صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
شنبه, 07 فروردين 1394 16:24

اتحاد و پرهیز از جدایی و تفرقه

aghdasidid هیچ یک از افراد بشر نمی تواند به تنهایی تمام احتیاجات مادی و معنوی زندگی خود را بر طرف نماید ؛ هر کس در برابر استفاده ای که از جامعه می کند مکلف است خدمتی متناسب و شایسته بپذیرد ، و به سهم خود برای دیگران مفید باشد.

صلاح افراد بشر در این است که هر کس آسایش خود را در ضمن آسایش دیگران جست و جو نماید، نه اینکه هدف نهایی تنها منافع شخصی و فامیلی خود باشد،بدون اینکه حقوق و منافع دیگران در نظر گرفته شود.

چنان که در قرآن دستور داده شده است که « همگی در راه خدا یگانه و متحد شوید » ؛ اگر کسی درصدد تفرقه و جدایی مردم باشد و به هر عنوان شکافی در میان افراد مسلمان ایجاد نماید مرتکب بالاترین خطای نابخشودنی دینی و اجتماعی شده است.

صلاح فرهنگیان امروزه در این است که دست اتحاد به یکدیگر بدهند و با پیش کشیدن مسایل غیر اساسی و اختلاف جزیی ،دانسته و یا ندانسته ، آلت اجرای مقاصد دشمن مشترک خویش نگردند ، دشمنی که خواهان تفرقه ی آنان می باشد و به تمام معنی در راه آن در تلاش است. در غیر این صورت ،باید هنوز در انتظار پشیمانی ها و زیردست قرار گرفتن ها و پریشانی های بیشتری باشند.

در هر دوره و زمانی  اشخاصی وجود داشته و دارند که از اوضاع نابه سامان و در هم سوء استفاده می کردند و می کنند. این گونه افراد و طبقات ،حاضر نیستند اصلاحاتی اساسی که جلوی منافع نامشروع آنان را می گیرد صورت گیرد و نمی خواهند وضع موجود اگر چه مستلزم محرومیت افراد بسیار زیادی از فرهنگیان است تغییر یابد.

چنین افرادی که به تعبیر قرآن « مترف » نامیده شده اند در زمان پیامبران نیز بوده اند و تا آنجا که می توانستند مزاحمت آنان را فراهم می کرده اند.

آنان به بهانه ی کمبود بودجه ، مانع اصلاحات و تحول در زمینه های معیشتی فرهنگیان می شوند و بیم داشته و دارند که با تغییر وضع و بیداری فرهنگیان  منافع نابه جای آنان به خطر افتد.

با توجه به اینکه هر اقدام اساسی و خیری ممکن است با این گونه مقاومت ها روبه رو شود، آیا نباید در برابر تشخیص عقل ،تسلیم شد ؟

در کجای دنیا حتی کشورهای جهان سوم و عقب افتاده این چنین با معلمین شان برخورد می کنند ؟

" نظام پرداخت ها هماهنگ "  را به خاطر بار مالی ناقص اجرا کرده اند و اکنون " طرح رتبه بندی " را بوق و کرنا کرده اند !

آیا چنین طرحی می تواند سبب رفع تبعیض های اجتماعی و تلاش جهت عدالت در پرداخت های کارکنان دولتی باشد؟

اساس زندگی اجتماعی انسانی بر دو پایه نهاده شده است:

اول- رعایت عدل و دوری از ظلم و تجاوز از حدود و حقوق که شامل تمام مسایل حقوقی و ضامن بقای نظم جامعه است.

دوم- احسان و گذشت و فداکاری، که تمام مکارم اخلاقی را در بردارد.

انسان با شخصیت کسی است که آنچه را برای خود دوست می دارد  برای دیگران هم دوست داشته باشد و آنچه را که اگر درباره ی او اجرا شود احساس ناراحتی می کند درباره ی احدی روا ندارد.

در پایان همه شما  را به خداوند رحمان و رحیم می سپارم.

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت

afrasiabispecial در پهنه هستی و گستره وجود و اوج تعالی و اعماق و هزار توی حقائق و دقائق ، هیچ جنبنده و حیّی به شان و مقام و درجه قداست انسان به ما هو انسان با آن انگیزش الهی و شخصیت وجودی اش نمی رسد .

چنین موجودی است که حضرت باری تعالی در حدیث قدسی می فرماید : " جهان را برای تو و تو را برای خودم آفریدم . خیام چه زیبا و نغز سروده :

مقصود زجمله آفرینش مائیم

در چشم خردجو هر بینش مائیم

این دائره جهان چو انگشتریست

بی هیچ شکی نقش نگینش مائیم

وه ، چه مقامی و چه شانی که قرآن ، این کلام الهی و آسمانی و " تبیان لکل شیء " و به خاطر او و کمال و عرفان و ارشاد او نازل گردیده است . حق تعالی آیات نورانی و قدسی و عرفانی « علم الانسان مالم یعلم » ، « علمه البیان » ، « علم القرآن » ، « الذی علم بالقلم » و... آن همه جواهرات و لوءلوء و مرجان را در باب انسان و غرض و هدف و غایت او فرموده است . در روایت معصوم ( ع ) چنین آمده است که ای انسان ، بهای حقیقی تو جنت برین است ، پس خویشتن را به کم تر از آن مفروش ! گیتی به آن پهناوری با افلاک و عرش و فرش و کرسی خود ، جهان اصغر و آدمی به شرط اداء امانت و خلیفه اللهی جهان اکبر قلم داد شده است .

پرواضح است که علوم افاضی و قدسی و انسی و عقل و عرفان و ایمان و ایقان  و جهاد اکبر و سیر در آفاق و انفس و سیر ملکوتی و جبروتی و لاهوتی او و بندگی تام و تمام و اکمل او در مقابل خداست که وی را مسجود ملائک و تا بدان جا برسد که در مقام محمود و عقل کل یعنی وجود نازنین و عزیز نبی مکرم اسلام حضرت محمد ( ص ) قرار می دهد .

البته اشتباه نشود وقتی صحبت از اپیستمه و هرمنوتیک و ماکروپلیتیک و اولترا آکادمیک و معرفت شناختی و ساینس می شود به او رُل درک متن و تفسیر و تاویل داده می شود و نیز می گوییم آدمی نیز به نوعی خالق است و به مصداق « کل یوم هو فی شان » و به تعبیر اگزیستانسیالیست ها و امثال یاسپرس و هوسرل و سارتر و کی یرکه گو و بحث کلان " دازاین " و سرگشتگی روح از منظر " اونامونو " و اصالت وجودی ها و مسائلی نظیر این که انسان اولین و آخرین تصمیم گیرنده و راقم سرنوشت و صاحب اختیار و انتخاب مطلق است ، پس چنین انسانی آن هم با توجه به ایده ها و دکترین های صرف علمی و تجربی و حسی محض دیگر نیازی به آسمان و متافیزیک و ماوراء طبیعت ندارد و هموست که می گوید خدا مرده است و یا خدا باشد یا نباشد ؟!

نگاه و انگاره و قضاوت محق و سالم به مکاتب علمی – انسانی و فلسفی و صاحب نظران و نخبه های مشهور جهان بشری ، آن چنان منظری است که به دور از افراط و تفریط و غیرتعصبی و غیرمتصلبانه و از روی معدلت ،تعادل ،انصاف و گل چینانه و منتتقدانه و خیرخواهانه و سازنده و برازنده و نه براندازانه و آنکاردی و دافعی باشد .

اولا علم را می بایستی عام و تسبیح وار و سلسله گونه و ناب و حیاتی نگریست و نه انحصاری و هر دانشمند و مکتب و فرهنگ و تمدن و فیلسوفی در هر مقطعی از زمان و ادوار تاریخی و از منظر خویش و بسته به ظرفیت و تلاش و مکاشفه و تحقیق و شهود خود بخش و قطعه ای ا زاین پازل را فراچنگ می آورد و همان گونه که هگل می گفت هر آن چه از فلسفه و علوم می داند مه از ناحیه خود بلکه از ماحصل و تجربیات و زحمات کانت و دکارت اندوخته است .

او در جواب کسی که وی را برجسته و بزرگ و نابغه و آخر فلسفه و دانش تلقی می نمود می گفت من از خود چیزی نمی گویم ؛ من ، پا روی شانه های  دو مرد بزرگ و دو فیلسوف معروف یعنی رنه دکارت و امانوئل کانت گذاشته ام . در ثانی اگر به نقاط و نکات مثلا منفی آن مکاتیب و فلاسفه همت می گماریم به مطالب و موضوعات مثبت و در خور توجه آن ها نیز عنایت داشته باشیم .

متاسفانه برخی از نویسندگان و مولفان و به اصطلاح منتقدان کم مایه و یا مغرض که دانسته و یا ندانسته آب به آسیاب دشمن دین و میهن می ریزند و کتاب در رد فلسفه و فیلسوفان و نوابغ جهان و ایران می نویسند ، فلسفه را کفر و باطل و فلاسفه ای نظیر سقراط ، افلاطون ، ارسطو تا عصر حاضر حتی ملاصدرا ، شیخ اشراق ، بوعلی و... را کافر ، ملحد ، منحرف ، گمراه ، کج فهم و یا خائن معرفی می نمایند .

دیگر تشخیص نمی دهند و یا نمی خواهند بفهمند که منظور افلاطون از آپولون و فلان و بهمان پرومته علاوه بر این که می تواند مصداق سخن گفتن به عرف و روال جامعه آن روز و با زبان مردم باشد در مفهوم اصدق آن بیان قداست ها و قدیس ها و معروفات می باشد نه بت پرستی و زنادقه نگری !

چنین است که به قول فرزانه ای : فیلسوفان ( نخبگان و اندیشمندان و مصلحان ) کاری پیامبرگونه می کنند !

الغرض ، انسان موجودی است که علاوه بر ابعاد متعین و شناخته شده و حد و قواره مشخص ، و بعد و حس و تجربه و جسم و عقل و یا حتی عقول به اصطلاح عشره و روح متعارف و نفس با ابعاد مختلفه و گوناگون و درجاتی که در ذهن و ظرفیت عقلی و وجودی و شناختی بشر می گنجد ، موجودی با ابعاد و عظمت بی کرانه و سیال و نه ایستا و بلکه لایتناهی می باشد ؛ اگر هراکلیوس حکیم می گفت در یک رودخانه بیش از یک بار نمی توان شنا کرد اشراف و اشاره به همین مطلب است .

این که عرض شد آدمی و علوم و من جمله فلسفه و فیلسوفان و دانشمندان مباحث تربیتی و انسان شناختی را باید سلسله وار و نه مقطعی دید و دیدگاه موزائیکی چندان کاربردی ندارد غرض آن است که به عنوان مثال در مورد ارسطو و اندیشه های او بایستی به تمامی جوانب و شاخصه ها و فاکتورهای فکری و اندیشه و فلسفه و اخلاق و سیاست ؛ هنر ، اقتصاد ، حکومت و روان شناختی  او توجه نمود .

اگر پروتاگوراس و گورکیاس به شکاکیت و نسبی گرایی معروفند و به فیلسوفان سوفسطایی مشهورند و آنان را در نقطه مقابل سقراط قرار می دهند اندیشه آنان نیز باید فکر کرد .

جنبه سیالیت فلسفه آنان به همان اندازه مفید است که جنبه تصلب فلسفی آنان در ابعادی دیگر مورد نقد است . ایجاد انگیزه ، تحرک و تجدد و تغییر در دکترین ایشان ، نبایستی مورد اغماض قرار گیرد .

در مباحث جزئی و کلی وابژه و سوبژه ، شاید انتقاداتی به ارسطو و افلاطون وارد باشد و یا برخی نگرش های انسان شناختی و هستی شناسی آن ها ، نقد پذیر است اما کیست که نداند آن بزرگان چه خدماتی در دنیای هنر ، شعر ، فلسفه ، سیاست و اندیشه به بشریت کرده اند ؟

ادامه دارد

منتشرشده در یادداشت

 گروه اخبار /

khosravispابوالقاسم خسروی در رابطه با طرح رتبه‌بندی معلمان اظهار داشت:‌ حدود دو سال قبل زمانی که آقای حاجی بابایی به عنوان وزیر در آموزش‌ و پرورش حضور داشت، بحث طرح رتبه‌بندی معلمان مطرح شد و یک سال نمایندگان مجلس به همراه کارشناسان آموزش‌ و پرورش طی جلسات متعدد به بررسی این طرح پرداختند.

وی افزود:‌ نتیجه این جلسات کارشناسی منجر به آن شد که طرح رتبه‌بندی معلمان تهیه شد و قرار بود به صورت لایحه به مجلس ارسال شود که آقای حاجی بابایی از آموزش‌ و پرورش رفت.

عضو کمیسیون آموزش‌ و تحقیقات مجلس ادامه داد: پس از آمدن آقای فانی به وزارت آموزش‌ و پرورش، مطالبه جدی نمایندگان مجلس از وی تعیین تکلیف طرح رتبه‌بندی معلمان بود.

خسروی بیان کرد:‌ نمایندگان مجلس به منظور تسریع در تصویب طرح رتبه‌بندی معلمان خود اقدام به تهیه این طرح کردند اما به دلیل مشخص‌نبودن منابع مالی این طرح در مجلس رای نیاورد.

وی افزود:‌ سرانجام دولت در آخرین روزهای سال 93 طرح رتبه‌بندی را مصوب کرد و از آنجایی که نمایندگان مجلس در بررسی بودجه سال 94 مبلغ 5 هزار میلیارد تومان را به بودجه آموزش‌ و پرورش تزریق کردند و بودجه این وزارتخانه به 30 هزار میلیارد تومان رسید این امکان برای آموزش‌ و پرورش وجود دارد که مراحل اولیه طرح رتبه‌بندی را اجرا کند.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بیان کرد:‌ آموزش‌ و پرورش برای عملیاتی‌شدن طرح رتبه‌بندی در سال 94 از معلمان نظرخواهی کند تا این طرح به گونه‌ای تهیه شود که برای اجرا شاهد نقاط ضعف نباشیم.

هم‌اکنون فرهنگیان به طرح رتبه‌بندی البته بر اساس اطلاعاتی که از قبل در اختیار دارند، معترض بوده و آن را کامل و جامع نمی‌دانند.
انتهای پیام/

تسنیم

 

bathayeedid1 گروه اخبار /

 در دستورالعملی که به ادارات کل آموزش و پرورش سراسرکشور ،دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهیدرجایی با امضای سیدمحمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ارسال شده ضریب ریالی حقوق و میزان حداقل و حداکثرآن برای کارمندان شاغل و بازنشسته و وظیفه بگیر براساس قانون مدیریت خدمات کشوری ،یک هزار و سیصد و هفتاد وشش ریال(۱۳۷۶)و برای اعضای هیات علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی نوزده هزار و پانصدو نودو هفت ریال(۱۹۵۹۷)اعلام کردند.

در این بخشنامه آمده است، افزایش ریالی مذکور از تفاوت تطبیق درج شده دراحکام حقوقی کارمندان کسر نخواهدشد و تفاوت مورد نظر درحکم حقوقی ثابت خواهد ماند.

همچنین حقوق بازنشستگان و وظیفه بگیران در سال ۹۴به میزان ۱۴درصد نسبت به سال ۹۳افزایش می یابد.

فایل دستورالعمل را اینجا دریافت ببینید.

انتهای پیام/

آوای فرهنگی

 

منتشرشده در اقتصاد

shahididid بارها این سوال برایمان پیش آمده که علت این همه تبعیض و فرق حقوقی و معیشتی ما با وزارتخانه های دیگر برای چیست ؟ از همه فرهنگیان هم فی الواقع می خواهم که به این سوال عمیقا فکر کنند؟
یاد آور می شوم باید از این شغل فرهیختگی و وارستگی ببارد و یک فرهنگی نباید محتاج 5 میلیون وام باشد  و یا برای اضافه شدن حقوقش در به در به دنبال آوردن مدرک ضمن خدمت باشد و یا دائم استرس بازنشستگی داشته باشد که نکند یک دفعه قانونی وضع شود و پاداش سنواتی او هم به دست فراموشی سپرده شود و یا منتظر فروش اموال آموزش و پرورش باشیم و یا دیوارهای مدارس را برای تبلیغات بدهیم تا این پول تامین شود؟
اگر تعداد ما زیاد است در عوض با بیشترین تعداد در صف تظاهرات 13 آبان و 22 بهمن با دانش آموزان شرکت کرده ایم . برگزاری تمامی حوزه های اخذ رای در مدارس به عهده معلمان بوده است .

پس ای نماینده فرهنگیان و ای نمایندگان مجلس بیایید متفکرانه تر به این قضیه نگاه کنید .آیا با امین دولت چنین رفتاری صحیح است؟
ای وزیر

زمانی که ساعت کاری معلمان از 22 ساعت در هفته به 24 ساعت در هفته در زمان جنگ تبدیل شد دم بر نیاوردیم ، از طرف دیگر مالیات هم به طور مرتب از حقوق ما سر هر برج برداشته می شود در صورتی که خودتان می دانید خیلی ها از دادن مالیات در این مملکت در می روند !
1- چرا هیچ وزیری تا به حال نیامده برای یک بار در تلویزیون و یا یک رسانه ملی حقوق معلمان ایران را با کشور های دیگر مقایسه کند ؟ و یا زندگی ما را با آنها مقایسه کند ؟و از نظر تعداد شغلی که به طور همزمان یک معلم دارد را با معلمان دیگر کشورها مقایسه نماید؟
2- چند درصد معلمان ما راننده تاکسی هستند و یا به عنوان پادو در معاملات ملکی کار می کنند؟ و چند درصد کشاورزند؟ چند درصد شاگرد خصوصی می توانند داشته باشند؟ چند در صد از وام های کم بهره سود جسته اند؟و ...
3- برای حفظ و نگهداری معلمان پس از استخدام وزرای سابق چه کرده اند؟ چه برنامه هایی انجام شده است ؟ نتیجه 200 جلسه کارشناسی شما برای معیشت معلمان چه شد؟ 
راستی یادم رفت شما وزیر یک درصد بودجه آموزش و پرورش هستید!
4- آیا نسبت تعداد معلمان ایران را با کشور های دیگر مقایسه کرده اید؟ آیا صرف زیاد بودن یک میلیونی معلمان در یک کشور دلیل خوبی برای خوب زندگی نکردن آنهاست؟
5- آیا نمایندگان ملت در خانه ملت و وزیر آموزش و پرورش صدای معلمان سبزواری را نشنیده اند ؟ که به راستی صدای آنها صدای فرهنگیان کل کشور است .
6- آیا با این وضع می شود تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایجاد کرد؟
7- آیا یک سری به فیش حقوقی کارکنان دیگر وزارتخانه ها زده اید؟
8- سوال دیگر این است که واقعا فکر می کنید درصد قبولی های مدارس واقعی است؟ شاید شما ساده اید ویا ما خیلی ساده هستیم  ؟! با توجه به برداشتن امتحانات نهایی در پایه پنجم و نهم قدیم و توصیفی شدن نمرات در آموزش و پرورش و با آوردن دوره اول و دوم متوسطه و با نابودی آزمایشگاه های مدارس و استفاده از مدیران و معاونین به صورت موظف در سر کلاس ها ، مشکلات حل شد و تحول بنیادین صورت پذیرفته و یا می پذیرد؟
9- برداشتن مردودی در سال اول و دوم دبیرستان و دیگر پایه ها دردی دوا کرد؟
10-آیا با وجود بیش از 100نماینده معلم در دوره های قبل در مجلس درد معیشتی معلمان حل شد؟
11-چرا مستند سازان و خبرنگاران و روزنامه نگاران ما به زندگی معلمان ایران نمی نگرند؟
12- چرا بودجه 94 آموزش و پرورش کم است ؟ چرا کمیسیون آموزش و پرورش کاری نمی کند؟
13-افزایش بودجه 1400 میلیارد تومانی کمسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی دردی از معیشت معلمان را کم نمی کند زیرا بیشتر بابت سرانه مدارس شبانه روزی و کارهای فرهنگی و نو سازی مدارس می شود.


دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت

یک موی ندانست ولی موی شکافت
از طلا بودن پشیمان گشته ایم

مرحمت فرموده ما را مس کنید

 

منتشرشده در یادداشت

career آینده در دست معلمان است
بسیاری از معلم ها با تمام توان و علاقه بدون اینکه لحظه ای از حق دانش آموزان را ضایع نمایند تدریس می کنند. بسیاری از معلم ها با رتبه خوب کنکور و مدارج تخصصی دانشگاه های معتبر دولتی معلمی را شروع کرده و ادامه داده اند. بسیاری از معلم ها پیشتازانه همه روش های تدریس و فن آوری های روز را در تدریس خود به کار بسته اند. معلم نمونه، مؤلف کتاب و دارای انواع لوح های تقدیر هستند.
امروز حقوق معلم ها مایه توهین به شخصیت و خانواده آنها است. مایه شرمساری پیش فرزندان دانشجو و دانش آموز یا عروس و دامادها و اقوام است.
حضرت علی (ع) در دعای خود در خطبه 216 نهج البلاغه فرمود:

« بار خدایا آبروی مرا به توانگری نگهدار و شخصیت مرا به تنگدستی از بین مبر که از روزی خوران تو روزی خواهم و از آفریده های بدکردار تو مهربانی جویم و به ستایش کسی که به من ببخشاید وادارگردم و به بد گویی کسی که به من چیزی ندهند گرفتار گردم، تو پس از همه ی این گفتار صاحب اختیاری که ببخشایی یا نبخشایی، زیرا اختیار و توانایی بر هر چیز به دست توست. »
امروز آبروی ما به فقر از دست رفته است. پیش اولیاء و دانش آموزان شخصیت ها زیر سؤال رفته است. هر پدر و مادری به صرف اینکه پولدار است یا پزشک یا هر شغل دیگری دارد به خود اجازه می دهد در کار تخصصی تدریس دخالت کند و معلم را مورد بازخواست قرار دهد. هر جوان از راه نرسیده ای غیر متخصصی که فقط بلد است به صورت غیر علمی راه حل تستی بگوید به خود اجازه می دهد به دانش آموزان بگوید شما معلم ندارید. مجریان تلویزیون که جای خود دارند!

این است احترام به معلمی که اسلام به آن توصیه کرده است؟!
برخی معلمان، آبروی آنها با کلاس های خصوصی که نهایت آنها نمره دادن یا نمونه سؤال دادن به دانش آموز ضعیف، از بین رفته است. برخی سر از شغل های کاذب در آورده اند. یا اصلاً چندین سال است در کلاس درس، نا امیدانه  درس می دهند یا طوری تدریس می کنند تا دانش آموزان کلاس های خصوصی آنان را پر کنند و وای به حال دانش آموز مستضعف!!
 برخی پزشکانی که به ازای هر 10 دقیقه دو برابر یک جلسه تدریس یک معلم با سابقه حق الزحمه دریافت می کند و گرنه از پاسخ سر باز می زند و با تعرفه های خود تعیین کرده،  تبدیل به برج ساز و تاجر شده اند، اگر لحظه ای پاسخ سؤال درسی فرزندش داده نشود  به کار معلمی دخالت می کند که در هر ساعت حداقل 30 دانش آموز که مفهوم احترام به معلم و خانواده را در آنها از بین برده اند را باید کنترل کند و به آنها درس تخصصی بدهد. باید کلاسی را کنترل کند که هیچ حمایت قانونی در برابر دانش آموزان ندارد؟
آیا می دانید که اگر بهترین شرایط تدریس هم موجود باشد، هر جلسه تدریس یک معلم معادل حداقل 8 ساعت کار اداری سازمان های دیگر است و بیشترین ساعت مفید کاری را در تعامل با دانش آموزان دارند. اما امروز هر غیر متخصصی در هر محفلی به خود اجازه می دهد راجع به ساعات کار معلمان اظهار نظر کند ؛ غیر متخصصانی که گاهی توان کنترل فرزندان خودشان را هم ندارند !
 ما با بقیه اقشار این مملکت چه فرقی داریم. آیا ما دانشگاه نرفته ایم؟ آیا ما در دانشگاه درس نداده ایم؟ آیا دروس تخصصی خیلی سنگین نخوانده ایم؟ آیا  کار با دستگاه های پیچیده تخصصی را تجربه نکرده ایم؟ که مهندسان و پزشکان ادعا دارند که نان تخصص خود را می خورند!! شاید در بین معلمان افراد با تخصص کمتر هم دیده شود اما این هم از ضعف وزارتخانه ای بوده است که اجازه ورود این افراد را داده است و فقدان سازمانی نظام مند برای استخدام در آن بوده است.
آیا روح و روان جوانان این مملکت از بدن آنها مهمتر نیست؟ آیا آینده ایران در دست این جوانان نیست؟ آیا همواره معلمان در جبهه و جنگ حاضر نبوده اند؟ آیا با تمام توان برای انقلاب اسلامی زحمت نکشیده اند؟ آیا امروز صف مقدم راهپیمایی های ضد استکباری نیستند؟
شاید بتوان اختلاس های مالی را جبران کرد اما  جبران و برگشت زمان آموزش ارزشمند جوانان امکان پذیر نیست.
پزشکان و پرستاران و قضات و مهندسان چه مشخصه برتری دارند که سازمان نظام پزشکی دارند، سازمان نظام پرستاری دارند، کانون وکلا دارند، سازمان نظام مهندسی دارند. برای خود دستمزد تعیین می کنند و می گیرند.
چرا بودجه های فرهنگی این کشور، به سازمان های و دستگاه های موازی داده می شود که هر کدام به نامی و از وزارتخانه ای سر در آورده اند و هیچ کدام هم عملاً موفق نبوده اند ؟!

اگر می خواهید آینده ای روشن با جوانانی پرورش یافته داشته باشیم ، باید بودجه ها را به آموزش و پرورش برگردانید ، باید پرورش را به عهده متخصص خود بسپارید تا ارزش های واقعی را آموزش دهند.
رهبر معظم انقلاب امسال را سال دولت و ملت همدلی و هم زبانی نامیده اند ، ما معلمان همواره با نظام جمهوری اسلامی هم دل و هم زبان بوده و هستیم، خواهش داریم مجلس و دولت هم با ما همدل و هم زبان باشد تا خدای ناکرده معلمان دلسرد و ناتوان مالی، با آموزش دلسردی جوانان دلسرد تراز خود ایجاد نکنند.
با قوانین قدیم نمی توان آموزش و پرورش جامعه جدید را کنترل و پیشرفت داد ، این معلمان " سازمان نظام معلمی " لازم دارند.
1- سازمانی که حقوق قضایی و اجتماعی آنان را تعیین و حمایت کند.
2- سازمانی که مانع شود هر غیر متخصصی تدریس کند و یا در امر تدریس دخالت کند.
3- سازمانی که حدود و صغوری را برای وزراتخانه های دیگر برای دخالت در امر آموزش را مشخص کند.
4- سازمانی که برای تدریس های خصوصی و غیر خصوصی حق الزحمه تعیین کند.
5- سازمانی که دست آموزش و پرورش را برای کسب بودجه باز کند.
6- سازمانی که برای دانش آموزان و بازنشستگان نیز حقوق اجتماعی تعیین کند.
7- سازمانی که خودش نظام رتبه بندی ایجاد کند و مجوز های تدریس صادر کند.
8- سازمانی که رفتارهای صنفی را کنترل و جهت دهی کند و...

خداوند همه ی کسانی را که در جامعه اسلامی به خدمت گذاری مشغول اند حفظ بگردان ...

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت

sokhan نمایش فیلم " بیژن " در واپسین روزهای سال 93 واکنش های متفاوت و البته اعتراضی را در میان فرهنگیان و معلمان کشور بر انگیخته است .

نکته مهم آن است که معلمان نیز همچون سایر اقشار و گروه های اجتماعی قابل نقد هستند اما به شرط آن که این نقد منصفانه و منطقی بوده و حالت تمسخر آمیز ، تحقیرگونه ویا انتقام گرانه نداشته باشد .

ضمن آن که حرکت نادرست یک معلم نباید به پای همه معلمان دلسوز و زحمت کش جامعه نوشته شود .

برخی از عبارات به کار برده شده توسط مجری برنامه " بهار نارنج " آقای احسان علیخانی سخیف بوده و مصداق ترویج " خشونت کلامی " است .

معلمان خود قربانی خشونت هستند و مهم ترین مصداق این وضعیت قتل فجیع « محسن خشخاشی » معلم بروجردی است .

انتظار این بود که پس از این واقعه تلخ ، رسانه ملی از کارشناسان و صاحب نظران دعوت کرده و به آسیب شناسی این موضوع و نیز موارد مشابه می پرداخت .

متاسفانه صدا و سیما  در اکثر موارد به مهم ترین وظیفه خود که " اصلاح فرهنگ عمومی " است عمل نمی کند و برخی از برنامه های این رسانه عمومی خود مصداق بارز ترویج خشونت ، مصرف گرایی ، تجمل پرستی و... است .

رسانه ملی باید از طریق ارتباط دو سویه با مخاطبان ، آیینه تمام نمای افکار عمومی باشد تا بتواند با جذب اعتماد آن ها در جهت ساختن شهروندان مسئول و جامعه عاری از خشونت حرکت کند .

مهم ترین وظیفه این رسانه با توجه به خشونت فراگیر و رها شده در جامعه ، ترویج و نهادینه کردن اصل " مدارا و تحمل یکدیگر " است .

از نظر ما نمایش این فیلم احساسات معلمان بسیاری را جریحه دار کرده و صدا و سیما باید بابت آن از جامعه معلمان کشور عذرخواهی کند .

و اما سخنی با مسئولان وزارت آموزش و پرورش

این حرکت نادرست صدا و سیما تاکنون با سکوت مسئولان وزارت آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید همراه بوده است .

انتظار معلمان از مسئولان شان آن است که اگر آن ها نمی توانند در حوزه " معیشت " کارگردانان خوب و یا خبره ای باشند اما حافظ منزلت و جایگاه معلمان شان در جامعه و نزد سایر مسئولان باشند .

این انتظاری به حق و معقول از سوی فرهنگیان کشور است که بدون تردید از سوی وزارت آموزش و پرورش اجابت خواهد شد .

پایان پیام /

 

tribunspecial با آغاز سال جدید و نام گذاری آن با عنوان همدلی و همزبانی دولت و ملت، انتظار از دولت مردان آن است که پس از سال ها همدلی و همزبانی قشر عظیم معلمان در سال های سخت حماسه و پس از آن تحریم و وجود مشکلات بسیار در کشور با دولت ، اینک نوبت به دولت رسیده تا دین و وظیفه خود را به پاس تحمل سال ها محرومیت و مشکلات معلمان در قبال آنان جامه عمل بپوشاند.

اگر عمل همدلی و همزبانی را عملی متقابل بین دولت و ملت بدانیم ، این وظیفه همدلی و همزبانی را نباید فقط مختص فرهنگیان به عنوان یکی از تاثیر گذار ترین آحاد جامعه دانسته و دولت و حاکمیت از وظابف ذاتی و قانونی خود در مقابل این قشر فرهیخته و تلاش گر سر باز زده و به بهانه ها و عناوین مختلف بر آن سرپوش گذارد.

با نگاهی به اتفاقات و اعتراضات معلمان در سال گذشته نسبت به نابرابری و تبعیض در پرداخت ها نسبت به سایر کارکنان مرفه دولت !! و سکوت معنادار و عدم پاسخگویی درست در مقابل خواسته های برحق معلمان و فرافکنی و پاک کردن صورت مساله توسط دولت مردان با عناوین و ترفندهای مختلف ،می توان نتیجه گرفت که در سال گذشته دولت تدبیر و امید با معلمان همدل و همزبان نبود و چه بسا در بسیاری موارد اقدامات سنجیده و اخلاقی معلمان را نوعی زیاده خواهی و بی ادبی تلقی نمود.!! که جای بسی سوال بی پاسخ و شرمندگی یرای عده ای داشت که قصد استفاده ابزاری از معلمان برای رسیدن به اهداف سیاسی و جناحی خود را داشتند حال چه در مجلس یا دولت.
امیدواریم در سال پیش رو برای تحقق شعار همدلی و همزبانی این بار و بیش از این با احساسات معلمان بازی نشده و با طرح های غیرشفاف و موانع عجیب همچون رتبه بندی که مورد اختلاف بسیاری از فرهنگیان است دولت به خواسته ی اصلی معلمان یعنی بالابردن ملموس و قابل قبول حقوق و مزایا همچون دیگر مستخدمین بشارت سالی پر از امید و تعالی و انگیزه برای معلمان داشته باشد، چراکه نمی توان کمافی السابق معلمان را در حاشیه قرار داده و از صبر و تحمل انان در سال های اخیر سوء استفاده نمود.
اگر معتقد به شعار همدلی و همزبانی هستیم باید عملی کردن آن را از خود ( دولت و مجلس) شروع کرده سپس از جامعه انتظار عمل به آن را داشته باشیم، در غیر این صورت تحقق این شعار جز در محدوده تراکت و پوستر های تبلیغاتی و سمینارها و سربرگ نامه ها جایی نخواهد داشت.

با امید به اینکه دولت محترم از آغاز سال نو با خواسته و مطالبات بر حق فرهنگیان همدل و همزبان شده و سپس انتظارات خود را از جامعه فرهنگیان مطالبه نماید.
سایه مقام معظم رهبری مستدام باد .

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت

ahamadidid3 چگونگى پرداخت يارانه به اقشار گوناگون جامعه ، از معضلات بزرگى است كه دولت محترم و نمايندگان محترم مجلس را مدت هاى مديدى،به فكر واداشته اما هنوز راه حل اصولى و صحيحى براى آن يافته نشده است .  

در ذيل ،پيشنهاداتى منظور گرديده كه شايد راه گشاى دولت محترم ،در زمينه پرداخت يارانه و رسيدن ،حق به حق دار باشد :


اولا - شناور كردن پرداخت يارانه براساس ، خصوصيات فردى و امكانات زمانى و مكانى و موقعيت هاى ويژه

دوما - پرداخت يارانه به صورت فردى و نه خانوادگى و گروهى با توجه به امتيازات مكتسبه و به حساب فردى با توجه به موارد پيشنهادى در ذيل :
تبصره : كودكان و نوجوانان صغير و افراد مهجور ، بدسرپرست و با موقعيت هاى ويژه ، تحت نظر قيم آنان پرداخت و هزينه خواهد گرديد .

موارد پيشنهادى جهت پرداخت يارانه براساس محروميت ها :

1 - يارانه محروميت از پست ها و مقامات ويژه با امكانات ويژه (يارانه محروميت از پست و مقام ) با ضريب پنج
2 - يارانه محروميت از تحصيل در مراكز دولتى و يارانه اى  ( تحصيل در مراكز غير دولتى ) با ضريب دو

3 -يارانه محروميت از استفاده از وسايل نقليه شخصى ( يارانه حمل و نقل ) با ضريب سه

4 - يارانه محروميت از استفاده از حمل و نقل عمومى ( يارانه سوخت اتو مبيل ) باضريب سه

5- يارانه محروميت از بيمه سلامت و بيمه هاى ويژه و خاص ( يارانه سلامت ) با ضريب دو

6- يارانه محروميت از موقيت جغرافيايى خوب و امكانات شهرى (يارانه مناطق محروم ) با ضريب دو

7 - يارانه محروميت از مسكن شخصى ، بنابر موقعيت جغرافيايى ( يارانه مسكن ) با ضريب سه

8- يارانه محروميت از اشتغال ( دولتى و غيردولتى ) واستخدام ( يارانه بيكارى) با ضريب سه

9- يارانه محروميت از زندگى عادى ( يارانه ايثارگرى ، سربازى ، ماموريت هاى ويژه و امور اضطرارى ) با ضريب سه
10 - يارانه مخصوص شهدا و جانبازان كه به بازماندگان و سرپرستان پرداخت خواهد گرديد ( يارانه ويژه ) با ضريب پنج
11 - يارانه مخصوص بيماران خاص ، حوادث غير مترقبه منجر به ضرب و جرح و فوت و موقعيت هاى  اورژانسى ( يارانه موقعيت خاص ) با ضريب چهار
12 - يارانه محروميت از شادابى و جوانى و كهولت سن بالاى ٥٠ سالگى و بازنشستگى ( يارانه بازنشستگى ) با ضريب سه
13 - يارانه محروميت از تجرد و استقلال فردى ، براى زنان ومردان متاهل  (يارانه تاهل ) با ضريب ٢- مبلغ پايه ، براى ضرايب فوق بيست هزار تومان (هر سال بر اساس نرخ تورم رسمى ، مبلغ پايه تغيير مى نمايد ) پس از ضرب در ضرايب هر بند ، تقسيم بر عدد ١٠ ( ده ) تعيين گرديده و ميزان پرداختى به هر نفر به حساب شخصى فرد بر اساس كد ملى آنان واريز مى گردد.

ضمنا پيشنهاد فوق ، داراى ايرادات و كاستي هايى است  كه به دليل كمبود جا و زمان در اين نوشته ، قابل بيان در آينده و رفع آنها خواهد بود و فقط به عنوان يك پيشنهاد اوليه مى باشد.

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت
جمعه, 06 فروردين 1394 15:30

" هویت معلمی من "

1tribunspecial . در روستا به دنیا آمدم ( شاید سیاست دولت انتخاب معلمان از مناطق و خانواده های محروم و ضعیف است)
2. در خانواده ای پرجمعیت و با وضعیت اقتصادی زیر متوسط بزرگ شدم .
3. جزء دانش آموزان زیر متوسط هنرستان بودم و به زور دیپلم گرفتم .
4. هنگام انتخاب رشته تنها امیدم به تحصیل در رشته های بورسیه مثل معلمی بود و الا باید قید ادامه تحصیل را به خاطر بی پولی می زدم به همین دلیل بیش از 70 رشته ی مربوط به آموزش و پرورش را انتخاب کردم .
5.پس از مصاحبه در هسته ی گزینش در رشته ی دبیری پذیرفته شدم .
6. از امکانات رفاهی و خوابگاهی و تحصیلی تقریبا رایگان استفاده کردم .
7. از همان 19 سالگی حقوق بگیر و صاحب دسته چک کارمندی شدم .
8.هرگز دغدغه ی رفتن به سربازی در بهترین دوسالانه ی زندگی ام را نداشتم و به دلیل معلم بودن معاف شدم .
9. حتی یک روز هم درپی یافتن کار، آگهی های هر روزه ی روزنامه ی همشهری را نخواندم و به هر کس و ناکسی برای کار التماس نکردم .
10.در هفته فقط سه روز و در ماه فقط 12 روز و در سال در بیشترین زمان حضور ( بدون احتساب تعطیلی های برف و آلودگی و مناسبت ها و غیبت های موجه و ....) حداکثر 80 روز موظف هستم به مدرسه بروم .
11. در هر روز گرچه از ساعت 8 تا 14 یعنی شش ساعت سر کلاس می روم اما هشت ساعت حساب می شود( از زنگ تفریح ها و پرتی های کلاس صرف نظر کردم)
12. مهم نیست قیافه ی جذابی داشته باشم (مهم نیست یعنی هیچ نظارتی نمی شود و هیچ سنجشی صورت نمی گیرد) ،مهم نیست شیک و خوش پوش باشم ، مهم نیست بدن سالمی داشته باشم ، مهم نیست سواد تدریس داشته باشم ، مهم نیست مهارتی داشته باشم  ،مهم نیست چگونه و به چه صورت در کلاس رفتار کنم و آمار قبولی واقعی ام مهم نیست.

کافی است به گونه ای دانش آموزان را در کلاس نگه دارم !
14. مهم نیست جرات و جربزه و شخصیت و لیاقت و ... داشته باشم به گونه ای که اگر تدریس را از من بگیرند تقریبا عُرضه ی هیچ کاری ندارم و هر کار دیگری برایم سخت و طاقت فرسا است .
15. بیکاری و فراغت و فرصت مطالعاتی بسیار خوبی برای هر چیز و برای ادامه تحصیل در رشته ی مورد علاقه ام دارم و می توانم از بورسیه و امتیاز معلمی نیز در تحصیلات تکمیلی و بالاتر استفاده کنم .
ادامه دارد

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور