کد مطلب : ee583 تاریخ انتشار : 1394/10/29 سه شنبه
مظلومیت آموزش و پرورش و وزیرش!
علی شکوهی
دیروز هم فانی وزیر آموزش و پرورش به مجلس رفت تا به سوال یک نماینده مجلس پاسخ بدهد و در نهایت هم نمایندگان اصولگرای مجلس تقریبا بدون توجه به محتوای پاسخ وزیر، رای منفی به او دادند. ظاهرا این دومین کارت منفی اوست و این غیر از استیضاحی است که علیه او صورت گرفت و غیر از استیضاحی است که به وسیله تعدادی از نمایندگان مجلس پیگیری میشود.
آموزش و پرورش را باید مهمترین رکن توسعه هر کشور دانست اما بهرغم اعتراف همگان به این امر، در عمل این اتفاق نیفتاده و این رکن اصلی در جای خودش قرار نگرفته است. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تهیه شده و برنامههای اجرایی آن هم در دست تهیه است ولی با سازوکاری که در بودجهنویسی کشور وجود دارد و با نبود نیروهای آشنا به سند تحول، بعید است که بتوان به اجرایی شدن آن در چند سال آتی مطمئن بود، آن هم در وضعیتی که محتوای آن سند، هنوز به باور مشترک مسوولان و مدیران این وزارتخانه تبدیل نشده است، در حالی که برای اجرایی شدن، اهداف و سیاستها و پیشنیازهای آن سند باید به یک عزم مشترک ملی تبدیل شود. اکنون کادرها و نیروهای توانمند و باانگیزه در حوزههای تربیتی و فرهنگی این وزراتخانه، بسیار ناچیز هستند و بسیاری از آنان بازنشسته شده یا انگیزه خود را از دست داده یا به بخشهای آموزشی و حتی وزارتخانههای دیگر کوچ کردهاند. قرار بود با سپردن امور به مدارس، نقش مدیران در اداره امور مدارس افزایش یابد و آنان با اختیارات فراوان واگذار شده، بتوانند با کمک گرفتن از همه از جمله اولیا و معلمان و خود دانشآموزان، مدارس را در جهت تحقق اهداف کلان ترسیم شده، اداره کنند اما در عمل معلوم شد که ما نه از مدیران توانمندی برای تحقق این هدف برخورداریم و نه بودجه کافی در اختیار آنان قرار میگیرد که بتوانند حتی نیازهای روزمره مدارس را تامین کنند.
در واقع گرفتاریهای مادی موجود، مجال این را به مدیران نمیدهد که به مقولات مهمی مثل بازسازی توان خودشان و تعلیم و تربیت دانشآموزان بپردازند. آمد و رفت وزرای متعدد طی چند سال گذشته منجر به تغییر مدیران و سیاستها در این سازمان عریض و طویل شد و کار را به جایی کشاند که وقت عمده نیروهای ستادی به تغییر فضای فیزیکی و محل خدمت و شکلدهی به ساختار جدید و تهیه آییننامه و بخشنامه و قوانین جدید سپری شد و کار بایستهای صورت نگرفت.
عرصههایی از نظام تعلیم و تربیت مثل تربیت سیاسی اجتماعی دانشآموزان هم در طی بیش از یک دهه گذشته، مورد غفلت قرار گرفت و از توجه دادن نسل جوان به موضوعات سیاسی و اجتماعی پرهیز شد. در نتیجه بسیاری از شاخصههای توسعهیافتگی سیاسی در محیط آموزش و پرورش رو به افول نهاد؛ بهگونهای که ارزشهایی مثل مسوولیتپذیری، مشارکت، احساس هویت ملی، نقد اجتماعی و مواردی از این دست در میان دانشآموزان کمرنگ شد و بالتبع کمتر هم مورد توجه دستاندرکاران تعلیم و تربیت قرار گرفت و اساسا در ارزشیابی عملکرد مدیران و مسوولان این وزارتخانه، به این شاخصهها بیاعتنایی صورت گرفت.
مسائل صنفی و معیشتی فرهنگیان هم در این سالها نگرانکننده شد و این در حالی است که مقوله منزلت اجتماعی معلمان هم از مطالبات جدی آنان است. نهادهای صنفی فرهنگیان در حالی که میتوانست بهترین فرصت برای ساماندهی به وضعیت رفاهی آنان قلمداد شود، از سویی برخی وزرای آموزش و پرورش در دولت قبل، یک تهدید تلقی شد و در نتیجه با آنان برخورد قضایی و امنیتی صورت گرفت. همه اینها وضعیت ناگواری را بر این وزارتخانه حاکم کرد که هنوز هم علیرغم تلاش دولت جدید از جمله دکتر فانی، سامان مطلوبی نیافته است.
اکنون که در آستانه انتخابات مجلس قرار داریم، برخی نمایندگان مجلس به مقولات رفاهی و تغییرات مدیریتی در وزارت آموزش و پرورش دامن میزنند تا حامیانی برای خود دست و پا کنند در حالی که نمایندگان مجلس باید پاسخگوی تصمیماتی باشند که درباره وزارت آموزش و پرورش اتخاذ کردهاند. معنا ندارد هنگام تصویب بودجه مورد نیاز این وزارتخانه، هیچ تلاشی نکنیم اما بعدها طلبکارانه خواستار حل همه مسائل رفاهی و معیشتی فرهنگیان باشیم. از طرفی غالب تغییر و تحولاتی که در رده مدیران این وزارتخانه صورت میگیرد، از منطق و سازوکار قابل دفاعی برخوردار است و طبعا نمیتواند تابع خواست نمایندگان استانها و شهرستانها باشد. به قول آقای فانی در جلسه دیروز مجلس، این وزارتخانه حدود هزار پست مدیریتی در سراسر کشور دارد و تغییرات آن به صورت مکرر اتفاق میافتد. طبعا نمیتوان اختیارات مدیریتی وزیر و مدیران کل را به نمایندگانی واگذار کرد که خودشان هم با هم توافق ندارند و گاهی در یک شهر، یک نماینده خواستار ماندن یک مدیر و دیگری خواستار تغییر آن است. اگر این نکات را با نوع تعامل مجلس و دولت در کنار هم مورد توجه قرار بدهیم، در خواهیم یافت که در وضعیت کنونی هم وزارت آموزش و پرورش مظلوم است و هم وزیر اندیشمند آن و هم همه فرهنگیانی که به جای برخورداری از حمایت واقعی، آنان را بیشتر ابزار کسب و حفظ قدرت سیاسی میپسندند.
\پاسخ بازنشستگان 93
آقایی که (شکوهی علی ) این متن راباعنوان مظلومیت وزیر آموزش وپرورش نوشته اید حتما حقوق و اضافه کاری ها و صدها مزایای دیگر را به موقع دریافت می کنید و مثل ما بازنشستگان 93 حدود 16 ماه درانتظار دریافت این پاداش نبوده اید و وزیر محترم تو به شما 16 ماه وعده وعده دروغ نداده و پیش اهل و عیالت و پیش طلبکارانت سرافکنده نشده ای وزیر مظلوم تو اسفند 93 گفته بود اعتبار پاداش بازنشستگان 93 تامین شده و تا اردیبهشت 94 تمام آن را پرداخت می کند .
وزیر مظلوم تو باردیگر به خرداد قول داد!
سپس گفت پیگیری می کنم!! بعد گفت مرداد پرداخت می کنم !! سپس فرمودند شهریور حتما می دهیم!!! سپس فرمودند من اگر هرروز پیگیری نکنم حداقل هفته ای سه بار پیگیری می کنم!!
سپس مهر را برای پرداخت تعین فرمودند!! وووو اکنون هم می فرمایند دربودجه سال آینده پیش بینی شده!!
این چوپان دروغگوی مظلوم شما 25هزاربازنشسته 93 را با دروغ هایش به خاک سیاه نشانده --آقای ...
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.