معلمی و تدریس در شکل کنونی اش، شغل و حرفه ای مدرن و همزاد با عصر نوین است. این شغل در ایران با تاسیسِ دارالفنون آغاز و به صورتِ رسمی و اداری از زمان پهلوی اول وارد ساختارِ اداری و دولتی ایران شد. شکل و ساختار این شغل بر گرفته از اروپا و آمریکا بوده و با شکل سنتی تدریسِ هزار ساله کودکان و نوجوانان در ایران کاملاً متفاوت می باشد.
ساختار آموزش و پرورش در ایران - حتی در مدارس غیر دولتی - از طرفی کاملاً وابسته به دولت و حکومت و تصمیمات آن می باشد و از سوی دیگر به خاطرِ به لحاظِ ماهیت آگاهی - بنیانِ آن معمولاً در اصطکاک با تصمیماتِ رسمی می باشد. ویژگی منحصر به فردِ این حرفه و شغل، تماس و ارتباطِ وسیع آن با قشر وسیعی از جامعه می باشد. هر گونه تصمیم دولتی یا حرکتِ اجتماعی معلمان در این حیطه، تقریباً بر تمامی جامعه تاثیر گذار خواهد بود. این خصوصیتی است که تقریباَ با اطمینان می توان گفت که هیچ قشر و شغل و حرفه ای دارای آن نیست. ساختارِ چند وجهی و پیچیده این حرفه می طلبد که چه حکومت و چه فرهنگیان و معلمان در ارتباطی مدوام و سازنده با هم قرار داشته باشند. دو طرف باید زبانِ هم دیگر را فهمیده و سعی در رفعِ سوء تفاهم های موجود داشته باشند.
دولت باید به معلمان به عنوانِ قشری موثر با نقشی حساس و سرنوشت ساز در سرنوشتِ کشور نگاه کند که ضعفِ آن ها ضعفِ جامعه و قوّتِ آن ها قوّت جامعه است. بدنه ی آموزش و پرورش کشور عموماً بدنه ای تحصیل کرده ،آگاه و دل سوز می باشند که می توانند مشاورانی امین برای دولت و ملت محسوب شوند. ، نگاه کار فرمایانه به معلمان، به عنوانِ کارمندانی حقوق بگیر غیر مولّد، علاوه بر آن که دور از واقعیت بوده، می تواند برای حال و آینده کشور بسیار خطرناک باشد.ن
گاه غالبِ معلمان نیز به دولت به عنوانِ کار فرمایی ثروتمند، همه کاره و البته بی توجه به کارکنانِ خود است که فقط در شرایطی خاص و بالاجبار تغییراتی اندک در شرایط آن ها به وجود می آورد. این فضا البته تا حدِ زیادی ناشی از شکافِ تاریخی دولت - ملت و نقش تعیین کننده نفت به عنوان در آمدِ اصلی دولت ها، در کشورِ ماست. اما از معلمان ، به عنوانِ قشری آگاه و آگاهی بخش، انتظار آن است که ضعف ها و کاستی های نظری و عملی خود را پذیرفته و با قبول واقعیتِ دولت و نقشِ تعیین کننده آن به خصوص در کشورهای در حالِ توسعه، سعی در ایجادِ دیالوگی سازنده - که می تواند در مواردی منتقدانه هم باشد - با ساختارهای حکومتی داشته باشند.
برای ایجادِ این ارتباط، شاید ایجاد پارلمانِ معلمان مفید باشد اما پیش از آن وجودِ کانون های صنفی معلمان با اسامی مختلف و به رسمیت شناختن وجودِ آن ها ( و نه لزوماً سخنِ آن ها ) از سوی حکومت، امری ضروری است که مانع غلبه یافتن فضایِ تند روی بر گفتمانِ معلمان خواهد شد. از دلِ این کانون ها و انجمن های مختلف، نمایندگانی پیدا خواهند شد که می توانند بنیانِ هر گونه مجمع یا پارلمانِ مشورتی - صتفی معلمان را بنا نهند.
معلمان قشری وسیع با عقاید و افکارِ متفاوت و حتی متضاد می باشند. این نوشته تلاشی برای رسیدن به اصولی مشترک در بین تمامی معلمان است تا بر اساسِ این اصولِ مشترک، امکانِ رسیدن به اقداماتی مشترک را فراهم سازند.
1. حرکتِ صنفی- شغلی معلمان ،حرکتی مصلحانه و اصلاح طلبانه است بدین معنی که معلمان - به عنوانِ معلم نه به عنوانِ فعالِ سیاسی - به دنبال براندازی نظامِ سیاسی یا حتی تغییرِ دولت ها نیستند. آن ها خود را دل سوز ِ نظامِ سیاسی کشورشان دانسته و بر این اساس خود را موظف به تذکرِ دائمِ کاستی ها و ضعف های موجود در حیطه کاری خود و تلاش برای اصلاح آن ها می دانند. حداکثر تلاشِ سیاسی آنان، راضی کردنِ دولت یا مجلس به برکناری یا استیضاح وزیر وقت یا پیش از آن، قانع یا وادار کردن نهادهای فوق برای مشورت خواستن از نهاد های معتبرِ صنفی در باره انتخابِ وزیری مناسب می باشد هر چند که به اعتقاد آن ها تلاش برای ایجادِ تحولاتِ ساختاری، بسیار مهم تر از تغییر افراد یا حتی دولت ها و نمایندگان مجلس می باشد. کُنش سیاسی آن ها در جهارچوب فعالیت های مسالمت آمیز و قانونی می باشد. گفت و گوی انتقادی، پیگیری و پشتکار، و در شرایطِ سخت، صبر و شکیبایی را وظیفه خود می دانند.
2. حرکتِ صنفی معلمان حرکتی گام به گام و حداقلی است. به این معنا که به دنبال رسیدن به اهدافِ واقعی و ملموس - و نه خیالی و بلند پروازانه - و در یک فرآیند زمانی مناسب می باشد تا با تحلیلی جامع و علمی از امکانِ تحقق خواسته خود و محاسبه فایده و هزینه آن ، اطمینان نیابد؛ هرگز نیروی خود را صَرفِ تلاش برای دست یابی به آن نمی کند.
او می داند آن هایی که شتاب زده و در زمانی کوتاه به دنبال رسیدن به همه چیز می باشند در نهایت به هیچ چیز نمی رسند و حاصلِ کارِ آن ها چیزی جز یاس و دل سردی نخواهد بود.
3. این حرکت دارای خط قرمزهایی است که تعدادی از آن ها مانند تعهد به حفظ تمامیت ارضی و استقلال و امنیت کشور، مربوط به اصولِ کلانِ ملی و تعدادی دیگر، مانند به رسمیت شناختن حقوقِ انسانی و کاری معلمان و تلاش برای ارتقاء کیفیت زندگی آنان، مربوط به اصول کلان گروهی و صنفی می باشد.
4. این حرکت، هیچ صنف یا گروه و طبقه ی شغلی را دشمن یا معارض خود نمی داند. آرزوی او رفاه تمامی شهروندان است و هیچ وقت، سرنوشتِ خود را جدا از سرنوشتِ دیگر هم وطنان خود نمی داند اما تمرکز او بر رفع تبعیض از قشرِ معلمان و ارتقاء جایگاه اجتماعی او قرار دارد. البته به طریقِ اوُلی، کادرهای اداری و سازمانی آموزش و پرورش را نه مزاحم که مدافع و همکار و همراه خود می داند.
5. این حرکت، حرکتی ایدئولوژیک، قومی، زبانی و جنسیتی نیست. هر معلمی با هر تفکر، عقیده و مذهبی و فارغ از قوم، زبان و جنسیتش می تواند در این حرکت، شرکت داشته باشد. هیچ معلمی نباید به خاطر عقاید و علایقِ مذهبی یا سیاسی یا تفاوت های هویتی اش از حقوق اجتماعی خود محروم گردد. دست آوردهای احتمالی این حرکت برای همه ی معلمان خواهد بود حتی برای معلمانی که با این حرکت مخالف یا دشمن بوده اند. این حرکت دفاع از حقوق حقه تمامی معلمان را وظیفه ی اصلی خود می داند.
6. حرکتِ اصلاح طلبانه معلمان برای بهبود در چهار زمینه اصلی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و اداری - شغلی به صورتِ متعادل و متوازن می باشد. اما ممکن است هر زمان، یکی از آن ها نیازمندِ توجه و تمرکز بیشتری باشد. شرایط، زمینه ها و واقعیت ها، اولویت اولِ این حرکت را مشخص می کنند.
7. حرکت صنفی معلمان - بدون آن که داعیه و هدفِ کسبِ قدرت داشته باشد - سعی می کند در صورت لزوم و در شرایطِ مناسب از پتانسیل هایی چون انتخابات مجلس شورای اسلامی یا شوراهای شهر و روستا برای رساندن صدای خود به ساختِ قدرت و تشویق و ترغیبِ مقاماتِ اجرایی، تقنینی و قضایی، اهداف و خواست های خود را پی گیری کند.
بدیهی است که نمایندگانِ راه یافته به این گونه نهادها می توانند گرایش های سیاسی مختلف و حتی متضاد داشته باشند اما آن ها از پیش پذیرفته اند در قبال دریافت حمایت جامعه فرهنگی، باید برای تامین اهداف آن ها نهایت استعداد و توان خود را بکار ببرند.
8. حرکتِ صنفی معلمان شرطِ حیاتِ خود را تعمیق فرهنگِ آشتی و گفت و گو، قدرتمند بودن نهاد های مدنیِ قانونی، و آزادبودنِ رسانه های همگانی قانونی می داند بنا بر این از هرگونه حرکت و اقدامِ مسالمت آمیزی که به تقویتِ موارد فوق یاری رساند حمایت و از هر گونه اقدامی که به جدایی و تفرقه، کینه توزی، خشونت، تضعیف نهاد های مدنیِ قانونی و تحدید آزادی های مشروعِ منجر شود خود داری کرده و با اِعمال این گونه رفتارها از سوی دیگران، به شدت مخالف بوده و در حدِ توانِ خود با آن مبارزه می کند.
9. حرکتِ صنفیِ معلمان حرکتی اخلاقی و عقلانی است. حرکتِ معلمان در هیچ شرایطی به خود اجازه نمی دهد از این دو مرز عبور کند. اخلاق و عقلانیت هم در این جا در مفهومِ رایج و متداولِ آن ها در میانِ مردمانی که به عاقل بودن و اخلاقی بودن معروف هستند به کار رفته است؛ چون اگر بخواهیم وارد نزاع متکلمان، فیلسوفان و علمای اخلاق در باب این دو مفهوم ِ مهم شویم هیچ وقت به یک نتیجه مشترک نخواهیم رسید.
قدرِ مشترکِ نظریات مختلف در این دو باب، مانندِ اصلِ منطقی آزمون پذیری نظریات و یا اصولِ اخلاقی تسلیم به حقیقت و تلاش برای کاستنِ رنج دیگر انسان ها، می تواند ملاک عمل ما در این موارد قرار گیرند.
10. حرکت صنفی معلمان، حرکتی دموکراتیک در اصول، نخبه گرایانه در روش و توده گرایانه در اهداف است. به این معنی که این حرکت، بر اساس اصولِ دموکراتیک، تصمیم گیری کرده و به دنبالِ بیشترین و با دوام ترین سود برای بیشترین افراد در کم ترین پروسه زمانی و با کم ترین هزینه اجتماعی می باشد اما در این راه هیچ گاه روی به حر کت های پوپولیستی و شعارهای عوام فریبانه نخواهد آورد و تدوینِ روش و منشِ خود را به عهده نخبگانی از خود خواهد گذاشت که بر اساس عقلِ جمعی و به دور از هیاهو های روز مره اقدام نمایند زیرا معتقد است معلمان مغز جامعه هستند نه بلند گوی آن.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان