نامه مقام عالی وزارت علوم، دکتر غلامی، به مقام معظم رهبری درباره امکان مشارکت دانشگاه ها در تربیت معلم دست مایه ای شد تا مقام عالی وزارت آموزش و پرورش، رییس محترم دانشگاه فرهنگیان و استاد معظم جناب دکتر مهرمحمدی درباره دانشگاه فرهنگیان و چند و چونی تربیت معلم به اعلام نظر بپردازند. ادله همه مقامات در جای خود ارزشمند است. با این همه سؤال این است، آیا با این همه ادله، واقعاً نیاز بینادینی به دانشگاه فرهنگیان وجود دارد؟
پاسخ این سؤال را اگر در بستر مدافعان دانشگاه فرهنگیان جست و جو شود، نتیجه آن خواهد بود که مدافعان این دانشگاه جانبدارانه از دانشگاه حمایت می کنند. دانشگاه فرهنگیان را نباید به نهاد مقدس و حیثیتی ای بدل کرد که نتوان از آن گذر کرد. همه دانشگاه ممتاز کشور توانایی عالم پروری و توانایی تربیت معلم را توأمان دارند.
دانشگاه فرهنگیان حایز کیفیتی نیست که سایر دانشگاه ها نتوانند آن کیفیت را فراهم آورند. آیا دانشگاه های بهشتی، علامه، خواجه نصیر، امیرکبیر، تبریز، اصفهان و ... چونان شایستگی ای را ندارند که معلم تربیت کنند و پژوهشگاه های تربیت معلم بنا کنند؟ پاسخ این پرسش در صورت سیاست گذاری منطقی و آینده نگرانه مثبت است. هر کدام از دانشگاه مادر، قابلیت های بیشتری از دانشگاه فرهنگیان دارند. برای از میان برداشتن دشواری ها نمی توان نهادهای موازی دست و پاگیر تأسیس کرد.
تجربه شرکت ملی نفت ایران آموختنی است. این شرکت دارای دانشکده پرستاری، حسابداری و مدیریت و پژوهشگاه و ... بود. در یک اقدام اصولی، تلاش شد همه این خدمات کنار گذاشته شوند و از توان تخصصی دانشگاه ها بهره گیری شود. شرکت ملی نفت ایران نباید توان حرفه ای خود را صرف تربیت پرستار می کرد. این مهم را می توانست به دانشگاه های علوم پزشکی بسپارد که سپرد و موارد دیگر را به همین صورت. تجارب خارج از کشور هم نکته های فراوانی برای آموختن دارند.
منطقی است که نهاد آموزش و پرورش چالاک تر شود. آموزش و پرورش نباید کاری انجام دهد که خارج از حوزه معرفتی و مأموریتی آن است. آموزش و پرورش ایران در حال حاضر گرفتار حواشی ای است که می تواند به راحتی از آن ها فارغ شود.
آموزش و پرورش نباید: نیاز نیست که به کالبد دانشگاه فرهنگیان تعصب ورزیده شود.
1. دانشگاه داری کند.
2. مرکز تفریحی و سیاحتی اداره کند.
3. اردوگاه در تملک داشته باشد.
4. بانک و تعاونی داشته باشد.
5. کتاب درسی چاپ و توزیع کرده، و نرم افزار تولید کند.
آنچه امروز آموزش و پرورش ایران را کندتر کرده است "نبایدهایی" است که به "بایدهایی" تبدیل شده اند. آموزش و پرورش در یک سیاست گذاری اصولی باید بتواند خدمات مورد نیازش را برون سپاری کند. جامعه دانشگاهی ایران و بخش خصوصی آن به بلوغی رسیده اند که بتوانند نیازهای آموزش و پرورش را برآورده سازند.
کارهایی که آموزش و پرورش در حال حاضر انجام می دهد و در بیشتر موارد در انجام دادنش درمانده است، به مواردی بر می گردد که در حوزه مأموریتی اش نیست. آموزش و پرورش، شایسته است، قابلیت های معلمی را از ساحت های چندگانه تدوین کرده و در اختیار دانشگاه های منتخب قرار دهد و از آن ها بخواهد نیروی انسانی مورد نیاز را تربیت کنند. این سفارش برای تربیت معلم می تواند پذیرش از دیپلم باشد یا از لیسانس یا هر دوره مورد نیاز دیگر. هر کدام از دانشگاه ها، باید در هماهنگی با آموزش و پرورش از منابع انسانی زبده آموزش و پرورش برای تربیت معلم بهره مند شوند. در تعامل میان نهادی- آموزش و پرورش و دانشگاه ها- است که آموزش و پرورش چالاک می تواند با خیال آسوده تر به مأموریت های اصیل خود بپردازد.
اعضای محترم هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان می توانند به راحتی به دانشگاه ها مجری تربیت معلم منتقل شوند. طبیعی است که این انتقال سبب رشد حرفه ای بیشتر برای اعضای هیأت علمی حاضر در دانشگاه فرهنگیان هم خواهد شد. دانشجویان دانشگاه فرهنگیان را هم نباید در فضای گلخانه ای تربیت کرد. این دانشجویان باید بتوانند از بهترین امکانات دانشگاهی سود بجویند و در محیط های واقعی پرورده شوند.
از طریق یک برنامه انتقالی امکان این به وجود خواهد آمد که دانشگاه های سرآمد داخلی به مراکز عمده تربیت معلم تبدیل شوند.
نیاز نیست که به کالبد دانشگاه فرهنگیان تعصب ورزیده شود. راه آن است که نظام تربیت معلم و روح تربیت معلمی در نظر آورده شود و پاسداری شود. این مهم را می توان در هر کالبد شایسته ای عملیاتی کرد. تربیت معلم مأموریتی نیست که به زور به عهده دانشگاهی چون دانشگاه فرهنگیان گذاشت.
آنان که چرخ را از نو می سازند، چشم خود را بر دانش و تجربه موجود می بندند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به شخصه شخصیت و تخصص آقای محرم آقازاده را قبول دارم.زمانی که سال 82 وارد مرکز تربیت معلم شدم، اگر معرفی ایشان و کتاب های ایشان نبود شاید نمی توانستم امروز ادعای معلم بودن را داشته باشم.
اولا تمامی فلسفه های موجود در تمامی کشور ها وجود دانشگاهی برای تربیت نسل معلمان را لازم می دانند.
ثانیا مشکل در جای دیگر است-منابع درسی چقدر با نیاز امروز آموزش آموختگان و نیازهای آینده فراگیران تطابق دارد؟-اساتید فعلی چگونه به مرحله هیات علمی دانشگاه فرهنگیان رسیده اند؟-آیا تعامل کافی با دانشکده های علوم تربیتی و آموزشی و پژوهشگاه های علوم و تربیتی برقرار است؟-تا چه زمان می خواهیم نگاهی کوته فکر به دانشجویان این دانشگاه در مورد نحوه ی حضور در کلاس، خوابگاه، سلف سرویس، انتخاب واحد، تفکیک جنسیتی و ... داشته باشیم.
اگر دنبال آن هستیم که دانش آموختگانی نخبه از این دانشگاه به سوی مدارس گسیل شود می بایست طوری آموزش دهیم که در پایان بتوانیم آزمون مهارت های حرفه ای معلمان را با جدیت تمام برگزار نماییم و این نقطه آغاز رتبه بندی فرهنگیان است.
می گوییم خطاست. ناکافی است.
از اهداف اصلی خود گریزان است. فقط کانالی برای شستشوی ذهنی معلمان آتی است. عناصری برای تثبیت نظام سیاسی در آن تربیت می شود. بازداشتگاه آموزشی است. و.......
کد خبر:۱۰۲۱۶۷۵
تاریخ انتشار:۲۶ آذر ۱۳۹۹ -
گزارش از تابناک
سلام
از نوشته حضرتعالی بهره بردم.
اما برخلاف نظر حضرتعالی حل مشکل را در تقویت هر چه بیشتر دانشگاه فرهنگیان می دانم.
مناسب است دیگر دانشگاه ها و موسسات علمی کشور تعلیم و تربیت معلم را به دانشگاه فرهنگیان واگذار کنند.
کاش مسولین پاسخگو باشند