنلاین برگزار کردند و بعضی دیگر کلاس های آنلاین. معلم ورزش فایل ورزشی ارسال کرد و معلم دین و زندگی از تاثیر دعا و قرائت آیت الکرسی در این روزها گفت.

ارسال پیام های تربیتی، مشاوره ای و انگیزشی نیز در کنار آموزش شاید مرهمی بود بر زخمی که کرونا ویروس ایجاد کرده بود. با توجه به ممنوعیت برگزاری اردوهای مطالعاتی نوروز، حتی اردوهای مجازی راه اندازی شد تا دانش آموزان پایه دوازدهم بابت کنکور نگرانی نداشته باشند.حالا بعد از گذشت حدود چهل روز از شروع بحران، وزارت آموزش و پرورش به صرافت افتاده تا با راه اندازی شبکه آموزش دانش آموزی موسوم به شاد، بستری را برای آموزش دانش آموزان مهیا کند!

این که این طرح چه اندازه مورد اقبال دانش آموزان و معلمان واقع خواهد شد و همچون طرح هایی نظیر سامانه ملی پایش امور مربوط به لباس فرم دانش آموزان چقدر موفق خواهد بود، بحث دیگری است که در این مقال قصد پرداختن به آن را ندارم.

کاش مسئولین آموزش و پرورش به این باور می رسیدند که سپردن آموزش های مجازی به مدارس تا چه اندازه سبب افزایش استقلال، مسئولیت پذیری، پاسخ گویی، بهبود کیفیت، اثر بخشی آموزش ها و ایجاد تصمیم گیری های صحیح آموزشی در مورد نیازهای خود مدارس خواهد شد.

شبکه آموزشی شاد و مدرسه محوری

از طرف دیگر الزام یکپارچه سازی آموزش اگر صرفا بمنظور نظارت بر عملکرد آموزشی مدارس است که شیوه های جایگزین دیگری از قبیل گزارش گیری از مدیران مدارس برای ارزیابی عملکرد این نوع از آموزش ها وجود دارد؛ اما اگر اهداف دیگری برای اجرای این طرح در نظر گرفته شده، باید با شفاف سازی به رفع ابهامات پرداخته شود.
 
همچنین تجربه نشان داده که هرگاه امر آموزش در بند بخشنامه و دستورالعمل قرار گرفته، از خلاقیت به دور مانده است. طرح هایی نظیر همراه معلم، موید این ادعاست!

آیا وقت آن نرسیده که به مدارس اعتماد شود و مدرسه محوری از شعار صرف، به باور و عمل در آید؟

تنها در این صورت است که آموزش همچون نهری راه خود را به کویر تشنگان دانش خواهد یافت.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

شبکه آموزشی شاد و مدرسه محوری

منتشرشده در یادداشت

نقدی بر عملکرد وزارت آموزش و پرورش در مورد شبکه شاد و آموزش مجازی  با ورود ویروس کرونا و شیوع این بیماری در سراسر کشور از اول اسفندماه ،مدارس تعطیل و چرخه آموزش دچار یک وقفه ی اجباری شد. 

مدیران و معلمین شریف ،از نقاط برخوردار گرفته تا دورافتاده ترین مناطق کشورمان با تشکیل گروه‌های دانش آموزی در فضای مجازی و تماس تلفنی و پیامکی بدون دستورات و بخشنامه های تکراری ، علیرغم مشکلات عدیده ای که در روند اطلاع رسانی با آن مواجه بودند، باعشق و علاقه و پشتکار همیشگی شان نگذاشتند چراغ دانایی و خرد در گوشه گوشه ی این سرزمین خاموش شود .

معمولا در اواخر اسفندماه یعنی هفته های سوم و چهارم با نزدیک شدن به سال جدید، روند آموزش و تدریسِ صِرف در کلاس های درس دچار کندی می گردد و تعطیلی  ایجاد شده در اسفندماه خیلی بر چرخه آموزش تاثیر گذار نبود.

با شروع ایام نورورز و اخبار و اطلاعاتی که درخصوص شیوع این بیماری در طول شبانه روز دست به دست می شد ، نشان دهنده ی شرایط بحرانی و سختِ کشور بود. در چنین اوضاع و احوالی به تاکید کادر درمانی  و در جهت قطع چرخه انتقال ویروس کرونا اولویت هرکدام از افراد جامعه حفظ جان خود و خانواده هایشان از گزند این ویروس می باشد و باید باور و هدف گذاری  متولیان ،تصمیم گیران و بخش های مختلف حاکمیت بر مبنای ایجاد تزریقِ روحیه  نشاط ،امید ،شادابی همراه با حمایت های مستمر و پیوسته از اقشار آسیب پذیر طراحی گردد .

در طول هفته ی گذشته وزارت آموزش و پرورش دستورالعمل و بخشنامه ی طرح شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) را به ادارات کل ارسال و مدیران مدارس موظف گردیدند در سامانه ی دانش آموزی سناد ، از میان پنج پیام رسان داخلی یکی را انتخاب نموده و به اطلاع معلمین ،اولیا و دانش آموزان برسانند تا در این پیام رسانها عضو شوند .

قطعا تلاشِ هدفمند در ایجاد چرخه ی آموزش امری لازم و ضروری است اما اینکه ندانیم آموزش و پرورش  یک دستگاه اجرایی محض نیست که فقط با بخشنامه و دستوالعمل های خلق الساعه و با امر و نهی و نگاه از بالا به پایین اداره شود، بسیار نگران کننده خواهد بود.

گستره ی تاثیرگذاری آموزش و پرورش به عنوان یک واحد اجتماعی پراهمیت که هر تصمیمی در آن می تواند تکانه های مثبت و منفی فراوانی به جامعه گسیل دارد ما را وا می دارد که همواره  تمام اجزا تاثیر گذار این زنجیره ی  قدرتمند را به حساب آوریم .

فارغ از سوالات و ابهاماتی که در خصوص عدم رغبت معلمین و بسیاری از اولیا و مدیران مدارس برای عضویت اجباری از جمله امنیت اطلاعات شخصی آنان در پیام رسان های پنج گانه  وجود دارد ، ارزش ، اعتقاد و اعتنا به "مدیریت و برنامه ریزی" و تشخیص اولویت ها در شرایط حساس و بحرانیِ  این چنینی  می طلبید به دور از جار و جنجال های رسانه ای ،  بار روانی مضاعفی بر  دوش معلمین ، دانش آموزان و اولیا محترم ایجاد نمی کردیم .

نقدی بر عملکرد وزارت آموزش و پرورش در مورد شبکه شاد و آموزش مجازی

گستردگی و اهمیت آموزش و پرورش به گونه ای است که در هر خانه ای ایرانی چراغ آن می سوزد ، وقتی اعلام می دارید ۱۵ میلیون دانش آموز این سرزمین به همراه معلمین خود  از۱۶  فروردین در کلاس های مجازی حضور داشته باشند، یعنی تمام خانواده های  ایرانی در شرایطی که باید با تمرکز و آسودگی خاطر حافظ جان خود و فرزندانشان باشند، درگیر مهیا نمودن وسایل و امکانات حضور در این کلاسها با بستر نامناسب ، نموده اید .

فقط کافی است یادی نمایید  از دانش آموزان و خانواده هایی که در محروم ترین مناطق جغرافیایی این سرزمین نمی دانند به فکرسلامتِ خویش باشند یا استرس و نگرانیِ تهیه موبایل هوشمند، تبلت ،لپ تاپ را به آن اضافه نمایند؟

کاش یادی می کردید از جایگاه و پایگاه معلم به عنوان موتور اصلی شکل گیری فرایند آموزش مستمر و پایدار و نظرات آنها را از تمام مناطق کشور دریافت می نمودید و با تجزیه و تحلیل نظرات آنها تصمیم می گرفتید !

کاش می دانستید ، موبایل یک وسیله ی شخصی است و مجبور نمودن افراد به نصب پیام رسان ها ،کاری نادرست  می باشد  .

کاش در این وانفسای مبارزه بین مرگ و زندگی که ذهن و روح و روان همه را درگیر نموده، به جای آنکه از شبکه ی اجتماعی دانش آموزان پرده برداری می کردید ، از شادی و امید و آرامش و نگران نبودن در خصوص وضعیت درسی و آموزشی سخن می گفتید.

کاش در این شرایط سخت و کسل کننده که وضعیت روحی روانی و معیشتی هم وطنان خوب نیست، از آموزه های اخلاقی و انسانی و پویش هایی که همگان را به همراهی ، همدلی و در کنارهم بودن دعوت می نمود سخن می راندید. 

کاش می دانستید مدیرانِ مدارس و معلمین به عنوان یک شهروند، علاوه بر دغدغه ی شغلی خویش باید در کنار اعضای خانواده نقش ایفا نمایند.

کاش می دانستید مدیران مدارس  نمی توانند همچون سوزبان قطار از بام تا شام مواظب و مراقب چگونگی برگزاری کلاسهای درس و پاسخگوی آنلاین اولیا و دانش آموزان درخصوص ایرادات فنی شبکه اجتمای دانش آموزان باشند و همزمان گزارشِ عملکرد مدرسه خود را  به مدیران اعلام دارند.

کاش مسئولین میانی و رده های پایین تر در سطح  استان ها و شهرستان ها ومناطق می توانستند جسورانه و شجاعانه کاستی ها و دغدغه ها ی جامعه ی مرجع خویش را به مقامات بالاتر بازتاب داده و با اشتراک نظر و پای فشاری دردمندانه  موجب سامان گرفتن امور می گردیدند  .

در پایان سال نو را خدمت  هم وطنان عزیزم در سراسر دنیا تبریک عرض می نمایم و برای آنها لحظاتی پر از امنیت و آرامش آرزومندم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر عملکرد وزارت آموزش و پرورش در مورد شبکه شاد و آموزش مجازی

منتشرشده در یادداشت
شنبه, 15 فروردين 1399 07:10

ناشاد از شبکه شاد!

انتقاد از شبکه شاد وزارت آموزش و پرورش

پنج سال است که برای کلاس‌ خودم کانالی در تلگرام ساخته‌ام و مثل یک کلاس درس مجازی از آن استفاده می‌کنم. در تعطیلات نوروز، تابستان و تعطیلی‌هایی که گاه و بی‌گاه گریبان‌گیر مدارس شده هم از این طریق با بچه‌ها در ارتباط بوده‌ام. این بار هم از همان روزهای اول ( که آقای روحانی از عادی شدن شرایط در شنبه پیش‌رو سخن می‌گفت ) به لطف یکی از دوستان، صاحب یک کلاس مجازی بر بستر وب شدیم.

چهل‌و‌پنج روز است که کلاس‌های مجازی‌مان را به این شکل و در قالب وبینار برگزار می‌کنیم. روشی که دانش‌آموزانم و خانواده‌هاشان از آن به شدت استقبال کرده‌اند. بعد از این همه وقت، مسئولین آموزش و پرورش تازه از خواب بیدار شده و به ما می‌گویند :

«روش کارآمد خودت را کنار بگذار و به‌جای آن یکی از پیام‌رسان‌های بنجل ما را نصب کن! »
من در تمام این سال‌ها داوطلبانه از وسایل شخصی خودم برای مدیریت کانال کلاسم در فضای مجازی و برگزاری کلاس‌های مجازی استفاده کرده‌ام و تمام خرجش را مهمان جیبم بوده‌ام. پس، بهتر نیست در انتخاب شیوه‌ی برگزاری کلاس‌ها هم اختیار با خودم باشد؟

انتقاد از شبکه شاد وزارت آموزش و پرورش

تا جایی که به خاطر دارم این گوشی و لپ‌تاپ را هم از جیب مبارک خودم خریدم و وزارت فخیمه‌ی آموزش و پرورش آن‌ها را در اختیار بنده قرار نداده که به خود اجازه می‌دهد به من امر کند چه چیزی را روی آن نصب کنم یا نکنم.

در این شرایط، معقولانه آن است که مسئولین محترم وزارتخانه اختیار تصمیم‌گیری در این خصوص را به مدارس بسپارند و دست معلمان را در انتخاب بهترین ابزار و شیوه‌ی تعامل با دانش‌آموزان و خانواده‌ها باز بگذارند تا بهترین نتایج حاصل شود.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از شبکه شاد وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

نامه سخنگوی کمیسیون آموزش به رئیس شورای عالی آموزش و پرورش درباره ایرادهای بخشنامه اخیر دولت

 سیدحمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس طی نامه‌ای سرگشاده خطاب به دکتر حسن روحانی رئیس جمهور و رئیس شورای عالی آموزش و پرورش خواستار رسیدگی فوری به وضعیت حقوق و مزایای فرهنگیان بر اساس مواد و اصول قانونی پس از بخشنامه موسوم به رتبه بندی و افزایش حقوق پنجاه درصدی حقوق کارمندان سایر ادارات شد.

متن این نامه به شرح ذیل است:

به نام خدا

جناب آقای دکتر روحانی

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

و رییس شورای عالی آموزش و پرورش کشور

احتراما ضمن عرض خدا قوت خدمت حضرتعالی و اعضای محترم هیات دولت که در یکی از حساس ترین و سخت ترین شرایط تاریخی ملت بزرگوار ایران، سکاندار کشتی اجرایی این کشور هستید که امیدواریم با عنایات الهی، مقاومت، صبر و شکیبایی ملت شریف ایران و همراهی صادقانه و به دور از دخالت دادن گرایش‌های سیاسی در رسانه‌ها، نهادها و بخش‌های مختلف در تمامی قوای کشور طبق اصل 57 قانون اساسی با رهبری مقام عظمای ولایت بتوانید این کشتی ناجوانمردانه طوفان زده را به ساحل نجات برسانید.

ضمن اینکه در شرایط فعلی برهمه ما خادمین ملت رشید ایران در مجلس شورای اسلامی در اجرای اصل 84 قانون اساسی فرض است که صمیمانه  قدردان زحمات شبانه روزی شما عزیزان خصوصا قهرمانان فداکار و ایثارگر عرصه امنیت، تولید و بهداشت و درمان کشور باشیم.

اما جناب آقای دکتر روحانی، ضمن تشکر از بخشنامه بسیار مسرت بخش افزایش 50 درصدی امتیازات جدول حقوق فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری که حسب الامر جنابعالی واز طریق جناب آقای دکتر نوبخت ریاست محترم سازمان برنامه و بودجه به تمامی دستگاه‌های اجرایی ابلاغ شده است، به دلیل عدم اعمال افزایش فوق در حقوق بازنشستگان محترم خصوصا بازنشستگان شریف فرهنگی که در بدترین شرایط زندگی نظاره گر تبعیض بوده و با شرمندگی فراوان ازخانواده، گذرعمر می‌نمایند، تفاوت دریافتی کادر آموزشی و اداری آموزش و پرورش باهم و دستگاه‌های دیگر در شرایط مشابه و حتی به ضرر افراد با تجربه و متخصص به علت جایگزینی مزایای طرح موسوم به رتبه بندی که مفهوم آن اجرای غلط یا عدم اجرای آن است، در کنار مشکل عدم اعمال مدرک فرهنگیان، آزمون و مشکل مشمولین تبصره 10 ماده 17 قانون تعیین تکلیف معلمان...باعث تشدید نارضایتی شده فلذا در اجرای بند 9 اصل سوم قانون اساسی، ماده 30 برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و راهکارهای اجرای 10-2 و 10 -4 و 12-1 و 12-3 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و بند3_3، 3_7، خصوصا 6_2 سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش وپرورش، نیازمند دستور اصلاحی فوری جنابعالی و مساعدت ویژه ریاست محترم سازمان برنامه و بودجه، ریاست محترم سازمان اداری استخدامی، وزیرمحترم اقتصاد و دارایی، وزیر محترم آموزش و پرورش و همکاران شریفشان به هر طریق ممکن از جمله موارد پیشنهادی زیر می باشد.

1- اجرای قانون همسان سازی، اعمال فصل دهم یا ابلاغ افزایش 50 درصدی جدول حقوق بازنشستگان موضوع ماده 109 فصل سیزدهم قانون مدیریت خدمات کشوری با اولویت بازنشستگان فرهنگی

2- صدور احکام فوق العاده ویژه 50 درصدی برای کادر آموزشی در اجرای بند10ماده 68 قانون مدیریت خدمات کشوری

3- اجرای  دقیق رتبه بندی طبق بند 1و2 قسمت الف ماده 63 قانون برنامه ششم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در آموزش و پرورش خصوصا برای بازنشستگان جدید فرهنگی، که از تاریخ اول فروردین سال 96 قابلیت اجرایی داشته و در بودجه سال 98 برای آن اعتبار منظور شده است.

در پایان اگر چه به‌ نظر می رسد با اسناد متعدد بالادستی لازم الاجرا مورد اشاره، هیچ خلأ قانونی برای اجرای عدالت در پرداخت‌ها وجود ندارد، درهر حال جهت حل مشکل تبعیض در پرداخت‌ها، ایجاد امید و نشاط در فرهنگیان عزیز خصوصا بازنشستگان شریف فرهنگی برای رفع هرگونه موانع قانونی احتمالی اعلام آمادگی می نماید.

با احترام سیدحمایت میرزاده

سخنگوی کمیسیون آموزش

و فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی

خبرگزاری خانه ملت


نامه سخنگوی کمیسیون آموزش به رئیس شورای عالی آموزش و پرورش درباره ایرادهای بخشنامه اخیر دولت

جمعه, 14 فروردين 1399 17:44

آموزش آنلاین یا رفع تکلیف؟!

آسیب شناسی آموزش آنلاین در آموزش و پرورش ایران

 یکی از تحولات در  آموزش های نوین جهت توسعه همه جانبه در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی و ... یک جامعه، آموزش آنلاین است .
 کشورهای توسعه یافته جهان سال‌هاست در کنار  آموزش های حضوری، آموزش های آنلاین را با پیشرفته ترین متد و ابزارهای به روز جهت تکمیل یا جایگزین نمودن آموزشهای حضوری پذیرفته اند و بستر و زیربناهای لازم را هم برای فراگیری به این شیوه آموزشی در کشورهای خود فراهم نموده اند.
 آموزش آنلاین در واقع سرآغازی برای تحولی جدید در سیستم نظام آموزشی و به تبع آن ایجاد تغییر در حوزه‌های دیگر زندگی بشر امروزی است . صرفه جویی در وقت و هزینه، دسترسی راحت،جذاب و متنوع بودن، نداشتن محدودیت های فضای حضوری، اطلاع‌رسانی به موقع، تأثیرگذاری بیشتر، انعطاف‌پذیری و ....تنها بخشی از ویژگی های منحصر به فرد این نوع آموزش هستند.

آسیب شناسی آموزش آنلاین در آموزش و پرورش ایران

هرچند این روش هم عاری از کم و کاستی نیست و چالش‌های پیش رو دارد از جمله ؛ نداشتن تأثیر گذاری عاطفی و ایجاد ارتباط گرم با مخاطب جهت ماندگاری و اثرگذاری بیشتر که یکی از مهمترین کارکردهای تربیتی یک نظام آموزشی است، به عنوان مهمترین این چالش ها می توان نام برد. .
شکستن مرزهای بین فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، پرده برداشتن از رازها، تضعیف حریم خصوصی، آزاد کردن انحصاری آموزش ها از جمله چالش های دیگری است که برای این نوع آموزش برشمرده اند.
اگرچه این نوع آموزش چند سالی است که در کشور ما هم در سطوح مختلف و حوزه های متفاوت ورود پیدا کرده است.
 پس از شیوع بیماری کرونا در جهان و کشور، ایجاد وقفه و تعطیلی در نهادها و بخش های تاثیرگذار مختلف زندگی مردم، یکی از این نهادهای تاثیرگذار که در اولویت تعطیلی قرار گرفت، نهاد تعلیم و تربیت یعنی مدرسه و تدریس درس و مشق بچه ها به صورت حضوری بود. آموزش به هر حال جبران خواهد شد امّا آسیب های روحی و روانی ناشی از تصمیم‌های نادرست و غیر واقع بینانه به این سادگی جبران پذیر نیست و روزی بالون های ناشی از توهم های خیال پردازانه را خواهد ترکاند .

آموزش و پرورش هم همانند سایر نهادهای دیگر برای جبران این وقفه و عقب نماندن از قافله به یاد روی آوردن آموزش به صورت آنلاین افتاد .
بنابراین با صدور بخشنامه های پی در پی، اعلام و تبلیغات برای برگزاری کلاسهای غیرحضوری، شتابان به خیل مبارزان با کرونا و جبران عقب ماندگی ها پیوست . تا اینجای کار این رویکرد به ظاهر مثبت است اما غیر عملی بودن پروژه از این رو خود را نشان می دهد که این نهاد علیرغم تبلیغات برای پذیرش سواد رسانه‌ای و تلاش در راستای نهادینه نمودن آن در مجموعه تحت برنامه ریزی و مدیریت خود، تبلیغات برای هوشمند سازی کلاس های درسی و .... اندر خم یک کوچه تأمین ابتدایی ترین نیازهای آموزشی حضوری خود که همان فضا و تجهیزات است سال هاست در این باتلاق بی پایان گیر کرده است .

آسیب شناسی آموزش آنلاین در آموزش و پرورش ایران

پرسش اینجاست با کدام آموزش رسانه‌ای برای معلمان و دانش آموزان، تجهیزات و بودجه این گونه حق به جانب برای عملی نمودن این نوع آموزش بخشنامه صادر می نمایید؟
 با کدام انگیزه به سراغ روحیه سوهان زده و خسته دانش آموزان فرار از درس و مدرسه، معلمان بی‌انگیزه ناشی از بی‌مهری‌ها و تبعیض های ناروای درون نهادی و برون نهادی می روید؟ به دنبال آموزش آنلاین و نشاندن پای کلاس غیر حضوری برای این دو رکن مهم و تأثیرگذار آموزشی هستید؟
آیا صرفاً با صدور چند بخشنامه، معرفی چندبرنامه و نرم افزاری که کمتر از ۱۰ درصد دانش‌آموزان و معلمان از چنین برنامه هایی استفاده می کنند و با تبلیغات وقیحانه اختصاص ۲۰ گیگ اینترنت رایگان به معلمان می توان پرچمدار موفق عملی نمودن این پروژه شد؟
 در شرایطی که تمام مردم در فضای آکنده از نگرانی و استرس، فشار روحی و روانی ناشی از ترس از دست دادن جان خود و عزیزانشان، فشار اقتصادی، بیکاری، ناامیدی و.... هستند که طبعاً دانش‌آموزان و معلمان هم جزو این خانواده می باشند، شبح تعطیلی تمام امورات زندگی و خانه نشینی اجباری بر همه جا و همه کس سایه افکنده است، آیا با تبلیغات، ادعا و زور می توان قشری را که تنها گناهش این است که می فهمد، پای کاری نشاند که به نتیجه بخشی آن اطمینان و باور ندارد ؟!
 نباید از انصاف دور شد که خود این شرایط تلنگری بر غیر کارآمد بودن بسیاری از بخشنامه‌های و شیوه‌های آموزشی قبلی زد .
امیدواریم مسئولان به جای صدور فرمان های سلطان مآبانه، به مدیریت درس قضیه بپردازند . از در ملاطفت و انعطاف پذیری، ایجاد فضای امید ، نشاط، برنامه ریزی های غیر مستقیم، غیر درسی و غیر رسمی برای دانش آموزان و معلمان، درک شرایط کشور به ویژه حال و روز مردم به مسائل ورود کنند .
 آموزش به هر حال جبران خواهد شد امّا آسیب های روحی و روانی ناشی از تصمیم‌های نادرست و غیر واقع بینانه به این سادگی جبران پذیر نیست و روزی بالون های ناشی از توهم های خیال پردازانه را خواهد ترکاند .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آسیب شناسی آموزش آنلاین در آموزش و پرورش ایران

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

آخرین وضعیت شبکه شاد و گزارش صدای معلم

« صدای معلم » پیش تر در گزارشی با عنوان : " وزارت آموزش و پرورش در مورد " شبکه شاد " شفاف سازی کند ! " نوشت : ( این جا )

" امروز دوشنبه 11 فروردین معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش از ابلاغ شیوه‌نامه آموزش مجازی در  شبکه اجتماعی دانش‌آموزان به استان‌های سراسر کشور خبر داد . ( این جا )

همچنین معاونت آموزش ابتدایی وزارتخانه راهنمای عمل شبکه اجتماعی دانش‌آموزان برای آموزش (شاد) را به استان‌های سراسرکشور ابلاغ کرده است . ( این جا )

اما اخبار غیررسمی و نیز اظهارات برخی مدیران مدارس خلاف این را نشان می دهند .

در یکی از کانال های مدیران و معاونان چنین آمده است : در کدام یک از نظام های آموزشی یه ویژه توسعه یافته چنین کارکردهایی برای " پیام رسان ها " و " شبکه های اجتماعی " تعریف شده است ؟

" پیرو اطلاع رسانی معاونت ابتدایی اداره کل، دستورالعمل شبکه شاد برای نظرسنجی و بررسی ابعاد و جوانب مختلف آن، به استان‌ها و مناطق ارسال شده است و به دلیل انجام تغییرات و اطلاع‌رسانی‌های مورد نیاز، از سمت وزارت آموزش و پرورش متوقف می‌باشد. برای استفاده از این سامانه منتظر اطلاع‌رسانی عمومی این وزارت‌خانه باشید.

بنابراین فعلا تا اطلاع ثانوی، اجرایی و عملیاتی کردن آن مد نظر نیست. شایسته است از هر گونه اقدام عملی در مدارس و اجبار مدیران آموزگاران برای نصب نرم افزار و ... جدا اجتناب شود. "

« صدای معلم » در مورد صحت و یا سقم این اخبار نمی تواند اظهارنظری کند اما آماده انتشار توضیح و پاسخ مسئولان در این مورد می باشد .

این رسانه پیش تر در گزارشی تفصیلی با عنوان " مدارس و معلمان " شاد " نمی خواهند ! به جای بخشنامه و دستور با احترام کامل به اصل " مدرسه محوری " به آنان انگیزه بدهید ! " نظر خود را در این مورد اعلام کرده است . ( این جا )

آخرین وضعیت شبکه شاد و گزارش صدای معلم

این رسانه در گزارش مذکور برخی اشکالات وارده از سوی مخاطبان « صدای معلم » را به تفصیل بیان کرده بود .

« صدای معلم » یکشنبه 10 فروردین در گزارشی از واکنش شتاب زده و خشم آلود وزارت آموزش و پرورش نسبت به انتقادات مطروحه توسط فرهنگیان انتقاد کرد . ( این جا )

در این گزارش آمده بود :

" صدای معلم » می خواهد بداند ؛ از چه زمانی وزارت آموزش و پرورش الزام قانونی پیدا کرده است تا به شبکه‌های اجتماعی غیررسمی پاسخ گو باشد ؟

آیا این وزارتخانه و روابط عمومی آن به همان اندازه که به این شبکه های غیررسمی حساس و پاسخ گو هستند به رسانه های رسمی هم پاسخ گو هستند ؟

آیا روابط عمومی این وزارتخانه در محیطی غیر از " شبکه مجازی " فعالیت می کند که در برابر آن موضع می گیرد ؟

در این اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش گفته است که به عنوان نهاد حاکمیتی اطلاعات کاربرانش را در اختیار دارد و به هیچ دستگاه و شرکتی این اطلاعات را ارائه نمی‌دهد.

پرسش صدای معلم از مسئولان این وزارتخانه آن است که بر اساس گزارش مستند این رسانه ، اطلاعات شناسنامه ای و خصوصی معلمان و همکاران مدرسه که البته همه آن ها را می توان در فرم 502 هر کارمند یافت به چه درد این سامانه می خورد ؟

3-پیام رسان ها در همه جای دنیا ماهیتی " اجتماعی " دارند و کارکرد آن ها در جهت ارتباطات و تعامل های اجتماعی پی ریزی شده است .

در کدام یک از نظام های آموزشی یه ویژه توسعه یافته چنین کارکردهایی برای " پیام رسان ها " و " شبکه های اجتماعی " تعریف شده است ؟

  تدریس آنلاین ابزارها و قواعد خاصی دارد. مثلا تدریس آنلاین رسمی از طریق سیستم LMS امکان پذیر است.

" باید به مدیران محترم وزارت آموزش و پرورش یادآوری کرد که تدریس آنلاین رسمی فقط از طریق ال ام اس ها ممکن است. چطور شده که بیست سال بیشتر است که شعار هوشمند سازی مدارس سر داده می شود ولی آموزش و پرورش هنوز یک lMS فارسی درست و حسابی برای تدریس آنلاین معلمان طراحی و تدوین نکرده است ؟ " ( این جا )

4- نکته تاسف آور در این اطلاعیه تهدید پرسش گران و منتقدان به برخوردهای حقوقی و قضایی است .

این مسائل در حالی بیان می شوند که هنوز جوهر بخشنامه وزارتی در زمان سرپرستی جواد حسینی در مورد " ممنوعیت شکایت از رسانه ها " در آموزش و پرورش خشک نشده است ! ( این جا )

آخرین وضعیت شبکه شاد و گزارش صدای معلم

آیا این نوع گفتمان به نوعی برگشت به فضای " فرهنگ امنیتی " نیست ؟

مگر آقای حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش در همان ابتدای کار تصریح نکرد که معلمان انحرافات سیستم را به ایشان گوشزد کنند ؟

آن تحول واقعی که قرار بود توسط ایشان و با مشارکت و تعامل معلمان حاصل گردد به کجا انجامید ؟

انتظار معلمان و ذی نفعان آموزش و پرورش از این وزارتخانه شفاف سازی ، پاسخ گویی و تصحیح اشتباهات است ."

امروز جمعه 15 فروردین ، پرتال وزارت آموزش و پرورش در  خبری با عنوان : " تعویق راه اندازی شبکه شاد به دلیل صیانت از حقوق آموزشی و تربیتی دانش آموزان و حصول اطمینان از امن بودن بستر ارتباطی " نوشت : ( این جا )

آخرین وضعیت شبکه شاد و گزارش صدای معلم

" مرکز برنامه ریزی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش طی اطلاعیه‌ای از به تعویق افتادن راه اندازی شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) به دلیل صیانت از حقوق آموزشی و تربیتی دانش آموزان و حصول اطمینان از امن بودن بستر ارتباطی این شبکه خبر داد.

به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، در این اطلاعیه با اشاره راه اندازی آزمایشی شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) در هفته‌های گذشته آمده است، به دلیل تاکید وزارت آموزش و پرورش بر صیانت از حقوق آموزشی و تربیتی دانش آموزان و امن بودن بستر ارتباطی بین معلمان و دانش آموزان در شبکه اجتماعی دانش آموزان(شاد)، این کار نیاز به زمان بیشتر برای بررسی فنی و کسب اطمینان لازم را دارد. این مسائل در حالی بیان می شوند که هنوز جوهر بخشنامه وزارتی در زمان سرپرستی جواد حسینی در مورد " ممنوعیت شکایت از رسانه ها " در آموزش و پرورش خشک نشده است !

بنابراین وزارت آموزش و پرورش ضمن تاکید بر اهمیت راه اندازی چنین بستری برای برقراری ارتباط مجازی بین دانش آموزان و معلمان، زمان راه اندازی این شبکه تا حصول اطمینان از شروط بالا به تعویق می افتد.

خاطر نشان می‌سازد کلیه دستورالعمل های ارسالی از سوی معاونت‌های آموزشی در مورد این شبکه پابرجا است و زمان ورود مدیران، معلمان و دانش آموزان به این بستر ارتباطی در روزهای آینده اعلام می‌شود .

« صدای معلم » ضمن اسقبال از این تصمیم منطقی و معقول وزارت آموزش و پرورش امیدوار است تا این وزارتخانه ضمن همکاری با سایر دستگاه های مسئول در زمینه فراهم کردن زیرساخت های لازم و نیز استلزامات قانونی و حقوقی لازم و کافی و مهم تر از همه اجرای عملی و به دور از شعار " مدرسه محوری " و فاصله گرفتن از تصدی گری و اجرای اصل " نظارت " و نیز از بین  بردن و تعدیل تبعیض های آزار دهنده در مورد معلمان ، این دستگاه را هر چه بیش تر به سوی اثربخشی و کارایی رهنمون سازد . 

پایان گزارش/


آخرین وضعیت شبکه شاد و گزارش صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود

کرونا و آموزش و پرورش و نقش معلمان

مقدمه:    

 کرونا اگرچه به مثابه رنسانس نبود اما اینقدر بود که آرامش مان را به هم بزند. این ویروس آمده تا راحت ها را ناراحت کند. تنها تن و روانمان را نلرزاند که بنیان های جامعه مان را هم به لرزه انداخت. تمام معیارها را دستخوش آشفتگی و دردسرساخت. مثلا بستن درگاه آستانه مقدس رضوی یا تعطیلی متوالی نماز جمعه در یک جامعه اسلامی، چیزهایی بود که در تصور هیچ کس نبود. با این همه بیشتر و پیشتر از همه، بلای جان بخش بهداشت شد. به طوری که وزیر بیچاره آن، در این مدت، شب و روز و خواب و خوراک معمول را ندارد. گویی سکان جامعه را به تنهایی در دست گرفته و به تعطیلی تمام جای ها و بناها فرمان می دهد. همینطور خانواده بزرگ بهداشت، اعم از پزشک و پرستار و سایر کارکنان بیمارستان ها، چنانکه دیدیم عجیب دیده شدند.آنها که در خط مقدم جبهه مقابله با ویروس بودند، واقعا خود را نشان دادند. سلامتی شان را در معرض خطر قرار دادند اما نترسیدند و ایستادند و حتی برای روحیه دادن به باقی خلق الله ، در کنار بیماران خندیدند و رقصیدند. پیش تر ، نظام آموزشی بسیار از آموزش مجازی و مدارس هوشمند دم زده بود اما هنوز روزهای استفاده واقعی از آن را تجربه نکرده بود. شیوع ویروس به عنوان زنگ هشداری در این زمینه بود.

البته نه فقط بهداشت که سایر ساختارها هم از این هجمه در امان نماندند؛ تجارت، امنیت، غذا، قانون، سواد، رفاه، شغل، مسکن و حتی ایمان و آزادی مردم نیز در معرض بلا قرار گرفت. آن همه راهکارها و کوتاه آمدن ها و تخفیف های دستگاههای اجرایی ، همگی برای برون رفت از این تنگناها بود. همین دور مانده از هم و خانه نشینی اجباری، تجربه خوبی برای با خودخلوت کردن و فکر کردن به آثار روانی ویروس هست؛ فکر این که در روزهای بعد از ریشه کنی آن چه باید کرد تا در صورت تکرار، اشتباهات قبلی پیش نیاید. فکر این که تا پیش از پیدا شدنش، کمتر کسی قدر عافیت و امنیت خویش را می دانست و آسایش حاصل از آن را ارج می نهاد. فکر این که چقدر راحت بین فروشگاههای زنجیره ای، پارک ها، سینماها و خلاصه هر جایی که بشود دلی تازه شود، گشت می زدیم و خیلی قدر و قیمت آنها را نمی دانستیم. اما بعد از حمله ویروس و نشستن در خانه، اکنون روزهاست شوق بازگشت به آن جاها را داریم و حسرت آسایشی که بود و الان دیگر نیست.

 همین طور و چنان که دیدیم، حوزه آموزش و پرورش نیز در کمند کرونا گرفتار آمد.اکنون قریب نود درصد مدارس دنیا تعطیل شده اند و بیش از دویست میلیون دانش آموزان مدرسه نمی روند. با مشاهده یک مدرسه سوت و کور و در جای خالی هیاهوی دانش آموزان، تازه باورمان می شود که بین مدرسه و میان معلمان و دانش آموزان بودن، دنیایی زیباست و حس و حالی باطراوت دارد که تنها پس از این تعطیلی طولانی داریم به تدریج آن را احساس می کنیم. حتی معلمانی که از بیداد آن همه مشکل و وعده های بی حاصل به تنگ آمده بودند، الان باورشان شده  که شاید معلمی ارزش مادی چندانی ندارد اما هیچ دلمشغولی هم ارزش معلمی را ندارد.

کرونا و آموزش و پرورش و نقش معلمان

 اگرچه خیلی بد شد که این ویروس ناخوانده، آسایش تمام ارکان اجتماع برهم زد اما خوب شد که آسایش حوزه آموزش را بر هم زد!

پیش از این معلمان ، اهمیت کارشان را به هزار زبان فریاد می کردند و مسولین و والدین  باور نمی کردند و تغافل می کردند.ولی اکنون که این ویروس فرزندانشان را به روزها نشستن درخانه مجبور کرده است و آن گاه که آنها به عنوان والدین از نگهداری بچه هایشان حتی بدون تدریس، کلافه می شوند، تازه یادشان می افتد به خدمات و زحمات بی ریا و باصفای معلمان و دردل آنها را تحسین می کنند که واقعا چه اندازه اثربخش بوده اند. با این ترتیب احتمالا دیگر به درستی ادعایشان ایمان می آورند و فردای رهایی از ویروس شاید به عنوان یک مسئول، بتوانند گره از کار فروبسته شان بگشایند. اضافه براین، می دانیم که ذات فرایند آموزش با تغییر و تحول همراه هست و کلاسی موفق است که اسیر آسایش نسبی و روز مرگی نباشد و بیشتر در کسب آرامش بکوشد. بنا براین الان کرونا، زمینه ساز این وضعیت شده است و ضرورت تجدیدنظر و بازسازی شیوه های آموزشی را دو چندان کرده است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف: آموزش درسی

شک نیست که بنیاین اصلی نظام آموزشی بر آموزش درسی است و تمام برنامه های دیگر در مرتبه بعد قرار دارند. اما شیوه معمول آموزش درسی مربوط به ایام عافیت و امنیت است در صورتی که آموزش در شرایط سخت، آداب خاص خود را دارد. ظهور این ویروس، برنامه ریزان درسی را به تجدید نظر در شیوه های آموزشی ترغیب خواهد کرد. آموزش بیرون از مدرسه ، کمتر متکی شدن به کتاب درسی، احتمال ممکن نشدن آموزش مجازی، نبودن فرصت تعیین تکلیف درسی و درس پرسیدن و نظائر این اتفاقات تازه، نظام آموزشی را به این فکر می اندازد که باید طرحی نو در انداخت. طرحی که در آن از شدت و حدت حافظه پروری کاسته شود و نفرین و آفرین های آموزشی به حداقل رسانده شود و بچه ها تنها به خاطر لذتی که از فرایند آموزش می برند، به تداوم تحصیل علاقه نشان دهند و کتاب های درسی را چنان بخوانند که یک کتاب داستان را می خوانند.

ب: آموزش شهروندی

 حتی بدون وجود ویروس های احتمالی و با توجه به دهکده جهانی و ارتباط تمام دنیا با همدیگر، مقوله زندگی شهروندی، یکی از روش های زندگی نوین است. اهمیت این مهم با این رویداد تاریخی ویروسی، دوچندان می گردد. با استمرار مدت زمان دوری دانش آموزان از مدارس و خانه نشینی اجباری آنها، موضوع زندگی در شهر و شهروندی خوب بودن، یکی از دغدغه های تازه آنهاست. بعد از این آنها باید در زمینه های مختلف، آموزش های تازه ببینند تا برا ی مواجه با آنها آماده باشند. مثلا در زمینه؛ استاندارد مطلوب زندگی، حریم خصوصی با توجه به جنسیت، حق داشتن هویت شخصی ، محافظت در برابر خشونت و جنايت ، ملاقات با دوستان و بازی کردن، زندگی در محیط مناسب و سالم , برخورداری از امکانات مشابه بزرگترها، باید پیش زمینه ذهنی لازم را داشته باشند.

نظام آموزشی باید تمهیداتی بیندیشد تا دانش آموزان نسبت به جامعه احساس تعهد و مشارکت کنند و البته  در برابر سو استفاده های جنسی و جسمی احتمالی هوشیار باشند. اضافه بر این ها باید بتوانند به برقراری ارتباط با دیگران با کمترین خطر بکوشند و در تمام این موارد غافل از تفکر انتقادی نبست به افراد و اوضاع نباشند.  کرونا اگرچه به مثابه رنسانس نبود اما اینقدر بود که آرامش مان را به هم بزند. این ویروس آمده تا راحت ها را ناراحت کند. تنها تن و روانمان را نلرزاند که بنیان های جامعه مان را هم به لرزه انداخت. تمام معیارها را دستخوش آشفتگی و دردسرساخت. مثلا بستن درگاه آستانه مقدس رضوی یا تعطیلی متوالی نماز جمعه در یک جامعه اسلامی، چیزهایی بود که در تصور هیچ کس نبود.

پ: آموزش مهارتی

نظام آموزشی برای گذر از آموزش حافظه محور و رفتن به سوی آموزش مهارت محور ،در مقام حرف و شعار اشتیاق زیاد نشان  داده است اما هنوز همگان آن را شبیه یک رویا می دانند. پیدا شدن سرو کله کرونا، تامل در این موضوع را افزایش داد. چرا که اگر حفاظت از حافظه را همان تحصیل  و اهتمام به مهارت را آموزش فرض کنیم، باید گفت که فاصله ی بسیاری میان تحصیل و آموزش وجود دارد. در واقع تحصیل، شرط لازم برای آموزش است، نه کافی. در واقع نباید خیال کرد اگر موفق به اتمام تحصیل شدیم، آموزش هم حاصل شده است. برای تحقق آموزش مهارتی لازم است روی آﻣﻮزشﻫﺎي ﻓﻨﻲ و ﺣﺮﻓﻪاي از حیث تبلیغ و ترغیب دانش آموزان برای پذیرش و نیز ایجاد رشتهﻫﺎی متنوع فنی حرفه ای در مناطق دورافتاده سرمایه گذاری شود .اولیا نیز باید نسبت به سامان بخشی اوقات فراغت توجیه شوند.آنهایی که بچه هایشان را حتی قبل از ورود به دبستان و به طور همزمان به کلاس هاس مختلف آموزشی و علمی می فرستند ، بی آنکه خود بدانند دچار بیماری «دانشمند پروری» می شوند و در توانمندسازی آن تاخیری ناخواسته روا می دارند.

ت: آموزش مجازی

 پیش تر ، نظام آموزشی بسیار از آموزش مجازی و مدارس هوشمند دم زده بود اما هنوز روزهای استفاده واقعی از آن را تجربه نکرده بود. شیوع ویروس به عنوان زنگ هشداری در این زمینه بود. با آغاز ایام خانه نشینی دانش آموزان و معلمان، ضرورت بهره گیری از این شیوه دو چندان شد. اکنون ضروری است تا  به شکلی که مثلا در دانشگاههای پیام نور و آزاد اسلامی وجود داشته است، این مهم دردستور کار مسئولان وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد. البته با توجه به این گفته می شود قریب سی درصد دانش آموزان، امکان دسترسی به اینترنت را ندارند، لازم است دانش آموزان مناطق محروم و دانش آموزان با نیازهای ویژه ، با تخصیص اعتبارات خاص  و تهیه و توزیع تبلت و اینترنت رایگان مورد توجه خاص قرار گیرند. به این منظور می توان از ظرفیت های سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس ، خیرین نیک اندیش و امکانات دیگر دستگاههای دولتی از جمله وزارت ارتباطات و فناوری و ستاد ملی مبارزه با کرونا می توان استفاده کرد. ضمن این که در این راستا نباید بنا بر توهم توطئه و یا به بهانه تقویت پیام رسان های داخلی، از تاثیر و کاربرد پیام رسان های معمول غافل شد و یا ایجاد فضاهای آزمایشی بدون استقبال لازم، فرصت را از دست داد.

کرونا و آموزش و پرورش و نقش معلمان

حرف آخر:

حرف و حدیث جدی و شوخی بسیار در باره کرونا گفته شد و باز گفته می شود. به طوری که گویی گونه جدیدی به نام ادبیات کرونایی ، جای خودش را در فرهنگ مکتوب ما باز کرده است. این ها به علاوه لرزه ای که در بنیان های جامعه درانداخته است، خبر از آن دارد که باید آن را جدی گرفت. اکنون اگرچه تهدیدی برای تمام هستی ما به شمار می رود اما با تمهیدات خاص می توان از آن به عنوان فرصتی استفاده کرد تا به بازسازی و نوسازی ابعاد اجتماع پرداخت که یکی از آنها، آموزش و پرورش است.

امید که خیلی زود این ویروس از اساس در جامعه ریشه کن شود اما تا آن زمان این چالش ناگهانی را می توان دست آویزی برای تغییر نگرش در حوزه آموزش قلمداد کرد تا در برنامه ریزی های آینده ، آماده و مهیا بود تا اگر روزی روزگاری باز ویروسی تازه رخ نمود، سراسیمه نگردیم و راههای مقابله با آن را حداقل به نسل کودک و نوجوان آموزش داده باشیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کرونا و آموزش و پرورش و نقش معلمان

منتشرشده در یادداشت

 گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان خوزستان و نیز اولیای دانش آموز برای صدای معلم ارسال گردیده است .

این رسانه آمادگی خود را برای توضیح و پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

آیا وزارت آموزش و پرورش به استلزامات قانونی و حقوقی تدریس مجازی واقف است

مدیریت محترم ....
با سلام و ضمن تشکر از حضرت عالی/ سرکار علیه 

به خاطر حساسیتی که نسبت به سرنوشت تحصیلی دانش‌آموزان داشته و در این مدتی که تعطیلی ناگزیر مدارس به سبب شیوع بیماری کرونا پیش آمده، پی‌گیر مسائل درسی و درگیر تلاش برای جبران عقب ماندگی درسی دانش‌آموزان بوده و هستید.

ما معلمین نیز همچون شما دغدغه‌ی این مسئله را داشته و انگیزه‌ی شما در این مجموعه تلاش‌ها را درک نموده و از کوشش‌های بی‌دریغ شما سپاس‌گزاریم. اما در موضوع راهکارها و روش‌هایی که برای تدریس دروس در فضای مجازی اتخاذ شده، اشکالات عمده و ایرادات عدیده به ویژه از نظر ضوابط اداری و مسئولیت حقوقی وجود دارد که وظیفه‌ی وجدانی خویش می‌دانم که با شما در میان بگذارم تا با تنویر افکار همکاران به ویژه مقامات مسئول اداری، از بروز مشکلات و عواقب احتمالی جلوگیری نمائیم .
چنانکه مستحضرید در یک سیستم اداری، ضوابط بوروکراتیک مشخص و مدون از قوانین کلی و اساسی گرفته تا آئین‌نامه‌ها و بخشنامه‌های جزء وجود دارد که تمامی فعالیت‌های خرد و کلان آن سیستم اداری در چهارچوب آنها انجام می‌گیرد تا وظایف و حقوق تمامی بخش‌ها و افراد مشخص شده و این خط مشی قانونی، معیار و ملاک تمامی اقدامات قرار می‌گیرد تا اقدامات بایسته به شکل قانونی انجام گرفته و نتایج مطلوب حاصل شود و چنانچه نقصی در حصول نتیجه‌ی مطلوب پیش آید، روند کار بر اساس همان قوانین و ضوابط و آئین‌نامه‌ها مورد بازبینی قرار گرفته و علت نقص و ناکارآمدی احتمالی مشخص شود و طبیعتا این اقدام موجب تشخیص بخش یا فرد مسئول در بروز نقص و اشکال شده و مجازات آن نیز باز بر اساس همان قوانین و آئین‌نامه‌ها تعیین خواهد شد. همچنین در یک سیستم اداری قانونمند، افراد دارای شخصیت و جایگاه حقوقی بوده و این جایگاه حقوقی، حد و حدود حیطه‌ی اختیارات و نیز تکالیف و وظایف افراد را مشخص می‌نماید و تعریف و تحدید قانون از این جایگاه، معیاریست برای تعیین حقوق افراد و نیز وظایفی که مکلف به اجرای آنند. بنابراین هر گونه فعالیتی در یک سیستم اداری، بر اساس قوانین، آئین‌نامه‌ها و بخشنامه‌هایی انجام می‌گیرد که به مراتب از سوی وزارت و ادارات کل و ادارات مناطق (به ویژه در مورد آموزش و پرورش) صادر می‌شود.
 با توجه به این اصول قانونی مهم و ضوابط اساسی مذکور، موضوع تدریس آموزگاران و معلمین و دبیران در شبکه‌های مجازی که قانونا نام بردن از آنها در این مکتوب مجاز  نیست، از نظر قوانین و ضوابط اداری دارای اشکال است.
چنانکه مستحضرید هیچ گونه مصوبه قانونی از سوی مراجع ذی صلاح در این زمینه وجود ندارد .

آیا وزارت آموزش و پرورش به استلزامات قانونی و حقوقی تدریس مجازی واقف است

و در همین گام اول، این اقدام خالی از وجهه‌ی قانونی است. همچنین به دلیل همین ایراد اساسی، این اقدام هیچ گونه ضوابط و چهارچوب مشخص ندارد و اقدام معلم به برقراری رابطه با دانش‌آموز یا والدین وی از طریق یکی از شبکه‌های مجازی، اقدامی کاملا غیر قانونی و خارج از ضوابط اداریست و چنانچه مسئله و پیشامد ناخوشایندی از پی این اقدام و ارتباط‌های بی‌ضابطه بروز کند و موجب و موجد اختلاف بین معلم با دانش‌آموز یا والدین او شود، اگر حق با معلم باشد که دستش به جایی بند نخواهد بود چون هیچ استنادگاه قانونی بر اساس آن چه پیش تر گفته شد ، وجود ندارد. اگر حق با دانش‌آموز و والدین باشد نیز  مشخصا معلم به عنوان یک شخص حقیقی مقصر و مسئول بوده و طرف دعوا خواهد بود چون بدون دستور و ابلاغ مصوبه قانونی و رسمی در این باره اقدام کرده است.

همکاران به ویژه مدیرانی که بدون توجه به کاستی‌ها و نقایص قانونی این اقدام، در این زمینه فعالیت می‌کنند یا همکاران را با اعمال فشار به این کار وادار می‌کنند، از این مسئله‌ی بسیار مهم و حساس غفلت می‌ورزند که رابطه‌ی معلم با دانش‌آموز و فرایند تدریس، رابطه و فرایندی حقوقی و قانونی است و تدریس خارج از مدرسه در واقع، رابطه و اقدامی خارج از ضوابط حقوقی و قانونی است مگر اینکه فضایی کاملا امن اعم از فضای حقیقی و مجازی با ضوابطی مشخص و معین ایجاد شود تا معلم و دانش‌آموز به عنوان اشخاص حقوقی در فضایی امن و حقوقی همچون مدرسه به تدریس و تحصیل بپردازند. با توجه این موارد و مسائل حقوقی و قانونی بسیار بسیار مهم، اقدامات و تبلیعات بی در و پیکر و غیر مسئولانه و نامعقول برخی مقامات آموزش و پرورش به ویژه اعمال فشار مدیران بسیاری از مدارس بر همکاران در جهت راه‌اندازی تدریس مجازی بی‌ضابطه در فضای مجازی به ویژه شبکه‌های کاملا ناامن و بعضا دارای مشکلات قانونی، حقیقتا مایه‌ی حیرت و تعجب است.

آیا در کدام وزارت و ادارات تابعه چنین چیزی پیش می‌آید که کارمندان آن وزارات و ادارات وابسته، به هر دلیل وظیفه‌ی اداری خود را در مقام یک شخصیت حقیقی و تنها با یک ابلاغ از طریق کانال‌هایی خارج از ضوابط و چهارچوب حقوقی و قانونی به انجام برسانند؟  
آیا آموزش و پرورش بدین حد امری بی‌ضابطه و بی‌نیاز از استلزامات حقوقی و قانونی است؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آیا وزارت آموزش و پرورش به استلزامات قانونی و حقوقی تدریس مجازی واقف است

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور