صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

فاجعه بارتر عاقبت کساني است که تازه از پس اين غول برآمده، به روياي خود رسيده، وارد دانشگاه شده و چند سال بعد، به پايان دوره تحصيل خود مي‌رسند و چه بسا بي‌علاقگي و بي‌انگيزگي به رشته انتخابي، احساس بيگانگي ميان استعداد و توانمندي‌ها با انبوه دروس رشته تحصيلي، احساس سرخوردگي و انتظار به پايان رسيدن روياي دانشگاه و نهايتاً عمري تلف شده براي حفظ و يادگيري سطحي انبوه مطالبي که معمولا بهره‌اي براي آينده کاري و حرفه‌اي دانشجو ندارند را در آن دوران تجربه کرده‌اند/ اين داستان زندگي بسياري از ما و فرزندان ماست و عجب آنکه همچنان بدون توجه به دلايل و عواقب آن به همين راه ناکجا آباد چندساله ادامه مي‌دهيم و فرزندانمان به همين سرنوشت دچار مي‌شوند/ هر شکست و ناکامي، حاصل يک عملکرد اشتباه و هر عملکرد اشتباه، ناشي از يک تصميم‌گيري غلط و هر تصميم‌گيري غلط به دليل يک درک نادرست و نهايتا هر درک نادرست، نتيجه يک طرز فکر اشتباه بوده است/ يکي از بزرگ‌ترين خلاءهاي موجود، فقدان آموزش «تفکر صحيح» به عنوان اصل و بنياد هر آموزشي است/ اين آموزش‌ها که شامل مباحثي چون استراتژي و تفکر استراتژيک، خلاقيت، شناخت و رفع گره‌هاي ذهني و در مجموع بازسازي و معماري ذهن در قالب «اصول تفکر سيستمي» مي‌شوند، کليد حل بسياري از مشکلات ذکر شده است که حلقه مفقوده ماست و من آن را در يک کلام «تحول فکر» مي‌نامم

منتشرشده در پژوهش

گروه گزارش- مرادی :

گزارش صدای معلم از پلمپ مجتمع آموزشی دولتی دانش آموزان ایرانی شهر شارجه امارات

مجتمع آموزشی دولتی دانش آموزان ایرانی شهر شارجه امارات که ۱۵۰۰ دانش آموز دارد چندی پیش به علت تخلفات گسترده مدیریت این مجتمع پلمپ شد.
به گزارش صدای معلم ؛ این مجتمع در یک ساختمان استیجاری بود اما از چند سال پیش ساختمانی جدید برای این دانش آموزان در حال ساخت بود که به علت تخلفات گسترده به طور کلی مجوز این مدرسه توسط دولت امارات ابطال گردید و دانش آموزان این مجتمع درحالی که امروز ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷ باید در کلاس های درس آغاز سال تحصیلی را جشن می گرفتند اکثرا خانه نشین هستند و تعدادی هم با هزینه های بسیار سنگین و چند برابری در مدارس شهر دوبی ثبت نام کرده اند که البته ظرفیت آن مدارس هم تکمیل شده است.

مدت هاست مسئولین وعده می دهند که این مشکل پیگیری و حل خواهد شد اما به آغاز سال تحصیلی رسیدیم و اقدامی صورت نگرفت .
گفته می شود تخلفاتی در حال حاضر در حال رخ دادن است از جمله :


* ثبت نام دانش آموزانی که ویزای اقامت آنها به اتمام رسیده است .
* ساخت و ساز غیر قانونی
 گویا در طول این چند سال مدرسه بدون همکاری دولت امارات فعالیت کرده و در واقع می توان گفت که بدون رخصه بوده است و تنها یک یا دوسال رخصه ( 1 ) داشته است و تمام این تخلفات جرایم سنگینی داشته که پرداخت نشده است .

سرنوشت صدها دانش آموز ایرانی چه خواهد شد؟

گزارش صدای معلم از پلمپ مجتمع آموزشی دولتی دانش آموزان ایرانی شهر شارجه امارات

گزارش صدای معلم از پلمپ مجتمع آموزشی دولتی دانش آموزان ایرانی شهر شارجه امارات

گزارش صدای معلم از پلمپ مجتمع آموزشی دولتی دانش آموزان ایرانی شهر شارجه امارات

( 1 ) رخصه : مجوز فعالیت

پایان گزارش/

منتشرشده در گفت و شنود

بالاترین رکورد مطالعه نوشته ها در صدای معلم ، از آغاز تاکنون چند نفر است/ از جمعه 3 مهر سال 94 ساعت 15/23 تاجمعه 13 شهریور سال 96 ساعت 15 / 11 ، جمعا 161917 نفر از آن بازدید کرده اند/ همه در مدرسه مثل اعضای یک خانواده هستند و پُزهای مرسوم مدارس ما را ندارند/ استخدام معلم در کشور فنلاند بسیار دشوار است و تمامی معلمان دوره ابتدایی کارشناس ارشد هستند/ ما پرورش را از آموزش جدا کرده ایم . آموزش وظیفه معلم و پرورش وظیفه ی دبیران پرورشی/ در یک اداره ی آموزش و پرورش اگر دقت فرمایید چند سرپرست یا معاون داریم/ مشکلات بنیادی ، تحولات بنیادی می طلبد و گرنه مشکل آموزش و پرورش ما تا زمانی که ثبات مدیریتی و ثبات حقوقی نداریم ، حل و فصل نخواهد شد ....

منتشرشده در یادداشت

مقایسه نظام آموزشی ایران و سایر نظام های آموزشی جهان  در بحث "ایران در نقشه رتبه بندی آموزش و پرورش جهان ناپدید گردیده است... رتبه کشور ما چندم است؟ " ( این جا ) آنقدر مسلیل ریز و درشت ارزشمندی برای تحلیل آموزش و پرورش کشورمان نهفته است که از زوایای گوناگونی می توان به تجزیه و تحلیل پرداخت. در زیر تا حد توان به مواردی اشاره می شود:

  نقش و تأثیر آموزش دوره ابتدایی در سایر دوره ها و جامعه:
آنچه که در بررسی کشورهای برتر آموزشی جهان ملاحظه می شود سرمایه گذاری و برنامه ریزی در دوره ابتدایی توسط آنان است. به خاطر دارم سخن استادم که به ما دانشجوها می گفت:سرمایه گذاری در آموزش و پرورش همانند درخت گردوست یعنی دیر بازده و پر بازده . اما کجاست درایت و خردمندی مسئولین آموزش و پرورش ما. آنان شتاب زده در طی 4 سال وزارتشان به دنبال کسب برتری هستند لذا اندیشیدن به چنین مسایلی از دست دادن افتخارات خدمت شان است. برای همین اگر دقت کنید برای جلب آرای فرهنگیان ،همیشه از میزان حقوق و افزایش آن سخن می گویند همان شکلات دادن ما به یک کودک برای حرف شنوی.آنان به شعور و خِرد ما فرهنگیان اهانت می کنند.
دوره ی ابتدایی بعد از نهاد خانواده نقش جامعه پذیری و درونی کردن ارزشها را برعهده دارد و نقشی چنین بنیادی چگونه از مدنظر وزرای آمده و رفته پنهان می ماند. اگر پویایی و دینامیک بودن دوره ابتدایی را همین امروز وزیر جدید در نیابید شما نیز راه گذشتگان را به خطا ادامه خواهید داد.

   در کشور فنلاند یعنی رتبه پنجم جهان در بین برترین های آموزشی ، 6 سال دوره ابتدایی را از معلمان ثابتی استفاده می کند یعنی فقط یک نفر. معملین آنها چقدر باسواد و توانا هستند که این وظیفه را برعهده می گیرند. حال شما مسئول هستید تجزیه و تحلیل کنید که شرایط جذب معلم ، تعداد معلم و ... در این کشور چگونه انجام می شود؟
یا در کشور کانادا ، هفتمین رتبه برتر آموزش جهان ، اولویت سرمایه گذاری در دوره ی ابتدایی است.
سرمایه گذاری ما در کدام دوره است ؟ یا اصلا ما سرمایه برای سرمایه گذاری داریم؟

هنوز نگرش حقارتی رشته های آموزشی در کشور ما برچیده نشده است  سرمایه گذاری و برنامه ریزی برای آموزش و پرورش کشور
کمترین درآمد سرانه کشورهای برتر آموزشی ( یعنی درآمد سالانه کشور تقسیم بر تعداد جمعیت کشور) مربوط به کشور لهستان با 21118 دلار برای هر نفر و بیشترین آنها مربوط به کشور سنگاپور با 64584 دلار برای هر نفر می باشد.( البته در کشور ژاپن کل تولید ناخالص ذکر شده است و در کشور فنلاند بودجه آموزش و پرورش قید شده است،لذا مقایسه نشده اند. در ظاهر در کشور ژاپن سهم هر فرد از تولید ناخالص داخلی بیشتر است چون کل تولید ناخالص داخلی ، 5/96 تریلیون است ).
آماری دقیق و به روز، برای کشورمان در دسترس نیست، یا مربوط به سالهای گذشته است یا محاسبه کننده خود مات و مبهوت به محاسبه پرداخته است با نفت یا بی نفت، ما ارقام شفافی برای تجزیه و تحلیل نداریم .
اگر سهم افراد از تولید ناخالص داخلی در کشور افغانستان 620 دلار برای هر نفر است لابد 700- 800 دلار هم برای ما می باشد که بیانگر اوضاع وخیم ماست، با این شرط که ما منبع غنی نفت و گاز و.. داریم اما افغانستان درگیر جنگ و شورش بوده و هست و هیچ ندارد فقط تریاک.
در بخش سرمایه گذاری آموزش و پرورش، کشورهای برتر آموزشی جهان به شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه نگریسته اند:
*مثلا کشور ژاپن آموزش را با فناوری ادغام کرده که نتیجه اقتصادی آن را همگان لمس می کنند و خلاقیت آنان را شاهد هستیم.

یا کشور سنگاپور بنای آموزش را بر هوشمندسازی سیستم آموزشی نهاده و به عنوان مدل آموزشی مطرح گردیده است.

*یا کشور هنگ کنگ به دلیل تجاری بودن منطقه در مدارس خود به آموزش سه زبان چینی ،ژاپنی و انگلیسی پرداخته است تا مبادلات انجام گرفته در منطقه با توانایی های فرزندان خود کشور باشد و نیازی به مترجم برای کندسازی مبادلات ندارد. یعنی تسلط بر تجارت منطقه.

*هدایت تجاری کشور کانادا با آموزش و پرورش است. و این یعنی انطباق تحصیل با سرمایه های تولیدی کشور. و این یعنی استقلال اقتصادی و فرهنگی.

سمت و سوی سرمایه گذاری و برنامه ریزی کشور ما در بخش آموزش و پرورش به کجاست؟ چرا ما به طور شفاف برای ساختار آموزشی خود طرح و برنامه ای نداریم. یا ما فقط دعوای سنتی ،ابتدایی 6 کلاس ، راهنمایی 3 کلاس..... را داریم پس محتوی چی ؟ پس کمیت و کیفت چی ؟

توجه به تولیدات کشاورزی و صنعتی و معادن در کشور
هر روز شاهد تعطیلی واحدها و بنگاههای تولیدی کشورمان هستیم ، هنوز اتکای به صنعت نفت برای ما ایرانیان همانند وابستگی یک کودک 3 ساله برای پستانک ، از بین نرفته است آن هم با در نظر داشتن این مهم که سهم کارگران و کشاورزان و معلمین و....از این کُره ی ثروت به عدالت نیست.
همه از شرایط تاریخ 38 ساله کشور خبر دارند یعنی جنگ و.... و تحریم، اما برون افکنی که شرایط را بهبود نمی بخشد بلکه ما را به تنبلی و وابستگی محتاج می کند( کجایی سایه میشه بیایی پیش من ، نه حرکتی ، نه تفکری ) راز پیشرفت تمامی کشورهای برتر آموزشی و اقتصادی و فرهنگی واجتماعی عبارت از طی مسافت زیر:

مقایسه نظام آموزشی ایران و سایر نظام های آموزشی جهان

سرمایه گذاری بیشتر ... تولید بیشتر... اشتغال بیشتر ...  درآمد بیشتر... رفاه و برخورداری بیشتر... وابستگی کمتر

هدایت تجاری کشور لهستان دهمین رتبه برتر آموزشی جهان ، با آموزش و پرورش است؟ آموزش و پرورش ما چه چیز را هدایت می کند؟ هر ساله به دلیل عدم انطباق آموزش و پرورش با شرایط جامعه و دانشگاهها، ما شاهد بیکاری قشر عظیمی از جوانان کشورمان هستیم و دوره های فنی وحرفه ای و کار و دانش هم نتیجه ی مطلوب یا همه گیری نداشته است و هنوز نگرش حقارتی رشته های آموزشی در کشور ما برچیده نشده است.
ما چه زمانی برای طی این طریق ملت خود را آماده خواهیم ساخت؟

آیا این آمادگی به جز هدایت تحصیلات در دوره های آموزشی ابتدایی و راهنمایی و متوسطه کشورمان به این سمت و سو ، به دست می آید؟ یا تصور شما بر این است که اگر مدیران رده پایین و بالای ما تقوی عمل و کلام داشته باشند به طور سحرآمیزی ما این مسیر را طی خواهیم کرد؟ مدیریت متخصص و متعهد،شرط لازم هست اما شرط کافی نیست. تولید و افزایش آن، امکان پذیر نیست مگر به عمل.

هوشمندسازی آموزشی و افزایش خلاقیت در مدارس و جامعه
در همه کشورهای برتر آموزشی جهان ، امر هوشمندسازی آموزشی مطرح بود و حتی در کشور ژاپن ترکیب فناوری با آموزش هم حاکمیت دارد.
اواخر خدمت ما بود که مسأله هوشمندسازی کلاسها طرح گردید تقریبا سال 88- 89 ، و ما همکاران یا در برابر آن گارد گرفتیم یا به طور شکسته و بسته به اجرا گذاشتیم.ما هم زیاد مقصر نبودیم آغاز آن باید از دوره ابتدایی می بود نه متوسطه. چون در دوره ابتدایی همه ی آموزشها درونی می شود و عادت نگرشی به وجود می آورد (فرهنگ سازی) اما در دوره متوسطه مقاومت در برابر آن به وجود می آید( مقاومت صعنت قدیم در برابر صعنت جدید ، مثلا مقاومت دوک دستی در برابر ماشین ریسندگی).
پس برنامه ریزی ما به هدر رفت بودجه تبدیل می شود نه به مرحله بهر مندی و برخورداری.
از طرفی دیگر با هوشمندسازی مدارس متوسطه باز کلاسهای درسی معلم محور بوده نه دانش آموز محور. برای این که در طرح هوشمند سازی حداقل برای دو نفر یک رایانه لازم می باشد و عامل دیگر هدر رفت سرمایه در این طرح ساختار آموزشی حفظی و چاپ کتب بی شمار کمک آموزشی و کنکور با قید پاسخنامه می باشد. وقتی تهیه وچاپ کتب کمک درسی الوان الوان ، استاندارد یا غیر استاندارد و...در کشور ما بیداد می کند، کدام خلاقیت ؟ کدام اندیشه ، کدام فرهنگ سازی؟ آن هم با نفع مادی نه منفعت فرهنگی.
مسئولین آموزش و پرورش کشور ، شما هم درست برنامه ریزی نمی کنید و هم درست سرمایه گذاری نمی کنید و هم شتاب زده به تقلید از برترین ها ی جهان ،چیزی را کُپی می کنید.
طرح هوشمند سازی یا هر طرح مشابه دیگری ، قطع یقین باید از دوره ی ابتدایی آغاز شود، دوره های بعد ابتدایی، نتیجه نمی دهد چون برای هر دو یعنی معلم و دانش آموز درونی نشده است.

درآمد معلمین هم سطح پزشکان و وکلا در کشور فنلاند (رتبه پنجم آموزش برتر جهان)
اول باید در جامعه حیثیت و جایگاه از دست رفته ی فرهنگیان را بر گردانید. من معلم لذت نمی برم که در جای جای شهرم یا در مهمانی ها و بحث ها و.... به زیر خط فقر بودنم اشاره می کنند و می خندند، من معلم تا کی در این خفت ،نفس خواهم کشید ؟ که خودمان در پیدایی این شرایط بی تقصیر هستیم. شما مارا به رانندگی ، دستفروشی ، پول گیر نانوایی یا سنگکی و.... وا داشته اید و امروز من شاهد نگاه های تحقیر آمیز هم وطنانم هستم.
شما اول برادری را ثابت کنید تا بعد ما توانایی های خودمان را به تصویر بکشیم. ما فرهنگیان ایران هم شأن کدام گروه های شغلی درآمد داریم؟ در آمد مشاغل کاذب یا کارگران ساختمان که از ما بیشتر است؟ پس شما از ما چه انتظاری دارید؟
امروز حداقل حداقل حداقل حقوق معلم باید 3 میلیون تومان باشد.ما چه کنیم که دولت محترم یا مجلس فرهیخته 96 درصد کل بودجه ی آموزش و پرورش را به پرداخت حقوق اختصاص می دهد ؟ با 4 در صد شما چگونه یک وزارتخانه ای پر جمعیت دانش آموزی را اداره می کنید؟ شگفت زده ایم .اصلا ما این تعریف بودجه را نمی فهمیم ؟ شدنی نیست ، 96 درصد چند؟ که هیچ کدام از شاغلین این وزارتخانه راضی و بهره مند نیستند.

یکسان سازی آموزشی
از کدام کشور برتر، چندگانگی آموزشی را ما کپی کردیم؟ همه کشورهای برتر آموزشی جهان با یکسان سازی آموزشی ، روندی سیّال و پویا به نظام آموزشی خود داده اند. نکند نابغه های کشور ما از آنان خیلی زیاد است؟ دانش آموزان ما قدرت حفظی فوق العاده ای دارند برای این که خواسته و سیاست آموزشی ما این است.
مدارس تیزهوشان یا سمپاد
مدارس نمونه دولتی
مدارس دولتی
مدارس غیر دولتی( عین انتفاعی)
مدارس شاهد
مدارس استثنایی
مدارس کار و دانش
مدارس فنی و حرفه ای
مدارس شبانه روزی
و کلاس های نهضت سوادآموزی
به پروردگار سوگند اداره ی این پراکندگی آموزشی فقط هنر مردان اداری کشور ماست. شما با این عمل آنقدر پیچیدگی را به آموزش و پرورش کشور تحمیل کرده اید که ناتوانی تان در یک سو کردن فعالیت اداری ،از یک سو خواری گردیده است برای ما فرهنگیان چون پاسخگوی مشکلات ما نیستید چون وقت برای سر خاراندن ندارید، وباز سوی دیگ برای دانش آموزان بینوا که بی شمار برچسب آموزشی بر پیشانی خودشان دارند، و از سوی دیگر برای اولیای دانش آموزان ، که در کمک یار بودن فرزندانشان ،ناتوان گردیده اند.
چرا خود آزاری و دگر آزاری؟

فقط برای انتقال بار مالی آموزش بر دوش خانواده ها و رهایی از مسئولیت اداره ی رایگان و اجباری آموزش وزارتخانه.
تاریخ در مورد این قصور چگونه خواهد اندیشید و نتیجه ی زیر بنایی آن چه خواهد بود؟ برای همین ما دائما خود می گوییم و هی خود می شنویم برای همین شما جرأت گرفتن جواب سلام ما را ندارید.برای همین نه وزیر و نه کمسیون تحقیقات و آموزش مجلس ، پاسخگوی هیچ نوشته ای در صدای معلم نیست . اما ما تا حصول نتیجه خواهیم نگاشت. بالاخره یک شاگرد آشپزی منصفی پیدا می شود تا نه فقط آموزش و پرورش که ایران ما را نجات دهد. و همه نیک می دانند که چنین اشخاصی نابغه در جامعه زیاد نیستند بلکه شاید هر 30- 40 سال یک بار متولد شوند.و باز صبوری.

سیستم نمره بده قبول شود!
در کشور آمریکا یعنی چهاردهمین کشور برتر آموزشی جهان( فکر می کنم همگی از رتبه این کشور متعجب شدیم؟) فقط 85 درصد دانش آموزان موفق به کسب دیپلم می شوند و از بین آنها ، فقط 30 درصد وارد دانشگاه می شوند.
همان ماجرای قیف و تفاوت ایران با کشورهای پیشرفته ی آموزشی، یعنی ورود به دانشگاه در ایران پهنای قیف است و در سایر کشورها نوک تنگ ودراز قیف.
یعنی آنها سخت می گیرند برای همین شایستگان ادامه تحصیل می دهند و مدیر لایق برای کشورشان می شوند اما ما با رأفت خانمان سوز نمره 7-8 را هم به شرط معدل 10- 12 قبول اعلام می نماییم تا هم درصد قبولی کشور چشم کور کند وهم سازمان یونسکو از ما راضی شود.برای همین مدیریت های ما به جز معدودی ، در دستان نالایق ها می چرخد و نتیجه هیچ.فلاکت و بدبختی بیشتر.
بیایید به جای کمیت گول زننده به کیفیت ماندگار بیندیشیم.

وباز در زمانی دیگر از زوایایی دیگر .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

در این کشورها هوش و استعداد موروثی کنار گذاشته شده و آموزش برای همه به صورت یکسان و با هدف گذاری و خروجی مشخص ، در نظر گرفته شده و در فرهنگ آموزشی این کشورها مسئولیت پذیری ملاک اصلی به شمار می‌آید/ برخلاف تصور عامه ، برترین سطح آموزش به کشورهای اروپایی و آمریکایی تعلق نداشته بلکه به شرق آسیا مربوط می شود/ در همه این کشورها ، کلاس دانش آموز محور است و معلم نقش راهنما و همراه دانش آموز در امر یادگیری را دارد ، به عبارت دیگر امر آموزش دو طرفه است و معلم هم همراه دانش آموز یاد می گیرد ....

منتشرشده در پژوهش

نتایج این پژوهش نشان می دهد نیازهای «پیروی » و اطاعت در ایران، «پیشرفت » در آلمان و «مهرورزی » در چین، سه نیاز اول و اصلی در سه کشور هستند/ نیاز به «پیروی » و اطاعت  به دو نوع «تسلیم » و «احترام » تقسیم شده است.  پرتکرارترین نیاز در ایران، «پیروی » از هر دو نوع و البته در بیشتر موارد از نوع «تسلیم » و در چین و آلمان فقط از نوع دوم یعنی «سپاس گزاری » است/ کودک چینی به دنبال آن است که مهر بورزد، بفهمد و بفهماند/ کودک ایرانی می‌آموزد طلب‌کننده و گیرنده (تلویحا مصرف کننده و تنبل) باشد؛ کودک چینی اما می‌آموزد دهنده و بخشنده (تلویحا تولیدکننده و کارگر) باشد در حالی که کودک آلمانی اساسا چیزی طلب نمی‌کند (تلویحا استقلال طلب) و حتی می توان گفت تا تا حدی دهنده است/ کودک ایرانی در کتاب درسی خود یاد می‌گیرد که مطیع و سربه زیر باشد. نگاه کودک ایرانی یا به سمت پایین است و یا از پایین به بالا نگاه می‌کند

منتشرشده در پژوهش

شكاف بين حوزه‌هاي صف و ستاد در ايران بيش از پيش برايم ملموس بود/ طي يادداشتي خطاب به وزير محترم بر ضرورت بازنگري در امر ارتباطات آموزش و پرورش و لزوم تشكيل معاونت يا مركز توسعه همكاري‌ها و ارتباطات، متشكل از شش مجموعه (با عناويني چون: دفتر همكاري‌ها و ارتباط با حوزه‌هاي علميه، دفتر همكاري‌هاي علمي و ارتباط با دانشگاه‌، دفتر توسعه فرهنگ كارآفريني و ارتباط با حوزه كسب و كار و مراكز دانش‌بنيان، دفتر همكاري‌هاي اوليا و مربيان و ارتباط با سازمان‌هاي مردم نهاد، دفتر همكاري‌‌ها و ارتباط با رسانه و نهايتاً دفتر توسعه ارتباطات و همكاري‌هاي بين‌المللي) تأكيد داشتم/ اين شكاف را كه بزرگ‌تر شدن آن در بستر زمان دور از ذهن نيست، به نفع كشور نمي‌دانم/ شكل‌گيري درست ارتباط و تداوم درست آن تضمين كننده شادابي و پويايي سرمايه عظيم انساني در آموزش و پرورش به عنوان كانون مولد سرمايه اجتماعي، خواهد بود/ رمز موفقيت نظام آموزشي فنلاند و به ويژه سوئد را كه آن‌ها را در رده‌هاي بالاي رتبه‌بندي نظام‌هاي آموزشي موفق جهان قرار داده است، در ارتباط درست اجزا و عناصر نظام آموزشي و به ويژه مشاركت و هم‌افزايي آنان در سايه اين ارتباط كه صداقت و صميميت دو ركن اصلي آن را تشكيل مي‌داد، ديدم/ هيئت انديشه‌ورزي تعليم و تربيت، فضايي صميمانه را فراهم مي‌سازد تا اعضاي صف و ستاد به دور از تكلف‌هاي معمول، حول محورهايي كه طرح مي‌شوند به همفكري بپردازند و به اتفاق حل مسايل و معضلات آموزش و پرورش را پيگيري نمايند

منتشرشده در یادداشت

فرار مغزها از منظر آسيب‌شناسان به نوعي استثمار‌شدگي کشورهاي جهان سوم توسط کشورهاي توسعه يافته محسوب مي‌شود/ ايران به لحاظ مهاجرت نخبگان، در ميان ۹۱ کشور در حال توسعه يا توسعه نيافته جهان، مقام نخست را دارد/ سالانه 150  تا 180 هزار تحصيل‌کرده به دليل شرايط نامناسب اجتماعي، اقتصادي و سياسي کشور از ايران خارج مي‌شوند/ خروج سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ايراني با تحصيلات عالي، معادل خروج 150 ميليارد دلار سرمايه سالانه است/ در سال ۱۳۹۱ حدود ۱۵۰ هزار دانشجو تقاضاي خروج از کشور را کرده‌اند که بيشترشان دانشجوي دوره دکتری بودند/ مهاجرت نخبگان مي‌تواند منجر به از دست دادن خزانه ژني چنين افرادي در جامعه و کاهش هوش ملي در طي نسل‌ها شود

منتشرشده در یادداشت

چرا در آموزش و پرورش ايران، نسلي با نشاط و مسوليت پذير را نتوانستيم تربيت کنيم تا با خيال آسوده بتوانيم مسوليت ها را به آنها واگذار کنيم و با فراغ بال به دوران بازنشستگي خود فکر کنيم/ توضيح آن شعارها هم براي نسل هاي جديد کاري دشوار است/ بايد ديد در اين مدت چه کاشته ايم و انتظار چه محصولي را داريم/ هيچ انقلابي بدون سرمايه گذاري در آموزش نسل هاي بعد، نمي تواند انتظار ماندگاري در تاریخ را داشته باشد و اين نیز مستلزم سرمايه گذاري در بخش آموزش و پرورش اين نسل ها خواهدبود/ اين که در يک نظام حکومتي به آموزش وپرورش با ديدگاه هزينه اي نگاه مي شود يا سرمايه گذاري، خود بحثي است که مي تواند بسياري از مشکلات را روشن کند/ در عمل از کشورهاي عقب افتاده آفريقا هم عقب تريم، سرانه آفريقاي جنوبي براي هر دانش آموز بيش از سه برابر ايران است( 2200 دلار در آفريقا در برابر 700 دلار ايران)/ سال هاست من این اعداد را رصد می کنم و متاسفانه هیچ کس نیست که درباره این اعداد صحبت کند و جامعه نیز به سادگی از کنار این موضوعات می گذرد و هیچ وقت نمی پرسیم که آن 97 درصد هزینه های کشور کجا هزینه می شود؟ و آیا از آن باقیمانده بودجه کشور نیز به اندازه آموزش و پرورش انتظار داریم/ اگر آموزش و پرورش در 50 اولويت اول نظام در بودجه ريزي و برنامه هاي توسعه نباشد، چه خواهيد گفت/ آيا مي توان آموزش و پرورش را در بحث 79 ام برنامه توسعه گنجاند و از آن انتظار حل مشکلات و معضلات کشور را داشت/ نبايد انتظار داشته باشيم تا جامعه به آموزش و پرورش بهايي بیش از این دهد، همين اتفاق خواهد افتاد که تقريبا تمام دانش آموزان ما براي انتخاب رشته در دانشگاه، فقط حقوق و اشتغال را مدنظر دارند/ با اين تفاسير از سال هزار و چهارصد بايد منتظر ترکيدن دمل هاي چرکيني چون: طلاق، خيانت، اختلاس، بي بند و باري اخلاقي، فروپاشي ارکان هاي نهادهاي اجتماعي، ظهور نوکيسه هايي که به هيچ اصلي پاي بند نيستند، ظهور طبقات خاص در جامعه که قانون شان فقط پول است ، بي اعتباري علم و فرهنگ و ادب، رياکاري متوليان کشور ، بي اعتباري ارزش هاي ديني و عدم پاي بندي به آن ها، ارزش شدن ضد ارزش ها ،  عدم پاي بندي به قوانين جاري کشور، قانون گريزي قانون گذاران، بي توجهي به اصول اخلاقي  جامعه، ارزش گريزي و .... باشيم/ جامعه اي که آموزش و پرورش اش از اولويت هاي آخر جامعه است، باعث ظهور نومعلماني مي شود ک شغل اصلي آنها نه معلمي که: ساخت وساز، دلالي ، مسافرکشي و ... خواهد بود....

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور