فعالیت های پرورشی یکی از دو رکن اصلی آموزش و پرورش می باشد .در سال های اخیر کمتر به این مهم بها داده شده است (هر چند وضعیت آموزش نیز اوضاع به سامانی ندارد). بودجه ای که به این فعالیت ها اختصاص می یابد نزدیک به صفر است !
عدم توجه به این امر تبعات منفی زیادی داشته و دارد . متاسفانه هر از چندگاهی در اخبار شنیده می شود که دانش آموزی خودکشی کرده و یا در درگیری با دیگر دانش آموزان مضروب یا فوت شده و یا درگیری بین معلمان و دانش آموزان به وجود آمده است. فضای مدارس خیلی خشک و بی روح و یکنواخت می باشد . بسیاری دانش آموزان با بی میلی و بعضا به اجبار والدین به مدرسه می روند . مدارس برای دانش آموزان جذابیتی ندارد.
برخی از خانواده ها با توجه به بضاعت مالی و داشتن علم و آگاهی لازم ، برای اوقات فراغت فرزندان خود برنامه ریزی می کنند ولی متاسفانه اکثر خانواده ها به دلایل مختلف ازبرنامه ریزی مناسب برای پرکردن اوقات بیکاری و فراغت فرزندان خود عاجزند. بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی ، ساعات عصر و روزهای پنج شنبه و جمعه در خیابان ها پرسه می زنند و پاتوق خیلی از آن ها قهوه خانه ها ی سنتی شده است .
در سنین کودکی و نوجوانی اگر اهتمام لازم در امر تربیت و پرورش شخصیتی بچه ها صورت نگیرد ، ناهنجاری های رفتاری و اخلاقی به وجود می آید که جبران ناپذیر خواهد بود. .
لازم است آموزش و پرورش که متولی نظام تعلیم و تربیت کودکان کشور است ; انجام این فعالیت های پرورشی را هرچه بیشتر در مدارس جدی بگیرد.
در دهه ی اول انقلاب فعالیت های پرورشی در مدارس خصوصا دهه ی فجر ( تشکیل گروه های تئاتر ،سرود ، روزنامه دیواری و...) جدی گرفته می شد . البته این فعالیت ها بیشتر منحصر به برنامه های مذهبی و انقلابی بود و کمتر به دیگر ابعاد این نوع فعالیت ها توجه می شد. رفته رفته این فعالیت ها کمتر نیز شد.
در سال های اخیر اصولا به غیر از مراسم صبحگاه که خیلی خلاصه هم برگزار می شود و یا مداحی در ایام مذهبی و نماز جماعت و نهایتا برگزاری مسابقات ورزشی در مدارس چیز دیگری به نام فعالیت پرورشی دیده نمی شود .
جوامع انسانی در حال حرکت به سمت مدرنیته هستند . هیچ کشوری نمی تواند در این فرآیند استثنا باشد. اگر آموزش و پرورش بخواهد همچنان به مقوله ی پرورشی با دیدگاه سنتی نگاه کند موفقیتی حاصل نمی شود .
اگر بخواهیم دانش آموزان از شرکت در برنامه های پرورشی استقبال کنند و برنامه های پرورشی در آن ها اثر کرده و تحول شخصیتی ایجاد کند و به شهروند مسئول شدن آن ها در آینده کمک کند ، بایستی :
اولا بودجه ی لازم به این فعالیت ها اختصاص یابد .
ثانیا به کار گیری مربیان پرورشی زبده بسیار ضروری است.
ثالثا برنامه های پرورشی باید به روز و مدرن بوده و با برنامه ریزی دقیق و جدیت اجرا شوند.
از جمله فعالیت های پرورشی قابل اجرا در مدارس می توان به نمونه های زیر اشاره کرد :
1- تشکیل گروه های تئاتر ، سرود و موسیقی که در ساعات عصر و پنج شنبه در مدارس تمرین کنند و در مناسبت های مذهبی و یا ملی و جهانی برنامه ی خود را در حضور دیگر دانش آموزان و والدین اجرا کنند .
2- تشکیل گروه هایی که فعالیت های نویسندگی مثل روزنامه دیواری ،داستان نویسی ،شعر ،مقاله .طنز و... را انجام دهند .
3- انجام فعالیت های ورزشی با حضور دبیران ورزش در مدارس در روزهای پنج شنبه یا در بعد از ظهرها
4- برنامه های اردویی در طبیعت در روزهای پنج شنبه و جمعه می تواند درس های بسیاری برای دانش آموزان داشته باشد. (مواجهه ی صحیح با طبیعت ، همکاری و تعاون ،استقلال ....)
5- بازدیدهای علمی و فنی به خصوص برای هنرستانی ها در طول هفته
6- برگزاری کلاس های هنری مثل نقاشی و خطاطی و مجسمه سازی در بعداز ظهر ها و روزهای پنج شنبه
7- اختصاص یک ساعت در هرروز به اجرای برنامه های پرورشی در مدارس باعث تنوع و روحیه بخشی به دانش آموزان و معلمان می شود .
8- دعوت از گروه های هنری دیگر مدارس و یا خارج از مدرسه
9- دعوت از صاحب نظران خوش فکر عرصه ی علوم تربیتی به دبیرستان ها و سخنرانی و پرسش و پاسخ در بین دانش آموزان .
حضور دانش آموزان در برنامه های پرورشی ضمن اینکه آن ها را به طور سالم سرگرم می کند باعث می شود استعدادهای هنری و اجتماعی آن ها شکوفا و شناسایی شود.
امیدواریم در سال های بعد مسئولان نظام و آموزش و پرورش با اتخاذ سیاست صحیح و اختصاص بودجه ی کافی برای فعالیت های پرورشی ، زمینه ی پرورش و شکوفایی استعدادهای فرزندان این مرز بوم را فراهم آورند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

صبح روز سه شنبه 13 بهمن ماه 94 و هنگامی که دانش آموزان مدرسه راهنمایی جنت آباد جنگل از توابع شهرستان رشتخوار مشغول اجرای مراسم صبحگاهی بودند یکی از بخاری های کلاس درس به علت نشت نفت به بیرون دچار حریق شد و متاسفانه این آتش تمام کلاس ها را در بر گرفت و به کل در آتش سوخت.
از سال اولی که این کانکس به عنوان مدرسه برای دانش آموزان جنت آباد گذاشته شد خطر در کمین آنها نشسته بود.کانکسی که زمستان ها سرد و تابستان هم هر کسی را یارای تحمل گرمای طاقت فرسای آن نبود.
اینکه چطور آموزش و پرورش منطقه اجازه تحصیل دانش آموزان را در کانکسی که مسئولین شرکت گاز آن را برای لوله کشی به علت استاندارد نبودن تایید نکردند داده بود خود جای سوال است !
چرا باید روستایی به این بزرگی به جای بهره بردن از یک بنای استاندارد آموزشی از یک کانکس برای تحصیل دانش آموزان استفاده کند و چرا وقتی نعمت گاز در روستا سال هاست که موجود است هنوز در این به اصطلاح مدرسه از نفت و بخاری نفتی که سالهاست منسوخ شده استفاده بشود؟
چراهای زیادی در این حادثه نهفته است و امیدواریم که مسئولین فکری اساسی در این زمینه بکنند و مجددا با سهل انگاری نسبت به ترمیم همین کانکس بر نیایند.
مگر حتما باید اتفاقی ناگوار بیفتد که ما به خودمان بیاییم؟
چرا علاجه واقعه را قبل از واقعه نمی کنیم ؟
جان چند دانش آموز بی گناه دیگر باید به خطر بیفتد تا مسئولین فکری به حال این گونه مدارس غیر استاندارد بکنند ؟
اگر دانش آموزان هنگام حریق در کلاس ها می بودند و خدای نکرده گرفتار حریق می شدند چه کسی پاسخگو بود؟
اشک مادری که بعد از حادثه در مدرسه حاضر شده بود دل همه را به درد می آورد. ( کانال خبری جنت آباد )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به آثار کلان اقتصادی بودجه ۹۵ گفت: رشد اقتصادی ۵ درصدی، رشد سرمایه گذاری ۴.۷ درصدی، رشد نقدینگی ۲۰ درصدی و نرخ تورم ۱۱.۳ درصدی از آثار کلان اقتصادی بودجه ۹۵ است.
نماینده مردم رشت درمجلس شورای اسلامی در ادامه به تأمین اعتبار برای افزایش ضریب حقوق شاغلان، بازنشستگان و مستمری بگیران دولت که باعث کاهش شکاف طبقاتی میان این قشر می شود، اشاره و عنوان کرد: این اعتبار متناسب با نرخ تورم به میزان ۱۲ درصد برای حقوق های بیش از ۱.۵ میلیون تومان و افزایش متوسط ۲۰ درصد حقوق های کمتر از ۱.۵ میلیون تومان است همچنین دولت تصمیم دارد تا پایان برنامه ششم حقوق این بخش از بازنشستگان را تا دو برابر افزایش دهد.
برای اجرای طرح رتبه بندی معلمان و افزایش حقوق و مزایای مورد نیاز آن اعتباری بالغ بر ۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده همچنین به منظور فعال شدن واحدهای بهداشت و درمانی افتتاح شده، مجوز استخدام ۱۷ هزار و ۱۷۹ نفر به وزارت بهداشت داده شده است.
وی افزود: همچنین برای پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگانی که به علت کمبود اعتبار دستگاه اجرایی ذیربط در سنوات قبل انجام نشده، اعتباری بالغ بر ۴.۵ میلیارد تومان پیش بینی شده است.
جعفرزاده ایمن آبادی ادامه داد: دولت تلاش داشته در لایحه بودجه ۹۵ نابرابری حقوق دستگاه هایی که از مزایایی بند ۱۰ ماده ۶۸ استفاده می کردند با سایر دستگاه ها با تأمین اعتبارات مورد نیاز برای افزایش مزایای سایر دستگاه ها، رفع شود.
وی در همچنین به بیان سایر مجوزهای استخدامی که دولت در سال ۹۵ خواهد داد اشاره کرد و یادآور شد: مجوز استخدامی ۱۲ هزار نفر در آموزش و پرورش، ۲ هزار نفر در دادگستری، هزار و ۲۰۰ نفر در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و ۱۵۰ نفر در سایر دستگاه های قوه قضاییه همراه با محدود شدن نظام اداری نیز از دیگر مجوزهای استخدامی است که دولت به دستگاه های یادشده خواهد داد.
جعفرزاده ایمن آبادی در ادامه با بیان اینکه دولت تلاش دارد کسری اعتبار پرداخت حقوق و مزایای مستمر کارکنان دستگاه های اجرایی استانی و کمک به پرداخت اضافه کار و رفاهی آنها را با بار مالی هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان تأمین کند، بیان کرد:همچنین دولت قصد دارد برای تأمین زیرساخت مسکن مهر ،یارانه بپردازد که به این مورد ۲۵۰ میلیارد تومان اختصاص می دهد.
این نماینده مردم در مجلس همچنین به سیاست های تشویقی دولت در لایحه بودجه ۹۵ اشاره کرد و ادامه داد: قرار است دولت اعتباری بالغ بر بار مالی ۲۰۰ میلیارد تومانی و ۸۰۰ میلیارد تومان از محل اعتبارات هدف مندی یارانه ها برای تشویق صادرات غیرنفتی در قالب جایزه صادراتی اختصاص دهد.
نماینده مردم رشت در مجلس در ادامه به اولویت بندی دولت در توزیع اعتبارات اشاره و اظهار کرد: در بخش اعتبارات هزینه ای و فصل حمایتی ۲۷.۱ درصد است که شامل اعتبارات مربوط به صندوق های بازنشستگی، مستمری های کمیته امداد امام (ره) و بنیاد شهید و امور ایثارگران می شود.
خانه ملت
گروه اخبار /
نمایندگان مردم در خانه ملت، جهت تأمین نظر شورای نگهبان با طرح دو فوریتی ممنوعیت بهکارگیری بازنشستگان موافقت کردند.
مهرداد بائوج لاهوتی در مخالفت با اصلاحات صورت گرفته در این طرح گفت: در این طرح شرایطی عنوان شده که برخی از بازنشستگان می توانند براساس تخصص دوباره به کار گرفته شوند این در حالی است که در ابتدا قرار نبود که بازنشستگان استخدام شوند چرا که ما اکنون حدود ۳.۵ میلیون بیکار در جامعه داریم که باید برای تعیین تکلیف آنها برنامهریزی صورت گیرد.
در ادامه نادر قاضی پور نیز در موافقت با اصلاحات صورت گرفته افزود: موضوع مهم در این طرح بحث اشتغال است که امروزه هزاران تحصیل کرده با آن مواجه هستند این در حالی است که گاهی مشاهده می شد که برخی از افراد بازنشسته به بهانه مشاوره دادن دوباره به کار گرفته می شدند و حقوقی معادل ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان دریافت می کردند لذا به نظر می رسد این طرح بتواند مانع از به کارگیری این افراد شود.
در طرح دو فوریتی مذکور که جهت تأمین نظر شورای نگهبان اصلاح شد آمده است:
از تاریخ ابلاغ این قانون، به کارگیری افرادی که در اجرای قوانین و مقررات مربوطه بازنشسته یا بازخرید شده یا بشوند، در دستگاههای اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 8 / 7 / 1386 و کلیه دستگاههایی که به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کل کشور استفاده می کنند، ممنوع می باشد.
در تبصره ۱ این طرح مقامات مذکور در ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری و همترازان آنها و ایثارگران، فرزندان شهدا و جانبازان ۷۰ درصد و بالاتر، نیروهای مسلح، وزارت اطلاعات و دارندگان اجازات خاصه ناشی از اصل ۱۱۰ قانون اساسی از شمول این قانون مستثنی می باشند.
در تبصره ۲ این طرح آمده است: دستگاه های موضوع این قانون در صورت لزوم می توانند از خدمات بازنشستگان متخصص با مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر به صورت پاره وقت و ساعتی استفاده کنند. حداکثر ساعات مجاز برای استفاده از بازنشستگان، یک سوم ساعات اداری کارمندان رسمی است و حقالزحمه این افراد متناسب با ساعات کاری آنها حداکثر معادل یک سوم کارمندان رسمی همان شغل تعیین و پرداخت می شود.
در تبصره ۳ دستگاههای مشمول مکلفند ظرف مدت ۶۰ روز از تاریخ ابلاغ این قانون آن دسته از افرادی که بر خلاف مفاد این قانون به کار گرفته شده اند را از خدمت منتزع و با آنان تسویه حساب کنند. افراد مذکور نیز باید ظرف مهلت قانونی مقرر سمت و پست خود را ترک نمایند. پرداخت هرگونه وجهی پس از این مهلت از هر محل و تحت هر عنوان در حکم تصرف غیرقانونی در اموال دولتی است.
تبصره ۴ این طرح تاکید دارد که کارکنان و اعضای هیأت مدیره مناطق آزاد تجاری – صنعتی نیز مشمول این قانون می باشند.
در تبصره ۵ نیز آمده است: از تاریخ ابلاغ این قانون، ماده ۴۱ قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 15 / 8 / 1384 و ماده ۹۱ قانون استخدام کشوری مصوب 31 / 3 / 1386 و بند ب ماده ۶۵ قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب 15 / 10 / 1389 نسخ می شود.
خانه ملت
گروه اخبار / علی اصغر فانی روزدوشنبه در جلسه پرسش و پاسخ با فرهنگیان ناحیه دو آموزش و پرورش شهرری در حاشیه آیین نواختن زنگ انقلاب در مدرسه ائمه اطهار(ع) افزود: امور استخدامی آموزش و پرورش در اختیار این وزارتخانه نیست بلکه تابع مقررات و مجوز سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور است.
این روزها هر کجا را نگاه می کنی اعم از رسانه ها ، جراید و مطبوعات و سایت های خبری، بحثی از پسا برجام و رفع تحریم و.. دیده می شود و هر کس درحوزه کاری و فعالیتی خود چشم اندازهای پس از برجام شغل خود را ترسیم و انتظارات شان را بیان کرده اند و چالش ها و امیدها و فرصت های این برجام را به بوته نقد کشیده اند .
بی شک گذر از مشکلات فراوان اقتصادی و سیاسی و... در زمان تحریم زمان بر خواهد بود و مردانی صبور می خواهد تا با برنامه ریزی و مدیریت صحیح بتوانند جامعه را به ایده آل مردم برسانند .
اما باید به رئیس جمهور محترم یاد آوری کرد که کلیدی که نتواند قفل مشکلات اقتصادی و بیکاری را باز کند بی شک زنگ زده است .
رئیس جمهور محترم خود به خوبی می داند انتظاراتی که جامعه از ایشان دارد انتظاراتی دو سه ساله نیست بلکه شاید بیش از یک دهه است که گلوی مردم را فشرده و کسی هم جواب گو نیست ؛ مثلا" :
1- افزایش هزینه های آب و برق و گاز و.. در این چند سال اخیر چنان بالا بوده که قشر پایین جامعه را دچار مشکلاتی کرده و در این میان آنانی که حلال و حرام هم نمی دانند بلایی بر سر کنتورها ی آب و برق و گاز آورده اند که حداقل هزینه زندگی بالا نرود ولی دولت هم همچنان بر گران شدن آنها تاکید می کند و ولی نعمتان جامعه همچنان با جیب هایی خالی شرمنده اهل و عیالند .
2- قرار بود با توجه به تورم سالانه و افزایش قیمت حامل های انرژی مبلغ یارانه ها هم تغییر یابد که برای مردم جز سرابی بیش نبوده که حذف آن هم خط فقر را بیشتر و مستضعفان را بیشتر مستضعف خواهد کرد و تمسخر رایانه بگیران توسط سخنگوی دولت جای تبریک به دولت امید و تدبیر دارد و باید گفت که آقای نوبخت اگر نگاهی به فیش حقوقی و مزایای جنبی و پاداش و... خود بیاندازد در مقابل مستضعفان و کارگران روزمزد شرمنده خواهد شد.
3- نمی دانم این چه قانونی است که با افزایش قیمت دلار و یا تحریم جدید ، قیمت وسایل و ملزومات « خودرو ، مواد غذایی و... » درآن واحد افزایش می یابد ولی بعد از رفع تحریم و افت قیمت دلار بازهم افزایش قیمت اتفاق می افتاد که این هم از نوادر تاریخ است که در ایران اتفاق می افتد .
ما نمی خواهیم دراین نوشته وارد مباحث دیگری شویم که مجال بسیاری می خواهد بلکه هدف وارد شدن به بحث اصلی و آموزش وپرورش پس از برجام بود که شاید فرجی شود و معلم نیز در این میان دیده شود چرا که همه هیئت دولت و تیم مذاکره کننده هسته ای پرورش یافته ی این گمنامان هستند و ثمره ی یک عمر تلاش معلم، شده گروهی فرهیخته و سیاست مدار که با تکیه بر علم و دانش خود در جهت پیشرفت و تعالی ایران اسلامی تلاش می کنند .
اما پس از برجام :
در دولت قبلی با توجه به افزایش ثانیه ای تورم و قیمت ها این معلم بود که عملا" از مدار زندگی طبیعی خارج شد و صدقه ای سالیانه در آغاز هر سال جدید « 10 الی 12 » درصد به حقوقش افزوده شد در حالی که تورم عملا " بالای 40 درصد در زندگی اش نقش داشت و باز هم همان تبعیض بین کارمندان و حقوق بگیران باز هم یقه معلم را گرفت و ما نیز چشم به راه بودیم و دست بر دعا که شاید وزیری قوی یا رئیس جمهوری علاقه مند به علم و دانش بتواند معلم را همان گونه که هست بشناسد و جایگاهش را در جامعه ترقی بخشد که باز هم تیرمان به سنگ خورد و این بار هم تحریم و رکود و درآمد پایین دولت شد سنگ صبوری ما که نمی توان انتظاری داشت و شرایط سخت است و باید به کمک دولت شتافت .
با یاری خدا تحریم ها برداشته شد و برجام اجرایی شد و شد دوران پسابرجام که دراین میان هر وزیری یا مسئولی زیرک تر است خواهد توانست به خوبی از امکانات و درآمدهای دولت به نفع زیر مجموعه خود استفاده نماید و شاید بازهم معلم خواهد ماند و کلاهی که همیشه پس معرکه است .
ریاست محترم جمهوری اسلامی و وزیر محترم آموزش وپرورش ، معلم و آموزش وپرورش نیز سهمی از پسا برجام دارند که امیدواریم نکات زیر نیز مورد توجه شما قرارگیرد :
1- حقوق پایین بازنشستگان که ولی نعمتان همه تحصیل کرده ها و وزیران محترم و همه خادمان مردم هستند باعث رنج و تالم خاطر این عزیران گردیده است . امروز دیگر یک میلیون تومان جوابگوی زندگی نیست و امیدواریم با سعه صدر به این موضوع بنگرید و پیگیر حقوق این قشر باشید.
2- قانون مدیریت خدمات کشوری مصوبه مجلس شورای اسلامی در مورد همه کارکنان و معلمان اجراشود و درآمد دولت تنها جهت رفاه عده ای کارمند دولت نشود .
3- مدیران مدارس در این چند سال اخیر گدایانی تحصیل کرده و باکلاسی هستند که آبرویشان برای اداره مدرسه گذاشته اند و به بهانه های مختلف از مردم پول می گیرند تا امورات مدرسه بچرخد و گاز و برق و تلفن و کاغذ و.... تامین کنند .با توجه به رایگان بودن آموزش و پرورش در قانون اساسی این کشور ، سرانه مدارس فراموش نشود و اعتبار و حرمت معلم و مدرسه بیش از این خدشه دار نشود .
4- توجه به امور آموزشی و پرورشی مدارس و هزینه کرد در این زمینه ها خواهد توانست نسلی پرشور و باانگیزه وارد جامعه کند که هرکدام در اداره و پیشرفت جامعه نقش آفرینی خواهند کرد.
5- بدهی دولت به صندوق ذخیره پرداخت شود ، دیون ها و مطالبات و معوقات و پاداش هایی «حق مسلم معلم » که رفته رفته بوی کپک زدگی می دهند پرداخت شود .
امیدواریم معلم هم از پسا برجام اندوخته ای داشته باشد و اگر چنین نشد بدانید مقصر ما معلمان هستیم چرا که نتوانستیم دانش آموزی تربیت کنیم که بداند معلم ستون دانش جامعه و ابزار پیشرفت علم و جامعه است و زمانی که صاحب مقام و منصبی شد معلم را فراموش نکند و بداند که ائمه نیز خود را بنده معلم و عالم می دانستند نه خدای عالمان .
امیدواریم که وزیرمان نیز تلنگری به خود بزند و حقوق بر باد رفته معلم را فریاد بزند که نماینده ای خانواده ای پرجمعیت و پردرد است که اگر قصور کند فردای قیامت باید جوابگوی فرزندان مان باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
همواره دانستن حق و حقوق کارمندان بانک ها و موسسات مالی و اعتباری ذهن بسیاری از شهروندان را درگیر خود می کند. تصور بر این است که کارمندان بانک ها و موسسات مالی و اعتباری حق و حقوق بسیاری دارند و وام ها و تسهیلات دریافتی با نرخ های پایین نیز بر این حق و حقوق اضافه می شود.
البته نمی توان منکر این قضیه شد که معمولا کارمندان بانک ها و موسسات مالی و اعتباری وضعیت مطلوبی در بین کارمندان دارند. اما جالب است بدانید فارغ از تصورات ذهنی شهروندان برای حقوق و مزایای کارمندان بانک ها و موسسات اعتباری، در بین کارمندان فصل زمستان فصلی رویایی از لحاظ حقوق است.
در سه ماه پایانی سال پرداختی به کارمندان در همه سازمان ها و نهاد ها به جهت پرداخت عیدی و پاداش پایان سال افزایش قابل ملاحظه ای پیدا می کند.
در بین کارمندان بانک نیز به دلیل پرداخت دو مرتبه کارانه در ماه های دی و اسفند این مساله بیش از پیش مشاهده می شود.
معمولا در بانک ها و موسسات مالی و اعتباری در پایان هر سه ماه با توجه به رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده کارانه به کارمندان پرداخت می شود که معمولا معادل ۲۰ روز تا یک ماه حقوق پایه است. (البته بانک ها و موسساتی نیز هستند که بیش از یک ماه حقوق بابت کارانه پرداخت می کنند)
ماه های تیر، مهر، آذر و اسفند موعد پرداخت کارانه در بین بانک ها و موسسات اعتباری است. به این پرداختی ها عیدی و پاداش و همچنین پرداخت فوق العاده بابت سال روز جشن های پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر را نیز باید اضافه کنیم.
همچنان در انتهای روز ۲۸ اسفند ماه که عملیات بستن پایان سال انجام می شود معمولا در برخی بانک ها و موسسات مالی و اعتباری پاداشی در همان روز به سبب بستن حساب ها به کارمندان پرداخت می شود.
اخبار بانک
اگر به مشورت در کارها عملا باور داشته باشیم، تشکل ها همان معنی را دربر خواهند داشت، اگر به گوناگونی جهان هستی معتقد بوده و آن را پذیرا باشیم ، بی شک برای آگاهی از سلیقه ها و نقطه نظرهای دیگران بایستی در گسترش تشکل ها همت بگماریم. از نظرگاه عقل نیز جایگاه تشکل ها واضح و آشکار است.
ضرورت قابل انکار مقبولیت مدیریت هر جامعه، ناشی از حضور مردم و مشارکت جدی آنها در تمام شئون است. یکی از ویژگی های جوامع پیشرفته و در حال پیشرفت، بهره مند بودن از نظرات کارشناسانه و دیدگاه های صاحب نظران و متخصصان است که به طور طبیعی نمی توانند همه در ارکان دولت راه یابند ولی در عین حال در ابعاد جامعه حضور دارند. راه کار بهره مندی از این نقطه نظرها، بستر سازی مدیریت جامعه در جهت هدایت و ترغیب این قشر در تشکل های مردمی است.
در جوامع دست اندر کار تحول، اولین دعوت عام رهبران و مدیران این است که همه با هم در صحنه سازندگی و عمران و آبادانی و رونق جامعه دست به دست یکدیگر بسپارند. مع الاسف پس از زمانی کوتاه ، این مهم به دست فراموشی و یا بی اعتنائی سپرده شده و گروهی اندک عهده دار تمام ابعاد جامعه و گروه کثیر دیگری به فراموشی سپرده می شوند و از همین منظر کاستی ها به تدریج بروز می کنند و بدبینی ها نیز آغاز می گردند. رغبت ها به بی تفاوتی ها و حتی نارضائی ها بدل می شوند و جامعه به دو قطب کاملا متمایز تبدیل می گردد. قطبی آمر و قطبی که اکثریت دارند مامور.
نگاه به تمدن تاریخ بشر، راه گشای صادقی جهت پیشرفت جوامع امروز است. درابتدای شکل پذیری جوامع بشری ، انسان های بدوی که به صورت پراکنده در جوامع گذشته می زیستند، به تدریج راه تمدن را با تشکیل جوامع کوچک خانوادگی و پس از آن قبیله ای و سپس شهری آغاز نمودند و این حرکت ها تا تشکیل اتحادیه های بین المللی امروز ادامه یافت و جهان کنونی را رقم زد.
درجهان امروز نیز شاهد حرکت های همه جانبه در جهت فراهم آوری روابط جدید بین ملت ها هستیم. در نگاهی دیگر انسان را موجودی اجتماعی می بینیم و مع الاسف گاهی مشاهده می کنیم که علیرغم روشنی علت موفقیت جوامع در پیشبرد اهداف و مقاصد خود، نهاد " تشکل ها " مورد بی مهری و عدم اعتماد واقع می گردد. در جوامع عقب نگه داشته شده این محدودیت ها دو چندان گشته تا جایی که حتی رغبت حضور در این نهادها فروکش می کند . در حالی که اگر نوآوری در جامعه مطرح باید گردد ضرورت ایجاد تشکل ها بیشتر احساس می شود.
بزرگان می گویند کسی که یک زبان می داند، دو نفر است. به همین منوال کسی که سه، چهار، پنج، شش و یا هفت زبان می داند و می تواند با هفت زبان وارد گفت وگو شود و دانش و تجربه همه آنها را بفهمد، هفت نفر است. به همین قیاس هر قدر مشارکت آحاد یک جامعه بیشتر باشد ، توفیقات مدیریت هم بیشتر خواهد بود. در جوامع عقب مانده به رای العین شاهد تشویش ها و دلهره ها از تشکل های مردمی هستیم. در جوامع امروز کم نیستند جوامعی که شاهد این مدعایند ولی در جوامع مدعی پیشرفت به عکس می بینیم که مردم با سازماندهی تشکل های مردمی، بازوان توانای دولت مردان را فراهم می کنند.
در این جا نقش حکومت ظاهر می شود. حکومت وظیفه دارد که با بی نظری بر جریانات نظارت داشته باشد ؛ اگر شاهد انحرافاتی بود که به اساس بی توجه بودند، به عنوان عامل بازدارنده در صحنه حاضر شده نسبت به تصحیح مسیر و اصلاح این قبیل حرکت ها اقدام به عمل آورد. در این راستا اساس کار بایستی اصل تبرئه باشد مگر خلاف آن ثابت شود.
فضای ارعاب بایستی برچیده شود که به نفع خود ایجاد کنندگان نیز نخواهد بود. شفافیت، صراحت و صداقت بایستی مورد مرحمت همه اقشار واقع گردد. مرزها مشخص و آشکار باشد تا تکلیف جامعه روشن و سره از ناسره قابل تشخیص باشند. وقتی در جامعه ای جو ارعاب حاکم گردد ، کمتر کسی وارد صحنه اظهار نظر و مشارکت می شود. بر این اساس مشورت هایی که می توانند کارساز باشند، متوقف می گردند، دل سوزی ها به خاموشی می گراید و مدیریت جامعه تنها و بدون پشتوانه می شود ؛ در نتیجه امور به یک بعدی معطوف می شود و نارسائی ها و نارضائی ها بروز می کنند. نقدهای زیرکانه فراگیر می شود و در ادامه ، نتیجه آن می شود که برنامه ها غالبا با ناکامی مواجه می گردند و زیان آن معطوف کل جامعه می شود.
در مدیریت های مردمی و موفق ، نقش مشاوران پر رنگ می گردد و در جوامع موفق تر ، نهادهای مردمی به نام تشکل ها شکل می گیرند و بالنده می شوند . جامعه قدرت مند ، جامعه ای است که بیشتر به توان فکری آحاد خود متکی است و از آن ها بهره می گیرد . در چنین جامعه ای که به دیدگاه های تشکل ها متکی است ، نفوذ عناصر مفسده جو و فرسایش گر کم می شود و حتی هر قدر قدرت مدیریت تشکل ها بیشتر باشد ، این قبیل اثر گذاری ها به صفر متمایل تر می شود تا جایی که دغدغه های متداول جوامع عقب مانده ، منتفی می شود ؛ در این صورت قدرت ملی سازنده بروز می کند که سبب بالندگی جامعه می شود .
با نگاهی به تاریخ ملت ها ، این واقعیت ها بیشتر آشکار می گردند . آن جا تکیه گاه فرمانروایان تاریخ ، مردم بودند ، توفیقات نیز روزافزون بود و آن جا که مشارکت ها رنگ می باخت ، افول شروع می شد . وقتی در ازای تاریخ شاهد تفرعن و تبختر فرمانروایی می شویم از همان جا حرکت به سوی سقوط و سیه روزی نیز دیده می شود . ضحاک در طول تاریخ به همین صورت بروز می کند که فرمانروا ، بی اعتنا به تاثیر حضور مردم ، تفرعن را پیشه کرده و همه کارها را به نام خود عنوان می کند و فلاکت های تاریخی نصیب مردم می گردد و عکس آن نیز مصادیق بسیار دارد که دراین مقوله نمی گنجد .
ما باید بتوانیم حتی از وجوه مشترک بین خودمان و دشمنان مان نیز بهره بگیریم و وجوه تفارق را به حال خود واگذاریم . در مدیریت های ناموفق ، مردم هیچ کاره اند ، به بازی گرفته نمی شوند ، مورد بی مهری و بی اعتنایی اند و به عکس در مدیریت های موفق که موفقیت ها را ناشی از حضور مردم دانسته و به مردم بها داده می شود ، مردم به روی آوری به تشکل ها دعوت می شوند ، نظرها به گفتمان تبدیل می شوند ، بهترین راه کارها گزیده می شوند ، امید ها ایجاد شده و سپس بارور می گردند .
از این رو جامعه شناسان با تاکید به گسترش هر چه بیشتر تشکل ها ، آن ها را نه تنها از خود می دانند ، بلکه آن ها را عامل موثر پیشرفت خود دانسته و با آن ها همکاری دارند و سعی بر بستر سازی برای آن ها می نمایند .
متاسفانه گاها مشاهده می شود برخی از مدیریت های ضعیف و ناکارا با عنوان " دخالت در مدیریت " ، موانع بسیار سر راه این دلسوزی ها قرار داده و آن ها را مدعی خود تلقی می کنند . نه تنها هیچ گونه همکاری با آن ها ندارند بلکه آن ها را مانع و حتی مدعی خود می دانند و بر این اساس در پی تقابل با آن ها هستند . این گونه مدیریت ها هرگز راه به جایی نخواهند برد .
در حالی که یکی از عوامل موثر در پیشرفت جوامع ، تضارب افکار است و این تضارب در تشکل ها پدید می آید . انسانی که در اتاق آینه کاری شده و دربسته به سر می برد ، هرگز جز خود نمی بیند و به همین جهت خود را طاووسی تلقی کرده و به به و چه چه می گوید . در حالی که همین فرد وقتی وارد جامعه شده و مورد قضاوت خود و دیگران واقع گردید و گوناگونی ها را دید ، معطوف کژی ها و کاستی های خود خواهد شد .
با علاقه مندی و دلسوزی نسبت به گزینش بهترین های جامعه ، توصیه می نماید : به تشکل ها بها داده شود ، از نقطه نظرهای آن ها بهره گرفته شود ، برای حضور آن ها بستر سازی شود ، از نظرگاه های تنگ و محدود احتراز شود و در کلام آخر ، آن ها را از خود دانسته و به دلسوزی آن ها باور داشته باشیم . آن ها دلسوز جامعه و دوستدار پیشرفت هستند . از آن ها هراسی به دل راه ندهیم ، آن ها همچون ما عشق به پیشرفت جامعه دارند . سعی به حل معضلات و مشکلات جامعه دارند . کشور را متعلق به خودشان می دانند . خوبی و بدی های آن را معطوف خود می دانند .