اگر بیست و چهارساعت از آخرین کتابی که خوانده اید و مسواکی که زده اید گذشته است دهان تان را برای هرگونه اظهار نظری ببندید/ اگر بر معلم این جامعه کنکور، کلاس خصوصی، آموزشگاه رنگارنگ و آزمون های جوراجور تحمیل کردید حتما دروازه های توسعه را گل گرفته اید/ هنگامی که آموزش و پرورش معلم را در بازسازی و بهسازی اسناد بالا دستی و درس نویسی دخالت نمی دهد، در اجرای همان تباین فکری دیکته شده و دستورالعمل ها قطعا و عملا شکست خورده و ناکام است/ هنگامی که چادر و کیک های شبه عروسی جشن تکلیف دختران نه ساله وسیله نان آوری اشخاص و پز و رخ نمایی و تعالی کاذب درجات مدارس خواهد بود از تربیت و تعالی پویا خبری نیست/ اگر کنکور، تست زنی ،کلاس های خصوصی ،آموزشگاه ها و انواع کتاب های متفاوت گردویی، پیازی ،آی کیویی، مهری، تخته ای و... و آزمون های بازاری تعیین کننده است ، دیگر مدرسه و معلم چه کارکردی جز سردرگمی و جاده صاف کنی برای درآمد زایی عناصر تاجر پیشه مافیایی دارد/ نشانه هایی از این انحراف به بچه های ابتدایی معصوم که بهترین سالهایشان را پس از نیم روز تحصیل باید کنار والدین ، اوقات فراغتی شاد و به مهارت آموزی بپردازند ! تمام مدت را در دخمه های خصوصی آموزشگاه های مختلف غیراستاندارد و با درس دهندگانی غیر همسو با معلمان رسمی ، همراه با تزریق استرس و رقابت کاذب به تست بازی مشغول می شوند/ برخلاف شهر یزد که دانش آموزان از بردن نام کلاس خصوصی خجالت می کشند در شهرهای شمال ایران اکثر دانش آموزان مراکز تیزهوشان ، یکی از افتخارات شان رفتن تمامی روزهای هفته به بنگاه فلان آقا و خانم معروف به خبره تست زنی می باشد/ کتاب های مافیایی و آموزشگاه های آزاد و خصوصی تجارتی را در سراسر کشور تعطیل و ممنوع نماییم و اگر بحث اشتغال و نشر و تنوع کتاب ها ست حداقل نظارت و ساماندهی درست را در دستور کار قرار دهیم...
برگزاری آزمون های مستمر از حدود پانزده سال پیش همزمان با اجرای نظام سالی واحدی در دبیرستان ها متداول شد .نمره ی مستمر در نیمسال اول و دوم در مجموع چهار نمره از بیست نمره ی کل دانش آموز را شامل می شود.
آزمون های مستمر همان طور که از اسمش پیداست مستمر و دائمی است و لزوما کتبی نمی باشد ؛به طور مثال این آزمون ها می تواند به صورت دو یا سه پرسش شفاهی از چند دانش آموز در هر هفته برگزار گردد. اگر دانش آموز جواب درست داد یک نمره به مستمر او اضافه گردد و اگر اشتباه جواب داد نمره ای کسر گردد. در طول نیمسال هم یک یا دو آزمون کتبی برگزار می شود که البته این هم به تشخیص دبیر است . هرچند در برخی مدارس آزمون های مستمر حالت امتحان رسمی پیدا کرده است .حسن این روش این است که آزمون های مستمر دبیران با هم تداخل پیدا نمی کند و دانش آموز تکلیفش مشخص است که فقط فلان درس را فردا باید امتحان بدهد و روی آن متمرکز می شود .عیب این روش نیز این است که برنامه درسی دبیران به هم می خورد و چه بسا دبیری در درس خاصی عقب باشد و آزمون هماهنگ مدرسه در آن ساعت برگزار گردد. همچنین این آزمون ها اگر زیاد باشند افزایش استرس را نیز دردانش آموزان دامن می زنند .
به طور کل نمره ی مستمر دانش آموز برآیند نمرات این پرسش ها و آزمون ها و نیز رفتار مشارکت جویانه دانش آموزان در امر تدریس و علاقه مندی و فعالیت های دیگر کلاسی آن ها در طول نیمسال می تواند باشد.
اصولا ارزشیابی مستمر بخشی از فرآیند آموزش و یادگیری است .فلسفه ی آزمون مستمر این است که دانش آموز هر هفته دروس داده شده را مطالعه کند تا برای درس جدید آمادگی ذهنی لازم را داشته باشد .یکی از محاسن پرسش های کلاسی هفتگی این است که درس گذشته تا حدودی مرور می شود و ذهن ها برای درس جدید آماده می شود .البته نوع سوال ها چه در پرسش کلاسی و چه آزمون های کتبی بسیار مهم است .پرسش ها باید یادگیری را از مرحله دانش تا کاربردی و ارزشیابی و قضاوت ٬محک بزند .
طبیعی است پرسش های سطحی که صرفا محفوظات را می سنجد در امر سنجش یادگیری٬ نمی تواند کمک چندانی به امر یادگیری کند . آزمون های مستمر شفاهی و کتبی استاندارد باعث می شود دانش آموزان با نوع سوالات نیز آشنا شوند و از آن مهم تر خود آن ها و والدین شان با وضعیت فعلی درسی و میزان یادگیری صورت گرفته در طول نیم سال آگاه شوند .چه بسا دانش آموزانی که نیم سال را به بازیگوشی گذرانده اند و وقتی آن ها و خانواده شان با نمره ی که حاکی از ضعف درسی شان است مواجه می شوند به خود می آیند و تا حدودی تغییر رویه می دهند .(هرچند برخی خانواده ها به دلایل مختلف وضعیت تحصیلی فرزندشان برایشان چندان مهم نیست )البته برای برخی دانش آموزان که دچار مشکلات انگیزشی و یا ضعف پایه ای در برخی یا همه ی دروس هستند شاید نتایج این آزمون ها هیچ فرقی نکند .
به هر حال ارزشیابی تحصیلی چه مستمر و چه پایانی جزئی از فرآیند آموزش است و می بایست جدی گرفته شود.
البته واضح است که اهمیت ارزشیابی پایانی بسیار بیشتر است.متاسفانه در سال های اخیر در اکثر مدارس به خصوص در مقاطع متوسطه اول و ابتدایی به این امر توجهی نمی شود .
امید می رود همکاران عزیز اهمیت این موضوع را درک کنند و ضمن طراحی سوالات استاندارد در تصحیح و نمره دادن نیز دقت و وسواس لازم را داشته باشند ٬تا شاید جلوی بیسواد پروری گرفته شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
از ابتداي بهمن 1391 حدود 25 هزار دانشجو را با پرداخت حقوق ثابت و مزاياي كامل يك كارمند دولت، به استخدام درآورده و خدمات رايگان علمي و آموزشي به آنها ارائه كردند و اين روند همچنان ادامه دارد/ وظيفه ذاتي وزارت آموزش و پرورش، ارائه آموزشهاي ضروري تا پايان دوره متوسطه است/ بودجه تخصيصيافته به وزارت آموزش و پرورش بايد در ميداني هزينه شود كه در شرح وظايف آن آمده و دليلي ندارد همين مبالغ اندك، مصروف طرحهاي شتاب زدهاي شود كه از بلندپروازي مديران پيشين نشأت گرفته است/ وزير آموزش و پرورش بارها بر وجود 50 هزار معلم مازاد در دستگاه متبوعش تأكيد كرده و در چنين شرايطي واقعاً مشخص نيست به چه دليل بر ادامه استخدام سالانه 25 هزار نيروي ديگر پافشاري ميكند، آن هم در شرايطي كه جمعيت دانشآموزي روند كاهشي دارد/ دهها هزار دانشجوي پذيرفته شده در اين دانشگاه، اگر پس از دانشآموختگي جذب كلاسها نشوند، احتمالاً با اعتراضات خود، مسئولان را تحت فشار خواهند گذاشت/ نظام آموزشي نبايد به محلي براي افزايش آمار استخدام در كشور و رفع معضل بيكاري تبديل شود زيرا نظام تعليم و تربيت، محل سعي و خطا نيست...
همین که تشکل های فرهنگیان دیگر نشست های مشترک برگزار نمی کنند و حتی دیدار با وزیر به صورت مجزا انجام می شود می تواند دلیلی بر کاهش ضریب اعتماد میان این تشکل ها و نوعی اعتراض به انحصار طلبی انجمن اسلامی معلمان ایران در روابط میان تشکلی باشد/ نکته مهم در این گونه دیدارها که در زمان وزارت فانی نیز وجود داشت نوع انعکاس و گزارش این نشست ها است/ نگاهی به هر دو گزارش در پرتال وزارت آموزش و پرورش مبین یک سویه بودن و گزینشی بودن گزارش نشست ها است/ هیچ خبری از صحبت ها و نقطه نظرات اعضای تشکل ها نیست و فقط نظرات وزیر آموزش و پرورش منعکس شده است/ بخش اول و البته بیشتر این نشست به مساله تغییر مدیران و موضوع عزل و نصب بر می گردد/ برخی موضوعات روز آموزش و پرورش مانند ارزشیابی معلمان ، تکلیف رتبه بندی معلمان ، وضعیت ادامه تحصیل فرهنگیان ، آموزض ضمن خدمت معلمان و... در این نشست ها مغفول مانده است/ این تغییرات در حالی صورت گرفته است که دو بخش حراست و معاونت ابتدایی ماه هاست که مسئول ندارد/ دانش آشتیبانی در نشست با انجمن اسلامی به طراحي سيستمي براي اطلاع رساني مسائلي كه در گوشه و كنار كشور در مدارس رخ می دهد اشاره می کند/ آیا از نظر وزیر آموزش و پرورش ؛ عملکرد این بخش در 4 سال گذشته مورد ارزیابی دقیق و جدی قرار گرفته است/ آیا به مشکلاتی که همکاران از سراسر کشور و در بخش " نامه های دریافتی " منعکس می کنند نگاهی انداخته است/ این که فرضا وزیر آموزش و پرورش در پشت نیمکت مدارس بنشیند و یا در زنگ تفریح ( صبحانه ) معلمان حاضر شود از جنس کارهای پوپولیستی است ؛ همان اقداماتی که احمدی نژاد به دفعات و کرات انجام می داد/ او را به مدت یک ساعت در اتاقی حبس می کنند/ در منطقه 5 تهران ، حراست در بخشنامه ای به سراسر مدارس اعتبار و حیثیت یک رسانه معلمی را به بازی می گیرد ؛ هیچ اتفاقی هم نمی افتد/ پرسش این است که وزیر آموزش و پرورش در برابر آن هایی که مسئولانه برخورد می کنند و مشکلات را انعکاس می دهند چه کرده است/ در ابتدا تحلیل بر این بود که این یک اقدام راهبردی در آستانه تحویل بودجه به مجلس است اما افزایش تقریبا ده درصدی بودجه آموزش و پرورش نشان داد که این محاسبات درست نبوده است ضمن آن که بطحایی پس از اندکی معاون رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور شد/ علی رغم اعلام برنامه توسط دانش آشتیانی و تایید آن توسط مجلس ، به نظر می رسد که ایشان فاقد یک راهبرد مشخص مدیریتی و سازمانی است/ ایشان به گونه ای و با شخصیت پردازی در قامت " یک قهرمان " که مطلوب جامعه و البته بسیاری از فرهنگیان است و با ادای جملاتی مانند « من در پیگیری بودجه آدم سمجی هستم و من کوتاه نمیآیم. » و... سعی کرد تا خلا اعتماد از دست رفته در زمان وزارت نیمه تمام فانی را یک شبه پر کند اما متاسفانه محاسبات ایشات هم غلط از آب درآمد/ وزیر آموزش و پرورش تصور می کرد می تواند از طریق همراهی با " گفتمان معیشت محور " غالب در جامعه معلمی – البته این موضوع عامدا و آگاهانه توسط عده ای در درون و بیرون آموزش و پرورش دامن زده می شود – خود را در نقش ( DIFFICULT MAN ) نشان دهد/ نکاتی که قبلا به فانی گفتیم و البته ایشان جدی نگرفت ...
گروه گزارش/
« سازمان های اقماری یا وابسته به وزارت آموزش و پرورش » کدام ها هستند ؟
آیا تاکنون عملکرد این سازمان ها مورد نقد و ارزیابی کارشناسان و صاحب نظران واقع گردیده است ؟
گستردگی و پیچیدگی ماهیت و نیز وظایف این سازمان ها موجب شده است تا بسیاری و حتی وزیر آموزش و پرورش تسلط و اشراف بر عملکرد این سازمان ها و دستگاه ها نداشته و کارکرد آن ها زیر ذره بین قرار نگیرد .
ما " معلمان " به عنوان یکی از سه ضلع اصلی و تاثیرگذار تعلیم و تربیت تا چه حد با این سازمان ها آشنا بوده و در مورد آن ها به مطالعه و پژوهش پرداخته ایم ؟
نام برخی از این سازمان ها برای ما آشنا است و در مورد آن ها نقدهایی خوانده و یا شنیده ایم اما برخی دیگر چنین نیستند .
این سازمان ها عبارتند از :
* کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان
* سازمان مدارس غیرانتفاعی و مشارکتهای مردمی
* انجمن اولیاء و مربیان در مرکز استانها و شهرستانها
* سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان
* سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی
* سازمان نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور
* نهضت سوادآموزی
* سازمان آموزش و پرورش استثنائی
* پژوهشکدهها و دانشکدهها
« صدای معلم » در راستای ایفای وظایف رسانه ای و نیز تاسیس و تثبیت تفکر انتقادی و روحیه پرسش گری که دکترین آن است از همه صاحب نظران ، کارشناسان و پژوهش گران دعوت می کند که در این مسیر ما را راهنمایی فرمایند .
آدرس زیر برای ارسال یادداشت ها ، مقالات و آثار شماست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پایان/
آموزش و پرورش سنتی کشور ما در دو دهه پیش به لحاظ تاثیر بیشتر نیروی انسانی در امور جاری اداری و مالی و آموزشی و همچنین ساماندهی به مناطق و نمایندگی های آموزش وپرورش بیشتری احتیاج داشت به طوری که همه برنامه های تنظیمی، برنامه های ساماندهی نیروهای آموزشی ونیز فرآیند پرداخت حقوق و مزایای فرهنگیان با توجه به سنتی بودن و دستی بودن نیاز به برنامه ریزی های طولانی مدت داشت به طوری که معلم برای دستیابی به آخرین فیش ماهیانه حقوقی خود به امور مالی اداره متبوع مراجعه و ضمن گرفتن فیش حقوقی، فیش را به بانک برده و در نهایت نسبت به دریافت حقوق خود اقدام می کرد؛ وهکذا بخشنامه ها به صورت کاغذی و نیز چاپ و تکثیر بود به طوری که مدیر بایستی هر روز به دبیر خانه اداره مراجعه می کرد و کل بخشنامه ها را تحویل و در نهایت در میان همکاران خود برای مشاهده می گذاشت .
برنامه های رفاهی دریافت وام ها و یا پوشش های بیمه ای و یا رسیدگی به امورات اداری هم با توجه به سنتی بودن مستلزم مراجعه کارکنان و فرهنگیان به اداره محل خدمتی خود می شد اما حالا با توجه به اعمال دهکده جهانی در سیستم امور اطلاع رسانی و مدیریت مکانیزه عصر الکترونیکی که به نام مدیریت با روسای مدیران مجازی نام گذاری شده ، بیش از 80 درصد برنامه های اداری و آموزشی وزارت آموزش وپرورش به صورت مکانیزه و سامانه ارایه می گردد .
در چنین شرایطی متاسفانه سیستم های کاهش تصدی گری های دولتی و اداری در بدنه وزارت آموزش و پرورش آن چنان که مطابق با روند برنامه تحول الکترونیکی دولتی اعمال گردد به منصه ظهور نرسیده است ؛ به طور مثال در بدنه ساختار وزارت نفت در حوزه های پتروشیمی و صنایع نفتی کل برنامه ها به صورت شرکت های اقماری و اقماری محوری صورت گرفته و این روش موجب کاهش هزینه های مالی بر بدنه ساختار آن وزارت خانه و در نهایت کاهش نیروی انسانی و تصدی گری اداری و کاهش هزینه بر بودن برنامه های مختلف و نیز اهداف مدیریت ها شده است و در عوض در سیستم برنامه ریزی های کلان در حوزه ستادی وزارت نفت به برنامه های توسعه بهره وری های کاری و نیز رضایت مندی های شغلی و در نهایت به کسب درآمدها و بازاریابی ها توجه شده است .با این وصف در ساختار وزارت آموزش و پرورش ما متاسفانه به جای اقماری کردن و تجمیع مناطق اموزش و پرورش از حیث امور اداری نسبت به توسعه آن در شهرستان ها و حتی بخش های غیر برخوردار و دور افتاده اقدام شده است در حالی که مهم ترین مراجعه قشر معلمان به بدنه آن مناطق صرفا در زمان سازمان دهی ها و نیز در نهایت شرکت در جلسه ها بوده است و مابقی کارها و امورات از جمله فرآیند پرداخت حقوق و مزایا و یا امور کار گزینی و نیز امور دسترسی به بخشنامه ها و دستور العمل ها و شرکت در دوره های ضمن خدمت و یا دسترسی به امورات امتحانات و....به صورت اتوماسیونی و الکترونیکی صورت می گیرد که اگر تابع گردد کل مراجعه معلمان در یک منطقه فرضی کمتر از 50 نفر در روز می شود و عدم مراجعه ارباب رجوع در اداره های مناطق دال بر صحت و سقم موضوع لزوم کاهش تصدی گری ها و در نهایت تجمیع و اقماری کردن مناطق همجوار در استان ها هست ؛به طور مثال در حوزه استحفاظی شهرستان های اهر و هریس و ورزقان و کلیبر و عشایر و خواجه و مهربان می توان به مرکزیت شهرستان برخوردار مثل تبریز و یا اهر اداره کل آموزش و پرورش آن حوزه را ایجاد کرد و نسبت به حذف مناطق اقدام کرد مانند بانک ها که الان دارند بر اساس راندمان های صرفه جویی اقتصادی و نیز میزان بهره وری های کاری شعب بانک را در شهر های غیر مفید حذف و در نهایت در یک نقطه مناسب در امد زایی نسبت به ایجاد شعب بانک اقدام می کنند ...
در آموزش و پرورش ما نیز می توان در سطح ساختاری وزارت آموزش و پرورش این برنامه را پیاده کرد و یا پیاده سازی برنامه تجمیع و اقماری کردن مناطق اداری انچه به نتیجه نهایی می رسد مواردی هست که در زیر به آنها اشاره می گردد :
1. کاهش هزینه های بیشتر مالی مصروف در بخش های پشتیبانی و نیز نیروی انسانی و بخش سوخت و انرژی ها و در نهایت ترزیق این منابع مالی در بدنه ضعیف وزارت در بخش های توسعه و تقویت امور معیشتی همکاران و نیز تقویت منابع مالی ونیز قدرت مالی مدارس .
2. تعادل در امور فرآیند پرداخت ها و نیز تقویت قدرت خرید همکاران در سطح کلی و نیز جلوگیری از مصروف شدن منابع بیشتر مالی در بخش های مدیریت های نیروی انسانی در مناطق و در بخش های امکانات ساختمان و نیز امور نقیله ها .
3. استفاده از ساختمان های موجود در اختیار مناطق و حوزه های اداری در شهرستان ها در بخش های آموزشی و نیز جلوگیری از چند نوبته بودن مدارس و یا کاهش مشکلات فضای آموزشی و کاهش مشکلات استیجاری مدارس در مناطق مشکل دار .
4. کاهش هزینه های سر سام آور ماموریت های زاید اداری و نیز حق الجلسه ها و یا حق مدیریت ها و یا حق مسئولیت های کارشناسی در مناطق برای پست های موجود سازمانی و ایضا کاهش هزینه های سوخت و بنزین در ایاب و ذهاب و استهلاک خودروها .
5. تقویت توان مالی وزارت در تامین منابع مالی جدید و تامین در پرداخت مطالبات فرهنگیان و یا مطالبات به شرکت ها و یا پیمانکاران با این طرح که در هر ماه میلیاردها تومان صرفه جویی اقتصادی خواهد داشت .
6. در شرایط فعلی که متاسفانه تحریم های ظالمانه توسط بیگانگان و کشورهای ابر قدرت تحمیل شده است و به دنبال آن هم فرمایش مقام معظم رهبری بر اجرای شعار اقتصاد مقاومتی و عمل بر آن همواره به صورت موکد بر متولیان در هیت دولت تاکید می شود با اجرای این طرح یک روش مناسب در کاهش تاثیر های تحریم ها در ساختار فشار های مالی خواهیم داشت و از محل این صرفه جویی ها قطعا یک نوع تعالی سازی در دست یابی به منابع جدید مالی در بدنه وزارت آموزش و پرورش به وجود خواهد آمد .
6. با اجرای طرح اقماری و تجمیع مناطق آموزش و پرورش در یک منطقه همجوار یک نوع مزیتی دیگری هم که نمود می کند کاهش ارتباطات و نیز سلیقه ای بودن انتصاب ها در مدیریت پست های سازمانی اداره متبوع می گردد به طوری که شورای سیاست گذاری انتصاب ها با توجه به فرآیند شایسته سالاری و بر اساس توان و تجربه و تعهد و تخصص نیروها این پست ها به کارکنان می سپارد و انتصاب ها در پست های مدیریت اقماری بر اساس ضوابط اداری و نهایت فیلتر کردن نیروها بر اساس شعار شایسته سالاری به نیروها محول می گردد .
7. یکی دیگر از مزیت های طرح اقماری کردن و حذف مدیریت های مناطق کاهش موازی کاری ها و عدالت در دسترسی حوزه های استحفاظی مدارس در آن حوزه می باشد به طور مثال الان در شهرستان هریس خودمان فاصله با اولین مدرسه منطقه حوزه آموزش و پرورش منطقه خواجه که خودش یک منطقه مستقل هست در روستای سرای کمتر از 10کیلومتر می باشد که این فاصله مکانی نشان می دهد که موازی کاری ها هم در برنامه های جغرافیایی مدارس وجود دارد در حالی که با تجمیع و اقماری کردن مناطق حوزه استحفاظی جغرافیایی آموزش و پرورش حالت میدانی و شعاعی خواهد داشت که از نظر برنامه ریزی ها و نیز نظارت و کنترل هم مناسب تر خواهد بود .
امید است که این طرح ابتکاری و نوآوری حقیر که حاصل مطالعات اولیه و به صورت فعلی طرح خام می باشد مورد توجه و امعان نظر مسئولین اداره کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی و در نهایت مسئولین حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش و در صدر آن وزیر محترم آموزش و پرورش واقع گردد و این طرح با کارشناسی تر کردن آن به صورت حداقل پایلوت و آزمایشی در یکی از استان های کشور ما اجرا و در آخر اگر منتج به نتیجه عالی گردید در کل کشور تسری و نهادینه سازی گردد .
در پایان ضمن تقدیر و تشکر از مسولان سایت وزین صدای معلم که همواره درجهت اعتلای اهداف نظام مقدس تعلیم و تربیت اطلاع رسانی می کنند امید است مخاطبین محترم این مقاله نظرات نهایی و مکمل خودشان را برای تکمیل این طرح درج فر مایند که خود نظرات مخاطبین محترم چه جنبه منفی بوده باشد و چه جنبه مثبت در تعالی سازی و خارج سازی طرح از حالت خام به صورت پخته تر کمک خواهد نمود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید