اخیرا برنامه ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از سوی رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد. این برنامه که دربردارنده خطوط کلی توسعهی کشور در پنج سال آینده است به دلیل تأخیر در تدوین و متعاقبا تصویب آن از سوی مجلس، با یک سال تأخیر یعنی از سال 1396 اجرایی خواهد شد.
این نوشتار ابتدا به دنبال تبیین وزن و جایگاه آموزش و پرورش در برنامه ششم توسعه است. سپس در صدد است روشن نماید در این برنامه که در واقع افق توسعهی سالهای آیندهی ایران را ترسیم میکند، آموزش و پرورش از نگاه راهبردپردازان دولت، چگونه به چشم آمده، نقش و مسؤلیت آنها را ارزیابی نماید.
با مطالعه این برنامه و در یک ارزیابی ساده از محتوای آن، معلوم میشود که از مجموع 46 صفحه و با محاسبه تقریبی 9هزار کلمهای متن برنامه، تنها یک بار عبارت « آموزش و پرورش » آمده است؛ آن هم در بند یک ذیل ماده 14 است.
در ابتدای این ماده و در ترسیم خط مشی کلی آن آمده است:
«به منظور تحقق اقتصاد دانش بنیان، افزایش بهرهوری، تنظیم رابطه متقابل تحصیل و اشتغال، گسترش همکاری و تعاملات فعال بین المللی و افزایش نقش مردم در مدیریت علمی و فناوری کشور:
وزارت آموزش و پرورش مجاز است در جهت ارتقاء کیفیت، عدالت آموزشی و بهرهوری نسبت به خرید خدمات از بخش خصوصی و تعاونی اقدام نماید. ارائه خدمات آموزشی در این گونه مدارس با استفاده از نیروی انسانی، تجهیزات و امکانات بخش خصوصی و تعاونی و یا با مشارکت در استفاده از امکانات و تجهیزات بخش دولتی و نیروی انسانی خصوصی و تعاونی بر اساس ضوابطی که به تصویب هیأت وزیران میرسد، صورت میگیرد. آموزش عمومی دولتی در طول سال های برنامه ششم رایگان میباشد.
اکنون با نگاهی تحلیلی لازم است در خصوص بند فوق که در واقع تنها نقطهی توجه دولت در برنامه توسعه سالهای آینده برای آموزش و پرورش کشور است نکاتی ذکر شود.
نکته اول: در این بند، وزارت آموزش و پرورش تنها «مجاز» به انجام و یا تسهیلگری یک امر شده است. وقتی گفته میشود، مجاز است، یعنی اجازهی انجام امری را دارا میشود و این حامل هیچ بار تکلیفی نیست. حال لازم است روشن شود که این صدور اجازه از سوی دولت به چه منظور میباشد؟
چنانچه از نظر گذشت، این مجوز، مقرر میدارد که در جهت ارتقاء کیفیت، عدالت آموزشی و بهروهری نسبت به خرید خدمات آموزشی از بخش خصوصی و تعاونی گام بردارد. در پیوند با این قسمت از متن آنچه در نخستین برداشت از آن تلقی میشود آن است که این اجازه، به معنای حرکت دولت در جهت خصوصیسازی آموزش، آن هم با «محوریت پول» است. این مفهوم را از آن جهت به کار گرفتم که آنچه در مدارس به اصطلاح «غیردولتی» اتفاق میافتد، تفاوت ماهوی با آنچه که در مدارس دولتی روی میدهد، ندارد و از این رو تنها صفت ممیزهای که مدارس غیردولتی را از نوع دولتی آن جدا میسازد، قدرت چانهزنی مدیر به خاطر پولی است که منشأ آن توانمندی اولیای طبقه و یا قشر مرفه جامعه است؛ پولی که در دوره ابتدایی صرف کلاسهای فوق برنامه و سرگرم کننده میشود و در دورههای متوسطه، صرف مسابقه مبتذل کنکور و کنکورزدگیای میشود که از غالبا سوی بنگاههای بازرگانی آموزشی به راه انداخته شده است !
نکته دوم: در همین راستا، صدور این مجوز به منظور ارتقاء «عدالت آموزشی» صورت میگیرد. این گزاره به معنای آن است که در شرایط فعلی عدالت آموزشی در جامعه برقرار شده است لیکن دولت با این اقدام در صدد ارتقاء و بهبود آن است. اکنون پرسش این است که آیا میتوان با خصوصیسازی و به عبارت دیگر با خرید خدمات آموزشی، عدالت آموزشی را محقق ساخت؟
محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی، در دومین کنفرانس عدالت آموزشی که در آذر ماه 94 در تهران برگزار شد گفته است: « می توانیم با استفاده از بخش غیردولتی، عدالت آموزشی را محقق کنیم. البته خرید خدمات آموزشی بدین ترتیب است که دانشآموزان رایگان تحصیل کنند ولی دولت موظف نباشد این پول را صرفاً به مدارس دولتی بدهد و باید سرانه را در اختیار مدارس غیردولتی نیز قرار داد تا دانشآموزان بتوانند در مدارس غیردولتی رایگان درس بخوانند و این نوع مناسبی از مشارکت بخش غیردولتی است.»[1]
نگارنده در جستار دیگری[2] به تفصیل، از نحوه و میزان اختصاص سرانه دانشآموزی به مدارس در سالهای اخیر سخن گفتهاست اما آنچه در اینجا قابل ذکر است این که آیا با سرانهی ناچیزی که بابت این امر اختصاص مییابد میتوان خدمات آموزشی را خرید؟ آیا با چندهزار تومان میتوان بخش غیر دولتی را ترغیب به مشارکت در امر ارائه خدمات آموزشی کرد؟
نوبخت در همان کنفرانس گفته است: یک ردیف ویژه در بودجه سال 95 برای عدالت آموزشی در نظر گرفته خواهد شد؟ آیا با یک ردیف ویژه این عدالت محقق خواهد شد در حالی که هنوز مدارس کپرنشین، سه شیفته و نابرخوردار در جای جای این کشور وجود دارند؟
به نظر میرسد که در شرایط کنونی یافتن مصادیق عدالت آموزشی، بسیار دشوار باشد. از این رو این سبک از اقدام برای برقراری عدالت در حیطه آموزش، منجر به تفکیک طبقاتی آموزش و به رسمیت شناختن مرز میان طبقات و اقشار دارا و ندار جامعه برای بهرهمندی از نوع هزینهبری از تعلیم و تربیت خواهد شد؛ گونهای تعلیم که در طیف مقابل آن فرزندان برآمده از اقشار کم درآمد و آسیب پذیر جامعه قرار دارند.
نکته سوم: در پایان این بند آمده است: «آموزش عمومی دولتی در طول سال های برنامه ششم رایگان میباشد.» پرسش اینجاست که چرا دولت این جمله را که در سال 58 در قانون اساسی، یک اصل را به خود اختصاص داده، دوباره آورده است؟ اما دیگر اظهر منالشمس شده است که دولت در سالهای اخیر جدا از حقوق پرسنلی آموزش و پرورش که حدود 99 درصد کل اعتبارات سالانه وزارت را میبلعد، در عالم واقع برای بیشتر هزینههای دیگر آموزشی و مدرسهداری، دستتنگ و نزار شده و چشم به همت اولیاء (بخوانید جیب اولیاء) دوخته است! مدارسی که همواره برای تهیه ابتدایی ترین ملزومات آموزشی خود، منتظر فیض و بخشش اولیاء نه چندان توانمند دانشآموزانش است، چگونه در زیر چتر رایگان بودن خواهد ماند؟
آنچه از نظر گذشت تحلیل کوتاهی بود بر تنها راهبرد! و برنامهی دولت در افق برنامه ششم توسعهی جمهوری اسلامی ایران. اکنون لازم است که نگاهی هم به مسؤلیت حرفهای و قانونی وزارت آموزش و پرورش در خصوص نقش آن در تنظیم این برنامه افکند.
از ظاهر امر پیداست که کارشناسان و برنامهریزان اقتصاد و توسعه آموزش و پرورش در تدوین این برنامه نقشی نداشتهاند ، زیرا تنها بند مربوط به آموزش و پرورش در این سند، خرید خدمات آموزشی، امری نبوده که در گذشته اتفاق نیافتاده باشد. لذا این امر را می توان در واقع «تمدید صدور مجوز» به حساب آورد والسلام! بنابر این شاید بتوان گفت که وزارت آموزش و پرورش از لحاظ مشارکت در تدوین برنامه ششم، پر فراغت ترین سال خود را سپری کرده است! برای ابهام زدایی از این مدعا، میتوان حداقل دو فرض (پاسخ احتمالی) را به میدان آورد:
فرض اول: وزارت آموزش و پرورش ضمن درک مسؤلیت سنگین خویش در خصوص آینده آموزش و پرورش، با بستهی کارشناسی خود به سازمان مدیریت و برنامهریزی رفته و آن را جهت گنجاندن در برنامه ششم ارائه نموده است، اما دولت به دلیل رویکرد اقتصاد محور خود آن را لازم ندانسته و یا استدلال کافی برای پذیرش آن سراغ نداشتهاست. لذا ضرورتی برای طرح آنها در برنامه ندیده است. در اینجا می توان گفت که آموزش و پرورش توپ را به میدان دولت انداخته خود را مسئول نخواهد دانست.
فرض دوم: وزارت آموزش و پرورش، وضعیت موجود آموزش و پرورش کشور را مطلوب ارزیابی کرده و هیچ کمبود و یا نقیصه ای در آن ندیده است از این رو در برابر بی مهری سازمان مدیریت و برنامه ریزی سکوت پیشه کرده است.
حرف آخر :
با این حساب، دولت، هم به معنای وزارت آموزش و پرورش و هم به معنای کابینه تدوین کننده برنامه ششم و البته در رأس آن سازمان مدیریت و برنامهریزی، - لابد به دلایل محکم کارشناسی- لازم ندیدهاند که آموزش و پرورش را در برنامه ششم توسعه به شمار بیاورند.
در نتیجه ، شش سال آینده را باید خزان برنامه ریزی و از رده خارج کردن آموزش و پرورش در برنامه ششم توسعه ایران به شمار آورد.
به عنوان یک معلم، بارها این نکته را به دانشآموزانم گفتهام، که حسب تجربیات کشورهای توسعه یافته، فرآیند توسعه کشورها تابعی از نرخ توجه دولتهایشان به آموزش و پرورش است. شاید بهتر آن باشد که از این به بعد در نگرش خویش تجدید نظری بنمایم!
همه عادت دارند که از ژاپن به عنوان یک کشور«مثالی» و الگو نام ببرند، من نیز گفته باشم:
در آنجا اگر کسانی در برنامهریزی کلان آموزش و پرورش مرتکب خطا یا سهلانگاری و مسامحه شوند، با آنان به عنوان "مجرمان سیاسی" رفتار خواهد شد. زیرا که احتمال دارد این خطاها آیندهی کشورشان را که برایش تلاش بسیار کردهاند، به مخاطره و تباهی افکند.
[1]- http://iran-newspaper.com/Newspaper/BlockPrint/101855
[2] - http://www.taadolnewspaper.ir/archive/5/1394/11/1#page=15
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
فرهنگ عامیانه که از آن به فولکلور ( folklor ) یاد می کنیم . مجموعه ای از آداب و رسوم ، بازی ها و ادبیّات شفاهی اقوام مختلف است که نشانه های بومی در آنها دیده می شود . ادبیّات شفاهی ( ادبیات عامیانه ) از قرن ها پیش در قالب ، ترانه ، قصّه ، ضرب المثل و لالایی بین مردم رواج داشته است که به طور شفاهی نسل به نسل منتقل شده اند . چون این آثار از ذهن توده مردم برمی خاست ، به ادبیّات عامه شهرت دارند .
در هر سرزمین بنا به شرایط اقلیمی ، وضعیت معیشتی و باورهای مردم ، فرهنگ بومی ویژه ای شکل می گرفت . قصه هایی که سینه به سینه روایت می شد و ترانه هایی که مردم در شالیزارها ، کوچ عشایر ، کنار دارِ قالی و در آیین های خود زمزمه می کردند ، افکار و آرزوهای مردمی را نشان می دهد که احساسات خود را با زبانی ساده و بی پیرایه بیان کرده اند . این آثار بخشی از میراث فرهنگی ملّت هاست که خاستگاه و خالقان اصلی آنها ناشناخته هستند .
درکشور پهناور ایران به دلیل وجود اقوام گوناگون و تنوّع فرهنگ ها و گویش ها ، حوزه فرهنگ و ادبیّات بومی ، غنی است .
با تحلیل ادبیات شفاهی اقوام می توان درباره شاخصه های فرهنگی و اجتماعی آنها اطّلاعاتی کسب کرد .
معرفی فرهنگ بومی به نوجوانان و ایجاد فضایی مناسب جهت پژوهش در این زمینه ، هدفی ارزشمند است که می تواند از مدرسه آغاز شود . آموزش و پرورش ، دانشگاه ها ، میراث فرهنگی و گردشگری ، کتابخانه های عمومی و مراکز فرهنگی در شناسایی این آثار به جوانان می توانند نقش مؤثری داشته باشند .
کتاب های درسی رکن مهمی از نظام آموزشی را تشکیل می دهند . محتوای این کتاب ها در دانش افزایی و هدایت دانش آموزان به رشته تحصیلی تاثیرگذارست .
فرهنگ بومی در کتاب های ابتدایی
در کتاب های ( خوانداری ) و ( نوشتاری ) مقطع ابتدایی یک یا دو « درس آزاد » بدون متن وجود دارد که دانش آموزان با راهنمایی آموزگار خود مطالبی شامل یک متن و سؤالات درک مفهوم تهیه می کنند و در آن صفحات می نویسند . دروس آزاد در فصل های ( ایران عزیز ) ، ( هنر و ادب ) ، ( نام آوران ) ، ( آداب زندگی ) و ( فرهنگ بومی ) آمده است . دانش آموزان متنی متناسب با محتوای فصل تهیه و از آن متن ، سوالات درک مفهوم ، نگارشی و املایی استخراج می کنند . بدین ترتیب دانش آموزان با راهنمایی آموزگار خود در تالیف یک درس از کتاب ، مشارکت می کنند .
این بخش فرصت خوبی است تا دانش آموزان در زمینه آثار باستانی ، شخصیت های برجسته میهنی ، ادبیات بومی و تاریخ و جغرافیای زادگاه خود اطّلاعاتی کسب کنند . شیوه های متنوعی در تدریس « درس آزاد » وجود دارد . در سال های اول و دوم ابتدایی ، جمله سازی و پس از آن بند نویسی ، متناسب با محتوای فصل کتاب ، روش مناسبی است . جمله هایی که دانش آموزان ساخته اند ، آموزگار بر تابلو می نویسد و با مشارکت بچه ها از جمله های مرتبط تعدادی انتخاب می شوند و دانش آموزان با آن جمله ها برای هر موضوع یک بند می نویسند .
در سال های بالاتر دانش آموزان می توانند حکایت ها ، لالایی ها ، اشعار یا ضرب المثل های شفاهی را از بزرگان خانواده جمع آوری کنند و به نگارش در بیاورند و یا یک مکان تاریخی شهر خود را با راهنمایی آموزگار معرفی کنند . این کار به تقویت نگارش دانش آموزان نیز کمک می کند .
گاه آموزگار یک متن درس آزاد را آماده می کند و شیوه طرح پرسش های درک مفهوم را به شکل خلاصه به دانش آموزان آموزش می دهد تا آنها در انجام کار مهارتی کسب کنند . سپس از دانش آموزان می خواهد یک فعالیت مشابه آنچه در کلاس مشاهده کردند ، به طور انفرادی یا گروهی انجام دهند .
بدیهی است از دانش آموز مقطع ابتدایی انتظار کار پژوهشی در حد دبیرستان نداریم . دانش آموز در تهیه قصه ، شعر محلی ، آداب و رسوم یا معرفی یک شخصیت به همکاری والدین یا آموزگار نیاز دارد اما اگر خود نوجوان در جمع آوری اطلاعات از طریق جست و جوی اینترنتی ، مراجعه به کتاب و یا پرسش از دیگران نقشی داشته باشد ، یادگیری بهتر صورت می گیرد . دانش آموزی که با شنیدن یک قصه عامیانه یا آداب و رسوم از زبان مادربزرگ ، آن را به شکل مکتوب ، بازنویسی می کند ، یک تجربه عملی کسب می کند که تاثیرش از رونویسی های تکراری به مراتب ، بیشتر است .
اگر این بازنویسی ها ،کاستی هایی هم داشته باشد با راهنمایی آموزگار ، تصحیح می شوند . آنچه اهمیت دارد تلاش دانش آموز است که در یک فعالیت عملی مشارکت کند . « کوشش بیهوده به از خفتگی »
در بعضی مدارس این درس با شیوه سنتی جزوه نویسی اجرا می شود .بدین ترتیب که آموزگار یک متن آماده شده همراه تمرینات درک مفهومی و پاسخ های آن را در اختیار دانش آموزان قرار می دهند تا یک متن واحد و پرسش های آن را در صفحه درس آزاد به طور یکسان بنویسند .
در این شیوه دانش آموزان در جمع آوری اطّلاعات هیچ مشارکتی ندارند و تفکّر و خلاقیّت آنان به کار گرفته نمی شود . هدف از درس آزاد ، تنها ثبت یک متن یکسان و املا و سوالات درک مفهومی یکسان نیست . در بعضی کلاس ها دانش آموزان در حد توان خود ، اطّلاعاتی جمع آوری می کنند ولی در نهایت فقط متنی را که آموزگار آماده کرده است ، در کتاب های خود باید ثبت کنند و گاه حتی فرصت بررسی کار بچه ها هم در کلاس فراهم نمی شود .
در این مواقع ، دانش آموزانی که یک متن و سوالات آن را جمع آوری کرده و دل خوش کرده اند ، تا با تایید معلم آن را در صفحه کتاب خود ثبت کنند ، تلاش خود را بیهوده می پندارند و دلسرد می شوند .
اغلب آموزگاران و دانش آموزان به شیوه جزوه نویسی و یک دست نویسی عادت کرده اند . ظاهرا آموزگاران برای سهولت در تدریس ، ترجیح می دهند یک متن واحد با پرسش ها و پاسخ های یکسان به دانش آموزان ارائه دهند .
سال هاست به این شیوه عادت کرده ایم و از هر تغییری که وقت بیشتری را بگیرد ، استقبال نمی کنیم !
ده بار از این راه بدین خانه برفتید یک بار از این خانه بر این بام برآیید
تدریس امری پویا و تنوع پذیرست . با ابتکار عمل می توان شیوه های جدید را - لااقل در تدریس یک درس - تجربه کرد . گاه اجرای روش های جدید ، تجربه های سودمندی را به ما می دهد که به بهبود شرایط تدریس کمک می کند .
عواملی چون حجم زیاد کتاب های درسی ، تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس ها و کمبود امکانات آموزشی در مدارس ، فرصت ابتکار را از معلم سلب کرده است . اغلب ما نگران تمام کردن کتاب و برگزاری آزمون ها هستیم .
از طرفی مدیریت کلاس ، زمانی که چندین موضوع برای درس آزاد ، ارائه شود ، دشوار تر از زمانی است که یک موضوع واحد ارائه می گردد . با همه اینها می شود « چشم ها را شست و جور دیگر دید » اگر در تدریس « درس آزاد » به جای یک متن واحد ، چند متن با تمرینات متنوع در کلاس مطرح شود ، دانش آموزان به جای این که در باره یک موضوع اطّلاعاتی کسب کنند ، با چند موضوع و سوالات درک مفهومی بیشتری آشنا می شوند . وقتی دانش آموزان در گروه های سه چهار نفره ، در باره یک موضوع تحقیق و مطالبی را آماده کنند ، نوعی همفکری و مشارکت ایجاد می شود و هر گروه می تواند اطّلاعاتی در باره موضوع گروه دیگر کسب کند .
بدیهی است انجام این تکالیف در یک جلسه ممکن نیست و این درس نسبت به سایر دروس ، زمان بیشتری را طلب می کند ، از این رو می توان برای انجام آن دو سه هفته فرصت داد و در این فاصله درس های دیگر را تدریس کرد . اجرای چنین برنامه هایی ، به ابتکار آموزگار و مدیریت زمان نیز بستگی دارد .
درس آزاد موقعیتی برای رشد خلاقیّت دانش آموزان فراهم کرده است تا در حد توان خود مطالبی را در باره موضوعات ملی و بومی تهیه کنند حال که برنامه درسی چنین فرصتی را در اختیار نوجوانان قرار داده است ، این فرصت را از آنان نگیریم .
فرهنگ بومی در کتاب های متوسطه اوّل
در دوره متوسطه اول درس آزاد در کتاب فارسی ، فصل ادبیّات بومی آمده است و تعلیقات آن شامل « خودارزیابی ، دانش زبانی ، فعالیت نوشتاری ، حکایت و روان خوانی » می باشد . با توجه به این که دانش آموزان این مقطع تجربه درس آزاد را از دوره ابتدایی کسب کرده اند ، برای فعالیت پژوهشی ، توانایی بیشتری دارند و به صورت انفرادی یا گروهی می توانند علاوه بر فرهنگ بومی ، در زمینه یک اثر تاریخی ، وضعیت جغرافیایی ، جاذبه گردشگری ، صنایع دستی و سوغات محلی نیز مطالبی را جمع آوری کنند . در این دوره با کمک دبیر ، ابتدا طرح اولیه ای برای انجام تحقیق ، به دانش آموزان ارائه می شود تا شیوه و مراحل اجرای کار تعیین گردد . ابتکار معلمان در راهنمایی دانش آموزان به استفاده صحیح از این فرصت ، نقش مهمی در ارائه درس آزاد و دانش افزایی نوجوانان دارد . هر چند که امکانات مدارس نیز در کیفیت اجرای این برنامه مؤثر است . در این مقطع گروه های دانش آموزی در باره یک موضوع با استفاده از کتاب های مرجع ، مصاحبه با صاحبان حرفه های سنتی و جمع آوری اشعار و قصه های بومی اطّلاعاتی جمع آوری می کنند و به صورت مکتوب یا به صورت فایل الکترونیکی ارائه می دهند . در بعضی مدارس ، دانش آموزان با الهام از محتوای این درس ، نمایشگاهی از صنایع دستی ، پوشاک و غذاهای محلی نیز برپا می کنند . این فعالیت علاوه بر تجربه کار جمعی ، به دانش افزایی آنها نیز کمک می کند .
کتاب های متوسطه دوم در حال حاضر ، درس آزاد ندارند باید دید سال آینده برای اولین دوره متوسطه دوم ، درس آزاد پیش بینی شده است یا خیر ؟
فرهنگ بومی در برنامه های پرورشی مدارس
معاونین پرورشی ، مجری برنامه های فرهنگی و هنری در مدارس هستند . برنامه هایی چون مسابقات قرآن و معارف و مسابقات فرهنگی ( اجرای سرود ، نشریه الکترونیک ، نمایش ، کتابخوانی و برنامه هایی به مناسبت اعیاد مذهبی ) بخشی از برنامه های مدارس هستند که بر اساس بخشنامه های معاونت پرورشی اجرا می شوند .
در میان این برنامه ها ، موضوعات مربوط به فرهنگ بومی جای چندانی ندارند . حوزه معاونت پرورشی ، با اختیاراتی که در اجرای برنامه های فرهنگی – هنری دارد ، می تواند برنامه هایی را با محوریت فرهنگ و جغرافیای بومی برگزار کند .
هر چند حجم برنامه های سفارشی این حوزه ، آن قدر زیاد است که فرصت اجرای برنامه های ابتکاری را از معاونین پرورشی گرفته است . گاه فرصت اجرای تمام بخشنامه های پرورشی هم برایشان مقدور نیست . در هر صورت به قصد تنوع در برنامه های فرهنگی مدارس ، می توان زمینه توجه به مسائل بومی را فراهم کرد .
برگزاری جلسات شعرخوانی ( محلی و فارسی ) ، اجرای سرودهای محلی ، مسابقاتی در قالب عکس و فیلم ، پژوهش در حوزه میراث فرهنگی ، تاریخ و جفرافیای بومی ، بازدید از موزه ها و اماکن تاریخی ، تشویق نوجوانان به معرفی جاذبه های گردشگری و صنایع دستی ، موجب ترغیب آنها به حوزه فرهنگ بومی می شود .
در انجام این فعالیت ها ، مشورت با دبیران تاریخ ، جغرافیا و ادبیات می تواند مفید باشد . همچنین مناسبت هایی چون هفته پژوهش ، هفته کتاب ، روز جهانی گردشگری و.... فرصت های مناسبی هستند که برنامه هایی با محوریت فرهنگ و جغرافیای بومی برگزار کنیم .
بسیاری از جوانان ما از تاریخ و پیشینه فرهنگی زادگاه خود اطّلاع چندانی ندارند ؛ شعر و موسیقی آن را نمی شناسند و با هنرهای بومی سرزمین خود بیگانه اند . این نقصان ، ریشه در کودکی و نوجوانی دارد که زمینه شناخت وآگاهی برای آنها فراهم نشده است .
برای آگاهی از تمدن و فرهنگ ایران زمین ، نیازمند آشنایی با میراث فرهنگی و ادبیّات بومی کشور خود هستیم . این آثار ، بخشی از تاریخ شفاهی مردم این دیار هستند که از آنها صدای لالایی ها ، شور وطن دوستی و آزادگی موج می زند . نغمه دل انگیز سازهای اقوام همراه با ترانه هایی که از دل برمی خاستند ، احساسات بی آلایش مردمی را نشان می دهند که اگر تلخکامی ها داشته و مرارت ها کشیده اند ، ناامید نگشتند و به وطن خود عشق می ورزیدند .
مردمی که آرش وار حریم میهن را پاسداری کردند و در ترانه ها و قصه های خود ، آرزوی نیک خواهی را به تصویر کشیده اند . حفظ این آثار ، ارج نهادن به تلاش مردمانی است که احساسات خود را نسبت به این سرزمین و آبادانی آن بیان کرده اند .
اگر چه بی پیرایه گفته اند اما چون سخن از دل برخاسته است ، لاجرم بر دل می نشیند .
گروه اخبار/
علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در خصوص تکالیف نوروزی دانشآموزان اظهار داشت: از زمانی که به عنوان وزیر در وزارت آموزش و پرورش مشغول به فعالیت شدم، اعلام کردیم که تکالیف نوروزی به صورت متمرکز نیست.
وی با بیان اینکه تکالیف نوروزی بر حسب شناخت معلم از دانشآموز و با توجه به تفاوتهای فردی که در کلاسهای مختلف وجود دارد توسط معلم تعیین میشود، افزود: در زمانی که ما هم دانشآموز بودیم، تکلیف نوروزی داشتیم منتها کتابچه چاپ نمیشد؛ در آن زمان هم معلم هر درسی تکلیفی را مشخص میکرد و بعد از تعطیلات، تکالیف مان را ارائه میکردیم.
فانی با تأکید بر اینکه در این دوره هم همان سیاست را دنبال میکنیم، ادامه داد: دلیل اصلی این است که ما نمیتوانیم برای همه دانشآموزان یک استان یا یک شهر مثل تهران، یک تکلیف واحدی تعیین کنیم زیرا دانشآموزان دارای استعداداها، شرایط و امکانات متفاوت هستند و معلم با توجه به فرآیند تربیتی و آموزشی که در مدرسه مشاهده کرده و با دانشآموز است، میتواند تکالیف مناسبتری را برای محصل درنظر بگیرد.( فارس)
پایان پیام/
گروه اخبار/
بیش از ۲۵هزار فرهنگی بازنشسته سال ۹۳در واپسین روزهای سال۹۴نیز گوش به زنگ هستند تا ببینند که آیا وعده وزیر آموزش و پرورش مبنی بر پرداخت پاداش پایان خدمت آنان رنگ واقعیت بهخود میگیرد یا بازهم خلف وعدهای دیگر در راه است.
پيش از اين بارها وزير آموزش و پرورش و معاون توسعه مديريت و پشتيباني او وعده پرداخت پاداش پايان خدمت به فرهنگيان بازنشسته دادهاند ولي نتيجهاي جز چشمانتظاري براي آنان بهدنبال نداشته است.
وزير آموزش و پرورش پنجشنبه هفته گذشته در حاشيه گردهمايي نمايندگان شورايعالي آموزش و پرورش در استانها درباره آخرين وضعيت پرداخت پاداش پايان خدمت بازنشستگان فرهنگي گفت: «يكي از چالشهايي كه در ۶ماه اخير در آموزش و پرورش با آن روبهرو بوديم مطالبات پاداش پايان خدمت بود و تلاش بسياري در اين زمينه انجام شد. متأسفانه جلسات متعددي با سازمان مديريت و مجلس داشتيم كه به نتيجه نرسيد.»
علياصغر فاني با پوزش از فرهنگيان بهخاطر تأخير در پرداخت پاداش پايان خدمت آنان، توضيح داد كه توانسته اوايل اسفند هزار و50ميليارد تومان اعتبار تأمين كند و بهتدريج مطالبات 31هزار فرهنگي بازنشسته سال93 پرداخت ميشود.
ششم اسفند ودرست يك روز پيش از انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان، خبرگزاريها به نقل از وزير آموزش و پرورش نوشتند كه بودجه هزار و 50ميليارد توماني پاداش پايان خدمت فرهنگياني كه سال93 بازنشسته شدهاند تأمين شده و طي هفته آينده پرداخت ميشود.
با وجود تماسهاي مكرر خبرنگار همشهري براي پيگيري موضوع، معاون توسعه مديريت و پشتيباني وزير و مديركل حوزه وزارتي وزارت آموزش و پرورش حاضر به پاسخگويي درباره خلف وعدههاي پرداخت پاداش پايان خدمت فرهنگيان بازنشسته سال93 نشدند.
ابهام در زمان پرداخت اين پاداش پيش از اين نيز در رسانهها منعكس شده بود. همشهري هشتم اسفند در گزارشي با عنوان «تناقض در اعلام زمان پرداخت پاداش پايان خدمت فرهنگيان» به اين موضوع پرداخت كه 3مقام مسئول در اين وزارتخانه به فاصله تنها 3روز 3زمان متفاوت براي پرداخت اين بدهي خود به معلمان اعلام كرده بودند، اما رئيس روابط عمومي آموزش و پرورش با ارسال جوابيهاي به اين گزارش واكنش نشان داده و توضيحات معاونت توسعه مديريت و پشتيباني اين وزارتخانه را ارسال كردهاست.
در اين توضيحات آمدهاست: «اين وزارتخانه مقدمات اداري و بانكي پرداخت پاداش پايان خدمت قريب به 30هزار بازنشسته فرهنگي سال 93با اعتبار تخصيصيافته 1050ميليارد تومان را از تاريخ 94/12/6 آغاز كرده و به اطلاع مخاطبان رسانده و به همين دليل است كه در خبر وزير آموزشوپرورش و رئيس مركز اطلاعرساني و روابط عمومي هيچگونه تناقضي صورت نگرفته و خبر از آغاز تمهيدات صورت گرفته حكايت دارد.
در ضمن مصاحبه معاون توسعه مديريت و پشتيباني اين وزارتخانه مندرج در اين خبر مربوط به قبل از تاريخ 6/12/ 94 بوده و يكي از رسانهها آن را در يك اقدام غيرحرفهاي در تاريخ 7/12/ 94منتشر كرده كه تداعي نوعي اختلاف در زمان پرداخت پاداش پايان خدمت فرهنگيان سال93را فراهم آوردهاست، لذا از آن رسانه انتظار اطلاعرساني دقيق و صحيح و مبتني بر اخلاقمداري ميرود.»
البته در همين توضيحات آموزش و پرورش نيز زمان پرداخت پاداش پايان خدمت فرهنگيان بازنشسته سال 93هنوز هم مشخص نيست. در اين توضيحات از آماده شدن مقدمات پرداخت پاداش پايان خدمت سخن گفته شده درحاليكه در خبري كه روز چهارشنبه 5اسفند ساعت 14:19روي پورتال اطلاعرساني اين وزارتخانه منتشر شد به نقل از رئيس مركز اطلاعرساني و روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش چنين آمدهبود: «پرداخت پاداش پايان خدمت فرهنگيان بازنشسته از فردا انجام ميشود.»
با وجود انتشار خبري پيش از اين به نقل از وزير در مورد پرداخت يك هفتهاي اين بدهيها، باز هم خبر تازهاي از وي منتشر شده كه زمان پرداخت اين مبالغ را «تا پايان سال» اعلام كرده است. به اين ترتيب اين ابهام همچنان وجود دارد.
با وجود اينكه وزير آموزش و پرورش وعده داده بود كه پرداخت پاداش پايان خدمت فرهنگيان بازنشسته سال 93از 8اسفند آغاز ميشود اما برخي بازنشستگان در گفتوگو با همشهري اعلام كردهاند كه هنوز وعده وزير عملي نشدهاست. نظامالدين واحدي، يكي از فرهنگيان بازنشسته با انتقاد از رويه پرداخت پاداش پايان خدمت فرهنگيان، اين پرسش را مطرح كرد: «پرداخت پاداش پايان خدمت كدام دستگاه دولتي حدود 2سال طول ميكشد، آن هم بهصورت قسطي و با كلي منت و وعده؟» خانم حسيني، يكي ديگر از فرهنگيان بازنشسته با بيان اينكه ما هنوز چشمانتظار عمليشدن وعده وزير آموزش و پرورش هستيم، ماجراي پرداخت پاداش را با درس چوپان دروغگو مقايسه كرد و گفت: «واقعا از خلف وعده آقايان خسته شدهايم، به ما گفتهاند بياييد براي دريافت پاداش پايان خدمت با ما قرارداد امضا كنيد، ما از 2بانك وام گرفتهايم تا مطالبات شما را پرداخت كنيم. اگر دولت پاداش را واريز كرد ديگر شما نسبت به آن ادعايي نداشته باشيد؛ البته هنوز هيچكس پولي دريافت نكردهاست.»
گروه اخبار/ معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزشوپرورش گفت: طبق تبصره ۲۴ قانون بودجه سال ۹۴ بانکها و شرکتهای دولتی باید با صرفهجویی ۱۷۰۰ میلیارد تومان در اختیار آموزشوپرورش قرار دهند که تاکنون ۵۰ میلیارد تومان آن محقق شده است.
درس هاي ارزش مند عليرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر براي معلمان و تشکل هاي مدني معلمان
به دليل مقارن شدن با انتخابات هفتم اسفند و به منظور پرهيز از تداخل در تبليغات انتخاباتي ، درس سوم از آموزه هاي اين استاد اصول تشکيلاتي به بعد از حماسه هفتم اسفند موکول شد.
درس شماره سه
تبريک به سايت وزين " صداي معلم " و مديريت فرهيخته و پر تلاش آن ، آقاي پورسليمان و اعضاي محترم شوراي نويسندگان صداي معلم
در سايت خبرگزاري کار ايران " ايلنا " روز شنبه 5 دي ماه 1394 آمده است :
در نشست محجوب با شورای نویسندگان « سخن معلم » تاکید شد؛
حرکت صنفی معلمان باید بدون تلفات باشد/ با افراط و تندروی هیچ دستاوردی حاصل نمیشود
علیرضا محجوب، نماینده مجلس و دبیر کل خانه کارگر با شورای نویسندگان «سخن معلم» دیدار کرد.
علیرضا محجوب در این نشست گفت: حرکت صنفی تابع آرامش و برنامه است و باید معطوف به نتیجه باشد.
محجوب تاکید کرد: مهم این نیست که در مجلس چه کسی باشد. ماهیت حرکت از این طرف، ماهیت مقابله از آن طرف را میسازد. کنش صحیح موجب واکنش صحیح است و بالعکس.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس یادآور شد: کنشهای صنفی در معلمان و آموزش و پرورش باید با کمترین هزینه و تلفات همراه باشد، در غیر این صورت به نتیجه نمیرسید.
این نماینده مجلس تصریح کرد: به خاطر داشته باشیم که با افراط و تندروی هیچ دستاورد پایداری نخواهیم داشت.
محجوب ضمن اعلام این نکته که در مجلس اشتیاق برای کار کردن برای معلمان وجود دارد، اذعان کرد: این مساله کافی نیست که فقط خواسته وجود داشته باشد، بلکه برای تحقق آن خواسته باید راه حل وجود داشته باشد. باید به نماینده حامی معلمان، راهکارهای عملی و اجرایی ارائه شود. در غیر این صورت او به تنهایی کاری از پیش نمیبرد.
محجوب تاکید کرد: این شورا و این جمع قابلیت آن را دارد که با قلم و کارشناسی مسائل و بیان چالشهای آموزش و پرورش و معلمان این مسیر را نشان دهد و حتی تشکلها و گروههای دیگر را بیدار و فعال کند.
در چند جمله فوق الذکردبير کل خانه کارگر يک دنيا درس تشکيلاتي و صنفي نهفته است که لازم است کليه تشکل هاي مدني به ويژه تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش و همه قلم به دستان به ويژه شوراي نويسندگان صداي معلم در پويشي ( کمپيني ) به تشريح اين مطالب مهم بپردازند .
اينجانب در حد بضاعتم ، استنباط خود را از سخنان اين استاد کار تشکيلاتي را بيان مي نمايم، به اميد آنکه انديشمندان و متفکرين و فعالان تشکل هاي مدني اين قطره را پالايش نمايند .
حرکت با برنامه ، بر پايه استراتژي و تاکتيک استوار است .
فاز اول ، فازدوم و... مشخص دارد و معطوف به نتيجه خواهد بود يعني براي رسيدن به هدف برنامه ريزي و طي طريق مي شود .
این مساله کافی نیست که فقط خواسته وجود داشته باشد، بلکه برای تحقق آن خواسته باید راه حل وجود داشته باشد.
باید به نماینده حامی معلمان، راه کارهای عملی و اجرایی ارائه شود در غیر این صورت او به تنهایی کاری از پیش نمیبرد را توضيح مي دهم .
(درس شماره سه )
1. روز شنبه مورخ 21 دي ماه 1392 در سايت وزين "سخن معلم " آمده است :
نمايندگان تشكلهاي معلمان خواستار شفافيت عملكرد صندوق شدند .
شش هزار ميليارد تومان دارايي معلمان در صندوق ذخيره فرهنگيان
گزارشگر : علی پورسلیمان
متن کامل گزارش نشست تشکل های معلمان (تشکل های سازمان معلمان ایران ، کانون صنفی معلمان ، انجمن اسلامی معلمان ، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی ، مجمع علمی و تخصصی مدیران ، کانون مدرسان دانشگاه فرهنگیان و کارشناسان ستادی وزارت آموزش و پرورش ) با مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان را مي توانيد در سايت وزين " صداي معلم " مطالعه نمایيد ولي در ذيل خلاصه اي از آن جهت روشن شدن بحث ارائه مي گردد .
" يكي از اقدامات علي اصغر فاني در آموزش و پرورش تغيير در هيات مديره صندوق ذخيره فرهنگيان بود؛ صندوقي كه فلسفه تاسيساش در سال 74 در دوران محمدعلي نجفي رساندن سود به معلمان در دوران بازنشستگي بود؛ اما پس از راهاندازي و تاسيس چندان در جهت هدف و اساسنامه تاسيساش پيش نرفت. با اين وجود طي دورههاي گذشته فرهنگيان چندان رضايتي از عملكرد صندوق ذخيره فرهنگيان نداشتند. حساب و كتاب صندوق ذخيره فرهنگيان در اين سالها چندان براي معلمان شفاف و روشن نبود كه آنها را به سرمايهگذاري بيشتر در اين صندوق ترغيب كند . يكي از انتقادهاي ديگر فرهنگيان، سالهاي گذشته حضور كم رنگ معلمان و نمايندگان نهادهاي صنفي و تشكلها در هياتمديره اين صندوق است. در دولت جديد، وزير آموزش و پرورش با تغيير هياتمديره قولهايي براي فعال كردن بيشتر اين صندوق داد. در همين راستا طي روزهاي گذشته تشكلهاي سازمان معلمان ايران، كانون صنفي معلمان، انجمن اسلامي معلمان، مجمع فرهنگيان ايران اسلامي، مجمع علمي و تخصصي مديران، كانون مدرسان دانشگاه فرهنگيان و كارشناسان ستادي وزارت آموزش و پرورش با شهابالدين غندالي، مديرعامل صندوق ذخيره فرهنگيان، ديدار و گفتوگو كردند.
در اين جلسه مدير عامل موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان خطاب به نمايندگان تشکل هاي فوق الذکر گفت :
" باور من این است که تیم اقتصادی صندوق ذخیره فرهنگیان باید از فرهنگیان باشند . اگر قرار باشد صندوق کار کند باید برای " معلم " باشد . اگر این صندوق برای معلمان نباشد ؛ به چه دردی می خورد ؟!
2. دو روز بعد در سايت ايلنا مي خوانيم :
در سايت ايلنا 24 دي ماه 1392 آمده است :
نیکنژاد: برخورد دولت با فعالان صنفی معلمان تغییر کرده است– ایلنا 92/10/24
نمایندگان بیش از چهل تشکل صنفی معلمان سراسر کشور در نشستی با «شهابالدین غندالی» مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان به طرح دیدگاههای خود پرداختند.
«محمد رضا نیکنژاد» عضو کانون صنفی معلمان با اعلام این خبر به ایلنا گفت: صندوق ذخیره فرهنگیان رویکرد جدیدی را نسبت به گذشته اتخاذ کرده و آن طور که در این جلسه مطرح شد، «علی اصغر فانی» وزیر آموزش و پرورش بر تاثیر عملکرد اقتصادی این صندوق در ارتقای سطح معیشتی زندگی معلمان اصرار دارد.
وی با ارزیابی مثبت از رویکرد جدید صندوق، تاکید کرد: فعالیتهای اقتصادی صندوق ذخیره فرهنگیان باید شفاف سازی شود و این صندوق به سوددهی قابل قبولی برسد.
نیکنژاد ادامه داد: حضور معلمان در راس صندوق به ساز و کاری دموکراتیک نیاز دارد تا نمایندگان واقعی آنها بر عملکرد این بنگاه اقتصادی نظارت داشته باشند.
3. ديدگاه وزير آموزش و پرورش (رئيس هيئت امناي) صندوق ذخيره فرهنگيان: فانی گفت که ما یک سازمان رفاه اقتصادی برای فرهنگیان تشکیل می دهیم . در حال حاضر ، وضعیت تعاونی های مصرف فرهنگیان خیلی به هم ریخته است ؛ آیا باید ساختار تغییر کند ؟
آیا همکاری تشکل ها در این محدوده می گنجد ؟
4. حدود يک سال بعد سازمان معلمان ايران ( شوراي منطقه شش تهران ) پیشنهادات مدون و کارشناسي شده ( با اشاره به ماده و تبصره ) خود را در مورد صندوق ذخيره فرهنگيان به شرح ذيل ارائه مي دهد که روز دوشنبه, 01 دی 1393 در سايت وزين " سخن معلم " درج مي شود :
" با توجه به تبصره ماده 8-13 اساسنامه صندوق ذخيره فرهنگيان : "" هيأت امنا مي تواند براي تدوين سياست ها و خط مشي هاي ميان مدت و بلند مدت موسسه و نيز ساير اموري که لازم مي داند شوراي سياست گذاري تشکيل دهد . تعداد اعضاء وظايف و اختيارات آن شورا مطابق دستور العملي خواهد بود که به تصويب هيأت امنا مي رسد . " در سايه همدلي ، تعامل ، همفکري بين تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش با مسئولين صندوق ذخيره فرهنگيان ، برنامه ريزي مشترکي صورت بگيرد تا :
I. مکانيسمي طراحي شود تا در آينده هيچ مدير عاملي از صندوق ذخيره فرهنگيان اعلام نکند :
a. هنوز پس از دو و نيم ماه كه من آمدهام، شركتهاي جديد كشف ميشود و با وجود تلاشي كه وجود دارد هنوز هم شركتهاي وابسته به صندوق مشخص نيست و هيچ چيز منسجمي در صندوق وجود ندارد و داشتههاي صندوق دقيقا مشخص نيست.
II. کليه تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش ضمن حفظ مواضع تشکيلاتي خود هرچه سريع تر کارگروه صندوق ذخيره خود را تشکيل و به عبدي معرفي نمايند .
III. اين کار گروه هاي در تعامل با نماينده و يا نمايندگانˏ هيئت امنا صندوق ذخيره فرهنگيان ، آئين نامه و دستور العمل شوراي سياست گذاري را تنظيم نمايند .
اولين شوراي سياست گذاري صندوق ذخيره فرهنگيان با حضور نمايندگان تشکل هاي فرهنگيان و نمايندگان صندوق به صورت پايدار تشکيل شود .
سياست هيئت امنا ناپايدارتر است زيرا با تغيير دولت ها ممکن است سياست ها به سرعت تغيير کند ولي سياست تشکل ها پايدارتر هستند و تغیيرات کندتر و با شيب ملايم تر انجام مي شود . "
5. متأسفانه تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين ، تا کنون به خواسته هاي مشخص مدير عامل موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان ، فاني و سازمان معلمان ايران ( شوراي منطقه شش ) پاسخ کارشناسي شده نداده اند و براي ورود کارشناسي به صندوق ذخيره فرهنگيان برنامه جدي ارائه ننموده اند .
نتيجه گيري :
همان طور که استاد اصول تشکيلاتي عليرضا محجوب مي فرمايند :
"به خاطر داشته باشیم که با افراط و تندروی هیچ دستاورد پایداری نخواهیم داشت."
محجوب ضمن اعلام این نکته که در مجلس اشتیاق برای کار کردن برای معلمان وجود دارد، اذعان کرد:
"این مساله کافی نیست که فقط خواسته وجود داشته باشد، بلکه برای تحقق آن خواسته باید راه حل وجود داشته باشد.باید به نماینده حامی معلمان، راهکارهای عملی و اجرایی ارائه شود. در غیر اینصورت او به تنهایی کاری از پیش نمیبرد. "
خدا را شاکريم که عليرضا محجوب به همراه چند نامزد ديگر که ميثاق نامه با تشکل هاي مدني معلمان داشته اند به خانه ملت راه يافته اند .
امروز نوبت تشکل هاي مدني معلمان است که با تشکيل کار گروه هاي تخصصي و کارشناسي به حوزه هاي مختلف آموزش و پرورش از جمله صندوق ذخيره فرهنگيان ورود پيدا کنند .
اميد است که در سايه تعامل نهاد هاي مدني معلمان با يکديگر از يک سو و ابتکار عمل معلمان راه يافته به خانه ملت و همکاري آنان با استاد امور تشکيلاتي عليرضا محجوب از سوي ديگر ، در مجلس دهم شاهد تشکيل « فراکسيون صنفی معلمان » باشيم .
اميد است اين روند تعامليˏ تشکل هاي مدني در درون خود از يک سو ، تعامل با مسئولين از سوي ديگر و تشکيل « فراکسيون صنفی معلمان » در مجلس شوراي اسلامي درآينده نه چندان دوري شاهد طرح مباحث گوناگون ذيل در سطح جامعه باشيم :
* اصلاح ساختار آموزش و پرورش
* باز تعريف مأموريت هاي آموزش و پرورش
* نقش آفريني در اجراي سند تحول
* اقتصاد آموزش و پرورش
* ارتقاي مديريت آموزشگاهي
* مدرسه محوري و تمرکز زدايي
* توجه جدي به منزلت و معيشت معلمان
* بيمه خدمات درماني و بيمه تکميلي
و ...
در پايان برخود واجب مي دانم که به عنوان يک معلم از حسن نيت عليرضا محجوب ، دبير کل خانه کارگر نسبت به جامعه فرهنگيان صميمانه و صادقانه تشکر نمايم زيرا راهنمايي هاي ايشان براي همه تشکل هاي مدني و تمامي فرهنگيان فرهيخته مفيد مي باشد .
استاد محجوب در ادامه به راهنمايي تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش مي پردازد و به يک تکيه گاه اشاره مي کند که در قسمت بعدي به آن موارد مي پردازم .
گروه اخبار/
دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش از افزایش ساعت حضور دانش آموزان شاخه نظری مقطع متوسطه دوم در مدرسه به 35 ساعت خبر داد و گفت: دروس هنر، انسان و محیط زیست، مدیریت خانواده و سبک زندگی، تفکر و سواد رسانهای و بهداشت خانواده دروس جدیدی هستند که برای اولین بار به متوسطه دوم اضافه شدهاند.
مهدی نوید ادهم با اشاره به اینکه سال دهم اولین پایه از دوره دوم متوسطه است و طی چند جلسه اخیر شورای عالی آموزش و پرورش جدول و عناوین دروس را تصویب کردهایم افزود: ایجاد این تغییرات اقتضائات خود را دارد و برای تولید محتوا و ساماندهی نیروی انسانی در میدان اجرا در حال کار هستیم.
وی افزود: امیدواریم با تلاش شبانه روزی در سازمان پژوهش کتب درسی به موقع آماده و ابتدای مهرماه به دست دانش آموزان برسند. برنامههای جدید دوره دوم متوسطه در سابقه آموزش و پرورش وجود نداشت و افزایش ساعت حضور دانش آموزان شاخه نظری مقطع متوسطه دوم در مدرسه به 35 ساعت در شاخه نظری را خواهیم داشت.
نوید ادهم افزود: دروس هنر، انسان و محیط زیست، مدیریت خانواده و سبک زندگی، تفکر و سواد رسانهای و بهداشت خانواده دروس جدیدی هستند که برای اولین بار به متوسطه دوم اضافه شدهاند.
دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با اشاره به اینکه پس از بررسی و اتمام جدول برنامه درسی متوسطه دوم و همچنین آیین نامه هدایت تحصیلی وارد بررسی و تصویب زیرنظام های سندتحول بنیادین خواهیم شد گفت: پنج زیرنظام باقی مانده است که به ترتیب بررسی خواهند شد. زیرنظامهای فضا و تجهیزات، مدیریت راهبری، پژوهش و ارزشیابی، منابع انسانی و منابع مالی از این جملهاند.
وی ادامه داد: در این میان یکی از موارد اساسی ساماندهی نیروی انسانی مبتنی بر احکام سند تحول است که در جلسات آتی شورای عالی دنبال خواهد شد.( ایسنا )
انتهای پیام
وقتی قسمتی از سخنان قاضی پور ،نماینده ارومیه را خواندم، باورم نمی شد مردم خوب و انسان دوست ارومیه چنین شخصی را به عنوان نماینده خود برگزیده باشند .
حرف هایی آن قدر بی منطق ، وقیح و بی مایه ای که نتوانستم قسمت های اصلی آن را در این جا بیاورم ؛ ولی وقتی عکس العمل زنان و مردان غیرتمند ارومیه را دیدم که از چنین شخصی برائت جسته و وی را مایه ننگ خود نامیدند، متوجه شدم که او به نادرستی نام ارومیه را یدک می کشد.
یک شخص با چنین ادبیات سخیف که کلی به تفکرات - البته تفکری در بین نیست - در واقع ذهنیات نژادپرستانه خود افتخار می کند ؛ باجنجال ، هیاهو و شاید بیماری فراگیر جامعه ما یعنی " پوپولیسم " رای مردم ارومیه را گرفته است.
دختر محترم شهید باکری ،آسیه باکری که چنین شخصی را شایسته نام بردن از پدر شهید خود نمی داند در صفحه خود می گوید:
" آقای قاضی پور !
متاسفم برای شما و مردم شهرم که شما را به عنوان نماینده شان انتخاب کردند.
لطف کنید از این به بعد اسم پدر و عموی من را در سخنرانی هایتان به کار نبرید، چون هر کسی می خواهد از آنها تعریف کند از ادب شان می گوید و شما با این ادبیات تان لیاقت بردن اسم آنها را ندارید."
وی ضمنا خود را سرباز ولایت دانسته و با این کار خود کسانی که در این حوزه تلاش می کنند را زیر سوال می برد.
چنان وقیحانه از نماینده قزوین و خاطره اش با خود حرف می زند که نمی توان آن را اینجا آورد.
وی می گوید مجلس جای زنان نیست، جای مردان است ولابد مردی مثل خودش ! و ادامه می دهد بفرستید سرشان بلا بیاورند، آبرویتان برود...
واقعا با این همه توهین آن هم زننده به مقام زن معلوم نیست چرا نمایندگان فعلی زن در مجلس سکوت کرده و واکنشی نشان نداده اند؟
لابد به ساحت مقدسات خدشه ای وارد نشده که مداخله نمایند !
آیا سکوت این زنان در مقابل این گستاخی به معنای تایید سخنان ایشان است ؟
قاضی پور خود را متدین و ولایت مدار و انقلابی می داند و به خیال خود با چنین پشتوانه ای هر چه می خواهد بر زبان جاری می کند .
این درحالیست که در زمان پیامبر ، دریکی از جنگ ها " دخترکان 12 تا15 ساله " نزد پیامبر اکرم ( ص ) آمده و اصرار می کنند که برای مداوای مجروحین به جنگ بیایند، پیامبر وقتی عزم آنان را می بیند پذیرفته و در مسیر رسیدن به جبهه نبردی که شاید یک ماه طول بکشد تا از میان سنگ و خاره، به آن جا برسند، آنان نیز همسفر پیامبر می شوند .
امام خمینی ( ره ) که خود معمار این انقلاب بوده گفته اند زنان هم حق رای دادن و هم حق رای گرفتن را دارند و بارها تاکید کرده اند نقش زنان در انقلاب پر رنگ تراز مردان بوده است.
نمونه شبیه افکار این فرد را که نمایندگی مردم را دارد در کجا یافت می شود ؟
این حدیث پیامبر ، یادآور ذهن پر از زشتی وی است که می فرمایند:
مردان بزرگوار، به زنان احترام کرده و مردان پست به زنان بی احترامی می کنند، و نیز امام باقر (ع) می فرمایند:
" سلاح انسان های پست، کلام زشت است."
با این اوصاف فقط می توان به وی گفت، به قول امام خمینی ( ره ) این ملت و خصوصا زنان ، شما را روی این صندلی های نرم و راحت مجلس نشانده است،حال که باد به غبغت افتاده، حقوق ملت از جمله زنان را فراموش کرده ، و رجز خوانی می کنی؟
آیا این شخص ، با این سطح بیسوادی و ادبیات زشت و وقیح اعتباری دارد که قرارباشد ، اعتبارنامه اش تایید شود ؟!
نباید فراموش کرد که ادبیات این نمایندگان بر جامعه تاثیر می گذارد .
خشونت کلامی مسری است و ممکن است به اشکال دیگر خشونت تبدیل شود .
بروز رفتارهایی این چنین که اخلاق و و جدان جامعه را جریحه دار می کند رسالت و وظیفه ما معلمان را در ساختن جامعه ای که شهروندانش مسئولانه رفتار می کنند و مسئولان آن نیز نماد اخلاق و انسانیت در جامعه باشند را سنگین تر و حیاتی تر می کند .
گروه اخبار/ مدیر کل آموزش و پرورش هرمزگان در واکنش به انتشار خبری با موضوع ( ازدواج یک شبه ۵۰ دانشآموز پارسیانی) با رد این خبر گفت: آموزش و پرورش هیچ اقدام سازمانی برای ازدواج دانشآموزان نداشته است و اظهارات منتشر شده در برخی رسانهها خلاف واقع و عاری از حقیقت است.
گروه اخبار/
محمد دیمه ور در گفت و گو با خبرنگار آموزش و پرورش پانا اظهار داشت : برای پیک نوروزی دستور العملی سال 92 به سراسر استان ها ابلاغ شده است و به همکارانمان در استان ها گفته ایم تولید متمرکز پیک نوروزی که معمولا از طریق انتشاراتی های وابسته یا غیر وابسته به آموزش و پرورش انجام می شود از نظر ما وجهات قانونی ندارد .
وی افزود: تکالیف نوروزی باید توسط معلمان در مدرسه و حداکثر معلمان در منطقه می توانند گروهی از معلمان دورهم بنشینند و نه اینکه پیک نوروزی تهیه کنند بلکه راهنمای فعالیت های یادگیری ایام نوروز را برای دانش آموزان طراحی کنند و در اختیارشان قرار دهند .
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش گفت: محور فعالیت های نوروزی دانش آموزان خاطره نویسی و شرح از وقایع و دید و بازدید هایی که در ایام نوروز داشته اند که در قالب نگارش خلاق است و نهایتا ممکن است برخی از موضوعات را معلمان بسته به اقتضائات محیط فرهنگی منطقه از دانش آموزان بخواهند تا دانش آموزان طی تعطیلات نوروز به آن بپردازند.
وی یادآور شد: اینکه بعضا گزارش شده است که موسسات خصوصی و یا غیر خصوصی یعنی شبهه دولتی تولید انبوه پیک نوروزی کنند و در استان ها پخش کنند غیر قانونی و ممنوع است .
پایان پیام/