در تبصره ٢ ماده مذکور نیز آمده است، پرداختهای دانشگاهها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی پژوهشی و فناوری که دارای مجوز از شورای گسترش آموزش عالی وزارتخانهها هستند، به اشخاص حقیقی اعم از کارکنان و غیرکارکنان خود در قالب حقالتدریس مشمول مالیات مقطوع به نرخ ١٠ درصد خواهد بود/ وضع معلمان در آمریکا از سایر کشورها مناسبتر است زیرا اولا حقوق معلمان در حد سرانه ملی است و ثانیا شاخص مصرفکننده، بسیار بالا نیست/ کشور کرهجنوبی را میتوان در جایگاه دوم بهترین کشورها از نظر حقوق معلمان قرار داد. وضع در قطر، بریتانیا و فنلاند هم مناسب است با این تفصیل که قیمتها در فنلاند و بریتانیا بالاست و سهم معلمان قطری از ثروت کشورشان، اندک ارزیابی میشود/ شاخص مصرفکننده در ایران به نسبت سایر کشورها پایینتر است. مشابه این وضعیت در کشور ترکیه هم وجود دارد/ علاوه بر پایینبودن حقوق معلم در ایران و همچنین با توجه به اینکه معلمها نصف سرانه ملی را دریافت میکنند، معلمهای حقالتدریس با شرايط متفاوتتري مواجه هستند/ یکی از اجحافهایی که به این افراد شده این است که معمولا مؤسسات خصوصی توانستهاند درآمد هنگفتی از این معلمهای حقالتدریس کسب كنند درحالیکه درآمد این قشر تنها در حد یک امرار معاش حداقلی است/ معلمهای حقالتدریس از هیچ پاداش و عایده مستقیمی برخوردار نیستند، از هیچ نوع خدمات درمانی، پزشکی و حتی تفریحی و ارتقاي مهارتهای شخصی از جمله دورههای ضمن خدمت برخوردار نیستند و مهمتر اینکه چیزی تحت عنوان مرخصی در هر قالب و صورت موجودی برای آنها در نظر گرفته نمیشود/ مطالبه بهحق معلمهاي حقالتدریس درنظرگرفتن شأن و جایگاه اجتماعی این قشر مؤثر جامعه در پیشبرد اهداف جامعه انسانمحور است و این در حالی است که تصویب قانون ١٠% مالیات بر حقالتدریس و حق پژوهش با عدالت ناهمخوان است
روز سهشنبه، ٢٧ تیرماه امسال مجلس شورای اسلامی قانون اصلاح ماده ٨٦ قانون مالیات مستقیم را تصویب و بعد از گذشت کمتر از یک ماه در ١٨ مرداد ماه آن را لازمالاجرا کرد. براساس تبصره يك الحاقی مالیات متعلق به موضوع ماده ٨٤ این قانون به نرخ مقطوع ١٠ درصد مالیات محاسبه کسر و حداکثر تا پایان ماه بعد با فهرستی حاوی نام و نشانی دریافتکنندگان و میزان آن به اداره امور مالیاتی محل پرداخت میشود و در صورت تخلف، فرد مشمول پرداخت مالیات و جریمههای متعلق خواهد بود.
در تبصره ٢ ماده مذکور نیز آمده است، پرداختهای دانشگاهها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی پژوهشی و فناوری که دارای مجوز از شورای گسترش مطالبه بهحق معلمهاي حقالتدریس درنظرگرفتن شأن و جایگاه اجتماعی این قشر مؤثر جامعه در پیشبرد اهداف جامعه انسانمحور است و این در حالی است که تصویب قانون ١٠% مالیات بر حقالتدریس و حق پژوهش با عدالت ناهمخوان استآموزش عالی وزارتخانهها هستند، به اشخاص حقیقی اعم از کارکنان و غیرکارکنان خود در قالب حقالتدریس مشمول مالیات مقطوع به نرخ ١٠ درصد خواهد بود.
برای روشنشدن این موضوع که وضعیت معاش معلمهای ایرانی به ویژه معلمهای حقالتدریس در مقایسه با همصنفان خارجیشان با توجه به موضوع مشمول مالیات ١٠ درصد چگونه است، باید میزان درآمد این قشر را با تولید سرانه ملی مورد بررسی قرار داد.
مقایسه حقوق معلمان ایرانی و خارجی
به گزارش فارس، حقوق معلمان یک مسئله مهم در جامعه ایرانی است. دلیل این مسئله گستردگی جامعه فرهنگیان (حدود ٩٠٠ هزار نفر) و جامعه مرتبط با فرهنگیان (حدود ١٤ میلیون دانشآموز) است. ازاینرو موضوع حقوق معلمان، نه فقط برای آنها و دانشآموزانشان، بلکه برای حاکمیت هم موضوعی مهم است.
شاید به جاست که در کنار بررسی میزان حقوق معلمان ایرانی، سری هم به سایر کشورها زده شود تا مقایسهای میان همصنفان برقرار شود. برای این کار تلاش شده تا میزان حقوق معلمان در شش کشور «ایالات متحده»، «بریتانیا»، «فنلاند»، «قطر»، «ترکیه» و «کرهجنوبی» استخراج شود. علاوه بر این شاخص میزان سرانه تولید ناخالص داخلی و میزان قیمت مصرفکننده نیز لحاظ میشود تا مقایسهای هم با معدل جمعیتی همان کشور صورت گیرد و نیز مخارج یک فرد در کنار درآمد او دیده شود.
با توجه به جدول زیر مشخص است که وضع معلمان در آمریکا از سایر کشورها مناسبتر است زیرا اولا حقوق معلمان در حد سرانه ملی است و ثانیا شاخص مصرفکننده، بسیار بالا نیست.
دستاورد نظام آموزشی کشور تبدیل نخبگان جامعه به مهاجران، معلمهای خصوصی زیرپلهای یا نهایتا استاد حقالتدریسی دانشگاه است که عصرها بعد از کلاس برای مسافرکشهای آنلاین کار میکنند کشور کرهجنوبی را میتوان در جایگاه دوم بهترین کشورها از نظر حقوق معلمان قرار داد. وضع در قطر، بریتانیا و فنلاند هم مناسب است با این تفصیل که قیمتها در فنلاند و بریتانیا بالاست و سهم معلمان قطری از ثروت کشورشان، اندک ارزیابی میشود.
در مورد ایران هم همین سخن را میتوان گفت. ضمن اینکه میتوان به کمبودن حقوق معلمان نسبت به سایر کشورها هم اشاره کرد اما باید به این موضوع هم توجه کرد که شاخص مصرفکننده در ایران به نسبت سایر کشورها پایینتر است. مشابه این وضعیت در کشور ترکیه هم وجود دارد.
علاوه بر پایینبودن حقوق معلم در ایران و همچنین با توجه به اینکه معلمها نصف سرانه ملی را دریافت میکنند، معلمهای حقالتدریس با شرايط متفاوتتري مواجه هستند.
فارغالتحصیلان دانشگاه معمولا بهصورت پارهوقت در آموزشگاههایی که خدمات آموزشی ارائه میکنند، با توجه به مهارتهای علمی و توانمندیهای فردی شروع به تدریس میکنند. این افراد معمولا با برخورد سلیقهای مدیران و حتی فراگیران مواجه هستند و درصد زیادی از آنها بیش از یک دهه از عمر خود را بدون بیمه، پاداش و بنهای رایج در سازمانها و ارگانهای دولتی و خصوصی سپری کردهاند.
یکی از اجحافهایی که به این افراد شده این است که معمولا مؤسسات خصوصی توانستهاند درآمد هنگفتی از این معلمهای حقالتدریس کسب كنند درحالیکه درآمد این قشر تنها در حد یک امرار معاش حداقلی است.
بازار کار معلمان حقالتدریس درواقع جزء مشاغل فصلی است در حالی که هیچ تناسبی بین تورم در نرخ واقعی و میزان دریافتی آنها وجود ندارد. از این بیعدالتی که بگذریم، به وضعیت یک نسل از نیروهای انسانی تحصیلکرده و باانگیزه بیشتر پی میبریم و آن این است که افراد معمولا در سنین ٢٢سالگی وارد حوزه آموزش پارهوقت شده و معمولا تا بیش از ٣٠سالگی در این بازار دوام نمیآورند. یعنی فرد پس از گذراندن بهار جوانی مثل کالایی كمارزش دیگر خریداری ندارد.
معلمهای حقالتدریس از هیچ پاداش و عایده مستقیمی برخوردار نیستند، از هیچ نوع خدمات درمانی، پزشکی و حتی تفریحی و ارتقاي مهارتهای شخصی از جمله دورههای ضمن خدمت برخوردار نیستند و مهمتر اینکه چیزی تحت عنوان مرخصی در هر قالب و صورت موجودی برای آنها در نظر گرفته نمیشود.
نقش سیستمهای آموزشی در تباهکردن سرمایههای ملی
دستاورد نظام آموزشی کشور تبدیل نخبگان جامعه به مهاجران، معلمهای خصوصی زیرپلهای یا نهایتا استاد حقالتدریسی دانشگاه است که عصرها بعد از کلاس برای مسافرکشهای آنلاین کار میکنند. میگویند هنر دولت یازدهم مهار تورم است، حقوق اداره کار ٩٠٠ هزار تومان در ماه است و اجاره یک آپارتمان خیلی حداقلی غیر از ودیعه اول، ماهی ٦٠٠ هزار تومان است و خط فقر يكميليون و ٤٠٠هزار تومان. یک معلم حقالتدریسی هم بعد از دو ماه حقوق حقالتدریسی باید ١٠% مالیات دهد.
با نگاهی به آمار نه چندان رسمی میتوان دریافت که یک معلم حقالتدریس با تدریس ٢٤ تا ٤٠ ساعت در هفته ماهانه بین ٧٠٠ هزار تا دوميليونو٥٠٠هزار تومان دریافت میکند که با توجه به هزینههای اولیه زندگی - مسکن، خوراک و پوشاک- یعنی زندگی حداقلی منهای هزینههای درمان، سفر و تفریح. این در حالی است که این فرد معلم است و طبق برنامه چشمانداز توسعه نظام آموزشی باید این فرد اهتمام به «توانمندسازي» نه «دانشمندسازي» كند و اما اگر سری به ردیف بودجه نظام آموزش و پرورش هم بزنیم، میبینیم وضع توسعه نظام آموزشی کشور هم حال خوشی ندارد.
مطالبه بهحق معلمهاي حقالتدریس درنظرگرفتن شأن و جایگاه اجتماعی این قشر مؤثر جامعه در پیشبرد اهداف جامعه انسانمحور است و این در حالی است که تصویب قانون ١٠% مالیات بر حقالتدریس و حق پژوهش با عدالت ناهمخوان است.
روزنامه شرق
پاسخ به این پرسش از آن جهت اساسی است که از سال 1990 تا 2015، یعنی بالغ بر 25 سال، سازمانهایی مانند سازمان ملل متحد، بانک جهانی، برنامه توسعه ملل متحد و دیگر نهادهای توسعهمدار، بخش زیادی از رهنمودها و اقدامات خود را بر گسترش پوشش و پرکردن شکاف تحصیلی معطوف کردند و در این راه به موفقیت قابل ملاحظهای نیز دست یافتند/ تحصیل با آموزش متفاوت است. فکر نکنید اگر موفق به گسترش تحصیل شدید، آموزش هم حاصل شده است. فاصله زیادی میان تحصیل و آموزش وجود دارد/ تحصیل شرط لازم برای آموزش است نه کافی. فاصله میان تحصیل و آموزش زیاد است و با سطح درآمد سرانه رابطه آماری عکس دارد؛ هرچه درآمد سرانه کشوری بالاتر است، فاصله بین تحصیل و آموزش در آن کشور کمتر است. در کشورهای با درآمد کم فاصله بسیار زیادی میان تحصیل و آموزش وجود دارد. در داخل کشورها هم تحصیل در مناطق کمدرآمد با ضریب اثربخشی کمتری منجر به آموزش شده است/ این یافته ساده و بنیادین که مهمترین گزاره این گزارش است ادبیات 25 سال گذشته توسعه انسانی و آموزشی را به چالش میکشد
روسها در تمام سرزمین های اشغالی ایران سه مورد را در دستور کار خود قرار داده و اجرا کردند. زودودن زبان فارسی . تغییر خط فارسی. زدودن هویت ایرانی از شهرهای اشغالی به ویژه دو مرکز مهم بخارا و سمرقند/ می گویند شکم گرسنه ایمان ندارد. ولی نمونه های بسیاری از تاریخ دردمند ایران زمین سراغ داریم که آن را حکم کلی نمی داند/ مروز در دیار ستارخان ها و ثقه السلام ها شاهد ترکتازی عدۀ قلیلی در ورزشگاه ها یا پایین آوردن مجسمۀ فردوسی از میدان شهری هستیم با رضایت از فتح پیروزمندانه شان. آیا این همه از بی تدبیری دولت نیست/ دربارۀ تغییر خط که دشمن خورشید به شدت دنبال می کند نیز سخن بسیار گفته شده است. فقط در رد این هوس می توانم بگویم که اغلب ظاهر یک چیز آنقدر آراسته و زینت شده است که انسان را مجذوب می کند. ولی تصمیم از روی هوس و لجبازی او را به تباهی می کشاند/ نه در سوئيس و نه در آمريكا زبان هويت ملي مردم را دربر نمي گيرد و حتي احاطة زبان بر هويت فرهنگي آنها كامل نيست و وحدت آنها ارتباطي بر زبان ندارد. براي نمونه زبان انگليسي تا حدي مي تواند به عنوان زبان علم در آمريكا محسوب شود و زبان تكنولوژي و علوم جديد در دنيا. ولي به هيچ وجه نمي تواند نقش زبانِ هنر و فرهنگ را حتي در آمريكا به درستي بر دوش بكشد/ آیا هنگام آن نرسیده که فرهنگستان زبانهای ایرانی را در کنار فرهنگستان زبان و ادب فارسی تأسیس کنیم...
با توضیحات بعدی او متوجه شدم که حتی آموزش هم به محاق رفته و " مدرک" به مثابه خروجی اصلی نظام آموزش کشور سروری می کند/ برخلاف مدارس ما که اتاقی تنگ و تاریک در ابعاد یک انباری را به کتابخانه مدارس اختصاص می دهند، کتابخانه های مدارس کانادا دقیقا در ورودی سالن و به صورت " اوپن" طراحی شده اند/ کتابخانه هایی که با انواع رنگ آمیزی های جذاب می کوشند تا فرصتی را برای همنشینی کودکان و والدین در امر مهم کتابخوانی فراهم آورند/ امروزه کلاس های آمادگی برای تیزهوشان و مهارت های تست زنی چنان مدارس را به تسخیر خود در آورده اند که فعالیت های جمعی و علمی نزد والدین به عنوان اتلاف وقت و مانعی بر سر راه موفقیت در کنکور تعبیر می شوند/ کودکان از مدارس به آموزشگاه های خصوصی و از آنجا به اتاق های خود منتقل می شوند تا بتوانند در رقابتی توان فرسا برای آسایش فردا، آرامش امروز خود را قربانی سازند! آسایشی که در کسب بی پروای ثروت، پایمال کردن حقوق دیگران و فدا کردن اخلاقیات محقق می شود
دانشکده های علوم تربیتی می توانند نقش های بسیار ارزنده و کاملی در تقویت کردن اصلاح آموزشی ایفا کنند/ هرکس که از دانشکده علوم تربیتی فارغ التحصیل می شود باید قادر به انجام تحقیق و ارزشیابی آموزشی باشد/ از هم بیگانه دانستن روش های کمی و کیفی راهی است که ما از آن عبور کرده ایم.همه باید بدانند که حداقل جان مایه یک درس، شامل انواع روش های متفاوت است/ باید درک نمایند که آموزش و پرورش یک فن استناد محور است. خیال ها و تصورات مهم هستند.اما معلمی فقط یک هنر شخصی نیست/ ما باید تلاش کنیم تا تصمیماتمان را بر پایه مستندات و تجربیات آموزشی اتخاذ نمائیم/ باید در باره هدف های آموزش و پرورش فکر کنند/ اگر ما فقط تحقیقات شبه آزمایشی و آزمون های تصادفی انجام دهیم ما به سوی فهم مفهومِ محدودی از آموزش و پرورش خواهیم رفت/ دانشکده های علوم تربیتی همچنین می توانند به شکل قدرتمندی، گفتمان عمومی در باره اصلاح آموزش و پرورش را ارتقا بخشند/ به این علت که فعالیت های آموزشی ما از روی عادت بوده و مورد آزمون قرار نگرفته است
سیاستهای آموزشی سنگاپور، متمرکز بر رشد منابع انسانی است. نظام آموزش و پرورش سنگاپور بیشتر بر آموزش اخلاق و تربیت بدنی، پرورش افکار خلاق، منتقد و مستقل استوار است/ سازمان توسعه و همكاريهاي اقتصادي(OECD) در سال 2015 دانشآموزان 15 ساله سنگاپوري (رتبه اول در رقابتهاي رياضيات و علوم) را باهوشترين دانشآموزان جهان معرفي كرده است و استانداردهاي آموزشي هر كشوري را به عنوان مبناي قدرت و ثروت درازمدت قابل پيشبيني آن كشور دانسته است/ پيشرفت در دوره ابتدايي بسيار مهم تلقي ميشود/ نظام آموزشي در كشور ما (ايران) دقيقا در جهت خلاف تدابير تربيتي سنگاپور حركت ميكند/ تجويز آموزش مواد درسي متعدد توسط شوراي عالي آموزش و پرورش و سازمان پژوهش و يادگيري سطحي و طوطيواري بيانگر غفلت تأسف بار و ضعف كارشناسي حوزه ستادي وزارت آموزش و پرورش است
تحصیل بی حاصل
بانک جهانی اخیراً گزارش مهمی را منتشر کرده است که دیدگاهها را نسبت به مساله آموزش دگرگون میکند.
برای سالهای طولانی مساله اصلی در زمینه آموزش، فراهم کردن فرصتهای آموزشی برای تمامی کودکان در سن تحصیل بوده است. اما اکنون پس از گذشت دههها از ترویج این مساله و با وجود پیشرفتهای قابل توجهی که در این زمینه به دست آمده ، به نظر میرسد یک دستاورد اصلی هنوز تحقق نیافته و آن مساله یادگیری یعنی برونداد تمامی تلاشهای آموزشی است که باید در دانش و مهارت دانش آموزان متبلور شود.
حال بانک جهانی این سوال را مطرح کرده است که چرا تحصیل لزوما به یادگیری منجر نمیشود؟
همانگونه که از سنت گزارشهای سیاستی بانک جهانی برمیآید این بار نیز با مجموعهای از شواهد و مطالعات موردی از سراسر جهان سعی کرده است مفهومی کلیدی را یادآوری و عوامل موثر بر آن را بررسی کند.
گزارش به چهار بخش تقسیم میشود؛
بخش اول درباره وظیفه آموزش و اهمیت آن است.
در فصل دوم به مساله بحران در آموزش پرداخته شده و مساله کیفیت پایین یادگیری بهرغم دریافت آموزش را مد نظر قرار داده است.
در فصل سوم مساله نوآوریها، راهحلها و شواهد موردی در زمینه آموزش مطرح شده است.
در نهایت در فصل چهارم تلاش شده تا دیدی همهجانبه به مساله آموزش داشته و اهمیت سیاستگذاری در این زمینه را دوباره مطرح کند.
با این حال گزارش مورد اشاره به مخاطب یادآوری میکند که مشکل یادگیری و پایین بودن بازده آموزش بهویژه در کشورهای درحال توسعه در صورت بهرهگیری از سیاستگذاری صحیح نهتنها قابل حل است بلکه کشورهای درحال توسعه میتوانند از تجربه اندوخته کشورهای پیشرفته در این زمینه استفاده کنند تا با سرعت بیشتری بر این مشکل فائق آیند.
گزارش می خواهد بگوید بخش مهمی از راهحلهای امروزی توسعه بر انباشت دانش و تجربه در این زمینه استوار شده است.
کانال فردای بهتر ( مصطفی تاج زاده )
موسسه مطالعاتی اقتصاد و صلح، تازهترین گزارش خود را با عنوان "شاخص جهانی صلح" را منتشر کرد.
در این بررسی مهربان ترین کشورها عبارتند از:
۱- ایسلند ۲- دانمارک
۳- اتریش ۴- نیوزیلند
۵- سوئیس ۶- فنلاند
۷- کانادا ۸- ژاپن
۹- استرالیا ۱۰- جمهوری چک
قهر آمیزترین کشورها عبارتند از:
۱۶۲- سوریه ۱۶۱- عراق
۱۶۰- افعانستان ۱۵۹- سودان شمالی
۱۵۸- آفریقای مرکزی ۱۵۷- سومالی
۱۵۶- سودان ۱۵۵- کنگو
۱۵۴- پاکستان ۱۵۳- کره شمالی
۱۵۲- روسیه ۱۵۱- نیجریه
ایران با بیش از 6 میلیون نزاع خیابانی در سال!! و بیش از 15 میلیون پرونده قضایی تازه در سال گذشته رتبه ای بهتر از 138 در جدول نیافته است.
در این گزارش، اروپا آرام ترین قاره جهان است.
جالب این که 30 کشور آرام جهان در صدر کشورهای پر مطالعه هستند و بدون استثنا رنکینگ مطالعه کشورهای خشونت آمیز بسیار پایین است.
بیایید تصمیم بگیریم روزانه 30 دقیقه مطالعه داشته باشیم، تا در مرحله اول باعث رشد و پیشرفت خودمان شویم و در مرحله بعد باعث توسعه کشورمان.
کانال فردای بهتر ( مصطفی تاج زاده )
چند میلیون نفری که در ایران در حال آموزش دیدن هستند، با چه هدفی آموزش میبینند. خودشان چه هدفی از آموزششان دارند؟ آموزشدهندگان چه هدفی را دنبال میکنند؟ سیستم آموزشی که تقریباً گرانترین سیستم کشور است با چه هدفی میچرخد؟ دانشآموزان برای چه جامعهای و چه آرمانهایی آماده میشوند/ کافی است آحاد جامعه ، واقعاً متوجه شوند که تمام این تشکیلات آموزش و پرورش برای آن است که دانشآموزان چیز مفیدی یاد بگیرند و دریابند که مدرسه واقعاً مکان یادگیری است. نفس این آگاهی مبارک است/ آیا مدرسه دانشآموزان را برای درست دیدن تربیت میکند/ چقدر در مدرسه درست دیدن را یاد میدهیم/ نوعی کوررنگی بر ما حاکم است/ ما در سیستم آموزشی یاد گرفتهایم که غیر از چند رنگ بقیه رنگها را نبینیم. اساساً فکر میکنیم که رنگها دیدهشدنی نیستند و وقتی هم میبینیم نمیتوانیم بیان کنیم، نمیتوانیم گزارش کنیم، چون کلمات ما قاصرند/ سیاستگذاری موفق است که کمتر مردم را از حق ِ انتخابها محروم کند و از آن مهمتر، برای افزایش حق ِ انتخاب افراد تلاش کند/ توسعه چیزی نیست جز گسترش ِ حق ِ انتخاب ِ انسانها به شکل سیستماتیک/ یکی از مهمترین سوالاتی که باید به آن بیندیشیم، این است که هدف از آموزش چیست ؟ این یکی از سوالاتی است که پرسیدن و فکر کردن به آن میتواند به باز شدن و خروج افکار از انجماد کمک کند/ سوختی که کشورها و جوامع به این موتور میدهند، تفاوت زیادی با همدیگر ندارد بلکه خروجی آن متفاوت است/ در چارچوب سنتی که آموزش و تحصیل تسامحاً یکی گرفته میشد، تحصیل نابرابری را کاهش میداد. اما با تفکیک آموزش از تحصیل، میتوان گفت تحصیل همچنان نابرابری را کاهش میدهد، مشروط به آنکه به آموزش منجر شود. در مواردی که تحصیل منجر به آموزش نمیشود، آموزش، نابرابری را بیشتر میکند و چون فاصله میان تحصیل و آموزش در کشورهای با درآمد بالاتر کمتر است بنابراین هرچه کشورها از سطح درآمد بالاتری برخوردار باشند، شکاف بین تحصیل و آموزش کمتر و تاثیرگذاری بحران آموزش در تشدید نابرابری نیز کمتر خواهد بود/ هدف، یادگیری و آموزش است. معلم، پلیس دانشآموزان نیست. هدف آموزش هم منضبط کردن دانشآموزان نیست. هدف این نیست که دانشآموزان یکسان شوند و به اصطلاح حرفگوشکن و مطیع تربیت شوند بلکه هدف این است که دانشآموزان خلاق ، بار بیایند/ لازم است در مدرسه علایق غیرآموزشی معلم بهنوعی مدیریت شود که حداقل سر کلاس بهدنبال برآورده کردن آن علایق نباشد. بهعنوان مثال اگر معلمی تحقیر شده، نخواهد دانشآموزان را تحقیر کند. اگر معلمی روحیه نظامیگری دارد، نخواهد همه را تربیت نظامی کند. اگر معلمی مشکل مالی یا اخلاقی و اجتماعی دارد، کار ِ مدیریت مدرسه این است که آن را در بیرون کلاس مدیریت کند/ کار ِسیاستگذار ِ آموزشی آن است که دانشآموزان را تبدیل به انسانهایی جستوجوگر کند/ معلمان در اکثر ِ کشورها نه انگیزه مالی کافی برای آموزش دارند و نه انگیزههای اجتماعی. نظام پرداخت حقوق و دستمزد معلمان در اکثر کشورها با مشکلات جدی مواجه است/ از وزارت آموزش و پرورش خواسته شود گزارشی از پیشرفت آموزشی و نه صرفاً تحصیلی مدارس ارائه دهد و سپس بر اساس سنجههایی که هر دو وزارتخانه روی آن توافق میکنند، بودجه آموزش تخصیص یابد/ اینکه چرا متوجه این کاستیها و نقاط ضعف نشدهایم، بخش عمدهای از آن برمیگردد به تفکر کمیتگرایی صرف ِ ما در بررسی و تحلیل مسائل. بهدلیل ِ این تفکر ِ کمیتگرا، دچار نوعی کجفهمی از آمارها و شاخصهای درست یا غلط شدهایم که در اصطلاح آماری آن را کژتابی آمارها مینامیم ...
گروه احبار/
آمریکا در اعتراض به آنچه "جانبداری ضداسرائیلی" خواند، از سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد، یونسکو، خارج شده است.
اسرائیل نیز کمی پس از اعلام این تصمیم آمریکا، گفت از یونسکو خارج میشود.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، گفته است تصمیم آمریکا "شجاعانه و اخلاقی" بوده است.
اسرائیل در چند سال اخیر یونسکو را متهم کرده است که هویت یهودی مناطقی مثل بیتالمقدس و الخلیل را نادیده میگیرد.
از سال ۲۰۱۱ که یونسکو فلسطین را به عنوان عضو کامل پذیرفت، آمریکا و اسرائیل اختلافنظرهایی را با این سازمان ابراز کردهاند. بخشی از تلاشهای دیپلماتیک فلسطینیان برای تشکیل و به رسمیت شناخته شدن یک کشور مستقل، بر عضویت در سازمانهای بینالمللی متمرکز است.
ایرینا بوکووا، مدیر یونسکو، پس از اعلام خروج آمریکا از یونسکو گفت این تصمیم مایه "تاسف عمیق" است.
خانم بوکووا گفت در سالهای اخیر "سیاستبازی" سازمان یونسکو را تضعیف کرده است. او گفت خروج آمریکا ضربهای به "خانواده سازمان ملل" و چندجانبهگرایی آن است.
در سال ۱۹۸۴ و در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان هم آمریکا با اتهام جانبداری ایدئولوژیک یونسکو از شوروی، از سازمان یونسکو خارج شد. بعدتر در سال ۲۰۰۲ آمریکا به یونسکو بازگشت.
بی بی سی