مخالفان دولت گفتند که با تصویب سند 2030 ، آموزش و پرورش وارد فاز بی ناموسی و همجنس گرایی شده است / این طرفی ها هم به احترام اظهار نظر رهبر انقلاب وارد دفاع علمی و آکادمیک از سند 2030 نشدند/ بیان نظرات کارشناسی مباینتی با اظهار نظر مقام رهبری ندارد/ مهدی فیض معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش در یک فایل صوتی توضیحات مفیدی در باره تاریخچه تهیه سند 2030 ارائه داد/ آفرین به ایشان که در شرایطی که بسیاری از افراد ذینفع خودشان را کنار کشیدند و وارد میدان نشدند، سینه سپر کرد و با عوام فریبی جریان مخالف دولت مقابله کرد/ کارشناسانی که در تهیه سند ملی 2030 دخالت داشته اند باید از کار خود دفاع کنند و اگر پشیمان شده اند توبه کنند/ سند توسعه پایدار مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر 2015 به برای ما الزام اور نیست / سند ملّی آموزش 2030 که کمیته ملی یونسکو در ایران با 30 کارگروه ملّی تهیه کرده است یک سند ملی و قابل دفاع است/ سکوت عوامل تهیه کننده سند از جنبه اخلاقی پسندیده نیست / فرض کنیم رهبر انقلاب از این سند تمجید می کرد ، آیا واکنش تهیه کنندگان سند سکوت بود/ کمیته ملی یونسکو ( تهیه کننده سندملی 2030) یک نهاد صد درصد ایرانی است/ مصوبات یونسکو ، تنها جنبه توصیه ای دارد/ مجتبی شریعتی ، وحید احمدي ،حسین سالار آملی ، محمد باقر لاریجانی ، فرهاد حسین زاده لطفی ، علی وطنی ، حسین سلیمی ، احمد معتمدی و... همگی اعضای کمیته ملی آموزش عالی کمیته ملی یونسکو در تهیه سند ملی 2030 دخالت داشته اند/ محمد دیمه ور ، علی زرافشان ، عبدالرسول عمادي ، نسرین نورشاهی ، محسن اسدي لاري ، محمد رضا سپهري ، سعید سرابی ، محمود صادقی و محدثه محب حسینی به عنوان عضو حقوقی در تهیه سند ملی دخالت و نظارت داشته اند/ علی عباسپور تهرانی فرد ، مهدي نوید ادهم دبیر کل شوراي عالی آموزش و پرورش ، محمود مهرمحمدي رئیس دانشگاه فرهنگیان ، یداله مهرعلیزاده استاد دانشگاه شهید چمران اهواز ، غلامعلی احمدي استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی ، محمد یمنی دوزي سرخابی استاد دانشگاه شهید بهشتی اعضای حقیقی کمیته آموزشی یونسکو بوده اند/ در کمیته تلفیق سند ملی آموزش 2030 ، محمد امین سازگارنژاد ، خلیل االله بابالو ، دکتر عبدالرحیم نوه ابراهیم و دکتر اکرمی عضو بوده اند/ در کارگروه آموزش پیش دبستان و ابتدائی مهندس محمد دیمه ور (رئیس کار گروه)، صادق صادق پور، علی نقی یزدان پناه ، رخساره فضلی ، زهره طاها ، فروز عطایی و حسین شعبانی حضور داشتند/ در کار گروه توسعه سوادآموزي علی باقرزاده ( رئیس کارگروه ) ، مهدي نامجو منش ، رسول جمشیدي ، اردشیر قیصر ، عابدین بازگیر ، احمدخاکزاد ، اسماعیل برقی ، لیلا رضائی و مصطفی حسن نژاد در تهیه سند ملی یونسکو مشارکت داشته اند/ در کار گروه تحلیل کیفیت در نظام آموزش ابتدائی و متوسطه ایران دکتر عبدالرسول عمادي ، دکتر شاپور مرادي در تهیه سند مشارکت داشته اند/ در کار گروه توسعه آموزش متوسطه علی زرافشان ( رئیس کار گروه )، نشاسته ریز، سید علی حسینی ، سید مصطفی آذرکیش ، سید محسن حسینی مقدم و دوراندیش مشارکت داشته اند/ کار گروه آموزش توسعه پایدار متشکل از دکتر محی الدین بهرام محمدیان ( رئیس کارگروه ) ، دکتر محمود امانی طهرانی، دکتر علیرضا عصاره، محمدي، دکتر حسینی بیدخت، دکتر حکیمی، دکتر خیرآبادي و دکتر رمضانی بوده است
آموزش یکی از حقوق انسان ها برای توانمند شدن است/ اختصاص لااقل 4تا6 درصد GDP کشورها به آموزش از اهداف 2030 است و در سال 2017 به طور متوسط 5 درصدGDP و 13.7درصد بودجه عمومی دولت ها به آموزش اختصاص داشته که در ایران از لحاظ اختصاص بخش دولتی به 13.7 نزدیک و در GDP کمتر می باشد/ معتقدم بسیاری از منتقدین هیچ کدام از 4 سند را (هزاره سوم،2030 سازمان ملل، بیانیه 2015 اینچئون و سند ملی یونسکو) را نخوانده و سوءاستفاده ای که از موضوع سند شد حاکی از بی اخلاقی به خصوص در هنگامه انتخابات بود
ترامپ در شرایطی از توافق محیط زیستی پاریس خارج می شود که تقریبا تمام کشورهای جهان خود را متعهد به کاهش آلودگی های محیط زیستی می دانند. در شرایطی که زندگی زیست مندان در زیستگاه های مختلف کره زمین دستخوش تغییر به واسطه افزایش مشکلات محیط زیستی و تغییرات اقلیم گردیده است و دولت ها و ملت ها سعی در کاهش آسیب های محیط زیستی از طریق معاهدات بین المللی دارند .
یک بار دیگر رئیس جمهور آمریکا بدون توجه به پیامدهای گسترده چنین تصمیماتی نشان داد قادر به ارائه راهکار عملی و پذیرفته شده نیست.
علیرغم درخواست برخی از شرکت های تجاری آمریکایی از ترامپ مبنی بر حضور در تعهد پاریس ، وی خروج خود را به بهانه گسترش فعالیت های اقتصادی در آمریکا اعلام کرد .
در روزهای آینده می توان واکنش سایر کشور ها را در خصوص این اقدام بررسی و تحلیل نمود ولی آنچه مسلم است رئیس جمهور آمریکا کارنامه ضعیفی در تعامل با جهان از خود نشان داده است که این مساله در دراز مدت تاثیر منفی بر اقتصاد آمریکا خواهد داشت.
ترامپ در مورد تصمیمات حساس خود هنوز در قالب مدیر یک بنگاه اقتصادی ظاهر شده و نتوانسته چهره موثری به عنوان یک رئیس جمهور در روابط بین المللی از خود نشان دهد .
اکنون این کشورها ی جهان هستند که باید واکنش صحیحی در مقابل چنین تصمیماتی از خود نشان دهند، همان طور که آمریکا نخواهد توانست آلودگی های محیط زیستی را در مرزها ی کشور خود نگاه دارد ، رئیس جمهور آمریکا باید بداند تصمیمات او در مورد اقتصاد و محیط زیست نیز منحصر به کشورش نمی شود و باز خورد جهانی خواهد داشت.
اتخاذ یک رویکرد هشدار دهنده مانند " تحریم خرید کالاها ی آمریکایی که آلودگی های محیط زیستی ایجاد می کنند" ، می تواند رئیس جمهور آمریکا را وادار به تغییر رویه خود در برخورد با معاهدات بین المللی نماید.
کانال حامیان دکتر ژما جواهری پور
اهداف آموزش و پرورش كره در آخرين اصلاحاتي كه در آموزش و پرورش به اجرا گذاشته شده عبارتاند از:
* نظام آموزشي باز
* آموزش ابتدايي و متوسط كيفي
* نظام حمايت مالي و اداري
* در راستاي اهداف فوق اصلاحاتي در آموزش و پرورش كره به اجرا گذاشته شد كه محورهاي تغيير در اين اصلاحات عبارتاند از:
- محتوا، عملكرد و مديريت يكنواخت و استاندارد شده بايد حذف شود تا جا براي استعدادها و علايق فردي باز شود.
- آموزش و پرورش بايد به عنوان خدمتي براي مصرفكننده (دانشآموزان و اولياء آنان) در نظر گرفته شود نه بهعنوان مزيتي براي ارائهكنندگان آن (مديران، مدارس و معلمان)
- نظام اداري آموزش بايد براي دادن استقلال و اختيارات متحول گردد.
- فنآوري اطلاعاتي بهعنوان يك رسانه كارآمد آموزشي و وسيلهاي براي دستيابي به آموزش كيفي در نظر گرفته شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آیا وزیر آموزش و پرورش پس از گذشت حدود 8 ماه تازه به این فکر افتاده است که باید مشاوری در این زمینه برگزیند/ زمانی که منحنی فعالیت های تشکل ها را رسم می کنیم متوجه می شویم که این تشکل ها اکثرا دچار انفعال و سکون بوده اند و این در حالی است که " کنش گری " مهم ترین وجه این تشکل ها باید باشد/ برخی از افراد و جریان های غیرشفاف با " فضا سازی های رسانه ای " و بیان مکرر " شنیده ها و اخبار تایید نشده و... که البته به منظور مدیریت این فرآیند اعمال می شود سعی دارند تا گزینه مورد نظر خود را در افکار عمومی معلمان و نیز افراد تصمیم گیر مطرح کنند تا اگر فرضا این افراد وزیر هم نشدند حداقل معاون وزیر و یا سایر پست های ستادی را در اختیار داشته باشند/ چرا وزیر سابق آموزش و پرورش که مستقیما در جریان این وقایع و پذیرش سند 2030 بود سکوت کرد و هیچ گونه توضیحی ارائه نکرد/ چرا وزیر آموزش و پرورش فعلی که بند 4 از برنامه های کوتاه مدتش به تدوين و تصويب برنامه آموزش و پرورش 2030 جمهوري اسلامي ايران بر اساس تعهد بين المللي كشور اختصاص یافته بود در این جریانات سکوت پیشه کرد/ چرا شورای 28 نفره معاونین وزیر آموزش و پرورش که بسیاری از آن ها در زمان فانی هم سمت داشتند حرفی نزدند و در این مورد تنویر افکار عمومی نکردند/ تشکل های فرهنگیان که داعیه نمایندگی بخشی از افکار عمومی معلمان را بر عهده دارند نیز عملکردی بهتر از شورای معاونین وزیر آموزش و پرورش نداشتند/ این تشکل ها هم زمان با انتخابات مجلس دهم ، میثاق نامه هایی با برخی نمایندگان امضا کردند اما تاکنون و با وجود انفعال اکثر این نمایندگان پاسخی به معلمان در برابر حمایت شان نداده اند/ انتخاب وزیر از دایره بسته مدیران مرعوب یعنی بازگشت به همان دوره قبل و بازتولید روابط و سیکل معیوب گذشته/ چطور می شود در وزارتخانه ای که یک میلیون فرهنگی و معلم دارد و بیش از 60 درصد پرسنل آن مدارک کارشناسی و بالاتر دارند معرفی یک فرد توان مند ، کارآمد و کارشناس برخی اوقات امری مالایطاق و حتی محال به نظر می رسد/ طرح برخی فاکتورها مانند « جنسیت » و حتی « سن » برای انتخاب یک مدیر در سطح کلان از نوع شعارهای پوپولیستی و البته در روی سکه دیگر روشنفکر پسندانه است و این در حالی است که معیار باید " شایستگی " در آیتم های مهم و شاخص مدیریتی و رهبری یک سازمان باشد/ وزیری که تیم و یا برنامه عملیاتی ندارد و احتمالا همان شورای 28 نفره احتمالا با کمی تغییرات او را محاط کنند چگونه می تواند تغییری در وضعیت موجود ایجاد کند ؛حال می خواهد این وزیر زن باشد و یا مرد/ به قول شیرزاد عبداللهی فاصله بین "محبوبیت " تا " تنفر و سلب علاقه " وزیر آموزش و پرورش در افکار عمومی معلمان حدود 6 ماه است/ " صداقت ، شفافیت و شجاعت "/ بدنه آموزش و پرورش ما عموما " محافظه کار " و " تنبل " است اما همواره دوست دارد که وزیر آموزش و پرورشش مثل آن ها نبوده و بر خلاف جهت جریان آب شنا کند/ لازم است نگاهی بر نقش معلمان در سند 2030 داشته باشم : معلمان، کلید دستیابی به همۀ اهداف دستورکار آموزش 2030 هستند ؛ معلمان نیز مانند افراد دیگر جامعه، از حقوق سیاسی و اجتماعی – اقتصادی برخوردارند که از آن جمله می توان به حق اشتغال شرافت مندانه و دریافت پاداش مکفی اشاره کرد. دولت ها باید به حرفۀ معلمی بها دهند و آن را به عنوان شغلی جذاب و طراز اول معرفی کنند و امکان آموزش مداوم و توسعۀ معلمان نیز در قالب این شغل از طریق: ارتقای جایگاه حرفه ای و وضعیت و شرایط شغلی معلمان و پشتیبانی از آنان فراهم شود؛ ضمناً دولت ها می بایست سازوکارهای گفت وگو با سازمان های مرتبط با معلمان را نیز ارتقا بخشند...
شهرستان دزفول در شمال خوزستان با پیشینه درخشان تاریخی ، معماری و آجرکاری بی نظیر ، پل ساسانی و صنایعی چون خراطی و کپوبافی ، از شهرهای معروف خوزستان به شمار می آید . در دوران دفاع مقدس بیش از دویست موشک و گلوله توپ به این شهر اصابت کرد/ انتشار این خبر که « قرارست نام دزفول ، بر یک موشک بالستیک ثبت گردد » با مخالفت گسترده مردم دزفول در فضای مجازی روبه رو شد/ مردم این شهر که تلخی های جنگ را با تمام وجود احساس کرده اند ، نمی خواهند نام شهرشان با یک سلاح مرگبار همراه شود/ موشکی به نام دزفول ، نه تنها شهرت خوبی برای شهرمان به بار نمی آورد بلکه نمادی از جنگ و تصویری منفی و ناامن از شهر دزفول ، به گردشگران معرفی می کند/ مردم دزفول این نامگذاری را مغایر فرهنگ صلح طلبی خود می دانند و بر این باورند این نامگذاری بیش از آن که برای دزفول جاذبه ایجاد کند ، دافعه ایجاد خواهد کرد/ تقدیر از پایداری مردم دزفول را به اشکال دیگری هم می توان اجرا کرد : نامگذاری یک بزرگراه ، یک اتوبان یا حتی یک دانشگاه ، یا یک فرهنگ سرا در پایتخت و یا مراکز استان ها ، به نام دزفول ، نوعی قدر شناسی از مردم این شهر است و دزفول را به مردم استان های دیگر معرفی می کند/ رشد و توسعه اقتصادی ، جذب گردشگر ، بهبود کیفیت آموزش ، توجه به هنر و هنرمندان ، در شرایط صلح حاصل می شود/ برای این مردم ، حتی اسم « موشک » نیز تداعی کننده جنگ و ویرانی است/ از متولیان باید پرسید چگونه چنین پیشنهادی ، بدون نظرخواهی از مردم دزفول ، تیتر اول اخبار می گردد/ در جنگ جهانی دوم کشورهای زیادی بمباران شدند و در سال 1945 هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن مورد اصابت بمب های اتمی امریکا واقع شدند . از مقاومت مردم آن کشورها ، رمان ها نوشته شد و فیلم ها ساخته شد اما نام هیچ شهری بر سلاح های جنگی ثبت نشد/ دزفول تمدن درخشانی دارد ؛ از شهر باستانی جندی شاپور گرفته تا اولین نشانه های خط و نگارش که در منطقه چغامیش کشف گردید . شهرت دزفول به جندی شاپور ، به پل ساسانی ، به شهر آجر ، به صدای پرخروش رود دز و به تولید گل رز و نرگس ، بسیار دلنشین تر از شهرتی است که با موشک بالستیک پیوند بخورد
مدیران اصولگرایی مانند نوید ادهم و حجتالاسلام بهرام محمدی رئیس سازمان پژوهش و وزیر آموزش و پرورش و دهها تن از استادان دانشگاه و صاحبنظران مرتبط با قضیه، فارغ از جو سیاسی، حقایق مربوط به سند 2030 را به مردم و نخبگان دینی و سیاسی بگویند/ در جای جای ـسند ملی آموزش 2030» که در ایران و با نظارت کمیته ملی یونسکو تهیه شده، به اجرایی شدن مفاد این سند در چهارچوب «سند تحول» و «سیاستهای ابلاغی رهبری» و سایر اسناد بالادستی تاکید شده است/ هیات ایرانی به کلیاتی مانند مبارزه با فقر، در همه اشکال و ابعاد آن از جمله فقر مطلق، به تحقق توسعه پایدار در ابعاد سه گانه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، به پایان دادن به نابرابریهای موجود در درون کشورها و در میان کشورها، دفاع از حقوق بشر، دفاع از برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان و دختران و کرامت انسانی رای داده است. کدام یک از اینها ضد ارزش است/ آیا مجمع عمومی سازمان ملل آنگونه که افرادی مانند رحیمپور ازغدی میگویند، یک نهاد تحت هژمونی ابرقدرت ها است/ بر خلاف مصوبات «شورای امنیت»، تصمیمات و قطعنامههای مجمع عمومی جنبه «اعلامی یا توصیهای» دارند و الزامآور نیستند/ . اغلب مصوبات مجمع عمومی ملل متحد تحت تاثیر بلوکهای موسوم به جهان سوم یا غیر متعهدها، و جریانهای ضد غربی، تصویب و باعث ناخشنودی آمریکا و کشورهای غربی شده است. مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1975 صهیونیسم را معادل نژادپرستی اعلام کرد/ نهادهایی مانند مجمع عمومی و یونسکو و یونیسف این استعداد را دارند که در خدمت منافع کشورهای مظلوم قرار گیرند
گروه اخبار/ آنها مدعی بودند که در سند 2030 آموزش خودارضایی و همجنس گرایی در مدارس الزامی خواهد شد این در حالی است که حتی یک بار هم در سند، این کلمات نیامده است و تماماً ساخته و پرداخته اتاق های علمیات روانی دلواپسان بود.
هرچه به انتخابات 96 نزديک و نزديکتر ميشديم هجمه غيرمنصفانه مخالفان دولت به سند 2030 يونسکو بيشتر و بيشتر ميشد/ متاسفانه آنان نداستند يا نخواستند بدانند که اقداماتشان تبعات و مخاطرات غير قابل جبراني را براي نظام آموزش و پرورش کشور در پي خواهد داشت/ در سپتامبر 2015 (شهريور 94) در مجمععمومي سازمانملل متحد، «دستورکار 2030 توسعه پايدار» در راستاي دگرگون ساختن جهان و توسعه پايدار مورد تصويب قرار گرفت/ اين دستورکار که جايگزين اهداف توسعه هزاره شد، شامل 17 هدف اصلي و 169 هدف ويژه است که نقشه راه جامعه بينالمللي را در زمينه توسعهپايدار براي پانزده سال آينده (تا سال 2030 ميلادي) را ترسيم ميکند/ دستورکار 2030 توسعهپايدار يک «تفاهمنامه بينالمللي توصيهاي» است و هر يک از کشورهاي عضو متناسب با شرايط و مقتضيات خود ميتوانند از ظرفيتهاي آن استفاده کنند/ اهداف سند 2030 در واقع تکرار اهداف کنفرانس يونسکو در شهر داکار (پايتخت کشور آفريقايي سنگال) در سال 2000 با عنوان «آموزش براي همه» است/ . دستورکار 2030 توسعهپايدار حقوق افراد را محترم ميشمارد و از ديدگاهي انساني در مورد توسعه بهره ميگيرد/ دستورکار 2030 توسعه پايدار، نقش آموزش را براي موفقيت همه اهداف توسعهپايدار، اساسي ميداند و بر اين باور است که آموزش قادر است تحقق هر يک از اهداف توسعه پايدار را تسريع کند/ حال سؤال اساسي و مهم اين است كه چرا با وجود «حق تحفظ جمهوري اسلامي ايران» در مورد سند ۲۰۳۰ يونسکو، با آن مخالفت مي شود؟ و علت هجمه مغرضانه و نابخردانه جريانهاي خاص عليه دولت و آموزش و پرورش چيست/ در شهريور ۹۵ درباره راهکارهاي اجرايي شدن اهداف سند ۲۰۳۰ در هيئت وزيران و شوراي انقلابفرهنگي بحث و تبادل نظر شده است و همچنين کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس در جريان مباحث مطروحه بوده است و عملاً هيچ چيز به صورت مخفي و پنهاني نبوده و قانون هم دور زده نشده است/ مؤلفههاي كليدي در برنامه آموزش 2030 عبارتند از: برابري و فراگير بودن، دسترسي برابر، عادلانه و باكيفيت، برابري جنسيتي، كيفيت آموزش و يادگيري مادام العمر که به باور صاحبنظران و كارشناسان در نگاه كلي ميتواند به توسعه و پيشرفت جامعه دانشآموزان، معلمان و آموزش و پرورش كشور كمك كند/ فضاسازيهايي که امروز در مسائل جزئي اين سند و برخي تحليلهايي که بر آن انجام ميشود، مغرضانه و غيرکارشناسي است/ اکثر کساني که درباره «سند ملي آموزش ۲۰۳۰ جمهوري اسلامي ايران» اظهار نظر ميکنند از جزئيات آن بياطلاع هستند و فضاسازيهاي انجام شده عليه دولت و آموزش و پرورش غيرمنصفانه و مغرضانه است/ نكته جالب توجه در رابطه با اين دو سند مذكور (سند 2030 توسعهپايدار و سند تحول بنيادين)، عدم آشنايي معلمان با هر دو سند ياد شده است و قاطبه معلمان به عنوان متوليان امر آموزش اصلاً نميدانند سند ۲۰۳۰ چيست