صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

مشکلات نظام آموزشی و فقدان آگاهی بخشی و ایجاد بینش  مشکلاتی که امروز گریبانگیر جامعه ی امروز و به تبع آن جامعه ی فردای ماست، صرف نظر از حاکمیت نظام ارزشی و محیط امن و سالم و به دور از فساد و انحرافات اخلاقی که از نقاط مثبت و برجسته ی نظام آموزشی ماست، کلیت نظام آموزشی ما را در بر می گیرد.
نه یک یا چند مدرسه ی خوب و موفق (چه دولتی و چه غیر دولتی) می تواند جامعه را به سرمنزل مقصود برساند و نه یک یا چند مدرسه ی ضعیف می توانند جامعه را به ورطه ی سقوط بکشانند.
مشکل امروز سیستم آموزشی ما این است که همه تلاش و برنامه های آن- در نگاه کلی و صرف نظر از استثنائات - معطوف به افزایش "دانش" است.
دانشی که در عصر گردش اطلاعات ، فاصله ی نادانی و دانایی فقط به اندازه ی تایپ کردن واژه و جست و جوی آن است و این مهارتی است که نسل کنونی به خوبی با آن آشناست و می تواند به سادگی از آن بهره بگیرد.
در حالی که مشکل کشور ما و هم ردیفان ما، کمبود یا نبود " بینش" است و این مسئله ما را وارد رقابتی بی پایان از آزمودن انباشتی از اطلاعات قرار داده که همواره همراه و در دسترس ماست.
رقابتی که منجر به خستگی و فرسودگی و بعضأ بیزاری یادگیرندگان و معلمان ما از فضای آموزشی شده و همه میل به فرار از این سیستم آموزشی دارند.
رقابتی که تفاوت های فردی را نادیده گرفته و این انتظار را در خانواده ها ایجاد کرده که چنانچه فرزندانشان به دانشگاه راه نیابند، برابر با نابودی و بی خاصیتی آنها خواهد شد، اتفاقی که از قضا بعد از ورود به دانشگاه و حتی متاسفانه پس از فارغ التحصیلی آنان افتاده و همچنان می افتد.
انبوهی از دانش و محفوظات و عدم وجود زمینه ی استفاده ی کاربردی از آن در بسیاری از موارد و استفاده معدود از آن در موارد کم، اما بدون بینش لازم و بدون مهارت کافی برای زندگی درست و همراه با آرامش و حس رضایت مندی از آن.
مشکلی که امروزه تبدیل به اصلی ترین عامل افسردگی و ناپایداری نظام خانواده و اجتماع شده است.
جوانان ما آموختن بسیاری از مهارت های زندگی فردی و اجتماع را فدای آموختن و حفظ کردن آن تا زمان امتحان و پس از کسب نمره ی لازم آن را مانند یک "فایل" اضافی و غیر ضروری از حافظه خود "ریموو" می کنند.
در حالی که کارنامه ی موفقی از "دانش" که از قضا در نظام آموزشی ما ساز و کار ارزشیابی مبتنی بر آن طراحی شده، دارند، لیکن نمره ی قابل درک و ارزیابی ای از مهارت " بینش" ندارند که قابل اندازه گیری و قضاوت هم نیست.
معلمان ما میل به پیشرفت تحصیلی در زمینه دانش فراگیران دارند و تمایلی به تلاش در زمینه ی آگاه سازی و ارائه ی بینش، ندارند.

چرا که نه در کتب درسی بحثی از آن به میان آمده و نه مبنای درستی برای ارزیابی از کار معلم در این زمینه پیش بینی شده است.
به عبارت دیگر در نظام آموزشی ما، افزایش "دانش" قابل اندازه گیری است و از قضا می تواند مبنای قوت و ضعف معلمان و دانش آموزان قرار گیرد اما ارائه ی بینش و تربیت "انسان موفق" صرف نظر از گرایش های شغلی و تحصیلی، نه قابل اندازه گیری است و نه مبنای قضاوت قرار می گیرد.
در حالی که به نظر حقیر، نیاز "امروز" ما، ارائه ی بینش به فراگیرانی است که بتوانند "فردا" ی خود و جامعه را مدیریت کنند و بر مشکلات احتمالی آن فایق آیند.
چیزی که در آموزش و پرورش نوین، از آن به عنوان " مهارت حل مسئله" یاد می شود.


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در یادداشت

مسابقات المپیاد ریاضی در دزفول  گروه اخبار /

خانه ریاضیات دزفول با همکاری پژوهش سرای فرهیختگان ، دومین دوره مسابقه جهانی الیمپیاد ریاضی را با شرکت دانش آموزان متوسطه برگزار کرد.

جمعه بیست و نهم آبان ماه ، مصادف با بیستم نوامبر  ، همزمان در هفده کشور جهان ، آزمونی بر مبنای ریاضیات کاربردی برگزار گردید .

بنیانگذار این مسابقه ، مؤسسه علمی  « فرودنتال » زیر مجموعه  دانشگاه « اترخت هلند » است که حدود پانزده سال است در تعدادی از کشورهای جهان این مسابقه را برگزار می کند . نماینده اجرای این مسابقه در ایران ، خانه ریاضیات اصفهان است که هشت سال است  بر کیفیت اجرای این مسابقه نظارت دارد . گفتنی است که سؤالات مسابقه توسط کمیته مرکزی در هلند طراحی می شود و به کشورهای شرکت کننده ارسال می گردد . سؤالات در خانه ریاضیات اصفهان ، توسط کارشناسان ترجمه و آماده می شوند و به سایر خانه های ریاضیات ایران ارسال می گردند .

در سال جاری هفده خانه ریاضیات در سراسر کشور این مسابقه را همزمان اجرا کردند . دانش آموزان سال نهم  و متوسطه دوم  در قالب تیم های چهار نفره در این رقابت شرکت نمودند .  خانه ریاضیات دزفول نیز دومین سالی است که  مسابقه الیمپیاد ریاضی را برگزار می کند  . این مسایقه  در پژوهش سرای فرهیختگان از 8  صبح آغاز شد  و ساعت  16 خاتمه یافت که در آن بیست و پنج تیم از دانش آموزان دزفول با کد بین المللی شرکت کردند .  مدیر عامل خانه ریاضیات دزفول ، هدف از برگزاری این مسابقه را جمع آوری بهترین ایده ها با کمک ریاضی برای حل مسائل روز و مهم جهان ذکر کرد .
 مسابقات المپیاد ریاضی در دزفول  حسین فتحی خاطرنشان کرد که الیمپیاد ریاضی از مسابقات جهانی ریاضی است که با هدف افزایش قدرت تفکر ، یادگیری تکنیک های مدل سازی ریاضی  و جمع بندی و ارائه مطالب ، ذهن دانش آموزان را به حل مسئله هدایت می کند . وی افزود سؤالات این مسابقه فقط منحصر به اعمال ریاضی نیست بلکه  مربوط به کاربرد ریاضی در مسائل روزمره  است و باعث می شود دانش آموزان خلاقیت را در طراحی به کار گیرند و قادر شوند مدل سازی را برای مسائل مختلف با کمک ریاضیات  بیان کنند . همچنین در این روش ها  موضوعاتی مثل تقسیم کار ، تحلیل داده های ورودی ، راهبردهای مناسب برای حل مسئله  و جمع بندی مورد بحث قرار می گیرد .
مدیر عامل خانه ریاضیات دزفول ، افزود نوجوانان با شرکت در این مسابقه آشنایی با کار تیمی و آموزش ریاضی به صورت کاربردی را تجربه می کنند همچنین  ارتباط علم ریاضی را با مسائل واقعی جامعه و نیازهای  سازمان ها و بخش تولید درک می کنند که به انتخاب شغل آنها نیز کمک خواهد کرد .
پس از بررسی نتایج ، از هر کشور ده تیم برتر شناسایی می شوند که در نهایت دو تیم  منتخب از هر کشور به هلند راه می یابند و جزء تیم های برگزیده جهانی محسوب می شوند و مدارس آنها در رتبه بندی مدارس جهان قرار می گیرند .
گفتنی است خانه ریاضیات دزفول از سال 1390  با مدیریت حسین فتحی ، فعالیت خود را آغاز کرده است و تاکنون با ارائه چند کار عملی در کنفرانس ها و همایش های ریاضی در سطح کشور مشارکت داشته است . همچنین  چند دوره مسابقه های المپیاد ، الیمپیاد  و تورنومنت شهری را  برای دانش آموزان برگزار کرده است .

مدیر پژوهش سرای فرهیختگان ، برگزاری این مسابقات را گامی مؤثر جهت رشد خلاقیت و ارتقای علمی دانش آموزان برشمرد . علیرضا مهرشاد  مراتب سپاسگزاری خود را از مدیر عامل خانه ریاضیات دزفول و  مدیران آموزشگاه های شاهد بهاران ، فرزانگان ، دانشوران ، ملک آسا ، هاجر ، بیدلی ، شاهد سمیه ، شیخ انصاری ، غدیر  و شهید سپهری به  خاطر تشویق و هدایت  دانش آموزان  جهت شرکت در این مسابقه اعلام نمود .  
خوزستانی ها ( خوزنا )


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

اصلاح سن بازنشستگی و برنامه ششم توسعه  گروه اخبار /

مديرعامل صندوق بازنشستگي کشوري با بيان اينکه يکي از مشکلاتي که با آن روبرو هستيم سن پايين بازنشستگي در کشور است، گفت: اين موضوع باعث افزايش هزينه صندوق‌ها شده است.

محمود اسلاميان با بيان اينکه در حال حاضر يک ميليون و 244 هزار بازنشسته تحت پوشش داريم، اظهار کرد: از اين تعداد 80 درصد بازنشستگان در قيد حيات هستند، 18 درصد فوت کرده‌اند و يک درصد هم از کار افتاده‌اند.

وي افزود: يکي از مشکلاتي که با آن روبه رو هستيم سن پايين بازنشستگي در کشور است که بايد اصلاح شود.

متوسط سن بازنشستگي در سال 88، 49.5 و در سال 93، 52 سال بوده است. در حالي که متوسط سن بازنشستگي در اروپا در زنان 65 و در مردان 68 سال است و اين شاخص نشان مي‌دهد که سن بازنشستگي در کشور ما با استانداردها تناسب ندارد و باعث افزايش هزينه صندوق‌ها شده است.

مديرعامل صندوق بازنشستگي کشوري با اشاره به تدوين برنامه ششم توسعه اظهار کرد: خوشبختانه دولت به موضوع بازنشستگي توجه دارد و موضوع صندوق‌هاي بازنشستگي از محورهاي اصلي برنامه ششم توسعه است.

اسلاميان افزود: چندين ماه است که کارگروهي به رياست وزير رفاه و با حضور صندوق‌هاي بيمه‌اي و سازمان مديريت و برنامه‌ريزي جلساتي تشکيل شده است و اميدواريم به برنامه مطلوبي برسيم که بر اساس آن صندوق‌ها از وضعيت فعلي که دارند خارج شوند.

ایسنا


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در بازنشستگان

کلاف پیچیده استخدام در وزارت آموزش و پرورش و سلیقه وزیران  بدون شک مسئولیت آموزش فرزندان این مرز و بوم نه تنها کاری تخصصی بلکه بسیار دشوار می نماید . تعهد همراه با تخصص چاشنی اولیه در انتخاب شغل شریف معلمی است چرا که معلم با روح و روان دانش آموزان سرو کار دارد و چه بسا آینده سازان مملکت روزی به دانشی که از معلمان خود آموخته اند افتخار خواهند نمود اما سخن اینجاست  تربیت این آینده سازان باید به دست چه کسانی باشد و این معلمان باید چه آموزش هایی را سپری کنند ؟

متاسفانه در چند سال اخیر و در دوره وزیر قبلی شاهد استخدام هایی بی رویه و خارج از قانون در آموزش و پرورش  بوده ایم ؛ افرادی که بدون هیچ گونه آموزشی قدم در کلاس های درس گذاشتند در حالی که تنها وظیفه آنها پر کردن کلاس هایی بود که بدون معلم رها شده بودند. 

افرادی به عنوان همکاران خدماتی استخدام شده و سپس با ارائه مدرک تحصیلی بالاتر قدم در کلاس هایی گذاشتند که لازمه اداره آنها آموزش های تخصصی لازم بود

« معلمان شرکتی » از جمله معلمانی بودند که بدون گذراندن آموزش های لازم مشغول تدریس شدند و حال آنکه بسیاری از آنها الفبای تربیت را تنها در کتاب های درسی دانشگاه دیده بودند .

حال نوبت به معلمان پیش دبستانی رسید . آنها نیز بعد از چند سال  به عنوان حق التدریس به کار گرفته شدند  و بدون هیچ گونه آموزشی وارد سیستم آموزش و پرورش شدند . افراد مورد احترامی که هیچ گونه اطلاعی از شیوه آموزش توصیفی در آموزش و پرورش ندارند و دوره  300 ساعته بدو استخدام را زمانی شروع می کنند که بیش از نصف سال تحصیلی  را سپری کرده اند .

و اما سکانس بعدی استخدام مربوط به معلمانی می شود که در آزمون استخدامی قبول شده اند . آزمونی که 180000متقاضی داشته و آنان جزء 3700نفر برگزیده هستند . آنان باید 2 ترم تحصیلی را در دانشگاه فرهنگیان با هزینه خود سپری کنند و مهر سال آینده به کار گیری شوند.

به نظر می رسد آموزش و پرورش در شیوه گزینش و آموزش معلمان به نوعی دچار تشتت شده است و در مقابل گروه های مختلف استخدامی  اقدامات متفاوتی در زمینه آموزش آنها  انجام می دهد . از افراد استخدامی بدون آموزش گرفته تا آموزش های چهار ساله تربیت معلم و اخیرا نیز آموزش یک ساله فارغ التحصیلان دانشگاهی و....

باید منتظر ماند و دید که وزارت برای استخدام های جدید چه آموزش هایی را تدارک دیده است و آیا این آموزش ها تاثیری در شیوه ی آموزش کلاس ها خواهد داشت ؟


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

اولویت استخدام فرزندان فرهنگیان از رویا تا واقعیت  علی‌اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش گفت: "هم در دانشگاه فرهنگیان و هم استخدام فرزندان فرهنگیان در شرایط یکسان در اولویت قرار دارند ." استخدام فرزندان فرهنگیان در آموزش و پرورش خواسته ای قدیمی در بین فرهنگیان است و وزرای قبلی هم وعده اجرای آن را داده اند.
 
این طرح تا کنون اجرا نشده و به نظر می رسد بررسی اظهار نظرهای مقامات نشان می دهد که درک واحدی از این موضوع وجود ندارد و احتمالا سخنان اخیر وزیر هم حلقه ای از اظهار نظرهای تبلیغاتی و بدون پشتوانه قانونی و اجرایی است.
 
عده ای از فرهنگیان معتقدند که با توجه به رویه ای که در برخی بانک ها و وزارتخانه ها رایج است ،باید استخدام فرزندان فرهنگیان در آموزش و پرورش را به عنوان یک امتیاز برای آنها هم منظور کرد.

این گروه از فرهنگیان می گویند : "درست است که معلمی شغل نان و آبداری نیست . اما در شرایط رکود و بحران بیکاری استخدام یکی از فرزندان فرهنگیان بخصوص برای بازنشسته ها کمک بزرگی است."

برخی می گویند این رویه در گذشته در برخی وزارتخانه ها مانند وزارت نفت رایج بوده اما پایه قانونی نداشته و بیشتر نوعی پارتی بازی و اعمال سلیقه مدیران بوده و الان هم به شکل رسمی در هیچ وزارتخانه ای رسما اجرا نمی شود . بنابراین اجرای چنین طرح هایی به گسترش تبعیض بین شهروندان می انجامد.
 
موروثی شدن مشاغل نوعی بازگشت به عصر فئودالیسم و خلاف برابری انسان ها در انتخاب شغل است و اگر این مساله به همه دستگاه ها سرایت کند بیش از همه به زیان فرهنگیان است زیرا فرزندان آنها از دست یابی به مشاغل دیگر و مثلا استخدام در شرکت نفت و سایر دستگاه های برخوردار محروم می شوند.

عده ای می گویند : "استخدام فرزندان فرهنگیان در آموزش و پرورش فقر را در خانواده فرهنگیان موروثی می کند." اگر قرار است امتیازی به معلمان بدهند سهمیه ای برای فرزندان معلمان در دستگاه ها و نهادهای برخوردار در نظر بگیرند.

برخی همکاران هم می گویند : "حتی اگر فرزندان ما از روی احساس بخواهند معلم شوند ما نمی گذاریم." عده ای هم معتقدند که اصل سهمیه بندی با ایجاد فرصت های برابر برای همه شهروندان و استخدام بر مبنای شایستگی منافات دارد و دولت باید در جهت لغو نظام سهمیه بندی گام بردارد و اگر چنین مقررات یا رویه ای در شرکت نفت و بانک ها وجود دارد آن را لغو کند.
 
در سخنان وزیر آموزش و پرورش ، استخدام فرزندان فرهنگیان به " اولویت استخدام در شرایط برابر" تقلیل یافته است. که در واقع این طرح را به کلی از محتوا تهی و بی اثر می کند. پرسش این است که استخدام فرزندان فرهنگیان به چه شکل صورت می گیرد؟ در قالب سهمیه استخدامی برای فرزندان فرهنگیان ؟  استخدام یکی از فرزندان فرهنگیان بازنشسته ؟ یا در قالب اولویت در شرایط برابر؟

این نکته بدیهی است که دولت بدون داشتن مصوبه مجلس قادر به اجرای هیچ کدام از سه شکل فوق در استخدام های آموزش و پرورش یا گزینش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان نیست. وزیر آموزش و پرورش با مصوبه هیات وزیران نمی تواند حتی  "اولویت استخدام در شرایط برابر" را اجرا کند.
 
در اینجا اظهار نظر آقای فانی ، معاون پرورشی ایشان و یکی از نمایندگان مجلس و معاون فرهنگی دانشگاه فرهنگیان در سال 93 درباره استخدام فرزندان فرهنگیان می آوریم و با اظهارات جدید فانی مقایسه می کنیم.

امیر خجسته نماینده همدان و فامنین در مجلس در 15 اردیبهشت 93 گفت: "سهمیه استخدام فرزندان فرهنگیان در آموزش و پرورش به‌عنوان یکی از حقوق تضعیف‌شده فرهنگیان در فراکسیون فرهنگی مجلس در حال بررسی و تعیین تکلیف است."نماینده همدان از "سهمیه استخدام" سخن گفته است. یعنی مثلا همان گونه که 25 درصد سهمیه استخدام در ادارات دولتی و از جمله آموزش و پرورش به ایثارگران اختصاص دارد ، مجلس درصدی را هم به عنوان "سهمیه استخدام فرزندان فرهنگیان" تعیین کند. سرنوشت این طرح مجلس معلوم نشد . وزیر آموزش و پرورش در یکم اردیبهشت 93 در خراسان رضوی گفت:  "لایحه اولویت استخدام فرزندان فرهنگی در آموزش و پرورش تهیه و تقدیم مجلس می‌شود.

"حمیدرضا کفاش معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش در 18 اردیبهشت 93 در شهر اراک گفت: "استخدام یکی از فرزندان فرهنگیان در آموزش و پرورش ... با جلب رای اعتماد مجلس شورای اسلامی اجرایی خواهد شد. "
 
اگر مصوبه مجلس نباشد ، این طرح فقط یک وعده توخالی است. آقای کفاش به جای سهمیه از استخدام یکی از فرزندان فرهنگیان سخن می گوید. پرسش این است که نتیجه این تلاش ها چه شد ؟

آیا اصولا بدون رای مجلس ، آموزش و پرورش می تواند چنین طرحی را عملی کند؟
حرف راست را باید از زبان صادق زاده قمصری شنید که نشان می دهد این طرح جز یک اسم بی مسما نیست.
 
حجت الاسلام صادق زاده قمصری معاون فرهنگی دانشگاه فرهنگیان مهرماه 93 در باره جذب فرزندان فرهنگیان در این دانشگاه گفت: "در بین افرادی که خواهان دانشجوی معلم شدن در جذب دانشگاه فرهنگیان هستند، فرزندان فرهنگیان اولویت دارند اما نه به صورت سهمیه ویژه که به آن‌ها اختصاص داده شود بلکه با شرایط مساوی فقط با اولویت در توان مندی‌ها و علاقه می‌توانند به این دانشگاه ورود پیدا کنند."
 
"اولویت در شرایط برابر بر اساس توان مندی و علاقه" معنایش این است که فرزند فرهنگی بودن به خودی خود هیچ امتیازی برای داوطلب ندارد. 

درشرایط مساوی اگر فرزند فرهنگی "توان مندی و علاقه" بیشتری داشته باشد اولویت با او است .

در واقع ملاک واقعی  توان مندی و علاقه است و نه فرزند فرهنگی بودن .


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

ايجاد مراکز تعيين صلاحيت حرفه اي رتبه بندي معلمان گروه اخبار /

مراکز تعيين صلاحيت حرفه اي معلمان به منظور اجراي طرح رتبه بندي معلمان در کشور تاسيس مي شود.

علي اصغر فاني وزير آموزش و پرورش در گردهمايي معلمان دامغان در استان سمنان گفت: براي اجراي طرح رتبه بندي معلمان، در قالب سند تحول نظام آموزشي، انجام ارزيابي حرفه اي از معلمان ضروري است که با تاسيس اين مراکز و انجام بررسي هاي مورد نظر، مرحله بعدي طرح رتبه بندي معلمان اجرا مي‌شود .

وي درباره اجراي طرح هدايت تحصيلي نيز گفت: دستورالعمل و آيين نامه هدايت تحصيلي دانش آموزان کلاس نهم در شوراي عالي آموزش و پرورش در دستور کار قرار گرفته و پس از تصويب نهايي ابلاغ و اجرايي مي شود.

وزير آموزش و پرورش اضافه کرد: دولت و مجلس شوراي اسلامي در سال 94 مبلغ 13 هزار و 400 ميليارد ريال بودجه عمراني و مدرسه سازي اختصاص داده اند که نسبت به سال قبل 21 درصد افزايش دارد .

وي تعهد امسال خيران مدرسه ساز را هشت هزار ميليارد ريال اعلام كر‌د و گفت: وزارت آموزش و پرورش به هر ميزان که خيران براي امر مدرسه سازي تقبل کنند، بودجه ملي براي ساخت فضاهاي آموزشي در همان استان اختصاص مي دهد.

وي درباره مطالبات سال 93 بازنشستگان اين وزارتخانه نيز گفت: 20 درصد از اين مطالبات پرداخت شده و براي تسويه بقيه مطالبات به 15 هزار ميليارد ريال اعتبار نياز است.

وي ارتقاي کيفيت مديريت آموزشگاهي، اجراي صحيح رتبه بندي فرهنگيان، تقويت منزلت، معيشت و هويت معلمان در اولويت اجراي سند تحول بنيادين آموزش و پرورش را از اولويت هاي وزارت آموزش و پرورش بيان کرد.در اين مراسم از 10 معلم نمونه و خانواده فرهنگيان شهيد شهرستان دامغان تجليل شد.

وزير آموزش و پرورش پنجشنبه به دو شهرستان شاهرود و دامغان در استان سمنان سفر کرد و نشست و ديدارهايي با فرهنگيان و خانواده هاي شهيدان فرهنگي اين استان داشت.

روزنامه اطلاعات


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

گروه اخبار /

وضعیت پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان

مشاور وزیر آموزش‌وپرورش در امور بازنشستگان با اشاره به اینکه فرهنگیانی که سال گذشته بازنشسته شدند با گذشت یک سال از بازنشستگی منتظر پرداخت پاداش پایان خدمت هستند، گفت:‌ در این خصوص منتظر تأمین اعتبار لازم از سوی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی هستیم.

احمد صافی با اشاره به فعالیت 300 کانون مربوط به بازنشستگان آموزش و پرورش اظهار داشت:‌ این کانون‌ها تلاش می‌کنند تا نیازها و مشکلات بازنشستگان فرهنگی را در جامعه مطرح کنند.

وی با اشاره به تفاهم نامه میان آموزش و پرورش و سازمان بازنشستگی کشوری گفت:‌ آموزش‌وپرورش به منظور سیاست توسعه مشارکت‌ها اقدام به امضای تفاهم نامه با نهادهای مختلف می‌کند و براین اساس به منظور ارائه خدمات بهتر به فرهنگیان بازنشسته تفاهم‌نامه‌ای با سازمان بازنشستگی امضا شد.

مشاور وزیر آموزش‌وپرورش در امور بازنشستگان گفت:‌ در این تفاهم‌نامه مسائلی همچون کمک به فرهنگیان بازنشسته با استفاده از ظرفیت صندوق بازنشستگی،‌ توجه به تأمین نیازهای اقتصادی و مالی بازنشستگان، ضرورت تسریع در صدور ابلاغ بازنشستگی با هدف عدم تأخیر در پرداخت حقوق مورد تاکید قرار گرفت.

وی با اشاره به اینکه  62 درصد بازنشستگان کشوری مربوط به وزارت آموزش و پرورش هستند،‌ عنوان کرد:‌ امسال نیز حدود 38 هزار نفر بازنشسته می‌شوند بنابراین سرعت عمل در صدور ابلاغ بازنشستگی این افراد و پرداخت حقوق در حداقل زمان ممکن پس از بازنشستگی بسیار اهمیت دارد.

صافی ادامه داد:‌ طبق قانون مدیریت خدمات کشوری هر فردی که بازنشسته می‌شود باید پاداش پایان خدمت دریافت کند و این امر مستلزم تامین بودجه برای هر وزارتخانه توسط سازمان مدیریت است.

سازمان‌های دیگر به دلیل تعداد کم بازنشستگان،‌ پاداش پایان خدمت را سریع تر پرداخت می‌کنند اما آموزش و پرورش همواره با مشکل تامین بودجه برای پرداخت پاداش پایان خدمت مواجه است.

مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور بازنشستگان بیان کرد:‌ فرهنگیان بازنشسته از تأخیر در پرداخت پاداش پایان خدمت و عدم پرداخت آن به صورت یک جا ناراضی هستند.

منتظریم تا سازمان مدیریت دستور تخصیص بودجه برای پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان را صادر کند.

علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش نیز در جمع فرهنگیان شهرستان شاهرود گفت: تعدادی از همکاران از مهرماه سال گذشته بازنشسته شدند که حدود 20 درصد پاداششان را دریافت کرده‌اند و باقی را دریافت نکرده‌اند. پاداش بازنشستگان را اگر هر روز پیگیری نکنیم، بدون تردید هفته‌ای دو روز پیگیری کرده و امیدواریم با مساعدت دولت این پاداش پرداخت شود.

پیش از این، ابوالقاسم خسروی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به تسنیم گفته بود:‌طبق پیگیری‌هایی که از وزارت آموزش و پرورش داشتیم قرار است تا 1050 میلیارد تومان اعتبار برای پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان تا پایان آبان ماه تأمین شود.

تسنیم


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در بازنشستگان

سال روز قتل معلم بروجردی و نگاهی به خشونت عریان در جامعه و مدارس  صبح که بیدار شدم و سری به سایت ها زدم شوکه شدم . خبر خیلی سنگین و غیر قابل باور بود .

" روز گذشته « محسن خشخاشی » ،معلم فیزیک بروجردی سر کلاس بر اثر ضربات چاقوی یکی از دانش آموزانش  کشته شد" .

واقعا باورش سخت بود .بغض گلویم را فشرد ، چشمانم اشک بار شد .

اول بار بود که با این درجه از خشونت در مدارس مواجه می شدم .تا به حال  در مدارسی ( هنرستان ها )  که خودم تدریس می کنم شاهد رفتار خشونت آمیز برخی دانش آموزان با بعضی همکاران بوده ام .به طوری که گاهی اوقات  سر و صورت آن ها خون آلود بود ولی هیچ گاه با پدیده ی قتل با چاقو سر کلاس رو به رو نشده بودم .

به مدرسه که رفتم بعضی از همکاران از قضیه مطلع بودند .آن ها هم ناراحت و غم زده بودند .زنگ تفریح اول به بحث پیرامون این موضوع گذشت. مدیر را را در جریان قرار دادم .

انتظار می رفت که حداقل مدیر در بین دبیران حضور پیدا کند و با همکاران همدردی نماید.

ولی متاسفانه ،  نه مدیر ، نه رییس اداره و نه هیچ مقام دیگری با جامعه معلمان ابراز همدردی نکرد .

مدیران می توانستند بدون سرو صدا در دفتر مدارس حضور پیدا کنند و پیام همدردی مدیران رده بالای آموزش و پرورش را به دبیران ابلاغ کنند ولی هر چه بود معلمان دل شکسته و غم زده ، آن روز ها بر سر کلاس حاضر شدند .

حال در این جا به واکاوی این اتفاق و اتفاقات مشابه می پردازم:

خشونت با درجات مختلف  در مدارس بین معلمان و اولیای مدرسه و دانش آموز و بالعکس از قدیم متاسفانه بوده است .این دعوا  دو طرف دارد یک طرف آن دانش آموز است و طرف دیگر اولیای مدرسه و معلمان  .

حال ؛ چرا دانش آموزان به خشونت در مقابل معلم یا همکلاسی ها مبادرت می کنند ؟

 

1- واکنش در مقابل رفتار خشونت آمیز معلم 

2- بچه ها از کودکی با فیلم های خشن و کارتون های خشن مانوس هستند و فرهنگ خشونت ورزی در آن ها شکل می گیرد .

3- نوع تغذیه و تنقلات ی که مصرف می کنند روی تند مزاجی آن ها تاثیر دارد.

4- الگو های مورد پذیرش آن ها به جای شخصیت های علمی و صلح جو ،شخصیت های قدرت مند و زورمند است.

5- رفتاری که در منزل با آن ها می شود توام با خشونت است .

6- پایین آمدن جایگاه معلم و علم و دانش در جامعه 

7- فقدان برنامه های شاد و متنوع در مدارس .

 

در این جا به دلایلی که باعث می شود برخی همکاران در مدرسه مبادرت به خشونت کنند می پردازیم:

1- در جامعه ما که از دیر باز با فرهنگ پدرسالاری خو گرفته است ، خشونت به نوعی یکی از لوازم امر آموزش به حساب می آید. این فرهنگ در فرآیند آموزش و پرورش از قدیم در مکتب خانه ها تا مدارس جدید نیز وجود داشته است  ، هر چند در دهه های اخیر تا حدودی کاهش یافته است .

طبق نظر روان شناسان ،خشونت به نوعی آموزش داده می شود ، یعنی وقتی والدین  فرزندشان را به خاطر خطاها و نافرمانی شان تنبیه می کنند و یا معلمان مدارس در رابطه با خطاهای دانش آموزان متوسل به خشونت می شوند ٬ در واقع خشونت را آموزش می دهند.

بچه ای که در هنگام خطا و نافرمانی با خشونت بزرگتر ها مواجه می شود یاد می گیرد اگر کسی در مقابل او نافرمانی کرد با او با خشونت رفتار کند.

2-  او نیز در بچگی یاد گرفته است که در مقابل خطاها خشونت بورزد.

3-  ناآگاهی او از تبعات منفی کارش است .

4- او بیش از ظرفیت اعصابش دارد از خودش کار می کشد .

اعصاب انسان ظرفیت محدودی دارد. وقتی بیش از اندازه از آن کار بکشی دیگر ظرفیت ندارد و شروع به پرخاشگری و خشونت می کند.

حال معلمی که  مجبور باشد برای تامین مخارج  زندگی اش بیشتر از ظرفیتش کار کند ؛ و یا بی عدالتی ها و ظلم ها در جامعه ببیند و نتواند کاری بکند ،آستانه ی تحملش پایین می آید و ممکن است با خشونت بخواهد مسائل را حل کند  .

برخی از  دانش آموزان به دلیل نوع شخصیت و تربیت شان نسبت به خشونت معلم عکس العمل نشان می دهند و حداقلش این است که کینه و نفرت از معلم و مدرسه  در دل شان پیدا می شود.  

 مقطع ابتدایی که سن تربیت پذیری  دانش آموزان است بسیار حساس و باید بیش از این ها جدی گرفته شود .

متاسفانه تراکم کلاس ها با آمار بیش از سی دانش آموز و نگرش سنتی برخی همکاران به تعلیم و تربیت باعث شده است بعضا با دانش آموزان با خشونت رفتار شود . (در حالی که در این سن مدرسه باید چنان جذاب باشد که کودکان از تعطیلی گریزان باشند نه بالعکس ) این نوع دانش آموزان  در کلاس های  بالاتر نیز عادت می کند تا با آن ها با خشونت رفتار شود  تا  دست از خطا بر دارد و با توجه به این  که در کلاس های بالاتر از نظر جثه بزرگ  و قوی می شود میل به تلافی در آن ها  بیشتر می شود. این روحیه گاهی اوقات باعث اتفاقات ناگوار می شود.

در بسیاری از کلاس های با تراکم بیش از سی نفر واقعا فشار عصبی به معلمان زیاد است. علی الخصوص در دبیرستان و هنرستان ها که با توجه به تساهلی که در قبولی دانش آموزان در پایه های پایین صورت گرفته است ؛دانش آموزان ضعیف از لحاظ درسی در کلاس حضور دارند و به طور طبیعی از کلاس بهره ی چندانی  نمی برند و هر از چندگاهی رفتاری منفی از خود بروز می دهند و این رفتارها اعصاب معلم را خراش می دهد و زمینه ی خشونت را فراهم می کند.

در سال های اخیر نیز متاسفانه حضور مشاوران در مدارس کم رنگ شده است ؛ در حالی که بسیاری از دانش آموزان احتیاج به مشاوره و راهنمایی دارند ، حتی ما معلمین هم گاهی اوقات باید با مشاور مدرسه در مورد مسائل تربیتی جلسه داشته باشیم .

خلاصه کلام این که ؛  آموزش و پرورش باید در اولویت نظام قرار گیرد. رشد و تعالی فرزندان این خاک احتیاج به سرمایه گذاری دارد.

اگر بخواهیم با حداقل ها جلو برویم حداکثر به حداقل ها خواهیم رسید.

در مدارس ابتدایی نباید کلاس ها بیش از بیست نفر دانش آموز داشته باشد. معلمان باید از صلاحیت حرفه ای لازم برخوردار شوند .

در هر مدرسه ای باید مشاور کار آمد تمام وقت حضور داشته باشد ،حتی برای والدین نیز جلسات مرتب آموزشی تربیتی گذاشته شود.

به امید روزی که در جوامع انسانی  صلح و دوستی و مهربانی حاکم گردد.

سال روز قتل معلم بروجردی و نگاهی به خشونت عریان در جامعه و مدارس


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

آسیب شناسی تشکل های صنفی معلمان و فرآیند نقادی در آموزش و پرورش

یادداشتی از دوست خوب و محترم جناب آقای « دکتر رضا نهضت » که در گروه های مجازی  منتشر شد ( 1 ) موجب شد تا برخی از اعضای تشکل های معلمان که عمده ترین آن ها " اعضای کانون صنفی معلمان ایران " بودند انتقادات تند و بعضا " پرخاشگرانه " ای را متوجه ایشان نمایند .

این یاداشت در پی دفاع و یا تائید محتوای مطالب نگارش گردیده توسط ایشان نیست بلکه پاسخ به برخی دغدغه ها و پرسش ها است که در مواضع و موقعیت های مختلف بیان شده است اما متاسفانه بازخورد و یا پاسخ مناسبی نیافته است .

همگان مستحضرند که " تحزب " و " تشکل " در فرهنگ جامعه مردم ایران آن گونه لازم است تعریف و یا تبیین نشده و معیار تصمیم گیری در رفتارهای جمعی  غالبا بر اساس محاسبه هزینه و فایده در حوزه های شخصی و یا خصوصی صورت می گیرد .

لازمه فعالیت اثربخش در فعالیت های گروهی و جمعی پذیرش تکثر و تحمل عقاید و یا آراء مختلف است .

تجربه حدود دو دهه فعالیت مستمر و پی گیر نگارنده در تشکل ها این گزاره را به اثبات رسانده است که برآیند فعالیت تشکل های معلمان تابع فرمول " هم افزایی " نیست و انرژی افراد پس از ورود به تشکل تحلیل رفته و افراد از فعالیت هایی این چنین که در مرتبه بالاتری از سطح نیارهای فیزیولوژیک  صورت می گیرد رضایت درونی ندارند .

در واقع به علت فقدان عنصر « آموزش » در طول زندگی و نیز عادت نداشتن به کار گروهی و جمعی که مهم ترین عامل به عدم کسب مهارت های اولیه در این زمینه  و در محیط خانواده و مدرسه بر می گردد موجب شده است تا انرژی و توان افراد در یک تشکل  حداکثر معطوف به خنثی کردن یکدیگر و این که " چه کسی برتر و یا بهتر است " شود .

مهم ترین عامل در بحث " هم افزایی " یک تشکل ، تعریف و نیز تبیین " برنامه " برای آن مجموعه است .

برنامه بر اساس " هدف " طراحی می شود و سایر اجزای برنامه مانند روش ها ، ابزار ، امکانات ، محدودیت ها و... باید در آن دیده شود .

رفتارشناسی تشکل های معلمان نشان می دهد که اکثریت این تشکل ها فاقد استراتژی و حتی برنامه هستند .

نتیجه منطقی و البته طبیعی فقدان برنامه در یک تشکل ، رفتار  بر اساس " روزمرگی " و " پیش آیندها " خواهد بود و این در نهایت موجب " خنثی شدن " فعالیت آن مجموعه و کاهش شدید در فاکتور تاثیر گذاری در جامعه مرجع و یا افکار عمومی خواهد بود .

لازمه پویایی یک گروه و یا تشکل برقراری ارتباط ارگانیک و دو سویه با متن جامعه تعریف شده است .

تشکل های معلمان با این که سابقه نسبتا طولانی در فعالیت دارند اما به نظر می رسد که ارتباط چندانی با متن معلمان ندارند .

آنان بیشتر بر اساس یافته ها و استنباط های ذهنی و یا فرضی خویش تصمیم می گیرند تا بر اساس واقعیت های موجود .

شاید مهم ترین عاملی که موجب تولید این شرایط شده است فقدان یک « رسانه موثر و توان مند » برای ارتباط گیری با افکار عمومی است .

همان گونه که اشاره گردید یکی از عوامل موثر در کاهش هم افزایی تشکل ها فقدان تفکر نقادی در مجموعه است .

اعضای تشکل ها میانه چندانی با این مفهوم بنیادین ندارند .

آنان عادت کرده اند تا می توانند از دیگران ( وزارت آموزش و پرورش و... ) انتقاد کنند اما همین که فردی ( حقیقی و یا حقوقی ) از آن ها انتقاد می کند برآشفته شده و زمین و زمان را به هم بدوزند !

به محض آن که یک فرد چه از داخل مجموعه و یا حتی بیرون از آن شروع به انتقاد از عملکرد و یا رفتار آن تشکل می کند آن ها این « آسیب شناسی » را « آسیب رسانی  » فرض کرده و هر گونه انتقاد از این تشکل را مساوی با تضعیف و یا تخریب آن می پندارند و مصرا و پیاپی از دیگران می خواهند که مراقب و مواظب اتحاد بین فرهنگیان و معلمان باشند و با طرح مسائل تفرقه برانگیز و نیز تشتت آفرین بهانه به دست دشمنان و بدخواهان ندهند  !

این در حالی است که این فعالان تشکل ها تاکنون و حتی با اتخاذ چنین رویه ای نتوانسته اند " همبستگی صنفی " را در داخل مجموعه آموزش و پرورش و در فرهنگ سازمانی معلمان  حتی تعریف نموده و به یک گفتمان سازنده  و موثر در لایه های آموزش و پرورش تبدیل کنند .

کسانی که به راحتی از دیگران انتقاد می کنند ، اجازه نقد شدن عملکرد و یا رویکرد خود را به هیچ وجه به  دیگران نمی دهند !

دلیل این گزاره چیست ؟

نگاهی به محتوا و مضمون افراد آن تشکل که به فرد " منتقد " حمله می کنند بیش از آن که ناظر بر محتوای مطالب و یا ادعاها باشد در نقد شخصیت و یا عمدتا در " نیت شناسی " و " نیت خوانی " خلاصه می گردد .

این را باید پذیرفت ، کسی که از نقد می هراسد و به محض شنیدن نظرات مخالف دست پاچه می شود اصولا نباید وارد حوزه و فرآیند نقادی شود .

چه بسا فایده سکوت این افراد بیش از فریادهایشان برای جامعه باشد .

بروز و ظهور چنین رفتارهای ناپخته ، کودکانه  و خشونت آمیز موجب شده است که تشکل های معلمان نفوذی بر افکار عمومی نداشته و تاثیرگذاری آنان به حداقل برسد .

تشکل ها و اعضای آن ها باید یاد بگیرند که چگونه یکدیگر را نقد کنند .

آنان باید ابتدا فن گفت و گو و مذاکره را یاد بگیرند .

آنان باید در مقابل عقاید مخالف آستانه تحمل خود را بالا ببرند و این را  به یک فرهنگ در میان معلمان تبدیل کنند .

می توان اشتباه کرد اما باید شجاعت اعتراف به اشتباه نیز در افراد یک تشکل وجود داشته باشد .

این اصل منطقی را باید پذیرفت که " انتقاد " نه تنها باعث تضعیف فرد و یا مجموعه نمی شود بلکه با نشان دادن نقاط ضعف و نیز تاکید بر نکات مثبت موجب بالندگی و پویایی بیشتر مجموعه می شود .

اگر تشکل های معلمان قصد دارند که بر افکار معلمان تاثیرگذار بوده و نقش " الگو " را ایفا کنند ابتدا باید آن را از خود شروع کنند .

بحث آسیب شناسی تشکل های معلمان فرآیند طولانی و پیچیده ای است و در مورد سایر ابعاد آن در آینده بیشتر خواهیم پرداخت .

( 1 )

منِ رضا نهضت، معلمی هستم که دوست دارم حقوق مکفی و نسبتا خوبی داشته باشم. بدم هم نمی آید اگر فرصتی شد، بتوان پستی بگیرم ؛ کمترین پستش، البته مدیریت مدرسه است.

دوستی، به من می گوید، تشکل های صنفی ای وجود دارند که می توانند شما را در این اهداف نسبتا مشروع تان،  کمک کنند. می روم به تشکل هایی که الان وجود دارند سر می زنم.

اول به  « کانون صنفی معلمان » مراجعه می کنم که گفته می شود کاری به سیاست ندارند و  فقط به فکر منافع صنفی است. چند وقتی با آنها کار می کنم. می بینم از این مجموعه چهار، پنج نفر زندان افتاده اند .

سایر افرادش زیر فشار مجموعه حراست هستند . داشتن پست مدیریت گویا برایشان به سان فحش و ناسزا است . چانه زنی با مسئولان را افتادن به دام کارهای سیاسی تلقی می کنند و جالب این که تندترین سخنان که کاملا رنگ و بوی سیاسی دارد بر زبان مسولینش جاری شده است.

دیگر مسولین کانون، نه تنها در برابر این شعارهای تند و ساختار شکن موضع نمی گیرند، چه بسا سکوت هم می کنند.

با خود می گویم مگر قرار نبود فقط کار صنفی بکنند ؟

 مگر آن ها مجوز ندارند؟

چرا به من تازه عضو نمی گویند که تجمع خیابانی مطابق با قانون وزارت کشور، خلاف قانون است و فقط برای تحریک من برای حضور در تجمعات به اصل 27 قانون اساسی استناد می کنند؟

 خوب عقل معاش به من می گوید، با این مجموعه کار کردن، هیچ سود و منفعتی برایت ندارد.

لاجرم از همکاری با آن دست می کشم. البته دیگر دوستان احتمالا برای  موجه کردن کارهایشان، اگر مذهبی باشند، امام حسین را مثال می آورند و برای تحریک من و امثال من خودشان را جای امام حسین می نشانند و دولت و حاکمیت را، شمر ملعون و تکلیف امثال من که در این وسط ساکت می مانیم دیگر از نظر ایشان معلوم است.

اگر هم مذهبی نباشند، سعی می کنند وجه دیگری برای تحریک من جور کنند. با خود می اندیشم من فقط قرار بود برای دفاع از حقوقم با این مجموعه همکاری کنم؛ چرا باید به زندان بیفتم، جرا باید از بسیاری از مواهب محروم شوم؟

لذا مانند منی ، اگر اخلاق باشد از این مجموعه جدا می شود، و اگر غیر اخلاقی، سعی در تحریک افراد دیگر دارد تا با تحریک آنان و هزینه دادن آنان، شاید به نانی برسند و متاسفانه بسیاری از ما این گونه عمل می کنیم !

 تحریک دیگران برای رسیدن به نان و نوایی و شاید برای رسیدن به هدف های غیر مشروع مان ...

می روم سراغ  « مجمع فرهنگیان ایران اسلامی » .

به من گفتند این مجموعه قدرت تشکیلاتی قوی ای دارد. می روم سر می زنم تا اطلاعاتی از آنها پیدا کنم.

مهمترین فرد این مجموعه البته جناب فرج کمیجانی است.می روم اساس نامه را مطالعه می کنم، خوب اساس نامه نسبتا خوبی است اما همچنان سوال می تواند باشد که در صورتی که بین کارهای صنفی و سیاسی تزاحم پیش آمد، این مجموعه جانب کدام طرف را می گیرد. بیشتر تحقیق می کنم تا ببینم این مجموعه چقدر درباره برنامه آموزش و پرورش نظر دارد؟

بیشتر می خوانم ...

 حداقل در مواضع دبیر کل محترم شان می بینم که بیشتر مسئله ایشان سیاست است.خوب من رضا نهضت ترسو با خود می  گویم سیاست که پدر و مادر ندارد، شاید بتوانم به مدد این مجموعه پستی در وزارت خانه بگیرم ؛  اما در که همیشه به یک پاشنه نمی چرخد ؛ اگر دور برگردد من بیچاره ام.

لذا عطای پست را می زنم و بی خیال می شوم.مهم تر این که اصلا برنامه مشخصی در این محموعه نسبتا بزرگ نمی بینم؛ هر چه هست تایید دولت است، هر چه دولت منتسب به اصلاحات و  اعتدال می کنند ، گل و بلبل است، لذا از خیر مجمع فرهنگیان نیز می گذرم.

من رضا نهضت، سازمان معلمانی ها را نسبتا می شناسم . حداقل از سال 80 جناب هاشمی، مرد، نقی یی، داوری و پورسلیمان را می شناختم . چند باری هم به من لطف داشتند و به ملاقاتم آمده اند.خوب بهتر است به این مجموعه ملحق شوم ، به خصوص که به دولت هم نزدیک اند.

می روم ببینم می توانم مطالبی از آنها پیدا کنم ؟

خوب سایتی که ندارند. دبیر کل محترم و عزیز هم که متاسفانه در زندانند. مواضع آن ها را از کجا بدانم؟

بیشتر می خوانم.می بینم این مجموعه عزیز حتی نمی تواند از دو عضو اصلی سازمان خودش دفاع کند، پس چطور می تواند به من تازه وارد که می خواهم یک عضو ساده باشم کمک کند ؟

محمد داوری بیش از یک سال است که سر کلاس نمی رود و رایزنی ها هم گویا تا کنون بی فایده بوده و پورسلیمان هم که با کسر از حقوق مواجه شده است.

به قول معروف کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی !

 وقتی دوستان عزیز سازمان نمی توانند برای دو عضو موثر و مفید خود کار در خوری انجام دهند، چطور می توانند مشکلات معلمان را بیان کنند ؟

البته مشکل مجمع نیز در دوستان سازمان وجود دارد و  این که گویا هر کاری که این وزیر می کند خوب است و باید از آن دفاع کرد.

خوب است هم دوستان مجمع و سازمان بفزمایند چه برنامه و نظری در باره سیاست های 5 گانه فانی داشته اند؟

به همین دلیل بی خیال سازمان می شوم...

خوب  « انجمن اسلامی معلمان » هنوز مانده است .

این ها نزدیک به دولت اند ،که اصلا تندتر از دولت اند، چون منتسب به جناح چپ سابق و اصلاح طلبان امروزند.

بیانیه اشان را در سال گذشته در مجمع عمومی شان می خوانم.می بینم بعد از کلی صغری و کبری کردن و سخن گفتن از سه ثلاثه محصوره و درخواست آزادی ایشان، که البته در خواست به جا و خوبی است، در آخر بیانیه شان از آموزش و پرورش همم سخنی گفته اند .

 گویی برای خالی نبودن عریضه !

عکس های مجمع را می بینم.همه از بزرگان چپی سابق و اصلاحاتی های جدیدند، دکتر حبیبی ( استاد خودم ) ، علی محمد حضرتی، رهامی و...خوب باشد اشکال ندارد، ولی خوب برنامه های آموزش و پرورش در این جا کجا قرار دارد؟

صنف من کجاست؟

حقوق من چه می شود ؟

لذا قید انجمن اسلامی را هم می زنم. اگر چه ممکن  است که با پیوستن به این مجموعه در این دولت به پست و مقامی هم برسم، اما دغدغه های خودم چه می شود؟

کجا نفیا و اثباتا درباره برنامه های فانی و مجموعه ایشان سخن گفته اند؟ حوصله سیاست را هم ندارم، لذا بی خیال این مجموعه می شوم.

خوب دیگر کدام تشکل مانده است ؟

 می روم سراغ  « کانون تربیت اسلامی  » یعنی محمود فرشیدی . قوی ترین و منسجم ترین تشکلی که در کشور می شناسم.

ارتباط خوب با نهادهای قدرت، پشتوانه مالی قوی، حمایت روحانیان و بازار از عوامل قوت این تشکل است. در مورد برنامه های آموزش و پرورش هم نفیا و اثباتا فراون نظر می دهند، اما چه می توان کرد که کلا با برنامه های آنها مشکل دارم و مورد پسندم نیست، لذا به این مجموعه هم نمی روم.

خوب چه کنم ؟

 یا بی اخلاقی می کنم  ، مدام غر می زنم ، ناله می کنم و تحریک سایر معلمان می کنم  تا بتوان بدون هزینه شاید اندکی حقوقم زیاد شود و یا سعی می کنم مثل جناب پورسلیمان در سخن معلم  کاری که به نظرم درست است را انجام دهم، یا نه کلا بی خیال می شوم و مثل بسیاری از معلمان، که دارند زندگی می کنند زندگی خواهم کرد...


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور