صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
سه شنبه, 12 مرداد 1395 07:22

کنکور زدگی در ساختار آموزشی

در آموزش و پرورش معیوب یکی از عمده ترین سنجه های سنجش موفقیت و عملکرد مدیران به ویژه در دوره متوسطه کنکور است/ ضعف در سنجش و ارزیابی عملکرد روسای سازمان ها، مناطق و شهرستان ها باعث گرایش به شاخص های کمی (درصدها، جداول، نمودار ها و ...) از سوی مسئولین رده بالای ساختار آموزشی شده است/متاسفانه روسای سازمان ها، مناطق و شهرستان ها نیز در راستای پوشش ناکارآمدی سیستم مدیریتی خود در تلاش برای دامن زدن به آن بر آمده اند و حتی آن را در ارزیابی عملکرد مدیران مدارس الگو قرار داده اند/ یکی از عمده ترین عیب های کنکور زدگی، تسری این سیستم به پایه های ابتدائی و دوره اول متوسطه، که کاری بس خطرناک است/ کودکانی که نتوانند در مدارس خاص ثبت نام کنند، یا در آزمون ها (شبه کنکوری) امتیازات لازم را کسب کنند برچسب زود هنگام خورده و از طرف اولیای مدارس و حتی در اقدامی خطرناک تر از سوی اولیای دانش آموزان به عنوان کودکانی ناموفق که شانس قبولی در مدارس خاص (کنکور زود هنگام)را ندارند و شانشی در پیشرفت تحصیلی ندارند، به حال خود رها می شوند/ ز دیگر معایب عمده دیگر کنکورزدگی، تنزیل جایگاه مشاوران در مدارس متوسطه دوم به عنوان برنامه ریز کنکور برای دانش آموزان است/ در کنار ستاد کنکور در مناطق و نواحی آموزش و پرورش، ستادهایی مهمتر، کارآمد تر و موثرتر که بتوانند بخش بزرگتری از کودکان و خانواده ها را درگیر کنند،می توان تشکیل داد

منتشرشده در یادداشت

عدم تمکین شهرداری ها به معافیت پرداخت عوارض آموزش و پرورش  گروه اخبار/

ابوالقاسم بابایی اظهار داشت: برخی از شهرداری‌ها خواستار پرداخت عوارض برای ساخت مدارس هستند؛ این در حالی است که قانون به‌صراحت اعلام کرده است که مدارس از پرداخت این هزینه معاف هستند.

وی افزود: اصرار شهرداری‌ها برای دریافت عوارض، بعضاً سبب توقف و به تأخیر افتادن پروژه‌ها شده است.

بابایی افزود: بر اساس قانون مصوب سال ۸۶، فضاهای آموزشی تنها با دریافت مجوز از مراجع صدور پروانه، می‌توانند عملیات ساختمان را اجرایی کنند و در این قانون به‌صراحت معافیت این فضاها از پرداخت عوارض عنوان‌شده است؛ اما پس از سال ۸۶، یک سری قوانین دیگری وضع شد که برداشت‌های متفاوت، سبب اختلاف‌نظر در دریافت عوارض از فضاهای آموزشی شد.

به گفته مدیرکل نوسازی، تجهیز و توسعه مدارس خراسان شمالی، در چند سال گذشته، پروژه‌های خوبی از محل منابع سفر رهبر معظم انقلاب عملیاتی شد اما بعضاً این پروژه‌ها به علت مطالبه برای عوارض، پلمپ شد و یا از ادامه کار جلوگیری شد که گرفتاری‌های زیادی در این زمینه ایجادشده است.

بابایی، دو بار پلمپ مدرسه خیر ساز مصلی نژاد را که از سوی یک خیر و با سرمایه‌گذاری چهار میلیارد تومانی قرار بود ساخته شود ازجمله این مدارس عنوان کرد.

وی گفت: ساخت مجتمع فراگیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مرکز استان نیز با همین مشکل روبه‌رو شده بود.

بابایی افزود: البته مشکل مطالبه عوارض توسط شهرداری‌ها تنها در شیروان و بجنورد بوده و سایر شهرداری‌ها تاکنون همکاری خوبی در ساخت پروژه‌های آموزشی و فرهنگی داشته‌اند.

مدیرکل نوسازی، تجهیز و توسعه مدارس استان اظهار کرد: مکاتبات زیادی برای حل این مشکل انجام شد اما متأسفانه شهرداری‌ها به این قانون تمکین نکردند.

وی گفت: نوسازی مدارس مکلف است پروژه بلامعارض و بدون مشکل را تحویل پیمانکار دهد و بروز هرگونه مشکل که سبب توقف و تأخیر در اجرای کارها شود، بارمالی و هزینه‌ای زیادی بر دوش دولت به‌عنوان کارفرما، تحمیل می‌کند.

بابایی اظهار داشت: البته اکنون مشکلات تا حدی حل‌شده و موانع برای توقف پروژه‌ها برداشته‌شده است.

وی تصریح کرد: در آخرین جلسه‌ای که خردادماه امسال با حضور استاندار وقت برگزار شد، مقرر شد شهرداری‌ها برای ادامه پروژه‌ها همکاری داشته باشند تا این مشکل توسط معاونت حقوقی ریاست جمهوری مشخص شود.

بابایی گفت: مقرر شد تا پس از تعیین تکلیف اعلام صریح قانون، ملاک عمل در نحوه محاسبه عوارض احداث فضای آموزشی، توسط معاونت حقوقی ریاست جمهوری و در صورت تکلیف صریح و پرداخت عوارض ساخت، استانداری نسبت به تأمین منابع مالی آن اقدام کند .

مهر

دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

حق الناس را بدهید

تهران

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

این جمله را تفسیر کنید . . .

تهران

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

درخواست

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

سهمیه های ناروا بر اساس تبعیض جنسیتی در آزمون حذف می شود/ در این آزمون 3 هزار نفر پذیرفته می شوند/ 961  عنوان شغلی سهمیه اختصاصی مردان و فقط  16 عنوان سهمیه زنان است/ یک نگاه مدیریتی در میان اصول گرایان وظیفه زنان را تولید و تربیت فرزند و خانه داری می داند/ قانون اساسی تبعیض در اشتغال بر اساس جنسیت را ممنوع کرده است/ متن و تصاویر کتاب های درسی، تفکیک جنسیتی مشاغل را به کودکان القا می کند/ از 24 میلیون نیروی کار جامعه 20 میلیون فرصت شغلی در اختیار مردان است

گروه اخبار/

شایعه کاهش پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی به یک سوم و پاسخ سازمان مدیریت و برنامه ریزی

به گزاش صدای معلم ؛ دکتر الهیار ترکمن رئیس  آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفه ای سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در پاسخ به اعتراض جمع کثیری از فرهنگیان و معلمان در مورد کاهش پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی به میزان یک سوم در جمع تشکل های معلمان به صدای معلم گفت :

من این را قویا تکذیب می کنم .

یک سری ایده هایی هست، هنوز هیچ کدام روی کاغذ نیامده است ولی دولت برای این که کمی از بار مشکلات صندوق های بازنشستگی کم کند ، پیشنهاد داده است  که مبنای حقوق بازنشستگی به جای میانگین دو سال آخر ، 5 سال آخر شود و این فقط برای وزارت آموزش و پرورش نیست و برای تمامی کسانی که مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری هستند شامل می شود .

البته این فقط یک پیشنهاد است و معلوم نیست که مجلس آن را بپذیرد .

باز هم تاکید می کنم که کاهش پاداش پایان خدمت فرهنگیان به یک سوم اصلا درست نیست .

پایان پیام /

فقر اقتصادی و فقر فرهنگی در دل نوشته یک فرهنگی بازنشسته  همه آدمیان همانند گل لاله ، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند زیرا خوشبختی یافتنی نیست ، ساختنی است . امروز اگر کسی گره ای در زندگی دارد و تو راهش را می دانی سکوت نکن و اگر دستت به جایی می رسد معجزه زندگی دیگران باش . در زمانی که طوفان سمهگینی که با گرد و غبار نداری روح را نوازش می دهد و قلب ها را خشن و رنگ رخسار را به زردی یا سیاهی می گراید و دست ها زیر فشارهای دنیای نامهربان خون مرده و واژه نان را به سختی می نگارد و در سطل زباله ها توسط کودکی که به جای قلم در دست و تحصیل در مدرسه از بین زباله ها روزی خود را به دست می آورد کیسه ی سنگینی به دوش می کشد و سفره ها از سال قبل خالی و کوچک تراز مواد مغذی می گردد درست سه نقطه و دندان تیز و پنجه های قوی شیر  فقر همان جاست ؟

کاش می شد خاطرات زیبایی معلمی را در گلدان کاشت و روی میز جلوی چشمانمان گذاشت تا دوباره گل کند و فضای کلاس این مکان مقدس را عطر آگین کند .

خداوند هم فقر را دوست ندارد به آن حی داور اعتماد کن ، به کسی که می تواند فرعون را در آب و قارون را در خاک غرق کند و ابراهیم را در میان آتش سالم نگه دارد .جوانی که با شرمندگی از اینکه بیکار است و با دست خالی خجالت می کشد به کانون خانواده برگردد یا این واژه سه حرفی گاهی با رنگ دانه های فقر صورتش همانند قالی تبریز سرخ می گردد لکه سیاه بی انصافی و تبعیض همان جاست ؟

نامش فقر و دشمن آرامش است ، گاهی هم در سایه دیوار بی عدالتی چهره ی ناپاکش  مانند شیری نعره کشان نمایان می شود .خط فقر دقیقا همین جاست؟ فاصله ای هم با ما ندارد.

وقتی واردات اجناس چینی از مرز 30 میلیارد دلار عبور می کند و کارگاه ها و کارخانجات یکی پس از دیگری تعطیل می شود و جوانان ایرانی به جای فعالیت در کارخانه ها و مراکز تولید به جای صادرات وارد کننده اجناس بی کیفیت چینی می شوند و عاطل و باطل در خیابان ها پرسه می زنند فقر در یک قدمی ماست ؟

وقتی  25 درصد نقدینگی کشور در اختیار 600 نفر ایرانی است رتبه ایران از نظر توزیع عادلانه ثروت در دنیا 68 ام در بین 136 کشور دنیا است فقر در خانه ماست ؟ یا نزد ثروتمندانی که از دل بخشیدن به دور و سایه شوم فقر فرهنگی بر سرشان چتری از بی انصافی سایه افکنده است ، فقر درست زیر پای ماست ؟

آن زمان که فردی با شکم سیر و برآمده بر روی ترازوی کودکی گرسنه می ایستد تا خود را وزن کند و سکه ای را به آن کودک آفتاب سوخته از روی ترحم می دهد و مکنت خود را با برج های مجلل و ماشین های مدرن ( پورشه ) امروزی به رخ دیگران می کشد خط فقر و نابرابری همان جاست ؟

وقتی پیرمردی از کار افتاده که برای امرار معاش از فرط خستگی و گرسنگی بر روی کارتنی به خواب عمیقی فرو رفته و نجات او منتظر یک امضاء و به فاصله یک مصوبه و بیمه بیکاری است خط فقر حتما آن جاست ؟

وقتی به جای گسترش و تقویت مدارس دولتی به غیر دولتی برای کاهش فشار به دولت فشار مضاعفی را بر مردم تحمیل می کنیم که هنر هم نیست و یا وقتی جوانان اجبار در انتخاب رشته تحصیلی می شوند ، فقر در درون فکر ما جای خوش کرده است و همان جاست ؟

وقتی کودکی به خاطر نداری از تحصیل بازمی ماند و یک فرصت طلایی از دست رفته را به یک فرصت وموقعیت مطلوب تبدیل نمی کنیم فقط بسنده به قطع یارانه می کنیم ، فقر همین جاست ؟

وقت آن رسیده که تفکر نظام آموزشی در کشور ما هم دستخوش تغییرات اساسی شود .بیکاری و فقر مهم ترین عامل افت آموزشی کشور است ؛ واقعا در آموزش وپرورش چه خبر آست ؟

وقتی معلمان ایران در مقایسه با کشورهای دنیا سالانه کمتر از 10هزار دلار درآمد دارند این یعنی این که معلم های ایرانی در جهان پایین ترین میزان حقوق را دریافت می کنند و فقط با حل مشکلات معلمین شاغل و بازنشسته می توان به سند تحول بنیادی رسید و اجرایی کرد ؛ بنابراین توصیه می شود شعله های فرق را خاموش و فقر را از جامعه فرهنگیان بردارید در غیر این صورت هیچ طرحی موفق نخواهد بود .

خانواده ای که توان خرید نیازهای اساسی خود را ندارد و به دنبال نرخ واقعی تورم و نجات از بیکاری و ارزانی می گردد تا شرمنده نزد خانواده نباشد خط فقر در دست ناتوان همین بندگان خداست . درست در یک قدمی ما و ما عابری بی تفاوت ، فقط گذر می کنیم و آمارها را نگاه می کنیم.

وقتی در شهری در کشور رومانی سوار شدن اتوبوس های شهری را برای مسافرینی که کتاب می خوانند مجانی کرده است و کرایه دریافت نمی کنند ضمن ترویج و گسترش فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی نوعی مبارزه با فقر و کم سوادی هم است .معلمان انسان های شریف و قانعی هستند که زیاده خواه نیستند ، آنان شایسته بهترین تکریم ها و ثواب نزدخدا هستند لذا از فقر نمی نالند ، آنان از فرق بی تاب و تحمل این همه بی انصافی برایشان قابل هضم نیست ؛ لذا شایسته است به منظور حفظ کرامت انسانی و معیشت بازنشستگان فرهنگی موارد فوق مورد توجه جدی دولتمردان در تصمیم گیری کلان کشور قرار بگیرد .

1- همسان سازی حقوق و مزایا و دریافتی ماهیانه بازنشستگان سایر ادارات دولتی و ارگان های دیگر و شاغلین بر اساس مدرک تحصیلی و سوابق

2- اصلاح حکم های حقوقی طبق مواد 68 و 125 قانون مدیریت خدمات کشوری از سال 1386 و جبران دیرکرد ناشی از آن

3- تجمیع بیمه های بازنشستگان فرهنگی در قلب بیمه کارآمد فراگیر برای درمان همه ی بیماری های دوران کهولت

4- رساندن حداقل حقوق به بالای خط فقر

5- واریز کلیه مطالبات سنوات گذشته بر اساس گذشته براساس نرخ جدید

5- رفع تبعیض در میزان حقوق بازنشستگان همتراز قدیم وجدید

اما به واقعیت موضوع نگاه کنیم، به معیشت و منزلت عده ای که با آبرومندی شب را به صبح می رساندند و عرق شرم در پیشانی می چرخانند اما با بزرگواری شکوه ای از روزگار ندارند ، اشک و نشاط با گلایه های نارضایتی با بهترین دستمال کاغذی درجه یک پاک و آمیخته به شرم می شود.

فقر در همه جا پرسه می زند دربین بازنشستگان فرهنگی که از حداقل های زندگی محروم و سال ها مظلومیت خود را در تمام اعتراضات و خواسته های حق گوی خود مقابل خانه ملت بیان نمودند ؛ بدین منظور در خط های کاغذ با قلم سنگین آه و دریغ با کاسه صبر و بزرگواری محرومیت و مظلومیت خود را این گونه نگاشته اند تا وجدان بیداری و قاضی منصفی از سر تدبیر و عدالت پاسخ گو باشد درست همان جاست همان کسانی که هر روز در مقابل جعبه جادویی با اشک انتظار نشسته اند تا روزی اخبار قانون همترازی در نظام پرداخت دستمزدها آنان را از لابه لای قوانین تبعیض آمیز رنگ و بوی عدالت با طعم میوه شیرین مساوات کام های تشنه سرو قامتان را شیرین کند دقیقا همان جاست .

خدایا ! ستاره های آسمانت را سقف خانه دوستان و همکارانم کن تا زندگی شان مانند ستاره ها بدرخشند. آن چیز که عریانی هم نیست فقر چیزی نداشتن است ولی آن چیز پول نیست شاید طلا و غذا هم نباشد ، فقر همان گرد و غبار و زنگارهایی است از جنس غفلت و بی انصافی و  زیاد خواهی بعضی از انسان های مادی که خدا را فراموش کرده و به ظواهر دنیای مادی می گردند و حرص جمع آوری مال دارند و به دیگران اجحاف و از اعتماد مردم سوء استفاده و موقعیت های اجتماعی را به نام خود سند و رقم می زنند و از پذیرفتن حقایق گریزان و چشمان شان پف  کرده و چوب غفلت را از سر نادانی به روح و جسم ما می کوبند و شاید گرد و خاکی است که بر کتاب های کهنه کتاب فروشی نشسته و به فروش نرفته و سرانه مطالعه در کشور به پایین ترین حد خود تنزل کرده است و کتابی در طاقچه اتاقی سال ها به فراموشی سپرده شده و یا کسی آن را نخوانده است .

فقر پوست موزی است که از پنجره ماشینی به بیرون انداخته می شود و چهره شهر را نا زیبا و حقوق شهروندی را ضایع می کند . فقر همان تیغه های سنگین ماشین هایی است که ورق های کتابی را خورد می کند و یا کودکی برای سیر کردن شکم خود مجبور است روزی خود را از زباله به دست آورد ، دستان و صورتش با روسیاهی زغال زمستان آغشته اما باطنش خالص و بی ریاست و شاکر نعمات خداوند .

فقر نگاه تحقیر آمیز فردی است که مشکلات مردمی را درک نمی کند ، فقط به رفاه و آسایش جهان مادی می اندیشد و دیگران را کوچک می پندارد .بعضی انسان ها با داشتن رفاه و آسایش و مکنت فراوان فقیر هستند چون اندیشه ی فقیرانه دارند بی سخاوت و بدون مطالعه روزگار را سپری می کنند .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در بازنشستگان

مسئولان رسما اعلام کردند که نمرات دوره اول متوسطه حباب دار است/ به نمره 19 و 20 بچه هایتان اعتماد نکنید. این نمره ها واقعی نیستند. زمانی مدرسه دولتی خوب معنا داشت. زمانی نمره اعتبار داشت. حالا خانواده ها دربه در دنبال مدرسه دولتی خوب می گردند و نمره هم بی اعتبار شده است/ حالا برخی مدیران مدارس جلوی چشم مسئولان اداری برای بالابردن آمار قبولی، به معلمان فشار می آورند. برخی از مدیران هم که جسورترند خودشان در لیست ها دست می برند. برخی از دبیران هم نمره فروشی می کنند. برخی مدیران ستادی هم تماشا می کنند/ همه چیز روی کاغذ و در تئوری خوب و علمی است اما اجرای بد و بدون مقدمه طرح حتی داد مشاوران هم در آورده است/ معلوم نیست وقتی که به اعتراف مسئولان نمره و معدل تا این حد بی اعتبار است، چرا نمره را معیار ارتقا به کلاس بالاتر قرار داده اند/ هدایت تحصیلی بر اساس سیاست توزیع متوازن رشته‌های تحصیلی صورت می گیرد

  بحران هدایت تحصیلی دانش آموزان و انتخاب رشته اعتراضات اخیر دانش آموزان کلاس نهم و اولیای آنها نهایتا به عقب نشینی محدود ستاد هدایت تحصیلی منجر شد و مسئولان آموزش و پرورش پذیرفتند که دانش آموزان را نباید به صورت اجباری به رشته کاردانش و فنی - حرفه ای بفرستند. مسئولان رسما اعلام کردند که نمرات دوره اول متوسطه حباب دار است.

سخنان جنجالی چندی پیش مدیرکل سابق شهر تهران در باره سیستم امتحانات و لو رفتن سوالات امتحانی، گفت و گوهایی را در فضاهای مجازی و واقعی برانگیخت. البته دلایل متفاوتی برای این بی اعتباری اعلام شد اما نتیجه یک چیز است : به نمره 19 و 20 بچه هایتان اعتماد نکنید. این نمره ها واقعی نیستند. زمانی مدرسه دولتی خوب معنا داشت. زمانی نمره اعتبار داشت. حالا خانواده ها دربه در دنبال مدرسه دولتی خوب می گردند و نمره هم بی اعتبار شده است.

در کتاب های دبستان داستانی بود که دامداری آب در شیر می کرد و به مردم می فروخت. یک روز سیل آمد و گوسفندان او را برد. دامدار از چوپان پرسید که این سیل از کجا آمد؟ چوپان به او گفت این همان آب هایی است که توی شیر می ریختی! اظهار نظر مقامات آموزش و پرورش در باره نمره و امتحانات مانند سخن این چوپان است. مانند اعتراف زرگری است که بگوید، طلایش را بامس مخلوط کرده است و عیار ندارد. مثل حرف صرافی است که بگوید نیمی از دلارهایش تقلبی است. در گذشته معلمان می گفتند : "امتحان ناموس مدرسه است." اما حالا برخی مدیران مدارس جلوی چشم مسئولان اداری برای بالابردن آمار قبولی، به معلمان فشار می آورند. برخی از مدیران هم که جسورترند خودشان در لیست ها دست می برند. برخی از دبیران هم نمره فروشی می کنند. برخی مدیران ستادی هم تماشا می کنند.

زمانی نمره 20 اعتبار داشت. حتی بعضی معلمها به هیچ دانش آموزی 20 نمی دادند. اما حالا بچه های با معدل 19 راهنمایی سابق و متوسطه اول فعلی،در سال اول نظری مثل برگ خزان می ریزند و نهایتا راهی مراکز کاردانش می شوند و امروز 80 درصد بچه های سوم متوسطه اول با در دست داشتن کارنامه های با معدل 18 و 19 و 20 با مسئولان هدایت تحصیلی چانه می زنند که در شاخه نظری ثبت نام کنند.

مدیر یک مدرسه می گوید: "دانش آموز با معدل زیر 19 را حتی برای رشته علوم انسانی ثبت نام نمی کنم." آموزش و پرورش، بچه ها را یک ضرب با معدل های حباب دار تا کلاس نهم بالا می آورد . در پایان تحصیلات عمومی (نهم )، مسئولان قلم بطلان بر کارنامه 9 ساله مجموعه وزارتخانه می کشند و اعلام می کنند که نمره امتحانی و معدل اعتبار ندارد و مثل بورس تهران در دوره تورم ، "حباب دار" است.
هفته گذشته معلوم شد که دانش آموزان سال سوم متوسطه اول (کلاس نهم )، که اول مهر ماه 95 وارد مقطع دوم متوسطه می شوند در چه شاخه ای و رشته ای مجاز به ثبت نام هستند. تحصیلات دوره دوم متوسطه، نیمه تخصصی است و جهت گیری شغلی آینده دانش آموزان را مشخص می کند. اما شیوه هدایت تحصیلی امسال ، اعتراض تعدادی از اولیا و دانش آموزان را برانگیخت. درفرم های هدایت تحصیلی، 35درصد امتیازات به سوابق‌تحصیلی دانش‌آموز یعنی نمرات سه سال متوسطه‌ اول تعلق می‌گیرد و ۶۵ درصد دیگر به بررسی‌های مشاوره‌ای که شامل شش بخش: نظر خود دانش‌آموز(۱۰%)، نظر اولیای او (۵%)، نظر دبیران (۱۰%) و نظر مشاور (۱۰%) به علاوه‌ نمرات آزمون‌ سنجش استعداد (۱۵%) و آزمون‌ رغبت‌سنج (۱۵%) تعلق می گیرد.

همه چیز روی کاغذ و در تئوری خوب و علمی است اما اجرای بد و بدون مقدمه طرح حتی داد مشاوران هم در آورده است. برخی مشاوران مدارس، آزمون سنجش استعداد و آزمون رغبت سنج کنونی را فاقد روایی و اعتبار مناسب می دانند و از قبل هشدار داده بودند که سهم کم نمرات دانش آموزان، باعث ایجاد نارضایتی دانش آموزان و اولیا می شود. استدلال آنها این بودکه "اعتبار نمره در شرایط فعلی از بقیه فاکتورها بیشتر است." یک مشاور مدرسه پسرانه می گوید : "مهمترین اشکالی که به طرح وارد هست بلاتکلیفی کارمندان، مدیران و مشاوران مدارس، اولیا و از همه مهمتر خود دانش آموزان است." او با اشاره آمار بالای خودکشی در بین نوجوانان می گوید : "سنین نوجوانی بسیار حساس است و احتمال دچار شدن بچه ها به آسیب های شدید روحی و در کنارش دست زدن به حرکات نامعقول و آسیب زا (خدای ناکرده تا حد خودکشی) بسیار بالاست."

اولیا می پرسند اصولا آموزش و پرورش به چه حقی می تواند دانش آموزی را ملزم به تحصیل درشاخه و رشته خاصی کند و مسیر شغلی آینده او را به رغم نظر دانش آموز و خانواده اش تعیین کند؟ حالا آموزش و پرورش یک گام عقب نشسته و می گوید اجباری در کار نیست اما همچنان برخی مدیران اصرار می ورزند که سهمیه بندی راباید برای تحقق اقتصاد مقاومتی و اجرای سیاست های اشتغال و پیاده کردن سند تحول و... اجرا کنیم. به گفته کفاش معاون پرورشی، وزیرآموزش و پرورش اجازه داده تا در مناطقی که ستاد هدایت تحصیلی با مشکل مواجه است، انعطاف‌هایی درنظر گرفته شود و به این مناطق اجازه دهند تا چند کلاس را در رشته‌های خاص ایجاد کنند.
نمره در دوره اول متوسطه و به عبارتی دوره راهنمایی سابق کاملا بی اعتبار شده است. به گفته برخی مسئولان بیش از 80 درصد دانش آموزان دوره اول متوسطه معدل 18 به بالا دارند. ابوالفضل رحمانی مسئول مشاوره شهر تهران می گوید: "طبق تجربه، نمرات داش‌آموزان در دوره‌ اول متوسطه دارای حباب است" او افزود: دانش‌آموزان پس از ورود به متوسطه دوم با افت شدید تحصیلی روبه رو می‌شوند. تا همین سال گذشته و براساس شیوه‌ سابق هدایت‌تحصیلی، درصدی از دانش‌آموزان پس از ورود به شاخه‌ نظری و کسب نمرات ضعیف مجبور به تغییر رشته می‌شدند که این باعث سرخوردگی و کاهش اعتماد به نفس دانش‌آموز حتی برای ادامه تحصیل در رشته‌های متناسب با توانایی‌اش می‌شد."

او اضافه می کند: "دانش‌آموز با معدل ۲۰ تنها ۳۵٪ امتیاز از هدایت تحصیلی را کسب کرده است."
به گفته برخی از اولیا دانش آموزانی با معدل 20 به شاخه کاردانش هدایت شده اند و دانش آموزی با معدل 13 اولویت اولش رشته ریاضی است. پاسخ مسئولان این است : "منطقه به منطقه فرق می کند!" معلوم نیست وقتی که به اعتراف مسئولان نمره و معدل تا این حد بی اعتبار است، چرا نمره را معیار ارتقا به کلاس بالاتر قرار داده اند ؟ دانشگاه ها و سازمان سنجش وزارت علوم با چه اعتباری نمرات دانش آموزان در دوره متوسطه دوم را تا 35 درصد در گزینش دانش آموز اثرگذار کرده اند ؟ وقتی یک مدیر آموزش و پرورش رسما نمره را حباب دار اعلام می کند چگونه می تواند اعتماد اولیا را به سایر شاخص های هدایت تحصیلی جلب کند ؟

چگونه می توان اثبات کرد که آزمون رغبت و آزمون سنجش استعداد و نظر دبیران و مشاور و حتی نظر خود دانش آموز فاقد حباب است؟ چگونه می توان اولیا را قانع کرد که به نظر مشاور و نظر دبیر اعتماد کنند؟ مدیران آموزش و پرورش با اعتراف به بی اعتباری نمره معدل ، کل پروسه هدایت تحصیلی و حتی تاثیر 35 درصدی معدل داوطلبان در گزینش دانشجو را بی اعتبار کرده اند.

مدیر مدرسه ای به درستی می گفت : " تورم در رشته تجربی دختران و ریاضی پسران یک نوع اسراف منابع انسانی است،یک خیاط ماهر و یک آشپز خلاق ، درآمدش از یه مهندس متوسط خیلی بالاتر است." این حرف به طورکلی حرف درستی است . اما آیا فضای مراکز کاردانش اجازه می دهد یک کودک علاقه مند به آشپزی، اهداف شغلی خود را تعقیب کند؟ آیا امکانات کافی و مربیان ورزیده در هنرستان ها و مراکز کاردانش وجود دارد؟ آیا فضای اخلاقی و رفتاری حاکم بر این مراکز ، چنین زمینه ای را فراهم می کند؟ فراوانی آسیب های اجتماعی و رفتارهای ناهنجار در این مراکز به نوجوان این فرصت را می دهد که اصلا به آشپزی و خیاطی فکر کند؟ به گفته برخی هنرآموزان، 90 درصد وقت هنرآموز صرف مسایل حاشیه ای در کلاس و کارگاه می شود.

اداره مشاوره تحصیلی مناطق که عهده دار هدایت تحصیلی دانش آموزان است زیر مجموعه معاونت پرورشی وزارتخانه است. مدیران آموزش و پرورش اصرار دارند که دانش آموزان در انتخاب رشته تحصیلی اجباری ندارند و به عبارتی آموزش و پرورش به زور کسی را به رشته کاردانش نمی فرستد.اما در عین حال بر اجرای روش خود تاکید دارند.

مسعود شکوهی مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به پرسشی پیرامون نحوه رسیدگی به اعتراضات دانش آموزان می گوید: "قرار بر این شده است تا دانش آموزانی که به نتایج هدایت تحصیلی معترض هستندبه منظور بررسی و حل مشکل خود به کمیته‌های هدایت تحصیلی مستقر در مناطق آموزش و پرورش مراجعه کنند." آیا اعتراضات دانش آموزان نتیجه می دهد ؟

حمید رضا کفاش معاون پرورشی وزیر آموزش و پرورش با اشاره به جلسه روز سه شنبه 5 تیرماه وزیرآموزش و پرورش با اعضای کمیسیون آموزش مجلس گفت: "چنانچه دانش آموزان یا خانواده‌های آنان در فرآیند هدایت تحصیلی با مشکلی مواجه شده باشند می توانند برای بررسی و حل مشکل خود به کمیته‌های هدایت تحصیلی مستقر در مناطق آموزش و پرورش مراجعه کنند." با این حال تاکید کرد : "هدایت تحصیلی دانش آموزان بر اساس یک فرآیند صد امتیازی که در آن تمام جنبه های تحصیلی ، استعداد و رغبت و تمایل دانش آموزان و نظرات اولیاء، معلمان و مشاوران در آن لحاظ شده است انجام می شود." اما نکته کلیدی سخنان معاون پرورشی این بود که "هدایت تحصیلی بر اساس سیاست توزیع متوازن رشته‌های تحصیلی صورت می گیرد."

معنای دقیق توزیع متوازن، تعیین سهمیه شاخه ها و رشته ها از پیش توسط مسئولان آموزش و پرورش است. سهم شاخه کاردانش 28 درصد، فنی ‌و حرفه‌ای 20.26 درصد و سهم شاخه نظری 51.74 درصد تعیین ‌شده است. به عبارتی نیمی از دانش آموزان باید دنبال یاد گرفتن حرفه ای برای ورود به بازارکار اشباع شده به عنوان کارگر ماهر باشند. پرسش این است که معیار این سهمیه بندی چیست؟ مصطفی آذرکیش مدیرکل دفتر آموزش‌های کاردانش وزارت آموزش‌وپرورش می گوید : "قانون تکلیف کرده است که برقراری توازن در رشته‌های مختلف باید انجام شود." وی در ادامه به بند 2 سیاست‌های کلی اشتغال ابلاغی مقام معظم رهبری، بندهایی از سند تحول بنیادین و ماده 19 قانون برنامه پنجم توسعه و بند 76 سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، به عنوان تکالیف قانونی برای سهمیه بندی دانش اموزان تاکید می کند.

وقتی آموزش و پرورش به دانش آموزی که خود و خانواده اش تمایل دارند در رشته تجربی تحصیل کند، بر اساس معیارهای رسمی تکلیف می کنند که به شاخه کاردانش برود، موظف است که فضا، امکانات و نیروی انسانی مناسب برای مهارت آموزی و صیانت و حفاظت از این کودک را در محیط جدید فراهم کند.در همان بند 2 سیاست‌های کلی اشتغال ابلاغی مقام معظم رهبری که این مسئول به آن استناد کرده بود ، بر "جلب همکاری بنگاه های اقتصادی جهت استفاده از ظرفیت آنها برای مهارت آموزی" تاکید شده است.

آیا آموزش و پرورش به این بخش از تکالیف هم عمل کرده و می کند؟ اینکه دانش آموزان را از شاخه نظری به فنی - حرفه ای و کاردانش هدایت کنیم، به تنهایی کافی نیست. باید شرایط حرفه آموزی را هم در هنرستان ها و مراکز کاردانش فراهم کنیم و گرنه نوعی از سربازکردن دانش آموزان است. به جای اجبار باید رغبت ایجاد کرد.

خبرآنلاین

منتشرشده در دانش آموز

جایگاه صندوق ذخیره فرهنگیان و وضعیت تغییر بانک عامل فرهنگیان  گروه اخبار/

نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: دو دهه پیش طبق قانون برنامه دوم توسعه صندوق ذخیره فرهنگیان برای کمک غیر مستقیم دولت به معیشت و منزلت معلمان تاسیس شده و هم‌اکنون در ردیف موسسات اقتصادی انگشت شمار موفق کشور است.

فاطمه سعیدی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان این مطلب اظهار کرد: بانک سرمایه و شرکت‌های بیمه معلم، پترو فرهنگ، سرمایه گذاری وبورس، ساختمان معلم، تامین مسکن، ماشین سازی اراک، واگن‌سازی پلور سبز، ایران ارقام، آلو پن، صنایع آموزشی، تجهیزات مدارس، پژوهش ونوآوری و سهامداری ده ها شرکت بزرگ و کوچک سبد دارائی های این موسسه را تشکیل می‌دهد اما معلمان کشور باوجود ظرفیت های فراوانی که دارند در معادلات اقتصادی دیده نمی‌شوند و فرصت کثرت جمعیت شان همواره به نادرست، تهدید تلقی می‌شود.

وی افزود: بیش از یک میلیون نفر معلم رسمی در کشور داریم که سود حاصل از گردش مالی حقوق و مزایای این قشر عظیم به جای نفع به معلمان منافع بانک دولتی را تامین می‌کند.


این عضو کمیسیون آموزش مجلس با بیان اینکه گردش مالی حقوق معلمان حدود ٣٠ هزار میلیارد تومان در سال است گفت: میانگین مانده حساب های معلمین در سال چند هزار میلیارد تومان است. بانک، این رسوب هزاران میلیارد تومانی را در حالی در اختیار دارد که عواید حاصل از آن در اختیار معلمان قرار نمی گیرد.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور