صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

کارکرد نهاد مدرسه و به هنجار سازی قدرت و بازتولید الهیات شکنجه

فیلم کوتاه اما گویاست: دانش آموزان در حیاط مدرسه ردیف شده اند و معلم/ ناظم مدرسه‌ای در حال قیچی نمودن موهای آن هاست. این تصویر در آغاز بازگشایی مدارس/فروردین ۱۴۰۱ ضبط شده است. اعتراضات گسترده ای را در شبکه‌ های اجتماعی ایجاد نمود. نهایتا وزارتخانه دستور داد که فرد متخلف شناسایی و با او برخورد شود. اما به نظر می رسد با مسأله ای پیچیده تر از یک امر فرادا مواجه باشیم. امری که می توان آن را ذیل مباحث زیر به بحث نهاد:

۱. مدرسه به عنوان یکی از اصلی ترین نهادهای آموزش در جهان جدید تعریف می شود. رویکرد ساختاری به نهاد مدرسه، بیانگر تنظیمات رفتاری این نهاد در هماهنگی با سایر نهادهاست. آنها مجموعه ای از مفاهیم را شکل می دهند که می توان با عنوان فراگیر سپهر قدرت از آن نام برد. به بیان دیگر نها‌د قدرت به مثابه یک سپهر هستی شناسانه‌ از نهادهایی تشکیل شده که به تعین آن می پردازند. مدرسه به عنوان یکی از ستون های این سپهر، خیمه اش را برافراشته نگاه می دارد. کارکرد مدرسه در این سپهر همانا به هنجار سازی قدرت است. این به هنجارسازی در صدد درونی نمودن ارزش هایی است که سپهر قدرت تجویز می نماید. دانش آموزان مقصود این هدف‌گذاری هستند که بناست حاملان ارزش های مسلط از نسلی به نسل دیگر شوند. بنابراین این به هنجارسازی در پی انتقال ارزش ها طی «گذار زمان» است. بناست این سپهر بر ذهنیت آدمیانی فراگیر شود که جمعیت تحت قدرت قلمداد می شوند. افزایش این جمعیت بر افزایش قلمرو قدرت می انجامد. چیزی که قدرت همواره بدان میل دارد: چیرگی!

کارکرد نهاد مدرسه و به هنجار سازی قدرت و بازتولید الهیات شکنجه

۲. «مراقبت و تنبیه» محصول مجموعه سخنرانی های فوکو در سالهای ۱۹۷۳-۷۴ در فرانسه و برزیل است که در سال ۱۹۷۵ به انتشار کتاب «مراقبت و‌ تنبیه؛ زایش زندان» انجامید. ایده اصلی پژوهش فوکو این است که در شیوه های مراقبتی پیشامدرن امر شکنجه بدنی به طرز وحشیانه‌ای رایج بوده اما از قرن ۱۸ بدین سو مجازات های ظریف روانی جایگزین این روشها شده است. نهادهای زندان، مدرسه و آسایشگاه روانی چنان منظومه ای برای تحقق این سبک جدید مجازات عمل نموده اند. نهاد مدرسه در ایران از همان تضادهای ساختاری رنج می برد که سپهر قدرت.

مدرسه با به کارگیری تکنیک هایی خاص تلاش می کند مقررات ویژه ای را بر روح و روان دانش آموز حاکم نماید. رفتارهای مطلوب، تشویق و رفتارهای نامطلوب، توبیخ می شوند. این توبیخ و تنبیه در پی هدفی نهایی ست که همانا به هنجارسازی ارزش هاست. این ارزش ها توسط گفتمان غالب تدوین می شوند و مدرسه چنان اهرم عملیاتی نمودن آنهاست. گفتمان غالب همان توصیه های سپهر قدرت برای زیست زمینیان است. بناست «انسان مطیع» پرورش داده شود. این کارکردی است که نهاد مدرسه در دوره مدرن بر عهده گرفته تا در ارتباط تنگاتنگ با سیاست، فرهنگ و روان به گفتمان توصیه شده یاری برساند. این مجموعه شامل شکنجه های ظریفی است که از طریق روان بر فرد وارد می شود تا به هنجار سازی قدرت را تحقق بخشد.

کارکرد نهاد مدرسه و به هنجار سازی قدرت و بازتولید الهیات شکنجه

۳. ارزش گذاری های مدرسه می تواند تابعی از مختصات عرفی، دینی، سیاسی، قومیتی، زبان شناختی و نیز اقتصادی باشد. چنانچه ارزش گذاری ها به قلمرو ماورایی پیوند بخورند جهانی الهیاتی را نمایندگی می کنند. اگر هدف گذاری ها با زبان الهیاتی تعریف شود آنگاه ماهیت ارزش نیز به سمت امر قدسی سیر می کند. البته حدود این سیر و نیز قرابت آن با هسته ‌ی مقدس، محل بحث است. این مقطع اتصال امر عرفی و امر قدسی است. مدرسه چنان نهاد اجتماعی‌‌ در جهان جدید، ماهیتی عرفی دارد که در پی کارکرد های قدسی سازی تلاش می نماید جایگاه جدیدی ایجاد کند. سپهر نویی بیافریند که در آن سپهر ستارگان قدسی بدرخشند. اما فاصله زمین و آسمان برقرار است. این فاصله‌ هم‌چنان محل اصطکاک خواهد بود. ابزارهای تشویق و تنبیه به مثابه امور زمینی به کارگرفته می شوند تا نهایتا امر آسمانی را بیافرینند. این فرایند سطوحی چند دارد. با این‌حال مکانیزم همان است. لذا هرگونه سرپیچی عرفی از ارزش های توصیه شده در مدرسه، به عنوان تخطی از امر مطلق قلمداد شده و توبیخ می گردد. چنان مدل مو یا لباس تن که امور عرفی هستند. در این مقطع معرفت شناسانه بحث است که الهیات شکنجه شکل می گیرد. شکنجه به همان تعبیر ظریف روانی که پا بر زمین و چشم بر آسمان دارد. قصد دارد از امر عرفی به امر قدسی عروج نماید. حال آنکه چنان پروازی از مدخل الهیات شکنجه، ساقط خواهد ماند.

۴. چنان که تشریح شد جایگاه مدرسه به مثابه نهاد آموزش، جایگاهی ساختاری است که کارکردهای مشخصی را نمایندگی می کند. این کارکردها معطوف به نیاز های نهاد قدرت تنظیم شده اند یا فرض شده که چنین تنظیمی رخ داده است. بنابراین فروکاستن چنین سبکی از تنبیه به عمل منفرد معلم/ناظم نمی تواند موجه و راهگشا باشد. چند نکته در تکمیل این فهم ضروری است:

الف. در تلنگری معرفت شناختی، تفاوت در جایگاهی است که برای انسان نو قایل هستیم. یک شهروند یا یک رعیت؟! واجد حقوق فطری و ذاتی بشری یا حقوق مشروط به امر مطلوب توصیه شده؟! این دو شیوه درک متفاوت است. دو گونه «فهم متمایز از جهان و انسان» در اینجا مطرح است.
با رویکرد نخست نمی توان به روان انسانی دانش آموز تعرض نمود و نه به روان هیچ فرد دیگری در کسوتی دیگر. اما رویکرد دوم خود را مجاز می داند به صورت روزمره و ساختاری به شکنجه های ظریف بپردازد. این جواز از کجا می آید؟ از دلالت های ارزشی مطلوبی که برای عمل خویش قایل است. این امر نه فردی که ساختاری است.

ب. فاعل خشونت نیز قربانی همین سیستم ادراکی است. معلم/ناظم در کنار دانش آموز دوگونه متفاوت از «قربانی» هستند که سپهر قدرت می طلبد تا سقف خویش را افراشته نگه دارد. این رویه برای بقا به هردو نیاز دارد. قربانیان خویش را از هر دو سمت انتخاب می کند بنابراین تعیین ناظم به عنوان «ظالم» و تعریف ‌دانش آموز در نقش «مظلوم» نمی تواند دقیق و صحیح باشد. آنها هر دو قربانی رویکرد دوم درباره ادراک حقوق انسان هستند. فاعل خشونت در عملی که مرتکب می شود، خود مقصد شکنجه نیز هست!

پ. نکته متمم اینکه نباید عمل مدرسه را در فرمولی ثابت تحلیل نمود‌. عمل و رویه نهاد آموزش در اعمال یا انکار خشونت، متغیر است زیرا ساختار در نوسان حقوق انسانی و حقوق مشروط تغیر دارد. هیچ تثبیتی در تاریخیت کنونی در کار نیست. این امر ناشی از تضادهای مفهومی است که خود ساختار بدان دچار است.

کارکرد نهاد مدرسه و به هنجار سازی قدرت و بازتولید الهیات شکنجه

ت. نکته مکمل اینکه فشار فضای مجازی و شبکه های اجتماعی‌‌ نقطه مثبتی است که از تسلط خشونت می کاهد. قلمرو خشونت را پس می راند. به نقد آن می پردازد و خوداصلاحی سیستم را سبب می شود. این کارکرد مثبت عرصه عمومی و جامعه مدنی است که با استانداردهای حقوق انسانی و معرفت شناسی جدید به ارزیابی‌ خشونت اقدام می کند و آن را طرد می نماید.

در یک جمع بندی می توان تصریح نمود که عمل قیچی نمودن موها و تنبیهات نظیر در ادوار پیشین مدرسه، قابل فروکاستن به فردیت نیست بلکه نیازمند یک فهم ساختاری می باشد. دیگر آنکه ساختارهای مذکور در نسبت شان با سپهر قدرت عمل می نمایند. سپهری که تلاش در پیوند امر عرفی و قدسی دارد. این گونه ابزارهای عمل خواسته و ناخواسته به بازتولید الهیات شکنجه می انجامند‌. حقوق انسانی را سلب می کنند. قربانیان آن از هردو سمتِ خشونت روانی می باشند. این امور در یک طیف بندی قابل فهم هستند و نه یک مکانیزم با ثبات متصلب و یکسان! زیرا نهاد مدرسه در ایران از همان تضادهای ساختاری رنج می برد که سپهر قدرت.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کارکرد نهاد مدرسه و به هنجار سازی قدرت و بازتولید الهیات شکنجه

منتشرشده در دانش آموز
سه شنبه, 29 فروردين 1401 17:10

چالش های سازمان دانش آموزی

چالش های سازمان دانش آموزی و امور پرورشی

جستار گشایی

شنبه ۲۷ فروردین دکتر «حسین عبادتی» به عنوان قائم مقام سازمان دانش‌آموزی کشور منصوب شد.

با حسین عبادتی دورادور آشنا هستم . عبادتی استاد دانشگاه بوده و رزومه قابل توجهی دارد ؛ وی سابقه ۱۶ سال تدریس در مدارس آموزش و پرورش را داراست.

عبادتی دانش‌آموخته دکترای فلسفه و دارای دو مدرک کارشناسی ارشد در رشته‌های مهندسی برق و فلسفه است.

عبادتی، سوابق عضویت در شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان کشور، ریاست این اتحادیه در استان زنجان و ریاست سازمان فضای مجازی سراج استان زنجان را در کارنامه دارد. وی از فعالان دانشجویی دهه هشتاد است و افتخارات نایب قهرمانی مناظرات دانشجویی کشوری (نشان خواجه نصیرالدین طوسی) و نفر برگزیده المپیاد کامپیوتر را کسب کرده است.

« سازمان دانش‌آموزی جمهوری اسلامی (پیشاهنگی اسبق و سازمان جوانان سابق) ایران ؛ نهادی عمومی و غیردولتی وابسته به وزارت آموزش و پرورش است که در قالب تربیت اجتماعی مکمل تربیت عمومی بوده و در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۸ فعالیت‌های خود را شروع نمود و دانش‌آموزان پسر و دختر را در سه دوره تحصیلی و از پایه اول ابتدایی تا سوم متوسطه ( 12 سال تحصیلی ) به منظور اعتلای شخصیت دینی ، اخلاقی ،عاطفی ،علمی و اجتماعی جهت مشارکت در ارتباطات همسالان و همچنین ارتباطات بین المللی تحت پوشش قرار می دهد » .

این سازمان مشتمل بر:

- پیشتازان (پسر یا دختر)
- یاران مدرسه
- یاور مربی
- خبرنگار دانش‌آموز (پانا)
- مجلس دانش آموزی و..... می باشد.

از جمله اهداف و فعالیتهای اصلی این سازمان می توان به برگزاری:

اردوهای آموزشی ،جنگ شادی ، کرسی های آزاد اندیشی، برنامه های فرهنگی ورزشی، عمره دانش‌آموزی - اعتکاف دانش‌آموزی - گردشگری - ساماندهی بخشی از اوقات فراغت دانش‌آموزان در قالب کارت نشاط - گرامی داشت روز ۱۳ آبان و دهه فجر ، مدیریت تعاونی‌های آموزشگاهی و....اشاره نمود.

چالش های سازمان دانش آموزی و امور پرورشی

 سازمان دانش آموزی در گذرگاه تاریخ

طبق نظریه بلوم از صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت، سه هدف شناختی، مهارتی و ارزشی برای دانش آموزان جهت رسیدن به انسان مطلوب، لازم و ملزوم یکدیگرند. اگر تمام معلمان با مسایل آموزش و پرورش توأمان درگیر نشده و احساس وظیفه نکنند، بحث تربیتی به مثابه یک درس تلقی شده و چهار چرخ معاونت پرورشی و سازمان دانش آموزی همچنان پنچر خواهد ماند .

در دوره پهلوی امور مربوط به پرورشی عمدتاً به پیشاهنگی و کاخ_جوانان محول گردید. اموری چون روزنامه‌نگاری، نمایشنامه، مسابقات ورزشی، فرهنگی و هنری، کاردستی و اردوها از جمله فعالیت‌های پیشاهنگی بودند.

فعالیت‌های پرورشی و دانش آموزی با فراز و فرودهای بسیاری مواجه بوده و دامنه تغییرات افراط و تفریط‌ها کاملا ملموس و معنادار بوده است. به طوری که اگر در زمان جنگ این فعالیت‌ها به شدت ایدئولوژیک و انقلابی بود، در مقابل در دوره اصلاحات معاونت پرورشی کلاً منحل شده و وظایف آن بین سازمان دانش‌آموزی، شوراهای دانش‌آموزی و مجلس دانش‌آموزی تقسیم می‌شود و عملاً برای تحقق مردم سالاری دینی، رویکرد انقلابی‌گری به توجه به حقوق شهروندی و دانش‌آموز محوری تبدیل گردید.

همچنین با روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد معاونت پرورشی مجدداً احیا شده و سازمان دانش آموزی با انقباض کامل ظاهر گردید.

در دولت تدبیر و امید نیز با اینکه برآیند سیاست‌های اعلامی رویکرد اصلاح‌طلبانه و اعتدالی بود ، ولی سیاست‌های اعمالی عمدتاً معدلی از دولت اصلاحات و دولت احمدی نژاد پی گیری می شد.

 چالش‌های عمده پیش روی سازمان دانش آموزی عبارتند از:

- گستردگی ، موازی‌کاری و تداخل در بین تشکل های دانش آموزی
- سیاست‌زدگی در آموزش و پرورش
- فقدان منشور منسجم تربیتی
- روشن نبودن شرح وظایف
- تحول ناظر بر ساختار به جای تحولات محتوایی و به روز رسانی مسائل
- تضاد هنجاری بین شعار و عمل در جامعه

چالش های سازمان دانش آموزی و امور پرورشی

محتوای تکراری و متولیان متکثر در حوزه‌های پرورشی عملاً دانش‌آموزان و دانش‌پژوهان را گیج و سرگردان کرده است. در این حوزه شش مرکز دولتی و ۱۳۰۰۰ مرکز غیردولتی و نهادهای مذهبی برای امور پرورشی و تربیتی از دولت ارتزاق می‌کنند.

در مدرسه نیز تجمع شوراهای دانش‌آموزی، سازمان دانش‌آموزی، بسیج دانش‌آموزی و... عملاً دانش‌آموزان و کادر مدرسه را سر چندراهی و نهایتاً بی‌تفاوتی قرار می‌دهند.

البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که شورای دانش آموزی یکی از ارکان مدرسه بوده و با سازمان دانش آموزی متفاوت می باشد.

چالش های سازمان دانش آموزی و امور پرورشی

همچنین یکی از کارهای غیر ضرور سازمان دانش آموزی ورود و دخالت در لباس فرم دانش آموزان و همچنین سرویس مدارس و درخواست سهم از تخفیف پول لباس و سرویس مدارس می باشد .

به نظر می رسد این ورود نامیمون اساسا در اولویت دهم سازمان دانش آموزی نیز نبوده و به مثابه بانگ خروس بی محل می باشد.

چه باید کرد؟

برای خروج پرورشی از سایه‌سار آموزش و پشت سر گذاشتن انزوای فعلی سازمان دانش آموزی، شاید پیشنهادات زیر خالی از لطف نباشد:

- ابتدا باید متولیان بیرونی و درونی آموزش و پرورش تا حد امکان تجمیع شده و با سیاست واحدی اداره شوند.

-  پاسخ‌گویی به نیازهای واقعی روحی و جسمی دانش‌آموزان (با اولویت‌بندی نیازها و انتظارات) باید سرلوحه کار این نهاد باشد، در غیر این صورت دانش‌آموزان و مربیان بی‌تفاوت از کنار موضوع رد خواهند شد.

-  تخصصی کردن کار سازمان دانش آموزی و خروج از بلاتکلیفی فعلی به خاطر تنوع فعالیت‌ها و تجمع متولیان

-  و نهایتاً این که اگر تمام معلمان با مسایل آموزش و پرورش توأمان درگیر نشده و احساس وظیفه نکنند، بحث تربیتی به مثابه یک درس تلقی شده و چهار چرخ معاونت پرورشی و سازمان دانش آموزی همچنان پنچر خواهد ماند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چالش های سازمان دانش آموزی و امور پرورشی

منتشرشده در دانش آموز

 تاثیر تنوع و طبقه بندی مدارس بر عدالت آموزشی  مدرسه یکی از مهم ترین نهاد های اجتماعی و فرهنگی هر جامعه است که مسئولیت تربیت نسل آینده را بر عهده دارد. عدالت آموزشی مقدمه عدالت اجتماعی است و تا زمانی که سطحی از عدالت آموزشی در مدارس وجود نداشته باشد امید به عدالت اجتماعی و تربیت نسلی مسئولیت پذیر برای آینده کشور واهی و بیهوده  می باشد. هم اکنون با تعداد متنوعی مدرسه در نظام آموزش و پرورش کشور روبه رو هستیم که با مسئولیت ها ، حیطه وظایف و فعالیت متنوع یا متداخلی مشغول به فعالیت هستند. وجود مدارس متنوع در کنار افت کیفیت آموزشی و تعداد بالای ترک تحصیل دانش آموزان نشانه بارز عمق بی عدالتی آموزشی است.

 قانون اساسی و آموزش و پرورش

 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سه اصل به آموزش و پرورش پرداخته است. براساس بند 3 اصل 3 قانون اساسی دولت باید همه امکانات خود را برای نیل به آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی  به کار گیرد.  به موجب اصل سی ام دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد . اصل چهل و سوم نیز آموزش و و پرورش را یکی از نیازهای اساسی می داند که باید برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه ‏کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، تامین گردد. براساس سه اصل فوق قانون اساسی،  آموزش و پرورش رایگان و همگانی ، حق عمومی همه افراد ملت  و راهی برای رشد و تعالی جامعه است.

پیشینه ی تنوع مدارس تا انقلاب اسلامی

  اصل 19 متمم قانون اساسی مشروطه  نخستین متن قانونی است که به تقسیم بندی مدارس پرداخت. بر اساس این اصل ، تأسیس مدارس به مخارج دولتی و ملتی و تحصیل اجباری باید مطابق قانون وزارت علوم و معارف مقرر شود و تمام مدارس و مکاتب باید در تحت ریاست عالیه و مراقبت وزارت علوم و معارف باشد. بدین ترتیب قانون اساسی مشروطه زمینه را برای طبقه بندی مدارس آماده کرد. براساس ماده 1 " قانون اساسی معارف "  که نهم آبان 1329 به تصویب مجلس شورای ملی رسید، مکتب و مدرسه تاسیساتی برای تربیت اخلاقی، علمی و مدنی ابناء نوع تعریف گردید . به موجب ماده 8 قانون اساسی معارف مکاتب و مدارس بر دو قسم  رسمی و  غیر رسمی تقسیم شدند . مدارس و مکاتب رسمی از طرف دولت دایر می شدند و مدارس و مکاتب غیر رسمی بانی مخصوص داشتند . بعدها عنوان مدارس غیر رسمی به مدارس ملی تغییر یافت که با پیروزی انقلاب اسلامی براساس مصوبه شورای انقلاب به فعالیت مدارس فوق پایان داده شد .

تاثیر تنوع و طبقه بندی مدارس بر عدالت آموزشی

 پیشینه تنوع مدارس پس از انقلاب اسلامی:

  پس از پیروزی انقلاب نگرش مثبتی به فعالیت مدارس غیردولتی وجود نداشت . بر اساس بند 16 ماده 10 قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش که سال 1366  به تصویب رسید  ، «  صدور اجازه تاسیس و نظارت مستمر برمدارس وابسته به مردم و دیگر دستگاه های اجرایی و آموزشگاه های آزاد »    از جمله وظایف وزارت آموزش و پرورش تعیین شد و بدین ترتیب مقدمات برای تاسیس مدارس  غیردولتی آماده گردید . نخستین قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی در تاریخ  5 / 3 / 1367 ( دو روز قبل از پایان دوره دوم مجلس ) به تصویب رسید . مدارسی که براساس عنوانشان باید غیرانتفاعی بودند ولی  به تدریج آموزش غیردولتی را به عنوان یک کسب و کار سودآور تبدیل نمودند . دولت نیز مدارسی همچون نمونه دولتی و هیات امنایی و .... را تاسیس کرد  . مدارس بزرگسالان دولتی و مدارس آموزش از راه دور  غیردولتی برای بزرگسالان بازمانده از تحصیل  تاسیس و گسترش یافتند . جنگ تحمیلی و لزوم حمایت از فرزندان شهدا و رزمندگان موجب تشکیل مدارس شاهد و ایثارگران شد . مدارسی مانند شبانه روزی ،  عشایری و نمونه مردمی نیز برای پوشش فرزندان مناطق محروم تاسیس شدند .

تاثیر تنوع و طبقه بندی مدارس بر عدالت آموزشی

( مدرسه ای در سنگاپور ) در کنار فربه شدن  مدارس غیردولتی ، فقدان یک رویکرد قوی عدالت محور در میان  مسئولان و فعالان آموزش و پرورش زمینه را برا ی کالایی شدن آموزش و بسط بی عدالتی آموزشی و طبقاتی شدن مدارس فراهم تر کرد .

 

تاثیر تنوع و طبقه بندی مدارس بر عدالت آموزشی

  انواع مدارس موجود

 در حال حاضر 24 نوع مدرسه در نظام آموزش و پرورش وجود دارند که عبارتند از :

عادی دولتی ، شبانه روزی ، هیات امنایی ، عشایری ، نمونه دولتی ، شاهد ، ایثارگران ، قرآنی ، غیردولتی ، هوشمند ، تیزهوشان ، آموزش از راه دور ،مدارس وابسته به دستگاه ها ، ورزش ، استثنایی ، مجتمع های آموزشی و پرورشی ، مدارس ایرانی خارج از کشور ، بزرگسالان ، ماندگار ، دبیرستان های کارودانش ، رشته بهیاری ، نمونه مردمی ، تعاونی ، اقلیت ها ( مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ، گونه شناسی مدارس در نظام آموزش و پرورش  با تاکید بر تحلیل اجتماعی پیامدهای اجتماعی آن ، مورخ 11 / 12 / 1395 ، شماره مسلسل 15316)

 مدارس غیردولتی ، آموزش از راه دور و تعاونی دارای مالکیت غیردولتی هستند . کلیه مدارس غیردولتی ، مدارس هیات امنایی ، نمونه دولتی و بزرگسالان  به صورت قانونی شهریه دریافت می نمایند . مدارس دولتی  به دلیل به دلیل عدم حمایت دولت و عدم دریافت سرانه و کمک از دولت مجبور به دریافت کمک از اولیای دانش آموزان  می باشند . مدارس غیردولتی فقط با دریافت پول فعالیت می کنند و فاقد امکان دسترسی همگانی برای عموم می باشند . مدارس شاهدو ایثارگران برای فرزندان شهدا و ایثارگران وافراد خاصی می باشد که امتیازات مدارس فوق را داشته باشند . مدارسی مانند تیزهوشان ، ورزش و اقلیت ها و مدارس رشته های مختلف نظری ، کارو دانش و فنی و حرفه ای برنامه های آموزشی متفاوت دارندکه درمورد مدارس اقلیت ها و رشته های مختلف قابل پذیرش است . نوع فعالیت مدارس تیزهوشان موردانتقاد قاطبه کارشناسان تعلیم و تربیت است .

 بر خلاف قانون اساسی که بر آموزش رایگان و همگانی تاکید دارد تنوع مدارس در جهت غیررایگان شدن و غیرهمگانی بودن آموزش بوده است . روند فوق منجر به تاسیس مدارسی متنوع با ماموریت های مشترک  شده است ؛ برای مثال مدارس آموزش از راه دور ، ایثارگران و بزرگسالان دارای یک هدف و فعالیت مشترک می باشند . حذف برخی مدارس مانند شاهد ، ایثارگران با وجود تغییر کارکردهای اولیه به دلیل تلقی مخالفت با ارزش های انقلاب و جنگ غیر ممکن شده است . قدرت مدارس غیردولتی نیز در سیاست گذاری ها و تصمیمات ملی و محلی در حال افزایش است .

تاثیر تنوع و طبقه بندی مدارس بر عدالت آموزشی

( حاجی آباد - سیستان و بلوچستان )

 

به کدام سو می رویم ؟

  قانون اساسی با به رسمیت شناختن آموزش رایگان و همگانی بر عدالت آموزشی و امکان دسترسی همگان به آموزش تاکید کرد ولی وجود مدارس خاص ، کنکور ، ناکارآمدی مدارس دولتی و تقاضای بالای جامعه برای تحصیل در مدارس بهتر روندی خلاف مسیر قانون اساسی را در آموزش و پرورش ایران تقویت نمود. از دهه دوم انقلاب روند آموزش طبقاتی و کالایی با بهانه های مختلف  پذیرفته شد و تنوع مدارس بیشتر شد . در کنار فربه شدن  مدارس غیردولتی ، فقدان یک رویکرد قوی عدالت محور در میان  مسئولان و فعالان آموزش و پرورش زمینه را برا ی کالایی شدن آموزش و بسط بی عدالتی آموزشی و طبقاتی شدن مدارس فراهم تر کرد .

در شرایط موجود امکان دسترسی همگانی به آموزش وجود ندارد و بی توجهی به  مدارس دولتی و آموزش همگانی و رایگان به فراموشی سپرده شده است . کرونا و تعطیلی مدارس بر شدن این نابرابر افزوده است و ترک تحصیل حداقل یک میلیون نفر دانش آموز نشانه بارز این نابرابری است . ادامه شرایط نابرابری فعلی ، آثار و نتایج مخربی بر مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه و آینده کشور خواهد گذاشت .

روند فعلی مانعی در آموزش و پرورش و تنوع مدارس و تقویت آن مانع بزرگی بر سر راه توسعه و عدالت اجتماعی است و نقش مخربی بر همه ذی نفعان از جمله معلمان و دانش آموزان دارد.  اگر این خطر بزرگ جدی گرفته نشود و برای زنده نگاه داشتن آرمان عدالت آموزشی تلاش نشود بحران های بزرگی پیش روی جامعه خواهد بود .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تاثیر تنوع و طبقه بندی مدارس بر عدالت آموزشی

منتشرشده در یادداشت

تسلیت صدای معلم به فرخنده قربانی مقدم به مناسبت درگذشت فرزند

بانو فرخنده قربانی مقدم

فوت ناگهانی پسر گرامی تان موجب تاسف و تاثر عمیق ما شد .

ما را در غم خود شریک بدانید .

پایان پیام/

گروه تشکل ها/

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

نشست تقدیر از «مدیران آموزش و پرورش شهر تهران در دولت تدبیر و امید » یکشنبه 28 فروردین با میزبانی انجمن اسلامی معلمان شهر تهران در رستوران ایده آل فرهنگیان برگزار گردید .

کاظم اکرمی وزیر پیشین آموزش و پرورش در سخنانی ضمن اشاره به تجارب خود در حرفه ی معلمی گفت : « موقعی که معلم دانشگاه شدم تجربه ای که من دارم این است که فرصت زیادی به دانشجویان می دادم که « نقد » کنند . آخر کلاس به آنان وقت می دادم که مطالب گفته شده را نقد کنند .خانم دکتر حکیم زاده که سال هاست معاون وزارتخانه است یکی از افتخارات من است که در کلاس من بوده است . »

« علیرضا راه پیما » مجری این نشست با اشاره به سوابق و تجارب مدیران عضو انجمن اسلامی معلمان گفت : « انجمن اسلامی از ابتدا نقش گرد هم آیی داشته است و اعضا را دور هم جمع می کرد . ممکن است ایرادات زیادی به انجمن اسلامی معلمان وارد باشد اما این که در گرد هم آیی ها سعی می کند همه را دور هم جمع کند من به آن نمره می دهم .

« علیرضا شفیعی مطهر » عضو این تشکل با بیان اشعاری گفت : « هر جامعه ای که بخواهد راه پیشرفت را پیش بگیرد ، راه توسعه را پیش بگیرد ، باید از آموزش و پرورش شروع کند . از هیچ دستگاه دیگری ممکن نیست و اگر طبقه معلم یک جامعه بجنبند و تصمیم بگیرند لااقل می توانند نسل بعد را توسعه یافته تر کنند . متاسفانه ما در این چهار دهه خیلی باختیم و در خودشکوفایی معلم موفق نشدیم یعنی ما هر چقدر هم جار بزنیم و داد بزنیم که معلمی شغل انبیاست اما خود معلم شخصیت خودش را بروز ندهد ، شاگردان خودش را شیفته ی خودش نکند . با عمل خودش هدایت نکند . یعنی اول خودش را ملزم کند که موارد اخلاقی را رعایت کند شاگردان او هم یاد می گرفتند .

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

چند صباحی مدیر بودیم و اگر بخواهیم به مدیران جدید راه حل بدهیم واقعا باید معلمان را به خودشکوفایی برسانیم یعنی معلم بتواند با عمل خودش الگو قرار بگیرد . می دانیم که معلم در جامعه ما منزلت ندارد . در کشورهای دیگر ، حقوق معلم در مقایسه با سایر اقشار چقدر است و در ایران چقدر است ؟

نمی خواهم همه چیز را در پول خلاصه کنم . می خواهم منزلت را عرض کنم .

دو سال در ترکیه ماموریت داشتم .

روز اولی که رفتم مدیر گفت یک قطعه عکس بدهید . می خواهیم آن را به شهرداری بدهیم .

همان روز یک کارت صادر کردند . با آن کارت می توانستم تمام آثار باستانی ترکیه که دلاری بود و قیمت های سنگین داشت تماما رایگان بود . مترو رایگان و... الان هم یک کارت منزلت به ما داده اند و کلی شروط و قیود برای آن گذاشته اند ! در جواب ؛ همه شان گفتند که ما برای « کنکور » می خواهیم !

داریم فرمالیته عمل می کنیم و در این چهار دهه موفق نشدیم . الان دیگر نسل جوان به حرف ما گوش نمی دهد و آهنگ دیگری می نوازد . به این سازی که ما می زنیم دیگر نمی رقصد و به راه دیگری می رود !

می خواهم به تجارب معلمی خودم اشاره کنم .

من یک سبک تدریس ادبیات از یکی از استادان یاد گرفتم به نام دکتر محمود طباطبایی اردکانی . خدا ایشان را رحمت کند . انسانی بسیار فاضل .

به نظرم یکی از چالش های بسیاری از با سوادان جامعه ما ، ضعف ادبیات فارسی است . ضعف نگارش است . ضعف املاست . ضعف انشاست .

واقعا نمی توانند در چند جمله منظورشان را بیان کنند .

کسی بوده که دکترا داشته و کتابی نوشته و به من داده که آن را ویرایش کنم . ده صفحه ویرایش کردم . بعد به او گفتم تو خودت باید کنار من بنشینی و به من بگویی در این فراز چه می خواستی بگویی که این گونه نوشتی ؟!

چون من نمی فهمم چه می خواستی بگویی !

من را دعوت کرده بودند تا با مولفان ادبیات فارسی گفت و گویی داشته باشیم . وقتی خوب تمام سبک شان را برای من توضیح دادند گفتم یک ساعت به من فرصت دهید . من جزوه ای در این رابطه نوشته ام .

گفتم شما تمام سبک تان را بفرمایید .  آیا با سبک تدریس شما این چالشی را که من الان می گویم الان وجود دارد . گفتند : وجود دارد .

گفتم این را درمان می کند ؟ گفتند : نمی کند .

بعد از این که بازنشسته شدم به خیلی از جاها جار زدم که به خدا من انتظار پولی ندارم . تا نمردمدوست دارم یک دوره ،  یک کلاس دانشجویی برای من بگذارید تا من این سبک « گلستان » را کار کنم . بعد از 4 ماه عمق سواد شان را بسنجید .  تا زیر خاک نرفتیم ، این زنده بماند . هیچی هم نمی خواهیم .

در جواب ؛ همه شان گفتند که ما برای « کنکور » می خواهیم !

در ادامه ، علی اصغر فانی وزیر پیشین آموزش و پرورش به ایراد سخن پرداخت .

فانی در سخنانی مبسوط از عملکرد خویش در دوران وزارت دفاع کرده و نکاتی را در مورد مسائل روز آموزش و پرورش و معلمان بیان کرد .

مشروح سخنان فانی در صدای معلم منتشر خواهد گردید .

در این نشست فرج کمیجانی دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی ، علیرضا هاشمی سنجانی دبیر کل پیشین سازمان معلمان ایران ، فریده اولاد قباد و داود محمدی نمایندگان پیشین مجلس شورای اسلامی حضور داشتند .

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از نشست انجمن اسلامی معلمان و سخنان علیرضا شفیعی مطهر

منتشرشده در گفت و شنود

قیچی کردن موی سر دانش آموزان و آدرس های غلط و واقعی

در فصل ششم آیین نامه اجرایی مدارس مبحث مقررات انضباطی و ماده ۶۸ داریم:

« دانش آموزان در دوران تحصیل موظفند موازین اسلامی و مقررات آموزش و پرورش را در اخلاق و رفتار خویش رعایت کنند، که اهم آنها به شرح زیر است:

استفاده از لباس، کفش، جوراب ساده و مناسب و اصلاح موی سر متناسب با شئون دانش آموزی برای پسران و رعایت حجاب مناسب برای دختران.

فیلمی در شبکه مجازی از یک مدرسه منتشر شده است که یکی از عوامل اجرایی مدرسه در حال قیچی کردن موی سر دانش آموزان است. هر چند عمل این همکار اقدام نادرستی است اما بخشی از واقعیت هاست.
(عکس زیر یکی از هنرجویان ناحیه یک شیراز را نشان می‌دهد که مویش توسط مدیر قیچی شده است)

قیچی کردن موی سر دانش آموزان و آدرس های غلط و واقعی

ماجرا چنان بالا کشیده که سخنگوی دولت نیز توئیت می‌کند، انگاری جنایتی بزرگ در کشور اتفاق افتاده است. کاش سخنگوی دولت اندکی در مورد تورم چند صد درصدی،گرانی، فقر ، دزدی های میلیاردی، کارتن خوابی، گور خوابی، اتوبوس خوابی، کولبری، سوخت بری، کلیه فروشی ، قرنیه فروشی، فحشا، اعتیاد، بیکاری، کاهش ارزش پول ملی،طلاق، خودکشی و فسادهای درون و برون آموزش و پرورش و هزاران درد بی درمان دیگر سخن می‌گفت.

شاید شخص سخنگو نیز مانند رئیس دولت دنبال آدرس غلط دادن به جامعه است؟

رئیس دولت نیز چند روز پیش دستور پی‌گیری عوامل گرانی های اخیر را داد. آیا به راستی او نمی داند که عامل گرانی ها چیست؟

امروزه افراد عامی در دور افتاده ترین نقاط کشور نیز می‌دانند که تحریم های کمرشکن هسته ای و غیر هسته ای امان مردم را بریده اند. چه کسانی را به جز کاسبان تحریم در جامعه می‌بینید که چشم امیدش به مذاکرات برجام در وین نباشد؟

یکی از عوامل بی علاقگی پسران به مدرسه در نوجوانی و جوانی همین تراشیدن اجباری موی سر است. به نظر می‌رسد وقت آن باشد که مسئولین در آیین نامه انضباطی نسبت به اصلاح موی سر دانش آموزان در حد متعارف اهتمام ورزند.

همه ما روزی دانش آموز بوده ایم، بدون شک یکی از تنفر انگیز ترین خاطرات دوران مدرسه تراشیدن موی سر است.

حملات فراوان چه در داخل و چه در خارج از کشور به ناظم مرتکب این عمل غیر عادی شده است.

برخی بیانیه می‌دهند .... این نشانه آموزش ایدئولوژیک است و دیگری می نویسد نشان از تفکرات دهه شصتی دارد. آخر تراشیدن موی سر کجایش چه ارتباطی با ایدئولوژی دارد؟

قیچی کردن موی سر دانش آموزان و آدرس های غلط و واقعی

برخی نیز این موضوع را وسیله ای برای حمله به قشر فرهنگیان قرار داده اند. متأسفانه مسئولین آموزش و پرورش به جای آگاهی بخشیدن به همکاران همواره دنبال باند و جناح بازی اند و انتصابات در بازرسی های آموزش و پرورش فله ای است و افراد متخصص در این پستها قرار نمی‌گیرند.

مدیران کل و رؤسای ادارات سعی می‌کنند از افرادی استفاده کنند که صرفا تابع نظرات آنها باشند و مسائل مربوط به فسادهای مالی به بیرون درز نکند.

برگزاری کلاسهای آشنایی با آیین نامه ها و حقوق نقش مؤثری در جلوگیری از برخی اعمال نامقبول دارد. قطعا کادر اجرایی مدارس خبر از مواد قانون مجازات اسلامی ندارند( هر چند که تراشیدن و قیچی کردن مو به گفته عضو انجمن جرم شناسی، عرفا از بین بردن مو محسوب نمی شود اما چون مهمترین منفعت مو زیبایی آن است برای این کار باید ارش پرداخت) که جهت آگاهی همکاران در زیر خدمت شان ارائه می‌گردد:

ماده ۵۷۶: کندن و یا از بین بردن تمام موی سر یا ریش مرد، در صورتی که دیگر نروید، دیه کامل دارد و اگر دوباره بروید، نسبت به موی سر، ارش و نسبت به ریش یک سوم دیه کامل ثابت است. در این حکم فرقی میان موی کم پشت و پرپشت و کودک و بزرگسال نیست.

ارش نوعی دیه است که مبلغ آن در شرع مشخص نشده باشد.

نحوه محاسبه ارش به این ترتیب است که قاضی با در نظر گرفتن میزان آسیب وارد شده به شخص، شدت جنایت، مبلغ دیه کامل و نظر کارشناس مبلغ ارش را تعیین می‌کند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

قیچی کردن موی سر دانش آموزان و آدرس های غلط و واقعی

منتشرشده در دانش آموز

گروه اخبار/

پرسش از وزیر آموزش و پرورش در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان

از قرار معلوم ، یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش به عنوان رئیس هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان  قصد دارد سه عضو جدید برای هیات مدیره ی این صندوق انتخاب نماید .

آیا سه نفر منتخب اعضای صندوق ذخیره فرهنگیان موافق این تصمیم وزیر آموزش و پرورش هستند ؟ و این در حالی است که هنوز  وضعیت ورود صندوق به بورس و تخصیص ارزش مالکانه در هاله ای از ابهام مانده است .

« صدای معلم » بارها و بارها خواهان شفاف سازی در مورد عملکرد صندوق ذخیره فرهنگیان و پاسخ گویی مدیران آن به رسانه ها در جهت اعتماد سازی اعضا و مالکان اصلی صندوق بوده که تاکنون این مهم جامه عمل به خود نپوشیده است .

پایان پیام/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پرسش از وزیر آموزش و پرورش در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان

گروه رسانه/

گزارش صدای معلم در مورد حضور وزیر آموزش و پرورش در خوابگاه دانشجو معلمان دانشگاه شهید رجایی

تصویری که مشاهده می کنید بازدید وزیر آموزش و پرورش از خوابگاه دانشجو معلمان دانشگاه شهید رجایی  ( تهران ) می باشد که امروز صورت گرفته است . ( این جا )

گزارش صدای معلم در مورد حضور وزیر آموزش و پرورش در خوابگاه دانشجو معلمان دانشگاه شهید رجایی

می توان گفت تقریبا رعایت پروتکل های بهداشتی به فراموشی سپرده شده است و این در حالی است که ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا به تاریخ 27 فروردین 1401 بر استمرار رعایت کامل شیوه‌نامه‌های بهداشتی تاکید کرده و گفته است : گذشت زمان و کاهش شدت بیماری کرونا نباید موجب عادی‌ انگاری و سستی در رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی شود. ( این جا )

پرسش « صدای معلم » این است که اگر واقعا وضعیت این گونه عادی به نظر می رسد پس چرا مدارس از بهمن ماه سال گذشته بازگشایی نشدند تا ضایعات آموزش و تربیت بیشتر نشود ؟

چرا نشست های رسانه ای حضوری با خبرنگاران مدت هاست که تعطیل شده و  در اعزام مسئولان این وزارتخانه به صدا و سیما ، رقابت و ترافیک است ؟

یوسف نوری در این نشست می گوید : « معلمان سرمایه های انسانی جامعه هستند و تلاش های آنان می تواند زیربنای توسعه کشور را ترسیم کند و هفته معلم فرصت خوبی برای بزرگداشت مقام آن ها است. 

آینده آموزش و پرورش و تربیت و توسعه نیروی انسانی کشور توسط شما دانشجو معلمان تعیین خواهد شد لذا این دوران را قدر بدانید و بر آموختن دانش های مختلف تاکید داشته باشید تا بتوانید دانش آموزان خود را در ساحت های مختلف آموزشی و تربیتی، پرورش نمایید. »

اگر واقعا دانشجو معلمان چنین مقامی و مرتبه ای دارند ؛ آیا بهتر نبود به جای اشارات تلگرافی به مطالبات دانشجو معلمان ، حداقل مانند دوران وزارت محمد بطحایی این نشست جدی تر برگزار می شد و جلسه پرسش و پاسخ با تشکل های دانشجویی این دانشگاه انجام می شد و خبرنگاران هم حضور می داشتند ؟ ( این جا ) و ( این جا )

گزارش صدای معلم در مورد حضور وزیر آموزش و پرورش در خوابگاه دانشجو معلمان دانشگاه شهید رجایی

پایان پیام/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم در مورد حضور وزیر آموزش و پرورش در خوابگاه دانشجو معلمان دانشگاه شهید رجایی

گروه اخبار/

عزل مدیر دبیرستان پاسداران اسلام در آموزش و پرورش منطقه 9 تهران

دیروز خبری در مورد ضیافت افطاری برای مدیران مقطع ابتدایی آموزش و پرورش منطقه 9 تهران منتشر گردید . ( این جا )

اخبار رسیده حاکی است که مدیر یکی از دبیرستان های این منطقه به علت تنبیه دانش آموزان با شیلنگ در کلاس درس از سمت خود عزل شده است .

در کلیپی که برای صدای معلم ارسال شده مدیر مدرسه در کلاس درس با خشونت تمام در حالی که دانش آموز در کف کلاس نشسته و التماس می کند او را مورد خشونت کلامی قرار می دهد .

مدیر مدرسه به دانش آموز می گوید که کله ات را برای چه روغن کرده ای ؟

عزل مدیر دبیرستان پاسداران اسلام در آموزش و پرورش منطقه 9 تهران

سپس به دانش آموز دیگری که در جلوی کلاس ایستاده است با شیلنگ به او حمله می کند و سپس به دانش آموز چنین می گوید : « دستت را گفتم  از جیبت چی ؟ چی ؟ دربیار ! دستت را تو جیبت نکن . این عادت را از خودت ترک کن . پدرت یک سال است که می آید به مدرسه . درسته ؟ تو مگر همان دانش آموز نیستی ؟ بزنم کله ات را به تخته  ... »

یکی از اولیای دانش آموزان به « صدای معلم » گفت : « در مورد رفتارهای این مدیر مدرسه چندین بار به اداره آموزش و پرورش منطقه 9 مراجعه کردیم . اما کسی پاسخ گو نبود ! چند سال پیش فقط مدرسه این آقا را جا به جا کردند . چرا باید محیط آموزش و پرورش و مدرسه این گونه باشد و دانش آموزان احساس امنیت روانی نکنند ؟ »

در روزهای گذشته خبر بریدن موی دانش آموزان در حیاط یک مدرسه ، خبرساز شده و واکنش های بسیار وسیعی را در داخل و خارج کشور برانگیخت .

حال پرسش « صدای معلم » از مدیر آموزش و پرورش منطقه 9 تهران و سایر مسئولان آن است که این همه دوایر و بخش های مختلف اداری به چه کاری مشغول هستند ؟ آیا حتمن باید چنین صحنه هایی در فضای عمومی منتشر شوند و آبروی دستگاه و تعلیم و تربیت و معلمان و .... برود تا مسئولان به خود آیند و قانون را مد نظر قرار دهند ؟

پرسش این است که کدام افراد و نهادهایی به چنین کسانی سمت می دهند و سپس در برابر اعمال خلاف قانون و اخلاق آنان سکوت می کنند ؟

این رسانه آمادگی خود را برای توضیح و شفاف سازی مسئولان ذی ربط اعلام می نماید .

پایان پیام /


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

عزل مدیر دبیرستان پاسداران اسلام در آموزش و پرورش منطقه 9 تهران

فاصله فیزیکی و تراکم کلاسی معقول و استاندارد معیاری مخدوش و مغفول در آموزش و پرورش ایران  فاصله فیزیکی، مفهومی‌ست که با آمدن کووید۱۹، بیشتر بر سر زبانها افتاد و رابطه‌ی آن با سرعت و وسعت سرایت بیماری مورد توجه قرار گرفت ؛ طوری که رعایت فاصله‌ی فیزیکی با رویکرد فاصله‌‌گیری از دیگران به عنوان یکی از مهمترین راههای پیشگیری از ابتلاء‌ به بیماری، وارد متن پروتکل‌های بهداشتی شد.

تدابیری مثل قرنطینه‌ی خانگی و شهری و استانی، تعطیلی مدارس و دانشگاهها و مساجد و تکایا و زیارتگاهها و ورزشگاهها و مراسم سنتی و مناسک مذهبی، دورکاری کارمندان ادارات و سازمانها، محدویتهای مسافرتی و... نیز به منظور عمل به همین بند از پروتوکل‌های کرونایی و ایمنی از این بلا به اجرا درآمد.

گروه‌بندی دانش‌آموزان کلاسهای پر جمعیت و تشکیل کلاس‌های کم‌ تراکم در ایام آموزش تلفیقی (حضوری-مجازی) ‌نیز به منظور رعایت فاصله‌ی ایمن در فضای کوچک کلاسهای درسی انجام می‌گرفت.

فاصله‌ی فیزیکی به مفهوم واقعی، تعیین کننده‌ی « تراکم » است. همان چیزی که مرزهای آن سال‌هاست در آموزش و پرورش ایران جا‌به‌جا شده و تعریف آن تحت تأثیر سیاست‌های بودجه‌ای ناعادلانه، توسط متولیان بدخواه یا کارنابلد، دستکاری و مخدوش شده است. انباشت ۳۵ الی ۴۰ دانش‌آموز در کلاس‌های سی-سی‌وپنج متری موید این رخداد فاجعه گونه است.

ناگفته پیداست که کیفیتِ کارکرد هر سیستم یا مجموعه‌ای، علاوه بر کارآیی اعضاء و اجزاء آن، تابعی از چیدمان و تراکم اجزای تشکیل دهنده‌ی آن نیز هست؛ چه آن مجموعه یا سیستم، طرح و نقش روی پارچه باشد، یا کلکسیونی از اشیای تزیینی در یک ویترین. چه سیستم حمل و نقل و مبلمان شهری و سیل خودروهای در حال تردد در کف خیابانها و ردیف ساختمان‌های متراکم در طرفین یک کوچه‌ی بن‌بست باشد یا انبوه بوته‌های خیار و گوجه در یک جالیز و درختان میوه‌ در یک باغ. چه تعداد قطعات طیور در واحد سطح در مزرعه‌ی پرورش طیور باشد، چه ازدحام دانش‌آموز در کلاس درسی یا جمعیت کارآموزان در یک کارگاه مهارت‌آموزی.

فاصله فیزیکی و تراکم کلاسی معقول و استاندارد معیاری مخدوش و مغفول در آموزش و پرورش ایران

آنچه پیش‌بینی فاصله گذاری مطلوب و تعیین تراکم مناسب در یک مجموعه را میسر می‌سازد، نگاه شفاف و عالمانه و دور اندیشانه نسبت به اهداف، رسالت و فلسفه‌ی وجودی آن مجموعه است؛ یک باغبان دانا و دوراندیش، نهال‌های مورد نظر خود را با این تصور که از پهنه‌ی زمین خود سود بیشتری ببرد، چنان متراکم نمی‌کارد که شاخ و برگ‌شان به اسارت هم درآیند و در سایه‌ی سیاه هم فرو روند. بلکه آنها را چندان تُنُک می‌نشاند که بتوانند آزادانه بال و پر بگشایند و سر بر پرتوهای طلایی خورشید بسایند و از امواج حیات‌بخش آن، نور و گرما بستانند.

مدارس ما متأسفانه در شهرها و محلات و مناطق پر جمعیت، سالهاست که در غلغله‌ و ازدحام شدید دانش‌آموزان خود سردرگم شده و از انجام رسالت خطیر خود باز مانده‌اند. بار تراکم سنگین و همهمه و هیاهوی نامتعارف جمعیتِ متراکمِ سرشار از انرژی، مدیریت علمی و اصولی مدارس را ناممکن و فرصت‌های آموزشی را به تهدید تبدیل کرده است. باید توجه داشت که تمام اجزا و عناصر کلاس و جمیع رخدادهای آن ارتباط ارگانیکی تنگاتنگی با مغز دارند و کارآیی و مواضع آن را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

به صفر رساندن فاصله‌‌ی فیزیکی میان دانش‌آموزان و تقلیل سرانه‌ی فضای آموزشی تا حد و اندازه‌ی یک صندلی، تمام شاخص‌های کمّی و کیفیِ تابع تراکم از قبیل سرانه‌ی زمان، سهم برخورداری دانش‌آموزان از توجهات و رهنمودهای معلمان، مدیریت تعاملات و تعارضات میان دانش‌آموزان توسط آموزگاران، تمرکز دانش‌آموزان و معلمان بر مباحث درسی، خلق فرصت‌های یادگیری مهارت‌محور، پرداختن به فعالیت‌های خلاقانه و نوآورانه، تکرار و تمرین آموزه‌ها برای تحقق تربیت، مراقبت‌های روانی و خدمات مشاوره‌ای، بهداشت و نظافت فردی و عمومی و حتی سرانه‌ی هوای تنفسی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و مختل می‌سازد. طوری که عوارض ظاهری و شایع این همه اختلال، به صورت افزایش ضریب ناسازگاری و اصطکاک و تنش و درگیری فزاینده، حواس پرتی و عدم دریافت دستورالعمل‌های آموزشی، مسئولیت‌گریزی و کاهلی در انجام تکالیف و وظایف روزانه‌، برچیده شدن زمینه‌های ظهور و شکل‌گیری ارتباطات عاطفی و روابط دوستانه، بی‌اعتنایی به جریان آموزش و افت محسوس سطح سواد و مهارت خواندن و نوشتن، حتی گستاخی بعضی از دانش‌آموزان در برابر تدابیر مدیریتی و تربیتی عوامل آموزشی و اداری مدارس و دلسردی و خستگی روحی و روانی معلمان‌ و... به وضوح در تمامی مدارس شلوغ و‌ پر ازدحام قابل مشاهده است و همه روزه در گلایه‌های کادر آموزشی و اداری مدارس بازتاب دارد.

اما خسارت‌بارترین پیامد تشکیل کلاس‌های درسی پر تراکم که اغلب به حذف مطلق فاصله‌ی فیزیکی میان دانش‌آموزان و حصر آنان در سطحی محدود به یک صندلی یا نیمی از یک نیمکت چوبی منجر می‌شود، عملاً به آشوب کشیدن همه‌روزه‌ی جلسات درسی و سلب آرامش از فضای کلاس و ایجاد تشویش برای همگان و قطع امید و انگیزه‌ی دانش‌آموزان علاقه‌مند به درس و تحصیل و محو احترام متقابل و تقلیل نقش راهبردی معلمان از رهبری آموزشی به مبصری کلاس و نابود کردن  « اخلاق آموزشی »ست.

فاصله فیزیکی و تراکم کلاسی معقول و استاندارد معیاری مخدوش و مغفول در آموزش و پرورش ایران

اکنون بعد از پشت سر گذاشتن دو سال پر استرس کرونایی و معرفی فاصله‌گذاری اجتماعی به عنوان رکن رکین ایمنی و سلامت، مشاهده‌ی مجدد انبوه جمعیت دانش‌آموزی در محوطه‌ی مدارس و کلاس‌های درسی، بیش از پیش مایه‌ی تعجب و وحشت است. در این میان، آنچه بیش از هر چیز دیگری، مضحک‌ و تأسف‌انگیز و حیرت‌آور است، گنجاندن جمله‌ی « رعایت فاصله‌ی فیزیکی لازم نیست » ، در بخشنامه‌ی بازگشایی مدارس بعد از تعطیلات نوروزی هست. کووید آمد و کراهت و مخاطرات نفس کشیدن در چاردیواری‌های تنگ و پر ازدحام و بدون تهویه را یادآور شد و به ما فهماند که حفظ نشاط و سلامتی در گرو تنفس هوای سالم و آن نیز در گرو حفظ فاصله‌ی فیزیکی‌ آدم‌ها با یکدیگر است .

هر چند نمی‌توان در این دو ماه پایانی سال‌تحصیلی شرایط فیزیکی و تراکم دانش‌آموز و شئونات کلاس‌های درسی را تغییر داد، اما می‌توان برای بهبود شرایط در میان‌مدت و بلندمدت برنامه‌ریزی کرد. فقط باید بپذیریم که؛ به همان میزان که آویزان شدن از میله‌های متصل به سقف اتوبوس و قطار در یک سیستم حمل و نقل معیوب برای مسافرانِ مجبور به تردد در مسیرهای پر مسافرِ بی‌وسیله، سخت و آزاردهنده و تحقیر کننده است، نشستن تنگاتنگ بر روی نیمکت‌های زبر و خشن و کوچک در کلاسهای درسی مملو از جمعیت نیز آزار دهنده و تحقیر کننده و غیرقابل تحمل است. با این تفاوت که بد اقبال‌ترین مسافران ممکن است هر روز فقط دقایقی را در حدفاصل چند ایستگاه، در چنین وضعیتی به سر برند اما فرزندان ۶ تا ۱۸ ساله‌ی‌ ما بهترین دوران عمر خود را به مدت ۱۲ سال، همه روزه باید این فشار و تحقیر را تجربه و هوای بازدم یکدیگر را از فاصله‌ی چند سانتی‌متری تنفس کنند!

فاصله فیزیکی و تراکم کلاسی معقول و استاندارد معیاری مخدوش و مغفول در آموزش و پرورش ایران

واپسین سخن این درد گفتار اینکه؛

کیفیت آموزشی و اهداف پرورشی در فضای پر آشوب و جدال انگیز و تحقیر کننده و هوای ناسالم و آلوده محقق نمی‌شود.

اگر در جست‌وجوی کیفیت آموزشی هستیم، و اگر به تربیت نسل‌های سرزنده و توانمند و متعادل و اخلاق‌مدار و درستکار و قانون‌گرا و وظیفه‌شناس و خیرخواه و نوع‌دوست و خشونت‌پرهیز و مهرپرور می‌اندیشیم، باید برنامه‌ی ملی توسعه‌ی فضاهای آموزشی را بی‌ هیچ درنگ و تعللی در دستور کار قرار دهیم و تراکم کلاس‌های درسی را به رقم معقول برسانیم. به بیان ساده‌تر؛ باید جهاد مدرسه سازی هر چه سریع‌تر در کشور شروع شود و تعداد آنها در مناطق پر جمعیت به سه برابر آمار فعلی برسد تا فرزندان‌مان در این مناطق از حصر و حبس در چاردیواری‌های پر تراکم رها شوند.

فاصله فیزیکی و تراکم کلاسی معقول و استاندارد معیاری مخدوش و مغفول در آموزش و پرورش ایران

اهمیت آزادی از چنین حصری، زمانی دو چندان می‌شود که علاوه بر برنامه‌ی کاری و محتوای درسی و امکانات آموزشی و تدریس معلم، کارکرد زیستی و ارگانیکی فضای آموزشی را نیز در تحقق یا عدم تحقق اهداف آموزشی و پرورشی مورد توجه قرار دهیم. اگر عینک تعصب یا بدبینی را کنار بگذاریم، حتماً در مورد نامطبوع بودن هوای کلاس‌های درسی اتفاق نظر خواهیم داشت که البته چنین چیزی کاملاً طبیعی‌ست؛ متابولیسم یاخته‌های بدن ما همیشه با تولید گاز سمی کربن دی‌اکسید همراه است که با عمل دم، به طور پیوسته و بی‌وقفه وارد هوا می‌شود. به همین ترتیب بوی متصاعد شده از پوست و مو و کیف و کفش و لباس دانش‌آموزان را نیز می‌توان به ترکیبات هوای کلاس اضافه کرد. با توجه به این واقعیات، قابل درک است که با تعریف تراکم ۳۰، ۳۵ و حتی ۴۰ نفره برای کلاس‌های ۳۰-۳۵ متری چه شرایط نامصاعدی را برای دانش‌آموزان بیچاره ایجاد می‌کتیم. با این وصف، آیا آنها را عملاً در معرض هیپوکسی و خفگی و مسمویت با کربن دی اکسید و سایر مواد متصاعد شده از وسایل و تن‌پوش‌ها و بدن‌ها قرار نمی‌دهیم؟

وقتی یافته‌های علمی آشکارا می‌گویند که  « غلظت زیاد کربن دی اکسید می‌تواند با سلامت شغلی، آرامش و میزان کارایی در ارتباط باشد ، آیا تشکیل کلاس‌های پر تراکم با هدف صرفه‌جویی در هزینه‌ها، به معنی تهدید کارآیی مغز و تقلیل سطح هوشیاری‌ و بر هم زدن آرامش دانش‌آموزان و تضعیف آنان و دامن زدن بر بی‌قراری‌ها و ناسازگاری‌های آنان نیست؟! »

باید توجه داشت که تمام اجزا و عناصر کلاس و جمیع رخدادهای آن ارتباط ارگانیکی تنگاتنگی با مغز دارند و کارآیی و مواضع آن را تحت تأثیر قرار می‌دهند. چه آن رخدادها حاصل تعاملات و ارتباطات تنش‌زای دانش‌آموزان باشد یا حاصل فعالیت‌های متابولیکی یاخته‌های بدن آنان.

یادمان نرود؛

«کووید آمد و کراهت و مخاطرات نفس کشیدن در چاردیواری‌های تنگ و پر ازدحام و بدون تهویه را یادآور شد و به ما فهماند که حفظ نشاط و سلامتی در گرو تنفس هوای سالم و آن نیز در گرو حفظ فاصله‌ی فیزیکی‌ آدم‌ها با یکدیگر است». ( این جا )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

فاصله فیزیکی و تراکم کلاسی معقول و استاندارد معیاری مخدوش و مغفول در آموزش و پرورش ایران

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور