گروه رسانه/
اختلالات روانی پس از بیماریهای قلبی و عروقی بیشترین حجم از بیماریها را در کشور به خود اختصاص دادهاند و این خود زنگ هشداری برای سلامت روانی جامعه است، موضوعی که در نهان جامعه ما درحال گسترش است و آن را میتوان در انواع و اقسام قتلها، خودکشیها، جنایات و… دید اما متاسفانه همچنان اقدام جدی برای مقابله با آن صورت نگرفته است.
طی سالهای اخیر انتشار اتفاقات و حوادث ناگوار در جامعه شدت گرفته و با یک نیم نگاهی حتی به یکسال اخیر میتوان وحشتناکترین اتفاقاتی که میتواند در یک قرن اتفاق بیفتد را دید؛ از قتل رومینای ۱۳ ساله با داس به دست پدرش گرفته تا خودکشی عجیب و غریب و پُرابهام یکی از مجریان سابق تلویزیون و حالا هم قتل وحشتناک یک کارگردان به دست پدر و مادرش.
البته هنوز هیچ اظهارنظری قطعی نیست اما از وقتی قتل بابک خرمدین با یافتن بخشی از پیکرش و بلافاصله اعترافات پدر و مادر مبنی بر قتل خشونت بار وی علنی شد، موجی از اظهارات درباره سلامت روانی این افراد در فضای مجازی مطرح شد و به جزء واکنشهای مخاطبان درباره شنیدن چنین قساوتی که در دل این ماجراست.
علی اسدی، معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت با اشاره به تعداد افرادی که در ایران دارای اختلال روانی هستند، گفت: در گروه سنی ۱۴ تا ۶۵ سال یعنی میان ۵۰ میلیون نفر از جمعیت کشور، حدود ۲۳ تا ۲۵ درصد آنها دارای یک اختلال روانپزشکی هستند یا یک اختلال روانی را تجربه کردند درواقع تعداد این افراد بالغ بر ۱۲ تا ۱۵ میلیون نفر است.
او درباره تاثیر حوادث، جنایات و اخبار تلخ اخیر بر افزایش اختلالات روانی بیان کرد: اتفاقات تلخ و ناگواری که اخیرا در کشور رخ داد، میتواند اختلالات روانی را در مردم تشدید کند نه این صرفا باعث بیماری شود چراکه این حوادث در همه جای دنیا رخ میدهد و طبیعیست برای مثال در کشور آمریکا ناگهان فردی اسلحه به دست میگیرد و در بازار، فروشگاه، مدرسه، خیابان و… به مردم تیراندازی میکند و کشت و کشتار راه میاندازد اما این اتفاقات میتوانند به عنوان یک آسیب روانشناختی تاثیرات منفی در جامعه بگذارند و ترس، وحشت، بی اعتمادی،کاهش همبستگی، احساس عدم امنیت در افراد جامعه و تغییر رابطه انسانها با یکدیگر و… ایجاد کنند و در نهایت باعث آسیبهای رفتاری شوند بنابراین اگر قتل و جنایتی در جامعه صورت بگیرد، به تنهایی باعث ایجاد اختلال روانپزشکی نمیشود اما اگر کسی زمینه یک اختلال روانپزشکی را داشته باشد، طبیعتا با شنیدن این اخبار و حوادث بیماری او تشدید میشود مانند یک بیمار قلبی که ممکن است بیماریاش با شنیدن اینگونه فجایع، بدتر شود.
اسدی در پاسخ به این سوال که چه تعداد از مردم کشور از وجود اختلال روانی در خود بیخبر هستند؟ گفت: حدود ۶۰ درصد مردم دارای افسردگی، اضطراب، وسواس و یکی از اختلالات روانی هستند که اطلاعی ندارند و نمیدانند که بیماری دارند و باید خود را درمان کنند از طرفی حدود ۴۰ درصد مردم میدانند به یکی از اختلالات روانی مبتلا هستند اما فکر میکنند خودش خود به خود خوب میشود به همین دلیل به روانشناس، مشاور و روانپزشک مراجعه نمیکنند و تصور دارند با استراحت کردن، گل گاوزبان خوردن و… میتوانند خودشان را درمان کنند درصورتی که افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلالات خلقی و… جزء بیماریهای روانپزشکی است که فرد در صورت ابتلا باید از طریق مراجعه به پزشک، مداخلات دارویی و غیردارویی خود را درمان کند.
باید اِستاد و فرود آمد بر آستان دری که کوبه ندارد.
برای هر اتفاقی می توان پاسخی یافت جز رفتن های نابه هنگام ...شاید رفتن خود پاسخ یک اتفاق است و هیچ کس نمی داند جز آن که رفته است !
از زمانی که خبر تاسف بار پرواز ابدی استاد مهدی بهلولی را شنیدم قصد نگارش چند سطری در سوگ ایشان داشتم . اکنون که قلم به دست گرفته ام یافتن واژه ها در وصف شخصیت ایشان بسی دشوار است.
با وجودی که آقای بهلولی زاده بروجرد بودند ، شوربختانه توفیق دیدار حضوری با ایشان هیچ گاه برایم میسر نگردید ولی سالهاست که با اشتیاق یادداشت های ایشان را در رسانه های مکتوب و مجازی مطالعه می کردم و از این طریق ارتباطی ناگسستنی بین ما پیوند خورده بود.
مهدی بهلولی از آن دسته منتقدانی بودند که هرگز قلم خود را به مثلث زر ، زور و تزویر آلوده نکردند و همواره دغدغه تعلیم و تربیت داشتند.
( فیس بوک مهدی بهلولی )
استاد بهلولی مترجمی توانمند و زبردست بودند و آثار ارزشمندی در این حوزه از خود به یادگار گذاشتند.
ایشان از معلمان فعال در عرصه رسانه بودند که همواره در نوشتارها و نقدهای دلسوزانه خود دغدغه عدالت آموزشی ، پرهیز از خصوصی سازی در آموزش و پرورش و لزوم بازگشت نظام تعلیم و تربیت به مدارس دولتی را داشتند.
بی شک ایشان معلمی اندیشمند ، آزاده ، شجاع و دلسوز بودند که متاسفانه بعضا از سوی برخی نهادهای حاکمیتی به دلیل تلاشهای ایشان در کانون صنفی معلمان ایران جهت تحقق آرمان های نظام آموزشی و تربیتی مدنظرشان مورد بی مهری قرار گرفتند که در این بین از سوی مدیران ارشد وزارتخانه هم حمایتی درخور از ایشان صورت نپذیرفت.
( فیس بوک مهدی بهلولی )
ایشان هیچ گاه یک شخصیت سیاسی نبودند و به سادگی می توان وجه غالب فرهنگی و اجتماعی شان را در مقالات و یادداشت های ارزشمندشان مشاهده کرد.
درگذشت این آموزگار فرهیخته و مطالبه گر را به خانواده محترمشان تسلیت عرض کرده و از درگاه حضرت دوست برای آن مرحوم طلب رحمت و مغفرت الهی خواهانم.
روحش شاد و یادش گرامی
خبر درگذشت آقای مهدی بهلولی را خواندم.
خبری تلخ بود. ما هنوز با غم از دست دادن همکارمان دکتر محمدرضا شرفی کنار نیامده ایم و حالا فقدان یک بزرگ دیگر در عرصه دانش و عمل تعلیم و تربیت کشورمان!
اولین بار ایشان را زمانی که برای یک جلسه گفت و گو درباره موضوع خصوصی سازی در آموزش و پرورش به دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تهران دعوت کردیم، ملاقات کردم. توضیحات تحلیلی ایشان، دانش گسترده شان در زمینه آموزش و پرورش و مسایل آن و در کنار این قابلیت ها، معلم بودن ایشان، بسیار تحسین برانگیز بود.
هر چند فرصت های زیادی برای تداوم این تعامل علمی در دانشکده فراهم نشد، اما هنگام برنامه ریزی علمی برای همایش دهم انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران در پاییز 98 که به چالش های اصلاحات آموزشی در ایران اختصاص داشت، از ایشان برای عضویت در کمیته علمی همایش دعوت به عمل آوردیم. من بسیار مشتاق بودم تا نشستی با جریان معلمان کنشگر داشته باشیم و در این نشست چالش های اصلاحات آموزشی را از منظر معلمانی که فعالانه برای ارتقای شرایط معلمان فعالیت می کنند، بررسی کنیم. اما با وجود تلاش ایشان، این تصمیم امکان اجرا نیافت.
آقای بهلولی برای شخص من به عنوان یک محقق عرصه مسایل آموزش و پرورش ایران، روشنگر لایه ای از واقعیت ها به ویژه در فرهنگ مدیریتی نظام آموزشی بود که موجب گشودن پنجره ای جدید به سوی ریشه های دشواری های نظام آموزش و پرورش کشورمان است. ایشان حقیقتا فردی عمیق و دقیق در تحلیل مسایل و چالش های آموزش و پرورش بودند و بی تردید وجود افرادی نظیر ایشان برای مواجهه واقع بینانه با مسایل واقعی آموزش و پررورش و ممانعت از توجیه گری و ساده انگاری در مواجهه با مسایل یک ضرورت است و امیدوارم که تمامی ما به ویژه همکاران ایشان این مسیر را ادامه دهند!
فقدان ایشان را عمیقا به جامعه آموزش و پرورش کشورمان تسلیت عرض می کنم.
گروه گزارش/
امروز پنج شنبه ششم خرداد خانواده و دوستان « مهدی بهلولی » آموزگاری که بر اثر بیماری " کرونا " صبح سه شنبه دار فانی را وداع گفت در بهشت زهرای تهران گرد هم آمدند تا آخرین دیدار را با این معلم صداقت پیشه به جای آورند .
باب الرضای بهشت زهرا و جایی که به غسالخانه مشهور است مملو از خانواده ها و جمعیتی بود که برای بدرقه عزیزانشان در آن جا حضور یافته بودند .
مادر مهدی بهلولی 29 خرداد 1397 درگذشت ( این جا ) . مهدی تک پسر خانواده بود و خواهران وی در سوگ برادر بسیار بی تابی می کردند .
یکی از دوستان وی به « صدای معلم » گفت زمانی که موضوع تقسیم ارث پیش آمده بود بهلولی گفته بود که سهم وی را با خواهران مساوی در نظر بگیرند و این موضوع می تواند موید این باشد بهلولی به آن چه می گفت و می نوشت باور داشت .
در مرگ مهدی بهلولی بسیاری متاثر شدند و وزیر آموزش و پرورش به مناسبت درگذشت وی پیامی صادر کرد .
حاجی میرزایی در این پیام نوشت :
« خبر درگذشت معلم محبوب، پرتلاش و دغدغهمند، مهدی بهلولی، اندوهناک بود .
فقدان این معلم مسئولیت پذیر را به خانواده محترم آن مرحوم و جامعه فرهنگی کشور تسلیت می گویم و از پیشگاه خداوند رحمان برای آن مرحوم، آرامش و آمرزش الهی و برای بازماندگان محترم، صبر، سلامت و شکیبایی، مسألت می نمایم . »
پیش تر و در پی ابتلای مهدی بهلولی به کووید۱۹ و بستری شدن وی در بیمارستان، وزیر آموزش و پرورش، طی تماس تلفنی، با همسر وی گفت وگو و از طریق معاون برنامه ریزی و توسعه منابع، پیگیر روند درمان وی شده بود .
« محمدحسین کفراشی » مدیرکل ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات وزارت آموزش و پرورش به نمایندگی از وزیر آموزش و پرورش از نخستین ساعات روز در بهشت زهرا حضور یافته بود تا ضمن همدردی با خانواده داغدار بهلولی پیام حاجی میرزایی را به آنان ابلاغ نماید .
در این مراسم ، « رسول پاپایی » مدیرکل امور شوراها و مناطق آزاد تجاری وزارت آموزش و پرورش و محمد روزبهانی حضور داشتند . همچنین برخی از اعضای کانون صنفی از جمله « محمدتقی فلاحی » دبیر کل کانون صنفی معلمان تهران ، محمدرضا نیک نژاد ، علیرضا هاشمی سنجانی دبیر کل پیشین سازمان معلمان ایران و محمد حبیبی حضور داشتند .
کفراشی به صدای معلم گفت :
« به نمایندگی از وزیر محترم آموزش و پرورش وظیفه داشتیم خدمت خانواده ایشان برسیم . آقای حاجی میرزایی امروز با مدیران کل استان ها جلسه داشتند و این ماموریت به من محول گردید .
آقای بهلولی فردی بسیار دلسوز و دغدغه مندی بود . معلمی بود که اشراف کاملی بر مسائل آموزش و پرورش داشت .
ایشان فردی خوش اخلاق بود که هرگز از دایره انصاف خارج نمی شد .
وقتی مطالب ایشان را می خوانید همه از روی دلسوزی است . هیچ گاه در قلمش به کسی اهانتی نمی کرد و کسی را مورد رنجش قرار نمی داد .
بیشتر نقدهای ایشان به برنامه ها و فعالیت ها بود و وقتی همه دوستان خبر درگذشت ایشان را شنیدند همه ناراحت شدند . حتی کسانی که ایشان را ندیده بودند هم بسیار متاثر شدند اما به قلمش آشنا بودند و بسیار متاسف شدند .
خداوند به خانواده و دوستان ایشان صبر عنایت فرماید . »
زمانی که پیکر مهدی بهلولی در خاک آرام گرفت برخی از دوستان وی و از جمله فلاحی سخنانی در مورد ایشان بیان کردند.
یکی از اعضای کانون صنفی معلمان گفت که چرا بهلولی را دستگیر کردند و این قدر ایشان و خانواده تحت فشار قرار گرفتند ؟
وی از عملکرد وزارت آموزش و پرورش در مورد فعالان صنفی انتقاد کرد .
محمدتقی فلاحی دبیر کل کانون صنفی معلمان تهران ضمن تسلیت درگذشت مهدی بهلولی گفت :
« مهدی بهلولی از یک فرد و از یک مجموعه به نام کانون صنفی فراتر رفته بود .
ایشان یک نویسنده زبردست ، یک مترجم ، یک فعال صنفی و یک انسان دغدغه مند بود .
مهدی دو ویژگی مهم و بارزی داشت . یکی این که فطرت انسانی پاکی داشت و هیچ گاه مثل خیلی ها آلوده به برخی مسائل نشد . از کسی کینه ای به دل نمی گرفت هر چند در ظاهر ممکن بود به اون تندی کند و یا رابطه ای با او نداشته باشد .
او فقط به دنبال دغدغه های انسانی بود .
ویژگی دوم ایشان داشتن ذهن نقاد و جست و گو و پشتکار بالای ایشان بود .
ما خیلی آرام حرکت می کردیم اما مهدی خیلی جلوتر از ما بود . نمونه آن آثار قلمی ایشان و نظرات دقیق و کارشناسی ایشان در حوزه آموزش و پرورش بود که دلسوزانه بیان می کرد .
متاسفانه این سرمایه انسانی را به دلیل برخی بی توجهی ها ، بی کفایتی ها و برخی مسائل دیگر از دست دادیم بزرگ ترین بزرگداشت وی این است که راه وی را برجسته کنیم و ادامه دهیم .
در این میان زنی از بستگان مهدی بهلولی به جلوی تریبون آمده و با عصبانیت و در حالی که می گریست با فریاد چنین گفت :
« آیا سهم این معلم واکسن نبود ؟ ما دستمان به این مسئولان نمی رسد اما چرا ؟ »
سپس محمدحسین کفراشی به عنوان نماینده وزیر آموزش و پرورش پشت تریبون حاضر شد و ضمن ابلاغ پیام تسلیت محسن حاجی میرزایی با خانواده ایشان همدردی نمود .
( محمدحسین کفراشی - نماینده وزیر آموزش و پرورش )
( محمدتقی فلاحی - دبیر کل کانون صنفی معلمان تهران )
پایان گزارش/
گروه رسانه/
درگذشت ناباورانه « مهدی بهلولی » از آموزگاران اندیشمند و مطالبه گران حوزه عمومی ، هر فردی را که او می شناخت در حزن و اندوه فرو برده است .
« صدای معلم » بار دیگر این ضایعه جبران ناپذیر را به خانواده محترم ایشان و جامعه فرهنگی کشور تسلیت می گوید .
در این رابطه ، « رضوان حکیم زاده » معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش دل نوشته ای را در رثای این معلم مسئول برای صدای معلم ارسال کرده است .
کارشناسان معتقدند که با این مدل آموزشی پیش گرفته شده در دوران کرونا، بعد از کنترل این بیماری با یک موج ترک تحصیل و افزایش جمعیت دانشآموزان بازمانده از تحصیل در برخی روستاهای کشور مواجه خواهیم بود.
بعد از شیوع کرونا و تعطیل شدن کلاسهای حضوری کنترل وضعیت تحصیلی دانشآموزان از دست معلمان خارج شده، چون خیلی از دانشآموزان گوشی مناسب نداشتند و در بهترین حالت باید منتظر گوشی گرفتن از بقیه میشدند یا خودشان و خانوادههایشان به فضای مجازی آشنا نبودند و یا مشکل تهیه اینترنت داشتند. در این فضا تدریس آنلاین و آزمون آنلاین اصلاً عملی نیست.
علاوه بر مشکلات گوشی و اینترنت و مشکلات برنامه شاد، خیلی از دانشآموزان یک شیفت به مدرسه میآمدند و یک شیفت سرکار میرفتند. متأسفانه کرونا برای آنها قرنطینه به دنبال نداشت بلکه بهخاطر مضاعف شدن مشکلات اقتصادی آنها دو شیفت به کار گرفته شدند و اتفاقاً مشغول کارهای پرخطر و کمدرآمد هم شدند و زمان و توانی برای درسخواندن نداشتند. بهخاطر بهحداقل رساندن مشکلات و جلوگیری از ترک تحصیل دانش مطالب درسی بهصورت درسنامه و جزوه از مباحث مهم چند ماه آخر سال تحصیلی گذشته تهیه شد و در اختیار دانشآموزانی که دسترسی به اینترنت و گوشی همراه نداشتند، گذاشته شد؛ اما خیلیها حتی نتوانستند در امتحانات پایان سال شرکت کنند.
کرونا ویروس منحوسی است که خطوط تیره بین فقیر و غنی را تیرهتر کرده است. اگر قبلاً نگرانی والدین برای این بود که فرزند دبیرستانی خود را نمیتوانند به بهترین کلاسهای کنکور بفرستند، الآن نگرانیها در مورد دبستانیها هم وجود دارد که چگونه از آموزش مجازی بهره ببرند؟ چراکه برای دانشآموزان پایه اول و دوم بسیار سخت است که با آموزشهای مجازی درس را فراگیرند.
قطعاً هر آرمانی موافقان و مخالفانی دارد که بر آن تأثیرگذار هستند. میشود یک هدف را اوج خواستههای ملتی کرد یا آن را در جامعه استحاله کرد. مهمترین سنگرها برای حراست از آرمانها، مدارس هستند و معلمان بهعنوان «افسران سپاه پیشرفت» باید بتوانند «انسانهای مؤمن خردمند، متفکر اندیشمند، دانشمند با نظم، باانصاف، دارای اخلاق اسلامی و در یک کلمه انسانهای مجاهد و اهل عمل» تربیت کنند. فرصت دوازدهسالهای که بهترین فرصت برای پیریزی نسلی است که با تمام قدرت برای پیشبرد اهداف کشور تلاش کنند.
با همة اینها نباید از این مسئله غافل شد که افکارعمومی جامعه باید شغل «معلمی» را جزو یکی از بهترین شغلها بداند. شأن اجتماعی معلمان و وضعیت زندگی آنها باید همیشه مورد توجه قرار گیرد تا انگیزهای مضاعف داشته باشند. یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی، تأمین عدالت آموزشی بود که هماکنون، بیشتر از قبل تحتالشعاع قرار گرفته است.
از طرفی نگرانیها برای تأثیر شبکههای مجازی روی افکار آیندهسازان این سرزمین وجود دارد، چراکه با وجود آموزش مجازی تقریباً تأثیر کار پرورشی به صفر میرسد. مشکلاتی که ویروس کرونا آنها را مشتعل می کند و بعدها آتشی در جامعه میاندازد که مصائب بسیاری را به بار می آورد.
به نظر میرسد وزارت «آموزش و پرورش» باید سریعتر سند تحول خود را بهروزرسانی کند و برای آموزش مجازی تعاریف بهتر و مطابقتری با شرایط ارائه دهد. تعلل در این مسئله به این بهانه که این دوره موقت است و بهزودی رفع میشود، به هیچ وجه پذیرفته نیست چراکه کسی حقیقتاً نمی داند تا کی کرونا می خواهد برای خودش جولان دهد.
عدالت آموزشی هم به همین معناست که آموزشی پویا و هدفمند در اختیار همه کودکان قرار بگیرد و به استانداردهای نرمافزاری و سختافزاری آموزش توجه ویژه بشود. محیط مدرسه و کلاس درس طبق الگوهای از پیش تعیین شده آماده شود و به حداقلها بسنده نشود. تفاوتها میان مراکز آموزشی و امکانات در پایتخت و کلانشهرها با نقاط دورافتاده کشور به حداقل برسد. کمااینکه اصلاً نباید تفاوتی وجود داشته باشد.
در شهرهای بزرگ با توجه به برخورداری از امکانات فن آوری، دانشآموزان بهراحتی میتوانند از امکانات آموزش مجازی بهره ببرند اما هر چه از مراکز استان دور میشویم سرعت تحولات اطلاعات و فناوری کمتر شده و ساکنین آن مناطق با چالشهای بیشتری روبهرو میشود.
در طی سال گذشته شاهد این موضوع بودیم که دانشآموزان و معلمین برای برقراری روند آموزش مجازی مجبور به طی مسافتی بودند تا به محلی برسند که دکلهای مخابراتی امکان تحصیل بر خط را برقرار کنند. آنچه از عدالت به دور است همین موضوع است که حالا که فرزندان ما با توجه ظهور پاندمی باید در خانه بمانند مجبور نباشند برای استفاده از حداقلها از خانه خارج شوند.
اگر در آینده تمامی زیرساختهای آموزش الکترونیک و مجازی مهیا شود و ابزار و فن آوری های لازم از لحاظ سختافزاری و نرمافزاری در اختیار تمام دانش آموزان حتی در نقاط دوردست قرار گیرد و محتویهای آموزشی استاندارد و یکسانی نیز در اختیار معلمان و دانشآموزان باشد می توان به عدالت آموزشی نزدیک شد؛ چراکه همه از شرایط برابری برای آموزش برخوردار خواهند بود.
بررسی و ارزشیابی نتایج آموزش های مجازی در مدارس دولتی و خاص نشان داد که تفاوت چندانی در اینگونه مدارس وجود ندارد چراکه تجربه همه معلمان تقریباً در اینگونه آموزشها یکسان است.
سیاستگذاران و مدیران اجرایی در حوزه آموزش و پرورش معتقدند کرونا خلأهای عدالت آموزشی در کشور را نمایان و کاری کرد که به ویژه در محور آموزش آنلاین و حضور دانش آموزان در فضای مجازی پیشرفتی که نیاز به ۱۰ سال زمان داشت در یک سال انجام شود.
آموزش آنلاین و غیرحضوری هزینه های آموزشی، هزینه های ترافیکی و نقل و انتقالات دانش آموزان و همینطور هزینه های نگهداری ساختار فیزیکی مدارس را نیز کاهش داده است که این عوامل می تواند از مزایای آموزشهای مجاری و یادگیری الکترونیکی باشد.
با گسترش آموزشهای مجازی و کاهش مشکلات و دسترسی به زیرساختهای لازم به عدالت آموزشی نزدیک می شویم و با برقراری عدالت آموزشی، جداکردن دانش آموزان در مدارس خاص (استعدادهای درخشان، نمونه، شاهد و ...) و غیرانتفاعی دیگر معنایی پیدا نمی کند و زمینه بروز استعدادهای مختلف در مدارس دولتی مهیا می گردد و دانشآموزان فعال و پرتلاش نیز میتوانند در مدارس دولتی استعدادهایشان را به منصه ظهور برسانند و کمکم با حذف کنکور و حذف مدارس خاص سیستم آموزشی کشور جان دوباره ای بگیرد و بهسوی قله های علم و معرفت حرکت کنیم و به اهداف برنامه های سند تحول بنیادین آموزش پرورش نزدیک تر شویم.
برگرفته از کتاب« تأثیر کرونا بر آموزش»
نوشته دکتر حسین معافی دکتری برنامه ریزی درسی
انتشارات پیام دیگر
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید