معلمان در سراسر کشور، در این روزها به تکاپو افتاده اند تا با سکوت خود فریاد کنند که از این همه فرق گذاشتن ها به ستوه آمده اند!
آن ها می خواهند یادآوری کنند که چندیست در پس کوچه های خاطره ها هم حس نوستالژی قشنگی ، دیگر برای مدرسه وجود ندارد؟ هنوز هم باید معلمان شاهد دهن کجی های زیاد از جانب همه نسبت به جایگاه و موقعیت خود باشند . باز هم باید شاهد این باشند که یک روزنامه خیلی راحت ، وقیحانه به شرافت شان توهین کند و اتفاق خاصی هم نیفتد!
هر روز از رسانه های مختلف باید گوش فلک کر شود که بنا هست حق معلمان پرداخت شود و متاسفانه هیچ کدام از این ها هم به واقعیت پیوند نخورد! امتیاز فوق العاده شغل شان با همه ی حرف و حدیث ها ی دیوان عدالت مبنی بر این که بنا به مدرک تحصیلی تا 2000 تغییر پیدا کند 1300 شود و حتی آب هم از آب تکان نخورد. بسته های بی قاعده ی بیمه ی تکمیلی افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کند و معلمان را دچار بهتی مضاعف نماید! به گونه ای که اگر معلمی با سابقه ی بیش از 20 سال و خانواده ای 5 نفری بسته ی شماره ی دو را انتخاب کند باید نصف افزایش حقوقش را برای این بسته اختصاص دهد! وقتی هم معلمی فیش حقوقی فروردین ماهش را دریافت کند و به رقم بالای مقرری ماه اول که حتی بیشتر از میزان افزایش حقوق است نظر کند ، شاهد دریافتی کمتر از حقوق اسفندش باشد و دوباره باز هم شوکه شود که سال نو را این گونه شروع کرده است که این هم نکته ای در خور تامل است!
اما همه ی آن چه بیان شد سوای این مطلب جدی است که به آموزش ، نگاهی کارمندی و سطح پایین شده و دیگر اقتدار و کاریزمایی اش دچار بحران گشته است!
حال این سوال همچنان ذهن را به خود مشغول می کند که چرا جناب وزیر حتی وعده های سر خرمن خود را هم فراموش می کند و دوباره فقط غوغایی به جا می گذارد که تهی از نتیجه است. چرا معلم و آموزشش در جامعه ی ما دچار این همه سرکوفتگی شده است؟ راستی مقصر این قضیه کیست؟ آیا تحصن های سکوت راه به جایی خواهد برد؟ آیا ما روزی شاهد این مهم خواهیم بود که احترام به جایگاه معلمی را در عمل افتخار خودمان محسوب کنیم؟
بی شک همه ی این موارد مستلزم این واقعیت جدی است که فرهنگ و آموزش از اولویت بالایی برخوردار شود و اندیشه و اندیشه ورزی در صدر رفتارهایمان قرار گیرد! از شعار و شعار زدگی دوری گزینیم و کمی بیشتر قلب مان برای فرهنگ بتپد! هفته ی معلم نزدیک است. بیاییم رفتارهای کلیشه ای همیشگی را حذف شان کنیم و به اقتدار و حرمت معلمان بیندیشیم که چندیست هم به موقعیتش آسیب وارد شده و هم به معیشتش بی توجهی شده است!
شوربختانه این واقعیت را باید پذیرفت که نسبت به این قشر موثر ، کم لطفی می شود و همچنان شاهد جایگاه پایینی حتی در کابینه ی محترم نیز نسبت به مجموعه هستیم .
امیدوارم دولت تدبیر این امید را در دل فرهنگیان زنده کند که آموزش بی دغدغه نتیجه ای در خور شان جامعه ی ما در پی خواهد داشت و این مهم زمانی امکان پذیر خواهد بود که فرادستان نگاهی متناسب با شان این مجموعه به آن ها داشته باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
------------
موضوع انشا :
مسولین برای سخنرانی روز معلم چه چیزی می نویسند ؟
به تعبیری ساده تر آدم مهم دیگران را مهم میبیند آدم عزیز ،عزیز و افراد ناچیز دیگران را نا چیز میبینند .
بنابر همین اعتقاد درباب رفتارهای نا بخردانه مسوولین درحق معلمان اجازه دهید به عرض برسانم که آنچه بر سر ما آمده حاصل ارزش وجودی مسوولان ماست!آنها هنوز نفهمیده اند که برای ریاست بر ما باید به ابزار بزرگی وفرهیختگی مسلح شوند. واین ایراد اگر چه به ما لطمه وارد میکند ولی تقصیر ما نیست.
به قول خواجو: سنگ بد گهر ار کاسه زرین بشکست:
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود
معلمی د ر ذات خودش مقدس است .
پاسخ از بهارستان چیست جز درنگ