گروه اخبار /
مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت مجلس گفت: وقتی یک معلم و یک پرستار ماهی یک تا 1.5 میلیون تومان حقوق میگیرد چرا یک پزشک باید ماهی 100 میلیون یا در بازار آزاد تا ماهی یک میلیارد تومان درآمد داشته باشد، قرار نبود شکاف طبقاتی زیاد شود.
گروه اخبار /
بسم الله الرحمن الرحیم
فرهنگیان فرهیخته ، همکاران ارجمند
خدای سبحان را شاکرم در سال همدلی و همزبانی ، در روزهای پایانی سال تحصیلی ، بار دیگر تلاش و مساعی همکاران خدوم در وزارت آموزش و پرورش ، از جانب نمایندگان و منتخبان ملت، مهر تایید خورد تا در پرتو رهنمودهای مقام معظم رهبری و توصیه های رئیس جمهور محترم و با ابتناء بر سیاست های اعلام شده و پرهیز از هر گونه تهور به نام تحول ، بیش از پیش مصمم به گام برداشتن برای ترسیم افقی امید بخش برای آموزش و پرورش و رشد و بالندگی نسل سرفراز کشورمان باشیم .
اینجانب ،ایمان راسخ دارم معلمان عزیز کشورم قهرمانان راستین توسعه همه جانبه و دستگاه تعلیم و تربیت، بستر اصلی و سرنوشت ساز برای تحقق آینده ای امید بخش و متعالی خواهد بود.
شما معلمان و فرهنگیان هستید که افتخارات آینده کشور را در پای تخته های سیاه به سفیدی مینگارید و با تقدیم مرواریدهای دین و دانش که از چشمه سار زلال معرفت حق به ودیعه گرفتهاید، علی رغم همه تنگناها و مشکلات با دلی دریایی و دمی مسیحایی، کودکان ،نوجوانان و جوانان این مرز و بوم را تا قلههای دین و دانایی همراهی میکنید.
در این ایام بس با فضیلت ماه میهمانی خدا رمضان المبارک ، ضمن سپاس از اعتماد مجدد نمایندگان ملت به برنامه های وزارت آموزش وپرروش ،تلاش های مجدانه شما فرهنگیان گرامی کشور را قدر نهاده و با خدای خود عهد می بندیم که برای حفظ کرامت، منزلت،هویت و معیشت معلمان و ارتقای جایگاه معلمی در جامعه تلاش نموده و رفع مشکلات فرهنگیان معزز و ارتقای دانش و مهارتهای حرفهای شما را سرلوحه همت خویش قرار دهیم .
امیدوارم با اتکا به الطاف بیکران الهی و توجهات خاصه حضرت ولیعصر (عج)، فرصت اعتماد مجدد مجلس شورای اسلامی ، زمینه ساز همنوایی و همراهی بیشتر شما فرهیختگان و اهتمام ویژه مسئولان کشور برای تحقق اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی در وزارت وزین آموزش و پرورش باشد.
وزیر آموزش و پرورش همانند سایر وزراء متصل به خزانه غیب نمی باشند ؛ و تا بودجه ای در اختیار و پولی در بساط نداشته باشند قادر به حل مشکلات مالی وزارت خانه نخواهند بود. واضح است که نبود بحران حقوق در برخی از وزارت خانه ها ارث پدری وزیر آن وزارت نیست. بنابراین استیضاح وزیر آموزش و پرورش به منظور حل مشکلات مادی معلمان بیهوده خواهد بود و نمایندگان اگر به دنبال سیاسی کاری و جمع کردن رای برای انتخابات دهم و گرفتن ماهی از آب گل آلود نیستند و بینی بین الله دنبال حل مشکل معلمان هستند؛ صرف نظر از سکوت چندین ساله ؛ باید بدانند که مطالبه معلمان نه استیضاح آقای فانی ؛ نه افزایش حقوق ؛ نه برابر سازی حقوق با سایر کارمندان؛ نه پرداخت بدهی و معوقات معلمان؛ و نه رتبه بندی شتاب زده نیست . وکلای ملتی که ریگی به کفش ندارند و به سعادت فرزندان خویش و تضمین آینده کشور علاقمندند؛ یا به تحقق مطالبات زیرکمر همت ببندند و یا آبرومندانه استعفاء دهند.
اول اینکه معلم نه با کارگر و نه با کارمند قابل قیاس نیست . البته این به منزله انکار ارزش کارکارگران و کارمندان ؛ یا منزلت و جایگاه رفیع هیچ کدام از عزیران کارگر وکارمند و غیره نیست و نباید هم باشد . هیچ معلمی ادعا نکرده که کار کارگران آسان و حقوق آنان اضافی است ؛ هیچ معلمی مدعی سهل بودن وظیفه نظامیان و حقوق بیشتر آنان نیست ؛هیچ معلمی نگفته که بیکاران زندگی توام با رفاه دارند.
اشتباه نشود معلم مدعی کارگر و کارمند و نظامی و بیکار و هیچ شهروند معظم دیگری نیست. با این وجود نباید معلم را با کارگر و بیکار مقایسه کرد و گفت که چون دریافتی کارگر 700 هزار تومان است پس حقوق معلم قابل توجه است ؛ نباید بیراهه رفت 700 هزار مال کارگر بی سواد و تازه کار است نه کارگر کارشناس و ماهر. فراوانند کارگران و کارشناسان ماهری که ماهی دهها میلیون دست مزد دارند ؛ دراین کشور کار به آنجا رسیده که معتادان هم طلب کار معلم شده و می گویند ما برای مواد خود پول نداریم ولی معلمان ماهی یک میلیون و خورده ای حقوق دارند .
روشن است که مقایسه معلم با کارگر صفر و بی سواد ؛ نه تنها توهین به شعور معلمان بلکه توهین به شعور جامعه ای است که انتظار پرورش مدیران آینده کشور را از آنان دارند و بدیهی است که قیاس نباید مع الفارغ باشد و معلم نبایستی با بیکار و بی پول مقایسه شود؛ و چون معلمان با اعضای هیت علمی و قضات و مدرسان حوزه علمیه هم صنف اند پس فقط قیاس با آنان یک قیاس منطقی است و بس.
معلمان خود را تافته ای جدا بافته از مردم و سایر کارمندان نمی دانند که فقط خواستار افزایش حقوق خود باشند؛ اتفاقا معلمان به علت تماس حداکثری با جامعه بیشتر ازسایرین مشکلات و نداری مردم را درک می کنند؛ ولی درعین حال معتقدند که اگر جامعه با ریاضت مالی روبروست تحمل تمام ریاضت برعهده آنان نبوده و وظیفه همگانی است.
چگونه است که معلم جماعت با چند شغل که بابت هرکدام آنها مورد تمسخر هم قرار می گیرد تا آخر عمر توان تهیه یک سر پناه را نداشته اما در همین مملکت هستند کسانی که دو روزه میلیارد شده و یا دو روزه رانت میلیاردی را صاحب شده و یا دو روزه میلیارد ها دلار اختلاس می کنند یا دو روزه صاحب ویلاها و ساختمان های آن چنانی و خودروهای این چنینی می شوند ؟
راستی اگر پولی در کشور نیست این همه اشرافی گری متعلق به کدام کشور خارجی است و اگر مال ماست پس چرا یکی از آنها به تصادف هم که شده به معلم نمی رسد ؟ پس مطالبه دیگر آنان ؛ اجرای عدالت واقعی اقتصادی و توزیع صحیح سرمایه جامعه ؛ به همه حتی اگر نتیجه آن کاهش حقوق معلمان باشد.
سومین خواسته معلمان مبارزه با دلالی و مخالفت با افزایش مالیات است ؛ اموال و امکانات زیر بنایی کشور و مردم بعنوان خصوصی سازی فروخته و اصل و فرع آنها به همراه سود متعلقه نصیب دلالان می شود ؛ سرمایه ملت صرف ایجاد بنگاه برای کاسبان جهل می گردد. ازشناسنامه تولد گرفته تا گواهی فوت از زایشگاه گرفته تا قبرستان و از آموزش گرفته تا بهداشت همه و همه پولی است ؛ برای صدور انواع مجوز ؛ پروانه ؛ مدرک؛ کارت ؛ پلاک وشماره و.... از مردم هزینه دریافت می شود و خدمات همه ادرات تماما از مردم ستانده می شود ؛ به اسم اصل 30 و رایگان بودن آموزش ؛مدارس و دانشگاه ها ته مانده ای دست رنج مردم فقیر را برای مدارک تحصیلی بیکاری و سراب اشتغال بلعیده می شود و از همه صاحبان مشاغل قانونی اعم از کارمندی ؛ تولیدی و بارزگانی مکررا عوارض و مالیات رنگارنگ دریافت می شود ؛ درآمد های نفتی و گازی و غیره هم ظاهرا به خرانه واریز می شوند ؛ و همه مردم از صبح تا نیمه شب کار جان می کنند ؛ ولی دریغ از ذره ای امنیت شغلی ؛ رفاه اقتصادی ؛ منزلت اجتماعی و... همه آنچه شمردیم و همه آنچه بی شمارند ؛ ریشه همه آنها دلالی و فرار مالیاتی آنهاست و چون هرگونه افزایش مالیات فشاری مضاعف بر فقرا و فرصتی دوباره به دلالان خواهد بود ؛ لاجرم هر منصفی مخالف دلالی و افزایش مالیات آن هم به نام معلم است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
نتایج یک تحقیق جدید نشان می دهد نرخ بیکاری مردان تحصیل کرده ۱۸.۹ درصد و بیکاری زنان به ۳۳ درصد رسیده و دولت به شدت نگران اتمام تحصیل ۴.۵ میلیون دانشجویی است که بهزودی متقاضی کار خواهند شد.
کارشناسان بازار کار معتقدند آنچه که امروز در دانشگاهها به جوانان آموزش داده می شود دقیقا منطبق بر نیازهای بازار کار نیست و جوانان در زمان فارغ التحصیلی از آمادگی لازم برای ورود به بازار کار برخوردار نیستند. آنان نیازهای روز این بازار را نمی شناسند و از آن اطلاعی ندارند.
کارجویان درس خوانده همچنین این امکان را ندارند که بتوانند از طریق توانمندیهای خود، نظر کارفرمایان را جلب کنند. اغلب دانشجویان میگویند در بازار کار چیزهایی از آنها خواسته می شود که در دانشگاهها آن را فرا نگرفته اند و یا آموخته ها تفاوت فراوانی با واقعیت بازار کار دارد.
به صورت کلی شرایطی برای کارجویان فارغ التحصیل دانشگاه ها به وجود آمده که بیکاری آنها را میلیونی کرده است. درست برخلاف تصوری که در دهه های گذشته درباره تحصیلات دانشگاهی و فراهم شدن زمینه های مناسب کار در آینده برای خانواده ها پیش آمده بود، امروز جمعیت فارغ التحصیل دانشگاهی، مهمترین گروه بیکار کشور را تشکیل می دهند.
نتایج یک تحقیق ارائه شده از سوی وزارت کار نشان می دهد تعداد دانشجویان کشور از ۲ میلیون نفر در دوره زمانی سالهای ۸۲ و ۸۳ به بیش از ۴ میلیون و ۴۳۵ هزارنفر در سالهای ۹۱ و ۹۲ رسیده و در واقع ورود به دانشگاهها و میل به تحصیل در فاصله کمتر از ۱۰ سال، بیش از ۲ برابر شده است.
بررسیها نشان میدهند سهم افراد دارای مدرک تحصیلی لیسانس و همچنین دانشجویانی که در این مقطع تحصیل می کنند، از سایر گروهها بیشتر است. پس از آن بیشترین فارغ التحصیلان و دانشجویان کشور دارای فوق دیپلم هستند.
به صورت کلی، طی یک دهه اخیر تعداد دانشجویان زن و مرد در کشور تقریبا برابر بوده و در هر سال حدود ۱.۱ درصد کل جمعیت کشور را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل داده است.
مقامات دولتی می گویند تحصیلات دانشگاهی افراد باعث شده تا آنها نگاه کاملا متفاوتی نسبت به گذشته درباره بازار کار داشته باشند و توقعات جدیدی از اشتغال داشته باشند.
کورش پرند معاون وزیر تعاون، کار و رفاه با ارائه گزارشی جدید از وضعیت بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشور گفت: نرخ بیکاری فارغ التحصیلان در کشور هم اکنون ۱۸.۹ درصد است که ۱۲ درصد به مردان و ۳۳ درصد به زنان اختصاص دارد.
معاون وزیر کار ادامه داد: برای اشتغال زایی در حوزه مشاغل خُرد و خانگی به طور متوسط حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان هزینه می شود و افراد به اشتغال پایدار می رسند.
در حال حاضر، بیشترین نرخ بیکاری در رشته های علوم کامپیوتر با ۲۷.۲ درصد و رشته کشاورزی، محیط زیست و شیلات با ۲۷ درصد است.
وی افزود: چهار و نیم میلیون دانشجو در سطح کشور داریم که یک و نیم میلیون فقط در ۲۱ رشته متمرکز هستند که این آمار نشان میدهد رشته های دانشگاهی متناسب با نیاز کشور نیست و گروه های آموزشی و نوع دانشگاه دچار مشکل است.
پرند عنوان کرد: یکی از مشکلاتی که با آن مواجه هستیم عدم وجود تکنسین حرفه ای است. هدف اصلی تامین نیروی انسانی ماهر مورد نیاز بازار کار است که با طرح تمرکز بر دانشجو و تمرکز بر فارغ التحصیلان انجام می شود.
مهر
معلمان چه كاري ميتوانند بكنند تا كودكان مطالب را بهتر ياد بگيرند، از مدرسه لذت ببرند و شهروندان خوبي بشوند؟
اين سوال قديمي به شيوههاي متعدد و با توجه به زمان و فرهنگ، به شكلهاي مختلفي پاسخ داده شده است. بعضي از اين روشهاي پيشنهاد شده موثرتر از بقيه هستند.
متاسفانه تعداد كمي از معلمها براي ايجاد و حفظ محيطهاي آموزشي كه منجر به موفقيت تحصيلي، خلاقيت، تحقق روابط اجتماعي توام با احترام، لذت بردن از يادگيري و تبديل دانشآموزان به شهرونداني نوعدوست، داراي تجربه و آموزش سازمانيافته هستند. ولي خوشبختانه معلمها ميتوانند مهارتها و درك لازم براي برخورد با چنين چالشي را كسب كنند.
اميد است با ارايه مطالبي در اين مقاله نه تنها به معلمها كمك شود بهتر تدريس كنند بلكه باعث شود كه از كارشان و از دانشآموزان لذت ببرند. علاوه بر اين ميزان يادگيري در دانشآموزان افزايش پيدا كند، از مدرسه لذت ببرند و به معلمهايشان احترام بگذارند.
تا به حال دو نوع خط مشي آموزشي در ارتباط با نحوه برخورد با كودكان وجود داشته است: روش آسانگير و روش سختگير. آسانگيري به هرج و مرج و سختگيري به طغيان منتهي ميشود. بنابراين به نظر ميرسد كه تركيب مناسبي از اين دو روش و اجتناب از به كارگيري هر يك به تنهايي روش مطلوبي باشد. ولي اين چنين نيست.
اگر معلمها بياموزند كه به جاي اعمال فشار از بيرون، از درون در دانشآموزان نفوذ كنند و به آنها انگيزه بدهند، ديگر نيازي نيست كه به هر مقاومتي كه در كلاس با آن روبهرو ميشوند غلبه كنند. دانشآموزان با وجود پاداشها و تنبيهها و عليرغم انتقادها و تحقيرها همچنان به رفتار گستاخانه يا ناراحتكننده خودشان ادامه ميدهند. بسياري از كودكان نسبت به مراكز آموزشي بيميلي و مخالفت نشان ميدهند.
در حال حاضر، معلمها از قبل براي درك كودكان آماده نشدهاند، ولي بدون درك انگيزه كودكان، معلمها قادر به تغيير آن نخواهند بود. تا زماني كه كودك بخواهد درس بخواند و رفتار درستي داشته باشد، معلم مشكلات ناچيزي در امر آموزش دارد، اما اگر كودك تصميم به درس نخواندن داشته باشد، معلم كاملا درمانده ميشود و نميداند چه بايد بكند. به همين دليل معلمها نياز به رهنمودها و آموزشهايي دارند كه بتوانند در كلاس به كار ببندند تا آنها را قادر كند به كودكي كه به لحاظ آموزشي و اجتماعي داراي كمبود است كمك كنند.
يكي از اولين اقداماتي كه يك معلم بايد انجام دهد اين است كه تنبيه تلافيجويانه را به كلي كنار بگذارد. مفهوم جديد برابري رابطه بين بزرگسالان و كودكان براي معلماني كه هيچگاه با آن مواجه نبودهاند قابل فهم نيست و ممكن است تقسيم كردن مسووليتشان با كودكان و اجازه دادن به آنها جهت مشاركت در تصميمگيري برايشان سخت باشد.
نبرد كنوني بين بزرگترها و كودكان زماني پايان ميپذيرد كه مدارس ما به طور واقعي دموكراتيك بشوند.
مديران، معلمان، مشاوران و كاركنان خدماتي بايد براي پيدا كردن زمينهاي مشترك با دانشآموزان به توافق برسند. ما ديگر نميتوانيم مدارس را براي كودكان اداره كنيم؛ بلكه بايد به آنها اجازه دهيم در فرآيند آموزشي مشاركت كنند. به منظور تحقق اين كار به رابطهاي كه نشاندهنده اعتماد و احترام متقابل است نياز داريم و بدون آن نبرد به طور قطع همچنان ادامه خواهد داشت. هدف كمك به معلمها در درك مشكلات رفتاري و نحوه مديريت رفتار در كلاس درس با توجه به نگرش انسانگرايانه است. هدف كمك به معلمهايي است كه با كودكان عادي سر و كار دارند يعني كودكاني كه توانايي يادگيري دارند ولي چون باورها و مفاهيم غلطي در ذهن دارند در مقابل يادگيري و مشاركت در كلاس مقاومت ميكنند. در بررسي مواردي از اين قبيل، مشاهده ميشود كه فشارهاي انضباطي با اشكال مختلف به نتايج رضايتبخش منتج نشده است. در محيطهاي دموكراتيك روشهايي كه كودك را از درون برميانگيزند، بايد جايگزين شيوههاي پاداش و تنبيه شوند.
والدين و معلمان ممكن است به طور ناخودآگاهانه و غيرعمدي تأثيرات مخرب زيادي بر كودك داشته باشند. در نظر آنها كودك به اندازهاي كه بايد، خوب نيست. آنها از اين نگران هستند كه اگر در او چيزي را با ترس القا نكنند، رشد و پيشرفت نخواهند كرد. در صورتي كه اگر بترسد، نميتواند از توانايي بالقوه و خلاقيتش استفاده كند. اينكه ميبينيم كودكان قبل از مدرسه چه حجم زيادي از مطالب را ميآموزند ولي در مدرسه چقدر كم پيشرفت ميكنند بايد ما را به تأمل وادارد. منظور از توان بالقوه كودك، تواناييهاي ذاتي او است.
بزرگسالان معمولا امتيازي براي تواناييهاي كودك قايل نيستند. نوزاد از طريق آزمون و خطا عمل ميكند.
هنگامي كه او خيلي پيش از آنكه هشيارانه فكر كند، كشف ميكند.
توجه به رشد علاقه اجتماعي يعني احساس تعلق به جامعه نيز بسيار مهم است. علاقه اجتماعي به تنهايي شخص را برميانگيزد تا جهت رفاه همگان و افزايش عملكرد و توانايياش نه به خاطر خود، بلكه به عنوان عضوي از گروه مشاركت داشته باشد. علاقه كودك به متعلق بودن از همان آغاز وجود دارد.
وقتي با كودك با روش احترام متقابل برخورد ميشود و به او حس برابري و مسئوليت يكسان با نقشي قابل قبول در تصميمگيري داده ميشود، توان بالقوه او براي يادگيري به ميزان زيادي افزايش مييابد.
اگر موانع را از سر راه رشد عقلي و اجتماعي برداريم آنگاه در آستانه فرهنگي جديد قرار خواهيم گرفت و اگر اينگونه باشد، نسل آينده به چنين سطح بالايي از دانش، مهارت، عملكرد و اخلاق خواهد رسيد و در آن صورت انسانهاي جديد در حدي نسبت به ما تفاوت دارند كه ما از انسانهاي قرون وسطي داريم.
منبع: فنون مديريت كلاس نوشته: رادولف درايكورس. برينس برونياگروترالد. كلوي چايلدرزپير
مترجم: اعظم محمدي حسنيه آموزگار منطقه ٢ تهران- كارشناس مطالعات اجتماعي
روزنامه اعتماد
گروه اخبار /
کتاب و دفتر و مدرسه را فقط می توانند در خیال خود تصور کنند. هنوز در این جامعه دخترانی هستند که مشکلات اقتصادی و اجتماعی آن ها را از تحصیل بازداشته است و تنها تصویری که از کلاس درس در ذهن خود دارند را در فیلم ها و سریال ها تماشا کرده اند. حرف ها و آمارهای ضد و نقیض در مورد این مساله زیاد است. چند روز پیش مهناز احمدی مدیر کل دفتر امور زنان وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با رسانه ها درباره آمار دختران بازمازنده از تحصیل، اظهار کرد: آمار این افراد بالا است. به دلیل مشکلات فرهنگی و اقتصادی بخشی از خانواده ها اجازه تحصیل به دختران خود را نمی دهند و برخی دیگر به دختران به عنوان نیروی کار نگاه می کنند و آنان را از ادامه تحصیل محروم می کنند.
ازدواج در سنین پایین
کارن خانلری عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در این باره می گوید: در جامعه ما به ویژه در نواحی خارج از شهرهای بزرگ سنن خاصی حاکم است. همین آداب و سنن باعث می شود که دختران در سنین پایین ازدواج کنند و از مدرسه و تحصیل جا بمانند. آمار زیادی از دخترانی که پس از ازدواج دیگر نمی توانند ادامه تحصیل دهند در اختیار داریم. برای این مشکلات باید فکری کرد. خوشبختانه در شهر های بزرگ این مشکلات وجود ندارد و حتی روز به روز به تعداد دختران دانشجو افزوده می شود. در رابطه با دختران بازمانده از تحصیل باید فرهنگ سازی صورت بگیرد به ویژه با آن دسته از دختران که زود ازدواج می کنند.
مشکلات اقتصادی بازدارنده است
علی رغم اینکه تصور می شود بار فقر و مشکلات اقتصادی بیشتر بر دوش پسران است، بسیار دیده شده است که دختران از این بابت آسیب پذیر ترند. خانلری در این خصوص می گوید: بسیاری از این دختران به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده مجبور می شوند در سنین 15، 16 سالگی آغاز به کار کنند. در مورد پسران هم مشکلات اقتصادی باعث بازماندن آنان از تحصیل می شود. پسران هم مجبورند از سنین نوجوانی کمک خرج خانواده باشند. اما پسران در مواجهه با شرایط اجتماعی کمتر آسیب پذیرند. پسران پس از ازدواج در اولین فرصت تحصیلات خود را تکمیل می کنند ولی این فرصت برای دختران کمتر پیش می آید. این مساله برخاسته از وضعیت عینی اقتصاد ماست. خانواده ها با کار کردن یک نفر نمی توانند امورات خود را بگذرانند و تا شرایط اقتصادی درست نشود وضع تغییری نخواهد کرد. شرایط بد اقتصادی هم معلول مسائل زیادی از جمله تحریم ها و سوء مدیریت است. با برنامه ریزی و توجه به اسناد بالا دستی همچون برنامه ی پنجم توسعه می توانیم این شرایط اقتصادی را بهبود بخشیم. این بهبود بخشی راحت و سریع انجام نمی شود. کسی که از تغییر سریع شرایط اقتصادی حرف بزند اطلاعات کافی در این زمینه ندارد.
جریمه نقدی برای والدین
دو سال پیش محمد دیمه ور، معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش درباره آیین نامه اجرایی جریمه والدینی که فرزندان را محروم از تحصیل می کنند گفت: این قانون در سند تحول* نیز پیش بینی شده است اما قبل از آن باید مشکلات ابتدایی خانواده ها را شناسایی و بررسی کرد و جریمه نقدی والدین راهکار آخر ما برای بازگرداندن دانش آموزان به تحصیل است. خانلری در پاسخ به این موضوع می گوید: این قانون ضمانت و ساز و کار اجرایی ندارد. متاسفانه در مورد این قانون، مکانیزم های اجرایی کمتر در نظر گرفته شده است. نظارت های جدی صورت نمی گیرد. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که آمار دقیق و آشکاری از تخلف خانواده ها در زمینه بازداشتن دخترانشان از تحصیل وجود ندارد. حل معضل باز ماندن دختران از تحصیل هنوز تبدیل به طرح و لایحه ای کارآمد نشده است.
اخذ شهریه به بهانه های مختلف
چند سالی است که مدارس به بهانه های مختلف از خانواده ها شهریه اخذ می کنند. به گونه ای که امروزه مدرسه دولتی به معنایی که پیشتر وجود داشت، کمتر دیده می شود. خانلری در این مورد می گوید: این پدیده مخصوص خانواده های کم درآمد است. در مورد این خانواده ها وضعیت حادتر است. افزایش هزینه های مدرسه با بازماندن فرزندان از تحصیل رابطه مستقیم دارد. وقتی بحث درباره محدودیت های دختران باشد، تمام موانع و مشکلات چند برابر بزرگ می شود. محدودیت های ناشی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی عدم دسترسی به مسیر های ایمن بیشتر متوجه دختران است. مهناز احمدی، مدیر کل امور زنان وزارت آموزش و پرورش در مورد این مساله بیان کرد: استان های سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی، هرمزگان و خوزستان آمار بالایی دارند و در برخی از مناطق غربی به دلیل صعب العبور بودن و دسترسی سخت برخی از دانش آموزان از تحصیل باز می مانند. خانلری در این خصوص می افزاید: نا امن بودن راه ها و واقع بودن مدارس در خارج از روستاها از دلایل دیگر بازماندن دختران از تحصیل است. پسران در این گونه موارد کمتر آسیب پذیرند.
دختران بازمانده از تحصیل در دستور کار کیست؟
هنوز هم هستند دخترانی در این سرزمین – که مهد علم و فرهنگ و هنر است- روزگار را در تب رفتن به کلاس های درس می گذرانند و نام آنها را با پسوند یا پیشوندی به بازمانده از تحصیل تغییر می دهند. این در حالی است که پس از گذشته سه ماه از سال، معاون رییس جمهوری در امور زنان و خانواده می گوید: هیچ خبری از تخصیص بودجه سال جاری نیست. وضعیت تحصیلی زنان و دختران به عنوان نیمی از جمعیت کشور یکی از موضوعات مهم جامعه مطرح است و متولیان این امر، یعنی نهضت سوادآموزی و وزارت آموزش و پرورش باید به میانه میدان بیایند و هر آنچه در آستین دارند را رو کنند برای اینکه وضعیت از این که هست، فاجعه بارتر نشود. آیا محدودیت اعتبار باعث سستی در امر رسیدگی به دختران بازمانده از تحصیل می شود؟ آیا شانه خالی کردن از زیر بار این مساله مهم، دلیل کافی برای مان پیش روی می گذارد؟ متولی واقعی این امر کیست؟
* منظور سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش است. بر اساس چشم انداز این سند، مدرسه باید جلوه ای از تحقق مراتب حیات طیبه، کانون عرضه خدمات و فرصت های تعلیم و تربیت، زمینه ساز درک و اصلاح موقعیت توسط دانش آموزان و تکوین و تعالی پیوسته آنان بر اساس نظام معیار اسلامی باشد.
** برگرفته از شعر احمد شاملو
روزنامه ابتکار
گروه گزارش / فاطمه حسینی تبار
به عنوان اولین سوال، دانشجومعلمان نسبت به مشکلات برگزاری امتحانات در ایام ماه مبارک رمضان مطالباتی را مطرح کرده اند، چه تدبیری اندیشیده شده تا دانشجویان فشار کم تری را متحمل شوند؟
خوب این هم زمانی که خوب است ، ثواب بیشتری دارد! (خنده)
ما تا جایی که می توانستیم تغییرات را ایجاد کردیم و یک هفته زمان امتحانات راجلو آوردیم، مابقی را نیز در ساعتی از روز برگزار می کنیم که از سختی کار کاسته شود و این موضوع برای پردیس های سراسر کشور یکسان است.
-این روزها دانشجومعلمان ورودی 93 دغدغه ابلاغ حکم استخدامی دارند، از آخرین وضعیت استخدام این دانشجویان بفرمایید؟
به شدت در حال پیگیری هستیم، البته مسئولیت این کار به لحاظ سازمانی با دانشگاه نیست اما دانشگاه فراتر از مسئولیت خودش در قبال دانشجویان احساس مسئولیت می کند و در حال پیگیری آن هستیم، با کمال تاسف این تاخیر اتفاق افتاده و برای دانشگاه هم وضعیت خوبی را ایجاد نکرده است، اما به طورکلی گرفتن ردیف استخدامی به عهده ی مرکز برنامه ریزی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش است و زمان مشخص شدن ابلاغ حکم دانشجویان را آن ها باید اعلام کنند.
-سال گذشته از راه اندازی اتوماسیون تغذیه و حذف کسر از حقوق خبر دادید که امسال باید اجرایی شود، زمان دقیق مشخص هست؟
آخرین مصوبه ی هیئت رییسه این بوده است که ان شاء الله از سال تحصیلی آینده اجرا می شود، الان در حال فراهم کردن شرایط هستیم.
-با توجه به این که اولین خروجی های دانشگاه مهر95 وارد مدارس می شوند، چه تدبیری برای واحدهای باقی مانده اندیشیده شده است؟
دو ترم تابستانی در نظر گرفته شده است و خروجی های ما عمدتا شامل رشته های علوم تربیتی که حدود ده هزار چهارصد نفر و رشته های علوم پایه حدود هزار وسیصد نفر، می باشد.
-دانشجو معلمان رشته راهنمایی و مشاوره بارها این مطالبه را مطرح کرده اند که هنگام انتخاب رشته، عنوان “راهنمایی و مشاوره” در دفترچه قیده شده، ولی دانشگاه بعدها گرایش فعالیت های پرورشی را به آن اضافه کرده که باعث سردرگمی آن ها شده است، نظر شما چیست؟
این موضوع را ما نیز پیگیری کردیم و معلوم شد که حق با دانشجویان است و جناب وزیر آموزش و پرورش در جریان قرار گرفته اند و بناست که در این زمینه تصمیم گرفته شود.
-گویا دانشجو معلمان برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد باید یک وقفه سه ساله را طی کنند، دلیل این تصمیم چیست؟
در اساسنامه ی دانشگاه آمده است که کسانی که از میان شاغلان آموزش و پرورش مایل به ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد هستند، باید دارای سه سال سابقه ی کاری در آموزش و پرورش باشند و ما از این استنباط می کنیم که امثال شما که بعد از فراغت از تحصیل استخدام آموزش و پرورش می شوید، مشمول این قانون می شوید.
-ازدواج دانشجویی در دانشگاه فرهنگیان به چه صورت است؟
من از این موضوع اطلاعات دقیقی ندارم، اما می دانم دستور العمل آن اخیرا توسط شورای فرهنگی دانشگاه ابلاغ شده است و شوراهای فرهنگی، اجتماعی خود دانشگاه در هر استانی مسئولیت اجرا را دارند و آنان اگر اشکال و ابهامی در کار باشد به ما منعکس می کنند و ما باید ببینیم که چگونه این اشکال برطرف می شود.
-برای سال های آینده دانشگاه فرهنگیان دانشجو جذب می کند و آیا متعهد به خدمت می شوند؟
بله طبق سال های پیش جذب می شوند و تعهد استخدام هم دارند.
-دلیل تفاوت زیاد بین هزینه ی غذای دانشگاه فرهنگیان با دیگر دانشگاه های دولتی چیست؟
شاید دانشگاه های دیگر سوبسیدی که به غذای آنان تعلق می گیرد بیشتر باشد، اما سوبسیدی که برای ما پیش بینی شده است، حدود 20 میلیارد تومان است، بنابراین منهای این مقدار پول، ما باید هزینه ی تمام شده بگیریم که آن را هم واقعا نمی گیریم!
-ایامی که دانشجویان در خوابگاه هستند 45% از حقوق شان کسر می شود، کسر 10% در تابستان علی رغم عدم حضور دانشجویان و استفاده از خدمات چیست؟
دلیلش این است که دانشگاه پول ندارد، دانشگاه واقعا خیلی نیازمند است و این 10 درصد کسر حقوق درآمد اختصاصی دانشگاه است و طبق قانون این بخشی از بودجه دانشگاه محسوب می شود.
-بدهی هایی که برای دانشجویان منظور شده است، تبدیل به یک رقم بزرگ شده که شاید بعضا قادر به پرداخت آن نباشند، برای این امر تدبیری اندیشیده شده است؟
ما هرگز انتظار نداریم که این بدهی به صورت یک جا پرداخت شود و این درست نیست و حتما تقسیم بندی می شود، طوری که فشاری برای بچه ها به وجود نیاید.
-بعضا در پرداخت حقوق بین استان بی نظمی هایی وجود دارد، دلیل چیست؟
این یک واقعیت است، با توجه به این که پول در اختیار اداره کل آموزش و پرورش استان ها می باشد و در این جا برخی استان ها ممکن است خیلی خوب عمل کنند برخی دیگر با توجه به شرایطی که دارند با تاخیر یا به طور کامل اقدام نکنند، بنابراین از نظر ما این موضوع کاملا روشن است که البته چیز خوبی نیست اما احتمالا ادامه هم پیدا خواهد کرد، مهم این است که این پول در بودجه آموزش و پرورش همه استان ها هست و برای این کار است؛پرداختش دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.
-خیلی ها منتظر حضور شما در برنامه حذف و اضافه شبکه سوم سیما بودند، دلیل عدم حضور شما چه بود؟
این موضوع یک پیشینه ای داشت که ما این برنامه را بایکوت کردیم!
در این جا آقای مهر محمدی از جناب دکتر حاج مومنی می خواهد که موضوع را شرح دهد.
حاج مومنی : برنامه ی حذف و اضافه به دانشگاه فرهنگیان و شما دانشجویان بدهکار است، به این دلیل که اسفند ماه تماس گرفتند و تقاضا کردند که آقای مهرمحمدی به صورت پخش زنده با تلویزیون صحبت کنند، موبایل وصل شد و ایشان صحبت را شروع کردند، اما به تلویزیون که نگاه کردیم دیدیم به جای این که صدای آقای مهر محمدی پخش شود، صدای فردی پخش می شود که علیه دولت صحبت می کند!
مهرمحمدی : تصویر من بود، اسم من بود، اما صدای یک شخص دیگر!
حاج مومنی : این یک خلاف محرز رسانه ای است، ما اعلام کردیم که شما این قضیه را اصلاح کنید، عذرخواهی هم نمی خواهیم ، فقط اصلاح کنید که چنین اشتباهی را مرتکب شدید و تا زمانی که این اشتباه را اصلاح نکردید طبیعی است که آقای دکتر دلیل ندارد که در برنامه شما شرکت کند.
مهرمحمدی: یک کار غیر حرفه ای کردند و پاسخ دانشگاه این بود که قبل از این که این اشتباه را اصلاح کنید، همکاری ما موضوعیت ندارد.
-با این تفاسیر آیا برنامه ای برای ارتباط مستقیم با دانشجو معلمان دارید؟
بله من که زیاد با دانشجویان ارتباط مستقیم دارم، معمولا به شبکه اجتماعی ای که دانشجویان دانشگاه فرهنگیان حضور دارند سر می زنم ، نظر می گذارم و به صورت های دیگر در وایبر، لاین، پیامک، ایمیل و .. در ارتباط هستم و فکر نمی کنم که احساس کمبودی از این بابت که با من ارتباط مستقیم ندارند داشته باشند. گرچه حجم کار و تعداد دانشجویان زیاد است که خوب حتما یک عده نیز نتوانسته اند ارتباط برقرار کنند و ما از دکتر حاج مومنی می خواهیم که تدبیری اندیشیده بشود که ما این ارتباطات را بتوانیم توسعه بدهیم و مناسبت هایی را با شیوه هایی که من بتوانم ارتباط مستقیم بیشتری با دانشجوها داشته باشم ایجاد شود.
حاج مومنی : اتفاقا چهارشنبه هفته ی آینده همایشی با مجموعه ی آقای دکتر کیانی داریم که دکتر مهرمحمدی هم تشریف می آورند، اگر مطالبی بود دانشجویان می توانند مطرح کنند و هم چنین در حال تدارک برنامه ی دیدار دانشجویان با دکتر مهر محمدی هستیم، فکر می کنم سوم خرداد خواهد بود که تعدادی از دانشجویان مثل نمایندگان شورای صنفی و … حضور پیدا می کنند.
به عنوان سوال آخر، نام نشریه چه چیزی را در ذهن شما تداعی می کند؟
آوای فیروزه ای که لفظ استعاری و مجازی خیلی زیبایی است و احتمالا شما یک آوای خوش و خوشایند را مرادتان بوده است، خوب اگر از نشریه ی دانشجویی دانشگاه فرهگیان این آوای خوش، آوای امید و خوشایند به گوش برسد بسیار خوب است و فکر می کنم اسم بسیار زیبایی انتخاب کرده اید و به شما تبریگ می گویم.
نشریه آوای فیروزه ای