گروه اخبار /
مهلت ثبتنام مدارس برای سال تحصیلی 95-94 شروع شده و باز هم مثل هر سال بحث شهریهها داغ است. گذشته از شهریه گرفتن مدارس دولتی که هر سال این روزها خبرش را میشنویم، چندسالی است مدارس هیاتامنایی و شهریه آنها و کلاسهای تابستانی و ارائه بخشی از دروس در دوره تابستان هم به اخبار این مقطع از سال اضافه شده است.
مسعود ثقفی، سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران درباره شرایط ثبتنام در کلاسهای تابستانی و باید و نبایدهای موارد آموزشی این کلاسها گفت: «کلاس فوقبرنامه به کلاسی گفته میشود که در ادامه برنامه مدون درسی باشد، نباید جنبه اجباری داشته باشد، چه در تابستان و چه طی سال تحصیلی. حضور در این کلاسها در مدارس عادی دولتی و مدارس هیاتامنایی کاملا اختیاری است و باید خارج از برنامه درسی مدارس باشد. کلاسهای فوقبرنامه تابستان که بخشی از دروس اصلی را ارائه میکنند قطعا تخلف است. خانوادهها در صورت مواجهشدن با چنین تخلفاتی آنها را از راه اعلام شده گزارش دهند.»
او در رابطه با شهریه مدارس گفت: «مدارس هیاتامنایی از هر نظر مانند مدارس عادی دولتی هستند، تنها تفاوتشان در نحوه مدیریت این مدارس نسبت به مدارس دولتی است.
قرار بر این است که در این مدارس از پتانسیلهای موجود در جامعه اعم از خیرین، شهرداری و... برای بهبود کیفیت مدرسه استفاده شود و قرار نیست در مدارس هیاتامنایی هزینهای متوجه والدین باشد بلکه مدرسه باید هزینه موردنیاز را از سایر منابع تامین کند، پس با قطعیت اعلام میشود مدارس دولتی عادی و هیاتامنایی شهریه ندارند.»
برنا
خوزستان
گروه اخبار /
وزیر آموزش و پرورش اظهار امیدواری کرد که احکام رتبه بندی معلمان از اولین روز مهرماه امسال صادر شود.
به گزارش اداره اطلاع رساني و روابط عمومي آموزش و پرورش شهر تهران ، علی اصغر فانی در حاشیه شصت و چهارمین نشست شورای ستاد راهبردی اجرای نقشه علمی کشور گفت: نظام رتبه بندی معلمان باید به تصویب شورای توسعه مدیریت برسد که پیش نویس آن آماده شده و در نوبت رسیدگی این شورای قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه دولت اعتبارات این موضوع را برای سال های 94 و 95 مصوب کرده است اظهار کرد: دولت در سال 93 برای سال جاری هزار و 350 میلیارد تومان و برای سال 95 نیز سه هزار و 500 میلیارد تومان اعتبار تصویب کرده است.
فانی با اشاره به اینکه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مهمترین سند بالادستی در آموزش و پرورش کشور است اظهار کرد: نقشه راه این سند در واقع مسیر ما را در اجرای کردن کامل سند تحول مشخص می کند.
وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد که محتوی سند تحول بنیادین مبانی برنامه ششم توسعه اجتماعی و اقتصادی در بخش آموزش و پرورش را تشکیل می دهد .
وی بر لزوم ساماندهی نیروی انسانی در این وزارتخانه تاکید کرد و گفت: سامان دهی نیروی انسانی در این مجموعه از سال گذشته شروع شده است.
جلسه شصت و چهارم شورای ستاد راهبری اجرای نقشه علمی کشور با حضور برخی از مسوولان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی شامگاه سه شنبه ( 9 تیرماه) در شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد.
تهیه پیش نویش سند فناوری نرم و فرهنگ سازی، بررسی سندهای 'دریایی و اقیانوس شناسی' و 'محیط زیست' و نیز تصویب کلیات ساختار ستاد رهبری نقشه جامع علمی کشور از جمله موضوعات مطرح شده در جلسه بود.
درخواست معلمان بازنشسته مهر 93 / خراسان رضوی
گروه اخبار /
در چند سال اخیر مدارس خاص با عناوینی چون مدارس تیزهوشان، استعدادهای درخشان و... رشد قارچگونه داشته است. در حالی که همواره تردیدهایی در مورد تفاوت کیفیت آموزش در این مدارس وجود دارد، برخی از کارشناسان از اساس جداکردن دانشآموزان نخبه از عادی را زیانآور و غیرکارشناسی عنوان میکنند. برخی بررسیها نشان میدهد استرس دانشآموزانی که در مدارس تیزهوشان تحصیل میکنند به مراتب بیشتر از دانشآموزان عادی است. این مشکل و مسائلی از این دست باعث شده است یک مقام مسئول در مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان از مقابله با رشد بیرویه مدارس تیزهوشان خبر دهد.
در کل کشور 672 مدرسه استعداد درخشان وجود دارد. در تهران نیز 40مدرسه استعداد درخشان (تیزهوشان) در دوره اول و دوم متوسطه فعالیت میکنند که از این تعداد 20 مدرسه دخترانه و 20 مدرسه پسرانه است. اغلب والدین در پی فرستادن فرزندان شان به مدارس تیزهوشان هستند تا از امکانات مناسب و معلمانی بهتر از سایر مدارس بهره ببرند. داشتن معلمان خوب، مجرب و کارا از دیگر مواردی است که همواره مورد توجه دانشآموزان است اما اینکه این مدارس به چه میزان روی تعلیم صحیح و ثمربخش دانشآموزان تاثیر دارد، جای تامل دارد.
تعدیل پذیرش در مدارس تیزهوشان
روز گذشته معاون مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان با بیان اینکه سیاست ما برای پذیرش دانشآموزان در مدارس استعداد درخشان در سراسر کشور تعدیل پذیرش است، اظهار کرد: یعنی نگاه ما بر این است که باید به استاندارد پذیرش برابر منحنی توزیع نرمال یعنی حداکثر 28/2 صدم درصد پذیرش به نسبت کل دانشآموزان ورودی برای هر دوره برسیم. محمد نستوه افزود: اما در شهرهای بزرگ از جمله تهران، اصفهان، تبریز و مشهد سیاست تجمیع را دنبال خواهیم کرد؛ تعداد مدارس در این شهرها زیاد شده است و بنا داریم؛ با یک روند آرام در میان مدت تجمیع مدارس استعداد درخشان را در راستای کیفیتبخشی به اینگونه مدارس انجام دهیم. او ادامه داد: اگر مدرسهای دارای امکانات و تجهیزات و منابع انسانی کمی است و نمیتواند خدمات آموزشی درست و با کیفیتی را به دانشآموزان ارائه دهد، پذیرش این مدارس را حذف خواهیم کرد و سایر دانشآموزانی که در سالهای قبل در این مدارس تحصیل میکردند را جابهجا خواهیم کرد و به مدرسه دیگری متناسب با موقعیت جغرافیایی محل سکونت خانوادهها و علاقهمندی دانشآموزان و خانوادهها خواهیم فرستاد. معاون مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان با بیان اینکه این سیاست در تهران هم به همین نحو اجرا خواهد شد، خاطرنشان کرد: در کل کشور 672 مدرسه استعداد درخشان داریم و در تهران نیز 40 مدرسه استعداد درخشان (تیزهوشان) در دوره اول و دوم متوسطه وجود دارد که از این تعداد 20 مدرسه دخترانه و 20 مدرسه پسرانه است. نستوه همچنین از حذف پذیرش در 4 مدرسه استعداد درخشان تهران خبر داد و گفت: با یک روند آرام و تا جایی که امکان داشته باشد، تجمیع مدارس را پیش خواهیم برد و این 4 مدرسه قرار است؛ با مدارس بزرگتر و نیروی انسانی بیشتر تجمیع شوند.
او همچنین درباره شهریه اینگونه مدارس توضیح داد و گفت: شهریه مدارس استعداد درخشان معادل 50 درصد شهریه مدارس غیردولتی هر شهرستان است. بنابراین شهریهها متفاوت است. ایلنا نوشت؛ نستوه ادامه داد: در سال گذشته شهریه برای دوره اول متوسطه 2 میلیون و 950 هزار تومان و برای دوره دوم متوسطه 4 میلیون و 150 هزار تومان بوده است و از شهریه امسال مدارس هنوز اطلاعی نداریم.
مدرسه باید یک جامعه طبیعی به میزان هوش متفاوت باشد
یک کارشناس آموزش و پرورش درباره عملکرد مدارس تیزهوشان و تاثیر آن بر روحیات و عملکرد دانشآموزان به آرمان میگوید: در چند سال اخیر به دلیل اینکه پول و پرداخت شهریه در مدارس کشور حرف اول و آخر را میزند به همان نسبت شاهد افت کیفیت آموزشی و بالطبع کاهش کیفیت عملکرد مدارس تیزهوشان بودهایم. مهدی بهلولی میافزاید: اغلب بچههایی که در کشور تحصیل میکنند از هوش متوسط برخوردار هستند و اصلا به صلاح نیست تا در مدارس تیزهوشان تحصیل کنند. او تاکید میکند: اغلب آموزش و پرورش با صرفهجویی و بومیسازی دانشآموزان را در مدارس تیزهوشان جذب میکنند در صورتی که مدرسه باید یک جامعه طبیعی به میزان هوش متفاوت باشد .این کارشناس آموزش و پرورش تاکید میکند: مساله آموزش نباید طبقاتی باشد. معیارها در قالب ضریب هوش و یا پول باعث میشود تا به دانشآموزان با یک چشم نگریسته نشود. این تفکرات از آموزش و پرورش به دور است و هم اکنون یک سری ایدههایی بر شاخصهای کمّی آموزش و پرورش حکمفرماست. به گفته او در واقع بسیاری از دانشآموزان شرکتکننده در المپیادها اغلب به بیماریهای روانی دچار شدهاند آن هم به این دلیل که فشارهای بیش از حدی به دلیل ذهنیتهای نادرست و ایدههای نادرست آموزش و پرورش دست به دست هم دادهاند تا دانشآموزان را وارد بحران کنند. بهلولی با بیان اینکه رقابتهایی که با روح و روان افراد بازی کند در سیستم آموزش و پرورش هیچ جایگاهی ندارد، تصریح میکند: همه این تنشها و رقابتها به دلیل اخذ پولهای هنگفت از والدین دانشآموزان در این نوع مدارس است. او تصریح میکند: این رویکرد و اغماض آموزش و پرورش قابل دفاع نیست آن هم به این دلیل که فضای آموزشی موجود باید دانشآموزان را از مواجهه به محیطهای تنشزا دور کرده و آنها را با روحیه کار تیمی و گروهی آشنا کند.
هدف تربیت چندجانبه کودکان و نوجوانان
رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان درباره نقش مدارس تیزهوشان در شکلگیری شخصیت دانشآموزان نخبه به «آرمان» میگوید: برای شناسایی فرد نخبه تعریفهای گوناگونی وجود دارد آن هم به این دلیل که برخی دانشآموزان فقط بهدلیل پشتکار فراوان یا به دلیل ضریب هوشی بالا نمرههای خوبی کسب میکنند. شیوا دولتآبادی میافزاید: در همه جای دنیا شاهد جمعیت اندک نخبگان در مقابل افراد معمولی هستیم، در ضمن، هر فردی بنابر تواناییهای خود میتواند نخبه باشد. برای مثال یک دانشآموز در محاسبه از میزان هوش قوی برخوردار است اما فردی دیگر از هوش حرکتی مناسبی بهره مند است. بنابراین، استعدادهای خاص همراه با مساله حافظه و توانمندی افراد مطرح میشود.
این استاد دانشگاه و روان شناس تاکید میکند: باید توجه داشت که هوش اجتماعی، عاطفی و هیجانی انسانها نقش موثری در شخصیت افراد تیزهوش دارد نه فقط هوش شناختی. دولت آبادی تصریح میکند: اغلب افراد در پی این هستند که این دانشآموزان رتبه نخست را در هر آزمونی کسب کنند و همین توقع باعث بروز استرسها و فشارهای روانی برای آنها میشود. به گفته او اغلب این دانشآموزان با توانایی خاص رشد میکنند و بالطبع فضای رقابت آنها بسیار پرتنش است و شاید اگر قرار باشد که برنامههای آموزشی مناسب و همه جانبه را برای این دانشآموزان برنامهریزی کرد، بهتر باشد تا آنها را با اخلاقیات از جمله مهربانی، همدلی، کار گروهی و دستگیری از دیگران بیش از پیش آشنا کرد تا به این ترتیب آنها به شکل چندجانبه و برجسته تربیت شوند.
روزنامه آرمان
در میانه اعتراضهای سال گذشته فرهنگیان، خبری با این عنوان منتشر شد: «رئیسجمهور دستور داد، کارگروه تشکیل شد؛ این بار البته برای فرهنگیان» در این خبر اعضای کارگروه، معاون اول رئیسجمهور، رئیس دفترش و وزیر آموزش و پرورش معرفی شدند. خبر برای فرهنگیان معترض شادیزا بود و نشان میداد که اعتراضها به جای خوبی رسیده است و میتوان امید داشت که رئیسجمهور پیگیر خواستههای فرهنگیان باشد.
در همان روزها بود که نامه درخواست دیدار با نهاوندیان از سوی کانون صنفی معلمان نوشته و به دولت تحویل شد. در پیگیریها، نگارنده بهعنوان یکی از اعضای کانون صنفی به نهاد ریاستجمهوری فراخوانده شد. در دیدار و گفتوگوی چند ساعته، شگفت این که مسئولان آنجا از تشکیل چنین کارگروهی بیخبر بودند! بعد از مدتي كشف شد كه گویا تشکیل کارگروه تنها در حد يك خبر بوده و برای آرام کردن فضای بحرانی آن روزها منتشر شده است.
در نزدیک به 6ماه اعتراض فرهنگیان، افزون بر خبری شدن و البته پیگیری نشدن تشکیل کارگروه یادشده، فرادستان دولتی و آموزشی برای آرام كردن فضای بحرانی آموزش و پرورش، وعدههای دیگری هم دادند. برای نمونه ، بطحایی در برنامهای تلويزیونی، با غیرقانونی خواندن کسرِ مقرری ماه اول، قول داد که پول کسر شده به فرهنگیان برگردانده شود. در همان برنامه اشاره شد که یک سری مزایا مانند حق مسکن، حق آمد و شد، حق خوراک و پوشاک و .... که برای دیگر کارمندان دولت، سالهاست عادی شده و از آنها در آموزش و پرورش خبری نیست، پیگیری و پرداخت خواهد شد. نمونهای دیگر قول افزایش ضریب فوقالعاده شغل فرهنگیان بنا به مدرک تحصیلی از 1500 تا 2000 بود که برخلاف وعدههاي داده شده برای همه فرهنگیان به 1300 افزایش یافته و همچنان اینگونه افزایش برای فرهنگیان ناروشن و پرسش برانگیز است.
به هر روی، اکنون تا آغاز سال آموزشی سه ماه در پیش است و فرهنگیان با توجه به این که صدای اعتراض آنها تا بالاترین مقامهای کشور رسیده است، چشم بهراه گشایش در وضع معیشتی خویشاند. شبکههای اجتماعی تلفنهای همراه همچنان گروه پرشماری از آنها را گرد هم دارد و بهگونهای پیگیرانه رفتار فرادستان دولتی و آموزشی را مینگرند. بیگمان برای فرادستان این سه ماه به تندی باد خواهد گذشت و فرهنگیان انتظار دارند که در آغاز مهر، شاهد تغییراتی باشند.
از این رو بهتر است که فرادستان از فرصت تابستان و آرامش فرهنگیان در این دوره بهره بهینه برده و با برنامههایی گامبهگام به بیش از یک میلیون فرهنگی نشان دهند که پیگیر خواستههای آنها هستند. فرافکنی برخی از کاربهدستان درباره اینکه شمار معترضها کم بوده و بیشتر فرهنگیان از وضعیت موجود راضیاند و اینکه وضع فرهنگیان نسبت به دیگر کارمندان دولت خوب است، نفتی است که بر آتش ریخته میشود و سودی برای دو سوی اعتراضها ندارد.
پیشنهاد میشود که رئیسجمهور با فعال كردن کارگروهِ پیگیری خواستههای فرهنگیان، با موشکافی، خواستهها را بررسی و اولویتبندی كنند و با برنامهای زمانبندی شده و گامبهگام در پی اجرای آنها رفته و زمینه رضایت فرهنگیان را فراهم كنند. فرهنگیان بادقت رفتار فرادستان را میپایند و پیگیرانه چشم به راه آغاز تغییرات در آغاز سال آموزشی تازهاند.
امید است فریاد سکوت فرهنگیان همچنان در گوش فرادستان پرصدا باشد!
روزنامه قانون
گروه گزارش / این یادداشت در نسخه قدیمی سایت سخن معلم منتشر شده است و با توجه به تصمیم مسئولان وزارت آموزش و پرورش مبنی بر محدود کردن این گونه مدارس باز نشر می گردد .
به نام خدای عدالت
دوران دبستان و راهنمایی را در دنیای زیبای کودکی با خاطرات ارزشمندی پشت سرگذاشتیم. یادم هست که بعد از پایان دوران راهنمایی با ناراحتی به مادرم گفتم : ای کاش این دوران تمام نشده بود و مادرم گفت به نظر من دوران دبیرستان شیرین ترین دوران زندگی انسان است، هنوز درکش نکرده ای صبر کن بعد از پایان دبیرستان این حقیقت را خواهی فهمید.
نه تنها مادرم ، سایر اطرافیانم هم همین عقیده را داشتند.از سال دوم دبیرستان وارد مدرسه ای شدم که هیچ چیزش شبیه یک مکان آموزشی نبود. نه مدیرش فرد باشخصیت و دارای منش انسانی بود و نه معاونش و نه حتی فضا و مکان مدرسه. تنها وجود تعدای معلمان باعث دلگرمی ما بود.از دانش آموزان قبل از ما بسیار در مورد رفتارهای نامناسب مدیر و معاون مدرسه شنیده بودم، بنابراین از همان روز اول ورودم به مدرسه سعی کردم زیاد در مقابل دید آن ها قرار نگیرم چون شنیده بودم که منتظر کوچک ترین بهانه ای هستند که به ما گیر بدهند. حتی شنیده بودم که با دانش آموزانی که از مدارس دیگر به این مدرسه آمده اند بسیار بد رفتار می کنند. برخوردهای نادرست آن ها چیزی نبود که کسی درک نکند ولی ترس عجیبی بین دانش آموزان دیده می شد که مانع از اعتراض آن ها می شد.به دلیل این که در تمام دوران تحصیلم مدتی که در این مدرسه بودم از حضور در زندان برایم سخت تر بود و به جرأت می توانم بگویم بدترین سال های تحصیلم بود، تصمیم گرفتم که ناگفته هایم را بنویسم.
همیشه دوست داشتم به مدیر بگویم:
1- شما چگونه می توانید الگوی ما باشید در حالی که زود قضاوت می کنید و بدون این که از حقیقت ماجرایی خبر داشته باشید، دانش آموزی را محاکمه می کنید و وقتی خودتان محکوم می شوید و حرفی برای گفتن ندارید، می گویید به خاطر فلان شخص شما را بخشیدم. بگو به خاطر خودم بخشیدم.چه اشکالی دارد که شما هم معذرت خواهی کنید و به اشتباه خودتان اقرار کنید تا ما هم از شما بیاموزیم.
2- چرا یک مدیر باید آن قدر بد رفتار باشد و نتواند خشم خود را کنترل کند که بهترین دبیران شهر حاضر به خدمت در مدرسه اش نباشند و آن تعدادی هم که کلاس دارند از سر اجبار باشد، یعنی به خاطر فرزندان خودشان یا بستگان نزدیک شان حاضرند به این مدرسه بیایند.
3- چرا برخی از دبیران ما مجبور می شوند به خاطر رفتار ناشایست شما حتی با آن ها، شکایت شما را نزد مدیریت آموزش و پرورش ببرند (و البته که نتیجه نمی گیرند) و چرا مدیریت آموزش و پرورش ما در این زمینه ضعیف عمل می کند و به نظرات اولیا و دانش آموزان توجه نمی کند؟ در حالی که در جریان مراجعۀ بسیاری از اولیا به اداره هستیم و هستند.
4- چرا رفتار شما باید آن قدر تبعیض آمیز باشد که تمام دانش آموزان در این زمینه توافق نظر داشته باشند ولی جرأت اعتراض نداشته باشند به دلیل تهدیدات جنابعالی از کم کردن نمرۀ انضباط گرفته تا نمرات سایر دروس.آموزش و پرورشی که با ترس پیش برود راه به جایی نمی برد.
5- چرا به پوشش ما ایراد می گیرید. موهایتان بیرون است. فرم مدرسه نپوشیده اید. لباست کوتاه است و ... اما خودتان رعایت نمی کنید. بارها دیده ایم که وقتی مسئولین اداره هم در مدرسه حاضر می شوند خودتان پوشش مناسب ندارید. آیا کسی شما را ارزیابی نمی کند؟ یا ارزیابی کنندگان شما هم این گونه اند؟
یادتان باشد الگوی ما در مدرسه شما هستید.
6- مدیریت فقط جیغ و فریاد کشیدن، تحقیر کردن، دستور دادن، محکوم کردن، پشت میز نشستن، حقوق زیاد گرفتن، اعلام تمام شدن زنگ تفریح به معلمان و دانش آموزان نیست. شما فکر کنید از وقتی مدیر شده اید با قبل از آن چقدر رفتار و کردارتان فرق کرده است. اگر بهتر شده است که شخصیت انسانی تان رشد کرده است وگرنه سیر نزولی داشته اید.
چرا مشاوران باید به دانش آموزان تان توصیه کنند که مقابل شما و معاون تان زیاد آفتابی نشوند تا برخورد ناشایست با آن ها نشود؟ یعنی یک مدیر تا این حد باید ترسناک باشد؟ شما چه قدر با نهج البلاغه و زندگی پیشوایان دینی آشنایی دارید؟ حتی اگر در حد همان تحصیلات دوران دبیرستان تان هم اطلاعات داشته باشید، باید بر رفتارتان تأثیرگذار باشد.
7- چرا باید دانش آموزان سال چهارم مدرسه ات خدا را شکر بگویند که از شر شما راحت می شوند و اولیای آن ها نجات از مدرسه ی شما را بهترین فرصت زندگی فرزندشان بدانند و حتی از قبولی در کنکور هم ارزشمندتر باشد..
8- چرا به برخی از دبیران دروس عمومی که در طول سال هم فعالیت چندانی در کلاس ندارند و مدام وقت کشی می کنند، اجازه می دهید ساعات کلاسی شان را به طور مکرر ( از بعد از تعطیلات نوروز به طور کامل به جز یک جلسه) در مدرسه حاضر نشوند و کلاس های خود را به دیگران واگذار کنند در حالیکه دیگران هم دست کمی از او ندارند ؟
و از همه دردناک تر این که درس عمومی یادشده نیاز به تمرین و تکرار در کلاس دارد و دبیران دیگر حتی در کلاس هایشان وقت کم می آورند.
آیا حقوق چنین معلمانی از نظر شرعی حلال است؟ مگر شما نباید در این زمینه نظارت داشته باشید؟
9- دوست دارم بدانم آیا دوست دارید با فرزندان خودتان این گونه رفتار شود؟
هرچند که عده ای وقتی نوبت به فرزندان خودشان می رسد یک باره رنگ عوض می کنند مثل دبیرانی که بد تدریس کردن شان زبانزد خاص و عام بوده ولی وقتی به فرزندان خودشان رسیدند یک باره فعال شدند. اگر ما تمام دانش آموزان را فرزندان خودمان بدانیم با وجدانی آسوده زندگی و کار خواهیم کرد.
10- مدیر عزیز چرا به خاطر مشکلات شخصی که با برخی دبیران بسیار خوب شهرستان دارید، ما را از داشتن چنین دبیرانی و استفاده از آن ها محروم می کنید و حاضرید دبیرانی را که هیچ مدرسه ای کارشان را قبول ندارد دور خودتان جمع کنید و شخصیت خودتان را زیر سئوال ببرید.
می دانید در پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشید؟
از مدیریت آموزش و پرورش شهرستان سمیرم تقاضا دارم که گاهی هم به درخواست های اولیا و دانش آموزان توجه داشته باشد. مدیر،معاون، دبیر و هرکسی که بیشترین انتقادات را متوجه خود می کند ، لازم است که بهتر و دقیق تر مورد ارزیابی قرار بگیرد.البته ارزیابی عملکرد ادارات هم باید روابط را کنار گذاشته و قانونی و عادلانه ایفای وظیفه کنند .
باوجود این که مدیریت آموزش و پرورش شهرستان از هیچ کوششی برای پیشرفت شهرستان فروگذار نمی کند ولی نظارت بر نیروی انسانی و زیرمجموعه اش بسیار ضعیف است و هممۀ ما می دانیم که این بخش از هر نهادی مهمترین بخش است و می تواند باعث سقوط یا صعود یک سازمان شود.
یکی از ایراداتی که بر وزیر آموزش و پرورش گرفته شده بود، انتصاب مدیران ناشایست بود که ما آشکارا در شهرستان خودمان به ویژه در مدارس متوسطه دوم شاهد هستیم. هرچند که از سراسر کشور نیز چنین مشکلاتی را پیوسته بیان کرده اند ولی گویا قرار است حل نشدنی باقی بماند.
بازرسان و مسئولینی که از ادرات کل استان ها یا کشور برای بازدید شهرستان ها و ... می روند باید سرزده وارد شوند نه این که یک هفته یا دو هفته قبل اطلاع بدهند، در این صورت روشن است که همه چیز ظاهرا خوب پیش می رود.
ما مدت سه سال در این مدرسه تحصیل کردیم ولی برای ما سی سال گذشت.
امیدواریم مسئولین اصلی آموزش و پرورش به داد کسانی برسند که در مدرسه ای که ما تحصیل کردیم تحصیل می کنند.باوجود این که طرح جداسازی دانش اموزان ضعیف از قوی طرح نادرستی بوده است ولی در این شهرستان و شاید در مناطق دیگر اجرا شده است که آسیب های جبران ناپذیری برای برخی از دانش اموزان داشته است.
ای کاش مسئولین، کارشناسان، مدیران و تمام دست اندرکاران تعلیم و تربیت ابتدا با مسایل روان شناسی آشنا می شدند تا بفهمند که هر طرحی قابلیت اجرایی شدن ندارد، درست نیست، ممکن است تصمیم آنی باشد و ...
لازم نیست برای این که امتیاز کسب کنیم هر طرح نادرستی را اجرا کنیم و آن وقت در جلسات مان اعلام کنیم که ما در اجرای این طرح موفق بوده ایم، غافل از این که اطرافیان ما را موردتمسخر خود قرار می دهند و پوزخند نمکینی می زنند...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
من نگرانم..
تاسیس دانشگاه فرهنگیان شاید یک گام بزرگ در راستای پیشبرد اهداف عالی آموزش و تربیت معلم متخصص و متعهد باشد، اما خیلی چیزها شاید روی کاغذ فقط زیبا به نظر برسند. از پردیس خودمان می گویم، پردیس امام سجاد(ع) بیرجند:
* شرایط سلف واقعا تاسف بار است، استفاده از مواد غذایی با کیفیت نامطلوب، عدم مهارت آشپز در پخت کامل غذا، وعده های غذایی نامناسب با حجم کم وگاهی غذا به تمام دانشجویان نمی رسد.
* شرایط نظافتی بسیار نامطلوب است، حضور تنها یک نیروی نظافتی ضعیف برای کل پردیس، پاسخگوی نیاز به نظافت و تمیزی که از شرایط اولیه زیست می باشد، نیست.
* کنتور برق پردیس توان کافی برای تامین برق کل مجموعه را ندارد و در شب های امتحان بدون اغراق هر نیم ساعت یک بار فیوز می پرید.
* به علت نبود فضای کافی، کل فضای آموزش، کلاس های درس و خوابگاه در یک مدرسه با ساختمان قدیمی مجتمع گردیده است که خوابگاه ها در واقع کلاس های مدرسه اند.
* سرویس های بهداشتی تماما در حیاط پردیس قرار دارند و برای استفاده از سرویس بهداشتی (به علت قرار داشتن آموزش وخوابگاه در یک فضا) باید از لباس رسمی استفاده کنیم. همچنین شرایط استفاده از سرویس ها در زمستان با توجه به هوای خشک و سوزناک منطقه بیرجند بسیار دشوار است.
* به علت کمبود اتاق خالی برای برگزاری کلاس درس، امکان برنامه ریزی مناسب درسی در طول ترم وجود ندارد و گاهی به علت تداخل کلاس ها با هم یکی از کلاس های درس لغو می شود.
* نبود امکانات و فضای آزمایشگاهی برای رشته های پایه ای مثل زیست
* استفاده از دبیران آموزش و پرورش که تجربه کافی برای تدریس دروس دانشگاهی را ندارند (در رشته دبیری زیست در ترم یک به علت نامناسب بودن فضای آزمایشگاهی و بی تجربگی استاد، در آزمایشگاه شیمی یکی از دانشجویان دچار سوختگی با اسید شد!)
تمام این ها فقط نیاز های اولیه یک دانشجو است و تا این ها هست کسی نمی تواند سخنی از امکانات لازم برای پژوهش و فضای باز فکری و... بزند.
پردیس ما از نظر جذب رتبه های برتر کنکور در سطح بسیار خوبی قرار دارد؛ حضور رتبه ی یک منطقه و رتبه یک رقمی و دو رقمی و سه رقمی فراوان همه گواه سطح علمی بالای دانشجویان است، درحالی که حتی امکانات و شرایط اولیه برای تحصیل ما فراهم نیست.
اما آیا شرایط پرورش معلم متعهد و متخصص همین است؟ (دانشجو با شکم گرسنه و در اتاق14نفری و با شرایط اضطرار قطع و وصل برق درس؟!) پس عزت نفس یک معلم چه می شود؟
آیا واقعا هدف تاسیس دانشگاه فرهنگیان قرار دادن دانشجو معلمان ونخبگان مملکت در چنین شرایط بوده است؟
این ها شان و شخصیت یک معلم را تاچه حد پایین می آورد؟ و مهم تر این که چه کسی مسئول بی انگیزگی و کاهش سطح علمی معلمان و نخبگان کشور است؟ چه کسی مسئول تربیت معلم بی انگیزه و بی حوصله وتهی از بار علمی است؟ آیا کسی هست که نگران تربیت نسل آینده باشد؟!
من یک دانشجو معلمم که با انگیزه و شور و شوق و سطح علمی خوب و به امید فردای روشن وارد دانشگاه فرهنگیان شدم، اما خیلی نگرانم، نگران سطح علمی و تربیتی خودم به عنوان مربی نسل آینده، نگران هم کلاسی هایم که شاید شرایط از آن ها معلمان حقیقی نسازد و روح و طرز فکرشان در حد اعلای "مربیان فرزندانمان" رشد نکند.
وظیفه خودم دانستم که با صدای رسا این مشکلات را بگویم چون پای تربیت مربیان" فرزندان" یک کشور در میان است، امیدوارم دیگران هم کمی نگران ما شوند...
مجله بین استانی آوای فیروزه ای
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید