گروه اخبار / رئیس مجلس شورای اسلامی به علت مغایرت با آییننامه داخلی مجلس طرح یک فوریتی استفساریه قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش را از دستورکار صحن علنی امروز خارج کرد.
گروه اخبار / بنابر اعلام سخنگوی سازمان آموزش و پرورش، مدارس مقاطع اول و دوم متوسطه ، روز سه شنبه، 29 دی ماه، با دو ساعت تاخیر آغاز به کار می کنند.
گروه گزارش /
دیروز یکشنبه بیست و هفتم دی ماه جمعی از فرهنگیان بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی دست به تجمع زدند .
این برای چندمین بار است که در ماه های اخیر معلمان بازنشسته برای بیان خواسته ها و مطالبات خود در برابر مجلس شورای اسلامی تجمع می کنند .
یکی از فرهنگیان بازنشسته حاضر در این تجمع به سخن معلم گفت :
آقای نوبخت قبلا اعلام کرده بود که برای بازنشستگان خبرهای خوشی داریم و به ما قول داده بودند که قبل از ارائه بودجه به مجلس نشستی با نمایندگان معلمان بازنشسته خواهند داشت اما از نظر ما هیچ کدام عملی نشده است .
از سوی دیگر آقاي دكتر ترابي معاون اداري و مالي صندوق بازنشستگي كشوري به ما گفت که ما کف حقوق بازنشستگان را 12000000 ریال معادل یک میلون و دویست هزار تومان در نظر خواهیم گرفت که متاسفانه مبلغ اعمال شده تنها یک میلیون تومان بوده است .
بازنشسته دیگری ضمن تائید سخنان ایشان گفت :
الان 3 ماه است که حقوق ما را با تاخیر پرداخت می کنند .
قبلا حداکثر تا بیست و پنجم و یا بیست و ششم ماه حقوق ها را واریز می کردند اما اکنون این پرداخت تا سوم و یا چهارم ماه بعد هم کشیده شده است .
من مستاجر هستم و روی این موعد پرداخت حساب کرده ام .
بسیاری از معلمان بازنشسته از این وضعیت ناراضی هستند و زندگی آن ها مختل شده است .
از مسئولان می خواهیم که حداقل همین مبلغ اندک حقوق را سر وقت پرداخت کنند .
این تجمع از ساعت 10 صبح شروع و پس از حدود دو ساعت بدون آن که مشکلی پیش آید خاتمه یافت .
همکاری نیروی انتظامی در این زمینه قابل ذکر بود .
پایان گزارش /
موضوع انتخابات به ویژه انتخابات مجلس که هر 4 سال یک بار در جامعه ما مطرح می شود دارای ابعاد گوناگون و مهمی است .
نقش فرهنگیان و معلمان در این انتخابات از جهات مختلف مهم و راهبردی است ضمن آن که آنان غالبا به عنوان عوامل اجرایی و نظارتی نقش اصلی را دارند و این حضور در " سلامت انتخابات " مهم است از آن جهت که معلمان در مقایسه با سایر گروه ها و اقشار " گروه مرجع " هستند و سلامت نفس و صداقت آنان قابل چشم پوشی نیست .
" انتخابات " یک فرصت مهم و طلایی برای طرح مطالبات در سطوح مختلف ازسوی جامعه فرهنگیان و معلمان و نیز ارائه برنامه و راه کار به کاندیداها برای توجه بیشتر و اساسی تر به مشکلات این دستگاه بزرگ و مولد است .
فرآیند تغییر سه مرحله دارد :
1- پیش از تغییر 2- اعمال تغییر اصلی 3- تثبیت تغییر .
از نظر نگارنده ، ما هنوز در مرحله اول قرار داریم .
هنوز باورها و نگرش ها نسبت به مقوله آموزش و پرورش دست نخورده و تابع همان معادلات قدیمی و حتی سنتی است .
در این میان نقش فعالان تشکل ها و نخبگان بسیار مهم و استراتژیک است .
نقش آنان در مرحله اول می تواند در قالب " گفتمان سازی " و " فرهنگ سازی " تعریف شود .
البته تاکنون گام هایی برای این مرحله طی شده است اما کافی نبوده است .
این که چرا به انتخابات به عنوان " فصل طرح مطالبات " و " فرآیند تکمیل مطالبه محوری " نگریسته نمی شود دلایلی دارد .
مهم ترین دلیل برای این مساله به ایفای نامناسب ، ناقص و جهت دار نقش این گروه یعنی فعالان تشکل ها و نخبگان باز می گردد .
عدم ایفای کارکرد منطقی و کارساز نسبت به موضوع انتخابات موجب شده است تا فرهنگیان و معلمان بعضا این موضوع را جدی نگیرند و به غیر از تعدادی که احتمالا خود کاندیدا هستند با این موضوع درگیر نشوند .
در برخورد با موضوع انتخابات و در حوزه تشکل ها با دو رویکرد اصلی مواجه هستیم .
رویکرد اول ، رویکرد حداقلی و یا سلبی است .
موافقان این رویکرد به این دلیل که انتخابات یک کنش سیاسی و یا هم نوایی با وضعیت موجود است است و ذهن جامعه و فرهنگیان را احتمالا نسبت به آنان بدبین کرده و آنان را " فرصت طلب " جلوه می دهد ؛ سعی در پاک کردن صورت مساله و یا نادیده گرفتن آن را دارند .
لازم به ذکر است که فعالان این تشکل تفسیر خاصی از صنف و کنش صنفی دارند و هنوز مرز میان " صنف " و " سیاست " را به درستی تعریف و یا تبیین نکرده اند ضمن آن که تضاد و تناقض همواره میان گفتار و عمل در میان آنان مشاهده می شود .
برای این موضوع کافی است به بیانیه کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) در این زمینه توجه شود :
" بنا بر مصوبه رسمی کانون در جلسه رسمی روز سهشنبه به تاریخ 22 دی94 ، کانون صنفی معلمان ایران اعلام مینماید از این تاریخ تا پایان انتخابات پیش رو(7 اسفند 94) ، این تشکل صنفی با احزاب و تشکل های سیاسی یا سیاسی-صنفی دیدار تشکیلاتی نخواهد داشت و حضور و موضعگیری احتمالی هر یک از اعضای هیئتمدیره کانون در نشستهای سیاسی و انتخاباتی خارج از وجهه تشکیلاتی و شخصی تلقی میگردد. این مصوبه در راستای تأکید بر استقلال و ماهیت صنفی این تشکل و بر مبنای اساسنامه کانون صنفی معلمان است که هرگونه حضور تشکیلاتی در عرصه انتخابات را بصورت نفیای و اثباتی منع میکند.
بدیهی است از این تاریخ به بعد انتشار هرگونه خبر پیرامون دیدارهای اعضای هیئتمدیره کانون صنفی معلمان ایران فقط در چارچوب کمیته اطلاعرسانی این تشکل قابلقبول است لذا انتشار هر خبر توسط هر رسانه که در تضاد با این اطلاعیه باشد از منظر این تشکل سو استفاده از نام و اعتبار کانون جهت مقاصد سیاسی و انتخاباتی است. "
اساسنامه کانون صنفی معلمان بر غیرسیاسی بودن این تشکل تاکید دارد اما آیا بیان چالش های آموزش و پرورش ، طرح مطالبات معلمان ، ارائه برنامه و راه کار به کاندیداها و حتی گفت گو با آنان دراین زمینه وحتی طرح موضوع و مساله در حوزه عمومی در تضاد با اساسنامه این تشکل صنفی است ؟
باید به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که چرا کانون های صنفی خود و دیگران را از این فرصت محروم می کنند ؟
شیرزاد عبداللهی یکی از اعضای موسس کانون صنفی معلمان در پاسخ به این سوال سخن معلم که چرا کانون های صنفی خود و دیگران را از این فرصت انتخابات برای طرح مطالبات معلمان محروم می کنند می گوید:
طبق ماده 1 اساسنامه" کانون صنفی معلمان ایران انجمنی است:(صنفی، علمی، یا صنفی تخصصی) غیر سیاسی و غیر انتفاعی ". اما انتخابات مهم ترین اتفاق سیاسی است. موضع من این بوده و هست که ائتلاف با احزاب سیاسی و معرفی کاندیدا با رویه صنفی کانون سازگار نیست زیرا معلمان در امور صنفی می توانند بدون اختلاف با هم متحد شوند اما در امور سیاسی متفرقند.
شیرزاد عبداللهی در پاسخ به این پرسش که آیا در اساسنامه کانون از انتخابات نام برده شده است و آیا بیان مطالبات ، انتظارات و حتی ارائه برنامه به نامزدهای مجلس در مورد آموزش و پرورش خلاف اساسنامه است می گوید: "در مورد شرکت در انتخابات مشخصا در اساسنامه چیزی گفته نشده است . در سال 86 برخی از اعضای هیات مدیره کانون به عنوان کاندیدا ثبت نام کردند و از یک لیست سه نفره هم حمایت کردند.
آن زمان گفته می شد که 6 عضو هیات مدیره به اعتبار شخصیت حقیقی خود کاندیدا شده اند اما این مساله باعث اختلاف و حتی انشعاب در کانون شد. البته کانون مطالبه محور است و می تواند از فضای انتخابات برای طرح مطالبات خود استفاده کند .
از نظر من ممنوعیت اساسنامه فقط شامل حضور در ائتلاف سیاسی و معرفی کاندیدا و حضور اعضای هیات مدیره به عنوان کاندیدا می شود. .
وی افزود : البته این را هم باید اضافه کرد که کانون نباید معلمان را ترغیب و تشویق به عدم حضور در انتخابات و به نوعی تحریم انتخابات کند زیرا همان گونه که دادن لیست انتخاباتی و ائتلاف با احزاب یک فعالیت سیاسی است ، تبلیغ علیه شرکت در انتخابات و بیان سخنانی که بوی تحریم بدهد هم نوعی فعالیت سیاسی است و با فلسفه کار صنفی ناسازگار است.
در برابر این رویکرد حداقلی و یا " نفی و نادیده گرفتن موضوع " ، با یک رویکرد حداکثری از سوی برخی تشکل ها مواجه هستیم .
تقریبا غیر از کانون صنفی معلمان ، سایر تشکل های فرهنگیان با درجاتی در این طیف قرار می گیرند .
این تشکل ها غالبا با مطالبات فرهنگیان و معلمان " به روز " نیستند و یا برای آنان طرح و برنامه ای ندارند .
بسیاری از این تشکل ها در برابر موضوعات مهم و چالش برانگیز آموزش و پرورش و معلمان منفعل هستند و یا حداقل موضعی در برابر آن اتخاذ نمی کنند .
( مصادیق و مثال های این رویکرد قبلا و به تفصیل بیان شده است .
در آخرین مورد که به مراسم " عروسک سوزی در یک مدرسه ابتدایی دخترانه " بر می گشت ؛ هیچ یک از تشکل های معلمان و حتی کانون صنفی معلمان موضعی نداشته و سکوت اختیار کردند و این در حالی بود که این موضوع انعکاسی فراگیر در رسانه ها داشت و علاوه بر آن بحث « خشونت در مدارس » مهم بوده و باید برای آن تدبیری اندیشیده شود )
نشست های پی در پی ، معرفی کاندیدا ( مستقیم و غیر مستقیم ) ،ائتلاف با گروه ها و احزاب سیاسی ، صدور بیانیه ها و... بخشی از فعالیت این تشکل های معلمی را تشکیل می دهد .
اتخاذ این رویکرد با ویژگی های مذکور موجب شده است تا افکار عمومی فرهنگیان و معلمان ذهنیتی منفی نسبت به آنان پیدا کنند .
آنان بعضا فعالیت غالب این تشکل ها را فقط در موسم انتخابات می بینند و همین عامل موجب شده است که بحران اعتماد در این جامعه عمیق تر و وسیع تر شده و معلمان به سوی تشکل ها و عضویت و فعالیت در آن رغبتی پیدا نکنند .
( حتی برخی از این تشکل ها در سایه نبود افراد تاثیرگذار در سایر تشکل ها مدیریت ارتباط با جریان های سیاسی را در پیش گرفته و به نام همه آنان و به کام خویش قصد قرار دادن افراد مورد نظر را در فهرست های آینده دارند .
اشتباه استراتژیکی که این تشکل و در زمان انتخاب روحانی به ریاست جمهوری و بحث های انتخاب وزیر آموزش و پرورش انجام داد و البته به نام همه تشکل ها ثبت شد )
در انتخابات اخیر شورایاری ها نیز با آن که تعداد کاندیداها به ویژه معلمی نسبت به دوره های قبل به طور بی سابقه ای افزایش یافته بود متاسفانه و تقریبا هیچ یک از تشکل های معلمی در آن نقشی نداشتند و در برابر مشارکت فرهنگیان و معلمان رویه سکوت را در پیش گرفتند .
« گروه سخن معلم » در آن ایام براین باور بود که مشارکت نظام یافته و مستمر فرهنگیان و معلمان در شورایاری ها ضمن تمرین مدیریت و کار جمعی می تواند در تامین مطالبات آنان نیز نقش مهمی داشته باشد و به عنوان یک تجربه در مدیریت شهری و نیز مراکز قانون گذاری مورد استفاده قرار گیرد .
کوتاه سخن این که :
بسیاری ازمشکلات و حتی مطالبات بر زمین مانده فرهنگیان و معلمان به کارکرد مجلس در دو بعد " تقنین و نظارت " باز می گردد و معلمان نمی توانند و نباید در مقابل این واقعه مهم بی تفاوت و یا منفعل باشند .
ایده تشکیل « فراکسیون صنفی معلمان » در مجلس آینده باید به یک گفتمان غالب تبدیل شود .
" مطالبه محوری " و ارائه " سرفصل های مهم " در مطالبات همراه با راه کار و کار کارشناسی باید در دستور کار تشکل ها قرار گیرد .
رویکرد حداقلی موجب انفعال و در حاشیه قرار گرفتن در صحنه و حذف از معادلات خواهد گردید .
رویکرد حداکثری نیز بدون توجه به بایسته ها و پیش زمینه ها و احتمالا سهم خواهی موجب افتراق و انشقاق بیشتر میان تشکل ها و بدنه معلمان خواهد گردید .
انتخابات را به عنوان یک فرصت بی بدیل برای طرح آموزش به عنوان توسعه پایدار در حوزه عمومی بدانیم و عمل کنیم .
کنار کشیدن ، قهر کردن و اتخاذ رویکرد سلبی به هر بهانه و با هر انگیزه و یا توجیهی ، فرهنگیان و معلمان را از این فرصت راهبردی محروم و آن ها مجبور خواهند بود مانند گذشته مطالبات خود را احتمالا با بالاترین هزینه و در کف خیابان ها بدون آن که چشم انداز روشن و قابل دفاعی برای آن متصور باشد جست و جو کنند .
گروه استان ها و شهرستان ها / جمعی از فرهنگیان استان لرستان با ارسال نامه ای برای گروه سخن معلم خواهان توجه و پاسخ گویی مسئولان نسبت به مطالبات خود گردیدند .
متن کامل این نامه که در اختیار ما قرار گرفته است به شرح زیر است
گروه اخبار /
بودجه وزارت آموزش و پرورش در سال 95، 28 هزار و 540 میلیارد تومان برآورد شده است و این در حالی است که بودجه عملکرد وزارت آموزش و پرورش در سال 93، 20 هزار و 621 میلیارد تومان بود و بودجه مصوب سال 1394 به رقم 23 هزار و 584 میلیارد تومان رسید و در مجموع با در نظر گرفتن بودجه تملک داراییهای سرمایهای، بودجه آموزش و پرورش به 28 هزار و 690 میلیارد تومان در سال 95 رسیده است.
بر این اساس بودجه مصوب دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش در سال 94، حدود ۳.۶ میلیارد تومان بود که در سال ۹۵ به ۴.۳ میلیارد تومان افزایش یافته است و با در نظر گرفتن بودجه تملک داراییهای سرمایهای به ۴.۴ میلیارد تومان رسیده است؛ بودجه ادارات کل آموزش و پرورش استانها 27 هزار و ۴۶۶ میلیارد تومان در سال 95 است، البته بودجه مصوب ادارات کل آموزش و پرورش استانها در سال 94، 22 هزار و ۸۳۰ میلیارد تومان بود.
بر اساس لایحه بودجه، کمک به تأمین سرانه دانشآموزی برای اولینبار در بودجه دیده شده است که این رقم 150 میلیارد تومان پیشبینی شده است؛ یارانه دفترچه، تغذیه رایگان و امور رفاهی دانشآموزان مناطق محروم نیز 44 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
بودجه سازمان مدارس غیر دولتی و توسعه مشارکتهای مردمی 29 میلیارد تومان پیشبینی شده و یارانه مسکن فرهنگیان نیز 30 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
برای فعالیتهای تربیتبدنی و ارتقای سلامت دانشآموزان نیز مبلغ 100 میلیارد تومان و برای توسعه کمی و کیفی آموزش پیش از دبستان مبلغ 50 میلیارد تومان برای اولینبار پیشبینی شده است؛.
برای کیفیتبخشی به فعالیتهای آموزشی و پرورشی و توسعه عدالت آموزشی در سال 94 رقم 300 میلیارد تومان پیشبینی شده بود که این رقم در سال 95 به 332 میلیارد تومان افزایش یافته است ضمن اینکه کمک به ایاب و ذهاب دانشآموزان مناطق روستایی در مصوب سال 94، 55 میلیارد تومان بود که در سال 95 این میزان به 59 میلیارد تومان افزایش یافته است.
بودجه سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نیز که مصوب آن در سال 94، 90 میلیارد تومان بود در سال 95 به 103 میلیارد تومان افزایش یافته است و همچنین برای اولینبار اعتباری نیز برای موزه تاریخ و تعلیم و تربیت در نظر گرفته شده است که مبلغ آن یک میلیارد تومان در بودجه سال 95 است.
بودجه سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس با در نظر گرفتن تملک داراییهای سرمایهای در سال 95 به 822 میلیارد تومان رسیده است و بودجه دانشگاه فرهنگیان در سال 95 به 370 میلیارد تومان افزایش یافته این در حالی است که بودجه مصوب دانشگاه فرهنگیان در سال 94، 220 میلیارد تومان بود.
بودجه دانشگاه شهید رجایی در سال 94، 33 میلیارد تومان بود که در سال 95 به 63 میلیارد تومان افزایش یافته است و همچنین بودجه دانشگاه فنی و حرفهای نیز از 352 میلیارد تومان در سال 94 به 646 میلیارد تومان در سال 95 افزایش یافته است.
بودجه سازمان آموزش و پرورش استثنایی در حالی به 68 میلیارد تومان در سال 95 افزایش یافته است که این رقم در سال گذشته 40 میلیارد تومان بود و همچنین بودجه سازمان نهضت سوادآموزی نیز که مصوب آن در سال 94 رقم 259 میلیارد تومان بود، در سال 95 به رقم 284 میلیارد تومان افزایش یافته است.
در ابتدا لازم می دانم شادمانی خود را از اجرای برجام و لغو تحریم ها که به همت دولت مردان مدیر و مدبر و نیز پشتیبانی و حمایت رهبر معظم انقلاب صورت گرفت اعلام نموده و آن را به ملت بزرگ ایران و فرهنگیان و معلمان فرهیخته تبریک بگویم .
در مورد میزان و مقدار آزاد سازی پول ها بلوکه شده که به دو صورت ارزی و شمش و سکه طلا می باشد با استناد به خبر روزنامه اعتماد مورخه 24 دی 1394 روایت های مختلفی وجود دارد که استاندار تهران عدد 180میلیارد دلار و آقای مصباحی مقدم ابتدا پول های ارزی بلوکه شده را 130 میلیارد دلار را ذکر کرده بودتد که بعدا منظور خود را اصلاح نمودند و گفتند مجموع مطالبات ارزی و طلای بلوکه شده متعلق به ایران 130 میلیارد است و رییس کل بانک مرکزی پول های آماده ورود به کشور را 30 میلیارد دلار اعلام نمودند که شامل : امارات 12.4میلیارد دلار ، کره جنوبی 5.9میلیارد دلار، هند 5.3میلیارد دلار ، ژاپن4.7میلیارد دلارمی باشد که جمعا 28.3میلیارد دلار می گردد.
تازه 22 میلیارد دلار چین به صورت وجه ضمانت بلوکه کرده است و در صورت احتساب آن حدودا 50 میلیارد دلار به خزانه بانک مرکزی واریز خواهد شد .
اگر پول های آزاد شده 30 میلیارد دلار باشد معادل 90 هزار میلیارد تومان واگر 50 میلیارد دلار محقق شود معادل 150 هزار میلیارد تومان آزاد و وارد خواهدشد که مقداری از آن وارد شده است .
حال با تاکیدات مقام معظم رهبری ( مد ظله العالی ) و رییس جمهور محترم و مردمی مبنی بر تغییر نگرش حاکمیتی به آموزش وپرورش از یک سازمان و نهاد مصرفی و هزینه ای به یک سازمان تولیدی و سرمایه ای با محوریت تولید منابع نیروی انسانی متعهد و کار آمد ،قوه مجریه و مقننه نیز بستر لازم برای عملیاتی شدن این تغییر نگرش و رویکرد را باید فراهم سازند .
در مقطع زمانی کنونی برای عملی نشان دادن این باور ؛ دولت با مساعدت مجلس می تواند 10 الی 12 درصد این پول های آزاد شده را با نظارت کافی و وافی به آموزش وپرورش اختصاص دهد تا هم معوقات و پاداش بازنشستگان وهم معوقات حق التدریس پارسال و سه ماه امسال و اضافه کار و حق الزحمه ناظرین و مصححین امتحانات نهایی پرداخت شود و هم با توجه و استناد به سخنان آقای نوبخت منتشر شده در روزنامه اعتماد مورخه چهارشنبه 23 دی 1394 با عنوان سال جهش حقوق ها ، مقداری از آن 10 درصد اختصاص داده شده از آزاد سازی پول های بلوکه شده برای افزایش حقوق درقالب فوق العاده حقوق که می تواند تا 50 درصد حقوق ثابت را شامل شود در نظر گرفت، این مبلغ بر اساس حکم کار گزینی برای هر فر هنگی بین پانصد تا نه صد هزار تومان می گردد که به طور متوسط هفت صد هزار تومان می باشد ؛ با توجه به تعداد پرسنل آموزش و پرورش تقریبا 700 میلیارد تومان در ماه و سالیانه هشت هزار و چهارصد میلیارد تومان خواهد شد که با اختصاص 10 الی 12 درصد از پول های بلوکه آزاد سازی شده (150هزار میلیارد × 10%) که بالغ بر 15الی 18 هزار میلیارد تومان می گردد این مهم دور از دسترس نیست .
در ضمن با ضریبی حقوق بازنشستگان را نیز می توان اصلاح نمود .
امید که با پی گیری مسئولان محترم به ویژه وزیر محترم آموزش و پرورش و نیز مساعدت سازمان مدیریت و برنامه ریزی گامی در جهت احقاق حقوق فرهنگیان و مطالبات مغفول معلمان برداشته شود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آقای م- ح دبیر دبیرستان دهخدای کرج که در اقدامی نمادین روزنامه همشهری را جلو چشم دانش آموزان و دوربین رسانه ها آتش زد، با حضور در گروه تلگرام " آموزگاران اندیشمند " از آتش زدن روزنامه دفاع کرد. آقای م- ح به گفته خودش بیش از 14 سال سابقه فعالیت صنفی دارد و یک دوره دوساله هم عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران - تهران بوده است. چند ماه پیش روزنامه همشهری در کنار یک یادداشت ، طرحی منتشر کرد که عده ای از معلمان از آن برداشت توهین به مقام معلم کردند. اعتراضاتی در فضای مجازی صورت گرفت اما اقدام آقای م- ح از لونی دیگر بود .
او با آتش به جنگ قلم رفت.
آقای م- ح می گوید : "بنده با جمع کردن خبرنگاران استان حتی سیمای البرز یک برگ روزنامه توهین آمیز به معلم را نمادین آتش زدم....
قبل از اقدام با اصحاب رسانه مشورت کردم و خبرنگاران خود معتقد بودند باید آن انگل ها جواب درستی و محکمی دریافت کنند. " او اسمی از اصحاب رسانه که با آنها مشورت کرده و آنها همکاران خود را انگل نامیده و او را ترغیب به آتش زدن روزنامه کرده نمی برد، تنها رسانه ای که اسم می برد سیمای البرز است."شاید این همکار خودش نادانسته قربانی خط دادن مشاوران خود از "اصحاب رسانه" قلابی شده و آنها برای پاره ای مقاصد سیاسی زیرپایش پوست خربزه انداخته اند.
در عالم رسانه بسیار بعید است که یک خبرنگار خواستار آتش زدن روزنامه در پاسخ به درج مطلبی نادرست یا اشتباه بشود و یا همکار خود را انگل بنامد. شاید هم این بخش از داستان زاییده تخیل این همکار غیرت مند باشد.
آقای م- ح هموز هم به موثر بودن اقدام خود معتقد است و می گوید : "دانش آموزانم از آن تاریخ احترام بیشتری برایم قایل بودند . چون همه کاریکاتور را دیدند و حق آن روزنامه می دانستند .جوان حق طلب است و آنها از حق معلمان خود دفاع کردند."
او معتقد است که با اقدام خود جلوی یک فاجعه برنامه ریزی شده برای توهین به معلمان و جلوگیری از اعتراضات را گرفته است.
وی در پاسخ معلمانی که آتش زدن روزنامه در مدرسه را کار غیر فرهنگی می دانستند گفت : "بنده اندکی سیاست کار کردم. باید کار برنامه ریزی شده غیر فر هنگی پاسخی درخور داشت."در اینجا یکی از فعالان صنفی نزدیک به کانون به کمک او می آید و می نویسد :" تصورم این است آن زمان شاید این نوع اعتراض به نظرشان درست آمده . البته من خودم شخصا البته امروز این روش رو نمی پسندم." در کنار همکاران زیادی که آتش زدن روزنامه در مدرسه را کاری ضد فرهنگی محکوم کردند برخی افراد نزدیک به تشکل ها ، اقدام آقای م-ح را تحت شرایطی و در چارچوب زمان و مکان یک واکنش طبیعی و البته نه چندان خوب ارزیابی کردند.
آقای الف – لام فعال صنفی از یکی از شهرهای کردستان وارد بحث شد و نوشت : "در تمام دنیا یکی از روش های پیگیری مطالبات روی آوری به اقدامات نمادین است که طبعا آتش زدن روزنانه یا عروسک می تواند در این قالب قرار گیرد، لیکن استفاده از این اقدامات سمبلیک در هر شرایطی و در هر بازه زمانی نه تنها مفید نیست بلکه گاهی دقیقا تاثیر معکوس می گذارد."
در برخورد این فعال دو نکته است : اول قبول آتش زدن روزنامه به عنوان اقدامی نمادین در تمام دنیا. دوم ارزش گذاری این عمل بر اساس فایده و ضرر.
وی در پاسخ به این سوال که در کدام کشورها آتش زدن روزنامه و عروسک روش پیگیری مطالبات به صورت نمادین است؟ می گوید : "آتش زدن قرآن در ایالت متحده ی آمریکا.آتش زدن هزار باره ی عروسک های نمادین در بسیار از کشورها و الخ" همکاری پاسخ می دهد : "یک کشیش منزوی در یک کلیسای متروک قرآن آتش زد و تقریبا از طرف همه نهادهای مدنی و دولتی آمریکا این عمل محکوم شد. آیا باید سرمشق معلمان ایرانی قرار گیرد؟ گفت در تمام دنیا آتش زدن روزنامه روش پیگیری مطالبات است ، بحثی در مورد کتاب دینی نبود !"
الف – لام فعال صنفی که معتقد است آتش زدن روزنامه در تمام دنیا یکی از روش های پیگیری مطالبات است، برای اثبات نظر خود نهایتا هیچ فکتی ارائه نداد و نگفت معلمان در کدام کشور برای خواسته های صنفی خود روزنامه آتش زده اند؟ اینکه فعالان صنفی برای مطالبات خود از چه روش ها و تاکتیک هایی استفاده کنند یکی از چالش های اساسی در گروه های تلگرام است. نقطه مرکزی این چالش پیگیری مطالبات در چارچوب قانون و مقررات و در تعامل با دستگاه های مسئول و یا پیگیری مطالبات در خیابان و عبور از مرزهای قانون است؟
یک معلم به نام الف –نون می نویسد : "دانش آموزان بارها و بارها خیلی از معلمانشان را دیده اند که پرچم های زیادی را آتش زدند و یا از روی پرچم ها رد شده اند، دیدن آتش زدن یک روزنامه برای گرفتن حق خود اتفاقا تاثیر مثبت می گذارد ، اگر دانش آموزان اصلا از این صحنه ها ندیده بودند تاثیر منفی داشت ولی وقتی چنین اعمالی بارها وبارها برای موارد ناحق اتفاق می افتد این دفعه برای عمل دادخواهی صورت می گیرد نتیجه مثبت می دهد، " آقای م –ح که در دبیرستانی در کرج مقابل چشم دانش آموزان به صورت نمادین روزنامه آتش زده در جواب همکاران می گوید : "در روز واقعه از همکاران خواهش کردم با من همکاری نکنند. چون امنیتی ها نمی توانند با من کاری کنند. چون آماده هر هزینه ای بوده ام." آقای م- ح مدعی است که بعد از این اتفاق با پاره ای از مسئولان اداری عالی رتبه استان دیدار کرده و حتی توسط مسئولان امنیتی احضار شده است اما توانسته آنها را متقاعد کند و تقریبا همه رفتار او را تایید کرده اند.
او می افزاید : "بنده به مقالاتی که این روزها همش به خشونت معلمان بدون ابراز چرایی می پردازد کمی مشکوکم." آقای م- ح آتش زدن نمادین روزنامه را کافی نمی داند و پاسخ درخور را آتش زدن دفتر روزنامه همشهری می داند و حتی در حضور مقامات رسمی هم این را گفته است :" به معاون فرماندار کرج عرض کردم بنده هنوز دفتر روزنامه همشهری را آتش نزدم تا درخور پاسخ مناسب باشد." آقای م- ح معتقد است که با آتش زدن نمادین روزنامه، سیاست مداران را در جای خود "میخ کوب" کرده است و در توضیح آن می نویسد: "انتظار نداشتند یک معلم بلد باشد پاسخی محکم به آنان بدهد. بنده به همراه چند همکار و همراهی اتفاقی دانش آموزان که شعار می دادند: "معلم عزیزم حمایتت می کنیم. جلوی توهین را گرفتم !"
او در ادامه آتش زدن روزنامه را با دفاع از فعالان زندانی معلم پیوند می زند و با طعنه به منتقدان می گوید : "ببخشید. امروز شما آن کار را ضد فرهنگی می دانید و چون کار فرهنگی یعنی اینکه دبیرکل و معاونش و سخنگو و... کانون صنفی در زندان باشند شما بشینید نگاه کنید." و در ادامه می گوید : "وقتی دولت به تشکل های صنفی اجازه مجمع نمی دهد و معلمانش در زندان باید کاری کرد."
او در پاسخ به این انتقاد که چرا جواب اهانت روزنامه را با کار فرهنگی و مثلا نوشتن جوابیه نداده است می گوید: "وقتی بنده رسانه ندارم مجبورم حرفم را طوری دیگر بزنم." اما فراموش می کند که او به رسانه ها و خبرنگاران و حتی سیمای البرز دسترسی داشته و آنها را در مدرسه جمع کرده است! اینکه چرا در حضور نمایندگان رسانه ها به جای اعتراض منطقی به کاریکاتور ، روزنامه را جلو دوربین ها آتش می زند دلیلش عدم دسترسی به رسانه نیست.
بر خلاف تصور این همکار ، فرهنگیان منتقد به رسانه های بزرگ دسترسی دارند. شاخه رسانه ای تشکل های صنفی بخشی از صفحات اجتماعی روزنامه های اصلاح طلب را در اختیار دارند ، اما قادر به گفتمان سازی نیستند ، چرا که همه مسایل آموزش و پرورش را به نوعی در امور معیشتی منحل می کنند.
در ادامه و در پاسخ انتقاد یکی از همکاران می گوید : "شما یک کلمه را تکرار می کنید خشونت !!! قبال چه ؟در قبال زورمداران. شما مدارا کن ما به زندان می رویم." شما هر انتقادی به فعالیت های صنفی برخی تشکل ها و فعالان داشته باشی ، پاسخ نهایی همین است : " زندان ، مبارزه ، هزینه ، احضار توسط مقامات امنیتی ... " آنها منتقد را اتوماتیک به ترسو بودن ، بی عملی ، جاسوسی ، گرفتن پست و مقام و پول از وزیر و دستگاه امنیتی متهم می کنند. طوری که منتقد از ترس آبرو ریزی سکوت کند . البته این اتهامات که مثل نقل و نبات نثار می کنند ، نیاز به دلیل و سند ندارد. اگر مدرک بخواهی، جواب های احساسی و حتی پرخاش و دشنام می شنوی. فرمول این است هرکس با ما نیست ، لابد ریگی در کفش دارد.
شگفت انگیز اما واکنش یک فعال صنفی – سیاسی عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران بود که به منتقدان آتش زدن روزنامه حمله کرد و نوشت : " روزنامه آتش زده از دیوار سفارت که نرفته بالا . ول کنین تورو خدا . همگی هی محکوم محکوم می کنین .بنده خدا رو گیر آوردین ریخیتن سرش .همکار ماست یه احساس تکلیف کرده یه حرکت فردی انجام داده ." اگر قرار باشد هرکس احساس تکلیف کرد هر کاری انجام بدهد که باید فاتحه قانون و امنیت را خواند. چنین موضع گیری از جانب عضو مرکزی یک تشکل اصلاح طلب بعید بود تا جایی که ابتدا عده ای تصور کردند آقای م-م شوخی می کند.
وی در ادامه بدون شوخی نوشت : "هر حرکتی رو در تاریخ و جغرافیای اون حرکت تفسیر می کنند." آقای م- م که دانشجوی دوره دکتری مدیریت است می افزاید : "من این حرکت رو نوعی مقابله از جنس برداشت فردی میدونم .اینکه کسی روزنامه ای آتش بزنه کار خلافی نکرده .متن مقدس که نبوده برادر... نوعی حرکت اعتراضی است .فردی و با مسئولیت شخصی" آقای م-م به این نکته توجه نمی کند که این اتفاق در مدرسه به عنوان یک مکان آموزشی و به عنوان یک کنش صنفی رخ داده است. اگر آقای م-ح در ملک خصوصی خودش و برای ایجاد گرما روزنامه آتش می زد، دفاع این همکار قابل قبول بود.
نکته جالب اینکه آقای م-م در حالی این حرکت را فردی و با مسئولیت فردی معرفی می کند که انجام دهنده این حرکت، بدون هیچ ابهامی آن را یک اقدام نمادین در دفاع از معلمان معرفی می کند و به عضویت خود در یک تشکل و حتی سابقه عضویت در هیات مدیره آن تشکل را به عنوان تاکید بر صنفی بودن عمل خود می نویسد.
مرتکب آتش سوزی، صراحتا تفسیر شخصی از عمل خود را رد می کند و برای آن تفسیر سیاسی و صنفی قایل است. عضو شورای مرکزی تشکل صنفی – سیاسی اصلاح طلب در ادامه می افزاید : "نقدهای دوستان به گونه ای است که انگار این همکار بزرگوار جنایت علیه بشریت انجام داده." سپس می گوید : "کسانی که با توپخانه رسانه هر روز هر کسی را که می خواهند به توپ می بندند وکیل مدافعانی چون شما را لازم ندارند."
اشاره به توپخانه در فضای رسانه ای ایران اشاره به یک روزنامه خاص است. آقای م.م مخالفان آتش زدن روزنامه همشهری در مدرسه را به عنوان وکیل مدافع روزنامه خاص معرفی می کند. این در حالی است که آن رسانه خاص از مدافعان حمله به اماکن فرهنگی و حمله گروه های فشار به دفاتر روزنامه ها است.آن روزنامه خاص هم معتقد است که افراد حق دارند بر اساس تکلیف قانون را زیرپا بگذارند. اما اصلاح طلبان که تشکل آقای م-م بخشی از آن است ، آتش زدن روزنامه توپخانه و حتی تعطیلی آن را رد می کنند و معتقد به برخورد فرهنگی در قبال روزنامه و نشریه و رسانه هستند.
وی در ادامه از دفاع ضمنی به دفاع مستقیم می رسد و می نویسد : "شما به گوسفندداران فلان منطقه در فلان جان توهین کنید .اونها که نمیان واستون مقاله بنویسن برادر". در اینجا آقای ج-ر که مدیریت گفت و گو را بر عهده داشت ، در پاسخ وی نوشت: "واقعا جای تاسف است که معلمان را با گوسفند داران مقایسه می کنید."آقای م.م نهایتا اشکال برنامه آتش زدن روزنامه را چنین بیان می کند : "تنها اشکال انجام این کار در مقابل دیدگان دانش آموز بوده." از دید من آتش زدن روزنامه در مدرسه ، دستور سازمانی تشکل های صنفی نبوده و ابتکار شخصی آقای م- ح بوده . اما سکوت و مماشات تشکل ها در مقابل چنین اعمالی را دون شان معلمی می دانم . همه ما باید در مقابل رفتار کسانی که ولو با حسن نیت ، دفاع از حقوق معلم را در حد گروه های فشار و لباس شخصی ها تنزل می دهند باید بایستیم و برادران و خواهران افراطی خود را توجیه کنیم که این گونه حمایت ها بسیار بیشتر از درج یک کاریکاتور در روزنامه ، چهره معلم را در جامعه تخریب می کند.
تشکل ها باید به جای تکیه بر غرایز و احساسات و عواطف معلمان ، عقل و دانش و اندیشه معلمان را مخاطب خود بدانند ، همبستگی صنفی با همبستگی باندهای مافیایی و همبستگی فرقه ای متفاوت است. همبستگی صنفی مبتنی بر شخصیت معنوی معلم و برپایه شرافت و اصول حرفه ای استوار است. این همبستگی شامل همکارانی که به دانش آموز تجاوز جنسی می کنند ، همکارانی که دست بزن دارند ، همکارانی که روزنامه آتش می زنند و خلاصه همکارانی که به منزلت معلم در جامعه آسیب می رسانند نمی شود. بزرگترین مدعی و منتقد همکاران خلافکار باید خود معلمان شرافت مند و فداکار باشند.
ما در مورد بسیاری از مسایل دچار کج فهمی و تعصب و رفتارها و گفتارهای هیجانی هستیم. تشکل یابی معلمان در چنین بستری و بر پایه چنین اندیشه هایی و چنین رفتارهایی ما را عقب تر می برد و بعید نیست که اندیشه و رفتارهای فردی برخی لایه های عقب مانده تر معلمان، در قالب تحلیل و رفتارهای تشکیلاتی بروز کند.
به نظر من روشنگری مقدم بر تشکل یابی است و اگر هم کسی معتقد به این تقدم نباشد باید این جمله را سرلوحه فعالیت تشکیلاتی قرار دهد : مهم ترین وظیفه یک تشکل مبارزه با جهل و خرافات و تعصب در حوزه صنفی است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید