صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

در آستانه روز معلم و در اعتراض به کاریکاتور روزنامه شهردار تهران

منتشرشده در دیدگاه

سخن معلم سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور تقریباً وظایفی چون معاونت فنی یا عمرانی نهاد‌های مشابه آموزش و پرورش را دارد، منتها با این تفاوت که امکان هیچ دخل و تصرفی را در جابه‌جائی مدارس ندارد.


پیشنهاد 1
برای پیشنهادم شهر تبریز را به عنوان نمونه‌ی موردی بررسی می‌کنم.
ده‌ها سال قبل تمرکز جمعیت در مناطق مرکزی شهر تبریز بوده و از طرفی بعد خانوار عددی بزرگتر از آن چه که امروز تقریباً 4 می‌باشد بوده و طبیعتاً جمعیت دانش‌آموز در مرکز شهر تبریز بسیار بیش‌تر از آن‌چه که امروز هست بوده. به همین خاطر مدارس بسیاری در مرکز شهر تبریز ساخته شده و بعدها تعدادی از این مدارس باز‌سازی شده‌اند و تعدادی نه. اما با گسترش شهر به شهرک‌های حاشیه‌ای مانند کوی ولی‌عصر، باغ میشه، رشدیه، زعفرانیه، کوی سهند، پرواز، گلشهر، یاغچیان، مرزداران و ... از تراکم جمعیت در مرکز شهر رفته رفته کاسته شده و کاربری مسکونی کم‌تر و کم‌تر شده و از سوی دیگر پایین آمدن بعد خانوار که امروز عددی نزدیک به 4 و در شهر‌ها حتی پائین‌تر از این عدد می‌باشد و حتی در مناطق مرکزی شهر حتی نزدیک به سه می‌باشد؛ موجب گشته تا مدارس مرکز شهر اغلب دانش‌آموزان شان را از شهرک‌های اطراف شهر جذب کنند. علاوه‌بر این جمعیت بالایی از معلمان در شهرک‌های حاشیه‌ی شهر مانند یاغچیان و باغ میشه و ... ساکن هستند. تمامی این عوامل دست به دست هم می‌دهند تا همه روزه در ساعات پیک ترافیک صبح جمعیت بسیار زیادی از شهرک‌های حاشیه‌ی شهر به مرکز شهر مسافرت کرده و در ساعات پیک ترافیک ظهر هم همین مسیر را مجدد برای برگشت به منزل طی کنند.
علاوه‌بر این‌ها ، سیستم‌های عهد قدیم سازماندهی نیروی آموزش و پرورش قادر نمی‌باشند معلمانی که در شرق تبریز سکونت دارند و در غرب تبریز تدریس می‌کنند را بهینه سازماندهی کند. این مساله چند مشکل را موجب می‌شود.
1- تشدید مصرف بنزین و آلودگ هوا
2- تشدید ترافیک در ساعات پیک ترافیک
3- تحمیل هزینه‌ی اضافی به معلمان و دانش‌آموزان برای حمل و نقل
4- اتلاف زمان بسیار بالا و ...
تمامی این مشکلات را امروزه در مباحث حمل و نقل به سادگی و با تشکیل یک بانک اطلاعاتی از اطلاعات معلمان و دانش‌آموزان به کمک یک نرم‌افزار به سادگی قابل مدیریت هستند. به گونه‌ای که به فرض مثال اگر در شهری 3 هنرستان در مرکز شهر واقع شده باشد و هر کدام 100 دانش‌آموز جذب می‌کنند و از این 300 دانش‌آموز اگر 100 نفر از غرب شهر به مرکز شهر جهت تحصیل مسافرت کنند و 100 نفر از شرق شهر به مرکز شهر مسافرت کنند. ما می‌توانیم 2 باب از مدارس مرکز شهر را با قیمت بسیار بالا در مرکز شهر به فروش رسانده و 1 باب هنرستان در شرق شهر و 1 باب هنرستان در غرب شهر با قیمت بسیار پائین‌تر از مرکز شهر احداث نمائیم. و از محل سود حاصل از این مساله سرمایه‌گذاری‌هایی نمائیم که آموزش و پرورش بتواند به وزارت‌خانه‌ای سود زا بدل شود.
برای قابل فهم بودن مساله سعی بر ساده سازی مثال نمودم.

پیشنهاد 2
اغلب مدارس در نوبت بعد از ظهر تعطیل می‌باشند و تعداد زیادی آموزشگاه در سطح شهر داریم که معمولاً بعد از ظهرها فعالیت می‌کنند و اجاره‌های بسیار بالائی بابت مکان آموزشگاه پرداخت می‌کنند. ادارات آموزش و پرورش می‌توانند مدارس را در نوبت‌های بعد از ظهر به آموزش‌گاه‌ها اجاره دهند.
 
پیشنهاد 3
هنرستان‌هایی که رشته‌ی ساختمان دارند هر ساله نیاز به خرید تخته‌ی قالب بندی برای کار در کارگاه دارند. در حالی که تمام مدارس حیاط‌های بزرگی دارند و متاسفانه بیش‌تر درخت‌های مثل توت در حیاط مدارس کاشته شده که نه زیبایی بصری آن‌چنانی دارند و نه از دست دانش‌آموزان در امان می‌مانند. می‌توان در حیاط‌های مدارس درخت‌های کشت کرد که در کارگاه‌های رشته‌ی ساختمان کاربرد دارد.

پیشنهاد 4
در بیش‌تر مدارس زنگ تربیت بدنی بر روی آسفالت اجرا می‌گردد و مدارس غالباً سالن ورزشی سر پوشیده ندارند. می‌توان در حیاط مدارس سالن‌های ورزشی احداث کرد که از سوی سلامت دانش‌آموزان بیش از این به خطر نیفتاده و در نوبت عصر به اجاره داده شده و سودی عاید مدرسه شود تا هزینه‌های امورات معمول مدارس را از این طریق مرتفع ساخت، نه این‌که با دریافت کمک به مدرسه از خانواده‌هایی که چندان توانائی‌ی مالی‌ای هم ندارند بار مالی بهشان تحمیل کرد و آموزش و پرورش را بی حیثیت کرد.

تمام این پیشنهادات و پیشنهادات ابتکاری مشابه تنها از طریق ادغام سازمان نوسازی در ادارات کل استان تحت عنوان معاونت عمرانی قابل حصول می‌باشند.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در آموزش نوین

گروه اخبار /

به مناسبت فرا رسیدن هفته معلم ،«  مجمع فرهنگیان ایران اسلامی » از تشکل های معلمی  بیانیه ای صادر نمود .

متن کامل این بیانیه که برای سخن معلم ارسال گردیده است به شرح زیر است

دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

نامه به وزیر

مازندران

منتشرشده در نامه های دریافتی

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

آخرین اخبار در آموزش و پرورش

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

تامین معیشت و منزلت معلمان

 سخن معلمبه نام یکتا هستی بخش جهان دانش آموز امانتی است که معلم امانتدار اوست . با این جمله می نوان به نقش مهم معلم پی برد . یک معلم هر روز امانتدار حداقل 40 دانش اموز می باشد که علاوه بر آن به آموزش و پرورش آنها مشغول می باشد . بعضی از افراد کوته فکر در جامعه به جای سپاس و تقدیر از معلمان با کشیدن کاریکاتور در روزنامه به توهین آنها می پردازند .

آیا سردبیر این روز خودش روزی دانش آموز نبوده ؟

اگر این آقا این جمله مولا علی (ع) من علمنی حرفاً فقد سیرنی عبداً را درک کرده باشد دیگر چنین غلطی مرتکب نمی شد. اگر معیشت و شان و منزلت معلم در جامعه تنزل پیدا کند در آینده ای نزدیک مشکلات و گرفتاری به سراغ همه ی افراد جامعه خواهد آمد . مسئولین مملکت فکری به حال فرهنگیان بکنید . یک فرهنگی با سابقه 25 سال خدمت با دریافتی ماهیانه 1 میلیون تومان چگونه می تواند مخارج زندگی خانواده اش را تامین کند آیا شما می توانید با مبلغ فوق هزینه زندگیتان را تامین کنید ؟

مگر اسلام نگفته برادری و برابری در صورتی که در جامعه ما هیچ کدام به چشم نمی خورد . همه دست به دست هم دادند تا معلم را در جامعه خوار و ذلیل کنند پس ای فرهنگیان عزیز یه خود آیید و با وحدت و همدلی عزت و منزلت خود را باز یابید .

daneshgahfarhangiansp

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

قدیری ابیانه

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

عبدالرضا ابتدایی به نام خداوند جان وخرد
رسالت معلم رسالت خورشید
درود بی کران بر بزرگ مرد ایل نخبه پرور و متمدن ممسنی استاد فرهیخته و دلسوز عبدالرضا ابتدایی


اینجانب محمد مهدی نیکنام ،دانش آموز دهه ی قبل این استاد ارجمند که در حال حاضر مشغول به تحصیل در دانشگاه فرهنگیان شهید مطهری شیراز (مرکز تربیت معلم سابق) می باشم به عنوانی دانش آموز دیروز و دوست همیشگی و همکار امروز این بزرگوار می باشم.

ته دلم حرفی مانده بود که به این عزیز مهربان تقدیم می نمایم:
«ابتدایی جان» خورشید نگاهت گرمابخش وجود ما و حرارت کلبه ی سرد یأس و ناامیدی و ارمغان شور و شعف است . غنچه ی تبسمی که از گلستان لبهای شما می روید، طراوت لحظه های ابهام و زیبایی بخش خانه ی وجود ماست .
دستهای روشنت سپیدی خود را از گل بوسه های گچ گرفته و شمع وجودت از نیروی ایمان و انسانیت شعله ور است . سرخی شفق ، تابش آفتاب ، نغمه ی بلبلان ،صفای بستان ، آبی دریاها ، همه و همه را می توان در شما استاد یزرگ خلاصه نمود . معنای کلام امید بخش شما همچون نسیم صبحگاهان نشاط بخش روح خسته ماست . علم آموزی و صبر ایمان را از پیامبران به ارث برده اید و به حقیقت وارث زیبایی ها بر گستره ی گیتی هستی .
چگونه سپاس گویم مهربانی و لطف تو را که سرشار از عشق ویقین است . چگونه سپاس گویم تأثیر علم آموزی تو را که چراغ روشن هدایت را بر کلبه ی محقر وجودم فروزان ساخته است .
آری !

در مقابل این همه عظمت و شکوه تو مرا نه توان سپاس است و نه کلام وصف .تنها پروانه ی جانم بر گرد شمع وجودت ، عاشقانه چنین می سراید : معلم کیمیای جسم و جان است

مــعلم رهنمای گمرهان است 

شـده حک بر فراز قله ی عشق

معلم وارث پیغــــمبران است
تقدیم به روح معلم بزرگ ایلمان «عبد الرضا ابتدایی»
از طرف : محمد مهدی نیکنام


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور